مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۸۱.
۵۸۲.
۵۸۳.
۵۸۴.
۵۸۵.
۵۸۶.
۵۸۷.
۵۸۸.
۵۸۹.
۵۹۰.
۵۹۱.
۵۹۲.
۵۹۳.
۵۹۴.
۵۹۵.
۵۹۶.
۵۹۷.
۵۹۸.
۵۹۹.
۶۰۰.
خودکارآمدی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی مادران و علائم اضطرابی کودکان پیش دبستانی دارای علائم اضطرابی شهر تهران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان پنج تا شش ساله دارای علائم اضطرابی مهدکودک های شهر تهران، در سال تحصیلی 98-1397 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری جایگذاری شدند. در این پژوهش گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند. همچنین شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسش نامه های اضطراب کودکان پیش دبستانی (PAS، اسپنس و همکاران، 1996) و خودکارآمدی والدین (PSAM، دومکا و همکاران، 1996) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش خودکارآمدی (05/0p< ،610/27= F) و کاهش علائم اضطرابی (05/0p< ،329/32= F) کودکان اثر داشته و این تأثیر در دوره پیگیری پایدار مانده است. باتوجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که باید به نقش دوره های فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی در پیشگیری و کاهش مشکلات روان شناختی کودکان پیش دبستان توجه کرد.
ارتباط بین آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان؛ واسطه گری سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
103 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در رابطه بین آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی به تعداد 340 نفر تشکیل دادند که به سبب استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری از روش سرشماری به جای نمونه گیری استفاده گردید، که درنهایت تعداد 323 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های آوای سازمانی هامس، توسعه حرفه ای نووا و سرمایه روان شناختی لوتانز بودند، که برای تجزیه و تحلیل از نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده گردید. روایی پرسشنامه های تحقیق با استفاده از روش تحلیل عاملی، روایی همگرا و روایی واگرا به تأیید رسید و پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از روش ضریب بار عاملی، پایایی مرکب و آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج نشان داد که آوای سازمانی بر توسعه حرفه ای کارکنان و سرمایه روان شناختی تأثیر مثبت و معنا داری دارد. همچنین تأثیر مثبت و معنا دار سرمایه روان شناختی بر توسعه حرفه ای کارکنان نیز به تأیید رسید. درنهایت با استفاده از آزمون سوبل نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در رابطه بین آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان تأیید گردید؛ به گونه ای که می توان گفت، رابطه بین دو متغیر آوای سازمانی و توسعه حرفه ای کارکنان توسط متغیر سرمایه روان شناختی تشدید می شود و اگر سرمایه روان شناختی افزایش یابد، این اثر قوی تر و اگر سرمایه روان شناختی ضعیف شود، این رابطه نیز ضعیف خواهد شد.
اثربخشی آموزش تاب آوری خانوادگی برخودکارآمدی خانواده های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۹
227 - 244
حوزه های تخصصی:
واژه تاب آوری خانواده به فرایندهای انطباقی و مقابله ای خانواده به عنوان یک واحد کارکردی اشاره دارد. در سطوح مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی مفهوم سازی می کند که ؛ نه تنها خانواده ها را اصلاح می کند، بلکه آنها را آماده می سازد تا با چالش های آینده نیز روبه رو شوند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تاب آوری خانوادگی بر خودکارآمدی خانواده های نظامی در کوی سازمانی لویزان انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر به صورت داوطلبانه که دارای کمترین نمره تاب آوری را داشتند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش گردیدند. سپس آموزش مؤلفه های تاب آوری خانوادگی برای گروه آزمایش به مدت 10 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل از هیچگونه درمانی برخوردار نشد. در این پژوهش از پرسشنامه سطوح خودکارآمدی شرر(1982) استفاده گردید و داده های به دست آمده به شیوه تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش مؤلفه های تاب آوری خانوادگی بر روی میزان خودکار آمدی (61.76=F و 0.46= P= 0.000=Eta) خانواده های نظامی بود. بسته آموزش تاب آوری خانوادگی تدوین شده ارتباط مثبت معناداری با خودکارآمدی خانواده نظامی دارد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که کاربرد آموزش مؤلفه های تاب آوری در فضای کار برای خانواده های نظامی می تواند در ارتقاء مؤلفه های خودکارآمدی و همچنین افزایش آگاهی و بالا بردن میزان خودکار آمدی اجتماعی آن ها موثر باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت کلاس بر جوّ روانی-اجتماعی کلاس و خودکارآمدی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت کلاس بر جوّ روانی- اجتماعی کلاس و خودکارآمدی معلمان انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان جدیدالاستخدام شهر زابل (استان سیستان و بلوچستان) در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل می دهد. نمونه آماری شامل 30 نفر معلم می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های جوّ روانی-اجتماعی کلاس فرایزر و همکاران و خودکارآمدی معلم تچانن و همکاران بود که تمام آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون آن را تکمیل کردند، سپس برنامه آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی برای گروه آزمایش در هشت جلسه (60 دقیقه ای) اجرا شد و در نهایت، پس آزمون از تمام گروه های گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره) با کمک نرم افزار SPSS21 استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی بر جوّ روانی-اجتماعی کلاس و خودکارآمدی معلم تأثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین می توان آموزش مهارت های مدیریت کلاس را به عنوان یکی از پیش نیازهای ورود به حرفه معلمی برای معلمان تازه کار مورد نظر قرار داد.
سرمایه روان شناختی مثبت: شناسایی و ارائه چارچوب عوامل مؤثر بر احساس خودکارآمدی کارکنان در محیط کار (مورد مطالعه: دانشگاه تهران)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
229 - 207
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکارآمدی به عنوان یکی از مولفه های رفتار سازمانی مثبت گرا نقش مهمی را در بهبود و توسعه ی عملکرد کارکنان ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اثرگذار بر احساس خودکارآمدی در میان کارکنان دانشگاه تهران می باشد. روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر در پارادایم تفسیری قرار گرفته و بر اساس نوع هدف کاربردی، و از نظر ماهیت داده ها کیفی بوده و دارای رویکرد استقرایی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر را کارکنان آموزشی و پژوهشی دانشگاه تهران تشکیل داده و روش نمونه گیری در تحقیق حاضر در دسترس است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته ها: پس از انجام مصاحبه با 12 نفر از کارکنان و رسیدن به اشباع نظری، محقق به 12 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلی دست یافت. مضامین اصلی و فرعی پژوهش حاضر شامل: عوامل سازمانی(بازخورد مثبت مدیران، بی عدالتی در سازمان، فرهنگ سازمانی انعطاف ناپذیر و نحوه ی سرپرستی و مدیریت)، عوامل شغلی(انگیزه در شغل، عدم تناسب شغل و شاغل و ویژگی ها و خصوصیات شغلی)، عوامل فردی(تجربه موفق شخصی، یادگیری خودکارامدی و ویژگی های شخصیتی و روانی) و عوامل اجتماعی(بازخورد مثبت همکاران و موفقیت ها و پیروزی های همکاران) می باشد. نتیجه گیری: توجه به عوامل سازمانی، شغلی، فردی و اجتماعی می تواند زمینه لازم برای افزایش خودکارآمدی کارکنان را فراهم آورد.
بررسی تأثیر ایدئولوژی اخلاقی بر خودکارآمدی حسابرسان
حوزه های تخصصی:
اخلاق بخشی از فرآیند حسابرسی است که به عنوان یک معیار اساسی جهت ارائه اظهارنظر منصفانه برای حسابرسان ضروری می باشد. بدین منظور، ایدئولوژی اخلاقی دربرگیرنده نظام ارزش های اخلاقی برای قضاوت های اخلاقی است که دستورالعمل-هایی را برای حل و فصل رفتارهای اخلاقی و قضاوت حرفه ای فراهم می کند. از سوی دیگر، خودکارآمدی حسابرس که به عنوان انتظار حسابرس از خود در جهت عمل به وظایف حرفه ای تعریف می شود، می تواند تحت تأثیر ایدئولوژی اخلاقی قرار گیرد. چراکه حسابرسان به منظور حفظ اعتبار حرفه ای خود، به دنبال افزایش کیفیت حسابرسی هستند و از این جهت بررسی مولفه های اخلاقی تأثیرگذار بر عملکرد حسابرسان ضروری می باشد. از این رو هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ایدئولوژی اخلاقی حسابرسان بر خودکارآمدی آنان می باشد. نم ونه آماری پژوهش شامل 543 نفر حس ابرس ان ش اغل در موس سات حس ابرسی عض و ج ام عه ح س ابداران رس می ایران و س ازمان ح سابرسی در سال 1400 اس ت که با روش ن م ونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوه ش توص یفی- پی مایش ی و ابزار مورد استفاده در پژوهش، پرس ش نامه اس تان دارد می باشد. به منظور آزمون فرض یه ها، از مدل سازی مع ادلات ساخ تاری با استفاده از نرم افزار لی زرل بهره گیری شد. نتایج پژوهش نشان می-دهد که ایدئولوژی اخلاقی طبق الگوی فورسیث بر خودکارآمدی حسابرسان تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین ایدئولوژی اخلاقی آرمان گرایی تأثیر مثبت و معنی داری و ایدئولوژی اخلاقی نسبی گرایی تأثیر منفی و معنی داری بر خودکارآمدی حسابرسان دارد.
اثربخشی طرح واره درمانی بر افزایش خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه و تأثیر آن بر کاهش الگوهای ناسازگار اولیه فرزندان دختر آنان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرح واره درمانی بر افزایش خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه و تأثیر آن بر کاهش الگوهای ناسازگار اولیه فرزندان دختر آنان انجام شد. طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه و فرزندان دخترشان در شهر ارومیه در سال 96 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان مطلقه و فرزندان دخترشان بود که به کلینیک سلامت خانواده، تحت نظر بهزیستی استان آذربایجان غربی مراجعه کردند که به روش هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. بر گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر طرح واره درمانی، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی انجام شد؛ اما برای گروه کنترل، هیچ گونه مداخله ای اعمال نشد. ابزار پژوهش حاضر، عبارت بودند از پرسشنامه خودکارآمدی شی یر (1982)، پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991) و فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1998). داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که طرح واره درمانی بر افزایش خودکارآمدی، امید به زندگی زنان مطلقه و تعدیل طرح واره های ناسازگار فرزندان دخترشان مؤثر واقع شده (000/0>P). طرح واره درمانی به عنوان یک تکنیک می تواند در بهبود خودکارآمدی و امید به زندگی این زنان مطلقه و تعدیل طرح واره های ناسازگار فرزندان دخترشان مؤثر باشد.
بررسی اثربخشی آموزش هوش اجتماعی و فرهنگی بر خلاقیت و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان جویبار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هوش اجتماعی و فرهنگی، دسته ای از مهارت ها، استعداد ها و توانایی ها غیرشناختی است که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با استرس ها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد. هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش هوش اجتماعی و فرهنگی بر خلاقیت و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان جویبار بود. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان جویبار بودند که تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش شد. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه خلاقیت سلطانی، خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان و بسته آموزشی هوش بود. داده های بدست امده با نرم افزار spss-19 به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا برای فرضیه های اصلی) و تک متغیره (آنکوا برای فرضیه های فرعی) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که آموزش هوش اجتماعی و فرهنگی بر خلاقیت و خودکارآمدی دانش آموزان تاثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که استفاده از برنامه های آموزشی برای نوجوانان توسط مشاوران در مدارس و مراکز آموزشی می تواند نقش بسزایی در افزایش توانایی هایی چون خلاقیت و خودکارامدی و حل مشکلات باشد
ویژگی های روان سنجی نسخۀ فارسی مقیاس خودکارآمدی داوران (REFS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با وجود اهمیت قضاوت های داوری و حساسیت نقش داوران در برگزاری رقابت های ورزشی و تأثیر تصمیمات داوران بر نتیجه بازی، پژوهش های اندکی درباره جنبه های مختلف حرفه ای و شغلی داوران انجام گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس خودکارامدی در داوران بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. بدین منظور 228 داور در رشته های تیمی و انفرادی نسخه فارسی مقیاس خودکارامدی در داوران را تکمیل کردند. ابتدا با استفاده از روش بازترجمه، صحت ترجمه نسخه فارسی پرسشنامه تأیید شد و در ادامه برای تعیین روایی سازه پرسشنامه از تحلیل عامل تأییدی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری و برای تعیین همسانی درونی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین برای پایایی زمانی سؤالات، از همبستگی درون طبقه ای با روش آزمون- آزمون مجدد استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص نیکویی برازش و شاخص برازش تطبیقی بالاتر از (0/90) است. پایایی زمانی (0/76) و ضریب آلفای کرونباخ برای خودکارامدی و ابعاد آن بالای 0/7 (مقدار شاخص قابل قبول بودن) به دست آمد. نتیجه گیری: براساس نتایج، نسخه فارسی مقیاس خودکارامدی در داوران از روایی سازه و پایایی درونی و زمانی مطلوب و قابل قبولی در بین داوران رشته های تیمی و انفرادی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری روا و پایا برای ارزیابی خودکارامدی داوران ایرانی استفاده کرد.
بررسی رابطه خودکارآمدی معلمان و مدیریت دانش با توسعه حرفه ای معلمان شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۵۱
125-142
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین سازمانها در هر جامعه، سازمانهای آموزشی اند و یکی از اصلی ترین ارکانی که نظام تعلیم و تربیت بر پایه آن استوار است، معلمان هستند. به همین منظور، توسعه حرفه ای، به منزله مؤلفه اصلی رشد و پیشرفت معلمان در نظر گرفته شده است که از سوی نظامهای آموزشی برای توانمندسازی آنها به کار گرفته می شود. با توجه به ضرورت توجه به توسعه حرفه ای و به دلیل گسترش سازمانها، شرایطی در سطح جامعه ایجاد شده است که سازمانهای آموزشی برای افزایش توجه به توسعه حرفه ای تلاش می کنند. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه خودکارآمدی معلمان و مدیریت دانش با توسعه حرفه ای معلمان شهرستان بیرجند انجام شده است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه معلمان شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 97-1396 بود. حجم کل جامعه آماری 4200 نفر بود که بر اساس جدول مورگان 351 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش و گرد آوری اطلاعات، از پرسشنامه های خودکارآمدی معلمان چانن- موران و وولفولک هوی (2001)، پرسشنامه مدیریت دانش نوناکا و تاکوچی (1995) و پرسشنامه توسعه حرفه ای دبیران ایوبی آواز (1383) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میان خودکارآمدی معلمان و مدیریت دانش با توسعه حرفه ای معلمان شهرستان بیرجند رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گیری کرد که با افزایش خودکارآمدی و مدیریت دانش در میان معلمان، بر توسعه حرفه ای معلمان نیز افزوده می شود.
رابطه بین مدیریت زمان و خودکارآمدی با استرس شغلی معلمین ابتدایی شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
43 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین مدیریت زمان و خودکارآمدی با استرس شغلی معلمین ابتدایی شهر بجنورد بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری را کلیه معلمان ابتدایی شهر بجنورد در سال 94-95 به تعداد 850 نفر تشکیل داده و نمونه ای به حجم 265 نفر انتخاب شده است. در این پژوهش از سه پرسشنامه استرس شغلی موسسه سلامت و ایمنی انگلستان، مقیاس خودکارامدی عمومی شرر و مادوکس و پرسشنامه مدیریت زمان کرمی (1377) استفاده شده است. برای استنباط از فرضیه ها از آزمون رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون، استفاده گردید. نتایج نشان داد در بهترین مدل پیش بینی برای استرس شغلی، مدیریت زمان و خودکارآمدی قادر به پیش بینی متغیر ملاک هستند. مدیریت زمان بیشترین سهم را در پیش بینی استرس شغلی داراست. همچنین میان خودکارآمدی و استرس شغلی رابطه منفی و معناداری در سطح کوچک تر از 05/0 وجود دارد. بدین معنی که خودکارآمدی با استرس شغلی رابطه دارد و با افزایش نمرات خودکارآمدی، استرس شغلی معلمان ابتدایی کاهش می یابد. و همچنین میان مدیریت زمان و استرس شغلی رابطه منفی و معناداری در سطح کوچک تر از 01/0 وجود دارد. بدین معنی که مدیریت زمان با استرس شغلی رابطه دارد و با افزایش نمرات مدیریت زمان، استرس شغلی معلمان ابتدایی کاهش می یابد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب امتحان و خودکارآمدی دانش آموزان پایه دوم متوسطه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب امتحانی و خودکارآمدی دانش آموزان پایه دوم متوسطه انجام گردید. طرح پژوهشی حاضر از شبه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان الیگودرز در سال تحصیلی 1401-1400 بود. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز بود که از بین 100 نفر از دانش آموزان که به پرسشنامه های اضطراب امتحان و خودکارآمدی پاسخ دادند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند و بعد از دو هفته از اتمام درمان، پس آزمون و پس از دو ماه آزمون پیگیری برای هر دو گروه اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش تجزیه وتحلیل کوواریانس به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب امتحانی و خودکارآمدی دانش آموزان اثر معنی دار وجود داشت. با توجه به نتایج این تحقیق، استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به منظور کاهش اضطراب و افزایش خودکارآمدی دانش آموزان و نیز افزایش عملکرد آن ها در امتحان پیشنهاد می گردد.
مدل ساختاری پیش بینی خردمندی بر اساس هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
565 - 586
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیش بینی خردمندی بر اساس هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی خودکارآمدی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های آزاد استان تهران در سال 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، هوش موفق (استرنبرگ، 2005)، بهزیستی روانی (ریف، 1989) و خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V19 و Amos-V8.8 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها: نتایج نشان داد هوش موفق اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه هوش موفق با خردمندی به صورت مستقیم برابر (08/2 = t و 25/0=β) است. در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم هوش موفق بر خردمندی دانشجویان به واسطه خودکارآمدی با 95 درصد اطمینان رد می شود. نتایج نشان داد بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه بهزیستی روانشناختی با خردمندی به صورت مستقیم برابر (91/4 = t و 68/0=β) است. در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم بهزیستی روانشناختی بر خردمندی دانشجویان به واسطه خودکارآمدی با 95 درصد اطمینان تایید می شود. نتیجه گیری: لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
نقش آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینی دانشجویان با نقش میانجی خودکارآمدی، نگرش به کارآفرینی و ذهنیت کارآفرینی (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۶
131 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر یررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینی با نقش میانجی خودباوری، نگرش کارآفرینی، ذهنیت نسبت به کارآفرینی بوده است. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 482 نفر از دانشجویان دانشگاه های استان مازندران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس های سنجش آموزش کارآفرینی (هندیاتی، 2020)، نگرش به کارآفرینی (جنا، 202) و احساس خودکارآمدی، ذهنیت نسبت به کارآفرینی و قصد کارآفرینی (واردنا و همکاران،2020) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی آن ها، بین نمونه توزیع و داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان دادآموزش کارآفرینی بر خودباوری، ذهنیت و نگرش (عاطفی، شناختی و رفتاری) وقصد کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری داشته است وخودباوری بر ذهنیت و نگرش (عاطفی، شناختی و رفتاری) وقصد کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری داشته است و همین طوربعد عاطفی، رفتاری نگرش بر قصد کارآفرینی تأثیر داشت اما بعد شناختی بر قصد کارآفرینی تأثیر نداشته است. چراکه، آموزش می تواند بسترساز رشد مهارت ها و توانمندی های افراد کارآفرینی بوده است و این عامل با تأثیری که بر نگرش افراد در زمینه قابلیت های خود می گذارد، احساس خودکارآمدی آنان را افزایش می دهد و ذهنیت مثیتی نسبت به کارآفرینی در آنان ایجاد کرده و قصد کارآفرینی آنان را تقویت می کند
بررسی تأثیر مدیریت دانش شخصی و رفتار اطلاع یابی بر خوداثربخشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت دانش شخصی و رفتار اطلاع یابی بر خودکارآمدی دانشجویان انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش شناسی همبستگی با رویکرد ارائه معادلات ساختاری است. روش شناسی : جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز، در سال 99 بودند. تعداد آنها 800 نفر برآورد شد. تعیین حجم نمونه با استفاده از قواعد خاص مدل سازی معادلات ساختاری با حداقل مربعات جزئی انجام گرفت. 190 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بود. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین متغیرهای جنسیت، سن و مدیریت دانش شخصی در بین دانشجویان دوره های تکمیلی دانشگاه اختلاف معنی داری وجود ندارد. با توجه به مقادیر ضریب مسیر بین متغیرهای مدیریت دانش شخصی و رفتار اطلاع یابی با خودکارآمدی رابطه معنی داری برقرار است. نتیجه گیری : زمانی که کتابداران بتوانند از بین انبوه اطلاعات گسترده به درستی دست به انتخاب و دسته بندی اطلاعات بزنند، زمینه ساز افزایش ادراک آنها از توانمندی هایشان و افزایش خودکارآمدی می شود. از سوی دیگر با بهبود مدیریت دانش شخصی و رفتار اطلاع یابی نیز می توان انتظار داشت که خودکارآمدی آنها بهبود یابد.
نقش آموزش کارآفرینی، خودکارآمدی و هنجارهای ذهنی بر قصد کارآفرینی در صنعت گردشگری (مورد مطالعه: بررسی دیدگاه دانشجویان دانشکده گردشگری دانشگاه علم و فرهنگ)
حوزه های تخصصی:
امروزه دانشگاه ها در بسیاری از کشورهای درحال توسعه تلاش می کنند تا دانشجویان را به فعالیت های کارآفرینی سوق دهند تا سطح بیکاری در بین فارغ التحصیلان کاهش یابد. بااین حال، در بین دانشجویان عدم تمایل به کارآفرینی بسیار رایج است. بنابراین، این مطالعه قصد کارآفرینی در بین دانشجویان گردشگری دانشگاه علم و فرهنگ را بررسی می کند. در این پژوهش، از طرح تحقیق مقطعی با رویکرد کمّی استفاده شده است. در این مطالعه، برای انتخاب 204 شرکت کننده که اطلاعاتی درباره خود کارآمدی، آموزش کارآفرینی و هنجارهای ذهنی کارآفرینی و ارتباط آن ها با قصد کارآفرینی در بین دانشجویان گردشگری ارائه کرده اند، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی با نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. به طورکلی، این مطالعه نشان داد آموزش کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و خودکارآمدی ارتباطی قوی با قصد کارآفرینی در بین دانشجویان گردشگری دارند. این مطالعه نتیجه می گیرد که آموزش کارآفرینی و هنجارهای ذهنی به همراه خودکارآمدی دانشجویان از عوامل ضروری برای تحقق قصد کارآفرینی توسط دانشجویان گردشگری است. درباره محدودیت ها و پژوهش های آینده نیز در این مطالعه بحث شده است
بررسی تجربه زیسته خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دختر دوره ی دوّم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
172 - 152
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تجربه زیسته دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه از خودکارآمدی اجتماعی انجام شده است. این مطالعه از نوع کیفی بوده و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر اهواز در سال 1398 که مجموعاً به تعداد نفر بودند. برای نمونه تحقیق ابتدا از میان هر پنج آموزشگاه متوسطه دوره دوم دخترانه یک کلاس 30 نفری به صورت تصادفی گزینش و در میان آنان پرسشنامه توزیع گردید. بر این اساس پرسشنامه بین 150 نفر از دانش آموزان توزیع گردید و در نهایت 25 دانش آموز دختر به صورت هدفمند انتخاب شدند بود. برای تعیین نمونه تحقیق از پرسشنامهخودکارآمدی اجتماعی نوجوانان (کنلی، 1989) و مصاحبه استفاده شد. که پرسشنامه جهت مشخص نمودن دانش آموزانی بود که بیشترین خودکارآمدی اجتماعی را نسبت به بقیه داشتند از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و اشباع داده حجم نمونه نهایی بدست آمد. یافته های این مطالعه شامل 6 مضمون اصلی (ابراز وجود، عملکرد در موقعیت اجتماعی، شرکت در گروه های اجتماعی، دوستی و صمیمیت، کمک کردن و کمک گرفتن، احترام متقابل) و 19 مضمون فرعی است. با توجه به یافته های این مطالعه به نظر می رسد که بهترین راه افزایش خودکارآمدی اجتماعی در دختران نوجوان ایجاد درک صحیح از خودکارآمدی اجتماعی توسط والدین، مسئولان مدرسه و مسئولان و سیاستگذاران جامعه است. فرهنگ سازی، آگاهی دادن به خانواده ها و از بین بردن تبعیض جنسی در جامعه به رشد خودکارآمدی اجتماعی دختران نوجوان کمک شایانی می کند.
نقش باورهای معرفت شناختی در خودکارآمدی و هیجانات تدریس معلمان آموزش ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
237 - 254
حوزه های تخصصی:
باورهای معلم در مورد ماهیت دانش نقش مهمی بر خودکارآمدی و هیجانات تدریس او دارد. بدین منظور پژوهش حاضر به بررسی تأثیر باورهای معرفت شناختی بر خودکارآمدی و هیجانات تدریس معلمان آموزش ویژه می پردازد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه ی آماری، شامل کلیه معلمان ابتدایی شاغل در مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه استان مازندران در سه گروه معلمان کم توان ذهنی، نابینا و ناشنوا شهرستان بابل بوده که بر اساس روش خوشه ای تک مرحله ای شهرستان بابل به صورت تصادفی انتخاب و در این خوشه کلیه اعضا به تعداد 96 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها، از سه پرسش نامه باورهای معرفت شناختی شومر، پرسش نامه خودکارآمدی معلم و پرسش نامه هیجانات تدریس معلمان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی اسپیرمن، تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی با مؤلفه سریع دانستن یادگیری، ساده دانستن دانش، باور به ذاتی دانستن توانایی و قطعی دانستن دانش رابطه منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که باور به ذاتی بودن توانایی یادگیری قدرت پیش بینی خودکارآمدی را دارد. هم چنین یافته ها نشان داد که ذاتی دانستن توانایی یادگیری، ساده دانستن دانش، و سریع دانستن یادگیری با لذت رابطه منفی دارند. به طور کلی معلمان دارای باورهای معرفت شناختی خام بیشتر در کلاس هیجانات منفی را تجربه می کردند. در تحلیل رگرسیون بجز یادگیری سریع سایر مولفه های باورهای معرفت شناختی توانایی پیش بینی لذت را دارند. یافته های حاصل از این پژوهش بر رشد باورهای معرفت شناختی جهت ارتقاء خودکارآمدی معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه و ایجاد هیجان مثبت تدریس تأکید دارد.
اثربخشی آموزش ابعاد کمال گرایی بر رشد خودکارآمدی در دانش آموزان مدارس خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
115 - 130
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش ابعاد کمال گرایی بر رشد خودکارآمدی در دانش آموزان مدارس خاص انجام شد. مطالعه حاضر یک مطالعه تجربی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر کمال گرا مراجعه کننده به مرکز مشاوره امام حسین یزد، مشغول به تحصیل در مدارس خاص بود. 120 نفر دانش آموزان به روش نمونه گیری هدفمند ساده و در دسترس انتخاب شدند. به این ترتیب محقق 24 نفر از دانش آموزان دختر کمال گرا را به طور تصادفی انتخاب کرد بعد در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند گروه آزمایش آموزش ابعاد کمال گرایی مبتنی بر تجربه زیسته دانش آموزان کمال گرا را طی 9 جلسه دریافت نمودند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل از پژوهش در دو سطح توصیفی و سطح استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که برنامه آموزشی مبتنی برتجارب زیسته دانش آموزان کمال گرا بر متغییر وابسته خودکارآمدی اثرگذاری معنادار داشته است. همچنین برنامه مداخله ای ویژه کمال گرایان بر افزایش خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و هیجانی دانش آموزان تأثیر داشته است در تبیین این نتایج از آنجایی که برنامه آموزشی تدوین شده در این تحقیق براساس تجربه های واقعی دانش آموزان کمال گرا بوده ( مرحله اول کیفی تحقیق ) و به طور اختصاصی برای دانش آموزان کمال گرا تدوین شده و ویژگی های روانسنجی برنامه توسط متخصصان این زمینه تایید شده و به نحوی به مسائل تحصیلی و مشکلات رفتاری و هیجانی دانش آموزان کمال گرا پرداخته است، بنابراین بر خودکارآمدی از اثربخشی لازم برخوردار بوده است.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن و ارزشمندی بدن در زنان مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
467 - 481
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن و ارزشمندی بدن در زنان مبتلا به چاقی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به چاقی شهر ساری در سال 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر از آنان انتخاب و در گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن کلارک، آبرامز، نیائورا، اتون و روسی (1991) و ارزشمندی بدن مندلسون، مندلسون و وایت (2001) استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان شناختی-رفتاری براساس پروتکل رایت و همکاران (2017) در 8 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد اما گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss.24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری بر بهبود سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن (08/10=F؛ 001/0>P) و افزایش ارزشمندی بدن (53/13=F؛ 001/0>P) زنان مبتلا به چاقی اثربخش بود. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان از درمان شناختی-رفتاری در جهت بهبود سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن و افزایش ارزشمندی بدن زنان مبتلا به چاقی بهره برد و از این راه به کاهش تنش در آنها کمک نمود.