مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی

مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی

مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی سال چهارم تابستان 1402 شماره 2 (پیاپی 13) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ارزیابی پایداری عملیات جنگلکاری مانگرو در سواحل استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه جنگل تغییرات سطح تغییرات تراکم حرا سیستان و بلوچستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۰۰
ارزیابی میزان پایداری و موفقیت جنگلکاری ها، استراتژی و راهنمای مناسبی را جهت مکان یابی صحیح عملیات های توسعه و احیای جنگل ها فراهم می کند. در این مطالعه وضعیت پایداری جنگلکاری های مانگرو در 7 رویشگاه سواحل استان سیستان و بلوچستان ایران در دوره زمانی 1374 تا 1390 ارزیابی شده است. فرایند ارزیابی از طریق بررسی کمّی شاخص های تغییرات سطح، تغییرات تراکم، رشد ارتفاعی و زادآوری جنگل به انجام رسید. در این خصوص از تفسیر چشمی تصاویر ماهواره ای و روش نمونه برداری تصادفی با قطعات نمونه 1 آری دایره ای شکل استفاده شد. مطابق این بررسی در بازه زمانی 16 ساله، 5 میلیون و 457 هزار اصله نهال حرا در سواحل استان کاشته است که عمدتا فاصله کشت آنها 3×3 متر بوده است. نتایج نشان داد 1170 هکتار عرصه از سواحل استان به جنگلکاری حرا اختصاص داده شد که این میزان در سال 1390 به 303/9 هکتار کاهش پیدا کرده است. همچنین مطابق این بررسی رویشگاه های پزم و تنگ در وضعیت ناپایداری خیلی زیاد، رویشگاه های تیس و گالک در وضعیت ناپایداری زیاد، رویشگاه های ناصرآباد و بیردف در وضعیت گرایش به ناپایداری و تنها رویشگاه راشدی در وضعیت پایداری بسیار بالا قرار دارد. بر اساس این مطالعه در مجموع میزان موفقیت جنگلکاری های انجام شده 25/9 درصد است. نتایج ارزیابی پایداری نشان داد به جز رویشگاه راشدی، همه خورهای جنگلکاری شده در وضعیت ناپایداری قرار دارند. مکان یابی نامناسب و وقوع طوفان گونو در سال 1386 دلیل اصلی عدم موفقیت 74/1 درصدی عملیات جنگلکاری در منطقه است. 
۲.

تحلیل اثرگذاری محیط طبیعی و زیست بوم بر احساس نشاط شهروندان (مطالعه موردی: محلات منتخب شهر رودکناری اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس نشاط محیط طبیعی زیست بوم روش Cocoso شهر اهواز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۹۳
پژوهش حاضر با تأکید بر اثرگذاری عوامل محیط طبیعی و زیست بوم بر نشاط شهروندان اهواز و در حیطه جغرافیای سلامت است. شهر رودکناری اهواز با مشکلات محیطی عدیده ای از آلودگی هوا و گرد و غبار، کمبود فضای سبز، حاشیه نشینی و نابرابری خدمات رسانی، آلودگی پسماند و فاضلاب، کیفیت آب و بحران سیل در بستر رودخانه کارون و غیره مواجه است. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال دو هدف است که آیا عوامل محیط طبیعی و زیست بوم بر نشاط شهروندان اهواز اثرگذار است و این که میزان اثرگذاری عوامل محیط طبیعی و زیست بوم بر نشاط شهروندان در محلات منتخب شهر اهواز چگونه است. پژوهش حاضر کاربردی و از لحاظ روش شناسی «توصیفی-تحلیلی» است. ابزار مورد استفاده، ترکیبی از پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد است. جامعه آماری شامل شهروندان شهر اهواز (زن و مرد) در محدوده سنی 15 سال به بالا (887280 نفر) است. حجم نمونه متناسب با جامعه آماری و بر اساس فرمول کوکران 385 نفر و روش نمونه گیری نیز طبقه ای نسبی است. پرسشنامه هادر شش محله منتخب شهرک نفت، کیانپارس، گیت بوستان، عامری، منبع آب و کوی علوی توزیع و تکمیل گردید. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss، Gis و روش Cocoso استفاده شده است. یافته ها نشان داد که عوامل محیط طبیعی و زیست بوم بر نشاط شهروندان اهواز اثرگذار است و عواملی مانند آلودگی هوا و گرد و غبار با امتیاز 0/132-، وضعیت فاضلاب و پسماند با امتیاز 0/109- و مخاطره طبیعی سیل با امتیاز 0/077- اثر منفی بر سطح نشاط شهروندان گذاشته است. همچنین در بین محلات مورد مطالعه از لحاظ اثرپذیری سطح نشاط از عوامل محیط طبیعی و زیست بوم  به ویژه در محله های کوی علوی و منبع آب تفاوت وجود دارد. بر اساس نتایج شرایط و آلودگی های محیط زیستی شهر اهواز به طور عمومی رنج هایی را برای شهروندان این شهر به همراه داشته است و در حوزه سلامت و نشاط آنان بسیار اثرگذار بوده است اما در محله های حاشیه نشین از جمله کوی علوی و منبع آب وضعیت حادتری را برای شهروندان ایجاد کرده است. در نهایت پیشنهادهایی از جمله ارتقاء کیفیت محیط زیست و استفاده از پتانسیل های موجود رودخانه کارون و استفاده بهینه از فضاهای رها شده و فراموش شده امتداد این محور و تبدیل آن ها به فضاهایی جاذب برای حضور افراد ارائه گردیده است.
۳.

سنجش و پیش بینی پتانسیل وقوع سیلاب تحت شرایط تغییر اقلیم (مطالعه موردی: حوضه آبخیز گرگانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرات اقلیمی خطرپذیری سیلاب مدل سازی GIS SWAT گرگانرود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۸۸
مدیریت سیلاب رویکرد جامعی ا ست که شامل شاخص های متعدد ارزیابی در حوضه آبخیز رودخانه ها و یک روش مؤثر و پایدار ولی پیچیده می باشد. ارزیابی خطر سیلاب به منظور بررسی میزان آسیب پذیری و مواجهه با خطر، اطلاعات ارزشمندی را برای مدیریت سیلاب فراهم می کند. روش پژوهش حاضر، با توجه به ماهیت مسأله و موضوع مورد بررسی، از نوع توصیفی - تحلیلی است و از نوع مطالعات کاربردی با تأکید بر روش های کمی است، در تحقیق حاضر تغییرات منطقه ای سیلاب در حوضه آبخیز گرگانرود با کارگیری اطلاعات ایستگاه های سازمان هواشناسی (سینوپتیک) با دوره ﺁماری 30 ساله (1368 تا 1397)، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، شاخص رطوبت توپوگرافیک، شیب، ارتفاع، لیتولوژی زمین، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، فرسایش، خاک شناسی، رواناب، داده های شبیه سازی شده میانگین بارش حاصل از مدل  HadCM3 در LARS-WG تحت سناریو SRA1B بین سال های 2011 تا  2045 برﺁورد شده است. در این تحقیق در دو بخش متفاوت که در روش اول از مدل  LARS-WG برای ریز مقیاس نمائی جهت پیش بینی اقلیم آینده (نزدیک و دور) و در بخش دوم از مدل هیدرولوژیکی SWAT برای ارزیابی خطر سیل استفاده شد و با توجه به درصد خطرات احتمالی در حوضه آبریز گرگانرود در محیط نرم افزار SWAT و GIS پهنه بندی صورت گرفت. در این پژوهش بر اساس مدل SWAT مقادیر بارش روزانه و دمای روزانه ایستگاه های سینوپتیک واسنجی گردید. نتایج نشان داده اند که تغییر اقلیم و ساختار محیط طبیعی در منطقه پیامدها و اثراتی از جمله تغییر الگوی بارش، به وجود آمدن ناهمگنی در سری داده های تاریخی، تغییر سطح آب رودخانه ها و کاهش تولیدات کشاورزی، تغییر در ترکیب و تولید گیاهی مراتع، تغییر سطح آب های زیرزمینی، بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی و ... به وجود آورده است. برخی از رفتارها در سری های زمانی عناصر اقلیمی ناگهانی، شدید و ناپایدار بوده و به شکلی غیرمترقبه دیده می شوند. عوامل فیزیوگرافی همچون شیب، بافت خاک، کاربری اراضی و نفوذپذیری سنگ ها موجب پاسخ های هیدرولوژیکی متفاوت به رخداد بارش در حوضه های مختلف منطقه شده و این امر بر ایجاد و ویژگی های سیلاب ناگهانی تأثیرگذار بوده است.
۴.

شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مجازی با رویکرد آمیخته (مطالعه موردی: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری مجازی توسعهٔ گردشگری مجازی صنعت گردشگری مجازی ایران رویکرد آمیخته استان گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۹۷
توسعه گردشگری مجازی نشان دهنده دیجیتالی شدن تمام فرایندها و زنجیره های ارزش در صنعت گردشگری است. هدف تحقیق حاضر شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مجازی با رویکرد آمیخته بوده است. روش تحقیق حاضر استراتژی کیفی مبتنی بر بهره گیری از استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد و الگوی سیستمیک یا پارادایمی می باشد. در مرحله آزمون نیز توصیفی-پیمایشی بوده که مدل کیفی به دست آمده با روش های کمی آزمون شده است.ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه و پرسشنامه می باشد که روایی آن به تأیید خبرگان دانشگاهی و غیردانشگاهی که سابقه مشاوره به سازمان های حوزه گردشگری استان گیلان را داشته اند، رسیده است و پایایی آن نیز برای هر متغیر بیشتر از 0/7 بوده است. جامعه آماری (خبرگی) این تحقیق درمرحله کیفی شامل تعدادی از خبرگان صنعت گردشگری گیلان می باشد. تعداد نمونه ها در این تحقیق 12 نفر بوده است که با استفاده از 2 روش غیر احتمالی هدفمند (قضاوتی) و  روش گلوله برفی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر در مرحله کمی، خبرگان صنعت گردشگری استان گیلان هستند که سابقه فعالیت در زمینه گردشگری و مباحث تکنولوژی و... را داشته اند که جزء جوامع نامحدود به شمار می آیند. طبق فرمول کوکران تعداد نمونه برابر با 384 می باشد. در مرحله کیفی، شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مجازی انجام شده است. در این راستا با بهره گیری از نظریه پردازی داده بنیاد،  13 مقوله و 36 مفهوم بدست آمده است. تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق در مرحله کمی با توجه به تحلیل مدلسازی معادلات ساختاری و بهره گیری از نرم افزار Lisrel نسخه 8/80 انجام شده است و نتایج مرحله کمی داده ها موید آن بوده است که ارزیابی متوازن گردشگری مجازی بر ارزش آفرینی و توسعه متوازن در استان گیلان تأثیر داشته است. مدیریت ساختار گردشگری مجازی بر توسعه عملکرد گردشگری مجازی، طراحی استراتژی مشتری مدارانه گردشگری مجازی بر ارزش آفرینی، طراحی استراتژی مشتری مدارانه گردشگری مجازی بر توسعه عملکرد گردشگری مجازی و طراحی استراتژی مشتری مدارانه گردشگری مجازی بر توسعه متوازن گردشگری مجازی در استان گیلان تأثیرگذار بوده است.
۵.

بررسی شاخص تابش فرابنفش و رفتار اکولوژیکی شهروندان در آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاخص اقلیمی مخاطره طبیعی لایه ازن آبادان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۸۴
هدف پژوهش حاضر تحلیل آگاهی، نگرش و رفتار اکولوژیکی شهروندان آبادان در مقابله با پرتوهای زیانبار فرابنفش است. برای شناخت رابطه پارامترها و شاخص های اقلیمی با شاخص فرابنفش از روش کتابخانه ای و برای تحلیل رفتار اکولوژیکی شهروندان نسبت به مخاطره فرابنفش از روش میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری همه شهروندان آبادان و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 تن تعیین شده است. روایی پرسشنامه با پیش آزمون تأیید شد و سپس با روش نمونه گیری تصادفی تکمیل شد. میانگین ماهانه پارامترهای بیشینه، کمینه و متوسط دما، بارندگی، رطوبت نسبی، ابرناکی، ساعت آفتابی و شاخص تابش فرابنفش (1951-2017) از ایستگاه هواشناسی آبادان فراهم شده است. پس از تخمین میانگین ماهانه تبخیر و تعرق پتانسیل، محاسبه شاخص خشکی یونپ و شاخص بارندگی آنگوت و ترسیم نمودارهای اقلیمی، رابطه هر یک از آن ها با شاخص فرابنفش از ضریب همبستگی پیرسون و همچنین ضریب تعیین استفاده شده است. ضریب همبستگی شاخص فرابنفش با رطوبت نسبی هوا (0/95-)  و با درجه ابرناکی (0/87-) است. تابع (RSQ) نیز بیانگر نقش بالاتر رطوبت نسبی (0/89) نسبت به ابرناکی هوا (0/76) در کاهش شاخص فرابنفش است. آزمون کروسکال-والیس بیانگر تفاوت معنادار سطح شناخت میان گروه های مورد مطالعه شهر آبادان در شاخص های آگاهی، آموزش، نگرش و راهکارهای پیشگیری است. نتایج گویای این است که سطح آگاهی و آموزش شهروندان در زمینه پرتوهای زیانبار فرابنفش در سطح متوسط است در حالی که از نگرش بسیار بالایی نسبت به این معضل زیست محیطی برخوردارند و  با راهکارهای پیشگیری کم و بیش آشنایی دارند.
۶.

واکاوی تولید فضا و شکل گیری پهنه های دانش بنیان با استفاده از نظریۀ هنری لوفور (مطالعه موردی: منطقۀ ساحلی ات ساین 22 بارسلونا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا فضای فیزیکی فضای ذهنی فضای زیسته پهنه های دانش بنیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۶۶
امروزه توسعه شهرهای دانش بنیان به یکی از راهبردهای توسعه فراگیر و یکی از مؤثرترین پارادایم های شهرهای پایدار آینده تبدیل و هزاره جدید به نام عصر شهرهای دانش بنیان نام گذاری شده است. با وجود این، تولید فضا در شهرهای دانش بنیان، الزامات خاص خود را دارد. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، واکاوی تولید فضا و شکل گیری پهنه های دانش بنیان با استفاده از نظریه هنری لوفور است. پژوهش حاضر از نوع نظری-بنیادی و روش آن، توصیفی-تحلیلی است. هستی شناسی پژوهش حاضر، ترکیبی از عوامل فیزیکی، ذهنی و زیسته و شناخت شناسی آن تأویلی و تفسیری است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که بر اساس نظریه هنری لوفور، تولید فضا در شکل فیزیکی (تبدیل منطقه بندی محدوده از «22 ای» (صنعتی) به «22 ات ساین » (فعالیت های بهره ورانه جدید دانش بنیان)؛ ایجاد پهنه ای بر مبنای کاربری ترکیبی، تنوع، فشردگی و تراکم شهری؛ ایجاد خوشه های مختلف مشتمل بر انرژی، رسانه، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فناوری پزشکی و راه اندازی سامانه ات ساین 22 کارآفرینان؛ بارسلون اکتیوا، مرکز رشد بارسلون و پالتفرم های لندینگ ات ساین 22، ذهنی (انطباق بافت جدید با اقتصاد جدید؛ جذاب نمودن فضا برای جذب نخبگان، انعطاف پذیری بلند مدت و تضمین پایداری در آینده؛ نقش برنامه ریز و تسهیل بخش دولت و شهرداری؛ سابقه شهر بارسلونا در زمینه کاربست کاربری ترکیبی و صنایع خلاق) و زیسته (ساختمان مدیاتیک به عنوان مرکز ارتباطی و نقطه ملاقات برای مشاغل، دانشجویان، کارآفرینان، مراکز تحقیق و توسعه و مؤسسات فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ ترویج رویداد برکفست آپدیت ات ساین 22 جهت ایجاد ارتباط متقابل بین جامعه متخصصان و ایجاد احساس تعلق به مکان؛ اجرای برنامه هایی مانند منطقه دیجیتال جهت آشنا نمودن پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و والدین منطقه با برنامه های آموزشی دیجیتال؛ تأسیس پردیس شهر هوشمند، جهت ایجاد فضای جدیدی برای نوآوری شهری از طریق گردهم آوردن شرکت ها، مؤسسات، دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی فناوری اطلاعات و ارتباطات، اکوسیستم های نوآوری و برنامه ریزی شهری) در پهنه های دانش بنیان اتفاق افتاده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵