مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
تربیت دینی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تربیت دینی در میان دانشجویان دانشگاه کاشان انجام شده است. روش تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 96-1395 بوده است، که از میان آن ها تعداد 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دختران دانشجو در زمینه تربیت دینی نمره بیشتری را دریافت کرده اند. اما مقایسه میانگین های به دست آمده در مورد میزان تربیت دینی بر حسب سن، وضعیت تأهل، محل سکونت، مقطع تحصیلی، دانشکده و مذهب، نشان داد که میزان تربیت دینی برحسب این متغیرها تفاوت ندارد. علاوه بر این، یافته های به دست آمده نشان دادند که میان ویژگی های شخصیتی و علمی اساتید، عوامل خانوادگی، ساختار قانونی دانشگاه، روش های تربیت دینی، محتوای متون دینی، جو کلی حاکم بر دانشگاه و تربیت دینی دانشجویان رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد، اما میان عوامل فرهنگی - اجتماعی و پایگاه اقتصادی - اجتماعی و تربیت دینی دانشجویان رابطه معنادار وجود ندارد.
آزمون ساختار عاملی و سنجش همسانی درونی پرسشنامه عوامل آموزشی مؤثر بر تربیت دینی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمون ساختار عاملی و سنجش همسانی درونی پرسشنامه عوامل آموزشی مؤثر بر تربیت دینی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی، و به لحاظ جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 4 شهر تهران بودندکه بر طبق جدول کریسی و مورگان (1970) شامل 381 نفر تعیین شد که شیوه ی نمونه گیری تصادفی- خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور بررسی روایی مربوط به پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزار SPSS16، تایید روایی پرسشنامه از مدل تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار AMOS22 و جهت بررسی همسانی درونی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد تحلیل عاملی اکتشافی به استخراج شش عامل منجر گردید که این عامل ها، مجموعاً 43/59% از واریانس کل پرسشنامه را تبیین می کنند . این عوامل عبارتند بودند از: فرهنگ سازمانی، کیفیت آموزشی، مقررات و قوانین آموزشی، کاربرد تکنولوژی آموزشی، توانایی های فردی معلمان و محتوای دروس آموزشی. شاخص های برازش مدل عاملی تأییدی پرسشنامه نشان داد مدل ارائه شده برازش مطلوبی با داده های تجربی دارد و وجود عوامل شش گانه مورد تأیید قرار گرفت. همچنین ضریب آلفای کرانباخ به میزان 76/0 نشان داد مقیاس از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است. با توجّه به برازش مدل و اعتبار بالای پرسشنامه، از آن می توان جهت مطالعه و سنجش عوامل آموزشی مؤثر بر تربیت دینی دانش آموزان استفاده کرد.
ارزیابی تربیت دینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه: مطالعه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر ارزیابی تربیت دینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، نمونه ای به حجم 452 نفر از بین دانش آموزان 8 دبیرستان پسرانه و دخترانه نواحی چهارگانه شهر شیراز انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس محقق ساخته ارزشیابی برنامه درسی تربیت دینی آموخته شده دوره دوم متوسطه بر اساس نظریه تربیت دینی فضامند بومی- جهانی و مؤلفه های نه گانه آن شامل انبساط حریم، عقلانیت و خردورزی، گرایش و التزام، معیارمداری، خودکنترلی/خودیابی، تعامل و گزینش، سعه صدر، پویایی و استمرار حضور و ارزیابی و تحلیل، استفاده شد. برای تعیین روایی آن از روش های روایی محتوایی و تحلیل عامل مرتبه اول و دوم و برای تعیین پایایی آن نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی مرتبه اول نشان داد با فرض معیار 4/0، در تمامی مؤلفه ها، بار عاملی سوالات مطرح شده در مقیاس مذکور در دامنه ای بین 44/0 تا 90/. محاسبه شد . همچنین نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم . نشان داد که مؤلفه های نه گانه در نظریه مذکور به خوبی نشان دهنده برازش این پرسشنامه برای سنجش تربیت دینی در فضای جهانی فعلی است. نتایج آلفای کرونباخ (دامنه ای بین 54/0 تا 75/0 برای مولفه ها و 93/0 برای کل) نیز نشان داد که این مقیاس در تمامی ابعاد خود، پایایی لازم را برای استفاده به عنوان یک مقیاس معتبر دارد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین میزان تربیت دینی دانش آموزان نواحی چهارگانه شهر شیراز، تفاوت معناداری وجود دارد همچنین این نتایج نشان دادند که بین میزان تربیت دینی دانش آموزان پایه های دهم و دوازدهم نیز تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین دیدگاه دانش آموزان پسر و دختر این نواحی، درباره میزان تربیت دینی، تفاوت معناداری وجود ندارد.
مطالعه چگونگی نهادینه کردن نمازخوانی فرزندان نوجوان توسط والدین: ارائه مدل مطلوب با رهیافت گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی شیوه های تقویت و تعمیق فرهنگ نماز در فرزندان است. مطالعه حاضر به شیوه کیفی، از نوع تئوریِ زمینه ای است که با مشارکت 25 نفر از والدین موفق در امر نمازخوان نمودن فرزندان مقطع متوسطه دوم شهرستان بندرلنگه ،به روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد و سرانجام مدلی با توجه به شرایط، زمینه و راهبرد ارائه شد. اعتبار مطالعه با استفاده از بازرس خارجی و اعتبارسنجی از طریق اعضا، صورت پذیرفت. نتایج حاصل از مدل نهایی حاکی از آن است که شرط لازم جهت جذب فرزندان به نماز داشتن عزمی راسخ برای تربیت دینی فرزندان است. این شرط کلی، در برگیرنده عوامل زمینه ساز از قبیل ایجاد نگرش دینی در زندگی، الگوسازی، یکسانی عقیده و رفتار و ارتقای رشد شخصی است. راهبردهای مورد استفاده والدین در گستره ای از اقداماتی قبل از تولد، تا اقدامات قبل از سن تکلیف ، اقدامات حین و بعد از سن تکلیف فرزندان قرار می گیرد. جهت کنترل متغیرهای مداخله گر در مسیر تربیت، اتخاذ سبک والدگری مثبت و موثر، کسب مهارت های حل مسئله و ایمن سازی محیط از جمله اقدامات کارآمد والدین است. درمجموع نمازخوان شدن فرزندان در مرحله اول مستلزم برنامه ریزی، مطالعه و پیگیری دقیق مرحله به مرحله والدین است.
تحلیل مفهوم تلقین در تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
44 - 66
حوزه های تخصصی:
رویکرد تحلیلی در فلسفه تعلیم و تربیت بر ضرورت بازشناسی و تحلیل مفاهیم در عرصه تعلیم و تربیت تأکید دارد. تحلیل های برخاسته از مبانی و مبادی فلسفی و کلامی صاحب نظران این رویکرد در باب تعریف تربیت، تربیت دینی، تلقین و دیگر مفاهیم، منجر به انکار «تربیت دینی» از سوی برخی شده است. یکی از دستاویزهای منکران، به زعم آن ها، زشتی مطلق تلقین و تلقین آمیز بودن آموزه های دینی است که فرایند آموزش دین را به «شبه تربیت» و «ضدتربیت» بدل می کند. نوشتار حاضر درصدد است تا با گردآوری دیدگاه های مختلف در تعریف تلقین و بررسی آن ها، فرصتی برای بازاندیشی و تحلیل مفهوم تلقین فراهم آورد. به همین منظور پنج دیدگاه نقل و مورد بررسی واقع شد، سپس معانی لغوی و اصطلاحی تلقین نیز مطرح شد و به این نتیجه منجر گشت که معنای اصلی تلقین در فضای آموزش و پرورش عبارت است از «آموزش غیراستدلالی»؛ هرچند معیار نتیجه و محصول فرایند یاددهی نیز معنای دومی است برای تلقین. در ادامه مباحثی معرفت شناختی نیز در باب تلقین مطرح شده است.
تکالیف والدین در قبال تربیت فرزند در اسلام و یهودیت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به تبیین وظایف بنیادین والدین در قبال فرزند از منظر اسلام و یهودیت می پردازد و وجوه اشتراک آموزه های دینی در زمینه تربیت، به ویژه تربیت اخلاقی کودک را می نمایاند. در مجموع، نُه وظیفه والدین که تربیت بنیادین کودک متأثر از آنهاست، عبارتند از: انتخاب همسر شایسته؛ توجه به دستورات شریعت در بدو تکوین نطفه؛ تکیه بر مقام و اراده ربوبی و استمداد از او در امر تربیت؛ تزکیه و تأدیب خویشتن؛ تکریم کودک؛ آموزش مفاهیم اخلاقی به او؛ توجه به استعدادهای ذاتی کودک در برنامه ریزی تربیتی برای او؛ ایجاد علاقه به خداوند در کودک؛ و دقت در نحوه مواجهه با خطاهای او. گرچه دستورات دینی و مصادیق توصیه های تربیتی به والدین در اسلام و یهودیت متفاوتند، تمایزی در اصول و رویکردهای کلی آنها ملاحظه نمی شود. این پژوهش می تواند نقش ادیان در تربیت اخلاقی را تبیین کرده، بر ضرورت التزام به شریعت و باورهای دینی تأکید کند و پیروان را به اشاعه اخلاق دینی ترغیب نماید. کار تحقیق، به روش مطالعه کتابخانه ای صورت گرفته و در مواردی نیز از مصاحبه بهره برداری شده است.
معنا و حدود «استقلال» به مثابه هدف در تربیت دینی (بررسی تطبیقی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
استقلال به طور کلی، به «ناوابستگی به غیر» و «اتکا به خود» اشاره دارد، اما معنا و حدود آن در تربیت، محل اختلاف صاحب نظران بوده است. بدین روی، ضرورتِ شناخت معنا و حدود استقلال متربی به عنوان ویژگی غیرقابل اجتناب، برای هدف گذاری در تربیت و اقدام عملی در جهت آن، آشکار است. تمایزهای قابل تأملی دراین باره در بین دیدگاه های موجودِ فلسفه تعلیم و تربیتِ غرب، با دیدگاه برآمده از منابع اسلامی به چشم می خورد که برای تعیین هدف های تربیتی، نیازمند تعیین موضعی قابل دفاع است. بنابراین، موضوع این جستار بررسی و ارزیابی معنا و حدود «استقلال مطلوب» به عنوان هدف تربیت دینی از دو منظر مزبور است. این جستار تطبیقی به توصیف و ارزیابی دیدگاه ها با روش «تحلیل متن و سنجش منطقی آنها» با معیارِ «توجه به ابعاد لازم» و «قابلیت تحقق» پرداخته است. نتایج این بررسی نشان می دهد که برآورد بیش از حد از توانایی عقل و اختیار انسان، برخی فیلسوفان تعلیم و تربیت غرب را به تعیین استقلالی بیش از حد فراخ دامنه کشانده است. این در حالی است که دیدگاه اسلامی ضمن توجه خاص به رابطه مربی و متربی، به ویژه در تربیت دینی، محدودیت های هستی شناختی اراده و اختیار، و نارسایی عقلِ تنها را لحاظ کرده و برای رفع آنها، تکیه گاه قابل اعتماد و برنامه خاص ارائه کرده است.
نقش عناصر اساسی نظام اقتصادی اسلام در تحقق اهداف تربیت دینی (اسلامی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد علمی است که رفتار و روابط انسان را با اشیای مادی مورد نیاز او مطالعه می کند و به بهبود رفاه مادی و معنوی بشر در جامعه کمک می کند. نوع مکتب و نظام اقتصادی حاکم بر جامعه، تأثیر متفاوتی بر تربیت، متفاوت خواهد داشت. اگر اقتصاد را شناخت، ارزیابی و انتخاب روش هایی که بشر برای تولید و توزیع کالا و خدمات، از منابع محدود یا غیر آماده، به منظور مصرف به کار می گیرد، بدانیم، می توان گفت: اقتصاد در جامعه دینی، از طریق عوامل خود، با فراهم ساختن زمینه تولید کالای طیب و توزیع عادلانه آن، موجب مصرف رزق حلال در جامعه خواهد شد. در نتیجه، پاکی جسم، روح و طینت آدمی است که مسیر حرکت انسان را به سوی کمال و قرب الهی آسان تر می سازد. این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی و اسنادی، به تبیین علم اقتصاد، عوامل و کارکردهای آن و نقش هریک از آنها در تربیت دینی می پردازد. نتیجه اینکه عواملی همچون کار، اهمیت و تقدس آن در اسلام، تولید طیب، تلاش برای کسب رزق حلال، توزیع عادلانه ثروت و خدمات، انفاق در راه خدا، دستگیری از مستمندان و... از جمله عناصر اساسی در اقتصاد اسلامی، دارای نقش تربیتی است.
مدالیل تربیتی «سنت های الهی»: با تأکید بر بُعد شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«سنت های الهی»، به معنای قوانین ثابتی که خداوند عالم برای تدبیر جهان هستی به کار گرفته است، ضمن بیان قوانین فردی و اجتماعی، دربردارنده دلالت های تربیتی متنوعی است که توجه به آنها می تواند در سه بعد شناختی، گرایشی و کنشی تربیت انسان مورد بهره برداری قرار گیرد. تلاش پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از آیات قرآنی متضمن «سنت های الهی»، دلالت های تربیتی این سنن را صرفاً در «بُعد شناختی» تربیت دینی روشن سازد. فرض اولیه پژوهش بر این است که آگاهی و معرفت مربی به این سنن در درجه اول، و آشناسازی متربی با این قوانین الهی در درجه دوم، زمینه های شناختی و معرفتی را برای فرایند «تربیت دینی» فراهم و تسهیل می سازد. بر اساس نتایج حاصله، پنج نوع شناخت مؤثر در تربیت دینی که به طور خاص از آیات متضمن سنت های الهی استفاده می شود، عبارت اند از: 1.شناختِ آگاهی، 2. شناخت خداوند، 3. شناخت انسان، 4. شناخت دنیا و آخرت، 5. شناخت عمل. این پژوهش نشان داده است که آیات مرتبط به سنت های «هدایتِ مؤمنان» و «زیادت ضلالتِ کفار و منافقان» در نگاهی معرفت شناختی، آیات مربوط به سنت «نظارت الهی» و «اراده مطلقه الهی» در باب خدا شناسی، آیات «امانت»، «اختلاف درجات» و «نفی حرج» در بخش شناخت انسان، آیات مربوط به سنت های «اجل محتوم» و «ابتلا» در خصوص شناخت دنیا، و نهایتاً سنت های مربوط به «آگاهی انسان از نتایج اعمال» در بحث شناخت دنیا، در جهت دهی سیر تربیت دینی انسان به ویژه در بعد شناختی آن، نقشی اثرگذار و معنادار دارد.
نقد محتوای فقهی−تربیتی کتاب های دین و زندگی دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
7 - 31
حوزه های تخصصی:
کتاب های دین و زندگی مقطع متوسطه دوم، در نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، در موضوع تعلیمات دین اسلام، برای مخاطبان نوجوان، به عنوان منبع اصلی آموزش دین، مورد استفاده قرار می گیرد؛ به همین جهت، لازم است این کتاب ها از جهات مختلف مورد نقد و ارزیابی قرار گیرند. نقد این کتب به روش تحلیل محتوا، نشان می دهد آموزه های فقهی کمترین سهم را در آموزش دینی نوجوانان دارد. این در حالی است که احکام فقهی کارکردهای مهمی مانند توجه دادن به پاکیزگی، وقت شناسی، مسئولیت پذیری و اطاعت پذیری دارد. فقدان نگرش سیستمی مؤلفان این کتب به دین، از جمله در احکام شرعی سبب گردیده است حتی در موضوعات محدود طرح شده، آموزه های فقهی در موضوع خانواده و اقتصاد که موضوعات مهم و اولویت دار در جامعه ایران است، از جهات مختلف قابل نقد باشد. این پژوهش تلاش دارد با تبیین جایگاه آموزه های فقهی در تربیت یک نسل سالم، پیشنهادی در راستای تبیین سیستمی احکام خانواده و اقتصاد باتوجه به اهمیت آن در زندگی فردی و اجتماعی آینده ایران، ارائه دهد.
بررسی شیوه های اجتماعی کردن فرزندان (مورد مطالعه: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶ و ۶۷
186 - 204
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر شیوه های اجتماعی کردن فرزندان در میان والدین دارای فرزند 6 تا 12 سال شهر ایلام بررسی شده است. روش پژوهش کیفی بود. گردآوری داده ها نیز از طریق مصاحبه با 30 نفر از والدین و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار Maxqda با استفاده از شیوه تماتیک انجام شد. با اجرای کدگذاری باز، 101 تم و 34 مفهوم استخراج شد که در 4 مقوله اصلی شامل تربیت عاطفی و احساسی، تربیت جسمانی، تربیت دینی و تربیت اخلاقی دسته بندی شدند. سؤال پژوهش عبارت بود از: با توجه به تغییرات ساختاری جامعه و خانواده آیا شیوه های اجتماعی کردن فرزندان تغییر یافته است؟ یافته ها نشان داد که اجتماعی کردن فرزندان به شیوه های متفاوتی صورت می پذیرد که براساس وضعیت اقتصادی و اجتماعی والدین متفاوت است؛ والدینی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهتری دارند تربیت جسمانی را برای فرزندان خود در اولویت قرار می دهند و والدینی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی پایینی دارند بیشتر بر تربیت عاطفی فرزندان تأکید می ورزند. این گونه خانواده ها دچار نوعی ناآگاهی در روش تربیتی و رفتار با فرزندان هستند. در خصوص شیوه تربیت دینی نیز والدینی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهتری دارند نسبت به تربیت دینی حساس نیستند و خنثی عمل می کنند؛ اما والدینِ با وضعیت اقتصادی متوسط یا پایین در خصوص تربیت دینی نظر مثبتی دارند. نتیجه کلی این پژوهش نشان داد که تغییرات اقتصادی و اجتماعی، تربیت فرزندان را نیز دچار تغییراتی کرده است؛ اما والدین به دلیل عدم مهارت و فشارهای اقتصادی و اجتماعی، بیشتر شیوه سلبی را در تربیت فرزندان در پیش گرفته اند تا ایجابی.
تبیین عناصر و مولفه های برنامه درسی فطرت گرای توحیدی در تربیت دینی متربیان
حوزه های تخصصی:
نظام آموزش و پرورش نهادی مهم و اثرگذار است. یکی از عملکردهای این نظام در کشور که بیانگر اهداف آن است، فعالیت در زمینه پیشرفت تعلیم و تربیت دینی است. سرمایه گذاری در این زمینه فعالیتی بسیار اساسی و بنیادی است که ارتقای جامعه در همه ی ابعاد بستگی به آن دارد. از طرفی یکی از ابعاد موضوعی رشته برنامه درسی که موضوعی بسیار مهمی است عناصر و مولفه های برنامه درسی است که شامل اهداف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری و...است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سؤالاتی ازجمله این است که اهداف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری و ... در برنامه درسی مبتنی بر رویکرد فطرت گرای توحیدی چیست و برای دستیابی به این پژوهش ازروش استنتاج قیاسی (الگوی بازسازی شده فرانکنا)استفاده شده است.
جایگاه تربیت دینی در حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۲۷۴
21-32
حوزه های تخصصی:
بحث وظیفه یا عدم وظیفه حکومت در قبال تربیت دینی از مسائل مهم فلسفه سیاسی حکومت است. هر حکومتی موضعی خاص در برابر تربیت دینی دارد. این پژوهش با هدف بررسی این مسئله، با روش توصیفی تحلیلی ابتدا با بیان دیدگاه ماکیاول، لیبرالیسم و اسلام در این زمینه، به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا حکومت نسبت به تربیت دینی انسان ها وظیفه ای دارد؟ در این زمینه ماکیاول تمام تلاش حکومت را در جهت حفظ قدرت می داند؛ در دیدگاه لیبرالیسم برطرف کردن نیازهای مادی مدنظر بوده است؛ اما اسلام با توجه به نیازهای مادی و معنوی افراد، وظیفه حکومت را فراتر از نیازهای طبیعی و اولیه مردم دانسته و خود را نسبت به تربیت دینی و هدایت افراد به مسیر سعادت، مسئول می داند؛ و همین نکته، تمایز حکومت دینی با حکومت غیردینی را مشخص می کند.
مسائل تربیت دینی در فضای مجازی و نحوه مواجهه با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت دینی به عنوان یکی از رویکردها به تربیت، در مواجهه با فضای مجازی به عنوان یکی از بسترهای تحقق این رهیافت با مسائلی مواجه است که هدف این پژوهش، پرداختن به آن است. دستیابی به این هدف ازطریق تبیین مبانی نظری موضوع پژوهش و تحلیل استلزامات آن صورت گرفته است. در این پژوهش به مبحث آشنایی با محکمات و متشابهات در تربیت دینی و بایسته های فضای مجازی که در دو محور «ضرورت درک خدای همه جا حاضر» و «وجود اخلاق نظارتی» می گنجند، پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و یافته ها حاکی است میان عناصر تربیت دینی و ویژگی های فضای مجازی تناظری برقرار است که در برخی موارد به تحقق تربیت دینی مطلوب یاری می رساند و در مواردی نیز به عنوان مانع عمل می کند. تحلیل این تناظر علاوه بر اینکه به شناخت عوامل و موانع تربیت دینی یاری می رساند، راهکار مواجهه با مسائل تربیت دینی در فضای مجازی را نشان می دهد.
تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمانی دوم ، سوم و چهارم ابتدایی براساس مفهوم تربیت دینی، میزان درگیر بودن دانش آموزان و خوانایی
هدف از انجام این مقاله تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمان دوم، سوم و چهارم ابتدایی براساس مفهوم تربیت دینی، سطح خوانایی مک لافلین و ضریب درگیری ویلیام رومی بود که از روش تحلیل مفهومی، مک لافلین و ویلیام رومی استفاده شده است. جامعه آماری و نمونه مورد مطالعه در این پژوهش، کل کتا ب های درسی هدیه های آسمان پایه دوم، سوم و چهارم ابتدایی با توجه به متن کتاب و تصاویر و پرسش ها بود. نتایج به دست آمده در روش تحلیل محتوا براساس مفهوم تربیت دینی نشان داد که مفهوم روزه بیشتر از سایر مفاهیم استفاده شده است در حالی که مفهومی مثل راست گویی به میزان کم تری نسبت به بقیه مفاهیم استفاده شده است. در روش ویلیام رومی مشاهده شده است که تصاویر و سئوالات فعال می باشند و دانش آموز را به خوبی درگیر می نماید در حالی که متن کتاب غیرفعال و غیرپویاست. در تحلیل مفهوم تربیت دینی، بین فراوانی مشاهده شده و فراوانی مورد انتظار تفاوت معنی داری وجود داشت. به این معنا که همه ی مقوله های تربیت دینی به صورت مساوی در این کتاب به کار برده نشده است و بیشتر به مفهوم نماز خواندن تأکید شده است. پیشنهاد می شود تهیه و تنظیم متن کتاب درسی به گونه ای تنظیم شود که بتواند دانش آموزان را فعال نگه دارد و نقش پویا و فعالی برای دانش آموز ایفا کند.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی از نظر توجه به مؤلفه های تربیتی نامه 31 نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل کتاب های درسی دوره ابتدایی، در خصوص توجه به مؤلفه های تربیتی نامه 31 نهج البلاغه می باشد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری پژوهش، کلیه کتاب های درسی دوره ابتدایی می باشد که در سال1397 منتشر شده است. سه عنوان کتاب هدیه های آسمان، فارسی و مطالعات اجتماعی با 15 جلد، به صورت هدفمند در نمونه تحقیق قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که در مجموع، در دوره ابتدایی 315 مرتبه به مؤلفه های تربیتی نامه 31 نهج البلاغه اشاره شده است. در این دوره، به ترتیب به مؤلفه های «پذیرش رهبری پیامبران و جانشینان ایشان» با 75 فراوانی، «شناخت خدا، توحید و یکتا پرستی و یاد خدا» با 60 فراوانی، «انجام واجبات» با 29 فراوانی، «دعا» با 21 فراوانی، «نیکی کردن به دیگران» با 19 فراوانی، «یادگیری علوم سودمند» با 15 فراوانی، «شناخت همسایه و احترام به آنها» با 13 فراوانی، «شناخت آداب دوستی و رعایت حقوق دوستان» با12 فراوانی بیشترین توجه شده است. همچنین به مؤلفه های «ضرورت یاد مرگ»، «توکل»، «پرهیز از بخل»، «پرهیز از حرص و آز و هواپرستی و تکیه بر آرزوها»، «عبرت آموزی از حوادث روزگار و تاریخ»، «میزان قرار دادن نفس در ارتباط با دیگران» و «میانه روی در امور»، هیچ اشاره ای نشده است.
چرخش روش شناختی تعیین هدف های تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
59 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی در این مقاله تبیین چالش های موجود در تعیین هدف های تعلیم و تربیت دینی و معرفی روش جدیدی مبتنی بر احادیث معرف بهترین های امت اسلامی است که در آن ضمن اشاره به گسست میان هدف های فوقانی و فرودین، نقش منفعل هدف ها، خطر التقاط و ابهام در ترکیب اندیشه دینی و اقتضائات در رویکرد های موجود و به منظور مرتفع ساختن آنها احادیث معرف بهترین افراد امت شامل دو نوع ساختار صفات عالی بدون مرجع و صفات عالی دارای مرجع برای تعیین اهداف، شناسایی و تحلیل شده اند. برای پاسخ به چالش های احتمالی رویکرد بدیل، اصل تقسیم پسینی، تعدیل با دو معیار، بی زمان بودن صیغه تفضیل، تکثر معنایی و وحدت مصداقی و خوشه بندی مخاطبان مورد بررسی قرار گرفت.
مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی دانش آموزان مبتنی بر پذیرش دورهرمنوتیک میان افکار، احوال و اعمال در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسیدن به قرائت جدید و کامل تری از حکمت متعالیه در خصوص ارتباط میان مؤلفه های افکار، احوال و اعمال و چگونگی آن در پیامدهای الگوی تربیت دینی در آموزش وپرورش، هدف از نگارش این مقاله است. در نگاه رایج، افکار انسان بر احوال و احوال او بر اعمالش مؤثر است. چنین به نظر می رسد که در برداشت فوق که به صورت دیدگاهی غالب درآمده است، رابطه افکار، احوال و اعمال، یک جانبه و خطی است و پیامد آن، اهمیت دادن به کلاس های نظری و تأکید بر محتوای آموزشی برای تربیت دینی خواهد بود که تاکنون نتایج ارزنده ای به همراه نداشته است. این مقاله با این پرسش اصلی که "دیدگاه انسان شناختی صدرالدین شیرازی در خصوص رابطه میان افکار، احوال و اعمال، چه اشارات تربیتی درزمینه مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی فراهم می نماید؟"، نظر ملاصدرا را دراین باره بررسی نموده و در راستای تدوین الگوی تربیت دینی بر این اساس، برآمده است. دست آوردهای این پژوهش، حاکی از آن بوده است که صدرالمتألهین میان سه مؤلفه یادشده، معتقد به تأثیر و تأثر متقابل و هم سنگ است و به عبارت دیگر، قائل به دورهرمنوتیک میان سه مؤلفه افکار، احوال و اعمال است؛ بنابراین، در حکمت متعالیه، نه تنها نگاه خطی جایگاهی درخور ندارد، بلکه تأثیرات چند سویه مؤلفه ها و ارتقای وجود آدمی در این سیرِ رو به تزاید، مورد تأکید است. با توجه به چنین رویکردی، مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی موردنظر ملاصدرا نیز به جای تربیت شناخت محور و یک سویه، بر تعلیم و تربیت چند سویه و چندجانبه نگر تأکید دارد.
کارکردهای شناختی تربیت دینی در هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت دینی به عنوان مهم ترین درخواستی است که آدمی می بایست در هر حال، از خدا بخواهد و این امر علاوه بر ایجاد جرأت و جسارت برای شکستن حصارهای تنگ مادّی، می آموزد که از خداوند بخواهیم که در راه فضیلت ها و خوبی ها، پایدار بمانیم و هر روز و در هر لحظه، به سویی متمایل نشویم و هوس های مختلف، ما را دستخوش نیازهای مختلف نکنند. پژوهش حاضر بر موضوع کارکردهای شناختی تربیت دینی در هستی متمرکز است که با جمع آوری اطلاعات از روش فیش برداری و مطالعه منابع کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. در این کوتاه به تعریف عبارات تربیت دینی و کارکردهای شناختی و سپس تبیین کارکردهای شناختی تربیت دینی در هستی پرداخته می شود. دستاوردها و نتایج تحقیق عبارتند از: کارکردهای شناختی- فردی تربیت دینی شامل: کارکرد شناختی پی بردن به قدرت الهی در نظم هستی،کارکردشناختی یقین به خداوند در شبهات، کارکرد شناختی توجه به طاعت و سجده هستی در برابر خداوند متعال، کارکرد شناختی تاکید برصدفه نبودن هستی در طلوع خورشید و حیات و ممات ، کارکرد شناختی اندیشیدن و عبرت، در تغییرات هستی است.کارکردهای شناختی- اجتماعی تربیت دینی عبارتست از: کارکرد شناختی واقف شدن به عظمت آفرینش الهی در آگاه کردن منکران معاد، کارکرد شناختی درک توانایی خداوند متعال در انتقام از منکران توحید و معاد،کارکرد شناختی هدایت انسان در آفرینش سایه و خورشید.
بررسی اهداف تربیت دینی نوجوانان، با رویکرد نشاط آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اینکه ما در جامعه ای با اصول و قواعد دینی زندگی می کنیم، آشنایی با اهداف تربیت دینی و خصوصاً ازمنظر دین مبین اسلام، از ضرورت های قابل توجه تربیت صحیح افراد به سوی مسیر سعادت است. ازآنجاکه بخش بزرگی از تربیت، در مدارس اتفاق می افتد، مربی باید با اهداف تربیت دینی آشنا باشد و لذا با شناخت اهداف تربیت دینی می توان گامی درست درجهت آموزش دانش آموزان برداشت. پژوهش حاضر به منظور بررسی اهداف تربیت دینی نوجوانان با رو یکرد نشاط آوری، انجام شده است که ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری قرآن و روایات (شامل کتاب های منبع در زمینه حدیث و روایت) و استفاده از دیدگاه اندیشمندان در رابطه با تربیت دینی است. در این تحقیق ابتدا داده های موردنیاز از بررسی متون اسلامی استخراج شد. سپس تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفته و در مراحل بعد مقوله بندی، یکپارچه سازی و پالایش انجام شده و مقوله مرکزی به نام « اهداف تربیت دینی نشاط آور» حاصل شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مهم ترین اهداف واسطه ای تربیت دینی با رویکرد نشاط آوری عبارتند از: اهداف اعتقادی شامل: تقویت روحیه حقیقت جویی، خداشناسی وتقویت ایمان به خدا، اهداف اخلاقی شامل: خودشناسی، خودباوری و خودسازی و اهداف علمی و آموزشی شامل: تقویت روحیه تعقل، تفکر و تحقیق، پرورش روحیه مشارکت و همکاری، پرورش روحیه تعلیم وتربیت مستمر و روحیه کتابخوانی و مطالعه که همگی درراستای تحقق هدف غایی که قرب الهی است، انجام می شود.