مطالب مرتبط با کلیدواژه

قسطاس


۱.

ریشه شناسی واژه قرآنی قیّوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابلیس ریشه شناسی قیوم حی قسطاس الگوی تعریب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۴۹۷
«قیّوم» یکی از اسماء جلاله خداوند متعال در قرآن کریم است که به علت قرار گرفتن در آیه مشهور آیةالکرسی و با توجه به کثرت قرائت این آیه، به یکی از پرکاربردترین نام­های خداوند نزد مسلمان تبدیل شده است. با این حال بحث های، صورت گرفته درباره معنای واژگانی و تفسیری قیّوم، نشان از آن دارد که این نام از همان عهد مفسران نخستین، جای گفت وگو داشته و معانی متعددی برای این واژه بیان شده است. در این مقاله تلاش شده است تا با معرفی یک الگوی تعریب بر اساس ساخت واژگانی چون ابلیس و قسطاس، پیشنهاد تازه­ای درباره کیفیت ساخت واژه قیّوم ارائه شود. در این پژوهش از روش ریشه­شناسی واژگان استفاده شده و ساخت واژگان متعددی در زبان­های عبری، آرامی، سریانی و لاتین جهت کشف ساخت واژه قیّوم ملاحظه شده است.
۲.

ریشه شناسی تاریخی واژگان و اثر آن بر فهم مفردات قرآن کریم؛ مطالعه موردی ریشه «قسط»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریشه شناسی قسط مشترک لفظی معناشناسی درزمانی قسطاس تبارشناسی واژگان مفردات قرآن کریم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۳
یکی از مباحث نظری شایان توجه در واژه پژوهی، التفات و اعتنا به مقوله «اشتراک لفظی» است. جستاری در میراث زبانی مسلمانان نشان می دهد بسیاری از لغت شناسان، به این مسأله توجه داشته و مباحث نظری آن را پیش برده اند. با این وجود گاه در مقام عمل، اشتراک لفظی نادیده انگاشته شده و برخی لغویان در تحلیلِ چندمعناییِ دو واژه بدون تبار مشترک، به سمت برقراری ارتباط میان تمامی معانی آن کلمات رفته اند و یا، آن واژگان را در شمار «اضداد» جای داده اند؛ رویکردی که لغزش های بسیاری در پی داشته، و به تکلف های فراوانی انجامیده است. نمونه ای از این دست، ریشه پرکاربرد «قسط» است که به دو صورت باب افعال «أقسط» و مصدر «القسط»، و نیز صورت اسمی «القاسط»، با دو معنای متفاوت در قرآن بازتاب یافته است. گاه واژه «قِسطاس» نیز از همین ریشه انگاشته می شود و مجموعِ بسامد هر سه در قرآن کریم، 29 مرتبه است. بسیاری از لغت شناسان با این پندار که واژگان فوق از بناء واحدی ساخت یافته اند، نوعی از ارتباط میانشان جسته اند. این نوشتار می کوشد با بهره گیری از روش «ریشه شناسی» و «معناشناسی دَرزمانی» در علم زبان شناسی تاریخی، ابتدا وام واژگی «قسطاس» و «القسط» که مبتنی بر یک الگوی تعریب شناخته شده است را نمایان سازد؛ آنگاه با مطالعه تطبیقی واژه «القاسط» و نظایر آن در دیگر زبان های سامی، معنای دقیق تری برای این واژه فرا روی نهد. در پایان، به این نتیجه دست یافتیم که واژگان فوق، سه تبار مختلف دارند و تلاقی این سه، نوعی اشتراک لفظی است.