مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۰۱.
۶۰۲.
۶۰۳.
۶۰۴.
۶۰۵.
۶۰۶.
۶۰۷.
۶۰۸.
۶۰۹.
۶۱۰.
۶۱۱.
۶۱۲.
۶۱۳.
۶۱۴.
۶۱۵.
۶۱۶.
۶۱۷.
۶۱۸.
۶۱۹.
۶۲۰.
علامه طباطبایی
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
443 - 467
حوزه های تخصصی:
از مباحث مورد توجه قرآن پژوهان معاصر، نظریه «وحدت موضوعی سوره ها» به منظور نظام مند و منسجم جلوه دادن سور قرآن از منظر مفهوم و هدف و معرفی آن ها به عنوان یک شخصیت مستقل هدفمند و با اغراضی خاص از جانب متکلمی حکیم است. تفاسیر «المیزان» و «التفسیر الموضوعی لسور القرآن الکریم» با اتخاذ این شیوه، نام خویش را در زمره معتقدان به این نظریه ثبت کرده اند. اعتقاد به نظریه «وحدت موضوعی سوره ها»، تفاوت خاستگاه فکری و معاصر بودن هر دو مفسر، از جمله مواردی است که لزوم بررسی تطبیقی میان این دو تفسیر را آشکار می سازد؛ اهتمام نوشتار حاضر، بررسی رهیافت های استدلالی ایشان در نمایان سازی این نظریه در سوره یس و واکاوی مشابهت ها، نقاط قوت، میزان انطباق و توفیق تفاسیر در بکار بستن نظریه است. نتایج نشان از نقطه تمرکز آنان در توجه دهی به واحدهای موضوعی در مسیر غرض یابی دارد. تحلیل محتوا و موضوعات کلی سوره یس نیز محور موضوعی «اصول سه گانه اعتقادی» را ترسیم می کند، که نمایانگر برتری عملکرد علامه طباطبایی در غرض یابی و توجه دادن به محور سوره است.
راهکار سنجش باورهای توحیدی قلبی براساس اندیشه علامه طباطبائی و آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
غالباً کشف باورهای توحیدی قلبی را غیرممکن انگاشته اند و از کاربرد آنها در تحقیقات مربوط به دانش های انسانی غفلت شده است. این پژوهش راهی را برای زدودن این کاستی می پیماید و با بهره گیری از تبیین علامه مصباح یزدی درباره «مراتب توحید» که اهمیت و ضرورت باور به ربوبیت تشریعی الهی را در میان مراتب توحیدی مطرح کرده است، وارد بحث می شود. سپس از اندیشه علامه طباطبائی درخصوص عوامل انگیزشی بهره برده که مطابق آن، ارزش ها از باور قلبی متأثرند و سایر عوامل انگیزشی برای تأثیر بر ارزش ها، نیازمند تأثیرگذاری بر درک قلب هستند. نتیجه حاصل از تطبیق و ترکیب این دو اندیشه، بیان می دارد که باور قلبی نسبت به ربوبیت تشریعی الهی، نخستین و ریشه ای ترین عامل در ایجاد و گسترش ارزش هاست. با قوت گرفتن این باور، شاهد غلبه ارزش های معنوی هستیم و در صورت تضعیف آن، غلبه ارزش های مادی را نظاره خواهیم کرد. اهمیت این تأثیرگذاری تا جایی است که با سنجش ارزش ها و کشف غلبه مادی یا معنوی آنها در عرصه های فردی و اجتماعی، می توان به ضعف و قوت باور مزبور پی برد. این تحقیق از نوع کیفی بوده و از روش توصیفی تحلیلی استفاده کرده و از روش کلامی روان شناسی نیز در گزینش، چینش، تحلیل و ارائه گزارش نهایی بهره برده است.
چالش های اخلاقی سفته بازی در شرایط بی ثباتی اقتصادی با محوریت آیه 34 سوره «توبه» براساس دیدگاه تفسیری علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در سال های گذشته با بروز برخی مشکلات اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت ارزهای بین المللی این انگیزه در بخشی از افراد جامعه شکل گرفت تا با سرمایه گذاری در بازارهایی همچون ارز، مسکن و خودرو از این بستر منافعی ببرند. با شیوع این نگرش در تعداد قابل توجهی از افراد جامعه، اهمیت بررسی ابعاد مختلف قانونی، اقتصادی، فقهی و اخلاقی این نوع سفته بازی امری واضح است. البته بررسی دقیق و علمی هرکدام از ابعاد مذکور نیازمند پژوهشی جداگانه است. اما با توجه به اینکه بررسی ابعاد اخلاقی این قبیل سفته بازی ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است، ضرورت تبیین این بُعد، از اهمیت و ضرورت بیشتری برخوردار است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به بررسی ابعاد اخلاقی این نوع فعالیت های اقتصادی با محوریت آیه 34 سوره «توبه» و براساس دیدگاه تفسیری علامه طباطبائی می پردازد. نتیجه پژوهش اینکه با خرید و حبس ارز، مسکن و خودرو و با ورود نقدینگی به این بازارها جریان معاملات اقتصادی و رونق آنها دچار اخلال می شود و از این جهت امری غیراخلاقی است. همچنین ورود به این نوع سفته بازی ها آسیب های اخلاقی همچون تقدم منفعت شخصی بر منفعت جامعه، بی اعتنا نسبت به قشر ضعیف جامعه، اشتیاق نسبت به آشفتگی و گرانی در اقتصاد و شادمانی از ضرر دیگران را در پی دارد.
باورهای مابعدالطبیعی در مکتب معنادرمانی فرانکل و ارزیابی آن بر اساس آراء علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۲
۱۳۰-۱۱۱
حوزه های تخصصی:
مکتب معنا درمانی به عنوان یکی از مکاتب روان درمانی اگزیستانسیالیسم، توسط ویکتور فرانکل ابداع شد. اصلی ترین رسالت این مکتب تاکید بر اهمیت معنای زندگی و نقش بی بدیل آن در رهایی از خلا وجودی و پوچی در زندگی است. سه باور اصلی ما بعدالطبیعی این مکتب عبارتند از: اعتقاد به وجود خدا، دین و جاودانگی. تحقیق حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و از طریق منابع کتابخانه ای صورت گرفته پس از واکاوی دقیق باورهای مابعدالطبیعی مکتب فرانکل آنها را براساس مبانی فکری علامه طباطبایی(ره) ارزیابی می کند. سؤال اصلی تحقیق این است که مهم ترین باورهای مابعدالطبیعی مکتب معنادرمانی فرانکل چیست؟ و اشتراکات و افتراقات آنها نسبت به آموزه های اسلامی بر مبنای آراء علامه طباطبایی کدام است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد؛ تبیین نادرست و سطحی از مفهوم خدا و تنزل آن از مرتبه واجب الوجودی به مرتبه معنا دهنده گی محض، تعریف حداقلی از دین و نگاهی پلورالیستی و ابزارگرایانه به آن و عدم توجه به حقیقی بودن سعادت و تعابیر مبهم از جاودانگی از مهم ترین نقطه افتراق دیدگاه فرانکل و علامه طباطبایی در حوزه باورهای مابعدالطبیعی است.
تحلیل تأثیر شیاطین بر انسان در حوزه معرفت دینی با تأکید بر آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۲
۱۶۴-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
مسئله تأثیر شیاطین در معرفت دینی، از مسائلی است که خاستگاه قرآنی دارد. پژوهش پیش رو تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای، تأثیرات شیاطین در کسب معرفت دینی از منظرآیات قرآن را با تأکید بر آرای علامه طباطبایی، کیفیت و کمیت سنجی نموده و گستره آن را بیان نماید؛ یافته های پژوهش حاکی است شیطان با ایجاد غفلت و تضعیف عقل، تلاش دارد انسان را از کسب معرفت دینی بازنماید و با زینت بخشی به پندار و کردار، انحراف در معرفت دینی او ایجاد کند. نتیجتا انسان با پیروی محض از هوای نفس و دلبستگی به دنیا، در معارف دینی دچار گسست می شود و شیطان بر او تسلط کامل یابد. بدین ترتیب تلاش شیطان در زوال معرفت دینی محقق می شود. در چنین مرحله ای انسان به تکذیب آیات الهی می پردازد. واژگان کلیدی تأثیر شیاطین، کسب معرفت دینی، انسلاخ از آیات خدا، استحواذ شیطان، علامه طباطبایی.
نظام اخلاقی در منظومه فکری علامه طباطبایی(ره) مبتنی بر مبانی انسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
۱۷۸-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
نظام اخلاقی هر مکتبی، متأثر از نوع نگاه به انسان و هویت و عقلانیت تعریف شده در آن مکتب است و تعریف ارائه شده از انسان، مفاهیم سعادت و فضیلت و خیر و لذت را جهت می دهد. بر این اساس، هدف از پژوهش پیش رو ارائه نظام اخلاقی علامه طباطبایی& با توجه به مبانی انسان شناختی ایشان است. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی و به کمک مبانی و اصول انسان شناختی علامه، ویژگی های نظام اخلاقی ایشان را تبیین نموده است. یافته های پژوهش، حکایت از آن دارد که بر اساس اصل مربوبیت انسان و نیز اصول غایت مندی، اراده، اختیار و حقیقی بودن کمال انسان، نظام اخلاقی واقع گرای فضیلت محور مبتنی بر عقل و وحی و در راستای سعادت بشر اثبات می گردد؛ به طوری که انسان در این نظام، نسبت به خود، خداوند، جامعه و طبیعت دارای مسئولیت اخلاقی است. پژوهش حاضر، به این نتیجه رهنمون گشت که تحت چنین نظام اخلاقی است که سعادت حقیقی دنیا و آخرت قابل وصول خواهد بود و حیات طیبه انسانی، ترسیم می گردد.
واکاوی رویکرد «گفت وشنود میان فرهنگی» در اندیشه علامه طباطبایی و ارائه دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، واکاوی و تبیین رویکرد «گفت وشنود میان فرهنگی» در اندیشه علامه طباطبایی و ارائه دلالت های تربیتی آن است. روش: روش به کاررفته در این پژوهش توصیفی – استنتاجی است. یافته ها: پس از تبیین رویکرد گفت و شنود میان فرهنگی، نخست به مبانی انسان شناختی و معرفت شناختی، به عنوان پشتیبانان نظری این رویکرد، اشاره شده، و سپس به اصول و روش های تربیتی برآمده از این مبانی به عنوان دلالت های تربیتی رویکرد گفت وشنود میان فرهنگی پرداخته شد. مبانی انسان شناختی رویکرد گفت وشنود میان فرهنگی در آثار و نگاه علامه از این قرار هستند: انسان موجودی است استخدام گر و کمال گرا، و در ذیل مبنای معرفت شناختی رویکرد نیز به اعتبار سازی انسان اشاره شده است. اصول و روش های تربیتی که از این مبانی استنتاج شده اند همه معطوف به رویکردی هستند که از آن با عنوان "گفت وشنود میان فرهنگی" نام برده ایم. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در دین مبین اسلام و در اندیشه ی متفکران اسلامی از جمله علامه طباطبایی نگاه به دیگری، به خرده فرهنگ ها و فرهنگ های متکثر در جهان نگاهی مبتنی بر انسانیت انسان هاست و ازاین رو جهت زیست مسالمت آمیز، روابط صلح- محور و مبتنی بر گفت وشنود نیازمند مبانی، اصول و روش های تربیتی منتج از اندیشه ی این متفکران می باشیم و در این بین نظام آموزش و پرورش به عنوان نهاد متولی تربیت در جامعه نیازمند بهره گیری از این رویکرد انسانی در سیاست گذاری های تربیتی می باشد.
بررسی تطبیقی مبانی معرفت شناسی نفس ازدیدگاه علامه طباطبایی و برگسون، و دلالت آن در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
175 - 208
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تحلیل مبانی معرفت شناسی نفس ازدیدگاه علامه طباطبایی و هانری برگسون، و استخراج دلالت تربیت اخلاقی آن صورت گرفته است. برای انجام دادن تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی، تطبیقی و استنتاجی استفاده کرده و نتیجه گرفته ایم معرفت شناسی شهودی و عقلانی نفس برای فیلسوفان اخلاقی ای همچون علامه طباطبایی و برگسون، این امکان را فراهم می آورد که با کشف بن بست های فکری مؤثر بر بحران های معرفتی دنیای امروز، راهکاری برای فائق آمدن بر معضل ازخودبیگانگی به عنوان یکی از مهم ترین چالش های انسان معاصر به دست دهند. علامه طباطبایی ازمیان دو نوع سِیر آفاقی و انفسی برای کسب معرفت، نظر و سِیر در آیات نفس را سودمند تر دانسته و معرفت نفس را تنها راه رسیدن انسان به غایت نهایی قلمداد کرده است. برگسون نیز نگریستن به انسان از زاویه ای دیگر را پیشنهاد کرده و معتقد است این نگرشِ نوین در فضای غفلت زای برخاسته از تمدن مادّی گرا بار دیگر، ما را به ساحتی معنوی و عارفانه می برد. وی با استفاده از روشی شهودی و بی واسطه، البته با توافق عقل، رهایی از بیگانگی با خویشتن را برای اتصال به سرچشمه هستی به تصویر کشیده است. در این پژوهش، پس از تبیین هدف اصلی تربیت اخلاقی ازنگاه این دو فیلسوف، به اصول کلی و روش های تربیت اخلاقی پرداخته ایم. اصول مبتنی بر مبانی معرفت شناسی در دیدگاه آگاهی مدار علامه طباطبایی و برگسون، مشتمل بر تعقل، شهود و بصیرت مداوم، البته با میزان اهمیت متفاوت هستند که درنتیجه آن ها هرکدام از این دو فیلسوف، روشی متناسب با هدف اصلی و اصول را برای تحصیل معرفت نفس به دست داده اند. روش پیشنهادی علامه طباطبایی در تربیت اخلاقی واقع گرایانه اش مراقبه و محاسبه نفس است و روش برگسون در تربیت اخلاقی شهودگرایانه اش درک شهودی نفس ازطریق قواعد سه گانه.
آثار و کارکردهای فردی اخلاص با تکیه بر نگرش علامه طباطبایی و مفسران معاصر شیعه
منبع:
قرآن و عترت سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
7 - 28
حوزه های تخصصی:
در آیین مقدس اسلام، به عنوان متکامل ترین نسخه شریعت الهی که تضمین سعادت دنیا و آخرت بشر را در همه اعصار برعهده دارد، اخلاص گرانبهاترین گوهر خزانه قلب و روح آدمی است و چشمه های حکمت و دانش را بر زبان انسان جاری می کند و با نورانی کردن چشم بصیرت، پیروزی انسان را تضمین می کند. دستور بندگی خالص در قرآن علاوه بر واژه اخلاص و مشتقّات آن، با کلمات و عبارت هایی مانند: ﴿یُریدُونَ وَجْهَه﴾ و ﴿أَسلم وجهه لله﴾ آمده است. باوجود آنکه گستره اخلاص در قرآن شامل تمام باورهای اعتقادی، اعمال عبادی و صفات پسندیده اخلاقی است، اما آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرارگرفته است، مباحثی است که با توجّه به آیات قرآن و دیدگاه مفسّران معاصر شیعه و به ویژه علامه طباطبایی درباره آثار و کارکردهای فردی اخلاص آمده است. این نوشتار با رویکرد توصیفی _ تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از منابع مکتوب کتابخانه ای، ایمنی از شیطان و هوای نفس، خشوع همه چیز برای انسان، تقویت خرد، پاداش مضاعف، نجات از دشواری، قرار گرفتن تحت ولایت خدا، برخورداری از دین کامل، بصیرت دل و نیل به میل را از جمله آثار فردی اخلاص در نگرش علامه طباطبایی و مفسران معاصر شیعه دانسته است.
تبیین برهان صدیقین و شواهد قرآنی آن از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
5 - 29
حوزه های تخصصی:
برهان صدیقین در مقام اثبات وجود خدا بدون وساطت مخلوقات است. فارابی، این منهج را طرح و ابن سینا با تقریر برهان «امکان و وجوب» مدعی اقامه این برهان شد، که صدیقین بودن آن، مورد اعتراض ملا صدرا قرار گرفت و نهایتاً خودِ ملا صدرا و پس از ایشان، علامه طباطبایی هر یک تقریر جدیدی از این برهان را ارائه فرمودند. حضرت آیت الله جوادی آملی از طرفی در مباحث برهانی، با همان ملاکی که ملا صدرا در صدیقین بودن برهان ابن سینا مناقشه کرده بود، در خود برهان ملا صدرا مناقشه نموده اند و نهایتاً بر برهان علامه طباطبایی تأکید می ورزند و از طرفی دیگر در مباحث تفسیری به بیان شواهد قرآنی بر این برهان پرداخته اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ به این سوال قرار گرفته است: تبیین برهان صدیقین و شواهد قرآنی آن از منظر آیت الله جوادی آملی چگونه است؟ که در مقام پاسخ پس از تقریر برهان صدیقین از منظر آیت الله جوادی آملی، به تبیین شواهد قرآنی آن با توجه به آیه 45 سوره فرقان و 53 سوره فصلت و توضیح وجه شهادت و دلالت هر کدام از آیات بر مدّعا، همت گمارده است، تا اولاً نمونه ای از عقلانی بودنِ مفاهیم قرآن، ثانیاً جلوه ای از تفکیک ناپذیری قرآن و برهان به صورت عینی و مصداقی، و ثالثاً جنبه ای از اعجاز علمی این کتاب آسمانی را نمایان سازد.
تحلیل نظریه «تبدیل حامل شخصی دین به حامل نوعی» علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
5 - 32
حوزه های تخصصی:
اهل سنت به طور عموم نزول «آیه اکمال» را در نهم ذی الحجه سال دهم هجرت دانسته و شأن نزول را اموری مانند فتح مکه، نزول احکام گوشت های حرام و... دانسته اند. در مقابل، شیعیان زمان نزول را هجدهم ذی الحجه و شأن نزول را ابلاغ ولایت امام علیG دانسته اند. پرسش این است که طبق دیدگاه اهل سنت چه رابطه ای بین این روزهای خاص با اموری مانند مأیوس شدن کفار، اکمال دین و اتمام نعمت وجود دارد. در برابر دیدگاه شیعه نیز این سؤال مطرح است که این نظر با تعداد زیاد روایاتی که سبب نزول را روز عرفه دانسته اند چگونه قابل جمع است؟ صاحب تفسیر المیزان، دیدگاه های مختلف را بررسی نموده و سعی در اثبات دیدگاهی با عنوان «نظریه تبدیل حامل شخصی دین به حامل نوعی» دارد. همچنین علامه با پذیرش نزول آیه اکمال در هجدهم ذی الحجه، این احتمال را هم ممکن می شمارد که آیه در روز نهم نازل شده باشد و در روز هجدهم ابلاغ شده باشد.در این نوشتار با روش توصیفی، تحلیلی دیدگاه علامه مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده است که نظریه علامه سازگاری کامل با واژگان به کار رفته در آیات مربوط به ولایت دارد و در این صورت فرقی ندارد زمان نزول آیه اکمال را هجدهم ذی الحجه بدانیم یا نهم ذی الحجه، لیکن نحوه جمع روایات نزول توسط علامه قابل تأمل است، لذا در پایان روش دیگری برای جمع دو دسته روایات پیشنهاد شده است.
تحلیل و بررسی دو رویکرد کلامی در پاسخ به آیات نافی عصمت پیامبر اسلام (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
299 - 325
حوزه های تخصصی:
ثمره پذیرش عصمت انبیاء،حجیت گفتار، کردار و تقریر آنان است. پیامبر اسلام(ص) به ادله قطعی از عصمت تامّ برخوردار است، اما برخی با استناد به ظواهرآیاتی چند، بر عصمت پیامبر شبهاتی وارد نمودند. این نوشتار در صدد است با روش توصیفی، تحلیلی و با هدف بررسی دو رویکرد در پاسخ دهی به آیات نافی عصمت پیامبر اسلام(ص) به تحلیل پاسخ های ایجی در کتاب «المواقف» و علامه طباطبایی در تفسیر «المیزان» بپردازد. یافته ها نشان از آن دارد که اختلاف رویکردی آن دو، به اختلاف در مبنای کلامی راجع است؛ چون ایجی به عنوان یک متکلم اشعری اهل سنت به پاسخ می پردازد و علامه طباطبایی به عنوان مفسر قرآن و فیلسوف شیعی اثناعشری به شبهات نافی عصمت پاسخ می دهد. علی رغم این اختلاف، هر دوی آن ها با پذیرش عصمت پیامبر اسلام(ص) عقیده دارند که با بررسی شأن نزول و ارجاع متشابهات به محکمات و با تکیه بر مبانی کلامی و دقت نظر در آیات موضوعی، شبهات ادعایی، ناشی از فهم ظاهری آیات بوده و قابل ارتفاع هستند.
تعیّن معنایی متن در تقابل دو دیدگاه علامه طباطبایی و پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
166 - 183
حوزه های تخصصی:
استفاده از شیوه های متعدد فهم متن هم در میان مفسران اسلامی و هم در میان هرمنوتیستهای مغرب زمین از دیرباز تا به امروز مورد توجه بوده است. در این پژوهش دو دیدگاه متفاوت علامه طباطبایی و پل ریکور در تفسیر متن مورد بررسی قرارگرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی ست. یافته های این پژوهش نشان داده است که هر دو دانشمند در شیوه تعین معنایی یا تفسیر متن دارای مشترکات قابل توجهی از جمله متن محوری و پرهیز از تفسیر به رأی و عقیده به تفاوت میان مفهوم و مصداق، می باشند و در عین حال تقابل جدی در تفسیر متن از جمله توجه یا عدم توجه به نیت نویسنده، تکثر معنای متن و اعتبار سنجی تفاسیر، در هر دو دیدگاه خودنمایی می کند؛ این تقابل نشان دهنده تفاوت دو گفتمان در تحولات تفسیر متن در میان مفسران اسلامی و هرمنوتیستهای غربی است.
بررسی مقایسه ای بین تفسیر المیزان و پرتوی از قرآن در آیات علمی قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های مهم در تفسیر، روش تفسیر علمی است که به کمک آن اعجاز علمی قرآن نیز ثابت می شود، مفسران بسیاری بویژه در قرن حاضر، در این راه قدم گذارده اند. روش تحقیق: این نگاشته با روش تحلیل لفظ و محتوا و رویکرد مقایسه ای، نظرگاه دو مفسر گرانقدر جهان تشیع یعنی آیت الله طالقانی و علامه طباطبایی در تفسیر علمی آیات را مورد بررسی قرار داد. یافته ها: این بررسی نشان داد آیت الله طالقانی در تلاش است با تبیین آیات علمی و تطبیق یافته های علمی روز بر آیات قرآن، بین علم و دین پیوند برقرار سازد، علامه طباطبایی نیز به تبیین و تفسیر آیات علمی قرآن و تبیین پدیده های طبیعی همت گماشته و بسیار با احتیاط و با نظرداشت سیاق و سباق، به تفسیر علمی آیات پرداخته، اما در این میان، آسیب هایی متوجه تفسیر پرتوی از قرآن شده که در المیزان مشاهده نمی شود، از جمله تطبیق آیات قرآن بر نظریاتی که هنوز اثبات قطعی نشده مثل نظریه داروین، آسمآن های نه گانه و مواردی از این دست، همچنین دور شدنْ از دلالت های لفظی آیات و برشماری مصادیقی برای آیات که بسیار بعید می نماید؛ مانند نظریه وراثت در آیه 34 آل عمران و 233 بقره، حمل معنای "ناصیه" بر مغز در آیه 56 هود، به قرینه معنای مجازی آیه ناصیه در 16 علق، نظرداشت معنای "آنچه" برای "ما"ی موصوله در آیه 6 سوره شمس، در حالی که منظور از "ما" ذات باری تعالی است و مواردی از این دست، اما المیزان از چنین مواردی پیراسته است.
بررسی تطبیقی جامعیت موضوعی قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال ۱۰پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
119 - 136
حوزه های تخصصی:
جامعیت قرآن در شمار مبانی دلالی تفسیر قرآن کریم قلمداد می شود. به سبب اهمیت این موضوع، مفسران و اندیشمندان قرآنی به تبیینِ چیستی و بررسی آن پرداخته اند که در این میان بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی به عنوان مفسران تأثیرگذار و صاحب منهج و روش شناخته شده حائز اهمیت هست. با توجه به چهار نظر و دیدگا ه حداکثری، حداقلی، اعتدالی و مقایسه ای که در این زمینه وجود دارد؛ در این نوشتار به بررسی تقریرات مختلف نظر علامه طباطبایی که در تفسیر المیزان به آن ها اشاره کرده اند، پرداخته می شود و با جمع بندی آن ها، دیدگاه اعتدالی را به ایشان نسبت می دهیم. همه تقریراتی که علامه طباطبایی به آن ها اشاره کرده اند را می توان در عبارت ذیل جمع نمود که مراد ایشان از جامعیت قرآن این است که: «با توجه به هدف هدایتی قرآن، جامعیت آن متناسب با برآوردن نیازهای هدایتی قرآن و تأمین سعادت دنیوی و اخروی آن به عنوان آخرین کتاب آسمانی، هست.» همچنین با بررسی نظر آیت الله جوادی آملی و تفصیلی که به آن پرداخته اند، نظر ایشان به دو قسم مقام لفظی و جمعی تقسیم می شود که در ظاهر قرآن با نظر علامه یکسان و طبق مقام جمعی حقیقت قرآن، متفاوت با دیدگاه علامه طباطبایی هست؛ ایشان در مقام جمعی با کمک روایات و تکیه بر چهار شاهد قائل به دیدگاه حداکثری از قرآن شده اند و نظری برخلاف علامه طباطبایی ارائه داده، با نقدی که بر کلام استادشان داشته اند، آن را ردّ کرده اند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی به این مسئله می پردازد.
سیر برهانی ازطریق ملازمات عامه در فلسفه از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
159 - 172
حوزه های تخصصی:
از موضوعات پیچیده فلسفه، چگونگی تحصیل یقین است. این مقاله به بررسی یکی از مسائل بحث برانگیز در میان فلاسفه، به ویژه علامه طباطبایی، در باب چگونگی حصول یقین در مسائل فلسفی می پردازد. ازنظر علامه طباطبایی، در فلسفه فقط برهان انّ متلازم یقین آور بوده و براهین دیگر فاقد این خصیصه هستند. به دلیل اینکه نمی توان در فلسفه علتی ورای وجود لحاظ کرد او برهان لمّ و براهین انّ دلیل و انّ مطلق را براساس قاعده «ذواتُ الاسباب لا تعرفُ الاّ بأسبابها» یقین آور تلقی نکرده و جریان آن ها را در مسائل فلسفی، منتفی دانسته است؛ اما برخی از منتقدان علامه، با استدالال ازطریق علیت تحلیلی و علیت منحصره، وجود براهین لم، انّ دلیل و انّ مطلق را در فلسفه روا دانسته اند. رهیافت جدیدی که این مقاله با روش توصیفی تحلیلی در صدد دفاع از آن است، جاری دانستن برهان لم در مسائل دو سویه ای وجود، همچون وحدت و کثرت و... است.
اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی از منظر علامه طباطبایی بازخوانیِ مبانی و آثار تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
175 - 190
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش مطالعه تطبیقی میان اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی با مطالعه موردی دیدگاه های علامه طباطبایی است. یافته های این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای در جمع آوری اطلاعات و تحلیل و توصیف عقلانی داده ها به نگارش در آمده عبارت است از اینکه مبنای اخلاق فلسفی بر انسان نگری صرف نظر از مباحث هستی شناختی و صرف نظر از رابطه انسان با نظام وجود و خداوند است و کلیدی ترین مفهوم در این اخلاق، اعتدال است؛ درحالی که مبنا در اخلاق توحیدی رابطه انسان با نظام وجود و به ویژه با خداوند است. اساسی ترین مفهوم در این اخلاق، توحید اطلاقی است. به این معنا که وجود خداوند از چنان اطلاقی برخوردار است که جایی برای غیر باقی نمی گذارد؛ بنابراین، زمینه ای برای شکل گیری رذایل اخلاقی وجود ندارد و شخص موحد با رسیدن به این درجه از معرفت توحیدی، به همه فضایل اخلاقی آراسته می شود؛ بدون اینکه میان حدوث فضایل تقدم و تأخری وجود داشته باشد.
تبیین حقیقت امانت الهی از دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
135 - 166
حوزه های تخصصی:
تثبیت رابطه حق -سبحانه و تعالی- با ماسوا نیازمند تبیینی هماهنگ با بیان وحیانی است. آیه 72 سوره احزاب معرّف امانت الهیه ای است که انسان به رغم ظلومیّت و جهولیّت حامل آن است. چیستی این امانت با رویکردهای مختلف روایی کلامی معرفتی تحلیل شده است؛ مفسران پیش از صدرالمتألهین احتمالاتی در این زمینه مطرح کرده اند؛ اما از دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبایی همه آنها در حدّ حدس و گمان بوده و ملاحظاتی بر آنها وارد است؛ زیرا در همه آنها معنای امانت و تحفّظ بر آن در بازگرداندن سالم آن به صاحبش مغفول مانده است. هدف این نوشتار نقض اقوال نادرست و تبیین حقیقت امانت الهیه بر اساس مبانی حکمت متعالیه است. طبق تحلیل معرفتی قرآنی، امانت الهیه ولایت الهیه رسول خدا ص و امیرمؤمنان ع یا کمال مرتبه عبودیّت است و قوّه ظلومیّت وجهولیّت انسانی بستر افاضه عدل و علم است و معنای مدحی دارد؛ گرچه در تحلیلی دیگر خالی از معنای مذمّتی نیست. حمل امانت مذکور مبدأ و اساس تمام کمالات و تجسّم عینی همه خیرات و تمثّل تمامی کمالات انسانی است. نتیجه این مقاله مبدأ و مبنای تمام مطالعات در حوزه فلسفه دین است. روش توصیف و تحلیل داده ها کتابخانه ای-اسنادی است.
تعارض اتمیزم فیزیکی با نظریه ارسطویی صورت: نقد راه حل علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
205 - 223
حوزه های تخصصی:
اتمیان باستان اجسام را مرکّب از ذرّات بسیار ریز، غیر قابل مشاهده و نابسودنی به نام «اتم» می انگاشتند که هر جسمی به آنها تجزیه می شود. ارسطو در مقابل، تجزیه فیزیکی جسم را ردّ کرده، و به جای آن قائل به تجزیه متافیزیکی از ماده و صورت شد. بیشتر فلاسفه به راه ارسطو رفتند، درحالی که که فیزیک جدید با تحقیقات مبتنی بر مشاهده، جانب اتمیزم را می گیرد. این نوشتار درصدد صحت سنجی راه حلی است که علامه طباطبایی برای دفع تعارض مذکور بیان نموده است، و اینکه در فرض استحاله جمع میان دو نظریه، باید جانب کدام مکتب را گرفت. تحقیق حاضر با روش تحلیل مفهومی، گزاره ای و سیستمی به حلّ این مسائل می پردازد.به نظر می رسد راه حل علامه موجب تخریب و ناکارآمدی نظریّه «صورت» می شود. از نظر ارسطو، صورت، تمام حقیقت نوع است. لازمه این سخن آن است که صورت به سطح اتم، قابل فروکاهش نیست؛ زیرا هیچ اتمی به تنهایی تمام حقیقت جسم و بنیاد نوعیّت آن نیست؛ به عنوان مثال اتم یک «انسان» تمام حقیقت انسان را تشکیل نمی دهد.
چگونگی حصول علم معصومان (ع) از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
145 - 156
حوزه های تخصصی:
حقیقت وحی همواره دغدغه دانشوران بوده است و تحقیق درباره چگونگی حصول علم انبیا و اوصیا می تواند گامی در تبیین این حقیقت به شمار آید. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی را درباره نحوه حصول علوم انبیا (ع) و اولیا (ع) بررسی می کند. ملاصدرا اتصال و اتحاد حاصل از اشتداد وجودی نفس نبی (ع) یا ولی (ع) با عقل فعال را منشأ حصول علم معصومان (ع) می دانست. او توانست بر اساس مبانی حکمت متعالیه، چگونگی حصول علوم ایشان را تبیین کند، ولی دیدگاه او خالی از اشکال نبود. علامه طباطبایی ضمن بهره مندی از مبانی و مفاهیم حکمت متعالیه، توانست با استفاده روشمند از آیات قرآن کریم، کاستی های دیدگاه صدرا را جبران کند و آن را به شکلی تحلیل کند که با متون دینی و آیات و روایات هماهنگ تر باشد. بیان برخی کاستی های دیدگاه ملاصدرا و تبیین روش علامه طباطبایی در تحلیل علم معصومان از جمله یافته های این نوشتار است.