مطالب مرتبط با کلیدواژه

حوزه آبخیز


۱.

استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در برآورد فرسایش خاک و تولید رسوب حوزه آبخیز نوژیان (جنوب‌شرقی خرم‌آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک رسوبدهی حوزه آبخیز واحدهای کاری همگن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۰ تعداد دانلود : ۸۶۳
فرسایش خاک یکی از عوامل اصلی در کاهش حاصلخیزی خاک، انباشت رسوبات در آبراهه‌ها، کانالهای آبیاری و رودخانه‌ها، کاهش ظرفیت مخازن سدها، تشدید وقوع سیلابهای مخرب و آلودگی محیط زیست می‌باشد. به منظور جلوگیری از پیامدهای منفی فرسایش خاک و تولید رسوب در حوزه‌های آبخیز ضرورت دارد مقدار رسوب و منبع تولید آن مشخص گردد. از آنجا که اکثر حوزه‌های آبخیز کشور فاقد ایستگاههای رسوب‌سنجی می‌باشند از اینرو با استفاده از مدلهای ابداع شده در این زمینه برآورد تولید رسوب الزامی می‌باشد. در این تحقیق که در حوزه آبخیز نوژیان واقع درجنوب شرقی خرم‌آباد انجام شده است، برآورد فرسایش و رسوب حوزه آبخیز نوژیان واقع در استان لرستان با استفاده از مدل MPSIAC1 و با بهره‌گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)2 مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا برای اجرا کردن مدل MPSIAC، پس از ورود لایه‌های اطلاعاتی به محیط GIS و وزن‌دهی آنها، از تلفیق این لایه‌ها، حوزه آبخیز مورد مطالعه به 527 واحد همگن تفکیک گردیده سپس شدت فرسایش و تولید رسوب در این واحدهای همگن محاسبه شده است. نتیجه بدست آمده نشانگر این است که میزان رسوب برآورد شده با استفاده از مدل MPSIAC حدود 2/489372 تن در سال می‌باشد. با توجه به اینکه میزان رسوب اندازه‌گیری شده در محل ایستگاه هیدرومتری کشور معادل 812410 تن در سال است، نسبت مقدار رسوب برآورد شده با استفاده از مدل MPSIAC به آمار رسوب اندازه‌گیری شده 602/0 برابر است. نتیجه بررسی‌های انجام شده در مورد اختلاف موجود بیانگر این واقعیت است که کالیبره کردن مدلهای تجربی از طریق اصلاح نارساییهای موجود در آنها در تطبیق با شرایط خارج از محل ابداع آنها امری ضروری و گریزناپذیر است. بنابراین ضرورت دارد پیش از آنکه با اطمینان اقدام به رد یا قبول نتیجه حاصل از بکار‌گیری این مدل نمود، در آبخیزهای معرف کشور کالیبره کردن مدل در تطبیق کامل با شیوه‌های ابداع آن مد نظر قرار گرفته سپس اقدام به واسنجی آن نمود.
۲.

پیش بینی متغیرهای اقلیمی به کمک تحلیل سری های زمانی حوضه آبخیز زهره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقلیم روند حوزه آبخیز خود همبستگی آریمای فصلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۳ تعداد دانلود : ۸۴۸
داده های اقلیمی دارای خود همبستگی، اثر فصل، روند و ویژگی تصادفی می باشند، در نتیجه از مفاهیم سری های زمانی در پیش بینی متغیرهای اقلیمی استفاده می شود. هدف این مقاله پیش بینی متغیرهای اقلیمی به کمک تحلیل سری های زمانی حوضه آبخیز زهره می باشد. درگام اول اقدام به بررسی آزمون های کلموگراف-اسمیرنوف و من-کندال برای تعیین نرمالیته و تعیین روند گردید. نتایج آنالیز روند من-کندال نشان دهنده روند معنی دار متغیر دبی بوده است (05/0>P)، درحالی که متغیرهای دیگر فاقد روند معنی دار بوده است (05/0P>). همچنین متغیرهای بارش، دبی و تبخیر دارای روند نزولی (0>Z) و دما دارای روند صعودی بوده است (0Z>). در گام بعد اقدام به ایستا نمودن داده ها گردید که با استفاده از عملگر تفاضل؛ داده های ناایستا بعد از انجام یک مرحله تفاضل گیری ایستا گردیدند (1d=). به کمک شکل های خود همبستگی و خود همبستگی جزئی یک مدل سری زمانی مناسب شناسایی گردید. حدود تغییرات مرتبه های اتورگرسیو و میانگین متحرک مدل ها تا حداقل صفر و حداکثر 2 تعیین و به وسیله معیار آکائیک مناسب ترین مدل ها استخراج گردید و معنی داری پارامترها به وسیله روش حداکثر درست نمایی تأیید شد (05/0>P). اعتبارسنجی مدل ها، توسط معیارهای مختلف حاکی از دقت و صحت مدل آریمای فصلی (ساریما) برای متغیر دما و تبخیر (98/0R=) است. نتایج مدل ها در مقیاس ماهانه بهتر از مقیاس فصلی بوده است.
۳.

پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از روش ارزیابی چندمعیاره مکانی (SMCE) (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شهرستان بن استان چهارمحال وبختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش پهنه بندی حوزه آبخیز ILWIS ارزیابی چندمعیاره مکانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۶۹۵ تعداد دانلود : ۴۲۲
زمین لغزش ها در ایران ازجمله بلایای طبیعی هستند که مورفولوژی را به طور ناگهانی برهم می زنند و منجربه خسارات مالی و جانی زیادی می شوند. نظربه تأثیرات سویی که زمین لغزش ها بر سکونت گاه های روستایی و شهری و منابع طبیعی دارند شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش امری بسیار ضروری برای جلوگیری از چنین خسارت هایی بشمار می آید. هدف تحقیق حاضر برقراری ارتباط بین زمین لغزش و فاکتورهای محیطی تأثیرگذار در وقوع آن و تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش، با استفاده از روش ارزیابی چندمعیاره مکانی است. نقشه عوامل مختلف با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های موضوعی و بازدیدهای صحرایی تهیه شده و درختواره عوامل و محدودیت ها در نرم افزار ILWIS طراحی گردید. نقشه های زمین شناسی، شیب، کاربری اراضی و فاصله از جاده، رودخانه و فاصله از چشمه به عنوان عوامل و نقشه شیب به عنوان محدودیت به سیستم معرفی شدند. پس از وزن دهی به عوامل و زیر عوامل، نقشه حساسیت به زمین لغزش منطقه به دست آمد. با ارائه این نقشه ب ه برنام ه ری زان در م دیریت بحران و تخفیف نگرانی عمومی در سیاستهای توسعه اراضی کمک می شود.
۴.

بررسی زمین ساخت فعال در شمال حوزه آبخیز دشت بیرجند با استفاده از فاکتور های مورفومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص های ژئومورفولوژی مورفومتریک تکتونیک حوزه آبخیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۵۶۵
مورفومتری به عنوان سنجش و توصیف کمی شکل ها و چشم اندازهای زمین تعریف شده اند. دشت بیرجند درشرق کشور ایران و دراستان خراسان جنوبی است. هدف از این پژوهش ارزیابی تکتونیک مناطق فعال با استفاده از پارامترهای مورفومتری می باشد. در این تحقیق از داده های میدانی و نقشه های توپوگرافی استفاده گردیده است. نتایج حاصل از محاسبه شاخص ها بدین صورت است که بیشترین میزان کج شدگی AF در شمال غربی ، کمترین میزان کج شدگی شمال حوزه می باشد. شاخص Tدارای نا متقارن ترین حالت حوزه در شمال غربی منطقه است. شاخص S بیشترین مقدار در غرب حوزه و کمترین مقدار شمال مرکزی حوزه می باشد. بیشترین مقدار Smf در شمال حوزه و کمترین مقدار آن در شمال شرقی حوزه می باشد. محاسبه شاخص VF نشان داد که بیشترین تعداد دره ها در این مناطق واقع شده است. شاخص انتگرال هیپسومتری بیشترین میزان بالاآمدگی در شمال شرقی و کمترین میزان در شمال را نشان می دهد، بیشترین مقدار شاخص Dd در شمال وکمترین مقدار در شمال غربی می باشد. بیشترین مقدار شاخص Te در شمال شرقی حوزه و از طرفی کمترین مقدار شاخص Te در شمال غربی است. بیشترین مقدار شاخص Cدر شمال غربی و کمترین مقدار در شمال حوزه است. بیشترین مقدار شاخص Re در شمال وکمترین مقدار شاخص Re در شمال غربی است. پارامترIat نشان می دهد که شمال دشت بیرجند از نظر تغییرات مورفومتریک در درجه فعال قرار دارد و درآینده تغییرات جدیدی خواهد داشت.
۵.

بررسی عوامل موثر و ارائه مدل جهت تعیین پتانسیل رشد طولی خندقها (مطالعه موردی: حوزه آبخیز حبله رود)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خندقی حوزه آبخیز عکسهای هوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
فرسایش خندقی یکی از مخرب ترین و پیچیده ترین انواع فرسایش آبی می باشد. برای مبارزه با این نوع فرسایش در ابتدا باید عوامل موثر در توسعه آن شناخته شوند. لذا این تحقیق، در یکی از زیرحوضه های حوزه آبخیز حبله رود به نام ده نمک در اقلیم خشک ونیمه خشک انجام شد. ابتدا با استفاده از عکسهای هوایی مربوط به سال1335 و اندازه گیری طول خندق ها طی مطالعات میدانی سال 1384، میزان رشد طولی خندق ها طی دوره زمانی 1335 تا 1384 بدست آمد. سپس عوامل موثر در رشد طولی خندق ها که بر گرفته از چهار مدل پیش بینی رشد طولی خندق: Thompson، مدل اول سرویس حفاظت خاک آمریکا، مدل دوم سرویس حفاظت خاک آمریکا وFAO بوده اند و شامل عوامل: مساحت حوزه آبخیز بالادست خندق، میزان درصد رس، درصد شیب کف خندق، و همچنین عواملی چون درصد نمک های محلول، میزان درصد سیلت و میزان درصد ماسه در نظر گرفته شدند. در نهایت میزان معنی داری برای هر کدام از عوامل موثر با میزان رشد طولی خندق ها در سطح 95% طی دوره زمانی 1384-1335 بررسی شد. نتایج حاصل از انجام مطالعات آماری حاکی از این است که عواملی چون مساحت حوزه آبخیز بالادست خندق با ضریب همبستگی 0/98، درصد نمک های محلول با ضریب همبستگی 0/97 و میزان درصد رس با ضریب همبستگی 0/96 به ترتیب بیشترین معنی داری را در سطح 95% داشته اند. سپس ارائه مدل با استفاده از عوامل موثر ذکر شده و نرم افزار آماری SPSS از دو روش Enter و Backward صورت گرفت و پتانسیل رشد طولی خندق ها در سال های آتی از طریق مقایسه مقادیر برآورد شده توسط مدل و مقادیر اندازه گیری شده توسط عکس های هوایی بررسی شد. در نهایت با توجه به اختلاف دقت 0.001درصدی بین دو روش Enter و Backward روش Backward پیشنهاد شد.
۶.

اولویت بندی حوزه آبخیز برای احداث بند توری سنگی به روش تحلیل چند معیاره مکانی (SMCE)، در حسن رباط اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تصمیم گیری چند معیاره حوزه آبخیز سد اصلاحی مکان یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۹۳
حوزه آبخیز مورد مطالعه در منطقه حسن رباط از توابع میمه شهرستان اصفهان واقع شده است. برای تعیین مکان های ایجاد سد سنگ توری (گابیون) در آبراه ها با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره (SMCE) مکان یابی شد. در ابتدا نقشه عوامل و محدودیت ها بصورت لایه هایی قابل استفاده در مدل درختی تهیه گردیده شد. در نهایت با وزن دهی به عوامل به صورت مقایسه زوجی و به شکل رتبه ای و اولویت بندی، به تولید نقشه نهایی که اولویت های ساخت سد گابیونی را در منطقه نشان می دهد انجامید. با وجود راه های بسیار و چاه های فراوان در منطقه مورد مطالعه و اهمیت قرارگیری سدها در نزدیکی روستا های موجود، تاثیر بسیاری در انتخاب مکان های ایجاد سد داشت است. البته عوامل طبیعی نیز در انتخاب این مکان ها با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی دخالت همگامی داشته است. این مکان یابی برای برنامه ریزان در حوضه های آبخیز که به کنترل فرسایش در مناطق حائز اهمیت توجه دارند پیشنهاد می گردد.
۷.

استفاده از تلفیق منطق بولین و فازی با وزن دهی عوامل مکانی در تحلیل خطر زمین لغزش و تولید رسوب در حوزه آبخیز چلگرد چهار محال و بختیاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش پهنه بندی خطر حوزه آبخیز فازی فرایند تحلیل سلسله مراتبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
فرسایش که یکی از آنها زمین لغزش است پدیده ایست که هرساله باعث هدر رفتن بسیاری از منابع آب وخاک و تخریب منابع طبیعی می شود. هدف تهیه و تحلیل نقشه زمین لغزش ها و تأثیر آن در تولید رسوب در حوزه آبخیز چلگرد شهرکرد است. برای تهیه نقشه خطر زمین لغزش لایه های اطلاعاتی شیب، ارتفاع از سطح دریا، شاخص پوشش گیاهی، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از شبکه آبراهه، فاصله از گسل و فاصله از چشمه ها استفاده گردیدند. سپس محدودیت ها و عوامل به ترتیب استانداردسازی بولین و فازی شده، پس از وزن دهی با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی، تلفیق نهایی فازی انجام شده، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش فازی تهیه گردید. نتایج حاصله نشان داده که 49 درصد از اراضی منطقه موردمطالعه در پهنه های خطر بالا و خیلی بالا قرارگرفته است. در این تحقیق فاصله 500 متری از جاده و 400 متری از آبراهه، شیب 50-15 درصد، ارتفاع تا2600 متر و کاربری های کشاورزی و باغ و همچنین سازندهای خان کت و نیریز بیشترین درصد مساحت لغزش هارادرخود جای داده اند که البته احتمال بروز زمین لغزش در حواشی جاده ها و آبراهه ها با شیب های متوسط به مراتب از سایر نقاط بیشتر است که در مدیریت آبخیز با توجه به رسوب و فرسایش باید به این مناطق بیشتر توجه کرد.
۸.

تاب آوری اجتماعی-اقتصادی روستاهای حوزه آبخیز سامان (استان مرکزی) در نوسانات آب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری اجتماعی اقتصادی حوزه آبخیز سامان نوسانات آب استان مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۳۷
  نوسانات آب طی سالیان گذشته آسیب های زیادی به بخش کشاورزی و جامعه روستایی وارد کرده است. در دهه اخیر رویکرد مقابله با رخدادهای طبیعی جای خود را به کنار آمدن با آنها داده است و در واقع تاب آوری جای خود را به آسیب پذیری داده است. هدف این تحقیق ارزیابی تاب آوری اجتماعی-اقتصادی روستاهای حوزه آبخیز سامان(استان مرکزی) در نوسانات آب سالهای اخیر(1395-1385) می باشد. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری خانوارهای ساکن در 7 روستای حوزه آبخیز سامان می باشد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 110 خانوار بدست آمد و روایی و پایایی نیز 84/0 محاسبه گردیده است. به منظور سنجش تاب آوری اجتماعی-اقتصادی، سرپرستان خانوارها مورد ارزیابی قرار گرفته است. تدوین شاخص های سنجش مؤلفه های اجتماعی و اقتصادی سکونتگاههای انسانی در برابر نوسانات آب براساس مفهوم تاب آوری و ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی در برابر بحران آب تدوین گردید و شاخص ها و عوامل مؤثر بر تاب آوری شناسایی و تعریف عملیاتی شدند. پس از جمع آوری داده ها در قالب پرسشنامه میدانی و با استفاده از ابزارهای تحلیل مکانی و قابلیت های نرم افزارهای آماری SPSS و Excel و GIS سنجش صورت پذیرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان تاب آوری اجتماعی-اقتصادی روستاها در وضعیت قابل قبولی قرار ندارند و از میان دو بعد تاب آوری عوامل بعد اقتصادی با میانگین کمترین و عوامل بعد اجتماعی با میانگین بیشترین تأثیر را در تاب آوری روستاها داشته است. براساس آزمون T میانگین واقعی نظر کلی پاسخگویان از 3 کوچکتر و در حد متوسط رو به پایین است. روستاهای سامان و یاری آباد در بعد اقتصادی نوسانات آب دارای تاب آوری بیشتری بوده اند و در بخش اجتماعی نیز حدودا میانگین ها به هم نزدیک و بیشترین تاب آوری اجتماعی در روستاهای چهارحد و یاری آباد و ورکبار علیا بود که بالای میانگین 3 را اخذ کرده اند. در مجموع دو شاخص تاب آوری اجتماعی- اقتصادی روستاها هیچکدام میانگین 3 را به دست نیاورده اند که نشان از تاب آوری پایین محدوده دارد.
۹.

تبیین الگوی مناسب مدیریت جامع حوزه های آبخیز کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت جامع حوزه آبخیز الگو پیامد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۷۰
پایداری منابع طبیعی مستلزم اجرای رویکرد مدیریت جامع حوزه های آبخیز است. اجرای این رویکرد نیازمند الگو و چارچوب منسجمی است. لذا، هدف کلی این پژوهش تبیین الگوی مدیریت جامع حوزه های آبخیز کشور بود. جامعه آماری تحقیق، کارشناسان منابع طبیعی استان های تهران، سمنان، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و یزد بودند که تعداد 316 نفر از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده های تحقیق پرسشنامه بود. بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، شرایط علّی (چالش های مدیریتی موجود، عوامل محیطی اقلیمی، شرایط فرهنگی- اجتماعی مردم محلی و شرایط اقتصادی آنان)، زمینه ای (شرایط فیزیکی حوزه آبخیز و تسهیلات عمرانی و زیرساختی) و مداخله گر (عوامل آموزشی ترویجی، عوامل انگیزشی، عوامل نگرشی و اخلاق حرفه ای) به عنوان مقوله های شرایطی مدیریت جامع حوزه های آبخیز بر راهبردهای تعاملی مدیریت جامع حوزه های آبخیز تأثیر معناداری دارند و در کل 65 درصد از تغییرات واریانس آن را تبیین می کنند. در نهایت، راهبردهای تعاملی مدیریت جامع حوزه های آبخیز 73 درصد از تغییرات واریانس پیامدهای مدیریت جامع حوزه های آبخیز را تبیین می کند. الگوی تدوین شده می تواند نقشه راهنمایی برای تصمیم گیری ها و اقدامات انجام شده در راستای مدیریت حوزه های آبخیز باشد که به ارتقای پایداری توسعه آبخیزهای کشور منجر گردد. واژه های کلیدی: مدیریت جامع، حوزه آبخیز، الگو، پیامد
۱۰.

بررسی و مقایسه دو مدل EPM و MPSIAC در برآورد فرسایش و رسوب (مطالعه موردی: حوضه آدینه مسجد استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حوزه آبخیز فرسایش و رسوب مدل سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
فرسایش و به تبع آن تولید رسوب باعث هدر رفت هر ساله هزاران تن از اراضی حاصلخیز کشور است. لذا لازم است که حوزه های تولید رسوب با شدت و میزان آن شناسایی شوند تا بتوان اقدام به طرح های آبخیزداری در این مناطق نمود. هدف از این تحقیق مقایسه دو مدل EPM و MPSIAC در برآورد فرسایش و رسوب حوزه آدینه مسجد از زیر حوزه های حوزه آبخیز کمال صالح واقع در جنوب غربی استان مرکزی با مساحت 15/11374 هکتار می باشد. بخشی از اطلاعات اولیه مورد نیاز مانند ویژگی های طبیعی و مورفولوژی حوزه از طریق مطالعات آبخیزداری و سایر اطلاعات از طریق پردازش تصاویر رقومی و مشاهدات و تهیه نقشه های مورد نیاز با استفاده از امکانات GIS برای تهیه فاکتورهای مورد نیاز مدل های EPM و MPSIAC به دست آمد. در مدل MPSIAC، میزان رسوب ویژه 713/112 (M3/Km2/year) و فرسایش ویژه 71/375 (M3/Km2/year) محاسبه شد، در مدل EPM میزان رسوب ویژه 95/213 (M3/Km2/year) و فرسایش ویژه 86/395 (M3/Km2/year) محاسبه شد. نتایج حاکی از این است که اگرچه دو مدل برای برآورد فرسایش و رسوب انطباق نسبی با هم دارند لکن نتایج حاصل از مدل MPSIAC با توجه به اینکه گستره ی بیشتری از عوامل دخیل را مورد ارزیابی قرار می دهد دارای کارایی بهتری نسبت به مدل EPM می باشد. بهرحال با توجه به فاصله نه چندان زیاد فرسایش برآوردی دو مدل، در صورتی که داده های مدل MPSIAC موجود نباشد، می توان از مدل EPM با داده های با سهولت دستیابی بیشتر استفاده کرد.
۱۱.

بررسی رابطه واحدهای زمین شناسی با شدت فرسایش به کمک دو مدل با ساختار متفاوت (مطالعه موردی: حوزه آبخیز اخترآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایندگی فرسایش رواناب سازند حوزه آبخیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۸
فرآیند فرسایش شامل دو بخش اصلی فرسایندگی و فرسایش پذیری است. عامل اصلی فرسایندگی، شدت بارش و رواناب بوده و عامل اصلی فرسایش پذیری، نوع سازندهای موجود در سطح حوضه است که موضوع مورد تحقیق در منطقه مورد مطالعه است. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه واحدهای زمین شناسی با شدت فرسایش است. لذا جهت نیل به این هدف در ابتدا به بررسی شدت فرسایش با استفاده از دو مدل پسیاک اصلاح شده و فارگاس پرداخته شد. مدل فارگاس بر پایه اصول نظری دو عامل فرسایندگی و عامل فرسایش پذیری ارائه شده است؛ درصورتی که مدل پسیاک اصلاح شده بر اساس 9 عامل است. در این تحقیق برای تفکیک شدت های یک نوع فرسایش با توجه به جدول S.S.F روش BLM انجام گرفت. برای برآورد فرسایش خاک در زیرحوضه های مورد مطالعه از مدل RUSLE استفاده گردید. برای تعیین خطر فرسایش با استفاده از ضریب ارزشی ارائه شده از مدل فارگاس به دست آمد. و در مدل پسیاک اصلاح شده، برای هریک از عوامل نه گانه ضرایبی در نظر گرفته شد. بررسی ها نشان داد که در مدل پسیاک اصلاح شده 79% از سطح حوضه دارای شدت فرسایش زیاد و 21% دارای شدت فرسایش خیلی زیاد بوده است و در مدل فارگاس 3/0% شدت فرسایش متوسط، 10% زیاد، 7/4% شدید و 85% بسیار شدید بوده است که ازاین بین 18% دارای تطابق با شدت فرسایش بسیار زیاد (بسیار شدید) و 2/7% دارای تطابق با شدت فرسایش زیاد در هر دو مدل بوده است. بررسی سازندها در مدل فارگاس نشان داده است که واحدهای سنگ چینه ای E1t1, E1t2, E2ig3, Q2f, Qt1 و Qt2 دارای شدت فرسایش بسیار شدید بوده اند؛ درحالی که در مدل پسیاک اصلاح شده واحدهای سنگ چینه ای E1t1 ,Qt1 و Qt2 دارای شدت فرسایش زیاد هستند که دلیل آن فرسایش پذیری سازندها است، همچنین واحدهای سنگ چینه ای E1t2 و Q2t دارای شدت فرسایش خیلی زیاد هستند که دلیل آن علاوه بر فرسایش پذیر بودن سازندها، تراکم بالای زهکشی در آن ها نیز هست.