مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
چاقی
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۲
322-279
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چاقیِ کودکی در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته به شدت افزایش یافته و شیوعی چشم گیر را تجربه می کند. چاقی بیماریِ متابولیکیِ مرتبط با شماری از بیماریها چه در قالب زنجیره علی و یا برکنار از چنان رابطه ای، به گونه ای یکتا و منفرد تحت تأثیر عاملی واحد، در نظر گرفته شده است. همچنین به احتمال زیاد، چاقیِ کودکی به چاقی بزرگ سالی نیز بدل می شود. بررسیهای گوناگونی گویای این حقیقت است که چاقی، زاده کنش و واکنشِ عوامل وراثتی (ژنتیک)، عوامل روانی – اجتماعی و متغیرهای محیطی است. برکنار از این باورِ درست که چاقی را پدیده ای زاده ترکیبی از عوامل می داند، دیدگاههای سلامت در گسترده ترین معنای آن و در فرجامین تحلیل، تنها به فرد می پردازند. بر این اساس، دیدگاههای یادشده در اکثر موارد، بی اعتنا به ساختار جامعه و منافع گروههای قدرتمند که چاقی را در کنار امری ژنتیک، زیستی، روان شناختی و رفتاری، درعین حال پدیده ای اقتصادی-سیاسی می سازند، سکوت پیشه کرده اند. لیکن تأکید یک سویه بر احتمال رابطه مورد اشاره بدون توجه موشکافانه ای بر این واقعیت که ژنتیک تحت هیچ شرایطی نمی تواند افزایش شدید شیوع چاقی آن هم در دهه های اخیر چه در جوامع پیشرفته و یا درحال توسعه را توجیه کند، عوامل اصلی یعنی متغیرهای محیطی، رفتاری و روانی- اجتماعی آن هم در چارچوب سرمایه داری به ویژه در عصر جهانی سازی از بالا یا از دریچه اقتصاد، اهمیتی بی مانند به کف می آورند. مرور انتقادی منابع: در مرور درمانهای موجود برای چاقی، تمامی درمانهایی که یک جانبه عمل می کنند را به چالش کشیده و درمانهایی که برنامه اصلاح صرف تغذیه یا صرف فعالیت بدنی دارند، از لحاظ کارایی و زمان نگهداری وزن کاهش یافته زیر سؤال می روند. درمانهای ترکیبی برای اصلاح سبک زندگی که هم اصلاح تغذیه و هم فعالیت بدنی را مدنظر قرار می دهند، بهبود کارایی را به همراه داشتند، لیکن همچنان بعضی عوامل روان شناختی که در ایجاد و حفظ چاقی نقش دارند را در نظر نمی گیرند. در مرور رفتاردرمانی شناختی، کارایی در کاهش و نگهداری وزن در تحقیقات زیادی نشان داده شده است، هرچند که نحوه اجرای آن همراه با والدین و یا بدون والدین نیز از پرسشهای نحوه چینش ساختار درمان بوده است. سیر تحول درمان چاقی همگام با تغییر در موج دوم به سوم در روان شناسی به درمانهای ذهن آگاهی پرداخته است که به دلیل جدید بودن این درمان هنوز در بررسی مروری آن نیاز به پیشینه بیشتری از تحقیقات داریم. بحث: این مطالعه سعی داشته است با معرفی منطق درونی سرمایه داری و تأکید بر سبک زندگی سرمایه داری، الگوی مصرف بی رویه مواد غذایی و به وجود آمدن الگوی غذایی ناسالم برای انباشت سرمایه، به عنوان مشکلاتی در ساختار جامعه ای و نظام اقتصادی حاکم، بر مشکلات مربوط به سلامتی در چاقی کودکان، راههای درمان رایج و نواقص موجود در آنها نظر افکنده و با در نظر گرفتن تعیین کننده های اجتماعی و تغییرات محیطی عصر حاضر، ساختار محیطی و اجتماعی را به چالش کشد و نیاز به مداخله زودهنگام برای درمان چاقی را پررنگ و عوامل مؤثر در کارایی درمان چاقی در کودکان را معرفی کند.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان شناختی-رفتاری بر مدیریت خود در افراد چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
271 - 281
حوزه های تخصصی:
چکیده مقدمه: چاقی معضلی فراگیر است که می تواند سلامت جسمانی را به شدت دچار آسیب سازد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان شناختی-رفتاری بر مدیریت خود در افراد چاق صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون به همراه مرحله پیگیری و با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره و روان شناختی راه برتر شهر قزوین در سال 1398 بود که توسط پزشکان و متخصصان تغذیه تشخیص چاقی گرفته بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 60 نفر انتخاب شده و به روش تصادفی در سه گروه (رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری و کنترل) گمارده شدند (هر گروه 20 نفر). برای گروه های آزمایش درمان شناختی رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیکی به مدت 10 جلسه اجرا شد و برای گروه کنترل درمانی صورت نگرفت. پرسشنامه رفتارهای خودمدیریتی چاقی در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری شش ماهه توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. از آزمون تحلیل واریانس آمیخته برای آنالیز داده ها استفاده شد. یافته ها: با توجه به تفاوت مراحل آزمون بعد از انجام دو مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری، عضویت گروهی و تعامل مراحل و گروه برای مدیریت خود معنادار بود (05/0>P). اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بیش از درمان شناختی رفتاری بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری می تواند در افزایش مدیریت خود در افراد چاق موثر باشد. کلید واژه ها: مدیریت خود، رفتاردرمانی دیالکتیکی، درمان شناختی رفتاری، چاقی
ارائه مدل ساختاری خوردن هیجانی در افراد مبتلا به چاقی بر اساس خودتنظیمی با نقش میانجی پردازش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، ارائه مدل ساختاری خوردن هیجانی در افراد مبتلا به چاقی بر اساس خودتنظیمی با نقش میانجی پردازش هیجانی انجام گرفت. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد مبتلا به چاقی شهر تهران در سال 1397 بودند، که از میان آن ها، تعداد 378 نفر با روش نمونه گیری مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: خوردن هیجانی داچ (1986)، خودتنظیمی کری و همکاران (2004) و پرسشنامه پردازش هیجانی باکر و همکاران (2010). به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودتنظیمی با خوردن هیجانی اثر مستقیم و منفی وجود دارد. بین خودتنظیمی با پردازش هیجانی اثر غیرمستقیم و مثبت وجود دارد و بین پردازش هیجانی با خوردن هیجانی اثر غیرمستقیم و منفی وجود دارد. بنابراین از نتایج می توان چنین استنباط کرد که خودتنظیمی بر خوردن هیجانی با نقش میانجی پردازش هیجانی در افراد مبتلا به چاقی تاثیر دارد. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
تاثیر هشت هفته پیاده روی سریع و مکمل آسکوربیک اسید بر برخی شاخص های فیزیولوژیکی در دانشجویان سیگاری چاق و دارای اضافه وزن
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر هشت هفته پیاده روی سریع و مکمل آسکوربیک اسید بر برخی شاخص های فیزیولوژیکی در دانشجویان سیگاری چاق و دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی که در سال 1401 در دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد، 40 دانشجوی سیگاری چاق و دارای اضافه وزن با دامنه سنی 21 تا 26 سال و BMI بالای 25 کیلوگرم بر متر مربع به روش نمونه گیری انتخابی در دسترس و هدفدار انتخاب شدند؛ سپس آزمودنی ها به طور تصادفی در 4 گروه 10 نفره شامل گروه پیاده روی سریع، گروه مکمل آسکوربیک اسید، گروه ترکیب پیاده روی و مکمل آسکوربیک اسید و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه پیاده روی سریع به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه به مدت 60-45 دقیقه با شدت 75-65 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه به پیاده روی سریع پرداختند. گروه مکمل آسکوروبیک اسید در همین بازه ی زمانی با حفظ رژیم غذایی خود، به مقدار 100 میلی گرم قبل از هر جلسه تمرین آسکوروبیک اسید مصرف می کردند. حداکثر اکسیژن مصرفی، شاخص توده بدنی و درصد چربی، دانشجویان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پروتکل تمرینی سنجیده و برای مقایسه معنی داری چهار گروه در متغیرهای وابسته از آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه و هم چنین برای مقایسه معنی داری جفت گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: 8 هفته پیاده روی همراه با مصرف آسکوروبیک اسید موجب کاهش معنی دار وزن، شاخص توده بدن و درصد چربی بدن شد. همچنین پیاده روی سریع منجر به افزایش معنی دار درحداکثر اکسیژن مصرفی شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد ترکیب پیاده روی با مصرف آسکوروبیک اسید روشی مناسب برای دانشجویان چاق و سیگاری باشد. از این رو این روش یک استراتژی غیردارویی ارزشمند می باشد.
تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر سطح سرمی مایونکتین، نیمرخ لیپیدی و درصد چربی زنان دارای اضافه وزن و چاق
حوزه های تخصصی:
مایونکتین مایوکاین جدیدی است که در پاسخ به ورزش، از عضله اسکلتی ترشح می گردد و با متابولیسم انرژی و وضعیت متابولیکی بدن ارتباط دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر سطح سرمی مایونکتین، نیمرخ لیپیدی و درصد چربی زنان دارای اضافه وزن و چاق است. 20 نفر از زنان چاق و دارای اضافه وزن با میانگین سنی 5/22 و میانگین شاخص توده بدنی 48/26 به طور تصادفی انتخاب و سپس به گروه های آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین، تمرینات خود را در آب به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) انجام دادند، هر جلسه تمرین 60 دقیقه و شامل سه مرحله بود. 24 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه، از آزمودنی ها در شرایط 12 ساعت ناشتایی، نمونه گیری خون به میزان 10 میلی لیتر از ورید بازویی انجام شد و تجزیه و تحلیل آماری در سطح معناداری 05/0≥P با نرم افزار SPSSانجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که هشت هفته تمرین در آب باعث افزایش سطح سرمی مایونکتین (037/0= p) و HDL (028/0=p ) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل شد. همچنین مقادیر کلسترول (000/0= p) و تری گلیسرید (001/0=P) در گروه تجربی کاهش معناداری داشت، اما تفاوت شاخص LDL پس از هشت هفته فعالیت ورزشی بین دو گروه معنی دار نبود (131/0=P). بنابراین به نظر می رسد که تمرین در آب می تواند برای زنان دارای اضافه وزن و چاق موثر واقع شود و مورد استفاده قرار گیرد.
اثر تمرینات ترکیبی بر کوپپتین و مقاومت به انسولین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
196 - 205
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف اثر تمرینات ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر کوپپتین و مقاومت به انسولین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک انجام گرفت. در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون انجام گرفت، 28 زن چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک با دامنه سنی 20 تا 35 سال به صورت در دسترس انتخاب و در 2 گروه 15 نفری تمرینات ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. نمونه های خونی آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون (پس از ۸ هفته تمرین) جمع آوری شد. پروتکل تمرینی شامل ۸ هفته اجرای تمرینات ترکیبی بود که سه جلسه در هفته در دو بخش تمرینات طناب زنی و تمرینات مقاومتی با کش اجرا شد. داده های به دست آمده توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی باعث افزایش معنی دار کوپپتین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک گردید (05/0>P). همچنین دیگر نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی باعث کاهش معنی دار مقاومت به انسولین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک گردید (05/0>P). به طور کلی نتایج حاضر حاکی از این بود که زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک با استفاده از تمرینات ترکیبی احتمالا می توانند از بروز فشارهای التهابی ناشی از انجام فعالیت های ورزشی و پیامدهای بعدی آن جلوگیری کنند.
مقایسه اثربخشی رژیم درمانی همراه با ورزش و اثر تلفیقی آن با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر کنترل تکانه افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۰۶-۹۷
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رژیم درمانی همراه با ورزش و اثر تلفیقی آن با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر کنترل تکانه افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد چاق مبتلا به پرخوری مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینا شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 51 نفر (هر گروه 17 نفر) بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تکانشگری (BIQ) بارت (1995) بود. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد اما هر دو گروه آزمایش پژوهش مداخله رژیم درمانی همراه با ورزش را در طول 12 جلسه دریافت کردند و یکی از گروه های آزمایش 10 جلسه تقریبا 2 ساعته درمان متمرکز بر هیجان را نیز دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت میانگین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری گروه رژیم درمانی همراه با ورزش در تلفیق با گروه درمانی متمرکز بر هیجان در کنترل تکانه (دو مولفه شناختی و عدم برنامه ریزی) معنادار است (05/0>P). ولی تفاوت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گروه رژیم درمانی همراه با ورزش در مولفه های کنترل تکانه معنادار نبود (05/0<P). نتایج نشان داد که گروه درمانی متمرکز بر هیجان، احتمالا درمان کارآمدتری در مقایسه با رژیم درمانی همراه با ورزش برای درمان کنترل تکانه در افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری است.
تاثیر برنامه توان بخشی شناختی بر کنترل شناختی و حل مسأله در زنان مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات شناختی و عصب روان شناختی در سیر، پیش آگاهی و درمان بیماری چاقی نقش ویژه ای دارند. پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی برنامه توان بخشی شناختی و تأثیر آن بر کنترل شناختی و حل مسأله زنان چاق انجام شد. پژوهش حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری انجام شد. شرکت کنندگان در این مطالعه شامل 40 بیمار زن مبتلا به چاقی ساکن شهر ارومیه بودند که به طور تصادفی در دو گروه توان بخشی شناختی (20n=) و کنترل (20n=) تخصیص یافتند. گروه آزمایش در 16 جلسه مداخله توان بخشی شناختی را دریافت و مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی- فرم بزرگسال BRIEF-A، آزمون انعطاف پذیری شناختی و برج لندن در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری برای دو گروه اجرا و یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. همچنین پس از اتمام دوره گروه کنترل نیز مداخله توان بخشی شناختی را دریافت کردند. نتایج به دست آمده نشان دهنده عملکرد بهتر گروه آزمایش در متغیرهای کنترل شناختی (بازداری، حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی) و زیر مؤلفه های حل مسأله در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل بود. بدین معنا که گروه آزمایش که مداخله توان بخشی شناختی را دریافت کردند، در مرحله پس آزمون و پیگیری در مؤلفه های مطرح شده عملکرد بهتری نشان دادند. درمجموع از یافته های به دست آمده می توان چنین نتیجه گیری کرد که مداخله توان بخشی شناختی به عنوان یک گزینه درمانی کارآمد و مؤثر می تواند تأثیرات مثبت و پیامدهای شناختی- آموزشی قابل توجهی برای بیماران مبتلا به چاقی پی داشته باشد. ازاین رو متخصصین، پژوهشگران و درمان گران این حوزه می توانند از این مداخله به عنوان یک گزینه مؤثر درمانی جهت ارتقاء کارکردهای شناختی و عصب روان شناختی بیماران چاق و دارای اضافه وزن و به تبع آن بهبود شاخص های سلامت روان و کیفیت زندگی این بیماران استفاده کنند.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و استحکام من در بیماران قلبی-عروقی مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
119 - 132
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و استحکام من در بیماران قلبی-عروقی مبتلا به چاقی ﺑﻮد.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری عبارت بود از کلیه ی بیماران قلبی- عروقی مبتلا به چاقی شهر تهران مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی و شهید رجایی در سال 1398 تا 1399 که به روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از بیماران واجد شرایط انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند که هر گروه 3 نفر ریزش داشت و تعداد به 12 نفر تقلیل یافت. گروه آزمایش، درمان هیجان مدار را در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2007) و پرسشنامه ی استحکام من مارکستروم و همکاران (1997) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان هیجان مدار در افزایش استحکام من و تنظیم شناختی هیجانی مثبت (001/0>p) اثربخش بود و اثر پایداری بر این متغیرها داشت. اثربخشی این درمان بر تنظیم شناختی هیجانی منفی معنادار نبود (05/0<p).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت که درمان هیجان مدار رویکرد قابل اتکا و پایداری در بهبود شرایط روان شناختی بیماران قلبی- عروقی به خصوص استحکام من و تنظیم شناختی هیجانی مثبت است.
مقایسه اثربخشی رژیم درمانی همراه با ورزش و اثر تلفیقی آن با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر نشانگان خوردن شبانه افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
93 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رژیم درمانی همراه با ورزش و اثر تلفیقی آن با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر نشانگان خوردن شبانه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد چاق مبتلا به پرخوری مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینا شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه پژوهش شامل 51 نفر (هر گروه 17 نفر) بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خوردن شبانه بود. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد اما هر دو گروه آزمایش پژوهش مداخله رژیم درمانی همراه با ورزش را در طول 12 جلسه دریافت کردند و یکی از گروه های آزمایش 10 جلسه تقریبا 2 ساعته درمان متمرکز بر هیجان را نیز دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه رژیم درمانی همراه با ورزش در تلفیق با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر نشانگان خوردن شبانه اثربخشی معناداری دارد (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که رژیم درمانی همراه با ورزش بر نشانگان خوردن شبانه اثربخشی معناداری ندارد (05/0<P). نتایج نشان می داد که رژیم درمانی همراه با ورزش در تلفیق با گروه درمانی متمرکز بر هیجان، احتمالا درمان کارآمدتری در مقایسه با رژیم درمانی همراه با ورزش برای درمان نشانگان خوردن شبانه در افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری بوده است.
انطباق فرهنگی پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پای بندی برای رفتارهای مرتبط با سلامت در جمعیت ایرانی مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
21 - 42
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تفاوت های فرهنگی ممکن است سبب شود درمان معینی که نتایج پژوهش ها حاکی از اثربخشی آن در بافتار خاصی است در بافتار دیگری مؤثر واقع نشود. هدف پژوهش حاضر انطباق فرهنگی پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پای بندی برای رفتارهای مرتبط با سلامت (سالم خوردن و ورزش کردن) در جمعیت ایرانیِ مبتلا به چاقی بود.
روش: پژوهش در پنج مرحله انجام شد: ترجمه پروتکل، گردآوری اطلاعات، انطباق مقدماتی پروتکل، آزمایش مقدماتی، و انطباق نهایی پروتکل. در مرحله 2، سه متخصص موج سوم رفتاردرمانی، یک متخصص تغذیه، و یک مربی بدن سازی، در مرحله 4، پنج مبتلا به چاقی، و در مرحله 5، هفت متخصص موج سوم رفتاردرمانی شرکت کردند. داده ها به صورت کمی (میانگین و شاخص روایی محتوایی) و کیفی تحلیل شد.
یافته ها: پروتکلی متشکل از 12 جلسه آماده شد، که به هریک از شش گامِ ماتریکسِ درمان مبتنی بر پذیرش و پای بندی دو جلسه اختصاص یافت. تغییراتی در محتوای ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پای بندی از نظر استعاره ها، تمرین ها، و ابزارها صورت گرفت. نتایج شاخص روایی محتوایی حاکی از روایی محتوایی عالیِ تک تک جلسات و کل پروتکل بود.
نتیجه گیری: برای آنکه بتوان از پروتکل ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و پای بندی استفاده مؤثری در جمعیت ایرانی مبتلا به چاقی کرد، انطباق فرهنگی ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی نرم افزار کاربردی ایرانی کرفس بر کاهش وزن نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
151 - 159
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مسئله کنترل چاقی در نوجوانان از جمله مهمترین مسائل مربوط به سلامتی آنان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی نرم افزار کاربردی مدیریت وزن کرفس بر کاهش وزن نوجوانان چاق است. روش پژوهش: کارآزمایی بالینی تصادفی حاضر بر 30 نوجوان چاق 13 -17 ساله انجام شد. افراد در دو گروه 15 نفره کنترل و مداخله (استفاده از نرم افزار کاربردی کرفس به مدت 8 هفته) قرار گرفتند. نوجوانان چاق قبل از شرکت در مطالعه ازنظر پزشکی بررسی و اطلاعات لازم گردآوری شد. شاخص های تن سنجی یک بار قبل از شروع مداخله در ابتدا و یک بار پس از پایان مداخله (انتهای 8 هفته) سنجیده شدند. داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 با سطح معنی داری کمتر از 05/0 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: میانگین قد نوجوانان در گروه کنترل 07/0 ± 62/1 متر و در گروه مداخله 06/0 ± 62/1 متر گزارش شد. تغییرات وزن و BMI در هر دو گروه کنترل و مداخله در انتهای مطالعه نسبت به ابتدای مطالعه روند کاهشی داشته است. اما فقط در گروه مداخله معنادار شد (P ≤ 0/05). می توان گفت 8 هفته استفاده از نرم افزار کاربردی ایرانی کرفس بر کاهش وزن و BMI نوجوانان گروه مداخله ازلحاظ آماری اثر معنادار داشته است. نتیجه گیری: به نظر می رسد که می توان از نرم افزار کاربردی های کاهش وزن مانند کرفس به عنوان یکی از روش های مؤثر و کمکی در کنار سایر روش ها جهت مقابله با چاقی استفاده نمود.
تاثیر وضعیت بدن حین فعالیت ورزشی بر فشار خون پس از فعالیت مقاومتی در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر تمرین باندهای الاستیک در وضعیت های افقی و عمودی بدن بر فشار خون پس از ورزش در زنان چاق بود.مواد و روش ها: تعداد 13 زن چاق (سن: 8.33±37 سال و شاخص توده بدنی 2.84±31.75 کیلوگرم بر متر مربع) در این مطالعه با طرح متقاطع شرکت کردند. آزمودنی ها در دو پروتکل فعالیت ورزشی مقاومتی در وضعیت افقی و وضعیت عمودی با استفاده از باند الاستیک که متشکل از حرکات معمول بالاتنه و پایین تنه بود، شرکت کردند. پاسخ های همودینامیک قبل، 30 و 60 دقیقه پس از فعالیت ورزشی ثبت و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر آنالیز شدند.یافته ها: فشار خون سیستولیک (SBP) و فشار متوسط شریانی (MAP) 30 دقیقه پس از فعالیت ورزشی افقی در مقایسه با قبل از فعالیت پایین تر بود. SBP نیز 30 دقیقه پس از فعالیت ورزشی افقی در مقایسه با 60 دقیقه پس از فعالیت ورزشی افقی کمتر بود (0.05>P). ضربان قلب (HR) 30 دقیقه پس از فعالیت ورزشی عمودی در مقایسه با قبل و 60 دقیقه پس از فعالیت ورزشی عمودی به طور قابل توجهی بالاتر بود (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: یک جلسه تمرین فعالیت ورزشی افقی می تواند SBP و MAP را در زنان چاق کاهش دهد. یافته های ما نشان می دهد که فعالیت ورزشی افقی ممکن است اثر مفید قلبی عروقی داشته باشد. علاوه بر این، بار مکانیکی کمتر و فشار کمتر روی مفاصل و ستون فقرات در طول فعالیت ورزشی افقی احتمالاً می تواند ظرفیت ورزشی را در افراد چاق بهبود بخشد.
تاثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر مقادیر پلاسمایی گرلین اسیل دار و شاخص توده بدنی مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: گرلین یک هورمون پپتیدی می باشد که از ۲۸ اسیدآمینه تشکیل شده است و از سلول های اپسیلون بخش درون ریز لوزالمعده ترشح می شود و محرک احساس گرسنگی بوده و غلظت این هورمون پیش از خوردن غذا افزایش و پس از آن، کاهش می یابد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر مقادیر پلاسمایی هورمون گرلین آسیل دار و شاخص توده بدنی مردان چاق است.
مواد و روش ها: به این منظور 20 مرد چاق 18 تا 22 سال با BMI بین 29.9 تا 34.9 کیلوگرم بر متر مربع در دو گروه 10 نفره تجربی (شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا، سه جلسه در هفته که شامل تناوب های چهار دقیق ه ای دویدن با شدت 90 درصد ضربان قلب ذخیره با دو دقیقه ریکاوری فعال در هفته می شد. تمرینات تناوبی با شدت بالا در هفته اول سه ست بود و به طور فزاینده تا هفته چهارم هر هفته یک ست به آن اضافه می شد) و گروه 10 نفره کنترل ( بدون مداخله تمرینی) در طرح پیش و پس آزمون مورد مطالعه قرار گرفتند. پیش و پس از شش هفته تمرین قد و وزن آزمودنی های هر دو گروه برای سنجش شاخص توده بدنی اندازه گیری و نمونه خونی آنها جمع آوری و به آزمایشگاه برای سنجش مقادیر پلاسمایی هورمون گرلین آسیل دار منتقل شد. داده ها به روش آماری t-test و تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 0.05>P مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس افزایش معنادار مقادیر گرلین آسیل دار و همچنین کاهش معنادار شاخص توده بدنی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل را نشان داد (0.05>P).
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است که شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا باعث افزایش گرلین آسیل دار و کاهش شاخص توده بدنی شده و در کاهش وزن افراد چاق موثر باشد.
مقایسه تاثیر تمرینات تناوبی با شدت بالا و تمرینات مقاومتی شدید بر برخی عوامل خطرزای قلبی عروقی، شاخص آتروژنیک و آنزیم های کبدی در مردان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: فعالیت بدنی منظم برای پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی در افراد دارای اضافه وزن و چاق توصیه می شود. هدف مطالعه حاضر مقایسه تاثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و مقاومتی شدید بر برخی عوامل خطرزای قلبی عروقی، شاخص آتروژنیک و آنزیم های کبدی در مردان دارای اضافه وزن و چاق بود.مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 31 مرد دارای اضافه وزن و چاق به صورت تصادفی در سه گروه تمرین HIIT (11 نفر)، تمرین مقاومتی شدید (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه HIIT با شدت 90-85 درصد ضربان قلب ذخیره و در گروه تمرینات مقاومتی با شدت 85-80 درصد یک تکرار بیشینه، 3 جلسه در هفته به مدت 9 هفته به اجرای تمرینات پرداختند. قبل و پس از مداخله، جهت اندازه گیری نیم رخ لیپیدی، آنزیم های کبدی و محاسبه شاخص های آتروژنیک از آزمودنی ها نمونه های خونی به عمل آمد. از آزمون تحلیل کوواریانس جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: درگروه HIIT کلسترول تام، تری گلیسرید، شاخص آتروژنیک پلاسما، CRI-I، CRI-II، ضریب آتروژنیک و ALT نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (0.05>P). HDL در گروه HIIT در مقایسه با پیش آزمون به طورمعنی داری افزایش یافت. در گروه مقاومتی شدید کلسترول تام، تری گلیسرید، شاخص آتروژنیک پلاسما، CRI-I و ضریب آتروژنیک نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (0.05>P). تفاوت معنی داری بین دو گروه HIIT و مقاومتی مشاهده نشد (0.05<P).بحث ونتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر پیشنهاد می کند که هردو تمرینات HIIT و مقاومتی شدید در بهبود عوامل خطرزای قلبی عروقی موثر می باشند اما به نظر می رسد میزان بهبود عوامل خطرزای قلبی عروقی، آتروژنیک و آنزیم های کبدی در تمرینات HIIT بیشتر باشد.
تاثیر تمرینات هوازی بر سطوح پروتئین سیرتوئین-1 و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: چاقی با اختلال در عملکرد انسولین موجب افزایش گلوکز ناشتا در بیماران دیابتی می شود. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سیرتوئین-1 و مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در مردان دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود.
مواد و روش ها: 22 مرد چاق مبتلا به دیابت نوع دو (سن: 4.9±35.7 سال؛ شاخص توده بدن (BMI): 30.45± 2.35 کیلوگرم/متر مربع) به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت نمودند و بر اساس سطح گلوکز خون به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه تمرین در هشت هفته تمرینات هوازی با شدت 70 درصد ضربان قلب بیشینه، سه جلسه در هفته و 50-45 دقیقه در هر جلسه شرکت کردند. خون گیری جهت ارزیابی فاکتورهای خون (سیرتوئین-1، انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین) قبل از تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین انجام شد. داده ها با استفاده از SPSS و روش آماری آنوا (2×2) برای بررسی تفاوت بین گروهی و تی وابسته برای تغییرات درون گروهی مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی با افزایش معنی دار در سطح سرمی سیرتوئین-1، کاهش معنی دار انسولین، HOMA-IR، گلوکز، وزن بدن و BMI در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون همراه بود (0.05>P). همچنین، در مقایسه با گروه کنترل، هشت هفته تمرین هوازی موجب افزایش معنی دار در سطح سرمی سیرتوئین-1 و کاهش معنی دار در سطح انسولین، HOMA-IR، گلوکز، وزن بدن و BMI شد (0.05>P). همچنین ارتباط معنی داری بین تغییرات غلظت سیرتوئین-1 با گلوکز ناشتا، وزن بدن و BMI مشاهده شد (0.05>P).
بحث ونتیجه گیری: در کل نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد می نماید که تمرین هوازی احتمالاً از طریق افزایش در سطح پروتئین سیرتوئین-1 موجب بهبود در مقاومت به انسولین در مردان چاق با دیابت نوع دو می شود.
تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی بر آگاهی زنان از سلامت جسمی خود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
117 - 153
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شبکه های اجتماعی در سالیان اخیر به عنوان منبع کسب اطلاعات سلامت موردتوجه اقشار مختلف جامعه ازجمله زنان قرارگرفته اند. ازاین رو هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی در حوزه سلامت بر آگاهی زنان از سلامت جسمی خود بوده است.
روش: این پژوهش از منظر هدف تحقیقی کاربردی و از منظر ماهیت، تحقیقی توصیفی تبیینی بوده که به صورت نظرسنجی آنلاین در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کاربران زن ایرانی 20 تا 60 ساله عضو صفحات منتخب اینستاگرامی حوزه سلامت جسمانی زنان به تعداد تقریبی 22800 نفر بوده که به روش نمونه گیری در دسترس 384 نفر در پژوهش شرکت داده شدند. داده ها از طریق یک پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن بررسی شده، جمع آوری و با روشهای آماری توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS نسخه 21 تجزیه وتحلیل شده است.
یافته ها: استفاده از شبکه های اجتماعی سلامت بر آگاهی زنان از سلامت جسمی خود و ابعاد آن شامل سلامت بلوغ، سوءتغذیه و چاقی، مراقبتهای دوران بارداری و پس ازآن و بیماریها و سرطانهای زنان تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
بحث: استفاده مؤثر از شبکه های اجتماعی در حوزه سلامت جسمانی زنان بایستی در جامعه به گفتمان سلامت تبدیل شود؛ چراکه از پیامدهای مهم آن برای زنان، افزایش توانایی بالقوه هنگام بیماری برای اخذ تصمیمهای آگاهانه، کاهش خطرهای تهدیدکننده سلامت، افزایش پیشگیری از بیماریها، افزایش کیفیت زندگی و افزایش کیفیت مراقبت از خود است.
اثر تمرین مقاومتی و بی تمرینی بر فیبرینوژن، غلظت پلاسمایی و سلولهای خونی در دختران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ورزش و علوم زیست حرکتی سال ۱ بهار ۱۳۸۸ شماره ۲
27 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین مقاومتی و بی تمرینی بر فیبرینوژن و سلولهای خونی در دختران چاق بود. روش شناسی: تعداد 24 نفر ( میانگین سنی 30/2 ± 61/21 سال، قد 89/6 ± 159 سانتی متر، وزن 23/10± 68/80 کیلوگرم و شاخص توده بدن 34/3 ± 26/32 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی تمرینات مقاومتی، به مدت 8 هفته، هر هفته چهار جلسه با شدت 1RM70-60%، انجام دادند و به دنبال آن 10 روز بی تمرینی داشتند. قبل از شروع تمرینات، بعد از پایان دوره تمرین و دوره ی بی تمرینی از افراد دو گروه به منظور اندازه گیری فیبرینوژن و سلولهای خونی دختران چاق، خونگیری انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری در رابطه با تفاوت میانگین های غلظت فیبرینوژن (052/0=p)، تعداد پلاکتها (422/0=p)، گلبولهای سفید (775/0=p)، مقدار هموگلوبین (145/0=p) و اسمولالیته (451/0=p) بین دو گروه نشان داد که تمرین مقاومتی تأثیر معنی داری بر این عوامل نداشت، اگرچه تفاوت معنی داری بین میانگین تعداد گلبولهای قرمز (005/0=p) و درصد هماتوکریت (036/0=p) خون دو گروه متعاقب تمرین مشاهده شد. همچنین قدرت عضلانی نیز متعاقب تمرین افزایش معنی داری (001/0=p) را نشان داد. بعد از 10 روز بی تمرینی، تفاوت معنی دار مشاهده شده پس از تمرین در قدرت (227/0=p)، تعداد گلبولهای قرمز(377/0=p) و درصد هماتوکریت (053/0=p) دیگر وجود نداشت . بحث و نتیجه گیری: درحالی که 8 هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش قدرت عضلانی و همزمان کاهش تعداد گلبول های قرمز و درصد هماتوکریت می شود، اما تأثیری بر غلظت فیبرینوژن، تعداد پلاکتها وتعداد گلبولهای سفید ندارد. این نتایج بیان می کند، برای اثر بخش بودن تمرین مقاومتی بر غلظت فیبرینوژن و سایر سلولهای خونی احتمالا تمرین مقاومتی برای مدت زمان طولانی تر و با شدت بیشتر باید انجام شود.
تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر وزن، دریافت غذا و نسفاتین-1 پلاسمای رت های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: به منظور افزایش دانش و آگاهی از ارتباط بین فعالیت ورزشی، اشتها و چاقی، در پژوهش حاضر تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر تغییرات وزن، دریافت غذا و پپتید ضد اشتهای نسفاتین-1 در رتهای نر چاق، بررسی گردید. روش شناسی: 16 سر رت نر ویستار 2 ماهه، به مدت 8 هفته با غذای پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی g30 ±319 رسیدند. سپس رتها به صورت تصادفی به دو گروه 8 تایی: گروه کنترل و گروه تمرین استقامتی (5 روز در هفته به مدت دوازده هفته، هر جلسه 60 دقیقه با سرعت25 تا 30 متر در دقیقه) دویدن روی تردمیل بدون شیب تقسیم شدند. از روش الایزا برای آنالیز آزمایشگاهی نسفاتین-1، انسولین و گلوکز و از آزمون آنالیز واریانس مکرر و تی مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که وزن گروه تمرین به طور معناداری نسبت به گروه کنترل پایین تر بود (001/0p=). دریافت غذای گروه تمرین، 4 هفته اول کاهش معناداری نشان داد (001/0p=)، اما در هفته های بعدی به گروه کنترل نزدیک شد. نسفاتین-1 پلاسما، در گروه تمرینی به طور معناداری بالاتر بود (001/0p=). گلوکز و انسولین گروه تمرین به طور معناداری پایین تر بود (001/0p=). نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق، تمرین استقامتی مانع از روند افزایش وزن در رت ها شد که شاید کاهش میزان غذای دریافتی، یکی از عوامل تأثیر گذار باشد. احتمالا افزایش پپتید ضد اشتهای نسفاتین-1 در این رابطه نقش بازی می کند که نیاز به تحقیق بیشتر و عمیق تر در این زمینه است.
تاثیر هشت هفته تمرینات طناب زنی بر اینترلوکین-18 و پروتئین واکنشگر C نوجوانان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : اینترلوکین 18 و پروتئین واکنش گر C (CRP) دو ریسک فاکتور قلبی- عروقی هستند که در سال های اخیر مطرح شده اند و به طور مستقل خطر آترواسکلروز را نشان می دهند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات طناب زنی بر 18-IL و CRP نوجوانان دارای اضافه وزن و چاق است. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی است. تعداد30 نوجوان دارای اضافه وزن و چاق به طور تصادفی در دو گروه تجربی (تعداد: 15 نفر، قد 165.28 سانتی متر ، وزن 83.02 کیلوگرم، سن 13.73سال، شاخص توده بدنی (BMI) 31.04) و گروه کنترل (تعداد: 15 نفر، قد 164.54 سانتی متر ، وزن 83.02 کیلوگرم، سن 13.93 سال، BMI 30.404) تقسیم شدند. سپس گروه تجربی تحت تاثیر یک برنامه تمرینی طناب زنی فزاینده به مدت هشت هفته قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و تنها پیگیری شدند. متغیر های وزن، درصد چربی، BMI و حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) قبل و بعد تمرینات از هر دو گروه اندازه گیری شدند. نمونه خونی در حالت ناشتا طی دو مرحله، 48 ساعت قبل و بعد از تمرینات برای سنجش میزان 18-IL، CRP سرم گرفته شد. به منظور مقایسه ی درون گروهی از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه بینگروهی از آنالیز واریانس دو طرفه استفاده شد. یافته ها: پس از هشت هفته تمرینات طناب زنی در مقایسه درون گروهی با آزمون t همبسته متغیر های وزن (0.001=P)، BMI (0.001=P)، درصد چربی ( 0.001=P)، 18-IL (P=0.001) و CRP (P=0.001) کاهش معنی دار داشتند، ولی در مقایسه بین گروهی با آنالیز واریانس دو طرفه متغیر های وزن ( 0.5=P)، BMI (P=0.257)و درصد چربی (0.068=P) کاهش غیر معناداری داشتند، 18-IL (P=0.001) و CRP (P=0.01) به طور معناداری کاهش یافتند و V02max افزایش معنی دار داشت (0.009=P).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه انجام تمرین طناب زنی موجب کاهش اینترلوکین 18 و کاهش التهاب در نوجوانان دارای اضافه وزن و چاق شد، بنابراین ممکن است انجام این گونه تمرینات در پیشگیری و کاهش آترواسکلروز در نوجوانان چاق مفید باشد