مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ابلیس
حوزه های تخصصی:
صرف نظر از نگاه اخلاقی به ماجرای ابلیس، که صوفیه آدمی را از دسیسه های او برحذر می دارند، مساله «نافرمانی وی در امر سجود بر آدم(ع)»، همواره موضوع بحث گروهی از عارفان مسلمان بوده است. از جمله این عرفا که در این باره دیدگاه به نسبت نو و کاملی دارد، عین القضات همدانی است. از منظر وی، سجده نکردن ابلیس بر آدم (ع)، ناشی از عشق راستین او به معشوق ازلی و نیز جریان قلم تقدیر الهی است. طبق نگرش دوگانه او، که متضمن اثبات یگانگی خداست، وجود نور سیاه عزازیلی و نور سپید محمدی (ص)، اولی به عنوان محکی برای تشخیص مخلصان و دیگری به عنوان منشا درک کمالات انسانی، در عالم هستی ضرورت دارد.
بانگ صفیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوه نگرش صاحبان فکر و اندیشه به شخصیتهاى تاریخى، به نوعى نشان دهنده چارچوب تفکر و دستگاه فکرى و در واقع بیانگر جنهان بینى و هستى شناسى آنان است. در این مقاله نویسنده، به مقایسه "دیدگاه مو لوى درباره معاویه " با معارف قرآنى و روائى ثبت شده در منابع معتبر و نقد دیدگاه شاعر منظومه بزرگ تصوف در این زمینه مى پردازد. البته تفصیل این بحث همراه با مباحث تاریخى بسیار در طرح پژوهشى نگارنده ذیل عنوان "سیماى خلافت اموى در مثنوى " به رشته تحریرکشیده شده و آنچه در این وجیزه امکان عرضه داشته در آن پژوهش مجال ارائه یافته است.
جنایت و مکافات در نمایشنامة ملکه اثر جان وبستر
حوزه های تخصصی:
دوره رنسانس بیش از هر دوره دیگری با خشونت‘ جرم و تنبیه سر وکار دارد. در بیشتر نمایشنامه های این دوره‘ به ویژه نمایشنامه های مربوط به حکومت جیمز نخست(سال 1603 تا1625 میلادی) دو نوع مجرم وجود دارد. نوع نخست«حاکم ستمگر» است که عطش او برای قدرت او را به پیش می راند و دیگران را استثمار می کند. او همچنین توانایی این را دارد که رفتار رذیلانه اش را زیر ردای خوش نامی پنهان کند . مجرم نوع دوم «انتقام گیرنده» است . فردی که توسط «حاکم ستمگر» قربانی و استثمار شده است. Bosola شخصیت منفی نمایشنامه «دوشس مالفی» که در این گزارش به او پرداخته است ‘ فردی است که قربانی شده وفکر می کند از او به اندازه کافی سپاسگذاری نشده است. به عنوان یک انتقام گیرنده Bosola عدالت و قانون را خود اجرا می کند چرا که مرکز برقراری عدالت خود فاسد است. در روند انتقام گیری خود Bosola به یک ابلیس تبدیل می شود و هویت راستینش را از دست می دهد. او فکر میکند برای اینکه با سیستم فاسد مبارزه کند باید قسمتی از آن شود.
نگاهی دوباره به پیر چنگی
حوزه های تخصصی:
حدیث ابلیس
حوزه های تخصصی:
تتمّهاى بر واژگان بیگانه در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار از واژگان بیگانه در قرآن بحث می کند. نویسنده با توجه به پژوهش های زبان شناختی و تاریخی واژه های زیر را بررسی می کند: اب، ابابیل، ابراهیم، ابریق، ابلیس، اجر، احبار، آدم، ادریس، ارائک، آزر، ارم، اساطیر.
سیمای محمد(ص) در آثار عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد(ص) مهم ترین جزء نظام فکری عین القضات است و به جرات می توان گفت تمام مفاهیم و مصطلحات مندرج در آثار او، در سایه محمد(ص) معنا می یابند. سالک برای رسیدن به معرفت و مشاهده جلوه حُسن حق، باید مقام وی را درک کند و معانی را در آینه وجود او بیابد. این مقاله تلاشی است برای به تصویر کشیدن نمای کلیِ سیمای محمد(ص) در آثار عین القضات همدانی، با تکیه بر دو اثر مهم و مفصل او، تمهیدات و نامه ها. دستاورد نگارنده آن است که اگرچه محمد(ص) مایه کمال، رونق و اعتبار تمامی ارکان جهان بینی عین القضات است، از نظر وی، گاهی به منزله حجابی است که مشاهده بی واسطه و استحاله در وجود معشوق، با گذر کردن از آن ممکن می شود.
گفت وگوی عرفا و ابلیس
حوزه های تخصصی:
این مقاله به گفت وگوی عارفان با ابلیس پرداخته است. در مجموع سی و هشت1 گفت وگو از متون ادبیات عرفانی انتخاب شده که آن ها را از جهات گوناگون همچون تصویر ابلیس، زمان و مکان، جملات، آغازکنندة سخن ، یک طرفه یا دوطرفه بودن گفت وگوها در دیدار با ابلیس، آشنابودن او برای عارفان، عناصر داستان و مانند آن بررسی کرده ایم. نتیجة چند مورد به صورت آماری داده شده است.
ریشه شناسی واژه قرآنی قیّوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«قیّوم» یکی از اسماء جلاله خداوند متعال در قرآن کریم است که به علت قرار گرفتن در آیه مشهور آیةالکرسی و با توجه به کثرت قرائت این آیه، به یکی از پرکاربردترین نامهای خداوند نزد مسلمان تبدیل شده است. با این حال بحث های، صورت گرفته درباره معنای واژگانی و تفسیری قیّوم، نشان از آن دارد که این نام از همان عهد مفسران نخستین، جای گفت وگو داشته و معانی متعددی برای این واژه بیان شده است.
در این مقاله تلاش شده است تا با معرفی یک الگوی تعریب بر اساس ساخت واژگانی چون ابلیس و قسطاس، پیشنهاد تازهای درباره کیفیت ساخت واژه قیّوم ارائه شود. در این پژوهش از روش ریشهشناسی واژگان استفاده شده و ساخت واژگان متعددی در زبانهای عبری، آرامی، سریانی و لاتین جهت کشف ساخت واژه قیّوم ملاحظه شده است.
دفاع از ابلیس نزد برخی از اکابر صوفیان
حوزه های تخصصی:
دیدگاه صوفیه نسبت به ابلیس، یکی از بحث انگیزترین و در عین حال جذاب ترین مقولاتی است که در امهات متون آنان انعکاس یافته است. از یک طرف با آرایی کاملاً متشرّعانه مواجهیم که در ردّ شیطان و لعن او از درگاه الاهی، بیهیچ شک و شبهه ای سخن رانده اند و از دیگر سو برخی از نام داران عالم تصوّف در دفاع از ابلیس و یا حداقل اعتذار او از عدم سجود بر آدم(ع) ، با تأویلات خود نهایت سعیشان را بکار گرفته اند و حتّی او را مظهر عشق و فتوت برشمرده اند. این مقاله به مطالعة نظرات مختلف بزرگان صوفیه در خصوص ابلیس ـ با تأکید بر مبانی فکری نام دارانی چون حلّاج، احمد غزالی، عین القضات همدانی، فریدالدّین عطار نیشابوری و مولانا جلال الدّین محمّد بلخی ـ میپردازد.
نقد دِلالی روایت های فطرس مَلَک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان انبوه آیات و روایت های صحیح مربوط به ملائکه و عصمت آن ها، برخی روایت های متعارض درباره مَلَکی به نام «فطرس» که به دلیل سستی در اطاعت از فرمان الهی عقوبت شد، بسیار تأمل برانگیزند. برای هر گونه تلاش در رفع این تعارض باید روایت های یادشده را از لحاظ متنی و سندی نقد و بررسی کنیم. در بررسی متنی روایت ها درباره فطرس که در این پژوهش، مورد نظر است، عرضه این گونه روایت ها بر آیات مربوط به ملائکه، سنت مقطوعه و عقل، معیار نقد و تحلیل است تا تعارض داشتن یا نداشتن روایت های فطرس با آیات صریح قرآن و روایت های صحیح، مشخص شود.
بررسی و نقد جریان جبرگرایی عرفانی در دفاع از ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش و تحقیق در خصوص مسئلة ابلیس همواره برای متفکران، اهمیت فوق العاده ای داشته است و در این میان، عارفان مسلمان با رویکرد تأویلی و برداشت هایی بر پایة معرفت ذوقی و شهودی و با بیانی رمزی و شطحی جایگاه منحصر به فردی را به خود اختصاص داده اند. رویکرد مبتنی بر قبول جبر و ارادة ازلی در شقاوت ابلیس و نافرمانی او در سجده بر آدم(ع)، رویکردی است که برخی عارفان اسلامی، به ویژه پیروان مکتب سُکر، به جهت توجیه نافرمانی وی، بدان پرداخته اند. از آنجاکه زایش اندیشه نمی تواند صرفاً مرهون تلاش خالص نظری باشد و همواره از مبادی و عوامل برون متنی نیز متأثر است، به نظر نویسنده دست کم می توان چهار مبدأ برای شکل گیری این نظریه در میان برخی عارفان اسلامی برشمرد که عبارت اند از: 1. اعتقاد به جبر اشعری، 2. اعتقاد به وحدت شخصیة وجود، 3. استفاده از ظواهر آیات، 4. تمسک به برخی اخبار و روایات. در این مقاله با بیان نمونه هایی از این رویکرد در آثار منثور و منظوم عارفانی چون منصور حلاج، احمد غزالی، عین القضات همدانی، رشیدالدین میبدی و عطار نیشابوری، به تبیین ریشه ها و مبادی یادشده و سپس به نقد و بررسی آنها می پردازیم.
ابلیس در جهان بینی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات ملل اسلامی درباره ابلیس و طرد یا دفاع از او، به تلویح و تصریح، سخنان بسیار زیادی گفته شده است. برخی از عارفان نامی ایران، در خصوص اهمیّت بنیادین این شخصیت مهم قرآنی، حقایق زیادی را در آثارشان آشکار کرده اند. عطّار، یکی از برجستگان بادیه سلوک، در باب تمرّد و تقرّب ابلیس در مقابل درگاه حضرت عزّت، نظریاتی متناقض در آثارش بیان کرده است؛ وی گاهی ابلیس را ابزار خداوند دانسته که همه اعمال او براساس قضا و قدر بوده است. در این تصویر، عطار هیچ تقصیری را بر ابلیس وارد ندانسته و او را در کسوت یک قربانی اندوهبار نمایش داده است که رازی شایسته را جست وجو می کند و گاهی ابلیس را به علت طغیان علیه مشیت الهی محکوم کرده و او را دشمن نفرت انگیز خداوند دانسته است. نگارنده در این مقاله، به روش تحلیلی و توصیفی، به نقد و بررسی جهان بینی عطار در باب ابلیس پرداخته است.
وسوسة شیطان و راهکارهای مقابله با آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشمنی کردن در قالب دوستی و خیانت کردن با ابراز خیرخواهی، موفّقیّت بیشتری برای دشمنان به ارمغان می آورد، بی آنکه هزینة مالی و جانی در این مسیر صرف شود. نخستین موجودی که از این شیوه بهره جست، ابلیس بود. دشمنی او از روی حسادت نسبت به مقام والای آدم سرچشمه می گیرد. گرچه شیطان بر انسان سلطه ندارد، امّا از ابزارهایی مانند نفس امّاره و اختیار انسان استفاده کرده است و با شیوه هایی همچون وسوسه، وعده های دروغ، تفرقه افکنی، اغفال، فسادانگیزی و مانند آن، آدمیان را به سوی گمراهی سوق می دهد. امّا اگر انسان مؤمن و باتقوا به خدا پناهنده شود و بر او توکّل نماید، از شرّ شیطان ایمن خواهد بود. در این نوشتار، ابتدا به معرّفی ابلیس و شیطان پرداخته شده است و آنگاه اهداف آنان از منظر قرآن تبیین شده است. در ادامه نیز روش ها و ابزارهای تهدید شیطان معرّفی، و در پایان، راهکارهای قرآن برای رهایی از این خطر برشمرده شده است.
تحلیل زنجیره ی استعاری مفهوم خدا در تمهیدات و مکتوبات عین القضات همدانی (براساس نظریه ی استعاره ی مفهومی)
حوزه های تخصصی:
عرفا برای بیان آرا و عقاید و تجربه های شهودی خود از انواع شگردهای بیانی و ظرفیت های مختلف زبانی استفاده می کنند. عناصر خیال در آثار عرفانیِ ناب مولود تجربه های شخصی است و جنبه ی آرایه و زینت کلام ندارند به طوری که می توان گفت با مفاهیم عرفانی پیوند ذاتی دارند. گاه کثرت کاربرد و تکرار این عناصر در یک اثر ما را به طرز تفکر و شیوه ای از فرایند شناختی صاحب اثر رهنمون می شود. به عبارت دیگر، این عناصر خیال در نگاهی وسیع تر، جنبه هایی از نوعی نظام فکری و اندیشگانی خاص را نمایان می کنند. در این نگاه کارکرد آن ها ازسطح لفظ و جمله فراتر می رود و درسطح اندیشه و باعنوان «استعاره های مفهومی» یا «استعاره های شناختی» مطرح می شوند. در دو اثر فارسیِ «تمهیدات» و «مکتوبات» عین القضات همدانی مفهوم خدا و به تبع آن مفاهیمی چون حضرت محمد(ص)، قرآن، ابلیس، عشق و... نوعی از حوزه های مفهومی و معنایی هستند که با مجموعه ی تناظر های خود در قلمروهای حسی و ملموس، درقالب استعاره های مفهومی «خدا سلطان است»، «خدا محبوب است»، «خدا نور و آفتاب است» و «خدا کاتب است» و «خدا جنگجو و مبارز است» شناخته می شوند.
رویکرد شرح التعرف به داستان حضرت آدم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
37 - 50
حوزه های تخصصی:
اهل معرفت در تدوین آثار خود از قرآن بسیار استفاده کرده و به تناسب موضوع، به صورت آشکار و پنهان، آیات، داستانها، واژه ها و اصطلاحات آن را به منظور استناد و استشهاد و معمولاً با دیدگاهی تأویلی در متن خود آورده اند. از میان داستان های قرآنی، ماجرای خلقت آدم (ع)، نقض نهی او، رانده شدنش از بهشت و توبه کردن او و نقض امر شیطان در سجده کردن بر آدم، ابوالبشر ازجمله برجسته ترین مواردی است که با رویکردی تأویلی در متون تعلیمی عرفانی و ازجمله در شرح التعرف آمده است. مسئله مطرح در این پژوهش این است که مستملی با چه رویکردی به بخش های مهم این ماجرا توجه و اشاره کرده و دیدگاه تأویلی وی متناسب با چرخش و جابه جایی کنشگران چگونه است. نتایج به دست آمده در پاسخ به سؤالات مذکور به طورکلّی این است که در این اثر هرجا با دیدگاهی تأویلی، کنشگر حقیقی نقض نهی آدم (ع) خداوند است، به مواردی ازقبیل محبت و غیرت الهی اشاره و استناد شده است. در مواردی نیز کنشگری حوادث را آدم (ع) دانسته که با دو دیدگاه مثبت و منفی تفسیر و تبیین شده است. در مسئله نقض امر شیطان نیز رویکرد نویسنده کاملاً منفی است.
زبان حال ابلیس در بیتی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم با خواندن دقیقِ این بیتِ مشهور حافظ، این پرسش برای بیشتر خوانندگان یا شنوندگان پیش می آید که «منِ» گوینده بیت کیست که خود را فرشته ای فردوس نشین نامیده و آدم (ع) را مسبب هبوط خود در این دنیا دانسته است؟ شارحان و محققان هفت نظر مختلف در این باره مطرح کرده اند که از آن میان تفسیرِ بیت به زبان حال فرزندان آدم (نوعِ بشر) یا روح انسان معروف تر و پذیرفته تر است؛ اما با دقت در ساختارِ معناییِ مصراعِ اول که گوینده خود را «مَلَک» خوانده و منطقِ نحویِ بیت که گوینده مصراع نخست، اول شخصِ مفرد و فاعلِ مصراع دوم، سوم شخص مفرد است که باعثِ تنزّلِ «من/ گوینده» بیت شده است گمان دیگری به نظر می رسد و آن اینکه احتمالاً بیت از زبان ابلیس است و به ماجرای سجده نکردن او بر حضرت آدم (ع) و اخراج از بهشت و افتادنش در جهانِ فرودین اشاره دارد. با این تفسیرِ پیشنهادی، بیت حافظ نیز از شواهد ابلیس ستایی در ادب فارسی و از نمونه هایی است که به زبان حالِ شِکوه آلود این فرشته درباره قُرب و مقامِ نخستین و طرد و فراقِ او اشاره دارد.
کارکرد سیاق در فهم آیات متشابه لفظی در محاوره خداوند و ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
223 - 244
حوزه های تخصصی:
تشابه لفظی و تکرار داستان های قرآن از جمله مواردی است که می توان با تأمل بر نقش سیاق به تحلیل آن پرداخت. پژوهش پیش رو با بررسی کارکرد سیاق به تبیین علل تکرار داستان آفرینش در قرآن پرداخته است. از این رو با توجه به نقش محوری ابلیس در سوره های اعراف، حجر، اسراء و ص، قرائن پیوسته لفظی و غیرلفظی این آیات مورد توجه قرار گرفته است. یافته های پژوهش، حاکی است که با وجود تکرار برخی عبارات در ظاهر این آیات، داستان در هر سوره در سیاقی متفاوت شکل گرفته؛ به گو نه ای که چینش اعجازآمیز عباراتِ به ظاهر مکرر، در راستای آن قابل تحلیل است. در سوره اعراف محاوره خداوند و ابلیس از شدت و غضب بیشتری نسبت به مورد مشابه آن در سوره های دیگر برخوردار است. در سوره حجر سرپیچی ابلیس و در سوره ص تکبرورزی وی بروز بیشتری دارد و در سوره اسراء قرائن سیاق، از تحقیر آدم توسط ابلیس حکایت دارد.
تحلیل انتقادی شبهه ظالمانه بودن خلقت شیطان به عنوان عامل گمراهی و عذاب انسانها (با تاکید بر کتاب نقد قرآن)
منبع:
شبهه پژوهی مطالعات قرآنی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
109 - 134
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیات متعددی بنی آدم را از پیروی و اطاعت شیطان برحذر داشته و شیطان را دشمن انسان معرفی کردهاست. ولی برخی از مغرضان با استناد به برخی آیات، آفرینش شیطان رانده شده از درگاه الهی را عامل گمراهی انسان و در پی آن نزول عذاب میدانند. این مسأله ضرورت تبیین و پاسخ به این شبهه را روشن میسازد. در این مقاله با روش تحلیلی- انتقادی و با تأمل در مدلول آیات مورد بحث و نیز تفسیر و تبیین دقیق آنها روشن میشود که خلقت شیطان نه تنها بدون هدف و برای اضلال انسان نبوده، بلکه وسیلهای برای امتحان الهی و تکامل انسان است. فلسفه مهلت یافتن ابلیس هم نه برای گمراهی انسان، بلکه به عنوان نتیجه عبادات قبلی او و تکمیل آزمایش اوست. محدودیت قلمرو شیطان فقط در حد وسوسه بوده و هیچ گونه تسلط تکوینی بر انسان ندارد. از اینرو شیطان تنها بر کسانی که ولایت او را پذیرفتهاند، ولایت داشته و بر مومنان مخلَص تسلطی ندارد.