مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تربیت دینی
حوزه های تخصصی:
چکیده: برای تربیت دینی در محیط خانواده، از شیوه های گوناگونی می توان استفاده کرد، اما اینکه کدام یک از این شیوه ها «مفید» و «مؤثر» است، مسئله ای است که بر اساس مطالعات تجربی قابل تحقیق و بررسی است، ولی اینکه کدام یک از آنها شرعاً «جایز» است. مسئله ای «فقهی» بوده و بر اساس تحقیق در منابع اسلامی، قابل پاسخ است. این مقاله از نگاه فقهی، به طرح دو دیدگاه در جواز استفاده از «اجبار» برای مقید کردن اعضای خانواده به رعایت موازین اخلاقی و شرعی پرداخته است. مبنای نظری این مقاله، قلمرو امر به معروف و نهی از منکر است و صرفاً بر اساس این مبنا، به تحلیل موضوع پرداخته شده است. این مقاله با نقد مستندهای نظریه ای که اجبار را در محیط خانواده، مشروع می داند، تأکید می کند که مسئولیت مهم «حفظ ایمان و اخلاق» در خانواده را با روش های قهرآمیز و خشونت بار «نباید» دنبال کرد، این شیوه ها با صرف نظر از اینکه مفید و مؤثر نیست، از نظر فقهی نیز نمی توان از مشروعیت آنها دفاع کرد.
بررسی و تحلیل عوامل و موانع مؤثر در تربیت دینی بر مبنای سخنان حضرت علی(ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: تربیت دینی یکی از اساسی ترین مسائل جوامع اسلامی است که بحث های فراوانی دارد. تبیین دقیق تربیت دینی و شناسایی عوامل و موانع تأثیرگذار در آن از مهم ترین مسائل مربوط به حوزه دین و تربیت است. مقاله حاضر، با محور قرار دادن این موضوع، در صدد بررسی این سؤال است که در تربیت دینی چه عواملی موثر است؟ و چه موانع اساسی بر سر راه تربیت دینی وجود دارد؟ به همین منظور، ابتدا مفهوم تربیت و تربیت دینی مورد بررسی قرار گرفته و سپس عوامل و موانع مؤثر در تربیت دینی بر مبنای سخنان حضرت علی7 تبیین شده است. این تحقیق از نوع تحقیقات بنیادی بوده که با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی علاوه بر بررسی متن کامل نهج البلاغه در صدد تبیین عوامل و موانع مؤثر در تربیت دینی بر مبنای سخنان حضرت علی7 در نهج البلاغه است.
کاربردزیباگرایی وهنر در تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشته، افزایش اثر بخشی آموزه های دینی را در چارچوب پاسخ گویی به مفاهیم زیباشناسی، نمادهای هنری، تربیت هنری و ارتباط آن ها با تربیت دینی بررسی نموده است. این مطالعه با روش علمی- مروری و با استفاده از مبانی دینی، ادبیات، هنر و زیباشناسی به شکل پژوهش تلفیقی به تجزیه و تحلیل سؤالات پژوهش و نهایتا استنتاج یافته های تحقیق پرداخته است.
این تحقیق نشان داد که 1. اوج مفهوم زیبا شناسی به زیبایی مطلق یعنی خداوند بر می گردد و گرایش به زیبایی ریشه فطری داشته و بر این اساس هنرو خلق آثار هنری جلوه بارز زیبایی است.2.یکی از مولفه های مرتبط با تربیت هنری و زیباشناسی، مفهوم نمادها است. نمادها به شکل بیان نمادین و در قالب رنگ، شکل، صدا و به اشکال عینی – تمثیلی و ذهنی در آیات قرآن در معنایی غیر ظاهری مثل ایمان، صبر و گذشت به کار رفته اند. 3. استفاده از هنرهای بصری مثل رنگ، گل و زیبایی های طبیعت، در تلفیق با هنرهای دیگر می تواند در تربیت دینی موثر باشد.
چالش تربیت اسلامی (در باب تقابل جدید، اما وثیق اسلام و مدرنیته)
حوزه های تخصصی:
تربیت اسلامی مجموعه ای از اصول، مبانی نظری و روش های کاربردی - تربیتی است که از قرآن، سنت و نظرات فقها، فلاسفه و متفکران مسلمان گرفته شده است. چنین مجموعه ای موجب رشد و شکوفایی ابعاد مختلف فکری، عاطفی، فیزیکی و اجتماعی شخصیت انسان و تنظیم رفتار انسانی در زمینه های گوناگون زندگی می شود. طبعاً مراد از چالش تربیت اسلامی، ظهور بحران و آسیب اساسی برای تحقق عملی و اجتماعی تربیت اسلامی است.
نگارنده در این مقاله می کوشد تا ماهیت تئوریک مدرنیته را به مثابه چالش بنیادین تربیت اسلامی قلمداد کند. البته جهت تحقق تربیت اسلامی در جامعه ایرانی با آسیب های دیگری نیز مواجه خواهیم شد و مدرنیته به واسطه عمق و ژرفای تقابلی که با اساس مؤلفه های تربیت اسلامی دارد در تضاد آشکار با تحقق تربیت اسلامی است. این نکته مهم را می توان در پس تشریح اصول، مبانی و اهداف «تربیت اسلامی» و «مدرنیته» روشن ساخت؛ چرا که تربیت اسلامی مهم ترین دغدغه ما است که بر مبنای ایده «تعالی و صیرورت» بنا شده است و مدرنیته بی محابا به فرهنگ اسلامی – ایرانی هجوم برده و مبتنی بر ایده «حلولی و این جهانی» است.
بررسی مبادی معرفتی تربیت حرفه ای از دیدگاه آموزه های اسلامی جستاری در مبادی تحول نظام آموزش و پرورش حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت حرفه ای به عنوان یکی از گستره های مهم تربیتی در نظام تعلیم و تربیت ما با آموزشهای شغلی مشاغل یکی گرفته می شود و این هم بیشتر به دلیل تأثیر پذیری ما از نظام آموزش و پرورش غرب است. این دیدگاه با نظر به معارف دینی، می تواند جامع و درخور باشد؛ لذا در این نوشته سعی می شود تا با مبنا قرار دادن آموزه های دینی از بعد انسانشناختی به باز تعریف تربیت حرفه ای پرداخته شود؛ از این رو با این رویکرد و با روش تحلیل محتوا با برجسته کردن نظریه عاملیت در اندیشه اسلامی و با تکیه بر مبادی معرفت شناختی این نظریه، برخی از آیات و روایات مربوط به این موضوع به سه دسته کلی تقسیم، و هر کدام از این سه بخش نیز به فروعاتی تقسیم شده است. این سه دسته عبارت است از: 1 ـ آن دسته از معارف که در پی ترغیب به شغل و حرفه به طور کلی است. 2 ـ آن دسته از معارف که در پی به دست دادن معیارهای کمی و کیفی در مورد حد وحدود حرفه و شغل است. 3 ـ معارفی که در پی تام و تمام کردن عمل حرفه ای است.
جایگاه مفهوم ایمان در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم گرچه به ایمان آوردن دستور داده شده ولی در برخی آیات آن، ایمان امری غیر ارادی و هدیهای الهی شمرده شده است. این چالشی تئوریک بر راه تربیت دینی است و تا این گشوده نشود، امکان تربیت دینی در عمل نخواهد بود. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی، نگرشهای تفسیری خردگرا بررسی گردیده و کوشیده شده است با تفسیری حاشیهای (و نه کانونی) از طباطبایی و نگاهی کانونی (و نه حاشیهای) از غزالی راهی برای این چالش پیشنهاد شود و دلالتهای آن در تربیت دینی روشن گردد. نتیجة بررسیها این شد که آن گروه از آیاتی که ایمان را در اراده خداوندی دانسته است در یک تراز؛ و آیاتی که ایمان را در ارادة بشر دانستهاند در ترازی دیگر باید معنی کرد. در ترازِ نخست سخن بر سر تمهیدِ مقدماتِ ایمانِ راستین است. آدمی باید بکوشد که ایمان راستین را دریافت دارد و برای این کار بسترسازی لازم است. این بسترها پالودن دل آدمی از عواطف منفی و خویِ بد و آراستن آن به عواطف مثبت و خوی نیک است. با این کوششها، مقدمات فراز آمدن به تراز دوم آماده میگردد که ایمان راستین، ای بسا چونان هدیهای الهی به بشر ارزانی داشته شده و فرد با چشم جان، متعلق ایمان را خواهد دید و به آرامش خواهد رسید. بنابراین، تربیت دینی را باید بر احساسات و عواطف شاگردان متمرکز نمود. در چنین تربیتی نخست باید احساسات شاگرد را در مسیری مثبت جاری کرد و عواطف او را درگیر ایمان کرد. پالودن دل از عواطف منفی و آراستن آن با عواطف مثبت زمینه ساز فهمی ژرف می گردد که امکان روی آوردن به ایمان را برای او ممکن می سازد.
امکان هم کناریِ تفکر انتقادی و تجربه ی دینی در برنامه ی تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی امکان هم کناری تفکر انتقادی و تجربه دینی در برنامه تربیت دینی می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش استنتاجی بهره گرفته شد. بر اساس نتایج این پژوهش به نظر می رسد که هم کناری پرورش عقل نقاد و توجه به تجربه دینی در برنامه های تربیت دینی می تواند فرایند دین یابی را به نوعی دیالکتیک تبدیل سازد که در آن بین عقل و تجربه های دینی تعارضی نبوده و نوسان عقل و دل زمینه ساز رشد و کشف معنای دین می شود. این هم کناری می تواند به پژوهش مداری و عاملیت متربی، معناداری تربیت، یادگیری تعاملی، هویت دینی پایدار، خودشکوفایی، رواداری دینی، کاهش تأثیر تلقین و تبلیغات و حتی دوری از داروهای روان گردان بینجامد.
بررسی نقش الگوی تربیتی والدین در تربیت دینی فرزندان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش الگوی تربیتی والدین در تربیت دینی فرزندان است. روش پژوهش در محدوده روش های توصیفی - پیمایشی و نوع تحقیق، کاربردی است. جامعة آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان دیواندره تشکیل داده اند. نمونة آماری پژوهش شامل 215 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفیِ ساده به صورتی که همه اعضا شانس مساوی برای انتخاب شدن داشته باشند، صورت گرفته است. ابزار اندازه گیری تحقیق، به جز منابع کتابخانه ای از قبیل کتب، فصلنامه، مجلات و پایان نامه، از پرسشنامه ای که محقق تهیه کرده برای سنجش نظرات سود برده شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها به دو صورت توصیفی و تحلیلی و در قالب آماره «تی» و «ضریب همبستگی» استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که نگرش مذهبی والدین در تربیت دینی فرزندان تأثیر مستقیم داشته و رعایت آداب دینی از سوی والدین با تربیت دینی فرزندان آنها رابطه معناداری دارد. نتایج پژوهش رابطه بین ساده زیست بودن والدین با تربیت دینی فرزندان را در سطح قابل قبولی نشان داد. همچنین بین سطح سواد والدین و تربیت دینی فرزندان آنها اختلاف معناداری مشاهده نشده است.
نسبت جهانی شدن و سلامت معنوی؛ چالش ها، فرصت ها و ملاحظات عملی برای نظام تربیتی اسلام
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
پژوهش حاضر به دنبال تبیین «نسبت جهانی شدن و سلامت معنوی؛ چالش ها، فرصت ها و ملاحظات عملی برای نظام تربیتی اسلامی» بوده و با توجه به عنوان و سؤال های مطروحه، پژوهش به شیوه توصیفی و از نوع تحلیلِ اسنادی انجام شده است.
1. در این راستا، برخی از عمده ترین فرصت های ناشی از پدیده جهانی شدن برای سلامت معنوی شامل:آموزش الکترونیکی، ضرورت مشارکت با دیگران، گفت وگوی بین ادیان، تسهیل شرایط دادوستد فرهنگی و دینی، لزوم حرکت به سمت اصول و ارزش های عمیق معنوی، تحول درمفاهیم اقتدار و بهره مندی از ابزارهای اطلاعاتی و ...، هستند. 2. چالش های ناشی از پدیده جهانی شدن در عرصه سلامت معنوی شامل: هجوم ضد ارزش های فرهنگ غرب به کشورهای جنوب، تحت فشار قرار گرفتن دین و اعتقادات معنوی، تخریب پلورالیسم فرهنگی، بلوغ زودرس، غلبه تربیت لیبرالیستی، سوءاستفاده از انواع ابزارهای الکترونیکی، سکولاریزاسیون کلیه شئون فرهنگی، اجتماعی و اخلاقیِ جوامع و ...، می شوند. 3. ملاحظات ضروری به واسطه پدیده جهانی شدن در عرصه سلامت معنوی عبارتند از: ضرورت توجه آموزش وپرورش در جهت استقرار تربیت معنوی به علایق ایدئولوژیک پنهان در مواد آموزشی، تحول بر مبنای ارزش ها و اصول اسلامی در جهت علایق ایدئولوژیک اسلامی، تدوین نظام جدیدی از تربیت معنوی به جای کناره گیری و وارد میدان عمل شدن و ... .
رابطة عقل و دین از دیدگاه غزالی و اشارات آن در تربیت دینی تربیت دینی بر اساس باورهای ایمان گرایانة غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دیدگاه ایمان گرایانة غزالی و آثار و دلالت های این دیدگاه در تربیت دینی بررسی شده است. بدین منظور، نخست منطق ترجیح موضع ایمان گرایی بر سایر رویکردهای تربیت دینی تشریح شد. سپس، با تکیه بر پیشینة فکری غزالی در باب اشاعره، تصوف، و مخالفت او با فلسفه، تصریح شد که غزالی انسان ها را از یک دیگر متفاوت می داند و این تفاوتْ سبب می شود که هر فردی برای پذیرش باورْ توجیه های گوناگونی داشته باشد. بر اساس همین تفاوت ها، برخی بر آن اند که برای ایمان آوردن هیچ گونه استدلالی ضروری نیست. برخی عقلانیت و استدلال را برای باورمندی به کار می گیرند و بعضی نیز، از دیدگاه غزالی، ساحت برتر ایمان، یعنی عرفان، را برای دین داری برمی گزینند. هر یک از این ساحت ها اگر مبتنی بر شریعت باشد، می تواند در انسانْ ایمان ایجاد کند و هر یک از این دیدگاه ها، به تبع مبانی خود، می تواند اشارات مختلفی در تربیت دینی داشته باشد. در این مقاله، تربیت دینی بر اساس سه گروه بررسی و مشخص شد: عوام، خواص اهل برهان، خواص اهل عرفان. هر یک از گروه های مذکور ویژگی ها، اهداف و اصولی دارند.
بررسی فلسفه شخصی اساتید در زمینه تربیت دینی از منظر اساتید دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به هدف بررسی فلسفه شخصی اساتید در زمینه تربیت دینی، با رویکرد کیفی و نمودنگارانه انجام شد. شرکت کنندگان در تحقیق 11 نفر از اساتید دانشگاه کردستان بودند که با نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی تا اشباع نظریِ داده ها انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه پیمایشی با روش هدایت کلیات، و جهت تحلیل داده ها از روش نمودنگاری تکاملی استفاده شد. یافته ها در سه دسته پیش فرض ها و اصول و روش ها طبقه بندی گردید. به باور استادان، تربیت دینی در شرایط فعلی از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست. از این رو، به اساتیدی نیاز دارد که در آنها تربیت و تربیت دینی نهادینه شده باشد و با گفتار و عمل خود، آشکارا و نهان برای کمال دانشجویان تلاش کنند. آنان با اهمیت دادن به زیرساخت های اخلاقی و دینی و با توجه به اصل آزادی فکر و عمل و در کنار آن با الگومحوری خود، باید چهره ای از دین را برای دانشجو به تصویر بکشند که دغدغه اوست. برای این، استاد لازم است دانشجو و زمینه های خانوادگی و فرهنگی او را شناخته، وی را به سوی کردار راستین دینی به دور از ریا کشانده و خود در این کار پیشگام باشد ولی هر گاه لازم شد، دوستانه و مشاوره گونه دانشجو را راهنمایی کند.
امکان نقش تربیتی دین در دهکده جهانی
حوزه های تخصصی:
قرن حاضر با قدرت ارتباطی فوق العاده اش خود را از سایر قرون متمایز می نماید و از این جهت رابطه و نسبت خاصی با دین برقرار می نماید. قدرت ارتباطی فوق العاده در عصر حاضر چنان است که می توان از جهان کنونی به دهکده جهانی تعبیر نمود. جهانی که در آن مرز ها و حصارهای قرون گذشته یا از بین رفته و یا تاثیر خود را از دست داده است. . اینترنت و ماهواره. . . ابزارهایی اند که به روشنی نگرش دهکده ای بودن جهان حاضر را نشان می دهد. حال مساله این است در چنین دهکده ای چگونه می توان از تربیت دینی سخن گفت؟ تر بیت که به طور عام معادل ایجاد تغییرات مطلوب درانسان به وسیله یک نسل در نسل دیگر است به نظر می آید با ایجاد موانع و مرزها تحقق می یابد. به عبارت دیگر با دور نگاه داشتن فرد، تغییرات مطلوب در وی ایجاد می شد. اگر جهان به گونه ای باشد که اقتضاء ذاتی آن بی خاصیت شدن مرزه ا باشد، درآن صورت آیا تربیت دینی می تواند امری ممکن تلقی گردد؟در تحقیق حاضر از نظریه امکان نقش تربیتی دین در عصری که هما نند دهکده فاقد مرز و حصار است دفاع خواهد شد. برای این هدف سعی می شود تا ظاهری بودن تعارض میان نقش تربیتی دین و عصر حاضر نشان داده شده و بیان خواهد شد تصور نادرست از تربیت دینی سبب می شود تا عصر کنونی با قدرت ارتباطی اش به عنوان چالشی برای نقش تربیتی دین ظاهر گردد.
تبیین تطبیقی مبانی فلسفی رویکرد سنت گرایانه سید حسین نصر و رویکرد نوگرایانه نصر حامد ابوزید در آسیب شناسی تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی الگوها و عبرتهای شخصیتی و رفتاری
هدف اصلی این پژوهش بررسی تطبیقی قابلیت های دو رویکرد جدید در حوزه آسیب شناسی تربیت دینی می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش تحلیل و تفسیر انتقادی مفاهیم و نیز قیاس عملی و الگوی فرانکنا بهره گرفته شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که هر دو رویکرد سنت گرا و نوگرا با وجود تفاوت هایی که در مبانی فلسفی با یکدیگر دارند، با کثرت گرایی و مدارا همراه هستند. سنت گرایی نصر بر گوهر ادیان و وجه عرفانی و زیبایی شناختی آنها تکیه می کند و قائل به وحدت متعالیه ادیان است و بر پشتوانه متافیزیکی اخلاق در تربیت دینی تاکید ویژه ای دارد. نوگرایی ابوزید نیز بر تأویل و درک فحوای نصوص دینی و جدایی دین و معرفت دینی تکیه می کند. از این رو، با انحصارگرایی در فهم دین سازگاری ندارد و تا حد ممکن تفسیر از دین را هرچه معقول تر و مقبول تر می نماید. تربیت دینی سنت گرای نصر به خودشناسی و تربیت اراده و خواسته ها و نیز هیجان ها و عواطف می پردازد. در حالی که رویکرد نوگرایانه ابوزید به تربیت توانایی های ذهنی در جهت روشنگری، آزادی و عدالت و برابری انسان ها می پردازد.
نظریه رشد ایمانی فاولر به عنوان چارچوبی برای تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روان شناسان مدل های خوبی را برای درک رشد شناختی، رفتاری و روان شناختی مطرح کرده اند، اما دکتر جیمز فاولر متخصص الهیات، بر این باور بود که مدلی ویژه برای رشد ایمانی تدوین نشده است. وی نظریه رشد ایمانی خود را براساس نظریه های رشدی پیاژه، اریکسون و کلبرگ و مباحثه های دینی در زمینه ایمان که تیلیش[1]، نی بوهر[2] و اسمیت[3] بیان کرده بودند، بنا نهاد و آن را مراحل رشد ایمانی[4] نامید. نظریه فاولر از طریق گوش دادن به زندگی سیصدوپنجاه وهفت مصاحبه شونده بین سال های 1972 تا 1981 پدید آمده است. فاولر پس از مصاحبه های متعدد با آزمودنی ها، به این نتیجه رسید که رشد ایمان که همان رشد ایجاد معنا است، پدیده ای جهانی و انسانی بوده و تا حدی ذاتی و غریزی است. او همچنین نشان داد که رشد ایمانی، مسیری رشدی، فکری، شناختی و پیش بینی پذیر را دنبال می کند. با اینکه دامنه گسترده ای از محققان خارجی به این نظریه توجه نشان داده اند، پیچیدگی های آن سبب شده چالش های نظری، اخلاقی و عملی زیادی به همراه داشته باشد. با توجه به اینکه در ایران این نظریه بسیار مهجور مانده است، در این مقاله کوشش شده درک بهتری از آن فراهم آید. ازاین رو ابتدا تعریف ایمان، و سپس مراحل رشد ایمانی از نگاه فاولر به تفصیل بررسی شده و درنهایت انتقادهای وارد بر این نظریه بیان می شود. به نظر می رسد این نظریه که شامل یک پیش مرحله و شش مرحله است، به عنوان ساختاری برای تدوین نظریه رشد دینی- ایمانی مطابق با آموزه های اسلامی- شیعی راهگشا باشد.
فلسفه ای برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی با نگاهی به فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه مبانی فلسفی پیشنهادی برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی(بر اساس نظرات ملاصدرا) هدف اصلی این مقاله است. تاکید مقاله به طور عمده بر سرنوشت نهایی و سعادت اخروی این افراد، متمرکز است. تحلیل(متون صدرایی) و استنتاج، روش مورد استفاده درتدوین نوشته حاضر بوده است. تشکیکی بودن وجود، خیریت وجود، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس و حرکت جوهری، مبانی فلسفی منتخب برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی است. مراتب سعادت اخروی افراد کم توان ذهنی، وابسته به تربیت دینی آنان است.آنچه تفاوت مراتب وجودی و در نتیجه اختلاف در درجات سعادتمندی افراد کم توان ذهنی را همانند بقیه انسان ها، رقم می زند،کمیت وکیفیت ملکات و صورت های علمی متحد شده با نفسشان است که در فرایند حرکت جوهری کسب شده است. انجام فرایض دینی و خودداری از ارتکاب معاصی(با کمک بزرگسالان) هرچند با فهم اندک و اختیار محدود صورت پذیرد، برای افراد کم توان ذهنی بی نتیجه نیست و موجب ارتقا کیفیت زندگی اخروی آنها می گردد. تربیت دینی افراد کم توان ذهنی به دلیل این برداشت غلط که آنها مکلف نبوده و خداوند آنها را به عذاب دچار نمی سازد، نباید مورد کم توجهی قرار گیرد.
رابطه آموزه های دینی والدین و رشد اخلاقی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین آموزه های دینی والدین در رشد اخلاقی کودکان دبستانی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی مقطعی از نوع همبستگی بود. بر این اساس از میان تمام دانش-آموزان دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 94 93 نمونه ای به حجم 60 نفر (30 نفر دختر و 30 نفر پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سنجش دینداری خدایاری فرد، آزمون رشد اخلاقی کلبرگ و پرسشنامه محقق ساخته تربیت دینی استفاده شد. یافته های پژوهش از طریق آزمونهای همبستگی و خی دو (مجذور کا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که بین دینداری والدین و رشد اخلاقی کودکان رابطه معناداری وجود دارد 497/0 r = و مراحل رشد اخلاقی کودکان 7 تا 12 سال با الگوی کلبرگ مطابقت دارد به گونه ای که به موازات بالا رفتن سن، سطح استدلال اخلاقی آنان نیز رشد می یابد و بین تربیت دینی والدین و رشد اخلاقی کودکان دبستانی رابطه معنادار وجود دارد 9/27 x2 = . هم چنین یافته ها نشان داد که تفاوت آماری معنادار در نیرومندی همبستگی بین دینداری والدین و رشد اخلاقی دانش آموزان برای دختران و پسران وجود دارد 001/0 p
تحلیل کیفی محتوای کتب مقطع متوسطه از نظر گفتمان سازی نظریه ولایت فقیه بر اساس آموزه های انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با الهام از فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای، به بررسی رویکرد گفتمان سازانه (که متوجه به مبانی نظری بومی و نشأت گرفته از آموزه های اسلامی می باشد) در کتب درسی و در باب موضوع ولایت فقیه پرداخته است. روش انجام این پژوهش تحلیل گفتمان است که یکی از انواع تحلیل محتوای کیفی است. یافته های پژوهش نشان دادند که کتب درسی در انتقال موضوع ولایت فقیه، از رویکرد اخبارگونه و تاریخی پیروی می کنند و رویکرد گفتمان سازانه مورد غفلت واقع شده است. از مهم ترین نشانه های اخبارگونگی متن می توان به سازماندهی محتوای درسی بر اساس رخدادهای زمانی، تقسیم بندی موضوعی و ترتیب منطقی و غفلت از توجه به روابط ذاتی معارف اشاره نمود. علاوه بر این، استفاده از شیوه بیان مستقیم، عدم توجه به مخاطب و شبهات ذهنی او، سطحی نگری، تمرکز بر حافظه پروری و بی توجهی به عمق مطالب، و غفلت از ابعاد معنوی و عاطفی مخاطبان، از دیگر ویژگی های متن کتابهای درسی در انتقال نظریه ولایت فقیه بودند. این پژوهش در نهایت استفاده از رویکرد گفتمان سازانه را در طراحی و تدوین کتب درسی پیشنهاد می کند.
مدل سیاست فرهنگی در حکومت علوی؛ در جستجوی مدلی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا بر مبنای الگوی خط مشی گذاری، به برنامه ریزی حکومت علوی در حوزة فرهنگ پرداخته شود. در این راستا، با روش کتابخانه ای و سندپژوهی، منابع اولیه و ثانویه، مورد بررسی قرار گرفته و مؤلفه های سیاستی دولت علوی استخراج شده است. دوران حکومت علوی به عنوان یک معصوم، زمان تثبیت نظام اسلامی است و دیگر نیاز به بحث در ابتدائیات دین اسلام در این دوره نیست. این خصوصیت شباهت بیشتری به موقعیت جمهوری اسلامی ایران در زمان معاصر دارد، بنابراین ضرورت و هدف این مقاله آن است که به دلیل مبنا بودن دین در برنامه ریزی ها و شباهت موقعیت دو دولت، در مدل سازی سیاست گذاری فرهنگی از دولت علوی برای جمهوری اسلامی می توان چه استفاده ای نمود؟ با توجه به آنکه مسئله محوری، آغاز و مبنای کار در سیاست گذاری است، با صورت بندی تاریخی مشکلات دوران حکومت علوی، سه مسئله خاص گرایی، قشری گرایی و ظاهربینی، رفاه طلبی و دنیازدگی احصا گردید. ازآنجا که هرکدام از سه مشکل مذکور به حوزه های کلان سیاست (خاص گرایی)، اقتصاد (رفاه طلبی و دنیازدگی) و دین (قشری گرایی و ظاهربینی) بازمی گردد، می توان سیاست گذاری در این زمان را به سه حیطة فرهنگ سیاسی، فرهنگ اقتصادی و فرهنگ دینی صورت بندی نمود. با بررسی مسائل پیش روی دولت علوی سه سیاست کلان مردم داری در حوزة سیاست، عدالت در حوزة اقتصاد و تربیت در حوزة دین مورد توجه واقع شد که در ادامه بر اساس مراحل چرخه خط مشی گذاری سیاست های بخشی هرکدام از این سیاست ها مورد مداقه قرار خواهد گرفت.
فضای مجازی و نو مفهوم پردازی در مؤلفه های تربیت دینی:چالش و ضرورتی مغفول در نظریه پردازی های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عده ای بر این باورند که اساسا «خلق ابزار، تابع نوع تفکر آدمی است». عده ایی نیز بر این باورند که «فکر، تابع ابزارهایی است که آدمی خلق می کند» و دسته سومی نیز هستند که معتقدند بین ابزاری که آدمی تولید می کند و تفکر او، نوعی هم گرایی و سازواری می توان به وجود آورد. اگر این پیش فرض که فناوری زاینده تفکر و دانش مختص به خود است (دیدگاه دسته دوم) را بپذیریم؛ بنابراین باید بپذیریم که نخست اینکه فناوری در ایجاد و تحول در معنی و مفهوم دانش نقش بنیادی ایفا می کند. دوم اینکه فناوری مجازی در آینده غیر قابل کنترل است. سوم اینکه باید به منظور کنار آمدن با بعضی از اقتضائات غیر قابل اجتناب فناوری و فضای مجازی، در مؤلفه های تربیت دینی اعم از مفاهیم، تعاریف، حدود و ثغور، دانش دینی، رفتار و عمل دینی نومفهوم پردازی[1] اجتهادی متساهل صورت گیرد. چهارم اینکه به جای منفی دیدن اثرهای هر چند درظاهر چالشی و غیر قابل اجتناب فناوری، آن را فرصتی مثبت برای ارائه تلقی های نو از دین و مؤلفه های تربیت دینی بدانیم. این مقاله در پی تبیین مناسبت نوع دوم بین فناوری و تربیت دینی و الزامات منطقی پذیرش آن است که با روش مفهوم پردازی مفاهیم کلیدی بحث و تحلیل انتقادی (نقد گفتمان های حاکم بر تلقی نسبت به ابزار و رسانه)، نومفهوم پردازی مفاهیم اساسی بحث و همچنین استنتاج (استنتاج مدلولاتی برای تربیت دینی متناظر با ماهیت رسانه های مجازی) تدوین شده است.\n[1]. Reconceptualization#,
تبیین و تحلیل زمینه های سازواری و همگرایی مؤلفه های تفکر انتقادی با تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های یک تربیت دینی را در تضاد با عقلانی توان دیشه ورزی می بینند، منشأ بسیاری از شبهات و پرسشهایی اند که در این زمینه مطرح شده اند. برهمین اساس امروزه عناوینی چون القای تفکر عقلانی،تفکرانتقادی و خلاقیت از موضوعات مهم تربیتی هستند که نظر پژوهشگران را به خود جلب کرده اند. درتعلیم و تربیت امروز گرایش به تفکر انتقادی یکی از ملزومات زندگی عقلانی قلمداد شده است. در کشور ما، ضرورت تربیت دینی به منزله وظیفه مهم و اصلی تعلیم و تربیت پذیرفته شده است و باید به گون ه ای اعمال شود که در مقابل چالش های موجود به بهترین شکل، مخاطبان را جذب کند. بنابراین، باید تلاش کرد تا به شیوه های موجود در این فرآیند، کیفیت بخشید و آن را بهتر و زیباتر به نسل جوان ارائه داد. اگر تربیت دینی بتواند با روشهای جدید منطبق شود، گامی مؤثر برای جذب افراد به دینداری برداشته است. یک راهکار اساسی در جامعه ما، داشتن تفکر انتقادی در شیوه های تربیت دینی است. این مقاله، با روش تحلیل مفهومی و نیز با استناد به منابع معتبر، تلاش می کند به تطبیق و همگرایی مؤلفه هایی که در تفکر انتقادی و تربیت دینی مؤثرند، بپردازد. نتیجه این پژوهش، اشتراک برخی مؤلفه های تفکر انتقادی و تربیت دینی را به ویژه در بعد شناختی مورد تأکید قرار می دهد و ثابت می کند که این مؤلفه ها با هم تطابق و همخوانی دارند.