مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
معماری معاصر
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
121-97
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش، استفاده و به کارگیری از الگوی غیرشکلی بناهای ارزشمند تهران (دهه 1330تا1350) را با توجه به نیازهای روز جامعه و تکنولوژی موجود در مسکن ایده آل تهران در جهت معاصرسازی می باشد. روش ها: در مطالعه حاضر، روش تحقیق مورد استفاده بر حسب هدف، کاربردی – توسعه ای و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی پیمایشی می باشد. سپس در پرسشنامه بدون ساختار اولیه برای شناسایی متغیرها و موضوعات اصلی تحقیق از تحلیل های کیفی و آنالیز استفاده می گردد که نتایج آن به تدوین پرسشنامه دارای ساختار می انجامد، در مراحل بعدی پژوهش از روش های کمی استفاده می گردد، داده های پژوهش پس از جمع آوری در نرم افزارهای آماری وارد شده تحلیل می گردد. یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی تحلیلی غیر شکلی تعدادگره، امکانات، عمق فضا، قابلیت یافت شدن، فضای اجتماعی، میزان دید، انعطاف پذیری، یکپارچگی، کنترل، فضاهای باز، فضاهای نیمه باز، فضاهای بسته، پیچیدگی، فضاهای واسطه، فضاهای ارتباطی عمودی و افقی، عرصه های مختلف زندگی و دسترسی، الگوهایی هستند که در معاصرسازی امروزی مهم شناخته شده و منطبق بر نیازهای ساکنان امروزی و سبک زندگی آنان است. نتیجه گیری: الگوهای غیرشکلی پلان بدست آمده هر کدام قابلیت استفاده در معاصرسازی بناهای ارزشمند را دارند که با ایجاد آنان و یا حفظ آنان در بناها موجب معاصرسازی صحیح در راستای ترجیحات ساکنان و با توجه به سبک زندگی امروزی را دارند. شناخت این الگوها و به کاربندی آنان در راستای دست یابی به معاصرسازی صحیح و امروزی بسیار حائز اهمیت بوده است.
سیر بالندگی و رشد فضای تهی در کالبدشناسی معماری خانه های تهران (اواخر دوران قاجار تا ابتدای دورۀ جمهوری اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
کیفیت فضایی یکی از شاخصه های معماری فضاگرای ایرانی است که به مانند میراثی از معماران گذشته نسل به نسل ادامه یافته و در معماری هر عصر متناسب با نیازمندی های آن، توسعه و گسترش یافته است. این سیر تحول از اواخر دوره قاجار تا اوایل دوره جمهوری اسلامی، دارای رویه متفاوتی شده که متناسب با دیگر وجوه تغییریافته این دوران ، قابل بحث و ریشه یابی است. این مسئله زمانی حائز اهمیت است که معماران این عصر به سبب سیاست، طبع فرهنگی و رویه آموزش در جهت رشد خلاقیت از معماری وارداتی الگو گرفته باشند و چنین موضوعی را نیز کتمان نمی کردند، اما تجربیات زندگی در فضای پیشین موجب پیوستگی پنهانی در این دوره نسبت به دوران قبلی شده است.این پژوهش درصدد فهم آن است که فضای تهی تا چه میزان در کیفیت فضاهای ساختمان های مسکونی و اقامتی معاصر تهران مؤثر بوده و در طراحی این مهم موردتوجه قرار می گرفته است و این موضوع چه تغییراتی در پیکره نظام طراحی از اواخر دوران قاجار تا ابتدای دوره جمهوری اسلامی سپری کرده است؟ از این حیث این پژوهش با ماهیتی کیفی از راهبرد تفسیری- تاریخی بهره گرفته و با تأکید بر قراین معرف و استنباطی، بر پایه پردازش اسناد تصویری و برداشت شده از ابنیه مستعد و شناخته شده در محدوده تهران پهلوی برآمده و جهت افزایش روایی پژوهش پس از تخمین اولیه روند تغییرات، از همپوشانی اسناد ثانویه و مشاهدات میدانی از ساختمان های موجود به آزمون یافته های آغازین می پردازد.در ادبیات پردازش حجم کالبدی، فضای تهی در مراحل طراحی حجم و توده به مانند حیاط های خانه های سنتی، به مثابه یک توده عمل نمی کند بلکه درروند فضای کالبدی ساختمان های مسکونی دوران تحول، رفته رفته از یک فضای پیوسته به لکه هایی در پلان، تغییرات و تخلخلی در نما و درنهایت حجم کلی بنا به واسطه سیستم های سازه ای و جسارت عمل معماران ورود می یابد.
نقش ذهنیت طراح در بازنمود لایه های آثار معماری معاصر ایران با نگاهی به اندیشه فرم نشانه دار دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با به کارگیری نشانه شناسی به عنوان پارادایم نظری پسامدرنیسم در فرایند خلق اثر، معنا اهمیت یافت، موردی که در تحقیقات پیشین در نظر گرفته نشده بود. از نکات قابل بررسی در معماری معاصر ایران کم توجهی به وجوه معناشناختی در فرایند طراحی است که نادیده گرفتن این مهم موجب تضعیف ابعاد هویتی می شود. «ژیل دلوز» با استمداد از نشانه شناسی پیرس به بیان روند شکل گیری محیط واقعی در سینما پرداخته است. وی قبل از تحقق محیط واقعی، جهان اولیه ای (پس زمینه) را ترسیم و برای آن دو مؤلفه قدرت و کیفیت را تبیین می کند. وی شکل گیری محیط واقعی را نوعی فعلیت می پندارد که حاصل کنش یک چیز با چیز دیگر است. این مفاهیم در معماری به معنای الهام گرفتن طراح در ایده یابی از مؤلفه های پس زمینه مفاهیم و ویژگی های معماری سنتی و سپس انتخاب از میان لایه های آن و در نهایت خلق اثر است. در پژوهش با توجه به اندیشه های دلوز و مراجعه به نظرات پنج نفر از طراحان حرفه ای معاصر ایران، به ارزیابی فرایند شکل گیری آثارشان و نحوه انتخاب از میان لایه های متن معماری و در نهایت تعیین نوع فرم دلوزی پرداخته شده است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی شیوه های طراحی معماران حرفه ای ایران، شناسایی مؤلفه های پس زمینه تأثیرگذار بر آن و شناخت نحوه بهره گیری از لایه های متن معماری در خلق اثر است. روش پژوهش: در این پژوهش کیفی، گردآوری اطلاعات از طریق توصیفی-تحلیلی و مطالعه مدارک مربوط به فرایند طراحی معماران، تجزیه و تحلیل داده ها از روش «تحلیل محتوا» با رویکرد «نشانه شناسی لایه ای» صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که معماران حرفه ای ایران در ایده پردازی از مفاهیم و ویژگی های معماری گذشته، الهام و سپس با بیانی نو از لایه های مختلف معماری به ویژه لایه تأویلی و زیباشناختی، درک عمیق تر و متکثری از معنا را بیان و مفاهیم گذشته را در معماری امروز بازتاب می کند.
بازاندیشی در آموزش درس «آشنایی با معماری معاصر»(در مقطع کارشناسی رشته معماری در دانشگاه های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش درس «آشنایی با معماری معاصر»، که در قالب دو واحد درسی الزامی برای دانشجویان کارشناسی رشته معماری ارائه می شود، بر متدهای متفاوتی در دانشگاه های ایران استوار است. از این متدها، مدرسین عمدتاً به دو گرایش بیشتر توجه می نمایند: گروهی آن را درسی «مفهومی» و «بینشی» و متفاوت از دروس تاریخ معماری تلقی کرده و گروهی دیگر نیز آن را درسی «دانشی» و مبتنی بر دروس تاریخ معماری می دانند. گروهی نیز معتقدند که اساساً مسئله به میزان کمّی واحدهای این درس مربوط است. اختلاف نظر بر سر «دوره زمانی» مورد مطالعه در این درس در متد دوم نیز موضوعی بسیار بحث برانگیز است. تعریف واژه «معاصر» از ترجمان لغوی تا معنای خاص آن، دوره بندی های متفاوتی را در تدوین شرح درس برای اساتید ایجاد می نماید. به علاوه نکته مغفول در تمام حالت های بالا، موضوع مهم و اغلب از قلم افتاده ی «معماری معاصر ایران» است. مقاله ی حاضر در نظر دارد تا با مورد مطالعه قراردادن دقیق متد های آموزشی این درس در دانشگاه های کشور و مقایسه ی آن با برخی از دانشگاه های مطرح جهان، به بررسی کمّی و کیفی جایگاه، تعداد واحدهای آموزشی و متدهای آموزشی این درس پرداخته تا از آن طریق بتواند در ارتقای آموزش مباحث نظری در رشته معماری مؤثر واقع شود.
رهنمودهای طراحی برای ساختارهای جدید در زمینه ی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر همچون موجود زنده ای است که حیات آن با ظهور بناهای جدید تداوم می یابد. در واقع شهر محصول دوره های تاریخی متعدد است، دوران معاصر نیز با حضور ساختارهای جدید خود در این روند حضور خواهد داشت و معماری امروز ما میراثی برای آیندگان خواهند گشت. در این هنگام است که وظیفه طراحان مطرح می شود و مسئولیتی که در مقابل نسل های گذشته، حال و آینده بر عهده دارند، نمود می یابد. مقاله ی حاضر در پی دست یافتن به اصولِ راهنما و رهنمودهایی اجرایی، جهت استفاده طراحان به منظور طراحی ساختارهای جدید در زمینه های تاریخی است. دستورالعمل های پیشنهادی ثابت نیستند، اما جامع اند، به طوری که می توانند در موقعیت های متنوعی استفاده شوند و با ویژگی های خاصِ شرایط گوناگون و ارزش های نهفته در هر زمینه ی تاریخی منطبق گردند. بدین منظور ابتدا جهت دستیابی به رویکردهای جهانی به این موضوع، به بررسی تئوری نظریه پردازانی پرداخته می شود که تأثیر بیشتری بر رویکردهای پس از خود داشته اند و سپس توافق نامه های بین المللی ای که توانسته اند اصول پذیرفته شده ای را در سطح بین المللی معرفی نمایند مورد بررسی قرار می گیرند؛ در پی آن با اشاره به هر یک از شاخص های تأثیرگذار در تعریف خصوصیت زمینه ی تاریخی، دیاگرامی از عواملی که می بایست در طراحی ساختارهای جدید مورد توجه قرارگیرند ارائه می گردد.
بهینه سازی تناسبات و نحوه استفاده از رف نور در معماری کلاس های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت بهینه سازی مصرف انرژی و تلاش برای کاهش مصرف آن، معماریمعاصر را بخصوص در کشورهای در حال توسعه به سمت استفاده از انرژی های تجدید پذیر سوق داده است. یکی از راهکارها در این زمینه، استفاده حداکثری از انرژی خورشید و روشنایی آن در طول روز می باشد. استفاده از نور روز در گستره وسیعی از شهرهای ایران از جمله شهر تهران به سبب برخورداری از ساعات آفتابی زیاد در طول سال، قابل توصیه است. این پژوهش، با تاکید بر تناسبات بهینه جهت استفاده حداکثری از نور روز در فضای داخلی، با استفاده از یک سطح بازتابنده و انتقال دهنده نور به عمق فضا برنامه ریزی شده است. سیستم رف نوری با پیشنهادی همزمان از دو ویژگی سایه اندازی در فضای مجاور پنجره و افزایش نور در عمق فضا، باعث فراهم آمدن نوری یکنواخت در فضای داخلی می شود. از این رو از نرم افزارهای شبیه سازی اکوتکت و ردینس برای بررسی نحوه عملکرد رف نوری و تناسبات آن برای شهر تهران استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از سامانه های ترکیبی از طریق تلفیق رف نوری به همراه سایبان می تواند نوری یکنواخت با میانگین شدت روشنایی 300 لوکس در سطح میز دانش آموزان در کلاس درس مورد آزمایش ایجاد کند.
بررسی تاثیر طراحی پارامتریک پوسته ورونئی در بهبود بهره وری نور روز در ساختمان اداری در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
141-116
اهداف: بررسی عملکرد و میزان تاثیر پوسته ساختمان بر مولفه های روشنایی طبیعی و دریافت تابش، به عنوان مولفه های موثر بر کیفیت فضای داخلی، درقالب طراحی یک پوسته با الگوریتم ورونوی، هدف اصلی مقاله است. ابزار و روش: با استفاده از الگوریتم ژنتیک و شاخص های روشنایی مفیدنور روز و انرژی دریافتی ازتابش خورشید، حالتهای بهینه از بین گزینه های طراحی پوسته ارایه شده اند. روش کار به صورت بهینه یابی چندهدفه -با استفاده ازالگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب و مدل سازی پارامتریک در پلتفرم راینو و افزونه گرسهاپر با بهره گیری از ابزارهای آنالیز محیطی همچون انرژی پلاس و رادیانس برای محاسبات عددی- بوده است. طراحی پوسته دوم برای تمامی جهه هاحالات ممکن بررسی شدو برای هر جبهه به حالت بهینه نهایی دست یافتیم ودر انتها پوسته های طراحی انتخاب شده درسه حالتِ 1- بدون پوسته دوم، 2- لوورهای افقی و 3- ایجاد پوسته ورنوی؛ موردآنالیز و مقایسه قرار گرفتند. یافته ها: در حالت بهینه نهایی پوسته ورنوی به عنوان پوسته دوم میزان افزایش روشنایی مفید نور روز نسبت به حالت بدون پوسته دوم برابر با۶۳.۲۹ درصد افزایش و نسبت به حالت استفاده از لوور های افقی ۲۱.۰۲ درصد افزایش داشته است. همچنین استفاده از این ایده طراحی، میزان دریافت تابش خورشیددر مقایسه با حالت بدون پوسته دوم برابر با ۶۳.۸۶درصد کاهش و نسبت به حالت استفاده از لوورهای افقی به عنوان پوسته دوم ۱۵.۳۸ درصد کاهش یافته است. نتیجه گیری: پوسته طراحی شده حاصل فرایند بهینه سازی و استفاده از هندسه ورونویی عملکرد مناسبی در بهبود شاخص روشنایی مفید نور روز و کاهش دریافت تابش خورشید دارد.
واکاوی تاثیرات آموزه های دانشگاهی بر رویکرد طراحی معماری معاصر ایران
حوزههای تخصصی:
دانشگاه به عنوان یکی از کانونهای علم، دانش و فرهنگ که وظیفه اش تولید، تبیین و تعمیق علم، معرفت و فرهنگ است، از مهمترین مراکز تأثیرگذار در شکلگیری و رشد هر تمدنی است تا بدان حد که میتوان به جرأت ادعا کرد دانشگاهها به عنوان ستونهای برپادارنده تمدن هستند و بدون دانشگاه، هیچ تمدنی راه به جایی نخواهد برد. در یک کلام، در عصر جدید کارکرد دانشگاه تنها در آموزش، پژوهش، کارآفرینی و غیره خلاصه نمیشود، بلکه در نقش یک پایگاه معرفتی به فرهنگسازی و تمدنسازی نوین میپردازد زیرا پیشرفت تحصیلی برای دانشجویان نیز به عنوان یک شاخص مهم ازتواناییهای علمی برای ورود به دنیای کار و اشتغال و مقاطع تحصیلی بالاتر، حائز اهمیت است فاصله زیاد آموزه ها ی دانشگاها در رشته معماری و کار حرفه ای باعث شده تا فارغ الاتحصیلان با روند اشتغال و حل معضلات معماری جامعه بیگانه باشند و این میتواند یکی از دلایل بی هویتی به وجود آمده در رویکرد طراحی معماری ایران باشد . اصلی ترین ترین هدف آموزش معماری تربیت افرادی مفید برای جامعه حرفه ای است یکی از اصلی ترین دغدغه های دانشکده های معماری ایران نا کار آمدی آموزش طراحی معماری و وجود فاصله عمیق میان آموزشهای دانشگاهی و بازار کار میباشد. از این رو در این پژوهش با بررسی سیستم آموزشی دانشگاهی وبلاخص دروس آموزش طراحی و با طرح سوالاتی از فعالان حوزه معماری و فارغ التحصیلان دهه نود دانشگاههای شهر اصفهان به واکاوی و بررسی فاصله میان آموزه های دانشگاه و کار حرفه ای و معضلات به وجود آمده در پی آن ارائه راهکار هایی برای حل آن بپردازد.
بررسی نقش زنان معمار در معماری معاصر ایران (1320 تا 1357 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19 - 49
حوزههای تخصصی:
فعالیت حرفه ای زنان در ایران قبل از قاجار چندان مرسوم نبوده است، ولی از نیمه های دوره قاجار فرصت برای حضور زنان در جامعه فراهم شد. با توجه به اینکه حضور زنان معمار در معماری معاصر ایران اغلب نادیده مانده، هدفِ این پژوهش معرفی زنان معمار در دوره پهلوی و بررسی اثرگذاری آن ها در حوزه های معماری است. پرسش اصلی پژوهش این است که عملکرد زنان معمار در دوره پهلوی در کدام حوزه های معماری صورت گرفته و تأثیرگذاری آن ها چگونه بوده است. فرض بر آن است که فعالیت زنان در حوزه حرفه ای اثرگذاری بیشتری داشته است. به این منظور، مقاله از نوع کیفی، روش پژوهش تاریخی تفسیری و تاریخ شفاهی و شیوه گردآوری داده ها، اسنادی و کتابخانه ای و مصاحبه با پیش کسوتان معماری است. در این زمینه، عملکرد زنان معمار متغیر مستقل و میزان فعالیت و آثار و دستاوردهایشان در حوزه های معماری متغیر وابسته است. نتایج بیانگر آن است که هم زمانی تحصیل در دانشگاه و کار در دفاتر معماری و توسعه ساخت وساز در کشور علتی بوده که زنان معمار بتوانند در حوزه حرفه ای بیشتر از آکادمیک فعالیت داشته باشند، ولی، با وجود این، آن ها در حوزه آکادمیک تأثیرگذار و در حوزه حرفه ای تأثیرپذیر بودند.
بررسی آثار و دسته بندی زنان معمار به لحاظ پیروی از معماری رایج عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
437 - 466
حوزههای تخصصی:
حضور زنان در معماری دوره پهلوی، اتفاق مهمی است که پژوهشگران چندان به آن نپرداختند، بنابراین زنان معمار و آثارشان ناشناخته مانده است و ضرورت می یابد که این نوع پژوهش ها توسعه یابد. هدف از این پژوهش این است که مشخص شود زنان معمار که آثارشان در مجله هنر و معماری منتشر شده است، در طراحی آثارشان پیرو کدام یک از معماری رایج زمان خود بودند؟ در این راستا، از روش تحقیق تاریخی- تفسیری و توصیفی- تحلیلی، روش گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای، روش تحلیل داده های کدگذاری بهره گرفته شده است. معماری های رایج پهلوی، متغییر مستقل و آثار معماری زنان، متغییر وابسته است. جامعه آماری، آثار زنان معمار در عصر پهلوی است که برخی از آنان که نام و آثارشان در مجله هنر و معماری1355 منتشر شده، جامعه نمونه را تشکیل می دهند. نتایج نشان میدهد که خانم ها: رزماری گریفونه، نکتار پاپازیان، فرانکا گرگوریو حسامیان، گیتی افروز کاردان پیرو سبک مدرن بودند و غالبا از بتن و شیشه، پنجره نواری، سادگی و بروتالیسم، نما و پلان آزاد به عنوان راهکار مدرن سازی آثارشان بهره می گرفتند و خانم ها: نوشین احسان، لیلا فرهاد معتمد، کیهاندخت رادپور، مینا سمیعی، شهرزاد سراج، فرانکا گرگوریو حسامیان پیرو سبک منطقه گرا- مدرن ایرانی بودند و راهکارهایی نظیر استفاده از سقف شیبدار، حیاط مرکزی، طاق و ایوان، کانسپت و هندسه معماری ایرانی برای پیوند دادن معماری مدرن با ایرانی بهره بردند. خانم ها: رز ماری گریفونه و نسرین فقیه پیرو سبک منطقه گرا بودند و آجر در اثرشان وجود دارد.
داده کاوی غیرشکلی و معاصرسازی ساختار پلان مسکونی با استفاده از شبکه هوش مصنوعی؛ نمونه موردی: بناهای منتخب تهران در فاصله دهه 30 تا دهه 50 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۴۴-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: به کارگیری از شبکه هوش مصنوعی و داده کاوی الگوی غیرشکلی بناهای ارزشمند تهران در فاصله دهه1330 تا 1350 هدف اصلی پژوهش است که در ده بنای شاخص دوره 1330 تا 1350 شمسی شهر تهران اجرا می شود. روش ها: در مطالعه حاضر، روش تحقیق مورد استفاده بر حسب هدف، کاربردی – توسعه ای و تکنیک مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی پیمایشی می باشد. در این پژوهش، از شبکه هوش مصنوعی MLP و خوشه بندی به منظور اعتبارسنجی تحلیل غیرشکلی پلان های بناهای مسکونی دوره 1330-1350 بهره گرفته شده است. داده ها به طور تصادفی به سه مجموعه تقسیم شدند که 70 درصد از داده ها برای آموزش، 15 درصد برای اعتبارسنجی و 15 درصد برای آزمون استفاده شد. یافته ها: باتوجه به تحلیل صورت گرفته و تطابق با تحلیل های غیرشکلی، نتایج نشان می دهد که پلان های منتخب از نظر غیرشکلی، به ترتیب دارای 15 مولفه، 14 مولفه، 13 مولفه و 11 مولفه ای می باشند. که دقیقا منطبق بر جداول تحلیلی غیرشکلی پلان است. بدین سبب، نتایج تحلیلی غیرشکلی پلان ها توسط هوش مصنوعی اعتبارسنجی و صحت گذاری شده است. نتیجه گیری: معاصرسازی بنا و حفظ بناهای تاریخی برای اکثریت مردم حایز اهمیت بوده و نتایج این پژوهش نشان داد که با استفاده از شبکه هوش مصنوعی، می توان مولفه های غیرشکلی و پنهان موجود در پلان های دوره مذکور را یافته و در پلان های مسکونی امروزی به کار برد. استفاده از فناوری های روز به مانند هوش مصنوعی، در جهت خوشه بندی و شناسایی روابط پنهان پلان ها می تواند بسیار کمک کننده باشند.
تبیین مولفه های خلاقیت در معماری معاصر ایران بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۲۸۴-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
امروزه مقوله آفرینشگری و خلاقیت از موضوعات اساسی در معماری است که بررسی شکلگیری و چگونگی بروز آن مورد توجه است. آفرینشگری و ابداع هم از ضرورتهای پویایی هر هنر و منجمله معماری است که مراتب بروز و مفهوم آن در فرایند شکلگیری و ماحصل آن اهیمت دارد. در این مقاله به موضوع آفرینشگری در معماری معاصر ایران بالاخص در دوران بعد انقلاب و زمینه های بروز آن پرداخته می شود. روش تحقیق، «توصیفی- تحلیلی» است که از ابزار گردآوری داده مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل آثار معماری ایران استفاده شده است. در پایان نیز به مولفه های و عناصر خلاقیت آفرین در معماری ایران اشاره شده و نکاتی چند در این رابطه مورد اشاره قرار گرفته است.
کارکرد سامانه اعتبار و عملکرد معماران طراح؛ با تاکید بر دستگاه ادراکی مورد نظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۴۸-۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: پرسش از چیستی، چرایی و چگونگی سامانه اعتبار از ابتدای شکل گیری دانش معماری مورد توجه طراحان و اندیشمندان فلسفه طراحی بوده است. هدفِ اصلی پژوهش عبارت است از شناسایی دستگاه ادراکی مورد نظر علامه طباطبایی، تحلیل موقعیت و کارکردهای این سامانه و دستگاه ادراکی، به منظور تداوم بهبود عملکرد طراحان و معماران. ابزار و روش ها: فرآیند ادراک توسط فلاسفه به شکلی جامع تر از سایر علوم مرتبط تبیین شده است. در این بین مسئله وجود و طریقه شکل گیری پیش فرض های بنیادین سامانه ادراکی مسئله مهم این پژوهش است. به عنوان یک تحقیق فلسفی بنیادین، از نظر در ماهیت پژوهش آمیخته کیفی و کمی، و در آن از روش توصیفی - اسنادی استفاده شده است. با توجه با ماهیت تحقیقات کیفی، برای تایید مدل تحقیق از راهبرد استدلال منطقی استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که فهم پدیده ها و فرآیند تبدیل داشته های پیرامونی و درونی انسان، به دانش، مسئله ای به غایت چندوجهی و بسیار دامنه دار است. این که چه و چگونه می اندیشیم بیش از همه مورد توجه فلاسفه بوده است لیکن اغلب قریب به اتفاق صاحب نظران عرصه طراحی و معماری نیز به آن اقبال نشان داده اند. نتیجه گیری: علامه طباطبایی در یک بیان فلسفی کاملا استدلالی وجود این زیرسامانه مهم را در دستگاه ذهن تأیید و فرآیند تشکیل آن را تشریح نموده است. وی این بسته دانشی را سامانه اعتبار نام نهاده است و به عنوان یکی از زیر بخش های سامانه ادراک می شناسد.
میزان سنجی انگاشتهای ادراک شهروندی از معماری و فضاهای شهری تاریخی با تاکید بر اجتهاد از آنها در معماری معاصر؛ مورد پژوهی: فضاهای شهری و معماری تاریخی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۰۵-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
امروزه ادراک شهروندان از فضاهای شهری و معماری، نقشی اساسی در کاربست یا عدم بکارگیری فضاهای شهری و معماری دارد؛ چنانچه نمی توان انتظار داشت که نحوه چگونگی یا حتی بطور اعم تر، استفاده از فضاهای شهری را به شهروندان دیکته کرد. بر این اساس، بازبینی مولفه های ادراکی مورد نظر شهروندان خاصه در معماری سنتی می تواند راهگشای طراحی فضاهای بدون روح و راکد امروز بوده و حدالمقدور به موارد نادیده و فراموش شده ای اشاره کند که در طراحی فضاها و معمای معاصر موثر افتد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی با روش استدلال منطقی و ابزار گردآوری داده: مطالعات کتابحانه ای و اسنادی و پرسشنامه های بازپاسخ و بسته پاسخ بهره برده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مولفه هایی خاص از نظر شهروندان مانند شگفتی و تحسین، زیبایی، آرامش، منحصر به فردی، معمولی، هماهنگی، عدم هماهنگی، تاریخ، زندگی اجتماعی، عظمت، اسرارآمیزی، رویا و بهشت، ظرافت، قدرت، نور، رنگ و عناصر کالبدی، استمرار و تکرار، معنویت، امنیت، لذت و خوشایندی، سرزندگی در معماری سنتی وجود دارد که می توان در طراحی فضاهای شهری و معماری معاصر از آنها بهره گرفت.
کاربرد هندسه معناگرا و تزئینات حُسن محور در شبستان مساجد، نمونه های موردی؛ مساجد ارزشمند معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۳۴-۱۷
حوزههای تخصصی:
اهداف؛ هندسه و تزئینات، از مهم ترین ارکان معماری مسجد و مسجد نیز مهم ترین رکن در معماری مسلمین است. با توجه به ابعاد کالبدی و معنایی مسجد، هندسه و تزئینات نیز علاوه بر کارکرد نظام دهی هندسی و آراستن فضا، موجب تجلی اسماء و صفات الهی در مسجد می شوند. مسئله اساسی، کاربرد دوگانه هندسه و تزئینات در بهبود طراحی معماری شبستان مساجد می باشد. ضرورت و اهمیت پژوهش، از اینروست که در معماری مسجد، اهمیت معنا و حسن کمتر از کالبد آن نیست و نباید فقط به کالبد مادی مسجد بسنده نمود. بهبود طراحی معماری شبستان مسجد با بهره مندی مناسب از هندسه و تزئینات، مهم ترین هدف پژوهش می باشد. روش ها؛ مساجد ارزشمند معاصر که میراث ماندگار معاصر تلقی می شوند، به عنوان نمونه های موردی انتخاب و از روش های تحقیق همبستگی، دلفی و پژوهش موردی و از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه، پیمایش و نرم افزارهای تحلیل آماری به کار استفاده شده است. ابتدا توسط مصاحبه و پرسشنامه از نخبگان دانش، سپس توسط پرسشنامه از متخصصین و در سه مسجد ارزشمند معاصر از کاربران مسجد نظرسنجی و داده ها توسط نرم افزارهای آماری، آنالیز شده اند. یافته ها؛ کاربرد هدفمند هندسه و تزئینات، علاوه بر بهبود طراحی معماری، باعث تجلی معنا و حُسن در شبستان مسجد می شود. نتیجه گیری؛ کاربرد مناسب هندسه و تزئینات در مساجد با بیان صحیح و کاربرد مصالح و فناوری های نوین، به ارتقاء روحانیت و معنویت شبستان می انجامد و مساجد در یک کالبد مادی و مصالح ساختمانی سرد و بی روح خلاصه نمی شوند و عناصر کالبدی مسجد واجد رمز، راز و نماد گرایی می شود.
وجوه تاثیرگذار فناوری نوین در شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
65-48
حوزههای تخصصی:
اهداف: فناوری در تمامی مراحل فرآیند معماری، به صور مختلف حضور دارد. آنچه یک اثر معمارانه را شاخص می نماید، وجود خصیصه ها و مفاهیم متعالی تر در ساختار آن است. فناوری در آفرینش این نوع معماری حضوری متفاوت داشته و در این حالت، جنبه نمادین یافته است. در این روند بروز اثر، نمای ساختمان به عنوان بیرونی ترین عنصر قابل درک که عموما وظیفه انتقال مفاهیم نمادین اثر را دارند، نقش پررنگی در تاثیرپذیری فناوری های نوین دوره خود دارند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی وجوه اثرگذار فناوری بر شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر می باشد. ابزار و روش ها: پژوهش انجام شده به صورت ترکیبی است. از طریق روش های توصیفی-تحلیلی و تاریخی، همزمان نقش نشانه و اثرگذاری آن بر معماری آیکونیک و همچنین، وجوه تاثیرات فناوری نوین بر معماری با مبنا قرار دادن اصول ویتروویوسی بررسی گردیده و در ادامه، عوامل اثر گذار بر استفاده فناوری نوین در شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر، تحلیل و در انتها، داده های به دست آمده با روش کمی مورد سنجش واقع شده است. یافته ها: مطابق آزمون انجام شده بر فرضیه، متغیر فناوری تاثیر معناداری بر شکل گیری نمای شاخص ساختمان های آیکونیک داشته و این بدین معناست که با افزایش میزان حضور فناوری روز، بر میزان تحقق شکل گیری نمای شاخص، افزوده خواهد شد. نتیجه گیری: فناوری فرآیندی رو به رشد بوده که امروزه با تمامی ساختارهای زندگی بشر تعامل پیوسته دارد. آن چه که در دوران معاصر به فراموشی سپرده شده، لزوم تطابق روند طراحی و ساخت محیط مصنوع با موضوع پویایی موجود در ذات فناوری است.
مطالعه ی اسناد سازمان های بین المللی در تدوین رویکردهای طراحی میان بافت تاریخی در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۸۹-۶۶
حوزههای تخصصی:
اهداف: افزودن ساختار جدید به بافت تاریخی از روش های حفاظت شهری است که با مداخلات شدیدتری همراه و در نتیجه نیازمند توجّه بیشتری است. در این راستا، سازمان های بین المللی در تدوین اسناد خود به این موضوع پرداخته اند. بررسی این اسناد از آن جایی که مبنای تدوین استانداردها و دستورالعمل های طراحی اند، اهمّیّت دارند. با این وجود، تا به حال، کمتر به طور دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. بر این اساس، در این پژوهش، به منظور صورت بندیِ موضع مطرح در این اسناد در قالب رویکردهای طراحی، چیستی شان پیگیری شد. روش ها : بدین منظور، با مطالعه ی اسناد، داده های مورد نیاز گردآوری، بر اساس مضمون و ساختار رویکرد طراحی کدگذاری و برای دستیابی به تصویر کلّی، کدهای حاصل به کمک مقایسه ی تطبیقی و همچنین با کمّی سازی و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: داده های گردآوری شده نشان می دهند که در موضع سازمان های بین المللی در مورد حفاظت به روش افزودن به بافت تاریخی، دو نگرشِ قابل تفکیک مطرح است. منشور ونیز (1964) منشور واشنگتن (1987)، منشور اصول بررسی، حفاظت و مرمت ساختاری میراث معماری (2003) و منشور نیوزلند (2010) و منشور بورا (2013) قائل به ارجحیّت سندانگاری بر بافت شهری انگاریِ بافت تاریخی هستند. ولی سایر اسناد، هر دو نگرش را توآمان مطرح می کنند. با این تفاوت که در بیانیّه ی تلاکسکالا (1982) و بیانیّه ی سن آنتونیو (1996) این نگرش متآثر از نگاهی سنّت گرا و در باقی موارد بر مبنای نوگرایی است که نشان از غالب بودن این نگرش در اسناد دارد. برخاسته از همبستگیِ نگرش و رهیافت، در منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند، اجتناب از تغییر بر ضرورت تغییر ارجح است. سایر اسناد قائل به مدیریت تغییرند. با این تفاوت که در دو سند تلاکسکالا و سن آنتونیو این مدیریت در معنای سنتّی آن مطرح است و در باقی اسناد مدیریت با پذیرش گذر از عصر سنّت و آغاز عصر مدرن توصیه شده است. بنابراین رهیافت آخر، رهیافت غالب در اسناد است. متأثر از رهیافت، منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند به همانندی طرح پیشنهادی با بافت تاریخی توصیه کرده اند و باقی اسناد قائل به هماهنگیِ طرح به کمک ارجاع به ویژگی های بافت تاریخی هستند که برخاسته از تفاوت در نگرش و رهیافت، در بیانیّه های تلاکسکالا و سن آنتونیو هماهنگی در معنای تبعیّت از سنّت های طراحی در معماری و شهر است. ولی سایر و اغلب اسناد، هماهنگی در معنای طرحی متأثر از ویژگی های بافت تاریخی و در صورت سازگاری، با بیانی معاصر به کار برده شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت در حالت کلّی، سه رویکرد طراحی در بافت تاریخی در اسناد سازمان های بین المللی مطرح شده است.
نگاهی نو به افزایش کیفیت پروژه های دولتی در ایران با استفاده از فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
41 - 56
حوزههای تخصصی:
اهداف: صنعت ساختمان یکی از بزرگترین صنایع جهان و از مهمترین ارکان اقتصادی یک کشور به شمار می رود. در طول تاریخ مشکلات موجود در این حوزه، جوامع بشری را به یافتن راه حل هایی نوین سوق داده است. از جمله مشکلات امروزین این حوزه می توان به هدر رفت مصالح و انرژی، هزینه های بسیار بالا و عدم تکمیل به موقع پروژه ها اشاره کرد که این مشکل به ویژه در پروژه های بزرگ دولتی به نحو بارزی مشهود است.
روش ها: از نظر روش شناختی، این پژوهش ماهیتی کیفی دارد که در آن با استفاده از روش کیفی استفاده می شود. نتایج اصلی پژوهش با بهره بردن از ابزار مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان، به ثمر رسیده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از فناوری ها و روش های نوین ساخت و ساز می تواند گامی موثر در ارتقای کیفیت محصول معماری بردارد. پژوهش حاضر با شناخت و استخراج کیفیت های کمیت پذیر در تولید محصول معماری، روشی برای ارتقاء صنعت ساختمان ارائه می دهد. بدین منظور تلفیق فناوری های نرم افزاری و سخت افزاری، برای صنعتی سازی و ساخت صنعتی، مورد تاکید قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، ادغام فناوری مدل سازی اطلاعات و پیش ساخته سازی، گامی موثر برای بهینه سازی پروژه های دولتی است. با کاهش زمان و کاهش هزینه های ساخت و ساز، موجبات افزایش رضایت کاربران و افزایش ایمنی فراهم آمده، و در نهایت، به بهبود کیفیت محصول معماری کمک شایانی می شود.
بررسی دلایل کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی ساختمان در کم رنگ شدن مفاهیم طراحی در معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
99 - 118
حوزههای تخصصی:
اهداف: بررسی و تحلیل قوانین طراحی با هدف رفع تناقضات و ایرادت، یکی از موضوعات پویا و حائز اهمیت پژوهشی در اکثر نقاط جهان است. تردیدی در لزوم وجود قوانین وجود ندارد، اما سوالی که مطرح است نحوه ی طراحی قوانین مذکور است، به گونه ای که منجر به افت کیفیت و تنش در فرایند پیچیده طراحی نشوند. هدف پژوهش ریشه یابی کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی با تمرکز بر مبحث چهارم، در کم رنگ شدن مفاهیم طراحانه در حوزه ساختمان است.
روش ها: پژوهش با رویکرد تحلیلی، مبتنی بر تحلیل محتوی و استدلال منطقی منابع کتابخانه ای انجام شده و چارچوب پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان تعیین شده است.
یافته ها: مقررات ملی از نوع تجویزی هستند که تعیین راه حل ها، عدم انعطاف پذیری و محوریت استانداردها، مهم ترین ویژگی این گونه از مقررات است. تقلیل مسائل حوزه ی طراحی، جایگزین کردن مهارت به جای شناخت، رفع مسئولیت طراحی از طریق تکیه به استانداردها، تعیین حداقل ها به عنوان اهداف و حذف انگیزه برای خلاقیت و نوآوری، دلایل اصلی کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی در حوزه طراحی و ساخت است.
نتیجه گیری: ساختار و محتوای مقررات تغییراتی در شیوه ها و کارهای طراحان ایجاد می کند. رویکرد تجویزی با ویژگی های خاص خود، برای تدوین مقررات حوزه ی طراحی معماری مناسب نیست و نیازمند مقرراتی هستیم که طراح را مجاب به تفکر در مسیرهای خاص نکند. محوریت استانداردها، مسائل حوزه طراحی را محدود کرده است و با تنزیل سطح طراحی در حد تکنسین ها، سبب کمرنگ شدن نقش طراحان مبتکر و مفاهیم طراحانه شده و بستر حضور غیرمتخصصان در حوزه طراحی را فراهم کرده است.
گزاره های پرتکرار در مفهوم دیالکتیک فضا در معماری
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «دیالکتیک فضا» در معماری به تضادها و تقابل هایی اشاره دارد که در فضاها وجود دارد. این تضادها می توانند شامل مواردی مانند روشنایی و تاریکی، فشردگی و فضایی بودن، جنبه های متقابل مثل داخلی و خارجی و... باشند. این مفهوم در معماری، بیشتر به طراحی فضاها و نحوه تأثیرگذاری آن ها بر رفتار و احساسات انسان ها می پردازد. یکی از مهم ترین گزاره های پرتکرار در مفهوم دیالکتیک فضا، تعادل میان تضادها است. در طراحی فضاها، تلاش برای ایجاد تعادل بین عناصر مختلفی مانند روشنایی و تاریکی، فضای باز و بسته، فضای داخلی و خارجی و... به عنوان یکی از اصول اساسی در نظر گرفته می شود. این تعادل می تواند به تعادل در روحیه و احساسات افراد کمک کند و فضا را برای استفاده بهینه از آنان فراهم کند. یکی دیگر از گزاره های مهم دیالکتیک فضا، تداخل و تعامل بین عناصر مختلف است. فضاها با ایجاد تداخل و تعامل بین مؤلفه های مختلف می توانند جذابیت بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، فضاها با تنوع و تعدد عوامل، بیشترین تأثیر را بر رفتار و احساسات افراد دارند و این تعامل ها می تواند به وجود آورنده جوانب جذاب و پویایی در فضاها باشد. یکی از دیگر گزاره های پرتکرار، پیوند با محیط است. فضاها باید قادر باشند با محیط اطراف خود پیوند برقرار کنند و ارتباط مثبتی با آن داشته باشند. این ارتباط می تواند از طریق استفاده از مناظر طبیعی، ارتباط با فضاهای مجاور یا حتی ادغام با فضاهای شهری انجام شود. با توجه به این گزاره های پرتکرار، طراحان معماری می توانند فضاهایی را ایجاد کنند که تأثیرگذاری بیشتری بر رفتار و احساسات ساکنان داشته باشند و فضاهایی دارای جذابیت و تنوع بیشتری باشند. این اصول به طراحان کمک می کند تا فضاهایی باکیفیت و مناسب برای زندگی و کار انسان ها ایجاد کنند.