مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ادراک بصری
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیمی که در مطالعات نظری معماری از آن بسیار سخن گفته شده، مفهوم «مرکز» است. در حوزه هنر و معماری، کریستیان نوربرگ شولتس، رودولف آرنهایم و کریستوفر الکساندر، مفهوم «مرکز» را مبنا و اساس نظریه پردازی های خویش قرار داده اند. با رجوع به سخنان نظریه پردازان در این باب، آشکار می شود که آن ها از منظرهای متفاوتی به این مفهوم واحد نگریسته اند؛ بنابراین، با جمع آوری و کنار هم گذاشتن آرای این نظریه پردازان، نه تنها این مفهوم آشکارتر نمی شود، بلکه بر ابهام آن افزوده می شود. این نوشتار در پی آن است که با تأمّل در آرای مختلف درباره مرکز و یافتن جایگاه هر سخن، این ابهام را تا حدی برطرف کند. برای رسیدن به این هدف، ابتدا وجوه مشترک مرکز از خلال سخنان پراکنده نظریه پردازان نمایان می شود. سپس با تأمل در آرای ایشان آشکار می گردد که با وجود اینکه همگی از واژه مرکز استفاده می کنند، گویا انواع (مراتب) گوناگونی از مرکز را مدّنظر دارند؛ لذا تلاش می شود مراتب مختلف مرکز با تعمّق در سخنان نظریه پردازان، استخراج، نام گذاری و شرح داده شود. با تحلیل مضمونی گفته های ایشان در نهایت، پنج مرتبه برای این مفهوم معرفی می شود که عبارت اند از: مرکز حقیقی، جوهری، معنایی، عملکردی و کالبدی (شامل مصنوع و طبیعی). مرکز حقیقی هستی غالباً موضوع بحث ادیان بوده است. هرچند کریستوفر الکساندر آن را در پدیده های طبیعی نیز آشکار می یابد. مرکز جوهری اشاره به لایه هایی درونی هر پدیده دارد که چیستی آن را معیّن می کند. ترکیب واژگانی «مرکز معنایی» را نوربرگ شولتس به کار برده است و مفهوم آن را نیز کریستوفر الکساندر به مثابه یکی از مراکز شرح داده است. هر دوی آن ها به مرکز معنایی در ساحت باطنی اش توجه کرده اند. کریستوفر الکساندر و رودولف آرنهایم عملکردهای یک پدیده را نیز در زمره مراکز تشکیل دهنده کلیت پدیده به شمار می آورند و مرکز عملکردی با رجوع به آثار ایشان تعریف می شود. مرکز کالبدی، تمرکزی در فضای عینی است. چنانچه این تمرکز در طبیعت بوجود آید، آن را مرکز طبیعی گویند و اگر تمرکزی در محیط مصنوع توسط انسان به وجود آید، آن را مرکز کالبدی مصنوع می نامند. مرکز مانند هر مفهوم دیگری در عالم، نظام معنایی ذومراتبی دارد؛ نظامی که سیری از ظاهر به باطن را طی می کند و تمام پیکره معماری را در بر می گیرد. اختلاف نظریه پردازان در تبیین مفهوم مرکز، به علت همین مراتب مختلف آن است؛ بنابراین می توان از اطوار مرکز سخن گفت.
Measurement of readings priority landscape of urban spaces from the standpoint of citizens (Case study: urban squares of the city of Hamadan) (سنجش اولویت های خوانش منظر فضاهای شهری از دیدگاه شهروندان ( نمونه موردی : میدان های شهری همدان ))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی منظر شهری نقش مهم و تأثیرگذاری در خوانش و ادراک فضاهای شهری دارد. ارتقاء عوامل بصری و ادراکی منظر فضاهای شهری زمانی می تواند تحقق یابد که اولویت سنجی مسایل شهری موجود، مبتنی بر نظریات شهروندان و استفاده کنندگان از فضاها باشد. از آنجا که نظرات و آرای مختلفی در سطح شهر و پیرامون مسایل منظر شهری و اولویت های آن وجود داشته و اتخاذ تصمیمات نیز باید همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف این پژوهش، اولویت سنجی و خوانش منظر میدان های شهری همدان از دیدگاه شهروندان و متخصصین با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) است. بر این اساس ابتدا معیارها و شاخص های منظر میادین شهری همدان با استفاده از مطالعات اسنادی– کتابخانه ای استخراج و سپس با توجه به اهداف و سؤال های تحقیق مدلANP تهیه شد. این مدل مبتنی بر منظر میادین شهری همدان شامل 3 خوشه (معیار/ گروه) و20 گزینه (نود/ زیرگروه)، با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد. نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مذکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تأمل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارایه است. از این رو با توجه به سؤالات این تحقیق : 1. اولویت بندی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر منظر میادین شهری همدان براساس دیدگاه شهروندان چگونه است؟2. اولویت شاخص های منظر شهری نسبت به معیارها براساس دیدگاه متخصصین چیست؟ تنها بخشی از یافته ها در مقاله آورده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بیشترین و بالاترین اولویت های منظر میادین شهری از دیدگاه شهروندان به ترتیب مربوط به شاخص «پوشش گیاهی و درختکاری» در خوشه کالبدی – فیزیکی ، «بناهای یادمانی و آرامگاهی» در خوشه هویتی - مکانی و «مقیاس و تناسبات فضا» در خوشه زیباشناختی کالبدی در میدان بوعلی سیناست. همچنین در میدان امام خمینی بالاترین اولویت ها مربوط به شاخص«نمای ساختمان ها» در خوشه کالبدی و فیزیکی، «ویژگی های تاریخی و فرهنگی مکان» در خوشه هویتی - مکانی و «تقارن بدنه ها» در خوشه زیباشناختی -کالبدی است. از دیدگاه متخصصین بالاترین اولویت های منظر شهری نسبت به معیارها مربوط به شاخص «نماهای ساختمان» در خوشه کالبدی – فیزیکی ، «بناهای یادمانی و آرامگاهی » در خوشه هویتی– مکانی و « نمادها و نشانه ها» در خوشه زیباشناختی کالبدی است.
مقایسه ی انتقادی آرای ولفگنگ اسمیت و ملاصدرا درباره ی علم به خارج (با تأکید بر ابصار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در فلسفه، چگونگی علم به اشیاء خارجی مخصوصاً ادراک بصری است. ولفگنگ اسمیت، ریاضی دان، فیزیک دان، فیلسوف علم و متافیزیک دان آمریکایی هم نوا با فیلسوف شهیر اسلامی، شیخ اشراق، پس از سعی در نقد ثنویت دکارتی و اثبات عالم خارج، ادراک بصری را اتحاد و اضافه ی نفس با اشیاء خارجی می داند. ملاصدرا نیز با پذیرش عالم خارج در فلسفه ی خویش، ضمن نقد نظرات عالمان و فیلسوفان دیگر، معتقد است ادراک بصری با انشاء صورتی مثالی در عالم مثال متصل نفس روی می دهد. نگارنده ضمن تبیین برخی نظرات این دو شخصیت در باب عالم خارج، استدلال های اسمیت و ملاصدرا برای اثبات عالم خارج را نپذیرفته است. در باب ادراک بصری نیز نقد ملاصدرا بر شیخ اشراق همان نقد نظر اسمیت است. نگارنده ضمن نقد این نقدها، خود به نقد نظر اسمیت و شیخ اشراق پرداخته و نظر ملاصدرا را برفرض پذیرش تجرد نفس و لزوم تجرد معلوم پذیرفته است. در پایان، وجود جهان خارج و لزوم ثنویت میان ذهن و عین اثبات شده است.
تأثیر پیچیدگی تصاویر معماری و پیشینه ذهنی مخاطب بر تولید زمان و میانگین ضربان قلب افراد: مطالعه برروی دانشجویان معماری و غیرمعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
123 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف : در پژوهش حاضر متغیرهای مستقل، چهار تصویر معماری به صورت دو زوج ساده_یچیده و اسلامی_غیراسلامی در نظر گرفته شد تا تأثیر دو عامل پیچیدگی تصاویر معماری و پیشینه ذهنی مخاطب بر زمان ادراک شده و ضربان قلب بررسی شود. همچنین اثر تعاملی دو عامل بر زمان تولیدشده و میانگین ضربان افراد بررسی شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی بوده و جامعه مورد مطالعه را تمام دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه هنر اسلامی تبریز در نیمسال اول و دوم سال تحصیلی 95-96 تشکیل می دادند که در نهایت، نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه یکصد نفره از کل جامعه ذکر شده بود که به روش در دسترس انتخاب شده، در دو آزمون مجزا شرکت داده شدند. یافته ها: یافته ها نشان می دهند که عامل پیچیدگی تصاویر هم بر زمان تولید شده افراد و هم بر میانگین ضربان قلب آنها تأثیر دارد. در حالی که تأثیر پیشینه دهنی مخاطب از تصاویر اسلامی و غیراسلامی فقط بر میانگین ضربان افراد تأثیر معناداری دارد.. نتیجه گیری: یافته ها در بسیاری از زمینه ها، مطابق و قابل مقایسه با یافته های پژوهش های قبلی است و ضرورت وارد شدن موضوعات "اکولوژیک" و نزدیک تر به محیط واقعی را به حوزه ادبیات پژوهشی ادراک زمان نشان می دهد.
تبیین مؤلفه های مؤثر بر ادراک بصری در تفرجگاه های کوهستانی (مطالعه موردی: محور کلکچال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
40 - 53
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نوع و نحوه ارتباط ابعاد مختلف ادراک بصری منظر مسیرهای کوهستانی، با میزان رضایتمندی و تمایلات مردم به حضور در محیط تفرجگاه های کوهستانی انجام گرفته است. در این راستا، محور کلکچال به عنوان یک محور با سطح کنشگری بالا و فعالیت های متنوع انتخاب شده است. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی و از نوع تحلیلی-توصیفی است. بدین منظور، برای تحلیل عوامل مؤثر بر ادراک بصری تفرجگاه های کوهستانی در چهار بُعد شناختی، احساسی، تفسیری و ارزش گذاری بررسی و ویژگی های منظر و توان و محدودیت های منطقه طی پیمایش مسیر و به صورت فیزیکی و کالبدی برداشت، و با سایر اطلاعات محیطی تلفیق و ارزیابی شد. همچنین با استفاده از پرسشنامه، میزان رضایتمندی مردم در هر سکانس براساس مؤلفه های مذکور ارزیابی شده است. نتایج این پژوهش نشان داد ارتقای کمی و کیفی فضاهای تفرجگاهی کوهستانی باعث افزایش میزان جذب شهروندان و ارتقای سلامت روحی و جسمی آنها می شود. از راهکارهای بررسی شده می توان: پیروی از شیب طبیعی زمین و بکر نگه داشتن قسمتی از سایت، کاشت گیاهان به صورت توده ای برای کاهش سرعت باد، کاشت درختان به صورت خطی در امتداد یک محور به منظور خوانایی و رعایت سلسله مراتب کاشت با توجه به گیاهان موجود در سایت را برشمرد. بررسی نمونه موردی محور کلکچال نشان داد سکانس های دو و هشت که بیشترین امتیاز را از لحاظ کیفیت ادراک بصری و رضایتمندی کسب کرده اند، پتانسیل بالاتری جهت تبدیل به مکانی با فعالیت های چندمنظوره برای همه اقشار جامعه و همه سنین دارند. در بُعد احساسی، مؤلفه های تنوع فضایی، تراکم پوشش گیاهی و تمیزی فضا بیشترین نقش را در ادراک محیط کوهستان دارند. در بُعد تفسیری، مؤلفه خوانایی فضا همبستگی مثبتی با کیفیت محیط و رضایتمندی دارد. در بُعد شناختی، میزان تنوع رنگی و میزان محصوریت فضا رابطه معناداری با ارتقای کیفیت محیط و رضایتمندی مردم دارد اما بر کیفیت ادراک فضایی تأثیرگذاری کمی دارد. در بُعد ارزش گذاری، میزان حضورپذیری مردم ارتباط مستقیمی با کیفیت مؤلفه های سه بُعد شناختی، احساسی و تفسیری دارد که در این میان رابطه آن با مؤلفه های احساسی و تفسیری، بیشتر از مؤلفه های بُعد شناختی است.
واکاوی شاخص ها و الگوهای ذهنی غالب متخصصان در ادراک بصری مردم از سیمای محیط روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
422 - 439
حوزه های تخصصی:
سیمای محیط به عنوان بخشی از منظر روستایی، تعریف کننده شخصیت عملکردی فضاها است که در ادراک بصری افراد از محیط روستایی نقش موثری دارد. همانطور که در فرآیند شکل گیری منظر، محیط داخلی زندگی انسان بایستی از کیفیت لازم برخوردار باشد محیط بیرونی آن نیز می بایست معیارهای لازم بصری را داشته باشد. لذا به منظور بهبود سیمای روستایی، شناسایی معیارهای مؤثر بر ادارک بصری مردم از محیط روستایی هدف انجام این پژوهش است. این پژوهش دارای روش آمیخته (کمی-کیفی) است که بر حسب هدف بنیادی، به لحاظ ماهیت پژوهش اکتشافی و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه 21 متخصص در حوزه معماری، شهرسازی و روستایی است که از طریق پرسشنامه حاصل از تحلیل محتوای اسنادی و پیمایش دلفی به صورت غیرتصادفی شبکه ای مورد پرسشگری قرار گرفتند. شاخص های استخراجی مراحل دلفی، با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق تحلیل عامل کیو و محاسبه میانگین وزنی و انحراف معیار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد چهار الگوی ذهنی غالب برای متخصصین به ترتیب اولویت شامل: زیبایی منظره، انسجام ساختاری، وضوح پذیری و خوانش محیط است که بیشترین درصد واریانس تبیین شده، مربوط به عامل زیبایی منظره با 568/35 % بوده که حاکی از اهمیت و ارجعیت این عامل دارد. از میان شاخص های مطرح شده در این الگوهای ذهنی نیز، به ترتیب شاخص های نشانه (619/7)، چشم انداز (476/7) و فرم (381/7) بیشترین میانگین وزنی و بیشترین تأثیر را از دیدگاه جامعه متخصصین در ادراک بصری مردم از سیمای محیط روستا دارد.
تحلیل ادراک و آسایش بصری در بناهای مسکونی در ارتباط با نور روز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله زمینه های تحقیقاتی در حال ظهور را در ارتباط بین طراحی نور روز و حوزه های اساسی تر مربوط به تعاملات انسانی با محیط خود و در نتیجه ارتباطات بین رشته های مختلف که در اطراف دیدگاه انسان محور متمرکز شده است، مورد بحث قرار می دهد. مسیرهای مختلف پژوهشی، مانند اثرات بصری و غیر بصری نور و همچنین ویژگی های ادراکی نور روز، مورد بررسی قرار می گیرد. نور روز به عنوان یک موضوع پژوهشی، خود را در ارتباط بین عوامل روان شناختی و فیزیکی و محیطی قرار می دهد و مسائل مربوط به طراحی معماری و مهندسی ساختمان، و نیز فیزیولوژی و رفتار انسان را در بر می گیرد. در حالی که نور روز تأثیر زیادی بر سلامت و رفاه انسان دارد با کیفیت درک شده یک فضا، که طبیعتی بسیار پویا و متغیر دارد و براساس ترکیبی از پیش بینی (دوره خورشید) و الگوهای تصادفی (تغییرات اقلیمی) است، مرتبط می باشد و این باعث می شود که به جنبه های چالش برانگیز و ضروری از چگونگی ادراک یک فضا، توجه بیشتری شود. در این پژوهش تلاش شد تا درکی عینی از عوامل موثر بر مفهوم ادراک بصری نور و تاثیرات مطلوب و نامطلوب ناشی از آن، تابش، میزان توزیع، انعکاس نور، چگونگی اثرات متفاوت سطوح روشنایی و همچنین مناظر مختلف خارج از پنجره که بر ادراک و آسایش بصری انسان دخیل هستند، مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان داد که می توان اساس طراحی در مقوله رسیدن به آسایش بصری را در سه حیطه آسایش روانی، سلامت فتوبیولوژیکی و لذت ادارکی به هم پیوند داد.
تحلیل نشانه شناسی تایپوگرافی متحرک در یادگیری دیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تایپوگرافی متحرک» یا «فن بیان با متن متحرک» یکی از شاخه های ارتباط تصویری است که با ادغام کردن متن و حرکت، ویژگی های شخصیتی و احساسی و معنایی متن را انتقال می دهد و در نهایت توجه بیننده را با هدفی خاص دست کاری می کند. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگویی ساختارمند، با رویکرد نشانه شناسانه به تایپوگرافی متحرک در نظام یادگیری دیداری می پردازد و به روش توصیفی - تحلیلی، داده ها را با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری و تحلیل می کند. این مقاله با دسته بندی خصوصیات تایپوگرافی حرکتی در قالب های گوناگون و نیز با بررسی راهکارهای ایجاد محتوای متحرک در یادگیری دیداری2، به پرسش: «تایپوگرافی متحرک با چه کیفیاتی حافظه بصری را در یادگیری دیداری ارتقاء می دهد؟» می پردازد. در راستای پاسخ به این پرسش، با مطالعه پیشینه های پژوهشی در ارتباط با «حرکت و بیان و معناپردازی مبتنی بر ادراک و تفکر بصری» که در مقالات و کتاب های نویسندگان ایرانی و خارجی نگاشته شده است، به این نتیجه خواهد رسید که تایپوگرافی متحرک با حضور پتانسیل های زمانی، فضایی، حرکتی و نیز نشانه های بیانی مبتنی بر مدل های ذهنی معنادار در ایجاد محتوای یادگیری متحرک، می تواند در درک بهتر و ارتباط با موضوع مؤثر باشد.
شناسایی میزان تاثیر مؤلفه های کالبدی بر ادراک بصری در محورهای شهری (مورد مطالعه: مسیر حدفاصل دروازه قرآن تا پل علی بن حمزه(ع) شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال پنجم زمستان ۱۳۹۹شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
121 - 133
حوزه های تخصصی:
خیابان حافظ شیراز به عنوان محور متصل کننده دروازه قرآن به دروازه اصفهان با مداخلات دهه های اخیر انسجام بصری خود را از دست داده است. لذا جایگاه آن در تصویر ذهنی و ساختار ادراکی شهروندان نیازمند بررسی است. هدف این پژوهش شناسایی میزان تأثیر هر یک از مؤلفه های کالبدی مؤثر بر ادراک بصری از دید شهروندان و بررسی رابطه بین آنها است. روش پژوهش مورد استفاده روش «پیمایشی و همبستگی» بوده و به کمک مطالعات میدانی مانند عکس برداری، تهیه نقشه و یادداشت برداری و نیز پرسشنامه و مطالعات اسنادی داده های مورد نیاز جمع آوری گردیده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و از شیوه نمونه گیری در دسترس به منظور تکمیل پرسشنامه استفاده گردیده است. همچنین از آزمون رگرسیون چندمتغیره به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه «خوانایی» دارای بیشترین تأثیر بر ادراک بصری شهروندان بوده و در اولویت های بعدی مؤلفه های «وضوح» و «مقیاس انسانی» قرار دارند. از سوی دیگر «وجود تنوع در محیط» بر ادراک بصری این خیابان دارای کمترین تأثیر بر ادراک بصری بوده است. در نهایت نیز راه کارهایی جهت ارتقاء ادراک بصری ناظران ارائه گردید. تا علاوه بر تشکیل تصاویر ِ ذهنی قوی تری از شهر، عملکرد فضاهای موجود شهری نیز بهبود یابند.
بررسی نقش مؤلفه های بصری فرم بر ادراک و تاثیر آن بر ایجاد انگیزش در افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
99 - 108
حوزه های تخصصی:
ادراک متفاوت از محرک های مشابه می توان نتیجه ی در آمیختن عوامل متعددی باشد.در ادراک یک بنای معماری عناصر تشکیل دهنده ی فرم بنا در زمره ی عوامل محیطی تاثیرگذار است به گونه ای که میتوان تاثیر این عناصر بر کاربران را پیش بینی و سبب افزایش ویا کاهش کاربران یک بنا شد.در این پژوهش عوامل موثر بر ادراک بصری افراد نسبت به کاربرد فرم در طراحی معماری امروز با تکیه بر نظرات آرنهایم، اداندیس و گروتر دسته بندی شده و محرک های بصری فرمی با توجه به نظرات دونیس اداندیس در چهار جدول باعناوین تنش،ویژگی های کالبدی،وزن و پویایی آورده که زیرمجموعه ی هر یک از عوامل شناسایی و به روش ahp توسط بیست خبره در زمینه ی طراحی معماری مقایسه گردید که ویژگی های کالبدی نسبت به دیگر عوامل مهم تر تشخیص داده شد و عواملی چون پویایی تنش و وزن در جایگاه بعدی اهمیت قرار گرفتند.
تبیین فرایند ادراک بصری در نگارگری با رویکرد به نظریه روان شناسی گشتالت (مطالعه موردی: سه نگاره از مکتب هرات شاهنامه بایسنقری)
منبع:
فردوس هنر سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
62 - 87
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: گشتالت یک نظریه روان شناسی است که چگونگی ادراک بصری توسط مغز انسان را توضیح می دهد. در حقیقت ذهن در نگاه نخست به جای درک جزءبه جزء یک تصویر در صدد است که یک کلیت از آن ارائه دهد. قوانین پراگنانس از اصول گشتالت و ادراک دیداری است که یکی از بهترین شیوه های مطالعاتی برای پژوهش حوزه کتاب آرایی است. قانون پراگنانس از هشت اصل برخوردار است که می توان از آن در هنر نگارگری بهره برد. هنر نگارگری یکی از بهترین تصویرگری-هایی است که قابلیتهای بصری و روان شناختی هوشمندی را می توان مورد بررسی قرار داد. هدف مقاله: پژوهش پیش رو ضمن معرفی قابلیتهای روان شناسی گشتالت در تحلیل عناصر تصویری، به بررسی سه نگاره منتخب از نگارگری مکتب هرات از شاهنامه بایسنقری پرداخته و سپس چگونگی ادراک و شناخت الگوهای بصری در اجزاء نگاره ها را با بهره گیری از قوانین گشتالت مورد تشریح قرار می دهد. روش پژوهش/سؤالات پژوهش: شیوه مطالعاتی پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی بوده و اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است. این پژوهش در جهت پاسخ به دو سؤال اساسی انجام یافته است: قوانین و اصول ادراک بصری روان شناسان گشتالت، تا چه میزان در تحلیل عناصر بصری موجود در نگاره های منتخب می تواند کاربرد داشته باشد؟ عملکرد قوانین پراگنانس در نگاره های منتخب از مکتب هرات چگونه است؟ نتیجه گیری: استنتاج پژوهش حاضر از نظریه گشتالت بیان می کند که این نگره، درباره ادراک دیداری، معنای الگوی بصری و چگونگی عمل ارگانیسم انسان در دیدن و سازماندهی بصری، نتایج ارزنده ای ارائه کرده است که باعث دریافت دقیق ویژگی-های شناختی در ساختار فرمی نگاره ها می گردد.
ارتقاء ارزش های بصری در کریدورهای دید شهری با QSAM. نمونه موردی: میدان انقلاب زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۳
69 - 86
حوزه های تخصصی:
عرصه ی عمومی باید شرایطی را برای گروه های مختلف اجتماعی فراهم کند تا علاوه بر رابطه های با واسطه، به طور بی واسطه نیز با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. . محورهای دید شهرها نمونه ای از یک عرصه عمومی هستند که ارتباط بصری بین چشم اندازهای مطلوب شهری یا عناصر شاخص شهری را از طریق یک محور حرکتی یا کانال بصری برقرار می سازند. کیفیت ارزش های بصری محورهای حرکتی بین نقاط شاخص شهری می تواند نقش مهمی در میزان کیفیت اینگونه فضاهای شهری و همچنین خوانایی محیط داشته باشد. بنابراین در راستای ارتقای کیفیات بصری محیط های شهری می بایستی معیارها و شاخص های مورد اهمیت را شناسایی کرده و در ادامه در راستای تقویت آنها نقاط ضعف را از طریق سنجش کمی کیفیت به صورت تحلیل های فضایی- مکانی در محدوده مورد مطالعه نشان داد. پژوهش های صورت گرفته نشان می دهد عوامل اصلی کیفیت ارزش های بصری در کریدورهای دید شهری عوامل خوانایی، زیبایی محیطی و جداره ها، تداوم و توالی حرکت، پیوستگی جداره ها، فضای سبز طبیعی، عناصر کیفی نظام بصری و عناصر منظر شهری محسوب می شوند. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است. از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و همچنین از روش تحقیق موردی و شیوه تحقیق مشاهده در بستر مطالعات میدانی وپرسشنامه از نظر شهروندان در میدان انقلاب زنجان و 4 محور و کریدور دید منتهی به آن بهره گرفته است. در پژوهش حاضر براساس یافته های صورت گرفته، جهت سنجش کمی کیفیت ارزش های بصری در کریدورهای دید شهری در قالب 7 عامل و 27 شاخص کیفی و 41 سنجه کمی طبقه بندی و از طریق روش ANP مورد ارزشگذاری و در نهایت به کمک Spatial Analysis در محیط ARCMAP مورد تحلیل و مدلسازی فضایی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که کیفیت ارزشهای بصری در محورهای اتصالی به میدان انقلاب زنجان به ترتیب کریدور شهری C (خیابان سعدی) با وزن میانگین (0.2843)، کریدور A ( خیابان فدائیان اسلام) با وزن میانگین (0.2747)، کریدور D (خیابان انقلاب) با وزن میانگین (0.2740) و در رتبه آخر کریدورB (خیابان امام خمینی) با وزن میانگین (0.2125) برآورد شده است.
مقایسه ویژگی های بصری در اپلیکیشن های ایرانی و غیرایرانی بر اساس ادراک بصری کودکان ۶ و ۷ سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
16 - 31
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تکنولوژی در زمینه های مختلف به ویژه آموزش در زندگی انسان بسیار اهمیت دارد. در چند سال اخیر، به علت رشد تکنولوژی و قابلیت های موجود در رسانه های دیجیتال، فضای مجازی به رسانه ای پرکاربرد در بین کودکان تبدیل شده است؛ توجه طراحان این حوزه به انتخاب عناصر بصری متناسب با ویژگی های جسمی و ادراکی کودکان و ایجاد تفکیک در طراحی کودکان و بزرگسالان، موجب می شود که فشار بصری ناشی از طراحی نامناسب برای کودکان کاهش یابد و میزان دریافت و درک کودکان و همچنین سطح تعامل ایشان با رسانه جدید تقویت شود. پرسش اصلی این پژوهش آن است که، ویژگی های بصری متناسب با ادراک بصری در طراحی اپلیکیشن های آموزشی برای کودکان ۶ و ۷ سال کدامند؟ هدف: شناخت عناصر بصری متناسب با ادراک کودکان در طراحی اپلیکیشن های آموزشی برای کودکان ۶ و ۷ سال هدف این پژوهش است. روش پژوهش: روش غالب در روند این پژوهش، ترکیبی-تحلیلی است. عناصر بصری متناسب با ادراک کودکان ۶ و ۷ سال با جست وجوی آنلاین و مطالعات کتابخانه ای استخراج شده است. این عناصر به عنوان شاخص های اصلی در ۸۰ اپلیکیشن ایرانی و غیرایرانی جست وجو و استخراج شد. عناصر متناسب با ادراک بصری کودکان با توجه به کاربردشان در اپلیکیشن های مورد مطالعه معرفی شده است. یافته ها: با بررسی های انجام شده می توان گفت عناصر بصری به کار گرفته شده در اپلیکیشن های مورد بررسی متناسب با ادراک بصری کودکان هستند. کیفیات بصری در راستای ایجاد آرامش و آمادگی ذهنی برای درک مفاهیم آموزشی به کار گرفته شده اند. در ترکیب بندی ها از ایجاد تنش بصری جلوگیری شده که با شاخص های ادراکی کودکان منطبق است.
واکاوی شاخصه های خوانش لوگو به مثابه ی پیرامتن در ادراک بصری خطوط هوایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
361 - 376
حوزه های تخصصی:
پیرامتن ها عوامل تأثیرگذار و سازنده بیرون از متن هستند که مخاطب را به دنیای درون متن دعوت می کنند، او را با زوایای پنهان متن و شرایط خلق متن آشنا می سازند و منجر به خلق و شکل گیری معنای متن می گردند. لوگوها به مثابه پیرامتن آستانگی نخستین رابط میان مخاطب و ادراک بصری برند هستند که به خوانش صحیح مخاطب از برند کمک می کنند. اهمیت این پیرامتن ها از آن روست که با تحلیل و کشف معانی نهفته در آنها می توان به درک بهتری از برند دست یافت. به همین دلیل داشتن یک لوگو برای کسب وکار یک ضرورت به حساب می آید؛ چراکه یک لوگوی خوب با ارسال پیام صحیح و ایجاد اعتماد، متمایزشدن از رقبا و حفظ مشتریان وفادار، به روند رشد کسب و کار و جذب مشتریان کمک شایانی خواهد کرد. پس از انجام روش تحقیق ترکیبی و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری، نتایج این پژوهش نشان می دهد که شاخص های کیفی سادگی، هارمونی رنگی، ماندگاری ذهنی، تمایز، هماهنگی پیرامتن با متن، گویایی و صراحت، تعادل بصری، پویایی، کاربردی بودن و هویت فرهنگی به عنوان شاخص های خوانش لوگو معرفی شدند که بر ارتقاء ادراک بصری برند اثرگذار هستند و در رابطه با شش خط هوایی در داخل ایران مورد تحلیل قرار گرفتند. نهایتاً مشخص شد که خوانش لوگو در جایگاه پیرامتن از طریق ویژگی های خود که ده شاخص ذکر شده هستند، به طور مستقیم ادراک برند بصری را به عنوان متن اصلی و متغیری وابسته با ابعاد باور پذیری، قابلیت اعتماد، اصالت، منحصر به فرد بودن، قابل دریافت بودن و جذابیت بصری، تحت تأثیر قرار می دهد. اهداف پژوهش 1. شناسایی شاخص های اثرگذار خوانش لوگو در ادراک بصری برندهای خطوط هوایی ایران. 2. ارتقاء کیفیت بصری برندهای خطوط هوایی از طریق دستیابی به شاخص های خوانش لوگو به عنوان پیرامتن. سؤالات پژوهش 1. خوانش لوگو به عنوان پیرامتن چگونه ادراک بصری برند را تحت تأثیر قرار می دهد؟ 2. چه شاخصه هایی در خوانش لوگوهای خطوط هوایی ایران، آن را به یک پیرامتن اثرگذار برای این برندها تبدیل کرده است؟
مطالعۀ تطبیقی آراء مرلوپونتی و آرنهایم در حیطه ادراک بصری و تبیین رهیافت آن در آموزش هنر (با رویکرد پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
254 - 268
حوزه های تخصصی:
ادراک بصری نقش بسزایی در دستیابی ما به سطح بالایی از شناخت، ایفا می کند و ارتقای آن می تواند بیشترین تأثیر را برروی کیفیت تجارب زیباشناختی ما داشته باشد. براین اساس فهم ماهیت و سازوکار آن درجهت غِنای بیشتر، از الزامات حوزه آموزش هنر می باشد؛ بسیاری از تلاش ها برای فهم چیستی ادراک و پدیده های آن، حاصل اندیشه های پدیدارشناسان و روان شناسان گشتالت بوده است و موریس مرلوپونتی و رودلف آرنهایم، دو فیلسوف و نظریه پرداز برجسته در این حوزه اند که عمده آراء آنها تحت تأثیر این مکتب و با رویکرد پدیدارشناختی صورت گرفته است؛ نوشتار حاضر سعی دارد با تطبیق آراء این دو فیلسوف به شناخت گسترده تری از ماهیت ادراک دست یابد و رهیافت آن را در حوزه آموزش هنر واکاوی نماید. این پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی، به شیوه تحلیلی-تطبیقی و با بهره گیری از اسناد معتبر و منابع کتابخانه ای نگاشته شده است؛ یافته های این نوشتار نشان می دهد مرلوپونتی و آرنهایم در اندیشه ای یکسان بر این باورند که در ادراک بصری، جوهر عالم درون و بیرون، برخلاف آموزه های دوآلیستی دکارتی، در هیأت بازی میان نیروهای مختلف به شکل یک گشتالت در می آید و از خلال همین درهم تنیدگی ارگانیسم با جهان مُدرک است که می توان به درک امر واقعی رسید؛ همچنین با اتکا به این هیأت کلی می توان به معانی و مفاهیمی دست یافت که در دیدن و هنرهای دیداری وجود دارد و ابزار ارتباطی هنرمند به شمار می آید. بنابراین لازمه آفرینش و درک اثر هنری، توانایی ذهنی در درک همین ساختارهای یکپارچه و معنادار می باشد و این ضرورت فهم عالی پدیده های بصری را در تربیت هنری دوچندان می کند.
تأثیر الگوهای بازشناسی اشیاء در فرآیند ادراک بصری بر روی طراحی انسان محور (از منظر روان شناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که حقایق و روابط الگوهای بازشناسی اشیاء را که در فرایند بنیادین برای درک بصری نقش ایفا می کنند جست وجو نماید و این الگوها را در منابع متفاوت علوم شناختی، به صورت خاص روان شناسی شناختی، بررسی کند. از همین رو مقاله حاضر سعی دارد تا بفهمد آیا این روابط تأثیری در طراحی انسان محور دارد؟ و اگر تأثیری دارد چه دستاوردی می تواند در این حوزه برای طراحان داشته باشد؟ این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است و از نظر روش، کیفی است. پژوهش، با استناد به نظریات مطرح شده در حوزه روان شانسی شناخت تلاش می کند تأثیر شناخت ادراک بصری بر طراحی انسان محور را جستجو نماید. این پژوهش بر اساس مطالعات ضمنی و بر پایه مستندات و نظریات متفاوت در حوزه روان شناسی شناخت، ده پیشنهاد نهایی را برای طراحان ارائه می دهد تا طراحان بتوانند بیش ازپیش طراحی خود را متناسب با توانایی های شناختی انسان انجام دهند. این ده پیشنهاد اثبات کننده ی دو مطلب اساسی است. اول آنکه نشان می دهد، دانش علوم شناختی می تواند به طراحان کمک کند تا طراحی خود را متناسب با محدودیت های ذهنی انسان انجام دهند. دوم، می توان از این نظریات دستاوردهایی استخراج کرد که با توجه به این دستاوردها به قوانینی کلی برای طراحی رسید. در نهایت این پژوهش به این می پردازد که شناخت الگوهای بازشناسی و در نظر گرفتن آن در طراحی، باعث ایجاد یکپارچگی بیشتر در ادراک طرح، درک سریع تر کاربر از روابط بصری و در نظرگرفتن ساختار کلی برای ایجاد تمایز بین شکل ها می شود.
بررسی قابلیت آموزشی فناوری واقعیت مجازی برمبنای ارزیابی مؤلفه های ادراک بصری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
۱۹۹-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
به علت گسترش روزافزون استفاده از فناوری واقعیت مجازی در حوزه های مختلف و به خصوص آموزش، بررسی ادراک مخاطب از طریق این فناوری و قابلیت های آموزشی آن ضرورت دارد. لذا، هدف این پژوهش بررسی قابلیت های آموزشی سیستم واقعیت مجازی از طریق مقایسه تطبیقی ادراک محیط به دو صورت مستقیم و با استفاده از فنّاوری واقعیت مجازی بر مبنای ارزیابی روابط غیرخطی مؤلفه های ادراک بصری در فرآیند ادراک می باشد. روش تحقیق در این مقاله به صورت تجربی-پیمایشی می باشد؛ به طوری که مخاطبان به دو صورت مستقیم و با استفاده از عینک های واقعیت مجازی در زمان مشخص، فضا را مورد تماشا قرار داده و سپس مورد پیمایش قرارگرفته اند. جامعه آماری این پژوهش با توجه به تخصصی بودن مؤلفه های ادراک بصری، از بین دانشجویان رشته معماری انتخاب شده است. پایایی پرسشنامه بر اساس تکنیک آلفای کرونباخ و روایی محتوایی بر اساس نظر متخصصین مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های پیمایش در چهار بخش کفایت نمونه، تحلیل عامل R، همبستگی و رگرسیون، می توان نتیجه گیری کرد که مؤلفه های ادراک بصری، در پنج عامل احتمالی شناسایی و در این میان سه عامل به صورت قطعی تبیین شده است. در سطح عامل اول، ادراک بصری شامل مؤلفه هایی می باشد که توسط آن ها، درک پیچیدگی های محیط و در سطح عامل دوم، ادراک بصری شامل مؤلفه هایی می باشد که توسط آن ها، درک معنای محیط و در سطح عامل سوم، ادراک بصری شامل مؤلفه هایی می باشد که توسط آن ها، درک بینایی برای مخاطب میسر می شود.
تصویر، ایماژ (پی انگاره) و ادراک بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرسازی دارای ویژگی بصری و ساده ترین راه انگاشتن است که فرایند دیداری نمودن تصورات را به کار میبندد. ایماژ همچون رسانه ای است که تأثیر و فرایند بازنمایی توانش های عاطفی را بر الگوهای دیداری و فرهنگی تصویرپردازی می کند؛ شاید بهترین و کوتاه ترین تعریف برای ایماژ جهان نگری تصویری و ذهنی است. در این مقاله آنجا که مقصود از ایماژ چیزی فراتر از تصویر محض است، برابرنهاده ی «پی انگاره» انتخاب شده است. براساس داده های تجربی کنش ما در تصور مشابه کنش ما در دیدن چیزها، شامل تصاویر است؛ اما، پرسش این است که، کدام وجه از پی انگاره در تفسیر ناظران در طول تاریخ تغییر می کند و توسط رسانه های خود انتقال می یابد؟ و چه نسبتی میان پی انگاره دریافت شده و حقیقت وجود دارد؟ این مقاله با طرح پژوهشی معناشناختی با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی درباره ی محتوای دیداری مرتبط با تصویر و با شرح بسیاری از واقعیت های برجسته و کلی در کنش های هنری درباره ی بازنمودهای تصویری در پی پاسخ به پرسش های فوق است؛ تحلیل نتایج نشان می دهد که طبیعت بصری محتوای پی انگاره ها از کیفیتی پویا برخوردار است و این کیفیت، ماهیت ذهن ما را آشکار می کند، هم چنانکه چهارچوب و عینیت اثر حاکی از مضمون پویا است که هریک از شیوه های نگریستن متفاوت به جهان است.
نگاه در نقاشی از منظر پدیدارشناسی مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
33 - 38
حوزه های تخصصی:
نگاه، مجرای رویارویی هنرمند نقاش و نیز مخاطب اثر نقاشی با آن است. این مواجهه، نوعی تجربه ی انسانی است که از منظر هنرمند نقاش به هنگام خلق اثر، همچنین از ورای مخاطب در زمان نگریستن به نقاشی قابل بررسی است. سؤال اصلی در این پژوهش، این گونه مطرح شده است که نسبت نگاه با تجربه ی زیسته ی هنرمند نقاش، نیز درگیری آن با بدن زیسته ی مخاطب و خالق اثر در ادراک نقاشی چگونه است؟ بر همین اساس ماهیت آن، به عنوان نوعی از تجربه ی زیسته که رخدادش منتج به ادراک بصری و به طور خاص دریافت اثر نقاشی است، مطرح گردیده است و در باب بدن زیسته نیز، نگاه به عنوان جزء ساکن در آن، مورد تحلیل و تأمل قرار گرفته است. در نهایت با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی، به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و بر اساس شواهد موجود در آراء و نظریات فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی، موریس مرلوپونتی، وجود ارتباط نزدیک بین تجربه ی زیسته ی هنرمند نقاش و نگاه او نتیجه گیری شده است. بر اساس یافته های این پژوهش باید گفت، نگاه، نوعی از تجربه ی زیسته بوده است و به هنگام مواجهه ی مخاطب با اثر نقاشی، بدن زیسته ی او را درگیر می سازد؛ لذا به عنوان جزئی از آن، در بدن زیسته سکنا خواهد داشت.
تبیین مؤلفه های ادراک بصری در ساختار فضایی بازار سنتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
بازارها به عنوان یکی از فضاهای شاخص شهری همواره نقش بسزایی در شکل گیری شهرها داشته اند، لذا برای شناخت ادراکات بصری در محیط بازارهای سنتی ایران، اصول و ضوابط نهفته در معماری آن را باید شناسایی کرد. در این راستا، بازار سنتی تهران به عنوان نمونه موردی و نیز یکی از بافت های تاریخی و قدیمی تهران انتخاب شد. در این تحقیق بر اساس شیوه ترکیبی و با رویکرد اکتشافی، اطلاعات مربوط به شاخص های محیطی و کالبدی ساختار فضایی برای بررسی مؤلفه های مؤثر بر ادراک بصری بازار سنتی تهران، جمع آوری و در مرحله بعد برای ارزیابی ادارکات بصری افراد، پرسشنامه به صورت چک لیستی برای فضاهای شاخص بازار تهیه گردید که هر سؤال پرسشنامه، یک مؤلفه را پوشش می دهد. جامعه آماری تحقیق، شامل120 نفر از کسبه، خریداران یا رهگذرانی که تمایل به مشارکت و سطح بالای عملکرد ادراکی و شناختی هستند که براساس احساسشان این مؤلفه ها را علامت گذاری کردند و سپس با استفاده از آزمون های کولموگروف، آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون کروسکال والیس و یو من ویتنی، داده های مرحله کیفی توسط نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحلیل ها نشان می دهد در بازارهای سنتی، حس بینایی باعث ایجاد ارتباط دوگانه مابین ساختار و عناصر فضایی و ادراک افراد می گردد و عواملی همچون مدت فعالیت کسبه و جنسیت و میزان تحصیلات افراد شرکت کننده در تحقیق، تأثیر مثبت و معناداری بر ادراکات بینایی افراد می گذارد و مابین فضاهای شاخصِ بررسی شده در بازار تهران، در مسجد امام بیشترین میزان ادراکات بینایی و در سرا امیر کمترین میزان را دارد.