پژوهش های برنامه درسی

پژوهش های برنامه درسی

پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان 1399 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

طراحی الگوی شایستگی های مصرف پایدار در دانش آموزان دوره ابتدایی-رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی دانش مهارت نگرش مصرف پایدار دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۳۱۶
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی شایستگی های مصرف پایدار در دوره ابتدایی می باشد. روش پژوهش، فراترکیبِ است. در گام اول، سؤال پژوهش مطرح "الگوی شایستگی های مصرف پایدار دانش آموزان دوره ابتدایی چیست؟" و بر اساس آن اعضای تیم فراترکیب مشخص شدند. در گام دوم و سوم، منابع داده های پژوهش شامل پایگاه های اسکوپوس، اشپرینگر و ...، تعیین و معیارهای شمول مقالات مشخص گردید. در گام چهارم، با تجزیه و تحلیل داده ها، 56 مضمون پایه مرتبط با مصرف پایدار استخراج شد و سپس به ترکیب یافته ها پرداخته شد. در این گام، مضامین پایه استخراج شد و در 9 مضمون سازمان دهنده ی سطح دوم شامل دانش اقتصادی(مانند آشنایی با سیاست پولی و مالی)، دانش اجتماعی – فرهنگی (آشنایی با مصرف پایدار و ناپایدار) و دانش زیست محیطی (آشنایی با شیوه های بازیافت و بازیابی کالا)؛ مهارت اقتصادی (مهارت در خرید مواد غذایی پایدار)؛ مهارت اجتماعی – فرهنگی (توانایی در شناسایی نمونه های مصرف و تولید ناپایدار) و مهارت زیست محیطی (مانند توانایی مشارکت در بازیافت)؛ نگرش اجتماعی – فرهنگی (تعهد و مسئولیت اجتماعی نسبت به نحوه مصرف) و نگرش زیست محیطی (احساس تعهد نسبت به کاهش اثرات زیست محیطی) طبقه بندی شدند. و مضمون سازمان دهنده سطح دوم  در 3 مضمون سازمان دهنده سطح اول اقتصادی؛ اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی  قرار گرفتند و در انتها نیز، شبکِه مضامین شایستگی های مصرف پایدار ترسیم گردید. الگوی طراحی شده در این پژوهش، چارچوبی برای آموزش شایستگی های مصرف پایدار برای دانش آموزان دوره ابتدایی، در سطوح مذکور را که پیش از این میسر نبود، فراهم آورده است. و از اعتباریابی توصیفی، اعتباریابی تفسیری – نظری- پراگماتیک، استفاده شد.
۲.

تجارب معلمان دوره ابتدایی از چالش های آموزش به مهاجران افغان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموزان افغانی چالش های آموزشی تجارب زیسته معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۶ تعداد دانلود : ۷۴۴
هدف از پژوهش حاضر فهم تجارب زیسته معلمان از چالش های آموزش به مهاجران افغان بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. بدین منظور داده ها با مصاحبه از 15 نفر از معلمانی که سابقه تدریس به دانش آموزان افغان را داشتند جمع آوری و به روش استرابرت و کارپنتر (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل حاصل از مصاحبه ها حاکی از پنج مضمون اصلی از جمله چالش های فرهنگی، تحصیلی، اداری، اقتصادی و اجتماعی و 25 زیرمضمون شامل مشکلات زبانی، تفاوت های مذهبی، برخورد تبعیض آمیز سایر دانش آموزان، برخورد تبعیض آمیز معلمان، عدم درگیری والدین در آموزش، تحصیلات اندک والدین، عدم ارتباط و سازگاری با محتوای درسی، ترک تحصیل، وقفه در تحصیلات، فقدان مهارت های شناختی، فقدان آمادگی و عدم گذراندن دوره پیش دبستانی، مشکلات جایابی، فقدان مدرک هویتی، ثبت نام سلیقه ای، فقدان چشم انداز تحصیلی، زندگی متحرک مهاجران، بزهکاری، مشکلات پوششی و ظاهری، انزوا، تلقی دانش آموزان افغانی به عنوان شهروندان درجه 2، نارضایتی والدین ایرانی، هزینه تحصیلات، فقر و کودک کار بود.
۳.

اثربخشی اجرای برنامه درسی تلفیقی هنر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی تلفیقی مطالعات اجتماعی هنر عملکرد تحصیلی دوره تحصیلی ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۲۳۲
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی اجرای برنامه درسی تلفیقی هنر بر عملکرد دانش آموزان پایه ششم است. در این پژوهش روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه ششم شهرستان نظرآباد در سال 97_ 96 بود. 60 نفر (30 گروه آزمایش و 30 گروه کنترل) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش، به صورت تلفیقی با هنر و گروه کنترل، بدون تلفیق طی 12 جلسه درس را گذراندند. داده ها با استفاده از آزمون عملکردی محقق ساخته جمع آوری و عملکرد یادگیری، مشتمل بر حیطه های شناختی و عاطفی، گردآوری شد. روایی صوری و محتوایی ، از طریق 9 صاحب نظر تأیید شد. پایایی از آلفای کرونباخ انجام شد و عدد 73/0 به دست آمد که نشان دهنده دامنه اعتبار خوبی است. تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک راهه (ANCOVA) انجام شد. به طور کلی عملکرد تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنادار داشت؛ یعنی اجرای این برنامه درسی توانست سبب افزایش نمره عملکرد گروه آزمایش در حیطه شناختی و حیطه عاطفی (سطح دریافت) شود. اما در سطح ارزش گذاری حیطه عاطفی عملکرد مثبتی به دست نیامد.
۴.

فهم پدیدارشناسانه پذیرش نوآوری در برنامه های درسی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی پذیرش نوآوری برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۳۰۰
هدف پژوهش حاضر فهم پدیدارشناسانه پذیرش نوآوری در برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان است.  سؤالات پژوهش: 1-چه تغییرات و نوآوری هایی در دانشگاه فرهنگیان و برنامه درسی آن پس از تأسیس ایجاد شده است؟ 2- واکنش مدرسان و دانشجومعلمان نسبت به نوآوری برنامه درسی در دانشگاه فرهنگیان چگونه است؟ مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش را ، مدرسان و دانشجومعلمان پردیس های منطقه ده تشکیل می دهند که با روش  نمونه گیری هدفمند از نوع ترکیبی بر اساس قاعده اشباع نظری 26 مشارکت کننده از میان آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده های پژوهش نیز با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل گردید. براساس تجارب مشارکت کنندگان، عمده ترین زمینه های نوآوری در برنامه های دانشگاه فرهنگیان را می توان در قالب یک مضمون فراگیر، سه مضمون سازمان دهنده نوآوری در نظام آموزشی، نوآوری در نظام پذیرش دانشجو و نوآوری در ماهیت و محتوای برنامه درسی و همچنین 15 مضمون پایه دسته بندی کرد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که واکنش مدرسان و دانشجومعلمان به نوآوری در برنامه های درسی در این دانشگاه را می توان به دو طیف مجزا تقسیم کرد که از یک سو نگاه ستایش گرانه و پذیرش کامل و از سوی دیگر نگاه منتقدانه و مقاومت صریح قرار دارد. دانشگاه فرهنگیان با اتخاذ تدابیر مناسب می تواند زمینه را برای پذیرش بیشتر برنامه درسی نوآرانه و کاهش  مقاومت در برابر آن فراهم نماید.
۵.

تحلیل مطالبات والدین و دانش آموزان از برنامه درسی تاریخ دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محتوا روش تدریس برنامه درسی تاریخ دوره متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۱۶۱
پژوهش حاضر با هدف تبیین و کشف مطالبات والدین و دانش آموزان از برنامه درسی تاریخ دوره دوم متوسطه در سال 96-1395 انجام شده است. این پژوهش از منظر طرح در زمره پژوهش های کیفی و روش آن پدیدارشناسی توصیفی است. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش شامل کلیه والدین و دانش آموزان منطقه 7 شهر کرج بود که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری با حداکثر تنوع و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با20 نفر از والدین و 20 نفر از دانش آموزان منطقه 7 شهرکرج انجام گرفت. مکالمات ضبط و سپس دست نویسی شد و با استفاده از روش درون مایه ای براون و کلارک و به صورت تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شد. داده ها شامل، دیدگاه ها و تجارب والدین و دانش آموزان پیرامون درس تاریخ و موارد مربوط به آن شامل محتوا و روش تدریس تاریخ بود. یافته های حاصل از مطالبات والدین و دانش آموزان در پنج کد باز شامل: «فهم و تربیت تاریخ»، «وفاداری به حوادث تاریخی»، «دافعه درس تاریخ»، «معلم و درس تاریخ»، و «ساختار و سازمان دهی محتوا» و یازده کد محوری شناسایی شد. در مجموع یافته ها حاکی از آن است که از مهم ترین مطالبات والدین و دانش آموزان در تدریس تاریخ، توجه خاص به محتوا و شیوه تدریس در درس تاریخ است. همچنین انتظار داشتند متن تاریخ به صورت وفادارنه به حوادث تاریخی عنوان شود. دانش آموزان نیز بر نقش معلم و شیوه های تدریس تأکید ویژه داشتند و از مهم ترین مطالبات شان استفاده از روش های فعال تدریس به جهت فعالیت دانش آموزان در کلاس درس بود. در واقع در عصر اطلاعات، انتقال اطلاعات نباید هدف باشد بلکه تحلیل و پردازش اطلاعات هدف است و این نیز ضمن استفاده از روش های نوین تدریس، و بهره مندی از محتوای مناسب امکان پذیر خواهد بود. در نهایت باید گفت که دانش آموزان به عنوان گسترده ترین و اصلی ترین مخاطبان درس تاریخ انتظار دارند کتاب درسی تاریخ ضمن ارائه تصویری درست از گذشته، آنها را جهت جستجو و کنکاش در موضوعات تاریخی به تکاپو بیندازد تا در کشف گذشته تاریخی و رمز و رازهای آن با وی همراه باشد.
۶.

مطالعه تجارب زیسته دانش آموزان دوره ابتدایی از یادگیری مبتنی بر رویکرد کلاس معکوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارب زیسته دانش آموزان ابتدایی یادگیری رویکرد کلاس معکوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۳۴۷
در پژوهش حاضر تجارب عمیق دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی از کلاس معکوس به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شد. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار استفاده شد، که با مصاحبه عمیق 15 دانش آموز، داده های اخذ شده به اشباع رسید. داده های حاصل از تجارب زیسته دانش آموزان به روش کُلایزی (2002) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و از نرم افزار MAXQDA11 به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته دانش آموزان، در 9 مضمون اصلی"حل مشکلات یادگیری"، "بهبود مسائل کلاسی و خانه"، "اثرات تغییر محیطی"، "افزایش سواد فناوری"، "مشارکت و تعامل"، "لذت بردن از یادگیری"، "یادگیری مادام العمر و در حد تسلط"، "کنترل یادگیری"، "پوشش سبک های یادگیری و نیازهای ویژه" دسته بندی شد. تجارب دانش آموزان نشان می دهد که استفاده از کلاس معکوس دارای نتایج اثربخش و مثبتی در جهت یادگیری آنان داشته است و شرایط متفاوتی نسبت به روش های سنتی برای دانش آموزان ایجاد کرده است.
۷.

طراحی و اعتباریابی چارچوب برنامه درسی ذهن شاد در دوره ابتدایی- رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چارچوب برنامه درسی برنامه درسی ذهن شاد دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۴۵۸
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی چارچوب برنامه درسی ذهن شاد در دوره ابتدایی بود. این پژوهش جزء پژوهش های ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی و مدل طبقه بندی بود که در دو مرحله کیفی و کمّی اجرا شد. بخش کیفی با استفاده از روش فراترکیب تبدیلی و طی شش مرحله ساندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد. منابع گردآوری داده ها در بخش کیفی هفت پایگاه داده «اسکوپوس»، «امرالد»، «ساینس دایرکت»، «اشپرینگر» و «پروکوئست»، «پایگاه نشریات کشور» و «پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» بودند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. چارچوب برنامه درسی ذهن شاد در دوره ابتدایی شامل عناصر اهداف (درک شادی به عنوان پادزهر در حل مشکلات اجتماعی، عاطفی و رفتاری)، محتوا (آموزش مهارت های کارگروهی)، نقش معلم (عامل انگیزاننده)، نقش دانش آموز (فعال و تعاملی)، روش های تدریس (شعر و آواز)، ارزشیابی (ترکیبی)، مواد آموزشی (ایفای نقش)، نوع برنامه درسی (رسمی و قصد شده)، سطح تحصیلی (دوره ابتدایی)، مشارکت کنندگان در طراحی و اجرای برنامه درسی (معلم و دانش آموز)، مکان (کلاس درس) و زمان آموزش (45 دقیقه) طراحی شد. سپس بخش کمّی به منظور اعتباریابی چارچوب مذکور تعریف گردید. بخش کمّی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی و مقیاس محقق ساخته انجام شد. جامعه آماری در بخش کمّی تمامی معلمان دوره ابتدایی و آشنا با مبانی مشاوره تحصیلی، برنامه ریزی درسی و مدیریت آموزشی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 65 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهر شیراز به عنوان نمونه انتخاب و مقیاس مربوطه بین آنان توزیع گردید. به منظورتعییناعتبارمقیاس،ازروشاعتبارمحتوا و محاسبه شاخص های نسبت روایی محتوا و روایی محتوا استفاده شد. پایایی ابزار نیز توسط روش همسانی درونی محاسبه گردید. داده های کمّی با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی تجزیه و تحلیل شدند که در نهایت مشخص گردید چارچوب برنامه درسی ذهن شاد در دوره ابتدایی از اعتبار لازم برخوردار می باشد. نتیجه اینکه نیاز کودکان، تنها به بهره مندی از آموزش مناسب محدود نمی شود بلکه کودک، نیاز مهم دیگری هم دارد و آن هم نیاز به شادی و نشاط است.
۸.

رویکرد پدیدارشناسانه به تجارب معلمان مدارس ابتدایی دخترانه از اجرای طرح شناسایی و هدایت استعدادهای برتر (شهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد پدیدارشناسانه تجارب معلم دوره ابتدایی طرح شناسایی و هدایت استعدادهای برتر (شهاب)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۳۶۶
هدف پژوهش حاضر، استفاده از رویکرد پدیدارشناسانه جهت بررسی تجارب معلمان مدارس ابتدایی دخترانه از اجرای طرح شناسایی و هدایت استعدادهای برتر (شهاب) بود رویکرد پژوهش کیفی بود و از روش پژوهش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. میدان پژوهش، کلیه معلمان زن پایه پنجم ابتدایی مدارس دخترانه مجری طرح شهاب  ناحیه دو همدان در سال تحصیلی 98-97 بودند. بر اساس روش نمونه گیری ملاک محور و قاعده اشباع نظری، تعداد 16 نفر از معلمان به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند، روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. زمان مصاحبه از 25 تا 40 دقیقه متغیر بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از کدگذاری و تحلیل مضمون استفاده شد براساس یافته ها، تجربیات و ادراکات معلمان در چهار مضمون سازمان دهنده شامل مضامین انگیزشی، ستادی و پشتیبانی، آموزشی و اجتماعی و فرهنگی طبقه بندی شد و در مجموع 31 مضمون پایه، برای مضامین سازمان دهنده شناسایی شد. همچنین نتایج نشان داد، معلمان ادراکات و تجربیات ناخوشایندی نسبت به اجرای طرح داشتند و بیشترین تجربیات ناخوشایند، مربوط به عوامل آموزشی بود.جایگزین ساختن خلاقیت، خودآغازی، جستجوگری، خوداکتشافی و خودانگیزشی به جای آموزش نتیجه محور، نمره محور، رقابت محور، پر آموزی و پرباری حافظه در سایه  طرح شهاب نیازمند تعامل کلیه عوامل درگیر از جمله بنیاد ملی نخبگان، سازمان پرورش استعدادهای درخشان، دفتر هدایت استعدادهای درخشان، جامعه، خانواده، معلم و مدیر مدرسه است.
۹.

مطالعه تجربه زیسته استاد راهنمای دوره کارآموزی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه کارآموزی استاد راهنما تجربه مربیگری دانشگاه فرهنگیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۶۹۳
برنامه درسی کارآموزی دانشگاه فرهنگیان، در قالب «دوره مهارت آموزی» آزمون استخدام پیمانی وزارت آموزش و پرورش، از سال 1395 به اجرا درآمده است. این برنامه درصدد فراهم کردن فرصت لازم برای تجربه به کارگیری دانش نظری در موقعیت عملی برای کسب شایستگی معلمی است. هدف این پژوهش کسب تجربه زیسته «استاد راهنمای دوره کارآموزی» دانشگاه فرهنگیان است. بدین منظور، در قالب رویکرد کیفی، از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. نمونه مورد بررسی از میان استادان کارآموزی دانشگاه فرهنگیان قم و به شیوه نمونه گیری گروه بارز انتخاب شد و اطلاعات لازم با استفاده از مصاحبه کسب گردید. بر اساس آنچه از تحلیل نظرات این گروه حاصل شد، می توان گفت که منطق برنامه کارآموزی را این گروه قابل قبول ارزیابی می کنند، هدف های برنامه را مناسب می دانند و معتقدند روش پیش بینی شده این برنامه دارای قابلیت اثربخشی است و طرح مناسبی برای ارزشیابی از آثار برنامه و یادگیری کارآموزان، تدارک شده است. با وجود این، آنان گزارش کردند که برنامه کارآموزی دارای کاستی هایی است که اصولاً مربوط به اجراست. از نظر آنان، اجرای برنامه کارآموزی با مسائلی از جمله ضعف آموزش دست اندرکاران اجرایی برنامه از جمله معلم راهنما، مدیران گروه ها و کارشناسان مربوط مواجه است. برای رفع این کاستی ها، آنان نظرات اصلاحی ارائه کرده اند که آموزش در صدر آنهاست. 
۱۰.

بررسی استقلال هوش از عقلانیت در بین دانشجویان رشته های علوم پایه و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهره هوشی بهره عقلانی دانشجو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۲۷۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی استقلال هوش از عقلانیت در میان دانشجویان ترم اول رشته های علوم انسانی و علوم پایه انجام گرفت. جامعه این پژوهش، تمام دانشجویان ورودی رشته های جامعه شناسی و روان شناسی از دانشکده علوم انسانی و نیز دانشجویان رشته های فیزیک و ریاضیات از دانشکده علوم پایه که در سال تحصیلی 98-1397 در دانشگاه یاسوج مشغول به تحصیل بودند. جهت انتخاب نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، تعداد 70 نفر دانشجو انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات، با استفاده از مقیاس ارزیابی جامع تفکر عقلانی (CART) که توسط (Stanovich, West & Toplak, 2016) طراحی شده بود و نسخه سوم آزمون هوش وکسلر(WISC-III) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و اندازه تأثیر با شاخص (d) کوهن صورت پذیرفت. یافته ها نشان دادند که تفاوت معناداری بین بهره هوشی (کلامی و عملکردی) دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی وجود نداشت. همچنین تفاوت معناداری بین بهره عقلانی دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی به دست نیامد. اما تفاوت معناداری بین بهره هوشی با بهره عقلانی به دست آمد که نشان داد بهره هوشی دانشجویان بالاتر از بهره عقلانی آنان بود. از طرفی یافته ها نشان دادند که دانشجویان با بهره هوشی بالا و پایین، به طور یکسان مستعد خطاها و سوگیری های شناختی و عقلانی بودند و در نتیجه هوش مستقل از عقلانیت بود.
۱۱.

تأثیر شیوه آموزشی ژانرمدار بر مهارت نوشتن دانش آموزان دوزبانه پایه پنجم ابتدایی در درس زبان فارسی در شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموز دوزبانه شیوه آموزشی ژانرمدار مهارت نوشتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۳۷۴
آموزش مهارت های نوشتاری به دانش آموزان دوزبانه همواره یکی از مهم ترین وظایف نظام آموزشی در مقطع ابتدایی بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شیوه آموزشی ژانرمدار بر مهارت نوشتن دانش آموزان دوزبانه پایه پنجم ابتدایی در درس زبان فارسی مدارس ابتدایی شهر ارومیه انجام شده است. روش تحقیق آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 98-1397 بودند که ابتدا مدرسه مورد نظر با شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب، سپس در این مدرسه بعد از کسب نظر موافق مدیر و معلم، یک کلاس به صورت تصادفی ساده انتخاب گردید. دانش آموزان این کلاس (30 نفر) به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. قبل از شروع برنامه مداخله، آزمون محقق ساخته مهارت نوشتن با تأیید روایی و پایایی، شامل (شرح حال نویسی، خلاصه نویسی، خاطره نویسی و گزارش نویسی) برای هر دو گروه به عنوان پیش آزمون اجرا شد. سپس متغیر مستقل (شیوه آموزشی ژانرمدار) در 10 جلسه 45 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا  و گروه کنترل با استفاده از روش سنتی آموزش دیدند. پس از پایان آموزش ها، آزمون فوق مجدداً برای هر دو گروه به عنوان پس آزمون اجرا گردید. داده های گردآوری شده از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت نوشتن با استفاده از تدریس به شیوه ژانرمدار در مقایسه با روش معمول کلاسی به طور معناداری باعث افزایش مهارت نوشتن در دانش آموز شد. با توجه به یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که شیوه آموژشی ژانرمدار می تواند به طور مثبت و معنا داری مهارت نوشتن دانش آموزان دوزبانه را بهبود بخشد.
۱۲.

شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط یادگیری برنامه درسی رشته های علوم انسانی دانشگاه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۵۵۸
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش مطالعه موردی کیفی و در بخش کمّی، از روش توصیفی – پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیأت علمی دانشگاه های کشور که در حوزه محیط های یاددهی و یادگیری اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. جامعه آماری بخش کمّی دانشجویان کارشناسی دانشگاه ها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در بخش کمّی از طریق پرسش نامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی جمع آوری شد. برای تعیین روایی سؤال های مصاحبه و پرسش نامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از روش های ساختاری و تفسیری و در بخش کمّی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد نه شاخص از منظر مصاحبه شوندگان مهم ترین شاخص های محیط های یادگیری بودند و می توان از شاخص های شناسایی شده برای ارزشیابی و بازنگری محیط های یاددهی و یادگیری دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها استفاده نمود. یافته های کمّی نشان داد میانگین توجه به شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶