مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
رشت
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
760 - 777
حوزههای تخصصی:
امروزه دفن پسماندها به دلیل هزینه پایین تر و وجود طیف گسترده تری از پسماندها در بسیاری از کشورها، رایج ترین روش است. در مکانیابی محل دفن پسماند، پارامترهای گوناگونی مانند نیازمندیهای جوامع شهری، دولتی و قوانین زیست محیطی و تعداد زیادی از معیارهای کمی و کیفی مورد ارزیابی قرار می گیرند. به این منظور روش های متعدد تصمیم گیری چندمعیاره در اولویت بندی مکانهای مناسب به کار گرفته می شود. در این پژوهش، از 10 فاکتور مهم جهت مکان یابی محل دفن پسماندها استفاده شد که عبارت اند از: کاربری اراضی، شیب منطقه، ارتفاع منطقه، زمین شناسی منطقه، فاصله از جاده ها، فاصله از رودخانه ها، فاصله از چشمه ها، فاصله از چاه ها، فاصله از روستاها و فاصله از گسل ها. جهت تهیه نقشه پهنه بندی نهایی، از مدل ANP استفاده شد. معیارها در مرحله اول آماده سازی و به فرمت GIS تبدیل شد. سپس به فرمت رستر تبدیل شد و فازی سازی آن انجام پذیرفت. با توجه به نتایج به دست آمده وزن معیارهای کاربری اراضی، شیب منطقه، ارتفاع منطقه، زمین شناسی منطقه، فاصله از جاده ها، فاصله از رودخانه ها، فاصله از چشمه ها، فاصله از چاه ها، فاصله از روستاها و فاصله از گسل ها برای برای محدوده مطالعاتی 0.167، 0.087، 0.036، 0.028، 0.138، 0.064، 0.068، 0.047، 0.120، 0.243 به دست آمد. بنابراین معیار فاصله از گسل ها بالاترین وزن و معیار زمین شناسی کمترین تأثیر را در مکان یابی مناطق دفن پسماند ازنظر کارشناسان داشته است. نقشه به دست آمده در 5 کلاس مختلف طبقه بندی شد. با بررسی نقشه همپوشانی معیارها، مشاهده شد مناطق مناسب دفن زباله به دوراز رودخانه ها و چشمه ها و مناطق مسکونی و روستایی قرارگرفته اند. با بررسی نقشه پهنه بندی نهایی مشاهده شده است، مناطق کاملاً مناسب دفن زباله در غربی ترین قسمت محدوده مطالعاتی، با تمرکز در مسیر منطقه آقا سید شریف قرار دارد.
بررسی عوامل موثر بر تقاضای طلاق در دادگاه های خانواده شهر رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۱
29 - 42
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: استان گیلان، یکی از استان هایی است که از آمار و ارقام بالایی در زمینه طلاق برخوردار است. نگاهی به شاخص نسبت ازدواج به طلاق در گیلان، حکایت از آن دارد روند این شاخص، طی سال های 90 تا 95 رو به کاهش است، این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر تقاضای طلاق در شهر رشت و با استفاده از رویکردهای مبادله و شبکه انجام شده است. روش پژوهش: روش این تحقیق، پیمایش است و از پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. بخشی از پرسشنامه، محقق ساخته است و در بخشی دیگر که به سنجش رضایت زناشویی می پردازد، از پرسشنامه استاندارد رضایت زناشویی والتر دابلیو هودسن بهره گرفته شده است. از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره بهزیستی در شهرستان رشت،270 نفر به روش احتمالی ساده انتخاب شده اند. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی، می توان گفت که 52 درصد از تغییرات متغیر ملاک (تقاضا برای طلاق) توسط سه متغیر پیش بین، تبیین می شود. این سه متغیر به ترتیب اثرگذاری شامل رضایت زناشویی، تصور مثبت از پیامدهای طلاق و دخالت والدین است. نتیجه گیری: بر اساس نظریه شبکه، دخالت دیگران در زندگی زوجین، می تواند از طریق سلب قدرت تصمیم گیری از زوجین، سبب بروز اختلافات خانوادگی گردد و احتمال جدایی و طلاق را افزایش دهد. همچنین مطابق نظریه مبادله، همسرانی که نتوانسته اند انتظارات طرف مقابل شان را محقق سازند، موجب بروز پدیده طلاق می گردند. هر چه تصور مثبت از پیامدهای طلاق بیشتر شود، میزان تقاضای طلاق نیز افزایش می یابد.
مکانیابی جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر رشت با استفاده از مدل AHP
استفاده مناسب از توان های محیطی پیرامون شهر باعث افزایش کارآیی اقتصادی و کاهش آسیب پذیری به منابع موجود می شود. در شرایط کنونی مواجه اغلب شهرها با توسعه کالبدی سریع و فزاینده، لزوم شناخت و مکان یابی اراضی مناسب به منظور حفظ منابع نایاب در شهرها را ضروری می سازد. شهر رشت نیز با توجه به وضعیت استقرار خود در جلگه حاصلخیز گیلان و وجود محدودیت های فیزیکی توسعه شهری مانند اراضی باتلاقی، زمین های زراعی و باغات حاصلخیز، جنگل و... نمی تواند به صورت گسترده توسعه یابد. هدف اصلی مقاله، تعیین جهت مناسب و بهینه گسترش شهر با حداقل آسیب به منابع محیطی به منظور تأمین زمین برای توسعه آتی شهر رشت است. بدین منظور از ابزار فنی سیستم اطلاعات جغرافیایی برای جمع آوری، تحلیل و تولید لایه ها و نقشه های مختلف تعیین موانع و جهت توسعه بهینه شهر رشت استفاده شده است. طی این فرآیند ابتدا ویژگی های طبیعی و انسانی مورد نیاز و تأثیرگذار در قالب 11 شاخص (قابلیت اراضی، توپوگرافی، پایداری زمین، شبکه ارتباطی، فرودگاه، گورستان، رودخانه، زیست گاه قرقاول، شهرک صنعتی، مرداب و نقاط روستایی اطراف شهر)شناسایی، جمع آوری و پردازش شدند. پس از این مرحله، عملیات ورود متغیرها و معیارها به سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS )انجام و در مرحله بعد با توجه به داده های موجود، لایه های اطلاعاتی جدیدی مانند فاصله از گورستان، فاصله از رودخانه، فاصله از شهرک صنعتی و ... ارزیابی شد. در ادامه داده ها مجددا طبقه بندی و ارزش گذاری شدند، در این تحقیق برای ارزش گذاری لایه های اطلاعاتی از مدل (AHP ) و روش رتبه ای استفاده شده است. در نهایت پس از تلفیق نقشه ها، نقشه نهایی جهات مناسب گسترش آتی شهر رشت بهینه گزینی و ارایه و تعیین گردید. خروجی و برآیند مطالعات، بهترین اراضی را برای توسعه آتی شهر در محور جنوب آن جهت یابی کرده است.
بررسی شاخص های کمی، کیفی و برآورد مسکن مورد نیاز شهر رشت در افق 1400
بیشتر شهرهای کشور در دهه های اخیر به سبب افزایش جمعیت دچار دگرگونی شده و این تحولات سبب گردیده تا مقوله برنامه ریزی شهری و در درون آن برنامه ریزی مسکن اهمیت دو چندان یابد در این راستا شاخص های استاندارد مسکن از کلیدی ترین و مهمترین ابزار در برنامه ری زی مسکن محسوب می گردد، با بررسی آن ها پارامترهای مؤثر در امر مسکن را می توان شناخت و هر گونه برنامه ریزی و تصمیم گیری در مورد مسکن را آسان نمود. هدف از این پژوهش بررسی شاخص های کمی، کیفی و برآورد مسکن مورد نیاز تا افق 1400 در شهر رشت می باشد. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. براساس یافته های تحقیق طی دوره 85- 1345وضعیت شاخص های کمی و کیفی مسکن این شهر روندی رو به بهبود داشته است. علی رغم تمام ساخت و سازهای داخل و خارج از شهر هنوز 8331 خانوار بدون مسکن طبق نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 در شهر رشت وجود دارند. با توجه به پیش بینی های جمعیتی، تعداد خانوارهای ساکن شهر رشت تا افق 1400 به 225244 خانوار خواهد رسید. مطابق این پیش بینی بعد خانوار تا سال 1400 به 3/36 کاهش خواهد یافت. با فرض اینکه تراکم 1/1 خانوار به ازای هر واحد مسکونی حد مطلوب این شاخص است. تعداد واحد مسکونی مورد نیاز برای تأمین تقاضای بالقوه جمعیت درافق طرح معادل 191457 واحد خواهد بود. در پایان با توجه به توان موجود در گستره ه ای شهری رشت (مساکن مخروبه) مشخص می شود که در صورت استفاده حداکثر از آن ها و اتخاذ الگوی مناسب پیشرفت مسکونی، بخشی از نیازهای آینده، در داخل شهر تأمین می شود.
الویت بندی راهبردهای ارتقاء دلبستگی کودکان به محله گلسار شهر رشت با استفاده از QFD(مقاله علمی وزارت علوم)
افرادی که در دوره کودکی فرصت ایجاد رابطه دلبستگی با محله را پیدا نکرده باشند در بزرگسالی نیز شانس کمتری برای ایجاد پیوندهای احساسی با محیط زندگی خود خواهند داشت. با توجه به اهمیت دوره کودکی در دلبستگی مکانی، مقاله حاضر به دنبال ساخت و الویت بندی گزینه های راهبردی در جهت افزایش میزان دلبستگی کودکان به محله گلسار شهر رشت است. لحاظ نکردن خواسته های ذینفعان در فرایند ساخت و الویت بندی راهبردها منجر به اتلاف هزینه و عدم حصول نتیجه می گردد. ابزارهای نوین برنامه ریزی راهبردی مانند (QFD) بر الویت بندی راهبردها بر حسب نیازها ی ذینفعان تاکید دارند. در این راستا، در ابتدا با استفاده از روش عکاسی توسط کودکان و مصاحبه عمیق با 30 کودک نیازهای آنان شناسایی شده و در مرحله بعد از 400 نفر از کودکان و والدین آنها خواسته شده اهمیت هریک از نیازها را رتبه بندی نمایند. سپس راهبردها با تکنیک گروه اسمی توسط متخصصین و با استفاده از اطلاعات مرحله اول، راهبردهای موجود در طرح تفصیلی منطقه و مباحث تخصصی در جلسه گروه اسمی تدوین می گردند. در پایان با استفاده از ماتریس روابط راهبردها الویت بندی شده و برنامه های اجرایی مربوط به آنها بیان می گردند. نتایج نشان می دهد، راهبردهایی که باعث تسهیل بازی کودکان در محله شده، ارتباط آنان را با طبیعت شکل می دهد و آنها را در رویداد های فرهنگی و خلاقانه در سطح محله درگیر می کند، بیشترین کارایی را در تبدیل محله گلسار به محله دوست داشتنی از نظر کودکان خواهد داشت.
مدل یابی ساختاری - تفسیری عوامل موثر بر توسعه گردشگری غذا (نمونه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه گردشگری غذا به یکی از گونه های گردشگری تبدیل شده است که کشورهای بسیاری به اهمیت آن به عنوان یکی از منابع جذب گردشگر پی برده اند. رشت از لحاظ تنوع غذایی نسبت به سایر شهرهای کشور از وضعیت مناسبی برخوردار است. بطوری که تنها شهر ایران است که در سال 2015 به شبکه شهرهای خلاق خوراک شناسی یونسکو پیوسته است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزار جمع-آوری اطلاعات، پرسشنامه مقایسات زوجی، نمونه گیری به صورت هدفمند و هدف اساسی پژوهش شناسایی مهم ترین عوامل تاثیر گذار بر توسعه گردشگری غذا در شهر رشت بوده است. در گام اول این پژوهش، عوامل موثر بر توسعه گردشگری غذاهای محلی شناسایی شده و در گام بعدی با استفاده از یک متدولوژی تحلیلی مدل سازی ساختاری تفسیری (آی. اس.ام ) روابط بین عوامل توسعه گردشگری غذا تعیین و مورد تحلیل قرار گرفته است. در بخش مدل-سازی از پرسشنامه مقایسات دوبه دویی به منظور استفاده از نظرات 20 کارشناس در حیطه ی گردشگری استفاده شده و در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها مشخص شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای این است که دو عامل تهیه غذای سالم و رعایت اصول بهداشتی در مراحل مختلف تهیه آن و نیز داشتن اصالت غذایی در سطح زیرین قرار گرفته اند. از پیشنهادات اصلی در جذب گردشگر توجه جدی به تهیه غذا و رعایت اصول بهداشتی در مراحل مختلف سرو آن و افزایش کیفیت غذاهای محلی و ایجاد تنوع در طعم آن است.
تحلیلی بر ارتباط شهر یادگیرنده و شهر خلاق در راستای دستیابی به شهر پایدار (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر شهرها در عرصه ملی و جهانی در سال های اخیر رو به افزایش بوده است و دولت های محلی با چالش های مربوط به فناوری های جدید، اقتصاد دانش، تنوع فرهنگی و پایداری زیست محیطی رو به رو شده اند. در همین راستا ظهور شهرهای یادگیرنده به عنوان مکانی مناسب برای یادگیری مادام العمر و بستری ایده آل جهت آموزش شهروندان خلاق انکارناپذیر است و تحقق شهرهای خلاق را نوید می دهد که با تکیه بر نیروی پایدار خلاقیت، زمینه مشارکت دانایی محور شهروندان و تولید مداوم دانش را فراهم می کند، بنابراین بر اساس این رابطه متقابل و با ترکیب دانش مستمر شهر یادگیرنده و خلاقیت شهر خلاق دستیابی به شهر پایدار میسّر خواهد شد. هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین شاخص های شهر یادگیرنده و شهر خلاق در رشت می باشد. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی، همبستگی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی و پیمایشی با ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان ادارات شهر رشت تشکیل می دهند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 367 نفر و روش نمونه گیری تحقیق گلوله برفی (زنجیره ای) است. جهت آزمون فرضیه تحقیق از آزمون های اسپیرمن و رگرسیون چند گانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ارتباط آماری معناداری بین شاخص های شهر یادگیرنده و شهر خلاق وجود دارد (01/0 > P ). بنابراین با ارزش نهادن به امر یادگیری و افزایش خلاقیت شهروندان دستیابی به شهر پایدار میسر خواهد شد.
تبیین پویایی فضایی – کالبدی بخش مرکزی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
بخش مرکزی شهرها همواره ظرفیت زیادی به منظور ارتقاء، رشد و توسعه شهر داشته است. همراه با گسترش شهر و ایجاد قطب های جدید فعالیت و سکونت در سایر نقاط شهر و از طرف دیگر ظهور مسائل و مشکلات فضایی در بخش مرکزی شهرها، ظرفیت های توسعه ای این بخش از شهر تحت تأثیر قرار گرفته است. مرکز شهر رشت در گذر زمان و تحت تأثیر اثرات کُنِش متقابل نیروهای پویا، پویایی هایی را تجربه کرده است. بنابراین لازم است این نیروها و فرآیندهای پویا را شناخت و دانست که، پویایی فضایی-کالبدی بخش مرکزی شهر رشت از چه ماهیتی برخوردار است، تحت تأثیر چه عواملی قرار داشته است، این پویایی در قالب چه فرایندهایی رخ داده است و کدام یک از عوامل بیشترین تأثیر را دگرگونی های این بخش از شهر داشته است. نوع تحقیق در این پژوهش شناختی- تبیینی، و پارادایم/ فلسفه ی روش شناختیِ آن نیز، پوزیتیویستی- تفسیری است. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل مبتنی بر اجتناب از شرایط نامطلوب با دارا بودن 65 درصد از وزن کلیه عوامل اثر گذار بر پویایی بخش مرکزی شهری رشت، مهمترین عوامل در تصمیم گیری به جدایی گزینی و جابجایی خانوارها و در نتیجه پویایی فضایی کالبدی بخش مرکزی شهر رشت می باشند. بر اساس یافته های تحقیق، علیرغم روند افزایشی کل جمعیت شهر رشت (82/36 درصد) طی دوره ده ساله 1380 الی 1390، اما جمعیت بخش مرکزی آن طی این دوره با کاهش (34/4 درصد) مواجه است، و الگوی کاربری اراضی و کارکرد املاک بخش مرکزی شهر تمایل شدید به کاهش کاربری مسکونی (19 درصد کاهش طی سال های 1352 الی 1397) و افزایش کاربری تجاری (75 درصد)، کاربری تفریحی گردشگری (2586 درصد)، کاربری پارکینگ (114 درصد) و کاربری فرهنگی (51 درصد) دارد. بنابراین ساختار اقتصاد سیاسی حاکم بر شهر رشت، از طریق تغییر در چرخه های سرمایه گذاری- سرمایه زدایی و اولویت ارزش مبادلاتی بر ارزش مصرفی زمین و املاک، بر روند رو به افول بخش مرکزی شهر رشت از نظر سکونت و بازساخت های فضاهای فعالیتی اثر گذار بوده است. در نهایت بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تدوین راهبرد بازآفرینی و بهسازی محله های بخش مرکزی شهر رشت بر اساس توان فضایی قابلیت دسترسی، با تأکید بر رفع آسیب پذیری منطقه مورد مطالعه کارآمدترین راهبرد در توسعه این بخش شهری است.
عوامل موثر بر استفاده ی شهروندان از دوچرخه به عنوان یک وسیله حمل و نقل (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
. با توجه به رشد سریع جمعیت در شهرهای کشور و افزایش روزافزون سفرهای شخصی و مشکلات جانبی از قبیل مصرف بیهوده انرژی و آلودگی زیست محیطی و تراکم ناشی از ازدیاد ترافیک خودروهای شخصی تک سرنشین، ازدحام در معابر مرکزی شهر، سیستم حمل ونقل خاصی را به ویژه در شهرهای پرجمعیت می طلبد که این امر نیازمند برنامه ریزی دقیق تر است,از سوی دیگر با گسترش شهر رشت و افزایش جمعیت آن، ترافیک به یکی از مشکلات اساسی آن تبدیل شده که علاوه بر اتلاف وقت شهروندان، موجب گردیده مقدار زیادی سوخت بیهوده مصرف شود. ازجمله اهداف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر عدم تمایل شهروندان رشت به استفاده از دوچرخه, نوع استفاده آن ها از دوچرخه و رابطه ی بین شغل, تحصیل,درامد و علاقه ی شهروندان در استفاده از دوچرخه جهت عبور و مرور برای سفرهای درون شهری است, زیرا که استفاده از دوچرخه و ترویج فرهنگ آن به عنوان بهترین جایگزین خودروهای آلاینده محیط زیست در سفرهای کوتاه درون شهری ، سال هاست که در کشورهای مهم و صنعتی نهادینه شده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی و توزیع پرسش نامه در سطح شهر به جمع آوری اطلاعات پرداخته و با استفاده از تکنیک های آماری و نرم افزارهایی مانندSPSSوExcel تجزیه تحلیل صورت گرفته است,نتایج بیانگر آن است که بین استفاده از دوچرخه و متغیرهایی چون:, علاقه شهروندان, تحصیلات شهروندان, درآمد آن ها و شغلشان رابطه معناداری وجود دارد.
تحلیل اثر کاهش فضاهای سبز شهری بر تغییرات دما و رطوبت نسبی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه شهرهای جهان به علت رشد شهرنشینی و کاهش فضاهای سبز شهری، با افزایش جزیره حرارتی و کاهش آسایش اقلیمی ساکنان مواجه هستند. در این پژوهش روند تغییرات فضای سبز، رطوبت نسبی و دماهای فَرین در شهر رشت، طی دوره آماری (1964-2013) بررسی شد. جهت انجام این بررسی، از تصاویر ماهواره ای لندست 5 و همچنین داده های روزانه رطوبت نسبی و دمای فَرین ایستگاه سینوپتیک رشت استفاده شد. برای سنجش تغییرات، از شاخص سبزینگی، شاخص های فَرین دما و همچنین برآوردگر شیب سن استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که مجموع فضای سبز شهر رشت از حدود 7255 هکتار به 5990 هکتار و فضای سبز پرتراکم از 2855 هکتار به 788 هکتار کاهش یافته است. همچنین، شاخص های دامنه دمایی، روزهای یخبندان و شب های سرد با اطمینان 99 درصد کاهش یافته اند. درحالیکه شاخص های شب های حاره ای، بیشترین دمای کمینه، روزهای گرم رشت با اطمینان 99 درصد و همچنین رطوبت نسبی حداکثر آن با اطمینان 95 درصد افزایش پیدا کرده اند. همچنین روند تغییرات پارامترهای اقلیمی با تغییرات فضای سبز هم راستا بوده و تغییرات آنها طی سه دهه متوالی تشدید شده است، به نحوی که با دو برابر شدن جمعیت، میزان فضای سبز شهر به حدود یک سوم مقدار اولیه کاهش یافته و شاخص هایی نظیر دامنه دمایی و روزهای یخبندان به ترتیب در حدود 4 درجه سانتی گراد و 35 روز نسبت به اوایل دوره کاهش پیدا کرده اند. به نظر می رسد توسعه پوشش درختی جهت کاهش اثرات جزیره حرارتی شهر و گرمایش جهانی در راستای توسعه پایدار، ضروری است و باید در برنامه ریزی های آتی مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل فضایی پویش فقر شهری و پهنه بندی آن در کلانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: از ویژگی های شهرهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در شهرنشینی است. در این شهرها همواره تعدادی از محلات از کیفیت مطلوب برخوردار بوده و در مقابل سایر نواحی از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. به منظور رفع نابرابری ها لازم است تا اقدامات اساسی برای شناخت نارسایی ها و کمبودها صورت گیرد. هدف پژوهش: نشان دادن نابرابری و شناسایی لکه های فقر در مقیاس بلوک های آماریشهر رشت است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی از نوع خود همبستگی فضایی می باشد. روش شناسی تحقیق: روش گردآوری داده ها برای مبانی نظری به صورت اسنادی، کتابخانه ای و داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر رشت استخراج شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشت مرکز استان گیلان است. یافته ها و بحث: محاسبه شاخص های فقر با کمک نرم افزار Excel و تحلیل عاملی با کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته است. برای کاهش تعداد شاخص های مؤثر در میزان فقر و تشکیل ساختار جدید برای آن ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. برای انجام تحلیل فضایی، از روش لکه های داغ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد. همچنین با استفاده از شاخص موران موجود در نرم افزار Geoda، الگوی خود همبستگی فضایی فقر در محدوده مورد مطالعه مشخص شد. نتایج: نشان داد الگوی فضایی فقر در این شهر خوشه ای است. کانون اصلی فقر در نواحی شرقی – شمال شرقی و جنوب - جنوب غربی شهر است و پهنه مرفه در ناحیه مرکزی شهر دیده می شود. در مجموع پهنه فقر 61 درصد جمعیت و 34 درصد از مساحت و پهنه رفاه 10 درصد جمعیت و 23 درصد مساحت شهر رشت را به خود اختصاص داده است.
نقشه برداری ذهنی از فضای سوم-زیسته شهر؛ مطالعه ای تطبیقی از ساکنان سکونتگاههای رسمی و غیررسمی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: فضای سوم شهر همان فضای زیسته، اجتماعی یا جایگزین شهر است. این فضا در نقشه های ذهنی به عنوان فضای اجتماعی-فرهنگی شهر؛ سومین بعد در مطالعات نقشه های ذهنی است که موردتوجه پژوهشگران شهری قرارگرفته است.
هدف: در این پژوهش با توجه به این رویکرد در مطالعات نقشه های ذهنی به بررسی فضایی سوم-زیسته شهر رشت نزد ساکنان سکونتگاه های رسمی منطقه یک و غیررسمی منطقه ی چهار شهری پرداخته شده است.
روش شناسی تحقیق: در این پژوهش حجم نمونه 60 نفر از دو گروه ساکنان سکونتگاه ها با نمونه گیری نظری موردبررسی قرارگرفته اند. روش برداشت اطلاعات شامل «مصاحبه و مشاهده» بوده است؛ که نوع اطلاعات برداشتی شامل: نقشه های کروکی، یادداشت برداری و عکس برداری بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش های تجزیه وتحلیل نقشه برداری جی آی اس کیفی(QGIS) در زیر تحلیل فعالیت های فضای-زمانی پرداخته شده است.
یافته ها و بحث: نتایج پژوهش حکایت از این است که، با توجه به نقشه های ذهنی این دو گروه ساکنان؛ گسترش نقش و جایگاه طبقه در «تولید اجتماعی فضا» مساله آفرین بوده است. آنچه از فضای سوم- زیسته شهر رشت در نقشه های ذهنی قابل بازنمایی است، تقسیم شهر به دو قطب فقیرنشین و ثروتمند نشین بوده است که دوگانگی سنت و مدرنیته در بسیاری از فعالیت های ساکنان در ارتباط با فضای آگاهی ذهنی آنان از شهر به چشم می خورد.
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر بر خلاقیت شهری با رویکرد سناریونویسی (موردپژوهی: کلانشهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پژوهش حاضر در راستای شناسایی نیروهای پیشران و عوامل کلیدی مؤثر بر خلاقیت شهری در کلانشهر رشت و شناسایی و تحلیل سناریوهای توسعه خلاقیت شهری در این شهر انجام گردید. روش شناسی تحقیق: در این پژوهش از روش تحلیل اثرات متقابل استفاده شد. در واقع 44 شاخص مؤثر در تحقق شهر خلاق به صورت زوجی مقایسه شده و میزان تأثیرات این عوامل بر یکدیگر با استفاده از پرسشنامه کارشناسان در نرم افزار میک مک ارزیابی شد. یافته ها و بحث: نتایج مطالعات نشان داد که می توان 7 عامل (تکنولوژی و فناوری های نوین، کیفیت گردشگری، دسترسی به فناوری های اینترنتی، برنامه و فعالیت های آموزشی، تنوع فرصت های شغلی، نمایشگاه های صنایع دستی و بومی و تعداد کارآفرینان) را عنوان عوامل کلیدی در ایجاد شهر خلاق رشت مطرح کرد. برای تدوین سناریوهای توسعه شهر خلاق، اقدام به تهیه سبد سناریو برای 7 عامل کلیدی گردید؛ به این ترتیب که برای هریک از عوامل، سه فرض خوش بینانه، بینابین و بدبینانه در نظرگرفته شد. درمجموع 21 وضعیت احتمالی طراحی و براساس ترکیب 21 وضعیت احتمالی، تعداد 2187 سناریوی ترکیبی استخراج شد که شامل همه وضعیت های احتمالی و پیش روی توسعه خلاقیت کلانشهر رشت در آینده است. نتیجه گیری: براساس نتایج نرم افزار سناریو ویزارد، 4 سناریو با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیش روی توسعه شهر رشت متصور گردید که از میان آن ها تنها سناریوی دوم شرایط مطلوب و امیدوارکننده را نشان داد. سناریوی اول سناریوی نسبتاً مطلوب و حالت بینابینی داشت. دو سناریوی دیگر شرایط بحرانی را نشان دادند.
بررسی محرک ها و موانع فعالیت سازمان های مردم نهاد (سمن ها) در ارتقاء عملکرد مدیریت شهری، نمونه مورد مطالعه: رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم خرداد ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
57 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در سال های اخیر مدیریت شهری با تغییر رویکرد به سوی حکمروایی خوب شهری، بیش ازپیش بر ضرورت مشارکت و تعامل در جامعه تأکید داشته است. در این میان سازمان های مردم نهاد به عنوان نهادهای واسط میان مدیریت شهری و مردم با توجه به ماهیت و ویژگی های ذاتی خود و همچنین جلب اعتماد از سوی جامعه محلی، ایفاگر نقشی اساسی در ایجاد یک فضای مشارکت محور هستند. شهر رشت نیز به عنوان مرکز استان گیلان دارای سمن های متعددی است که در زمینه های مختلفی فعالیت می کنند. لذا شناخت عوامل محرک و مانع در زمینه تحقق مشارکت امری ضروری در جهت تحقق حمکروایی خوب شهری قلمداد می گردد.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش شناسایی موانع و محرک های فعالیت سمن ها و بررسی شیوه های ارتقاء مشارکت سازمان های مردم نهاد در ساختارهای مدیریتی شهری به عنوان یک الگوی حاکمیت شهری است. در همین راستا این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤالات است: حضور سازمان های مردم نهاد و افزایش مشارکت مدنی در حوزه های شهری و شهرسازی در شهر رشت چگونه می تواند در راستای حل مشکلات و بهبود ساختار مدیریت شهری و تحقق حکمروایی خوب شهری عمل کند؟ کدام محرک ها می توانند در این زمینه مؤثر واقع شوند؟ و در این میان سازمان های مردم نهاد فعال در شهر رشت با کدام موانع مواجه هستند؟روش پژوهش: تحقیق حاضر از جهت روش، توصیفی- اکتشافی و دارای رویکرد کیفی است. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش مطالعات کتابخانه ای و مطالعه پیمایشی از طریق انجام 12 مصاحبه به روش نیمه ساختاریافته و عمیق و در انتخاب مصاحبه شوندگان نیز از روش گلوله برفی استفاده شده است. همچنین در تحلیل مصاحبه ها با بهره گیری از تحلیل محتوا به کدگذاری سه سطحی مفاهیم و مقوله ها پرداخته شده است.نتیجه گیری: سمن ها به وسیله کار گروهی و تصمیم گیری های جمعی، نقشی واسط را بین شهروندان و مدیریت شهری ایفاد می کنند. در این زمینه مشارکت، مداخله مدنی و شهروندی به ترتیب مهم ترین محرک ها در ساختار مدیریت شهری هستند. همچنین براساس نتایج ساختارهای قانونی محدودکننده، بهره برداری سیاسی از سمن ها و منابع مالی محدود از مهم ترین موانع سمن ها به شمار می روند. در مجموع در ساختار مدیریت شهری ایران به سمن ها توجه نشده و امید است درصورت دیدگاه و رفع موانع، سمن ها تبدیل به عنصری حیاتی و مؤثر در ساختار مدیریت شهری شوند.
بازشناسی ارتباط بصری فضا در شکل گیری مفهوم قلمرو خانه های تاریخی دوره قاجار رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
173 - 194
حوزههای تخصصی:
خانه های دوره قاجار رشت از نمونه های باارزش خانه های سنتی ایرانی بوده که از لحاظ قلمروهای فضایی پیکره بندی متمایزی از سایر نقاط ایران دارد. ارتباط بصری یکی از عوامل مهم در شکل گیری مفهوم قلمرو در فضاهای مسکونی است. خانه ها باتوجه به طرح های کالبدی مختلف، کیفیت های متفاوتی را از لحاظ بصری تأمین کرده و تجربه های متفاوتی از فضا را ارائه می دهند؛ لذا هدف این پژوهش درک بهتر مفهوم قلمرو با تحلیل شاخص های ارتباط بصری در مقیاس روابط درونی این خانه ها است. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی با استدلال منطقی داده های نرم افزاری است. جهت رسیدن به هدف پژوهش در مرحله اول خانه ها به لحاظ کالبدی به چهار گروه تقسیم، از هر گروه دو نمونه و در مجموع هشت مورد انتخاب شد. جهت انسجام نتایج و بررسی تطبیقی نمونه ها سه فضای مشترک ایوان، پذیرایی و خواب محور تحلیل ها قرار گرفتند. در مرحله دوم شاخص های سنجش شامل ارتباط بصری، فواصل در معرض دید بودن و خوانایی از مبانی پژوهش استخراج گردید. در مرحله سوم جهت تحلیل نمونه ها از تکنیک های تحلیل گراف نمایانی و نقشه های محوری با ابزارهای مخروط دید، خطوط محوری و نمودار هم پیوندی - اتصال به کمک نرم افزار دپس مپ استفاده شد. یافته ها نشان می دهد ارتباط بصری فضاها متفاوت بوده و باعث ایجاد حریم های ذهنی شده و همچنین تفاوت در میزان دید منجر به ایجاد سلسله مراتب فضایی شده است. با بررسی شاخص های مخروط دید در خانه ها، مشاهده شد بیشتر بودن هم جواری با جداره ها، کمتر بودن پیچیدگی فضایی به دلیل محدب بودن فضا و وجود دسترسی بصری و فیزیکی بیشتر باعث ارتباط بالاتر یک فضا (مانند فضای ایوان) با سایر فضاها و در نتیجه عمومی تر شدن آن را به دنبال دارد. از طرف دیگر کمتر بودن عوامل فوق باعث ایجاد خلوت بیشتر در فضاها (مانند فضای خواب) شده است؛ بنابراین فضای خانه های برون گرای رشت در عین داشتن شفافیت، دارای حریم های بصری بوده که باعث ایجاد مرزبندی های فضایی می شود و سلسه مراتب قلمرویی را به دنبال دارد.
تاریخ تحلیلی عکاسی منظره شهری وابنیه شهر رشت در دوره ی پهلوی اوّل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه عکاسی علاوه بر نشان دادن سویه های معنادار از جریان های هنری در طول زمان، توانایی نشان دادن غنای فرهنگی یک مرز و بوم را داراست. هر قوم و ملتی با اعتقادات ویژه و آداب و رسوم متفاوت خود، دارای فرهنگی خاص می باشد. همان طور که هر شئ تاریخی حامل پیامی در خود می باشد، عکس ها نیز همانند یک زبانِ تصویری ناگفته هایی از تاریخ را بازگو می کنند که دربرگیرنده ی میراث تاریخی یک ملت هستند. هدف از این پژوهش گردآوری تصاویر مرتبط با این بازه می باشد. همچنین به دنبال پاسخ به این پرسش که عکس ها تا چه اندازه منعکس کننده ی تحوّلات اجتماعی آن دوره می باشند. در این مقاله، نگارنده ابتدا شروع به یافتن تصاویر مرتبط با این دوره نمود. روش پژوهش از نوع تاریخی تحلیلی بوده و اطلاعات مرتبط به روش میدانی و اسنادی در مصاحبه با نهادهای مرتبط و افراد متعدد، همچنین با استناد به بایگانی های موجود در کتابخانه ها و مجموعه دارانِ شخصی جمع آوری شده است. دستاورد های حاصل از پژوهش نشان می دهد چگونه با آغاز پادشاهی رضاخان، تحول در روند ظاهری زندگی به خصوص تغییر در نهادهای فرهنگی و آموزشی به واسطه ی تحول در نظام اقتصادی و سیاسی ایجاد گردید. هم راستا با این تحولات، شاهد توسعه در روند شهرسازی نیز هستیم. به مدد این تغییرات، عکاسی نیز گسترش روزافزون یافت و بر تعداد عکاسخانه ها افزوده شد. نتایجِ حاصل حاکی از آن است که عمده ی فعالیت عکاسان بر عکاسی از ابنیه های تازه تأسیس متمرکز بوده و با وجود اماکن تاریخی متعدد در شهر رشت، عکاسان تمایلی به تهیه ی عکس از مکان های تاریخی و طبیعت این شهر نداشتند.
چالش ها و مسائل پیش روی صنعت تولید ابریشم و نوغان داران گیلان عهد قاجاری (1300 -1335ق/ 1882- 1917م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر قاجاریه، گیلان به عنوان تولیدکننده عمده ابریشم و مرکز اصلی تجارت خارجی ایران از طریق دریای خزر، جایگاه چشم گیری در اقتصاد کشوری و منابع درآمد دولت مرکزی داشت. با وجود این، فراگیری بیماری کرم ابریشم در گیلان در سال 1277ق/1860م. و همچنین بی توجهی حکومت قاجاریه به این مسئله، موجب کاهش زیاد تولید محصول ابریشم در گیلان شد. با اعتراض نوغان داران گیلانی و تجار تبعه دول بیگانه به این شرایط و مواجه شدن دولت با ضرر مالی هنگفت مالی ناشی از آن، اقداماتی برای بهبود اوضاع صنعت ابریشم و نوغان داران گیلانی صورت گرفت. در این پژوهش با رویکرد تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، وضعیت صنعت ابریشم در دوره قاجاریه طی سال های 1300-1335ق/1882-1917م. مورد بررسی قرار گرفته و اقدامات دولت قاجاریه و تلاش های تجار برای احیای دوباره این صنعت ارزشمند گیلان تبیین شده است. بنا بر یافته های این پژوهش، اولین اقدام دولت در این زمینه، واردات تخم نوغان توسط تجار خارجی بود. شکل گیری ادارات دولتی مرتبط با صنعت ابریشم به منظور رسیدگی به امور تجار خارجی و همچنین تشویق و ترغیب نوغان داران گیلانی برای شروع مجدد به کار نوغان داری، از جمله اقداماتی بود که برای احیای صنعت ابریشم در گیلان انجام گرفت.
ارزیابی میزان وفاداری، دلبستگی و رضایت گردشکران به مقصدهای گردشگری شهری، مطالعه موردی: مقصد گردشگری رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از بزرگترین و متنوع ترین صنعت در دنیای امروز، در چند دهه اخیر توانسته سهم عمده ای در ایجاد ارزش افزوده کشورها داشته باشد و به عنوان منبع درآمد در کشورهای مختلف جهان مورد توجه قرار گیرد. با توجه به رقابتی شدن این صنعت در بین مقاصد گردشگری شهری، وفاداری و دلبسته نمودن گردشگران و ایجاد رضایت در ایشان امری ضروری می نماید. چراکه یکی از فاکتورهای موثر بر موفقیت مقصدهای گردشگری شهری، برخورداری از گردشگران وفادار است که قصد بازدید مجدد از آن مقصد را دارند. از این رو پژوهش حاضر با ماهیت کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی با هدف ارزیابی میزان وفاداری، دلبستگی و رضایت گردشگران در مقصد گردشگری رشت صورت پذیرفته است. جهت جمع آوری داده ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 404 پرسشنامه توسط گردشگرانی که حداقل یک بار به شهر رشت سفر کرده اند تکمیل گردید. داده های به دست آمده توسط نرم افزار SPSS با استفاده از آزمون های رتبه بندی فریدمن، دو جمله ای و رگرسیون گام به گام مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که میانگین هر سه شاخص وفاداری، دلبستگی و رضایت گردشگران در وضعیتی بالاتر از حد متوسط 3 قرار دارند. هم چنین نتایج آزمون رگرسیون گویای این است که شاخص دلبستگی گردشگران بیشترین تاثیر را بر شاخص وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری رشت دارد. بنابراین مدیریت شهری با افزایش میزان دلبستگی گردشگران به شهر رشت می تواند سهم بسزایی در ارتقا وفاداری آن ها به این شهر داشته باشد.
مکان یابی فروشگاه های هایپرمارکت با تاکید برشاخص های فضایی ومکانی (مطالعه موردی: کلانشهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مکان یابی بهینه فروشگاه های هایپرمارکت هم از نظر برنامه ریزی شهری و سکونتگاه های انسانی و هم از طرف سرمایه گذاران بخش خصوصی و مفهوم بازاریابی و تجارت امری مهم تلقی شده و توجه به این امر، مشکلات عدیده ای را در هر دو قلمرو حل و فصل خواهد کرد. همچنین توجه به رفاه اجتماعی شهروندان یکی از مولفه های موثر در تامین مشارکت عمومی و جلب رضایت جمعی است. یکی از مصادیق این موضوع را می توان در راه اندازی فروشگاه ها و مراکز بزرگ خرید مشاهده کرد.
هدف: هدف این پژوهش مکان یابی فروشگاه های هایپرمارکت با تاکید برشاخص های مکانی جهت استفاده در برنامه ریزی برای احدث فروشگاه های جدید جهت پوشش کمبود فروشگاه های بزرگ در شهر رشت است.
روش شناسی تحقیق: روش پژوهش جاری توصیفی-تحلیلی بوده و برای بررسی موضوع از سیستم های اطلاعاتی جغرافیایی و فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمروی جغرافیایی این پژوهش کلان شهر رشت است.
یافته ها: یافته ها نشان داد با توجه به معیارهای فضایی و مکانی تعریف شده، هایپر مارکت های فعلی در کلانشهر رشت در مکان های مناسب قرار ندارند.
نتایج: در نتیجه 7 مکان برای احداث هایپر مارکت های جدید در مناطق 3، 4 و 5 شهرداری رشت پیشنهاد گردید، که با توجّه به تراکم جمعیتی بالای کلان شهر رشت می توان انتظار داشت که با احداث این فروشگاه جدید در کنار فروشگاه های موجود، نیاز ساکنین این شهر برآورده شود.
ارزیابی تأثیر مؤلفه نفوذپذیری بر ارتقای کیفیت در فضاهای باز عمومی با روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: محله باقرآباد شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فضاهای باز شهری عضو جدایی ناپذیری شهرها و خصوصاً کلان شهرها هستند که مأمنی جهت حضور و فعالیت شهروندان بوده و با توجه به اقتضائات زندگی مدرن، امروزه وجود آن ها یکی از عوامل اصلی کیفیت محیط زندگی به شمار می رود. کیفیت فضاهای شهری خود تابع عوامل متعدد کالبدی، عملکردی، زیبایی شناسانه، اجتماعی و اقتصادی است که از گذشته تاکنون از دیدگاه های متفاوت مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته است. در این مطالعه نیز یکی از مولفه های کیفیت فضای شهری، با توجه به وضعیت توسعه یک محدوده شهری، مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این مطالعه به طور ویژه به موضوع نفوذپذیری و دسترسی پذیری فضاهای شهری خیابان پرداخته شده است. درواقع هدف آن بوده که مشخص گردد با افزایش دسترسی ها و یا به عبارتی احداث معابر دسترسی جدید، تا چه میزان کیفیت محیطی افزایش می یابد.روش شناسی تحقیق: برای تحلیل از تکنیک چیدمان فضا استفاده شده است و در آن مؤلفه های هم پیوندی، کنترل، انتخاب، عمق و اتصال از دو طریق ویزیبیلیتی (Visibility) و آگزیال مپ (Axial Map) مورد ارزیابی قرارگرفته اند. در واقع این مولفه ها در دو نقشه از یک مکان با فاصله زمانی، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: برای تحلیل این موضوع، از نمونه مطالعاتی محله باقرآباد شهر رشت استفاده شده است. این محدوده از معابر پر رفت و آمدی تشکیل شده است که در فاصله 25 سال (1373 تا 1398) معبر جدیدی در عرض، تعدادی از معابر شمالی- جنوبی این محدوده را باهم پیوند داده است.یافته ها: ارزیابی ها نشان داده است که نقشه های سال 1398 تا حد زیادی نسبت به نقشه اولیه، در این مؤلفه ها بهبود یافته است. در واقع با توجه به تحلیل صورت گرفته در خصوص پارامترهای چیدمان فضایی، نتایج نشان داد که همپیوندی در محدوده به طورکلی در سال 1398، بیشتر از سال 1373 می باشد. نتایج: با توجه به افزایش دسترسی پذیری و نفوذپذیری این محدوده به واسطه احداث یک خیابان شرقی- غربی، بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که دسترسی پذیری بیشتر موجب افزایش همپیوندی فضایی شده که درنهایت نشانه بهبود کیفیت فضای شهری می باشد.