مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
مدل سازی
حوزههای تخصصی:
برآورد صحیح رواناب حوضه نقش بسیار مهمی در مدیریت آن دارد. تا به حال محققین زیادی از مدل های یکپارچه، توزیعی و هم چنین از روش های هوشمند مصنوعی به منظور برآورد رواناب حوضه استفاده نمودند. در تحقیق حاضر برای برآورد آبدهی حوضه بار اریه با مساحتی معادل با 112 کیلومتر مربع و متوسط بارش سالانه 72/306 میلی متر از دو مدل توزیعی WetSpa و مدل هوشمند شبکه عصبی مصنوعی ANN استفاده گردید. به منظور اجرای مدل WetSpa از دو دسته اطلاعات شامل نقشه های رستری و اطلاعات هواشناسی و برای مدل شبکه عصبی مصنوعی تنها از اطلاعات هواشناسی استفاده گردید. اجرای مدل های مذکور در دوره ی 5 ساله صورت پذیرفت. به منظور مقایسه نتایج مدل ها، از معیارهای ارزیابی ضریب همبستگی R 2، مجذور میانگین خطای استاندارد RMSE و میانگین قدر مطلق خطا MAE استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد مدل WetSpa با R 2و RMSE برابر با m 3/s920/0 وm 3/s 346/0 و هم چنین مدل شبکه عصبی مصنوعی با R 2و RMSE برابر با m 3/s 959/0 و m 3/s 310/0 توانایی شبیه سازی جریان رودخانه بار اریه را دارند. هم چنین استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی موجب کاهش خطای برآورد رواناب حوضه به مقدار 6/11 درصد در مقایسه با مدل WetSpa شده است.
تحلیل روند تغییرات و پیش بینی پارامترهای حدی دمای ناحیه جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش دمای کره زمین باعث بروز ناهنجاری هایی در اقلیم کره زمین می شود که این امر بر تمام زوایا زندگی و حیات بشر تاثیر گذار است. در این راستا، هدف از این مطالعه بررسی تغییرات دما و پیش بینی دمای حدی (حداکثر و حداقل دما) در استان گیلان و مازندارن است. جهت این بررسی از مدل آماری- دینامیکی SDSM و برای تحلیل تغییرات و روند دما از تکنیک آماری و گرافیکی من- کندال استفاده شده است. داده های روزانه دمای ایستگاه رشت، رامسر و بابلسر طی دوره آماری 1961 تا 2010 از سازمان هواشناسی کشور و نیز داده های مدل گردش عمومی HadCM3 از پایگاه های مربوطه اخذ شد. دوره مورد مطالعه به سه دوره تقسیم بندی شد. نتایج حاکی از وجود روند مثبت معنی دار در حداقل و حداکثر دمای ماهانه و سالانه هر سه ایستگاه در دوره اول و سوم است. همچنین در دوره دوم، روند معنی داری در دماهای حدی رامسر و حداکثر دمای رشت دیده نمی شود. آزمون گرافیکی کندال بر روی دماهای حد سالانه سه دوره اعمال شد که نتایج حاصل نشان داد که با عدول از مرز بحرانی 1/96± در سطح 95 درصد اطمینان وقوع تغییرات از نوع روند افزایشی و نیز تغییرات از نوع ناگهانی در هر سه ایستگاه رخ داده است. در دوره پیش بینی شده، بیش ترین تغییر در حداقل دمای ماهانه و سالانه دیده می شود. افزایش حد دما حدوده 0/1 تا 1/7 درجه سانتیگراد پیش بینی شد. نوسانات کوتاه مدت و رخداد روند مثبت معنی دار هم در حداکثر و هم در حداقل دما گویای افزایش دما در سال های آتی خواهد بود که حاکی از وقوع تغییرات اقلیمی رخ داده می باشد.
اثربخشی تبلیغات تلویزیونی بر مخاطبان سیمای جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی: بانک رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تعدد روزافزون رسانه ها، مخاطبان سعی دارند رسانه ای را انتخاب کنند که ضمن متناسب بودن با معیارها و علاقه مندی هایشان دارای تنوع و جاذبه بیشتری باشد. نظر به اهمیت و تأثیرگذاری تبلیغات در جلب نظر مخاطبان و لزوم سنجش میزان اثرگذاری آن، هدف از مقاله حاضر ارزیابی اثر تبلیغات تلویزیونی بانک رفاه بر مخاطبان سیما بوده است؛بنابراین، مسئله این است که چگونه می توان مدلی جامع را با ابعاد مورد نظر به منظور اندازه گیری اثربخشی تبلیغات تلویزیونی ارائه کرد؟ روش پژوهش برحسب هدف و روابط بین ابعاد اثربخشی تبلیغات تلویزیونی، از نوع پژوهش کاربردی و همبستگی علّی بوده و به دلیل آزمون مدل خاصی از رابطه بین متغیرها، از مدل یابی علی یا مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. اطلاعات لازم نیز بر اساس پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شده است. در این مطالعه مشتریان بانک به عنوان نمونه ای از مخاطبان سیما مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش، بیانگر تأثیر ابعاد سرگرمی، ارتباطی، محتوایی و اطلاع رسانی تبلیغات به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق واکنش های عاطفی به تبلیغات بر گرایش مخاطبان به تبلیغات تلویزیونی است.
مدل سازی تفکیک قطعات زمین در فرایند توسعه شهری (مورد شناسی: شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
225 - 252
حوزههای تخصصی:
با پیدایش طرح های توسعه جدید شهری در کشورهای مختلف و همچنین ضرورت بهره گیری مناسب از زمین، مقوله تفکیک اراضی همواره ازموضوعات بحث برانگیز در راستای توسعه های جدید بوده است. هدف اصلی تفکیک اراضی شهری، فراهم کردن حداکثر بهره وری از زمین و فضا و رعایت دسترسی بین قطعات شهری است، به طوری که محیط شهری مطلوب را پدید آورد. عوامل متعددی در تعیین اندازه مساحت قطعات تفکیکی مؤثرند. در این میان ویژگی های اجتماعی- اقتصادی خانوارهایی که پیش بینی می شود در افق طرح در ناحیه توسعه یافته سکونت خواهند یافت، از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این مبنا، در پژوهش حاضر چهار عامل بُعد خانوار، سطح درآمد، قیمت زمین و میزان دسترسی به مراکز شهری، به عنوان متغیّرهای مستقل و مساحت زمین به عنوان متغیّر وابسته انتخاب شده اند و نتایج به دست آمده، از میزان اهمیت هر یک از متغیّرهای مستقل در تبیین متغیّر وابسته در یک رابطه رگرسیون ارائه شده است. منطقه مطالعه موردی، شهر سمنان است که براساس پیش بینی فرایند رشد شهری تا افق طرح جامع (1405)، نیاز به 86 هکتار زمین دارد. فرایند مدل سازی تفکیک زمین در شش گام انجام شده است و ابزار پایه مورد استفاده درجهت تقسیم بندی زمین، مدل ارائه شده توسط داهال و چو (2014) است که براساس اندازه، شکل و جهت، طرح تقسیم بندی قطعات بزرگ زمین را به صورت کاملاً خودکار ارائه می دهد. با استفاده از این مدل، قطعه زمین موردنظر به 16 بلوک اولیه تفکیک می شود. هر یک از بلوک ها با توجه به قیمت زمین و میزان دسترسی خود به مراکز شهری، ارزش یا اهمیت مکانی متفاوتی برای سکونت خانوارها دارند. با محاسبه میانگین شاخص دسترسی و پیش بینی قیمت زمین و درآمد در سال افق و به کارگیری رابطه رگرسیون، مساحت موردنیاز قطعات زمین برای سطوح درآمدی مختلف به دست می آید. از سوی دیگر با محاسبه ارزش مکانی برای هر یک از بلوک ها و با فرض آنکه خانوارهای با سطح درآمدی بهتر تمایل به زندگی در بلوک هایی با ارزش مکانی بالاتر را خواهند داشت، مساحت های به دست آمده به بلوک های مورد نظر تخصیص می یابند. در نهایت برای رسیدن به نتایج بهتر، محدودیت های مدل تقسیم بندی خودکار زمین و همچنین پیشنهادهای مورد نیاز درجهت دستیابی به نتایج دقیق تر، ارائه شده است.
ارزیابی کارایی مدل SDSM در شبیه سازی میانگین دمای شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۰۵
49 - 62
حوزههای تخصصی:
افزایش گرمایش جهانی به عنوان یکی از مسائل عمده جهانی در قرن حاضر مطرح است. به همین دلیل بررسی و ارزیابی روند آن برای انسان اهمیت دارد، از این رو شبیه سازی این متغیر اقلیمی برای درک آینده بشر می تواند راهگشا باشد. روش های مختلفی برای شبیه سازی و پیش بینی متغیرهای اقلیمی وجود دارد که معتبرترین آن ها استفاده از داده های مدل گردش عمومی جو یا GCM می باشد. از جمله پرکاربردترین مدل ها جهت ریز مقیاس کردن داده های GCM ، مدل آماری SDSM می باشد در تحقیق حاضر، میزان کارایی این مدل جهت ریزمقیاس نمایی میانگین دمای در ایستگاه شهر کرمانشاه مورد ارزیابی قرار گرفت . بدین منظور با استفاده از داده های دمای روزانه ایستگاه همدید شهر کرمانشاه و داده های مرکز ملی پیش بینی متغیرهای محیطی، انتخاب متغیرهای مستقل و کالیبره کردن مدل برای میانگین دما صورت گرفت . به منظور کالیبره کردن مدل داده های دیدبانی شده ایستگاه هواشناسی کرمانشاه و داده های مرکز ملی پیش بینی متغیرهای محیطی NCEP به دو دوره 15 ساله (1975- 1961) و (1990-1976) تقسیم شدند. از 15 سال اول برای کالیبره کردن مدل با استفاده از روش بهینه سازی حداقل مربعات خطا استفاده شد . این کار برای دوره 40 ساله از 1961 تا 2000 نیز انجام گرفت. سپس داده های دمای میانگین برای دوره ده ساله 2010 -2001 بر اساس 2 دوره پایه 15 ساله (1990-1961) و40 ساله (2000- 1961) تحت دو سناریوی A2 و B2 ، پیش بینی و با داده های مشاهداتی این دوره مقایسه شد تا میزان کارایی مدل برای پیش بینی ارزیابی گردد. نتایج نشان داد که با افزایش طول دوره پایه پیش بینی مدل بهتر خواهد شد و هرچه طول دوره کمتر باشد برآورد مدل چندان مناسب نخواهد بود.
مدل سازی ارتباط دمای سطح زمین، شرایط توپوگرافی، و پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمای س طح زمین در طیف وسیعی از مطالعات محیطی کاربرد دارد. عوامل مختلفی از جمله جنس مواد تشکیل دهنده سطح و شرایط توپوگرافی و محیطی در دمای سطح زمین تأثیرگذار است. شناخت ارتباط بین دمای سطح زمین با عوامل فوق از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در پژوهش حاضر، با استفاده از تصاویر حرارتی سنجنده TIRS و با به کارگیری الگوریتم پنجره مجزا، دمای سطح زمین محاسبه شد. سپس، ارتباط بین دمای سطح زمین با عوامل توپوگرافی از جمله ارتفاع، شیب، و جهت شیب و عامل پوشش گیاهی با استفاده از تحلیل های آماری بررسی و معناداربودن روابط به دست آمده در سطح اطمینان 95درصد تحلیل شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، ارتفاع با دمای سطح دارای ارتباط معکوس است. پارامترهای شیب و جهت شیب در مدل سازی دمای سطح تأثیرگذارند. در بررسی ارتباط سطح و شرایط توپوگرافی، با درنظرگرفتن هم زمان دو متغیر ارتفاع و شیب در جهت شیب های خاص، به عنوان متغیر مستقل، ارتباط قوی تر شده است. همچنین، با اضافه کردن پارامتر شاخص پوشش گیاهی به پارامترهای مستقل، ضریب تعیین ارتباط بالاتر رفته است. رابطه های به دست آمده در سطح معناداری 95درصد بررسی و آماره t حاصل شده برای ضرایب رابطه ها معناداربودن ارتباط را تأیید کرده اند.
مدل سازی سرعت جریان و تعیین محدوده فرسایش و رسوب گذاری در ورودی رودخانه اروند به خلیج فارس با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها تحت تأثیر پدیده فرسایش و رسوب گذاری دست خوش تغییرات گوناگونی می شوند؛ از آن جمله می توان اشاره کرد به: تغییر راستا؛ جابه جایی های عرضی و طولی؛ تغییر تراز بستر؛ تغییر دانه بندی؛ و دگرگونی ویژگی های هندسی مسیر. هدف از این مطالعه تعیین محدوده فرسایش و رسوب گذاری در ارتباط با سرعت جریان و پخش آلودگی در ساحل اروندرود با استفاده از مدل کوهیرنس و GIS است. در این تحقیق از مدل سه بُعدی و هیدرودینامیکی کوهیرنس برای شبیه سازی سرعت جریان استفاده شده است که معادله پیوستگی، معادلات ناویراستوکس در سه بُعد، و معادله های انتقال شوری و دما به روش جداسازی حل می شوند. شرایط مرزی اعمال شده شامل تغییرات دما، شوری، و دبی برای مرز باز رودخانه و تغییرات دما و شوری و اعمال مؤلفه های جزرومدی M2، S2، O1، و K1 برای مرز باز دریا در مدل به کار گرفته می شود. با توجه به مقاطع عرضی و خروجی سرعت جریان از مدل کوهیرنس، پهنه تحت پوشش بیشترین آلودگی منطبق با سرعت جریان آب کمتر و رسوب گذاری بیشتر است. همچنین، در مقطع دهانه رودخانه میانگین سرعت در وسط رودخانه بیشتر و در دو طرف ساحل رودخانه کمتر است؛ در نتیجه، در دو ساحل ایران و عراق رسوب گذاری بیشتر و فرسایش کمتری انجام گرفته است.
بررسی اثرهای تغییرات اقلیم آتی در تبخیر و تعرق واقعی و آب موجود در خاک در حوضه آبخیز تالار استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
511 - 529
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تأثیر تغییرات اقلیم آتی در تبخیر و تعرق واقعی و آب موجود در خاک در محدوده حوضه تالار واقع در بخش مرکزی استان مازندران، سال آبی 2003 2004 تا 2006 2007 به مدت چهار سال برای واسنجی و سال آبی 2008 2009 تا 2009 2010 به مدت دو سال برای اعتبارسنجی مدل SWAT درنظر گرفته شد. بدین منظور، از مدل 5 LARS-WG، که یکی از مشهورترین مدل های مولد داده های تصادفی وضع هواست، برای تولید سری- سناریو های مختلف مربوط به IPCC (کمیسیون بین الدول تغییر اقلیم مربوط به سازمان ملل متحد) جهت پیش بینی دما و بارش آتی استفاده شد. پس از تغییر دما و بارش روزانه برای ایستگاه های یادشده، این مقادیر تغییریافته به مدل SWAT وارد و مدل یک بار دیگر اجرا شد. بر طبق یافته های این پژوهش، میانگین روزانه (به سال) تبخیر و تعرق در همه دوره های واسنجی و اعتبارسنجی دارای افزایشی کلی در همه این دوره هاست و تبخیر و تعرق در بیشتر ماه های آتی بیش از وضعیت امروزی خواهد شد. در مورد آب موجود در خاک نیز، بررسی ها نشان دهنده روند نامنظم در مقدار کاهش و افزایش آب خاک بوده است.
مدل شکیبا هادی: رویکردی نوین در تدوین راهبردهای دانشی، مبتنی بر اقتضائات جمهوری اسلامی ایران
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
11 - 41
حوزههای تخصصی:
اصولاً هر برنامه راهبردی بدون توجه به وضعیت دانش موردنیاز در وضع موجود و مطلوب و تحلیل شکاف دانشی، عملاً ناکارآمد خواهد بود.ضمن آنکه، رویکردهای تجویزی، توصیفی و ترکیبی در مدیریت راهبردی دانش در محیط ج.ا.ا. به دلیل ساختار و بافتار خاص آن دچار چالش ها و عدم قابلیت های جدی است. این مقاله تلاش دارد با ارائه مدلی باعنوان مدل شکیبا هادی ، باتکیه بر اصول دینی و اسلامی و رفع نواقص مدل های غربی ضمن به کارگیری رویکرد تعاملی، مدلی بومی و اقتضایی برای سازمان های سطح ملی ارائه دهد. این مدل با شناسایی ملاک های اصلی موفقیت، آنها را در 9 عامل و 198 شاخص باتمرکزبر حوزه های دانشی درقالب رویکرد نقطه مرجع، البته در دو گروه قابلیت سازان و مقوم ها منظور می نماید. همچنین داده ها به صورت کمی و کیفی درقالب عددی و با منطق فازی محاسبه و پس از دفازی شدن ازطریق آنتروپی شانون، نظر ممیزین و اوزان مدنظر ایشان، ازطریق حداقل مجذور مربعات تعیین می شوند. درضمن، برای تأیید قابلیت کاربردی مدل، در یکی از صنایع دفاعی پیاده سازی شده است. نتایج حاصله نشان می دهد، سازمان مزبور از بین 9 عامل فقط به7 عامل اصلی و از 198 شاخص ارائه شده فقط به 20 شاخص نیاز دارد که نتایج حاکی از آن است که سازمان در عواملی نظیر اصولی، راهبردی و مکتبی در وضعیت ماند، و در عواملی نظیر فیزیکی و فرهنگی با مقدار 158/0 در وضعیت ممانعت کننده (پَسرانه) قرار دارند. کل سازمان در وضعیت ضعیف قرار دارد، لذا پیشنهاد شده است پیش از هر اقدام راهبردی ابتدا عوامل ممانعت کننده (پَسرانه ها) تبدیل به ماند و سپس پیشرانه شوند، ضمن آنکه، پیشرانه ها نیز باید تقویت شوند.
مدل سازی آبخوان آبرفتی با استفاده از نرم افزار PMWIN و بررسی عوامل مؤثر بر پدیده فرونشست در دشت اسدآباد، استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
121 - 136
حوزههای تخصصی:
محدوده مطالعاتی دشت اسدآباد از نظر تقسیمات هیدرولوژیکی، قسمتی از حوضه آبریز رودخانه کرخه است. کاهش بارندگی و افزایش بهره برداری از منابع آب زیرزمینی در چند سال اخیر باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی و فرونشست زمین گردیده است. لذا در این تحقیق به منظور ارزیابی هیدروژئولوژیکی، شناخت بهتر آبخوان و بهره برداری بهینه از این منابع با استفاده از اطلاعات موجود، مدل تفهیمی و ریاضی آبخوان تهیه گردید. به منظور تهیه مدل ریاضی آبخوان دشت اسدآباد، ابتدا داده های کمی و کیفی آبخوان همچنین اطلاعات زمین شناسی، هواشناسی هیدرولوژیکی و هیدروژئولوژیکی جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با توجه به مدل تفهیمی آبخوان، مدل کمی آبخوان با استفاده از نرم افزار PMWIN تهیه گردید. مدل برای سال آبی 85-1384 با در نظر گرفتن 12 دوره تنش یک ماهه اجرا و واسنجی گردید. آنالیز حساسیت مدل ریاضی نشان داد که مدل تهیه شده به هدایت هیدرولیکی حساسیت بیشتری دارد. به منظور صحت سنجی، مدل برای سال آبی 86 - 1385 اجرا شد. در این مرحله مدل قادر به شبیه سازی شرایط طبیعی آبخوان نبود. دلیل اصلی عدم مقبولیت مدل، عدم قطعیت داده های ورودی و نبود پیزومتر در بخش وسیعی از لایه دوم تشخیص داده شد. همچنین با بررسی عوامل مؤثر بر پدیده فرونشست زمین (افت سطح آب، جنس آبخوان، ضخامت آبخوان و وجود سفره تحت فشار) مشخص شد که مناطق مرکزی و جنوبی دشت قابلیت آسیب پذیری بیشتری نسبت به پدیده فرونشست دارند.
تولید یک هستان شناسی بومی نظامی به عنوان زیرساخت معنایی سامانه های فرماندهی و کنترل صحنه نبرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۹
104 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه برای هوشمندی بیشتر، تعاملات معنایی بالاتر، انتقال هدفمند اطلاعات و دانش نظامی و ایجاد زبانی مشترک میان نیروها، نیازهای فزاینده ای در حوزه سامانه های نظامی وجود دارد. در همین راستا، هستان شناسی در حوزه فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی، به ابزاری نوین برای مدل سازی دانش نظامی تبدیل شده است. در این مقاله با استفاده از روش شناسی نوینی که ترکیبی از تکنیک های مهندسی دانش و روش های خودکار استخراج اطلاعات است و با هدف مدل سازی دانش نظامی برای ایجاد زیرساخت معنایی مشترک و توسعه سامانه های فرماندهی و کنترل و ایجاد زبان مشترک میان نیروها؛ هستان شناسی صحنه نبرد در قالب سه زیر هستان شناسی نظامی، جغرافیایی و ملاحظات غیرنظامی، توسعه یافته و در محیط نرم افزار Protégé با زبان OWL اجرایی شده است. در نهایت هستان شناسی توسعه یافته با طرحی همه جانبه مورد آزمون قرار گرفت و خبرگان صحت و پوشش محتوای آن را تأیید کردند. محصول توسعه یافته، نخستین هستان شناسی بومی نظامی است که به عنوان زیرساخت معنایی سامانه های گوناگون فرماندهی وکنترل صحنه نبرد، قابلیت کاربرد دارد.
تدوین مدل اسلامی شهود در تصمیم گیری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: در سالهای اخیر مسئله شهود و تصمیم گیری شهودی به عنوان عامل مؤثر مدیریت، توجه فزاینده ای را در محافل علمی و پژوهشها در سطح دنیا به خود جلب کرده است. لذا هدف اصلی این مقاله، شناسایی مؤلفه ها و طراحی مدل مفهومی شهود در تصمیم گیری راهبردی بر اساس رویکرد اسلامی بود. روش: در مرحله اصلی پژوهش که رویکردی قرآنی دارد، با استفاده از راهبرد کیفی نظریه پردازی داده بنیاد و با استفاده از تفسیر المیزان، مضامین و مفاهیم و مقوله های مرتبط با شهود شناسایی شد.یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق، پیدایش 86 مفهوم بود که با استفاده از نظرات خبرگان حوزوی و دانشگاهی در قالب 18 مقوله فرعی و هفت مقوله اصلی دسته بندی شدند. در نهایت بر اساس قضایا و مفاهیم مستخرج، الگویی مفهومی برای شهود در تصمیم گیری راهبردی بر اساس آموزه های قرآنی پیشنهاد شده است. نتیجه گیری: استفاده از شهود در برخی از شرایط می تواند اثربخش تر باشد، به جای اینکه صرفاً از عقلانیت و تحلیلهای کمّی استفاده شود. در مدل اسلامی این تحقیق، عوامل معنوی نقش پر رنگی در افزایش مهارتهای شهودی مدیران دارد. از نتایج این تحقیق، تبیین شهود اسلامی به صورت الهام، رؤیت قلب، قوه تشخیص و نور الهی است.
مدل سازی رفتار حرارتی شیشه های ترموکرومیک و ارزیابی میزان کاهش مصرف انرژی در ساختمان های اقلیم ایران با استفاده از نرم افزارDesign Builder
حوزههای تخصصی:
کاهش میزان انرژی مصرفی برای تأمین آسایش حرارتی مطلوب در ساختمانها، همواره یکی از چالشهای طراحان است. در پژوهشهای صورت گرفته در زمینهی عملکرد شیشههای ترموکرومیک در برخی از اقلیمهای خارج از ایران، با شرایط آب و هوایی متفاوت، مشخص شده است که این فناوری در جلوگیری از افزایش دمای محیط داخلی از طریق تابش خورشید و کاهش مصرف انرژی تأثیرگذار است. با این انگیزه در این پژوهش به منظور بررسی چگونگی عملکرد شیشه های ترموکرومیک، شبیه سازی ساختمانی فرضی توسط نرمافزار «دیزاین بیلدر» در اقلیمهای گوناگون ایران در شهرهای تهران، تبریز، یزد و بندرعباس، انجام گرفته است تا میزان دقیق انرژی مصرف شده در صورت استفاده از شیشه-های ترموکرومیک و شیشههای معمولی در پنجرهی این ساختمان اندازهگیری گردد. اطلاعات بدست آمده مؤید آنست که هر چهار نوع شیشهی ترموکرومیک نسبت به شیشهی معمولی در کاهش مصرف انرژی جهت سرمایش، برتری دارند. در نتیجهی محاسبات مشخص شد که میزان کاهش مصرف انرژی در صورت نصب این نوع شیشهها در اقلیمهای گوناگون ایران از 6% تا 31% خواهد بود. همچنین بیشترین راندمان متعلق به شیشهی ترموکرومیک وانادیم دیاکسید فرآوری شده با واکنشگر مستقیم و در شهر تبریز بوده است.
مدل سازی مکانی-زمانی کیفیت محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
229 - 247
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط زیست شهری معیار سنجش و اندازه گیری درجه مناسب بودن محیط زیست انسان است. درواقع میزان توان محیط برای شکل گیری نیازهای افراد جامعه و پاسخگویی به آن محسوب می ِشود و از عوامل مختلفی تأثیر می پذیرد. با توجه به تغییرات شاخص های محیطی در مناطق شهری، هدف اصلی این پژوهش مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی کیفیت محیط زیست شهری است. به منظور مدل سازی هریک از شاخص ها از داده های میدانی مکان مبنا و تصاویر ماهواره ای استفاده شد. شاخص ها شامل دو بعد طبیعی و انسان ساخت است. برای تلفیق شاخص ها و مدل سازی کیفیت محیط زیست شهری با توجه به ماهیت مباحث کیفی و محیطی که با عدم قطعیت همراه است، از منطق فازی استفاده شد. در شهر تهران به دلیل تراکم بالای جمعیت و فعالیت، محیط زیست شهری اهمیت زیادی دارد. بدین منظور مناطق 3، 6 و 11 شهر تهران انتخاب شدند. این مناطق در امتداد شمالی-جنوبی شهر تهران قرار دارند. نتایج نشان می دهد تغییرات کیفیت محیط زیست شهری در منطقه موردمطالعه روندی شمالی-جنوبی دارد. کیفیت محیط زیست شهری نیز از شمال به جنوب کاهش می یابد. از نظر تغییرات زمانی در دو فصل بهار و تابستان در مقایسه با دو فصل پاییز و زمستان کیفیت محیط زیست شهری وضعیت بهتری دارد؛ بنابراین تابعی از زمان و مکان محسوب می شود. نتایج تحلیل حساسیت نشان می دهد تأثیر تغییر ورودی ها بر نتیجه مدل در همه متغیرها بین 2 تا 17 درصد است. نتایج مدل سازی نیز از یک یا چند متغیر خاص تأثیر نمی پذیرد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت نتایج مدل سازی قابل اعتماد است.
بهبود فرآیند خدمت دهی و کاهش زمان انتظار مشتریان در بانک با رویکرد شبیه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت فناوری اطلاعات سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۲
75 - 105
حوزههای تخصصی:
بانک ها از جمله سازمان های خدماتی اند که با ارائه خدمات مالی، ارتباط تنگاتنگ با مشتری خود دارند. مشتریان مهم ترین منابع هر بانک می باشند و بنابراین تردیدی نیست که شرط دستیابی به سودآوری این بنگاه های مالی، در گرو تجزیه وتحلیل مسائل مربوط به رضایت مندی مشتریان در سطوح صف (شعب) بانک است. بانک ها توجه ویژه ای به کیفیت خدمات به عنوان مهم ترین اصل پرداخت ها دارند. طول صف و زمان انتظار دو عاملی هستند که نقش مهمی را در درک مشتری از کیفیت خدمات در بانک بازی می کنند. در میان روش های مختلفی که به منظور بررسی سیستم ها در حالت پایدار و داده های احتمالی ارائه شده است، شبیه سازی قابلیت بالایی در مدل سازی و ارزیابی چنین شرایطی را دارا است. شبیه سازی ابزاری مناسب برای تحلیل سیستم های صف است. در این پژوهش قصد بر این است که سیستم خدمت دهی بانک با در نظر گرفتن تمام عوامل مؤثر بر آن شبیه سازی شده و راهکارهایی جهت بهبود و اصلاح فرآیندهای موجود در بانک ارائه گردد. در این راستا پس از شناسایی فرآیندهای مختلف خدمت دهی در بانک، فرآیندهایی که منجر به تشکیل گلوگاه و کاهش کارایی خدمت دهندگان و نیز اتلاف زمان مشتریان می شود شناسایی و سپس سناریوهایی کاربردی، جهت افزایش کیفیت خدمات توسط بانک ارائه شده است. نتایج حاکی از آن است که روش پیشنهادی می تواند در عمل باعث افزایش سرعت و کارایی ارائه خدمات شعب بانک و نهایتاً رضایتمندی مشتریان شود.
سناریوهای پیش روی شاخص های راهبردی توسعه فناوری اطلاعات مکانی در حوزه دفاعی با رویکرد پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال سوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
119 - 142
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات مکانی به یکی از مهمترین ابزارهای پشتیانی تصمیم گیری، برنامه ریزی، سازماندهی، فرماندهی و کنترل در بسیاری از حوزه های عمرانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و نظامی تبدیل شده است. سیر تحول و تکامل بهره گیری از اطلاعات مکانی پس از سیستم های اطلاعات مکانی (GIS)، فن آوری زیرساخت داده های مکانی (SDI) را بوجود آورده است. SDI مجموعه ای پایه ای از فن آوری ها، سیاست گذاری ها و ترتیبات سازمانی می باشد که دسترسی بهینه به داده های مکانی را هماهنگ می سازد. توسعه SDI یکی از معیارهای ارزیابی توسعه کشورها محسوب می شود. تحقیق حاضر با هدف تدوین سناریوهای پیش روی شاخص های راهبردی توسعه SDI دفاعی در آینده میان مدت با استفاده از روش پویایی سیستم شکل گرفته است. بدین منظور با استفاده از مطالعه سوابق و نظر خبرگان، تعداد سه شاخص به عنوان شاخص های راهبردی توسعه SDI دفاعی و موتورهای رشد سیستم تعیین و متغیرهای کلیدی تأثیرگذار در روند رشد هر یک از آنها شناسایی گردید. در ادامه با تدوین فرضیه دینامیکی و ترسیم نمودار حالت- جریان در محیط نرم افزار Vensim، سناریوهای پیش روی هر یک از موتورهای رشد در ده سال آینده شبیه سازی گردید. مدل های حاصل با پیش بینی رفتار هر یک از شاخص ها در شرایط مختلف، ما را در برنامه ریزی راهبردی به منظور دستیابی به یک SDI کارا یاری می نماید. نتایج حاصل از تحلیل عملکرد مدل ها نشان می دهد که اولویت سیاست گذاری و برنامه ریزی به ترتیب با شاخص امنیت داده ها، مشارکت بخش ها و استانداردسازی داده ها می باشد.
ارائه مدلی به منظور ارزیابی عوامل مؤثر بر اثربخشی تبلیغات تلویزیونی بانک رفاه بارویکرد مدل سازی معادلات ساختاری در جامعه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر ارائه الگویی به منظور ارزیابی اثربخش تبلیغات تلویزیونی در جامعه است. لذا مسئله اصلی این تحقیق آن است که چگونه می توان مدلی جامع به منظور اندازه گیری اثربخشی تبلیغات تلویزیونی ارائه کرد؟ ابعاد اثربخشی تبلیغات کدامند؟ روابط بین این ابعاد چگونه است؟ بدین منظور 384 نفر از مشتریان برتر اعتباری شعب درجه یک بانک رفاه به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب گردید. برای سنجش ابعاد اثربخشی تبلیغات از پرسشنامه هایی استفاده شد که ابعاد سرگرم کننده، محتوایی، ارتباطی، واکنش عاطفی به تبلیغات، نگرش به تبلیغات، علاقه به برند، آگاهی از برند و تصور از برند را مورد ارزیابی قرار می دهد و قابلیت اعتماد آن بر مبنای ضریب آلفای کرونباخ و قابلیت اعتبار آن توسط تحلیل عاملی اکتشافی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نتایج حاصل با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که نمایش تبلیغات تلویزیونی باعث تفاوت معناداری در نگرش و دیدگاه مخاطبان به تبلیغات می گردد و در واقع مشاهده تبلیغات در نگرش مخاطبان به تبلیغ، علاقه به برند، آگاهی از برند و تصور از برند و حتی تمایل به خرید اثر می گذارد.
بررسی خطا و عدم قطعیت در تهیه نقشه های موضوعی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و داده های محیطی مطالعه موردی: نقشه رقومی خاک دشت شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشه های خاک به منزله یکی از نقشه های پایه در بسیاری از مطالعات مرتبط با محیط و منابع طبیعی اهمیت زیادی دارند. نقشه های رقومی خاک بر پایه ارتباط بین ویژگی های محیطی و خاک پایه ریزی شده اند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی خطا و عدم قطعیت کلاس های رقومی خاک پیش بینی شده در سطوح مختلف سامانه رده بندی آمریکایی با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی است. تعداد 120 خاک رخ برمبنای یک الگوی شبکه ای منظم در دشت شهرکرد حفر، تشریح و نمونه برداری شد. برای تخمین کلاس های خاک، دو گروه ویژگی های خاکی (کمّی و کیفی) و داده های کمکی (شامل نقشه زمین شناسی، نقشه شکل اراضی، نقشه فاز شکل اراضی، نقشه خاک سنتی منطقه، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی و بعضی مشتقات مدل ارتفاع رقومی) مدنظر قرار گرفت. پس از تهیه نقشه های ویژگی های خاک و اطمینان از صحت و دقت آنها، این نقشه ها به همراه داده های کمکی برای تخمین کلاس های خاک با مدل شبکه عصبی مصنوعی در محیط نرم افزار R استفاده شدند و درنهایت دقت و عدم قطعیت مدل مزبور به ترتیب با صحت عمومی و شاخص درهمی ارزیابی شد. نتایج نشان داد ورود جزئیات بیشتر در رده بندی خاک ها در سطوح پایین طبقه بندی، ضمن افزایش تعداد کلاس ها، کاهش صحت عمومی و افزایش عدم قطعیت را به همراه داشته است. با توجه به حد پذیرفته صحت عمومی (75درصد)، مدل شبکه عصبی مصنوعی از صحت لازم تا سطح گروه بزرگ برخوردار بوده است؛ اما عدم قطعیت زیادی را داشته است؛ بنابراین صرف توجه به صحت مدل در انتخاب آن برای مدل سازی مؤثر نیست؛ بلکه در کنار خطای مدل، توجه به عدم قطعیت آن نیز بسیار مهم است. بر این اساس، به کارگیری روش های دیگری از محاسبات نرم برای مدل سازی در مناطق دشت یا مناطق با ناهمواری های کم پیشنهاد می شود.
بررسی پیامدهای توسعه کاربری اراضی شهری بر سکونتگاه های غیررسمی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل زنجیره ای مارکوف (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در دهه های اخیر در اغلب کشورهای در حال توسعه با افزایش رشد شتابان شهری و مهاجرت روستاییان به شهر، سکونتگاه های غیررسمی گسترش بی سابقه ای یافته اند. می توان گفت یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در رشد پراکنده شهر کرمان تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی بوده است. از این رو پیش بینی این تغییرات می تواند در تصمیم گیری های مدیریتی و برنامه ریزی های آینده این شهر نقش به سزایی داشته باشد. روش: با توجه به کارایی بالای مدل CA-Markov در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، در پژوهش حاضر نیز از این مدل با هدف پیش بینی روند توسعه و تغییرات کاربری اراضی در سال افق 1406 بهره گرفته شد و از تصاویر ماهواره ای سال های 1368، 1379، 1387 و 1396 برای پیش بینی و آشکارسازی تغییرات استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان می دهد در نقشه پیش بینی سال 1406 مساحت سه کلاس، اراضی ساخته شده 10273 هکتار، زمین بایر 1229 هکتار و پوشش گیاهی 9983 هکتار خواهد بود. همچنین نقشه حاصل نشان می دهد که مساحت کلاس های زمین بایر و پوشش گیاهی به ترتیب به میزان 118 و 219 هکتار کاهش یافته است. همچنین کلاس اراضی ساخته شده نسبت به سال پایه (1396) تغییر چشم گیری نداشته است. نتیجه گیری: با توجه به کارایی بالای این مدل در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، می توان از نتایج حاصل از آن در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های آینده شهر کرمان استفاده نمود.
طیف بندی کمی آسیب پذیری شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
393 - 409
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مدنظر برنامه ریزان شهری «برنامه ریزی ایمنی» شهرهاست که یکی از اساسی ترین پیش فرض های جامعه جهانی برای برنامه ریزی انسان محور محسوب می ِشود. تحلیل و کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی به حوزه مهم و گسترده ای در برنامه ریزی و مدیریت بحران تبدیل شده است. براساس ضرورت موضوع پژوهش حاضر با استفاده از آمار فضایی COPRAS، مدل سازی معادلات ساختاری و شبیه سازی بوت استرپ آسیب پذیری شهری در شهر یزد بررسی شد. پژوهش حاضر رویکرد توسعه ای-کاربردی دارد و ترکیبی از روش های پژوهش (کتابخانه ای، میدانی و توصیفی-تحلیلی) است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از برنامه های EQS، PLS، Grafer، Excel و GIS استفاده شد. براساس نتایج پژوهش، در مجموعه متغیرهای ساختمانی از نظر مساحت در آسیب پذیری فیزیکی-کالبدی متغیر ساختمان هایی با مساحت زیر 100 تا 200 مترمربع هیچ گونه توزیع و پراکندگی ندارند. میانگین آن ها نیز بیانگر وضعیت آسیب پذیری این شاخص در شهر یزد است. در مجموعه متغیرهای نوع سکونت در آسیب پذیری اجتماعی، کمترین ضریب پراکندگی به متغیرهای سکونت گاه های گروهی مربوط است. همچنین نتایج وزن داده ها درباره مناطق با استفاده از شبیه سازی ضریب اطمینان 95 درصد است. همچنین نتایج تکنیک کوپراس در مناطق سه گانه شهر یزد به ترتیب 85/0، 0/0، و 87/0 درصد است که به ترتیب در رتبه دو، سه و یک آسیب پذیری قرار دارند.