مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
مدل سازی
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
142-1554
حوزه های تخصصی:
اجرای برنامه های آموزش ضمن خدمت، مستلزم داشتن مدل مناسب است. با توجه به نبود الگوی بومی آموزش ضمن خدمت در دانشگاه، همراستا و متناسب با فرهنگ جامعه، هدف اصلی پژوهش، طراحی و اعتبارسنجی مدل سنجش مدیریت آموزش های ضمن خدمت در بین کارکنان دانشگاه ارومیه است. در این پژوهش، از روش کیفی و نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. در ابتدا با خبرگان امر مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد که تا رسیدن به اشباع نظری (8 نفر) ادامه پیدا کرد. سپس داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار ان ویوو 10 تحلیل شد. برای اعتبارسنجی کیفی و اجماع بین خبرگان در جهت واقعی بودن مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده از فن دلفی فازی استفاده شد. بعد از مرحله دلفی فازی، فهرست ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده دراختیار چند نفر از اساتید دانشگاه و دانشجویان دکترا که در حوزه آموزش های ضمن خدمت تخصص داشتند، قرار گرفت که با انجام اصلاحات از صحیح و مناسب بودن معادل و اصطلاحات انتخاب شده برای نام گذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها اطمینان حاصل شد. بر این اساس، مدل نهایی سنجش مدیریت آموزش های ضمن خدمت در دانشگاه طراحی شد که شامل 3 بعد شامل آموزش های فردی، آموزش های جمعی و فعالیت های فوق برنامه ای، 8 مولفه و 53 شاخص بوده است.
ساخت و اعتباربخشی انگاره شناختی فرهنگ مقاومت در شعر پسا انقلاب بر اساس مدل سازی و تحلیل ساختاری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر تلاشی است تا با کاربست یک روش تلفیقی نوین، ضمن رفع نقایص روش شناختی مطالعات پیشین در حوزه ادبیات پایداری، با کاربست قالب نظری شعر شناسی شناختی و استفاده از نخبگان، مدل معتبری از عوامل و متغیرهای دخیل در ساخت فرهنگ مقاومت در شعر را ارئه دهد. برای این منظور ار مدل سازی معادله ساختاری از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و تحلیل ساختاری راهبردی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد که در انگاره شناختی فرهنگ مقاومت در شعر انقلابی، چهار مؤلفه اصلی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی قرار دارند که ذیل خود 17 متغیر با بار عاملی قابل قبول را جای داده اند. در نگاشت این مدل، متغیرهای راهبردی، تنظیم کننده، دو-وجهی، تأثیرگذار، بحرانی، هدف و ریسک حضور دارند که هر کدام نقش متفاوتی را در راهبرد سازی و مدیریت فرهنگی فضای ادبی کشور بازی می کنند.
تدوین فرایند مدل سازی شناختی- فضایی در معماری با تأکید بر مدل های محاسباتی و مفهومی– فرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۰
45 - 64
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران برای مطالعه بازنمایی های ذهنی از محیط و فهم دقیق دستگاه شناختی انسان از مدل و شبیه سازی بهره می برند. در پژوهش های معماری به دلیل پیچیدگی فرایند، به مدل سازی شناختی-فضایی کمتر توجه شده است. از این رو رویکردی علمی و جامع که ویژگی های گوناگون مدل سازی این حوزه را دربرگیرد، وجود ندارد. هدف این پژوهش تدوین مدل فرایند ایجاد دو گونه رایج از مدل های شناختی-فضایی در معماری است. پرسش این است که چگونه می توان برای فرایند مدل سازی در حوزه شناخت فضایی مدلی تدوین کرد که به طور هم زمان چارچوب های انسانی، محیطی و زمانی را مدنظر قرار دهد؟ روش تحقیق استدلال منطقی است که با تحلیل مباحث علمی در دو حوزه علوم شناختی و مدل سازی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که هنگام ساخت مدل های شناختی-فضایی، در مرحله انتخاب نظریه یا مدل مبنا و یافتن ارتباط بین مفاهیم، پرداختن به چارچوب های زمانی، انسانی و ذهنی-محیطی در اولویت قرار دارد. در مدل سازی محاسباتی، رفتارهای پیچیده فضایی از طریق الگوریتم ها شبیه سازی و امکان بازتولید رفتار بررسی می شود. در مدل سازی مفهومی-فرضی به دلیل اهمیت آگاهی مشترک مردم از محیط، روش های قیاسی-استقرایی رایج در علوم اجتماعی کارایی دارند و استفاده از ابزارهای ترکیبی، می تواند میزان خطای مدل سازی را تقلیل دهد.
درآمدی بر روش مدل سازی توصیف جزایی قاعده مند؛ با انطباق رویکرد کلی نسبت به جرائم علیه امنیت (مطالعه موردی جرم محاربه)
منبع:
تمدن حقوقی سال ششم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۶
165-180
حوزه های تخصصی:
توصیف جزایی به عنوان مهم ترین اقسام توصیف است که باید از یک روش در جهت قاعده مند نمودن آن استفاده نمود که مدل سازی و الگودهی بهترین روش نظام مند نمودن توصیف جزایی اختصاصی است. این پژوهش به معرفی مدل سازی (الگوسازی) حقوق جزای اختصاصی با تاکید بر توصیف جزایی قاعده مند پرداخته و در یک جرم علیه امنیت (جرم محاربه) آن را الگودهی کرده است. پژوهش حاضر از نظر نوع و هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی و جمع آوری اطلاعات از طریق بررسی اسناد و فیش برداری بوده است. در مدل پیشنهادی پژوهش حاضر، هر جرم از سه قطعه و یا جزء تشکیل می شود که قطعه اول، عنوان مجرمانه است که به مناسبت در مرحله کاربردی دادسرا، همان عنوان اتهامی است. عناوین جزایی به دو دسته تصریحی و غیرتصریحی قابل تقسیم است که تقریبا می توان به جد بیان نمود که پژوهش های سابق به بررسی این مدل نپرداخته و اولین جزء را عنصر قانونی تلقی نموده اند. درخصوص قطعه های دوم و سوم این مدل، که همانا عنصر مادی و روانی است یک سازماندهی خاصی صورت گرفته است که در پژوهش به تفصیل بیان شده است. اما نکته ای که در این پژوهش بیشتر به چشم می خورد این است که اجزای توصیف قاعده مندسازی شده و با کاربرد این مدل و الگو، می توان به راحتی به شناسایی جرایم پیچیده همانند جرایم سایبری و جرایم علیه امنیت و... اقدام نمود.
ارزیابی پتانسیل تخریب اکولوژیکی منطقه حفاظت شده کوسالان با استفاده از سنجش ازدور و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
41 - 61
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی تخریب اکولوژیکی منطقه حفاظت شده کوسالان در شهرستان مریوان در استان کردستان با استفاده از فن آوری های سنجش ازدور و GIS انجام شده است. برای این منظور تصاویر دو دوره زمانی مربوط به سال های 1989 و 2020 تهیه گردید. پس از انجام تصحیحات رادیومتریک و اتمسفریک، تغییرات شاخص NDVI که بیان کننده تغییرات پوشش گیاهی در دو بازه زمانی موردبررسی است، مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور مدل سازی تخریب اکولوژیک از 4 معیار کلی پوشش گیاهی، زمین شناسی، فیزیوگرافی و فعالیت های انسانی و 8 زیر معیار شامل فاصله از روستا، فاصله از جاده، محدوده های زمین لغزش، شدت فرسایش، شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا و پوشش گیاهی استفاده گردید. زیر معیارها با مدل Fuzzy استاندارد شدند و با روش AHPوزن دهی گردیدند. تغییرات پوشش گیاهی در آستانه های مختلف شاخص NDVI شامل سه آستانه 1-3/0، 1-4/0 و 1-1/0 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که کیفیت و تراکم پوشش گیاهی دارای روند کاهشی در طول این 31 سال بوده است. نتایج مدل سازی پتانسیل تخریب اکولوژیکی نشان داد مؤثرترین معیار در ایجاد تخریب، فاصله از روستا است. به طورکلی 50 درصد از مساحت منطقه دارای پتانسیل بالای تخریب اکولوژیکی است. نتایج این مطالعه نشان داد استفاده از مدل های دقیق و تجزیه وتحلیل نتایج آن ها در محیط GIS می تواند روش دقیقی در برآورد پتانسیل تخریب اکولوژیکی مناطق حفاظت شده باشد.
پیش نگری امواج گرمایی مخاطره آمیز در آذربایجان شرقی با مدل سازی گزارش ششم تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
125 - 145
حوزه های تخصصی:
امواج گرمایی ازجمله خطرناک ترین تهدیدات آب وهوایی مرتبط با گرم شدن کره زمین و وردایی اقلیمی هستند که در سال های اخیر روندی افزایشی داشته اند. در پژوهش حاضر جهت پیش نگری تغییرات مکانی شدت امواج گرمایی در استان آذربایجان شرقی از دو پایگاه داده استفاده شده است. پایگاه نخست؛ داده های روزانه دمای بیشینه در 5 ایستگاه همدید استان شامل تبریز، مراغه، جلفا، اهر و میانه برای بازه ی زمانی 1981 تا 2021 میلادی به عنوان دوره داده های تاریخی-پایه است. پایگاه دوم؛ برونداد مدل منتخب CanESM تحت سناریوی دوگانه اقتصادی-اجتماعی SSP1 حاصل از گزارش ششم تغییر اقلیم CMIP6 در دوره آینده از سال 2022 تا 2065 میلادی است. درست سنجی داده های دوره پایه با دوره آتی با سنجه های استاندارد انجام شد و با تکنیک رگرسیونی گام به گام، شدت امواج گرمایی استان مورد تبیین قرار گرفت. نتایج حاکی از این است که در تمام ایستگاه های موردبررسی، شدت امواج گرمایی تا سال 2065 میلادی افزوده خواهد شد و گستره بزرگی از وسعت استان را در بر خواهد گرفت. به طوری که در نیم سده آینده، شدت امواج گرمایی در تبریز با 3/1؛ در مراغه با 1؛ در جلفا با 7/0؛ در اهر با 1 و در میانه با 4/1 درجه سانتی گراد افزایش پیدا می کند. همچنین با گرم تر شدن هوای کره زمین ناشی از اثرگذاری تغییرات اقلیم جهانی، امواج گرمایی کوچک تر به هم می پیوندند و امواج گرمایی شدیدتر، بزرگ تر و ماناتری را به وجود خواهند آورد. همچنین نتایج نشان داد با کاهش عرض جغرافیایی در این استان و همجواری با مناطق پست و کم ارتفاع، بسامد و شدت رخداد امواج گرمایی نیز بیشتر خواهد شد.
سنجش اندرکنش مکانی ناشی از الگوی همجواری زیرساختی در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
135 - 148
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، سیستم های زیرساختی به دلیل افزایش بلایای طبیعی یا انسان ساز و به دلیل وابستگی های داخلی و خارجی بین اجزای سیستم، غالباً دچار اختلال شده اند. ازآنجاکه چنین وابستگی های متقابل ممکن است آسیب پذیری بیشتری ایجاد کند و باعث خرابی های آبشاری شود، درک وابستگی های متقابل و ارزیابی تأثیر آن ها برای کاهش پیامدهای نامطلوب و افزایش تاب آوری در برابر بلایا در بلندمدت ضروری است. هدف کلی پژوهش حاضر سنجش اندرکنش مکانی ناشی از الگوی همجواری زیرساختی بر اساس فاکتورهای حداقل فاصله و سازگاری در همجواری زیرساخت ها در کلانشهر اهواز است. این پژوهش به لحاظ هدف توسعه-ای-کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات و بررسی های میدانی-اسنادی است. بدین منظور پس از مطالعات تطبیقی، زیرساخت های هدف پژوهش در قالب 30 شاخص، شناسایی و دسته بندی شدند. پس از آن به منظور نمایش پراکنش مکانی زیرساخت ها، لایه های مکانی زیرساخت ها تهیه شد. در این پژوهش، به منظور تعیین اندرکنش مکانی، از ماتریس حداقل فاصله استفاده شده است. همچنین پس از تعیین اندرکنش مکانی، جهت برآورد شدت وابستگی های عملکردی زیرساخت ها، از روش تأثیرات متقابل در ماتریس متقاطع بر اساس نظرسنجی از 20 کارشناس خبره در حوزه مدیریت زیرساخت های شهری استفاده شده است. در این تحقیق به این نتیجه دست یافتیم که اندرکنش مکانی زیرساخت های انرژی، خدمات اضطراری و سیاسی-مدیریتی در بروز و تشدید سوانح شهری اثرات شدیدتری دارند و شبکه راه های ارتباطی، مراکز آتشنشانی، خطوط برق و شبکه فاضلاب هیچ گونه تاثیری در بروز سوانح شهری یا تشدید خسارات و تلفات ندارند.
ارزیابی اثر تنک کردن جنگل شناسی در توده های دست کاشت بر رفتار آتش سوزی های سطحی و تاجی (مطالعه موردی: سری های ملکرود جنگل سیاهکل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
1 - 16
حوزه های تخصصی:
در شرایط تغییرات اقلیمی، بیابان زایی و تخریب زمین، یک مسئله مدیریتی حیاتی در جنگل های شمال ایران این است که چگونه می-توان تاب آوری جنگل ها را در برابر آتش سوزی ها افزایش داد. طی دهه های گذشته، مدیران جنگل از تیمارهای جنگل شناسی به منظور بازسازی ساختار، ترکیب و تنوع توده های جنگلی هیرکانی استفاده کرده اند، اما شواهد علمی مبنی بر اثر این تیمارها بر کاهش خطر آتش در این منطقه وجود ندارد. در این مطالعه بر اساس رویکرد مدل سازی رفتار آتش با استفاده از فلم مپ ام تی تی، روابط مکانی بین تیمار جنگل شناسی کاهش ماده سوختنی ( تنک کردن) و احتمال سوختن سطحی و تاجی در سری های 6 و 7 ملکرود جنگل سیاهکل ارزیابی شد. در ابتدا مشخصات ماده سوختنی بعد از توسعه تیمارهای جنگل شناسی در دوره زمانی 1385 الی 1395 در منطقه مطالعه برای ارزیابی تنک کردن سبک و تنک کردن سنگین به عنوان ابزارهای بازسازی برای شرایط ماده سوختنی مشابه تجزیه و تحلیل شد. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل واریانس برای تعیین اثر تیمار جنگل شناسی تنک کردن بر احتمال های سوختن سطحی و تاجی انجام شد. نتایج مدل سازی در سطح سیمای سرزمین نقش مهم تنک کردن را در کاهش احتمال سوختن تاجی ( تقریبا 11 درصد) در منطقه مورد مطالعه تایید می کند، با این وجود، اثر تنک کردن روی احتمال سوختن سطحی از نظر آماری معنی دار نبود ( 05/0P> ). در مقایسه دو نوع تنک کردن از نظر شدت، تنک سنگین اثر بیشتری روی تغییر احتمال سوختن سطحی و تاجی ( به ترتیب 10 درصد افزایش و 39 درصد کاهش در توده جنگل کاری سوزنی برگ) نسبت به تنک سبک داشته است. به رویکرد مدل سازی در این مطالعه بینش های جدیدی را برای بهبود تهیه نقشه مکانی احتمال سوختن جنگل، شامل وارد کردن متغیرهای حساس به عملیات تنک کردن به مدل ها و ارائه اطلاعات مفید برای جلوگیری از رفتار شدید آتش سوزی جنگل از طریق تیمارهای موثر جنگل شناسی ارائه می دهد.
تبیین مدل تجزیه و تحلیل کاربری اراضی برای برنامه ریزی مناطق پیراشهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
84 - 93
حوزه های تخصصی:
پیراشهری که گاهی به آن حاشیه شهری هم اطلاق می شود می تواند بر فرم شهری و چالش های برنامه ریزی فضایی قرن بیست ویک غالب شود. در کشورهای صنعتی یا پساصنعتی، پیراشهر قلمرو تغییرات اقتصادی، اجتماعی و دگرگونی ساختار فضایی است، درحالی که در کشورهای به تازگی صنعتی شده و بیش تر کشورهای درحال توسعه، غالباً منطقه شهری پر هرج ومرجی است که سبب ساز پراکندگی و توسعه ناهماهنگ شهری می شود. شناخت و تحلیل برنامه ریزی کاربری اراضی برای این مناطق می تواند به مدیریت بهتر این مناطق بیانجامد. ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف شناخت و تحلیل این عوامل برای مناطق پیراشهری در شعاع 8 کیلومتری مابین کلان شهر تهران و شهر اسلامشهر بر اساس داده ها و نقشه های سال 1399 و بر مبنای 3 دسته بندی کلی کاربری اراضی یعنی شهری، کشاورزی و حفاظتی با لحاظ کردن ناسازگاری بین آن ها به انجام رسیده است. روش پژوهش مبتنی بر رویکرد کاربردی و توصیفی – تحلیلی است که با در نظر گرفتن الگوی تحلیل استراتژی تشخیص ناسازگاری کاربری اراضی (LUCIS) و پیاده سازی آن در محیط (GIS) توانست میزان مطلوبیت عوامل تأثیرگذار هر یک از کاربری های اراضی مذکور در جهت برنامه ریزی برای مناطق پیراشهری را برای محدوده موردمطالعه ارائه نماید. یافته های این تحقیق بیانگر این موضوع است که پراکندگی ناموزون شهری به هر دلیلی که به وجود آمده باشد می تواند تأثیری مستقیم و غیرمستقیم در شکل گیری و پایداری مناطق پیراشهری داشته باشد. بر این اساس ظرفیت سازی برنامه ریزی مطلوب، بهترین ایده برای پاسخگویی به مداخلات ایجادشده در روند توسعه بی برنامه این مناطق است. از طرفی به این دستاورد می توان اشاره کرد که فضاهای پیراشهری که عموماً به شکلی خودجوش و بی برنامه در اطراف شهرها و کلان شهرها به وجود آمده و می آیند نیاز به برنامه ریزی و آینده نگری دارند تا ضمن از بین نرفتن اراضی کشاورزی در اطراف شهرها؛ اراضی با کاربری حفاظتی موجود نیز موردتوجه و حفاظت قرار گیرند تا درمجموع توسعه شهری برنامه ریزی شده ای را در این مناطق شاهد باشیم.
سنجش و پیش بینی پتانسیل وقوع سیلاب تحت شرایط تغییر اقلیم (مطالعه موردی: حوضه آبخیز گرگانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت سیلاب رویکرد جامعی ا ست که شامل شاخص های متعدد ارزیابی در حوضه آبخیز رودخانه ها و یک روش مؤثر و پایدار ولی پیچیده می باشد. ارزیابی خطر سیلاب به منظور بررسی میزان آسیب پذیری و مواجهه با خطر، اطلاعات ارزشمندی را برای مدیریت سیلاب فراهم می کند. روش پژوهش حاضر، با توجه به ماهیت مسأله و موضوع مورد بررسی، از نوع توصیفی - تحلیلی است و از نوع مطالعات کاربردی با تأکید بر روش های کمی است، در تحقیق حاضر تغییرات منطقه ای سیلاب در حوضه آبخیز گرگانرود با کارگیری اطلاعات ایستگاه های سازمان هواشناسی (سینوپتیک) با دوره ﺁماری 30 ساله (1368 تا 1397)، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، شاخص رطوبت توپوگرافیک، شیب، ارتفاع، لیتولوژی زمین، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، فرسایش، خاک شناسی، رواناب، داده های شبیه سازی شده میانگین بارش حاصل از مدل HadCM3 در LARS-WG تحت سناریو SRA1B بین سال های 2011 تا 2045 برﺁورد شده است. در این تحقیق در دو بخش متفاوت که در روش اول از مدل LARS-WG برای ریز مقیاس نمائی جهت پیش بینی اقلیم آینده (نزدیک و دور) و در بخش دوم از مدل هیدرولوژیکی SWAT برای ارزیابی خطر سیل استفاده شد و با توجه به درصد خطرات احتمالی در حوضه آبریز گرگانرود در محیط نرم افزار SWAT و GIS پهنه بندی صورت گرفت. در این پژوهش بر اساس مدل SWAT مقادیر بارش روزانه و دمای روزانه ایستگاه های سینوپتیک واسنجی گردید. نتایج نشان داده اند که تغییر اقلیم و ساختار محیط طبیعی در منطقه پیامدها و اثراتی از جمله تغییر الگوی بارش، به وجود آمدن ناهمگنی در سری داده های تاریخی، تغییر سطح آب رودخانه ها و کاهش تولیدات کشاورزی، تغییر در ترکیب و تولید گیاهی مراتع، تغییر سطح آب های زیرزمینی، بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی و ... به وجود آورده است. برخی از رفتارها در سری های زمانی عناصر اقلیمی ناگهانی، شدید و ناپایدار بوده و به شکلی غیرمترقبه دیده می شوند. عوامل فیزیوگرافی همچون شیب، بافت خاک، کاربری اراضی و نفوذپذیری سنگ ها موجب پاسخ های هیدرولوژیکی متفاوت به رخداد بارش در حوضه های مختلف منطقه شده و این امر بر ایجاد و ویژگی های سیلاب ناگهانی تأثیرگذار بوده است.
مدل سازی آمیخته بازاریابی پایدار در صنعت گردشگری ورزشی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
35 - 58
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر حسب هدف کاربردی، براساس شیوه های گردآوری داده ها ، توصیفی از نوع پیمایشی، و بر مبنای ماهیت داده ها پژوهشی آمیخته (کیفی- کمی) بود. از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان حوزه مدیریت بازاریابی ورزشی، گردشگری ورزشی و مدیریت بازاریابی گردشگری گویه های مؤثر در آمیخته بازاریابی پایدار در صنعت گردشگری ورزشی ایران استخراج شدند؛ با توجه به گویه های شناسایی شده، مؤلفه های اصلی دسته بندی شدند و با نظر سنجی از گروه دلفی گویه های تبیین کننده هر کدام از مؤلفه های اصلی شناسایی شدند؛ سپس پرسشنامه تحقیق ساخته شد. در بخش کیفی از تکنیک های کد گذاری، تلخیص، فیلترگذاری و دلفی در جهت استخراج داده های خام و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی برای آزمون میزان انطباق و همنوایی بین سازه نظری و سازه تجربی با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. در مجموع 104 گویه در آمیخته بازاریابی پایدار در صنعت گردشگری ورزشی ایران نقش دارد که در 10 آمیخته(محصول، قیمت، ترویج و ترفیع، توزیع و مکان، جایگاه یابی و شواهد فیزیکی، منابع انسانی و افراد، برنامه ریزی و مدیریت، اصول، وعده، شراکت) دسته بندی می شوند.
بررسی و مقایسه دو مدل EPM و MPSIAC در برآورد فرسایش و رسوب (مطالعه موردی: حوضه آدینه مسجد استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۹۲-۱۷۵
حوزه های تخصصی:
فرسایش و به تبع آن تولید رسوب باعث هدر رفت هر ساله هزاران تن از اراضی حاصلخیز کشور است. لذا لازم است که حوزه های تولید رسوب با شدت و میزان آن شناسایی شوند تا بتوان اقدام به طرح های آبخیزداری در این مناطق نمود. هدف از این تحقیق مقایسه دو مدل EPM و MPSIAC در برآورد فرسایش و رسوب حوزه آدینه مسجد از زیر حوزه های حوزه آبخیز کمال صالح واقع در جنوب غربی استان مرکزی با مساحت 15/11374 هکتار می باشد. بخشی از اطلاعات اولیه مورد نیاز مانند ویژگی های طبیعی و مورفولوژی حوزه از طریق مطالعات آبخیزداری و سایر اطلاعات از طریق پردازش تصاویر رقومی و مشاهدات و تهیه نقشه های مورد نیاز با استفاده از امکانات GIS برای تهیه فاکتورهای مورد نیاز مدل های EPM و MPSIAC به دست آمد. در مدل MPSIAC، میزان رسوب ویژه 713/112 (M3/Km2/year) و فرسایش ویژه 71/375 (M3/Km2/year) محاسبه شد، در مدل EPM میزان رسوب ویژه 95/213 (M3/Km2/year) و فرسایش ویژه 86/395 (M3/Km2/year) محاسبه شد. نتایج حاکی از این است که اگرچه دو مدل برای برآورد فرسایش و رسوب انطباق نسبی با هم دارند لکن نتایج حاصل از مدل MPSIAC با توجه به اینکه گستره ی بیشتری از عوامل دخیل را مورد ارزیابی قرار می دهد دارای کارایی بهتری نسبت به مدل EPM می باشد. بهرحال با توجه به فاصله نه چندان زیاد فرسایش برآوردی دو مدل، در صورتی که داده های مدل MPSIAC موجود نباشد، می توان از مدل EPM با داده های با سهولت دستیابی بیشتر استفاده کرد.
مدل های تحقیقات مقدماتی از باب ادغام و تفکیک تحقیق از تعقیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۵ ویژه نامه فقه و حقوق نو ۱۴۰۲
597 - 614
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : از میان مراحل مختلف فرایند دادرسی کیفری مرحله تحقیقات مقدماتی از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف مقاله حاضر بررسی مدل های تحقیقات مقدماتی از باب ادغام و تفکیک تحقیق از تعقیب است.
مواد و روش ها : روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی : در این مقاله، اصالت متن، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها : در طراحی آئین دادرسی کیفری مناسب برای هر جامعه دو نکته حائز اهمیت است. اول آنکه، آئین دادرسی کیفری مناسب جز با تفکر بر مبنای مدل و مدل سازی غیر ممکن است و تنها با این روش است که قطب های مختلف و متعارض شناخته می شود و بر اساس همین شناخت امکان به کارگیری بهترین متغیرها ایجاد می شود و دوم اینکه، طراحی آئین دادرسی کیفری باید بر اساس انتظارات اجتماعی جامعه صورت پذیرد. مدل چند دهه ای است که به عرصه علوم انسانی راه یافته است و با دارا بودن عناصر و اجزای خاص خود و تأکید بر ارزش های متفاوت مسیر آئین دادرسی کیفری جامعه را تعیین می کند.
نتیجه : مدل سازی در آئین دادرسی بر مبنای تأکید بر عناصر سه گانه دادرسی منصفانه که عبارت اند از اصول اخلاقی، حقوق بشر و ساختار مناسب انجام می گیرد.
بهینه سازی زنجیره تأمین میعانات نفتی با استفاده از مدل سازی ریاضی و شبیه سازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه چارچوبی برای بهینه سازی زنجیره تأمین میعانات نفتی با استفاده از برنامه ریزی ریاضی و شبیه سازی است. این تحقیق از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی است، همچنین، از نظر ماهیت، کمی است. زیرا تماماً از ابزارهای کمی مانند روش های مدل سازی ریاضی، شبیه سازی و روش های حل فراابتکاری استفاده شده است. در این چارچوب، هزینه های سرمایه گذاری و عملیاتی و انتشار گازهای گلخانه ای برای خطوط انتقال نفت و گاز را می توان به حداقل رساند تا نیازهای فشار و شبکه انتقال برآورده شود. همچنین می توانیم تولید آلاینده ها را در بخش های مرتبط با زنجیره به حداقل برسانیم. با به کارگیری یک مورد مطالعه واقعی، تمام تصمیمات ممکن برای در نظر گرفتن جنبه های زیست محیطی زنجیره تأمین در نظر گرفته می شود؛ بنابراین، ساختار و تصمیمات زنجیره تأمین عموماً بر دو کارکرد هدف شامل کاهش هزینه های انتقال و نگهداری و آلودگی در تصفیه خانه ها و مراکز توزیع استوار است. نتایج نشان داد که استفاده از مدل پیشنهادی، هزینه ها را تا 31 درصد و انتشار گازهای گلخانه ای را تا 51 درصد کاهش می دهد. همچنین افزایش 8 درصدی ظرفیت میادین و پالایشگاه ها و افزایش 65 درصدی صادرات رخ خواهد داد. با استفاده از نتایج به دست آمده از حل مدل می توان سهم هر فرآورده نفتی را در بهای تمام شده و هر قسمت از زنجیره را در تولید گازهای گلخانه ای تعیین کرد. بر اساس نتایج، نفت بیشترین و روغن ها کمترین هزنیه را دارند. علاوه بر این، پالایشگاه ها بیشترین تأثیر و مخازن ذخیره کمترین تأثیر را بر آلودگی محیط زیست دارند.
طراحی مدل و اولویت بندی عوامل مؤثر بر شکل گیری استارت آپ های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۷۸
17 - 46
حوزه های تخصصی:
رشد استارت آپ ها بر اقتصاد کشور تاثیر گذار است که باعث تولید اشتغال و گاها مانع از تعطیل شدن کسب و کارها می شود. هدف تحقیق طراحی مدل و اولویت بندی عوامل مؤثر بر شکل گیری استارت آپ های ورزشی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری بود. روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) با رویکرد اکتشافی بود. جامعه آماری بخش کیفی را 15 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و فعالان حوزه کسب و کار نوپا تشکیل دادند. در بخش کمی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بودند که برای هر سوال بین ۵ تا ۱۰ نفر مورد نیاز بود، تعداد ۳۰۰ نمونه آماری به روش طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختارمند بود که نتایج برگرفته از این مصاحبه در قالب یک پرسشنامه با ۴ عامل اصلی و 1۳ عامل فرعی طراحی شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط 15 نفراساتید مدیریت ورزشی و خبرگان و روایی سازه آن از طریق تحیل عاملی اکتشافی و تائیدی مورد تائید قرار گرفت. برای مدلسازی معادلات ساختاری و سایر آزمون ها از نرم افزارهای آموس و اس. پی. اس. اس نسخه 23 استفاده شد. کفایت حجم نمونه 78/0 KMO= گزارش شد و شاخص های آزمون نیکویی برازش تناسب مدل، مدل نهایی را در4 عامل مدیریتی، تجاری، محیطی و فنی مورد تایید قرار داد. پیشنهاد می شود برای شکل گیری استارت آپ های ورزشی با تحلیل هر یک از عوامل، زمینه کاهش مشکلات و موانع احتمالی را فراهم نموده و احتمال موفقیت استارت آپ خود را ارتقا بخشند.
پیش نمایی بارش های تابستانه مونسونی جنوب شرق ایران مبتنی بر مدل همادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر بارش ماهیت متغیر و تصادفی دارد و به لحاظ مکانی و زمانی دارای رفتاری متفاوت است. لذا پیش نمایی بارش در مقایسه با دیگر متغیرهای هواشناسی دارای عدم قطعیت بیشتر است. در پژوهش حاضر برای کاهش عدم قطعیت و تخمین مناسب بارش، از برونداد داده های پایگاه کوردکس و مدل های CMIP5 از روش شبکه عصبی استفاده شد. نتایج نشان داد با توجه به همبستگی بالای دما، رطوبت و فشار هوا با بارش، کاربست این متغیرها در کاهش عدم قطعیت پیش نمای بارش سودمند است. ضمن اینکه می توان از روش غیرخطی شبکه های عصبی مصنوعی جهت اریب سازی داده های بارش پایگاه کوردکس و CMIP5 جهت آینده نگری بارش در جنوب شرق کشور استفاده کرد. از دیگر نتایج این پژوهش روند افزایشی بارش های جنوب شرق ایران به ویژه نواحی ساحلی می باشد. این امر را می توان ناشی از افزایش سطح تحت تأثیر بارش های متأثر یا هم زمان با مونسون جنوب غرب هند دانست. روند افزایشی بارش در سواحل جنوبی بی ارتباط با افزایش ظرفیت نگهداشت محتوای رطوبتی نیز نمی باشد. تغییرپذیری بین بارش سالانه باران های موسمی هند نیز نشان دهنده یک روند مثبت ثابت تحت گرمایش جهانی بی وقفه است. ازآنجاکه هم افزایش مدت بارندگی های موسمی و هم افزایش تنوع بین سالی در آینده در بیشتر مدل ها دیده می شود، می توان به این روندهای پیش بینی شده اطمینان خاطر داد. همچنین پیش بینی می شود که بارش باران های مونسون تابستان هند در شرایط گرم شدن کره زمین در دهه 2050 در مقایسه بازمان پایه بیشتر باشد.
مدل سازی نقش عوامل جغرافیایی در پراکنش سرطان دستگاه گوارش در استان لرستان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان یکی از شایع ترین علل مرگ ومیر در سراسر جهان است. همواره نقش عوامل طبیعی و جغرافیایی در نحوه و چگونگی توزیع و اثرات آن بر کانون های بیماری و نقش فرآیندهای طبیعی در تغییرات بنیادی و انسان ها و نیز بیماری های مرتبط با انسان، حتی در مکان هایی که این تأثیرات به وضوح در مرگ ومیر یا نابودی زیستگاه ها و خود استان مشخص باشد، نمود کمرنگی دارد.روش بررسی: این پژوهش از نظر ماهیت هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلابه سرطان دستگاه گوارش که بین سال های 1396-1393 تشخیص و در سامانه سیما سرطان (سامانه یکپارچه سازی مدیریت الکترونیک) ثبت شده و در استان لرستان اقامت دائم داشته اند به صورت سرشماری وارد مطالعه شده اند در ادامه برای دستیابی به اهداف پژوهش شاخص های مرتبط با نقش عوامل جغرافیایی در پراکنش سرطان دستگاه گوارش شاخص های (متوسط بارش سالانه، پوشش گیاهی، میانگین دمای سالانه، میانگین ساعات آفتابی و مناطق اقلیمی) استخراج گردید جهت بررسی و نقش عوامل جغرافیایی در طبقه بندی و توزیع این شاخص های از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، و آزمون فریدمن استفاده گردید. در ادامه نیز جهت تبیین مدل از طریق رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده و سطح و وضعیت این اثرات در نرم افزار Arc GIS استفاده شد.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مهم ترین مؤلفه تأثیرگذار بر متغیر پراکنش سرطان، مؤلفه پوشش گیاهی با ضریب 91/0 درصد بود که این متغیر به خوبی وضعیت اثرگذاری را تبیین می کند. همچنین نتایج اثرگذاری عوامل جغرافیایی به گونه ای بود که شهرستان خرم آباد و بروجرد بیشترین اثر، شهرستان های کوهدشت، دلفان و الیگودرز و دورود اثر متوسط و شهرستان های سلسله، پل دختر و ازنا کمترین اثرگذاری را از عوامل جغرافیایی پذیرفته بودند.
مدل سازی ساختاری-تفسیری سامان دهی بافت تاریخی شهر با رویکرد دارایی-مبنا (مورد: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ابعاد و شاخص های مؤثر بر سامان دهی بافت تاریخی ارومیه با رویکرد سیاست های دارایی مبنای توسعه اجتماعات محلی را از طریق مدل سازی ساختاری- تفسیری شناسایی و تحلیل می کند و درنهایت، به طراحی ارتباطات بین معیارها (سرمایه اجتماعی،کالبدی و مالی) و زیرمعیارهای آنها پرداخته است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی پژوهش حاضر، روش انجام تحقیق در این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی (علی) است. ابتدا، از طریق مطالعه ادبیات و مطالعات دیگر شاخص های سیاست دارایی مبنای توسعه اجتماعات محلی برای سامان دهی بافت تاریخی، شناسایی شده است، سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری-تفسیری(ISM) روابط بین شاخص های سیاست دارایی مبنا برای سامان دهی تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است؛ درنهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، نوع متغیرها با توجه به میزان اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، سه عامل میزان درآمد ماهانه، وضعیت مالکیت، و ارزش ملک مسکونی به ترتیب با میزان قدرت نفوذ 18، 18 و 16 بیشترین تأثیر و معیارهای کیفیت امکانات کالبدی و ثروت قابل تبدیل به پول هر دو با میزان قدرت نفوذ 7، کمترین تأثیر را در سامان دهی بافت تاریخی با رویکرد سیاست های دارایی مبنای دارند. همچنین در سطح ابعاد، نتایج نشان می دهد که اولین ابعاد مؤثر در سامان دهی بافت تاریخی ارومیه با رویکرد سیاست های دارایی مبنای توسعه اجتماعات محلی، ابعاد سرمایه مالی است. درنتیجه، هر گونه برنامه و اقدام برای سرآغاز و سامان دهی بافت تاریخی شهر ارومیه، باید به نقش کلیدی و پایه ای این عوامل توجه نماید.
محیط یادگیری ترکیبی: اثربخشی استفاده همزمان از آزمایش های واقعی و مجازی بر مهارت استدلال علمی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
147 - 123
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثر آزمایش های واقعی، مجازی، و ترکیبی بر تفکر سیستمی شاگردان که به صورت استدلال علّی بروز پیدا می کند، انجام گرفته است. پزوهش به روش کمی و با رویکرد نیمه آزمایشی انجام گرفت. جامعه آماری دانش آموزان پایه یازدهم دوره متوسطه دوم شهر اهواز بودند که نمونه 80 نفری از آنان کاوشگری علمی با موضوع جریان الکتریکی را به سه صورت آزمایش واقعی (24 نفر)، مجازی (28 نفر) ، و ترکیب آن دو (28 نفر) تجربه کردند. یادگیری مفاهیم و مهارت تفکر سیستمی شاگردان به کمک آزمون استاندارد DIRECT قبل و بعد از فعالیت کاوشگری اندازه گیری شد. پاسخ ها ابتدا کدگذاری، و سپس نمره گذاری شدند. از تحلیل کواریانس برای مقایسه میانگین گروه ها استفاده شد. کاوشگری واقعی (اندازه اثر 54/0) و مجازی (انداز اثر 60/0) تقریبا به یک اندازه باعث یادگیری مفاهیم علمی شدند، اما شاگردان در شرایط ترکیبی (اندازه اثر 79/0) بهتر از شرایط تک آزمایشی یاد می گرفتند. سهم بیشتر نمره شاگردان در هر سه تجربه یادگیری مربوط به سطح دانش امور واقعی و روندی بود و نمره کمتری در سطوح بالای یادگیری مانند استدلال یا تفکر سیستمی داشتند. کاوشگری چه به صورت واقعی، چه مجازی، و چه ترکیبی، به خودی خود نتوانست دانش آموزان را وادار به استدلال منسجم و بازنگری مدل ذهنی خودشان کند. کاوشگری بدون فعالیت مکمل آن یعنی مدل سازی نمی تواند به ارتقا مهارت استدلال شاگردان کمک زیادی کند. پیشنهاد می شود کاوشگری در کلاس درس به صورت ترکیب آزمایش واقعی و مجازی توسط معلمان با رویکرد مبتنی بر مدل سازی انجام بگیرد.
مد لسازی مدیریت ریسک بین الملل در بانکداری جمهوری اسلامی ایران با توجه به مؤلف ههای امنیت ملی جمهوری اسلامی و شرایط تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع نگاه جمهوری اسلامی ایران به مسائل بی نالمللی و ایستادگی در مقابل نظام سلطه
همواره باعث بروز تهدیدهای بالقوه امنیتی در حوزه های مختلف شده است. کانون
توجه این تهدیدها در سال های اخیر بر بخش های اقتصادی، به خصوص سیستم
مالی و بانکی متمرکز بوده است. توجه نشدن بجا و بهنگام به این تهدیدهای بالقوه
باعث شده است سیستم بانکی کشور و مراودات مالی در سطح بین الملل به پاشنه
آشیل اقتصاد کشور در شرایط رویارویی با نظام سلطه تبدیل شود. بیشترین اثرگذاری
تحریم های بی نالمللی علیه جمهوری اسلامی نیز در این بخش نمایان شده است. در
نتیجه، داشتن الگویی برای مدیریت این ریسک ها ضروری به نظر می رسد. دستیابی به
الگویی کارا پیش از هر چیز نیازمند شناسایی ریسک های به وجودآمده و تعیین سطح
اهمیت آنهاست.
در این پژوهش در گام اول با استفاده از روش دلفی، ریس کهایی که در نتیجه
تحریم های بین المللی متوجه سیستم بانکی جمهوری اسلامی شده است، شناسایی و
با استفاده از آزمون فریدمن سطح اهمیت آنها نسبت به یکدیگر بررسی و اولویت بندی
می شود. در گام بعد با استفاده از دیدگاه خبرگان امر و انجام مصاحبه و تحلیل
محتوای آن، راهکارهای بیان شده برای مدیریت ریسک های شناسایی شده در قالب
مدلی مفهومی ارائه م یشود. در نهایت الگوی پیشنهادی با روش دلفی اعتبارسنجی و
مدل نهایی برمبنای دیدگاه خبرگان بیان می شود.