مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
رشت
منبع:
آمایش محیط سال دهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۷
99 - 122
حوزههای تخصصی:
با رشد فزاینده جمعیت شهری، اشتغال غیررسمی بخشی جدایی ناپذیر از اقتصاد هر شهر است که به عنوان منبع امرار معاش خانواده های فقیر شهر محسوب می شود. سهم قابل توجهی از نیروی کار غیررسمی در سراسر جهان، فروشندگان خیابان هستند که در فضاهای عمومی شهر، اقدام به فروش کالا می کنند. تعداد زیادی از این شاغلان در بخش غیررسمی را، زنان تشکیل می دهند. در پژوهش حاضر دستفروشی زنان در خیابان (فروشندگی محصولات در خیابان) به عنوان یکی از مشاغل غیررسمی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف تحقیق شناسایی ویژگی های اجتماعی- اقتصادی زنان شاغل در بخش غیررسمی منطقه دو شهر رشت، خیابانهای مستعد دستفروشی در این منطقه و نیز زادگاه و محل سکونت این زنان بوده است. روش پژوهش پیمایشی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه و مصاحبه صورت گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق گویای موارد ذیل می باشد: اکثر زنان شاغل در بخش غیررسمی محدوده مورد مطالعه بیسواد هستند و یا فقط سواد خواندن و نوشتن دارند؛ محل سکونت بیشتر آنها در روستاهای اطراف شهر رشت است؛ بیشتر زنان مورد مطالعه در گروه سنی 40 تا 59 سال قرار دارند؛ شغل اکثریت آنها به عنوان تنها منبع درآمد خانواده محسوب می شود؛ بیش از نیمی از جمعیت مورد مطالعه به فروش سبزیجات و مواد غذایی فاسد شدنی مشغول هستند؛ به ترتیب خیابانهای سردارجنگل، مطهری و شریعتی بیشترین جمعیت زنان فروشنده خیابان را در خود جای داده اند؛ زادگاه اکثریت آنها روستا می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر مطلوبیت پیاده راه ها با رویکرد گردشگری شهری (مطالعه موردی: پیاده راه محدوده مرکزی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۲
71 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ابتدا بررسی وضعیت موجود پیاده راه بخش مرکزی شهر رشت براساس چهار معیار (دسترسی، آسایش و راحتی، تصویرپذیری وکاربری و فعالیت ها) و سپس ارزیابی تأثیر هر یک از این معیارها بر مطلوبیت این پیاده راه برای گردشگران بوده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری، گردشگرانی هستند که به صورت پیاده از محدوده مرکزی شهر رشت بازدید کرده اند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 322 نفر بوده است. از آزمون تی تک نمونه ای و رگرسیون چندگانه برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است درمجموع از بین چهار شاخص مهم و اثرگذار بر مطلوبیت پیاده راه محدوده مرکزی شهر رشت بر اساس نظر گردشگران، شاخص های تصویرپذیری، آسایش و راحتی و شاخص وجود کاربری ها و فعالیت های خاص گردشگری وضع مناسبی دارند (بالاتر از میانگین متوسط). همچنین نتایج مدل رگرسیونی حاکی از تأثیرگذاری مثبت شاخص های چهارگانه تحقیق بر مطلوبیت پیاده راه موردمطالعه است که از این میان، شاخص تصویرپذیری بیشترین تاثیر را بر مطلوبیت پیاده راه برای گردشگران داشته است و بعد از آن، به ترتیب شاخص های دسترسی، وجود کاربری های خاص گردشگری و سپس شاخص آسایش و راحتی قرار دارند.
باز زنده سازی میدان درب خانه دیوانی رشت مبتنی بر تحولات تاریخی در آن
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
4 - 24
حوزههای تخصصی:
میدان درب خانه دیوانی در بافت تاریخی رشت با دارا بودن پیشینه طولانی، میدانی ارزشمند و با هویت است. به لحاظ کیفیت های اصیل ریختی، تقریباً طی قرن اخیر، میدان مذکور طی چند مرحله تغییر کرده است و طی این تغییرات، عوارض متعدد کالبدی و کارکردی برای میدان ایجاد شده است که ضرورت یکپارچه سازی و وحدت مجدد در کالبد، کارکرد و مفاهیم هویتی میدان مذکور را به وجود می آورد. پژوهش حاضر با عنایت به کیفیت های اصیل کالبدی و کارکردی، به تبیین آداب اصلی باز زنده سازی میدان درب خانه دیوانی می پردازد. بر اساس مبانی نظری و دوره های تحول اساسی این میدان، شش بازه زمانی برای مطالعه تغییرات کیفیت های اصیل کالبدی و کارکردی این میدان در نظر گرفته شده است. یافته های کتابخانه ای و میدانی نشان می دهد که تحولات صورت گرفته در ساختار آن، موجب ازبین رفتن رد تاریخی و ایجاد فعالیت های بی هویت تجاری و اداری در لبه های میدان و تبدیل آن به مسیری عبوری می شود که این تغییرات در ساختار کالبدی و کارکردی میدان، تضعیف کیفیات هویتی - محتوایی و منظری را در پی دارد. در نتیجه، باتوجه به شناخت کیفیات اصیل ریختی میدان درب خانه دیوانی و تحولات آن، مبادی باز زنده سازی میدان بر اساس خطوط ریختی مربوط به دوره قاجاریه و حفظ عناصر کالبدی ارزشمند دوره پهلوی اول، در راستای انتقال پیام های ارزشمند تاریخی - فرهنگی میدان مورد توجه قرار گرفته اند.
ارزیابی تأثیر مولفه های ادراکی- بصری بر تاب آوری منظر شهری؛ مورد مطالعه: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
165 - 180
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان مفهومی نوین در ادبیات پایداری، فهم جدیدی از ارتباط انسان و محیط را ایجاد کرده است. تاب آورى برگرفته از نظم و انضباط بیولوژیکی است، که توانایی ارگانیسم یک سیستم براى مقاومت در برابر یک شوک، فاجعه و بیمارى و بهبود یافتن از آن تعیین می گردد. تحقیق حاضر، به ارزیابی ارزیابی تأثیر مولفه های ادراکی- بصری بر تاب آوری منظر شهری کلانشهر رشت میپردازد. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت؛ اسنادی و میدانی پرسشنامه و مصاحبه است. متغیرهای مستقل این تحقیق شاخص های عملکردی، زیباشناختی ،فرم و ریخت شناسی ، زیست محیطی ومتغیر وابسته پژوهش تاب اوری منظر است . پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طرف متخصصان (اساتید و متخصصان حوزه منظر شهری) مورد تأیید قرار گرفت حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 384 پرسشنامه محاسبه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که با توجه به اینکه متغیر مؤلفه های کیفیت ادارکی – بصری (شامل مؤلفه های عملکردی، تجربی و زیباشناختی، فرم و ریخت شناسی، زیست محیطی) با متغیر وابسته این پژوهش (منظر تاب-آور) دارای ضریب همبستگی 568/0 است. رقم ضریب تعدیل شده نیز در این پژوهش بیانگر آن است که 76 درصد از تغییرات مربوط به منظر تاب آور در متغیرهای زیست محیطی، فرم و ریخت شناسی و زیباشناختی قابل تبیین است. بررسی ضرایب تولرانس نشان می دهد که متغیرهای زیست محیطی فرم و ریخت شناسی و زیباشناختی به ترتیب با 452/0، 328/0 و 312/0 بالاترین ضرایب را دارند و نسبت به متغیرهای دیگر به عنوان متغیر پیش بین عمل می نمایند. بنابراین می توان افزود که مؤلفه های کیفیت ادراکی – بصری بر منظر تاب آور تأثیرگذار است . رقم ضریب تعدیل شده نیز در این پژوهش بیانگر آن است که 76 درصد از تغییرات مربوط به منظر تاب آور در متغیرهای زیست محیطی، فرم و ریخت شناسی و زیباشناختی قابل تبیین است.
تحلیل رابطه بین کیفیت محیطی و تراکم ساختمانی (مطالعه موردی: شهرک گلسار- رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و سنجش کیفیت محیطی محله های شهری، به طیف گسترده ای از معیارها و شاخص ها نیاز دارد. این پژوهش، میزان دخالت عوامل کیفیت محیطی در تعیین تراکم ساختمانی، سطح کیفیت محیطی و آسایش محسوس ساکنین سکونتگاه ها را در مطالعه موردی شهرک گلسار رشت، مورد سنجش قرار می دهد. با بکارگیری روش تحلیل عاملی، عوامل نهایی که متغیرهای تراکمی و کیفیات مکانی را در درون خود دارند، مشخص می شوند. بررسی مکانی عوامل مذکور و تحلیل مکانی حاصل از بر هم نهی آنها، تایید کننده این است که آن قسمت از محله که نیمه شرقی آن را شامل می شود و عمده توسعه های جدید در این قسمت اتفاق افتاده و از تراکم ساختمانی و تعداد طبقه کمتری نسبت به نیمه غربی برخورد است، از پایین ترین امتیاز در منطقه برخوردار است. اما در همین منطقه، مجتمع گلها که به صورت مجموعه ای متشکل از چندین بلوک است، با وجود تراکم ساختمانی بالا، اما به دلیل سطح اشغال پایین، دارای رتبه بهتری از نظر این شاخص ها است. نتایج این تحلیل حد بهینه مورد نظر را برای تراکم ساختمانی محله های شهری نظیر شهر رشت و در جهت رفع کمبودهای پی گیری شده در ادبیات تحقیق به دست می دهد.
تحلیل عوامل موثر بر الگوی رشد کالبدی شهرهای بزرگ ایران؛ نمونه مطالعه: الگوی رشد کالبدی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهری و عوامل محرک آن موضوعات مهمی در تحلیل مطالعات شهری کنونی به شمار می رود. هدف این مقاله، شناخت عوامل موثر بر رشد شهری، کمّی کردن وابستگی بین رشد و عوامل محرک آن و تحلیل الگوی رشد بر اساس تغییرات کاربری زمین تاریخی برای شهر رشت می باشد، با این فرض که رشد شهر رشت تحت تاثیر عوامل محرک خاص و الگوهای مشخص محلی است. در این راستا، با مروری بر مفاهیم نظری مرتبط با عوامل موثر بر رشد شهری، سنجه های کمّی برای رشد شهری تدوین شد، تا به عنوان چارچوب مناسب برای بررسی عوامل موثر بر رشد شهر رشت مورد استفاده قرار گیرد. سپس با رویکرد نمونه سازی لاجیستیک رگرسیون دو دسته از عوامل موثر بر رشد شهر رشت معرفی گردید: 1) عوامل با تاثیر مثبت بر رشد شهری: شیب (بر حسب درصد)، فاصله از نزدیک ترین محل تجاری، وجود زمین-های کشاورزی و بایر و مناطق دارای تراکم جمعیتی کم 2) عوامل با تاثیر منفی بر رشد شهری: فاصله از راه های اصلی و بین شهری، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از مراکز صنعتی، وجود مناطق دارای پوشش جنگلی و مناطق با قیمت زمین بالا.
تبیین عوامل مؤثر بر دلبستگی و وفاداری گردشگران به مقاصد گردشگری؛ مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری امروزه یکی از صنایع مهم و کلیدی در جوامع شهری است که می تواند توجه برنامه ریزان را به خود جلب نماید. هدف از پژوهش حاضر تبیین عوامل موثر بر دلبستگی و وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری رشت است. این پژوهش در گام نخست به نقش رضایت گردشگران به عنوان میانجی رابطه بین پنج شاخص (ارزش ادراک شده، کیفیت ادراک شده، کیفیت تجربه، تصویر مقصد و تصویر برند مقصد) با دلبستگی گردشگران و سپس در گام دوم، دلبستگی گردشگران به عنوان میانجی ارتباط بین رضایت گردشگران با وفاداری گردشگران می پردازد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه گردشگرانی است که حداقل یک بار به شهر رشت سفر کرده اند. اطلاعات به دست آمده از 404 پرسشنامه توسط نرم افزار SPSS و Smart PLS3 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته و در نهایت مدل نهایی پژوهش ارائه گردید. در گام اول نتایج پژوهش نشان داد کیفیت تجربه، ارزش ادراک شده و تصویر مقصد اثر مثبت و معناداری بر رضایت گردشگران داشته است. همچنین شاخص کیفیت ادراک شده و تصویر برند مقصد ارتباط معناداری بر رضایت گردشگران درنتیجه دلبستگی و وفاداری گردشگران نداشته است. در گام دوم نتایج نشان داد که شاخص رضایت بر دلبستگی گردشگران و درنتیجه وفاداری آن ها به مقصد گردشگری رشت موثر است و ارتباط مثبت و معناداری دارد.
قبض و بسط بتوارگی کالایی، مصرف گرایی و مصرف شهری در شهرهای میانی؛ نمونه مطالعه: رشت و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندپارگی شهری، گسیختگی، افتراق شهری و قطبی شدن، نتیجه بتوارگی کالایی، مصرف زدگی و مصرف اراضی شهر می باشد. در ایران نیز، با غلبه اقتصاد متکی بر خدمات و پیامدهای رقابت های فرساینده شهری و منطقه ای، این جریان سلطه یافته و مصرف اراضی در فرایندی از اشغال، انحلال، بازسازی و ادغام را موجب می شود. لذا مسئله نظری و تجربی این مقاله تمرکز بر مصرف گرایی شهری در شهرهای میانی ایران است. چون در متون شهرسازی رابطه میان فرهنگ مصرفی و مصرف شهری هنوز تبیین روشنی ندارد، هدف پژوهش تبیین و ارائه مدل تحلیلی برای سنجش این رابطه است و روش آن از حیث هدف کاربردی و تبیینی است. با تکیه بر مدل فضایی شهر مصرفیِ حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی (9 عامل با 40 متغیر)، شهرهای رشت و قزوین مورد مقایسه تطبیقی قرارگرفته اند. تثبیت مدل به کمک تحلیل عاملی تاییدی منتج به مدلی با 7 متغیر مکنون مرتبه اول و به ترتیب 42 متغیر مکنون مرتبه دوم برای رشت و 22 مورد برای قزوین گردید. نتایج نشان می دهد هردو نمونه، شهری مصرفی بوده و بازنمودهای فضایی فرهنگ مصرفی، حداقل در 4 مولفه مشهود است؛ تفاوت های به دست آمده، تبیین کننده تفاوت های فرهنگی و جغرافیایی این دو شهر از حیث مصرف گرایی شهری است.
ارزیابی مؤلفه های موثر بر جذابیت مقاصد گردشگری؛ نمونه موردی: رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر مقصد گردشگری دارای دو گونه ی ملموس و غیرملموس از جاذبه و جذابیت برای گردشگران می باشد. جاذبه های ملموس شامل مواردی می شود که برای گردشگران قابل مشاهده عینی و مستقیم است. جاذبه های غیر ملموس و غیرکالبدی شامل پتانسیل های فرهنگی-اجتماعی مقصد است که معمولا خاص و منحصربفرد هستند. تصویر مقصد که عمدتا بر اساس جاذبه های فرهنگی- اجتماعی در ذهن گردشگران شکل می گیرد، تاثیر بسزایی در میزان استقبال از یک مقصد گردشگری دارد. هدف از این پژوهش بررسی میزان تاثیر تصویر مقصد و جاذبه های گردشگری بر جذابیت مقصد گردشگری رشت می باشد. برای جمع آوری اطلاعات تعداد 384 پرسشنامه درمیان گردشگران توزیع و تکمیل گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده، از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 استفاده شده است. باتوجه به یافته های پژوهش، شاخص"تصویر مقصد" با کسب میانگین 09/4 بالاترین میانگین را در بین شاخص ها به خود اختصاص داده است. همچنین شاخص های "جاذبه مقصد گردشگری" و "جذابیت مقصد گردشگری" به ترتیب با میانگین های 07/4 و 47/3 در جایگاه های بعدی قرار دارند. از سویی دیگر با توجه به نتایج مدلسازی، تصویر مقصد گردشگری با ضریب مسیر 371/0 بیشترین تاثیر را بر جذابیت مقصد گردشگری دارد. برهمین اساس تصویر مقصد تاثیرگذارترین عامل بر جذابیت مقصد گردشگری در شهر رشت می باشد.
تبیین عوامل اقلیمی ایجادکننده حس مکان؛ مطالعه تطبیقی در بافت تاریخی رشت و یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
265 - 280
حس مکان از موضوعاتی است که در سال های اخیر با پشت سر نهادن پیش فرض های ساخت گرایی، در پارادایم پساساختارگرایی به آن پرداخته شده و در راستای شناخت خصوصیات پدیداری این حس، تحقیقاتی صورت پذیرفته است. اما نظر به اهمیت فهم مکان، شناخت و تدقیق در عواملی که موجد این ادراک است، همچنان اهمیت دارد. این مقاله با این پرسش که خصوصیات اقلیمی چه تاثیری بر ایجاد حس مکان دارد، با این مفهوم نظری که نمی توان اقلیم را به ویژگی های آب و هوایی تقلیل داد، به پژوهش تحلیلی در دو منطقه اقلیمی متفاوت در ایران پرداخته است. این تحقیق کیفیِ پدیدارشناسی، با رویکردی اگزیستانسیال (سوم شخص) بر روش پژوهش تحلیل تطبیقی و استفاده از مطالعات میدانی در بافت قدیمی شهرهای رشت و یزد تکیه دارد. یافته های پژوهش مؤید آن است که تفاوت های حس مکان در معماری بافت قدیم شهرهای رشت و یزد با تکیه بر متغیرهایی از جمله خصوصیات کالبدی و بار معنایی قرار دارد. خصوصیات کالبدی موثر بر حس مکان همچون عوامل تحدید فضا، نظام عملکردی (شامل وجوهی چون فضاهای فعالیتی و کاربری های عمومی و خصوصی) و نیز بار معنایی از جمله معانی حسی و ملموسِ محیط و معانی ارزشی و نمادین، تحت تاثیر عمیق اقلیم واقع است. به طور کلی اقلیم شامل دو دسته عوامل طبیعی- جغرافیایی و عوامل انسان- ساخت، در هر دو منطقه ی مورد مطالعه، پدیداری و ادراک حس مکان را دستخوش تغییر قرار داده است.
بررسی میزان تمایل به خشونت سیاسی در بین جوانان 18 تا 29 سال؛ مطالعه موردی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان تمایل جوانان 18 تا 29 ساله شهر رشت به خشونت سیاسی و تأکید آن بر بروز و ظهور رفتار خشونت آمیز و شدت آن صورت گرفته است. به منظور تدوین چارچوب نظری تحقیق از نظریه های تد رابرت گر و نظریه ارزش- نظام جانسون استفاده شده است. روش تحقیق حاضر از نوع کمّی و تکنیک پیمایشی بود. به منظور جمع آوری داده های تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی جوانان 18 الی 29 سال ساکن در مناطق شهری رشت است که به منظور تعیین حجم نمونه آماری از مجموع 146754 نفر اعضای جامعه آماری، 384 نفر از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. در تحقیق حاضر، نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آمار توصیفی و با توجه به نرمال بودن توزیع داده ها، از آزمون های پارامتریک، تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS استفاده شده است.داده های بدست آمده نشان داد که احساس تبعیض،استفاده از رسانه،آگاهی سیاسی و پایگاه اجتماعی –اقتصادی بر تمایل به خشونت سیاسی اثرگذار است. در ضمن 31./ درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای فوق الذکر تبیین می شود.
ارزیابی اثر بخشی برنامه های بازآفرینی شهری پایدار بر ارتقای کیفیت زندگی ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی (مورد مطالعه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه ارتقای کیفیت زندگی در محدوده ها و محلات شهری سکونتگاههای غیر رسمی از گذشته مورد نظر کارشناسان بوده است، اما در سالهای اخیر در برنامه های توسعه و سیاست گذاری های کشور رواج بیشتری یافته است. لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر بخشی برنامه های بازآفرینی شهری پایدار بر ارتقای کیفیت زندگی ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی (مورد مطالعه: شهر رشت) صورت پذیرفته است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. جامعه آماری پژوهش متشکل از دو گروه: 1) شهروندان ساکن در محلات هدف؛ 2) کارشناسان و متخصصین مرتبط با موضوع بازآفرینی شهری استان گیلان می باشند. حجم نمونه مورد بررسی نیز با استفاده از فرمول کوکران برای گروه اول 400 نفر و برای گروه دوم 300 نفر اعلام گردید که به شیوه غیراحتمالی در دسترس نمونه گیری گردیده است. همچنین به جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (SEM) و با آزمون t-test استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که برنامه های بازآفرینی شهری پایدار بر کیفیت زندگی سکونتگاه های غیررسمی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مشخص گردید که وضعیت برنامه های مذکور در محله سلیمانداراب موفق، عینک نسبتاً موفق، پاسکیاب نسبتاً ناموفق و در محله نخودچر ناموفق بوده است و وضعیت کیفیت زندگی در محله سلیمانداراب نسبتاً مطلوب، عینک نسبتاً نامطلوب و در محلات پاسکیاب و نخودچر نامطلوب می باشد.
بررسی اولویت های اجرایی در ارتقاء کیفیت زندگی کلانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از پژوهش شناسایی اولویت های اجرایی در راستای ارتقاء کیفیت زندگی در کلانشهر رشت بود. در این راستا ابتدا شاخص های مرتبط با کیفیت زندگی شامل 57 شاخص در هفت بعد، استخراج شد. پس از تعیین شاخص ها، با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه، وضعیت این شاخص ها در دو بخش مورد بررسی قرار گرفت. در بخش اول میزان رضایت مندی شهروندان از شاخص های کیفیت زندگی در قالب طیف لیکرت ارزیابی شد. در این زمینه تعداد 1920 پرسشنامه در نواحی 27 گانه کلانشهر رشت توزیع و تکمیل گردید. نتایج این بخش از پژوهش با استفاده از آزمون تی تحلیل شد. در بخش دوم وزن نسبی شاخص های کیفیت زندگی با استفاده از مدلAHP و نظرات کارشناسان تعیین شد. در نهایت به تحلیل دو بعدی و یکپارچه از این شاخص ها اقدام شد. نتیجه این تحلیل دو بعدی تعیین اولویت های اجرایی بود. در واقع اولویت های اجرایی به عنوان شاخص هایی تعریف شدند که از نظر کارشناسان اهمیت بالایی داشته و در عین حال شهروندان رضایت مندی پایینی داشته باشند. در نهایت پس از تعیین میزان رضایت مندی و همچنین وزن دهی شاخص های کیفیت زندگی، به تحلیل دو بعدی و شناسایی اولویت های اجرایی در راستای ارتقاء کیفیت زندگی در کلانشهر رشت اقدام شد. نتایج نشان داد شاخص هایی همچون اجاره بهای مسکن، دسترسی به حمل ونقل عمومی، وضعیت آب آشامیدنی، سیستم فاضلاب و دفع آب های سطحی، کیفیت خدمات در مراکز بهداشتی و درمانی، کیفیت آموزشی در مدارس، بهداشت محیط و نظافت خیابان ها و وضعیت پارک ها و فضاهای سبز از بالاترین اولویت برای ارتقا کیفیت زندگی شهروندان رشت برخوردارند.
رتبه بندی شاخص های تعیین محدوده بافت های ناکارآمد میانی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران (1384)، فرسودگی در نواحی شهری "کاهش کارایی" یک بافت نسبت به سایر بافت های شهر معرفی گردید و در مصوبه سال 1385، تنها به سه شاخص ناپایداری، نفوذناپذیری و ریزدانگی اکتفا شد. اما بررسی ها، نقاط ضعف کمی و کیفی در تعیین این شاخص ها را شناسایی نموده اند. پژوهش حاضر با هدف اصلی رتبهبندی شاخصهای تعیین محدوده بافتهای ناکارامد میانی شهرها، با مطالعه موردی بر روی شهر رشت انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به روش اسنادی است. پس از مطالعات اسنادی و مرور بر ادبیات موضوع، شاخص ها شناسایی و رتبهبندی شدند و بدین منظور با اعمال نظر 8 تن از متخصصان، از دو تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی و اولویت بندی ترجیحی بر اساس تشابه به پاسخ های ایده آل استفاده گردید. پس از فرایند شاخص سازی، 22 شاخص در ارتباط با شناسایی بافت های ناکارآمد میانی شهرها تبیین شد و با لحاظ شرایط محیطی، اقتصادی و اجتماعی شهر رشت و اعمال نظر کارشناسان، در نهایت 12 شاخص واجد شرایط رتبهبندی شدند. نتایج نشان میدهد که ناکارآمدی بافت های میانی شهرها را می توان به ترتیب در پنج بعد کالبدی، اجتماعی، کارکردی، اقتصادی و زیستمحیطی تعیین نمود. علاوه بر سه شاخص همیشگیِ ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری، شاخص های شناسایی شده قابل توجهی چون فقر و محرومیت؛ سطح بالای بیکاری، وضعیت نامناسب آموشی، تراکم بالای جمعیتی، قدمت ابنیه، مشخص نبودن مالکیت، و کمبود فضای باز و سبز نشانگر ابعاد فراکالبدی تعیین بافت های ناکارامد میانی شهری است که می تواند در بازشناسی آن ها در کلانشهرهای کشور نیز مورد مداقه قرار گیرد.
نقش مؤلفه های اقتصاد سیاسی در سازمانیابی فضایی کلانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها محل پیوند و سازمانیابی فضایی نیروها و فرآیندهای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در بستر محیط جغرافیایی هستند و شکل دهنده روابط و جریان های مختلف و متنوع انسان و محیط بر نظام سیاسی حاکم می باشند. اقتصاد سیاسی و مولفه های متاثر از آن یکی از این شاخص های تاثیرگذار بر روی تحولات و دگرگونی های فضاهای شهری هستند. هدف این تحقیق شناسایی مؤلفه های مؤثر اقتصاد سیاسی بر سازمان یابی فضایی کلانشهر رشت است.روش پژوهش ، توصیفی- تحلیلی است و در آن، از تکنیک چند معیاره (دیماتل) برای شناسایی مولفه های اثرگذار و اثرپذیر استفاده شده است. یافته ها دلالت بر این دارند که در بین بخش های اقتصادی ، کالبدی و سیاسی مدیریتی اقتصادسیاسی، به ترتیب مؤلفه رانت زمین جهت ایجاد مراکز تجاری ( اقتصادی)؛ تغییر در نظام توزیع کاربری ها ( کالبدی) و شاخص عدم مقابله با رانت زمین در سیستم مدیریت شهری (سیاسی مدیریتی) اثرگذارترین مولفه ها در سازمان یابی فضایی کلانشهر رشت هستند.
مطالعه تطبیقی مبتنی بر اصول نوشهرگرایی در محله های شهری (مطالعه موردی: کلانشهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله کیفیت محیط در محله های شهر رشت از اولویت های مدیران و برنامه ریزان شهری است، چرا که برخی از متغیر ها، کیفیت محیط شهری را در شهر رشت به لحاظ کمی و کیفی دچار چالش نموده است که می توان به مسائلی همچون آلودگی های زیست محیطی (آلودگی آب و هوا)، دسترسی ها (دسترسی به فضاهای سبز، تجاری، آموزشی، بهداشتی و درمانی و ایستگاه های حمل و نقل) ایمنی و آسایش (آلودگی های صوتی ناشی از ترافیک، وجود جرم و سابقه جرم در محله ها) و فقدان هویت محله ای اشاره کرد. این تحقیق با هدف شناسایی شاخص های جنبش نوشهرگرایی در سطح محله های شهری و تطبیق وضعیت محلات براساس شاخص های نوشهرگرایی انجام شد. سه معیار حمل ونقل، کالبدی، مسکن و بافت شهری براساس 15 شاخص مورد بررسی شد. اطلاعات از نقشه های GIS و پرسشنامه کارشناسان گردآوری شد. تحلیل اطلاعات نیز با مدل AHP و روش همپوشانی شاخص ها انجام شد. نتایج نشان داد محلات جنوبی شهر بیشترین انطباق را با اصول نوشهرگرایی، محلات بافت مرکزی و غربی کمترین انطباق را با اصول نوشهرگرایی و محلات شرقی و شمالی نیز مطابقت متوسط با اصول نوشهرگرایی داشتند. در پایان نیز با توجه به وضعیت هر منطقه، راهکارهایی همچون برنامه ریزی و طراحی برای ساخت مراکز محله و مراکز واحد همسایگی در محلات منطقه، جلوگیری از افزایش تراکم ساختمانی در محدوده ساختمان های با ارزش و تاریخی، درختکاری در حاشیه پیاده راه ها، افزایش تراکم ساختمانی بهینه در ساخت و سازهای نوین، افزایش تراکم ساختمانی بهینه در ساخت و سازهای نوین برای ارتقاء کیفیت محیط محله های شهری براساس اصول نوشهرگرایی ارائه شد.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در مناطق پنجگانه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که از نوع پیمایشی و بر اساس هدف ، کاربردی و به روش توصیفی–تحلیلی است عوامل مؤثّر بر مشارکت شهروندان در مناطق پنجگانه شهر رشت مورد تحلیل و مقایسه قرارگرفته است. جامعه آماری شامل ۶۷۹۹۹۵ نفر جمعیّت شهر رشت و حجم نمونه (کوکران با ۵درصدخطا) ۳۸۴ نفر افراد بالای ۲۵ سال تعیین گردید. باتوجه به مقادیرکمتر از ۰۵/۰ در آزمون کولموگروف-اسمیرنوف. کلیّه داده ها غیرنرمال درنظر گرفته شدند. برای بررسی رابطه بین متغیّرها براساس غیرنرمال و کیفی بودن از آزمون اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان می دهد که از بین عوامل فردی، سطح تحصیلات با مقدار ۲۶/۰ و از بین عوامل اجتماعی، متغیرهای مسئولیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد به مسئولین و رضایت اجتماعی و از میان عوامل مدیریتی و سیاسی متغیّرهای شفافیت، پاسخگویی مدیران شهری، باور مسئولین به توانایی مردم و فراهم سازی زمینه مشارکت مردم توسط مدیران با مقدار صفر با متغیّر جلب مشارکت شهروندان دارای رابطه معنی دار هستند. سپس از آزمون ناپارامتریک فریدمن برای رتبه بندی عوامل و متغیرها استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد عوامل مدیریتی و سیاسی با مقدار۱۳/۲رتبه اول، عوامل اجتماعی با۹۶/۱رتبه دوم و عوامل فردی با ۹۲/۲در رتبه سوم قرار دارند همچنین سطح تحصیلات با ۶۸/۲رتبه نخست عوامل فردی، رضایت اجتماعی با ۶۷/۲ رتبه نخست عوامل اجتماعی و فراهم سازی زمینه مشارکت مردم توسط مدیران با ۵۷/۲ در رتبه نخست عوامل مدیریتی و سیاسی قرار دارند. برای بررسی تفاوت دیدگاه ها از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس استفاده گردید باتوجه به مقدار بالای ۰۵/۰ برای تمامی متغیّرها، هیچگونه تفاوت معناداری در بین دیدگاه های پاسخگویان درمناطق مختلف شهر رشت مشاهده نشد.
تحلیل و ارزیابی تأثیر ساختار کالبدی - فضایی در توزیع سفرها و ترافیک شهری، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
165 - 186
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی و کالبدی شهر نقش مهمی در عملکردهای اجتماعی و رفتار شهروندان دارد و شبکه معابر به عنوان عامل پیونددهنده عناصر سازمان فضایی اهمیت زیادی در ساختار شهرها دارند. کاربری اراضی به عنوان مبدأ و مقصد، از مهم ترین عوامل ایجاد حرکت در شهر است. معابر واسط معابری هستند که لزوماً مبدأ و مقصد نمی باشند، بلکه برای رسیدن به مقصد باید از آن ها عبور نمود. چگونگی انتخاب این فضاها به وسیله عابران برای رسیدن به مقصد، با استفاده از روش چیدمان فضا تبیین می شود. نوع پژوهش حاضر کاربردی است و روش تحقیق در این پژوهش از نوع مطالعه رابطه معنادار عوامل فضایی - کالبدی شامل کاربری اراضی و متغیرهای نحوی (چیدمان فضا) با عوامل مشاهداتی شامل حجم سفرها در معابر شهری است. در این پژوهش بر اساس تئوری «چیدمان فضا» و مفهوم آن در قالب «حرکت طبیعی» در فضای شهری، پس از بررسی ساختار فضایی – کالبدی شهر رشت در سه گام اساسی، با استفاده از تحلیل گراف پارامترهای نحوی (هم پیوندی، ارتباط، کنترل و میانگین عمق) و همچنین روش رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS مشخص گردید که پیکره بندی فضایی و چیدمان کاربری اراضی با رفتار سفر شهروندان رابطه مستقیم معناداری داشته و تا 75 درصد تغییرات آن را می توانند پیش بینی کنند. در این میان ضریب بتای پیکره بندی فضایی 63/0 و به مراتب بیشتر از کاربری اراضی با ضریب 34/0 است.
واکاوی مبتنی بر اصول نوشهرسازی در محلات شهری با استفاده از تکنیک رتبه بندی براساس تشابه به حل ایده آل (مطالعه موردی: کلانشهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
599 - 616
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مسائل اصلی در شهرهای امروز، افول کیفیت محیطی در محله های شهری است. در پاسخ به این مسئله در سال 1980، جنبش نوشهرگرایی مطرح شد. این جنبش بسیار سریع در بسیاری از کشورها مورد بررسی و در برنامه ریزی شهری، مورد استفاده قرار گرفت. هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی میزان انطباق محله های شهر رشت با اصول نوشهرگرایی بود. روش شناسی: در این زمینه 15 شاخص انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات نیز از نقشه کاربری زمین و همچنین تکنیک پرسشنامه استفاده شد. تحلیل اطلاعات نیز با استفاده از مدل تاپسیس انجام شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محلات شهری کلانشهر رشت می باشد. یافته ها و بحث: منطقه شماره 2 که در واقع بافت تاریخی و محله های درونی شهر رشت را شامل می شوند با نمره میانگین 466/0 نسبت به سایر مناطق از انطباق بیشتری با اصول نوشهرگرایی برخوردار هستند. منطقه سه و در واقع مناطق دربرگیرنده نواحی و محلات شرقی شهر رشت، با نمره میانگین 345/0 در رتبه دوم قرار گرفت. نهایتاً مناطق چهار، یک و پنج به ترتیب در رتبه های سوم تا پنجم قرار گرفتند. نتیجه گیری: نمره میانگین نهایی برای شهر رشت نیز برابر با 342/0 برآورد شد. از آنجا که امتیازات مدل تاپسیس بین صفر تا 1 است، می توان گفت به طور کلی محلات شهر رشت از انطباق بسیار پایینی با اصول نوشهرگرایی دارند. در پایان پژوهش نیز پیشنهاداتی همچون جلوگیری از افزایش تراکم ساختمانی در محدوده ساختمان های با ارزش و تاریخی، تقویت حمل و نقل عمومی، حفظ و تقویت فضاهای باز عمومی و سبز، افزایش تراکم ساختمانی بهینه در ساخت و سازهای نوین، افزایش کیفیت پیاده روها و افزایش ایمنی و امنیت عابران پیاده برای بهبود وضعیت محله های شهر رشت براساس اصول نوشهرگرایی ارائه شد.
ارزیابی تأثیر آلودگی زیست محیطی بر سلامت شهروندان در سطح محلات شهری (مطالعه موردی: محلات سیاه اسطلخ و رودبارتان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹
57 - 74
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه درباره ی آلودگی های زیست محیطی در حوزه سلامت شهری یکی از دغدغه های اصلی شهروندان، مجامع و سازمان های جهانی، مدیران و برنامه ریزان شهری به شمار می رود به طوری که بی توجهی به آن می تواند حیات بشر و بقای او را مورد تهدید و خطر جدی قرار دهد. لذا هدف از نگارش مقاله حاضر، ارزیابی تأثیر آلودگی زیست محیطی بر سلامت شهروندان در محلات سیاه اسطلخ و رودبارتان شهر رشت می باشد. این پژوهش ازنظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و ازنظر ماهیت و روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی به حساب می آید. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با ۱۰ شاخص مستقل و ۲ شاخص وابسته با ۵۵ گویه از طریق مرور اسناد معتبر پژوهشی و برداشت های میدانی استخراج گردیده است. جامعه آماری تحقیق شهروندان بالای ۱۵ سال محلات سیاه اسطلخ و رودبارتان شهر رشت می باشند و حجم نمونه نیز به تعداد ۲۰۰ نفر از ساکنین محلات مذکور جمع آوری و نحوه توزیع پرسشنامه، به صورت تصادفی بوده است. برای تجزیه وتحلیل یافته های حاصل از مطالعات میدانی از نرم افزارهای spss و Smart PLS و آزمون آماری معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که محله سیاه اسطلخ با مجموع ضرایب مسیر ۵۲۴/۰ نسبت به محله رودبارتان با مجموع ضرایب مسیر ۳۸۴/۰ بیشترین تأثیرگذاری را بر آلودگی زیست محیطی و سلامت شهری شهروندان داشته است. در پایان با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، پیشنهادهایی جهت بهبود وضعیت این شاخص ها در عملکرد محلات مذکور ازجمله برنامه ریزی و تلاش مسئولین برای سرمایه گذاری در جهت کاهش آلودگی هوا، فراهم آوردن زمینه لازم به جهت بهداشتی بودن آب آشامیدنی، نظافت و پاکیزگی معابر و کوچه های محلات، فراهم آوردن زمینه لازم جهت مشارکت مردم و غیره ارائه گردیده است.