مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
گفتمان
حوزه های تخصصی:
گفتمان قرآنگفتمانی چندلایه است. با بهره گیری از روش های مطالعه معنا، فرایندهای ارزشی معنا و جنبه کاربردی و تأثیری متن را تا حدودی می توان روشن کرد و از این میان، روش تحلیل نشانه معناشناسی گفتمان، با بازخوانی نظام های سیال متن ضمن روساخت قالب بندی شده، چگونگی کارکرد، تولید و دریافت معنا را در نظام های گفتمانی تبیین می کند. این جستار با بهره از الگوی تنشی تحلیل به مطالعه شصت آیه نخست سوره شعراء می پردازد که جهت الگودهی و آرامش دادن به پیامبر اکرم (ص)، گفتمان تبلیغی حضرت موسی (ع)را روایت می کند. فضای تنشی حاکم بر گفتمان آیات در عین دربرگرفتن نظام های گفتمانی مختلف با نوسان مرزهای معنایی، فرایند سیال معنا را در تعامل دو بُعد عاطفی و شناختی شکل می دهد. گفتمان آیات تعاملی است و متأثر از حضور حسی ادراکی و شَوِشِی ر شرایطی ناپایدار و غیرمنتظره قرار دارد؛ به طوری که در کشمکش طرف های گفت وگو با اتصال و انفصال در فضای گفته پردازی و نیز با رخداد زیبایی شناختی اعجاز، گفتمان به سمت مرکز عملیات گفته پردازی - که در اینجا «ربوبیت» است- سوگیری می کند تا فراتر از نقطه توانش و کنش تبلیغی در ابعاد زیبایی شناختی، نتیجه نهایی رقم بخورد.
بررسی نظام مقاومتی گفتمان در اهل غرق منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاومت گفتمانی از کارکردهای مهم گفتمان است که می تواند امکان استعلای گفتمان را فراهم کند. در مقاومت گفتمانی، شرایط ایجابی نفی می شود تا چشم انداز جدیدی بر روی حرکت گفتمان بازشود و همین چشم انداز با ممارست گفتمانی زمینه ساز حضور استعلایی کنش گران و سیال شدن کنش می شود. مقاومت گفتمانی قدرت گفتمانی را بازتعریف می کند و سبب تعدیل، تثبیت و یا تشدید آن می شود. مقاومت گفتمانی و در کنار آن ممارست، از کارکردهای مهم گفتمان اهل غرقمنیرو روانی پور است. در این رمان، وجوه مختلف مقاومت گفتمانی بازنمایی می شود و قلمروهای گفتمانی با تأثیرگذاری بر یکدیگر و یا تأثّر از هم انرژی های مختلفی را به گفتمان وارد می کنند. در مقاله پیش رو، گونه های مقاومت گفتمانی در رمان اهل غرقبازکاوی و ویژگی ها و کارکردهای آن ها بررسی و تحلیل می شود. پرسش اصلی ما این است که در رمان حاضر از چه شگرد ها و راهکارهایی برای مقاومت گفتمانی استفاده می شود. همچنین کارکردها و ویژگی های مقاومت گفتمانی در رمان مورد بحث چیست؟ درواقع هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیل ویژگی مقاومتی گفتمان از دیدگاه نشانه- معناشناختی جهت تبیین شرایط شکل گیری و استعلای معناست. این پژوهش نشان می دهد که در رمان پیش رو، گونه های مقاومت اسطوره ای، استعلایی، پدیدارشناختی، شوشی و هویتی نقش می آفرینند و قلمروهای گفتمانی براساس قدرت ها و انرژی هایی که به آن ها تزریق می شود، پیوسته بازپردازی می شوند.
بررسی لقب گذاری دانش آموزان مشگین شهراز دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، القاب دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهرستان مشگین شهر با اتخاذ رویکرد زبان شناسی اجتماعی بررسی و تحلیل شده است. القابْ آن دسته از نام های غیررسمی و ثانویه اند که افزون بر نام اصلی و قانونی فرد به وی داده می شود. در این پژوهش، با استفاده از پرسش نامه، القاب شصت دختر و شصت پسر دبیرستانی گرد آوری شد که، از این تعداد، درحدود347 لقب استخراج گردید. ازاین میان (52درصد)، 181 لقب برای پسران و 166 لقب (48درصد) ویژه دختران بود. در مرحله بعد، با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی، داده ها بررسی شدند و القاب ازنظرِ زبان به کاررفته در تولیدشان، به چهار دستهزبان های ترکی، فارسی، عربی و سایر تقسیم شدند که، در این مؤلفه، گروه پسران (درصد46.69) از زبان ترکی برای لقب دهی به طور گسترده استفاده کرده بودند و گروه دختران(52.40درصد) زبان فارسی را به طرز چشمگیری به کار گرفته بودند. ازمنظر هویت مورد اشاره القاب، آن ها به انواع هویت محلی، ملی و فراملی دسته بندی شدند که، در این مؤلفه نیز، بیشترین القابِ (42.54درصد) گروه پسران مربوط به هویت محلی و بیشترین القاب (46.38درصد) گروه دختران مربوط به هویت ملی بود. همچنین، دلایل لقب گذاری به زیردسته های تحقیر، تحبیب، طنز و بی دلیل دسته بندی شدند که در هردو گروه دختر و پسر، دلیلِ تحقیر بیشترین کاربرد (70.16درصد گروه پسران و 53.61درصد گروه دختران) را داشت. درنهایت، گفتمان ورای القابْ به گفتمان های روزمره، رسانه ای، تابو و مذهبی دسته بندی شدند که نتایجْ نشان داد شمار بسیارِ القاب دانش آموزان پسر و دختر به ترتیب به گفتمان های روزمره و رسانه ای مربوط می شود؛ حال آنکه در دو گفتمان دیگر، در گروه پسران، گفتمان تابو و سپس مذهبی پیشتاز بود و درگروه دختران عکس این ترتیب دیده شد. در تمام مؤلفه های مذکور، متغیرِ جنسیت و مقادیرِ آن مؤلفه ارتباط معناداری با یکدیگر داشتند.
بررسی کارکردهای گفتمانی وجه فعل در غزل پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل به عنوان اصلی ترین عنصر هر پیام، نشان دهنده جهت گیری ذهنی گوینده در ایجاد پیام است. شیوه های گوناگون حضور، غیاب، ساختار، نمود، وجه و ... یک فعل می تواند در بردارنده اغراض مشخص گفتمانی در هر پاره گفتار باشد. در میان ویژگی های فعل در نحو زبان فارسی، زبان شناسی نقش گرا و تحلیل گفتمان انتقادی، وجه و وجهیت فعل را که مرتبط با تلقی گوینده از وقوع یا عدم وقوع فعل همراه با احتمال، شرط، آرزو، امر یا جز آن است، باید حامل معانی اصلی گفتمانی دانست. در این پژوهش با تمرکز بر برخی مجموعه غزل های پست مدرن، وجه فعل از بعد معنایی (وجهیت توانمندی، وجهیت درخواستی و وجهیت برداشتی) و همچنین علت ها و شیوه های گزینش هر یک از وجوه اخباری، التزامی و امری بررسی شده و سعی گردیده است تا ارتباط یا تعارض این وجوه، با گفتمان غالب مشخص گردد. یافته ها حاکی از نقش محوری وجه فعل در شفافیت اغراض گفتمانی غزل پست مدرن و تأثیر آن بر سایر عناصر هم نشین در محور کلام است و اینکه چگونه گزینش پُربسامد برخی وجوه، نظیر وجه التزامی به یکی از مختصات سبکی در غزل پست مدرن بدل شده است.
انقلاب مشروطیت و اعتراض علیه جایگاه آموزشی و تربیتی زنان در ایران (1285-1287)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷۹
159-189
حوزه های تخصصی:
ساختار آموزش در دوره قاجار به صورت سنتی و براساس نوعی قرایت از اصول مذهبی بود. سه مؤلفه اساسی روند تغییر در ساختار آموزشی در حوزه جنسیت زنانه را رقم زد: الف) توجه دانش آموختگان اروپایی و روشنفکران دو دهه واپسین سلطنت ناصری به مسیله «آموزش» زنان؛ ب) تأسیس مدارس دخترانه توسط میسیونرهای مذهبی آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در ایران؛ ج) طرح مفهوم برابری در انقلاب مشروطیت. واقعیت امر این است که توانمندسازی زنان یکی از دغدغه ها و کنش های اصلی روشنفکران مشروطه خواه بود؛ از آنجایی که روابط اجتماعی دوره قاجار اجازه طرح مسیله برابری در حوزه زنان را نمی داد، اندیشیدن و کاربست مفاهیم دینی و اجتماعی در حوزه های آموزشی و بهداشتی می توانست تغییرات اولیه را در نگاه به مسیله جنسیت زنانه به وجود آورد. بنابراین توجه به بهبود موقعیت اجتماعی زن ایرانی و نفع همگانی حاصل از آن، به صورت دغدغه اصلی مشروطه خواهان در حوزه زنان درآمد. با این حال، تغییر در سنت های اجتماعی، باعث واکنش شدید حامیان گفتمان سنتی بر سر موضوع آموزش زنان و تاسیس مدارس دخترانه شد؛ بر همین مبنا کشمکش های بسیاری صورت گرفت که در محافل گوناگون نظیر مجلس، دولت، انجمن های شهری، جراید و غیره تبلور یافت. در واقع طرح مفاهیم اصلی مشروطیت نظیر آزادی، قانون و برابری، که به نوعی با مسیله زنان نیز پیوند یافت، نقطه کانونی تعارض بین گفتمان های سنت و تجدد قرار گرفت.
تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی و تحولات معنایی آن در گفتمان انقلاب اسلامی ایران 1357 (مورد مطالعه: سال های خرداد 76 تا خرداد 92)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۱
135-169
حوزه های تخصصی:
این مقاله مستند به پژوهشی است که با هدف بررسی و تبیین جامعه شناختی گفتار هویت سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی به انجام رسیده است . بدین منظور مفهوم هویت سیاسی را محور بررسی قرار داده و تغییر و تحول معنایی آن را ابتدا در گستره ی نظام معنایی گفتمان کلان انقلاب اسلامی و سپس در دو گفتمان اصلاحات و محافظه کاردر قالب تحلیل درون متنی و بینامتنی با تکیه بر نظریه ی گفتمان و روش تحلیل انتقادی گفتمان در شش مقطع مهم تاریخی و تأثیر گذار این دوران بررسی کرده ایم. سپس درقالب تحلیل برون متنی به بررسی زمینه های تاریخی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی هر دوران پرداخته ایم .این تحلیل و تبیین در پایان، انواعی از تیپولوژی نهایی در خصوص موضوع را پیش روی ما گشوده است ؛ که عمده ترین آنها عبارتند از : هویت سیاسی مطلوب سوژه قانون گرای آزادی خواه، سوژه دموکراسی طلب استبداد گریز، سوژه مذهب مدار عدالت خواه ، سوژه تکلیف مدار انقلابی ، سوژه مردم گرای خشونت ستیز ، سوژه ی اعتدال گرای منتقد و حق طلب.
گفتمان به مثابه روش شناسی مطالعه تمدن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
83 - 109
حوزه های تخصصی:
گفتمان در شمار آن دسته از روش شناسی هایی است که درکی تازه از نحوه تحول تاریخ به دست می دهند. این روش شناسی، کشف نوعی از آگاهی در مطالعه ای تاریخی را هدف قرار می دهد که معمولاً در سنت های کلاسیک مطالعات تاریخ فراچنگ نمی آید. این روش شناسی به ویژه به کار شناسایی مسیر تطور درونی یک تمدن و توضیح منطق ارتباط یک تمدن با تمدن های دیگر می آید. تمرکز گفتمان بر سازوکارهای انسجام یابی یک مجموعه و توجه آن به منطق تولید همبستگی و سازگاری در درون نظام واره ای از ایده ها، اَعمال فردی و گروهی، اظهارات، تکنیک های منجر به بروز قدرت اجتماعی، و بستر معرفتی جاری در آن مجموعه، بیانگر استعداد مطالعات گفتمانی در حوزه تمدن پژوهی است. این توانایی چه بسا به شناسایی برخی زمینه های ناگشوده در مطالعه یک تمدن راه ببرد؛ زمینه هایی که به طور معمول از چشم پژوهشگران دور می مانند. هدف این مقاله آن است که اولاً، امکان و چگونگی بهره گیری از گفتمان در مطالعه سیر تطور تمدن ها را نشان دهد؛ ثانیاً، سودمندی چنین مطالعه ای را ضمن تطبیق آن بر یک عرصه مطالعاتی مشخص کند. تلاش خواهد شد تا ضمن کاربست روش شناسی گفتمان، درکی از نحوه پدیداری و اهمیت یابی اظهارات، اعمال و آرایش مفاهیم مرکزی در سه حوزه اصلی تمدن اسلامی حاصل کنیم. این سه حوزه «اسلام نخستین»، «اسلام عصر میانه» و «اسلام معاصر» است.
گفتمان سازی غرب در بهره گیری از؛ اتهام تروریسم دولتی علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
119 - 144
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از اتهاماتی که بارها علیه جمهوری اسلامی ایران مورد بهره برداری قرار گرفته، حمایت از گروه های تروریستی و تروریسم است که با نشانه هایی چون صدور انقلاب، تسخیر لانه جاسوسی، حمایت از نهضت های اسلامی، حمایت از سوریه و نیز پیگیری سیاست های هسته ای بازنمایی می شود. بر این اساس، غرب و به ویژه امریکا با تکیه بر قدرت و بهره گیری از ابزار رسانه ای به تثبیت گفتمانی دروغین به نام "تروریسم دولتی" علیه جمهوری اسلامی ایران همت گمارده است. این مقاله در چارچوب نظریه "گفتمان" و با بهره گیری از روش کتابخانه ای به بررسی اتهامات وارده بر جمهوری اسلامی ایران در مقوله تروریسم، به ویژه تروریسم دولتی پرداخته است. مفروض نوشتار حاضر این است که ماهیت و سرشت اسلامی - انقلابی و استکبارستیز و راهبرد نه شرقی و نه غربیِ جمهوری اسلامی ایران، دلیل پیدایش گفتمان یادشده می باشد که در ابعاد اتهام و تهاجم نظامی، فرهنگی و اقتصادی ظهور یافته است.
سامان دهی فضا بر اساس تحلیل گفتمان مناطق ناهمگن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان علاوه بر متن، فضا را نیز در بر می گیرد. فضا در روایت هانری لوفور با سه مفهوم تسلط و خلق و تعدیل همراه می شود. در مناطق ناهمگن کشور با هویت های متنوع، بنا بر ویژگی های موقعیت جغرافیایی، کالبدی و معنایی فضا، گفتمانی شکل می گیرد که نوعی الگوی اقتدار را در آن مناطق برحسب نظام معنایی به وجود می آورد؛ این خرده گفتمان های مناطق مختلف بنا بر جنس وجه غالب فضا یا در هماهنگی با هم هستند یا در تضاد و تعارض. نوع نگاه غالب اعم از امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به کشور است که باعث سامان دهی دال و مدلول ها در یک منظومه گفتمانیِ حاصل از تقسیمات کشوری می شود. پرسش اصلی تحقیق این است که با توجه به موقعیت ناهمگن هرکدام از استان های ایران وگفتمان غالب در تقسیمات کشوری، کنش و تعاملات در سطح ناحیه ای چگونه به سمت هم گرایی سوق می یابد؟ در سامان دهی مطلوب فضا، دال مرکزی گفتمان اصلی باید از چنان قدرتی برخوردار باشد که اقتدار تولید شده توسط آن، بتواند مناطق حاشیه ای را به طور منسجم و در ارتباطی تنگاتنگ و نزدیک با یکدیگر حفظ کرده تا با مفصل بندی دوباره دال های شناور در یک زنجیره، زمینه همگرایی بیشتر را فراهم کند.
گفتمان مبارزه با تروریسم و ظهور و قدرت یابی داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باوجود سلطه گفتمان ضد تروریسم و توجیه حمله امریکا به افغانستان و عراق پس از 11سپتامبر2001، تروریسم تکفیری به یکی از بزرگ ترین معضلات خاورمیانه بدل گشت و دولت ها و جوامع مختلف را درگیر خود ساخت. پرسش اصلی مقاله این است که چگونه گفتمان مبارزه با تروریسمِ برآمده از فاجعه یازده سپتامبر موجب ظهور و صعود گروه های تکفیری جدید همچون داعش شد. فرضیه ما این است که گفتمان مبارزه با تروریسم، تهدیدی از تروریست ها و مسلمانان خلق کرد و تحت تأثیر فضای بین الاذهانیِ ایجاد شده از این گفتمان، بسیاری از مسلمانان مطرود، از این فضا به افراط گرایی جذب شدند و تعریفی که از خود و هویت خود ارائه کردند در واقع، بازتابی از تعریف «دیگری» از آن ها بود. برای پاسخ به سؤال مقاله با بهره گیری از رابطه تحلیل انتقادی گفتمان با تئوری هژمونی، گفتمان رسانه ای مکتوب ایالات متحده، با تمرکز بر مطالعه متون مجله سیاست خارجی در فاصله زمانی 2001 تا 2004، یعنی تأسیس اولیه داعش به عنوان شاخه القاعده در عراق را بررسی می کنیم. نوآوری مقاله بررسی عوامل هویت آفرین گفتمان مبارزه با تروریسم با هویت یابی داعش از منظر فضای بین الاذهانی و سوبژکتیویته و معنا است.
گفتمان قدرت و ساز و کارهای تکنولوژی انضباطی مطالعه موردی: قصه های مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان قدرت و سازوکارهای تکنولوژی انضباطی مطالعه موردی: «قصه های مجید» چکیده: قدرت را نباید به یک ساختار یا نهاد واحد تقلیل داد. قدرت فرایندی است، که در همه مناسبات و در ظریفترین سازوکارهای تبادل اجتماعی جریان دارد و بر انها تاثیر میگذارد؛ قدرت با تولید گفتمان، ایجاد لذت میکند و با صورتبندی های معرفتی زبانی، نظام های فکری و حقیقت خلق میکند و پروژه سوژه شدگی را اجرایی می نماید. گفتمان قدرت با مفصل بندی گزاره های خود در پیکره جامعه، در پیوندی انداموار با مراقبت های سلسله مراتبی، نوعی دیده بانی قدرت را شکل می دهد. این جستار با تکیه بر اندیشه های میشل فوکو، در بافت قدرت مدرن و گفتمان قدرت به تحلیل چگونگی کارکرد و نقش قدرت انضباطی در نهاد مدرسه، که مکان مناسبی برای اعمال تکنولوژی انضباطی است، می پردازد و با تحلیل «قصه های مجید» هوشنگ مرادی کرمانی، نشان می دهد، که چگونه گفتمان قدرت با استراتژی های خاص زبانی و با چیدمان گزاره ها و تکرار و تثبیت ٱنها در ساختار سلسله مراتبی(مدیر، ناظم، معلم و بیبی، مادربزرگ مجید) به مفصلبندی گزاره های خود می پردازد و درس ریاضی و همبسته های معنایی ان را در مرکز گفتمان قدرت انضباطی قرار می دهد. تکنولوژی انضباطی با اصل رؤیت پذیری هم امکان مجازات انضباطی(تعذیب، تنبیه و امتحان) را برای تربیت بدنهای رام و بهنجارسازی محقق می سازد و هم دانش اموزان را در رده های ضعیف، زرنگ، باهوش، کودن و... شبکه بندی میکند(نگاه پایگانمند)، البته مجید به شگردهای مختلف در برابر فشار گفتمانی، مقاومت میکند و گفتمان قدرت نیز از این مقاومت ها و سریپچی ها استقبال می کند.
گفتمان کاوی انتقادی سوره شمس بر اساس الگوی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر تحلیل گفتمان به مثابه یک روش کیفی در تحقیق در نظر گرفته شود آنگاه با بررسی دیدگاه یا نگرش غالب بر متون در گردش در جامعه و اینکه چه دیدگاهی با کدام زیربنای فکری، یک متن مشخص را تولید کرده می توان از این طریق حوزه های معنایی در گردش در جامعه که به دنبال تغییر یا سلطه شکل گیری ذهنیت اجتماعی است را آشکار نمود. در این زمینه مدل تحلیل سه سطحی فرکلاف براساس توصیف، تفسیر و تبیین می تواند مؤثر باشد. از سویی قرآن کریم نیز با به کارگیری نشانه های مفهومی در قالب کل معناداری همچون سوره شمس سعی در تغییر یا اصلاح کنش های اجتماعی داشته است. بر همین اساس می توان با الهام گیری از روش فرکلاف در سوره های قرآن، با تحلیل ساختار متنی همچون واژگان و جملات در سطح توصیف و تطبیق آن با بافت موقعیت در سطح تفسیر گفتمان حاکم، نقش و رابطه آن با گفتمآنهای موجود در سطح جامعه را تبیین نمود. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی سعی بر آن دارد تا با الهام گیری از روش انتقادی فرکلاف زمینه تحلیل سوره شمس را به مثابه یک گفتمان فراهم نموده و کارکرد اجتماعی آن را تبیین نماید. نتایج حاصله نشان خواهد داد که گفتمآنهای سوره شمس در محوری مقاومتی با گفتمآنهای موجود سطح جامعه سعی در تبیین نظام ارزشی اسلام دارد.
نگرش و عملکرد معلمان ورزش مقطع ابتدایی در ارتباط با چاقی: مطالعه ای با رویکرد نظریه ی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل نگرش و عملکرد معلمین ورزش مقطع ابتدایی در ارتباط با چاقی، با رویکرد نظریه گفتمان است. سوال این است که پیام ها، نشانه ها، گفتگوها و برخوردهای کلاسی با محوریت معلم، زمینه ایجاد چه دیدگاهی نسبت به چاقی فراهم می کند و چگونه باورهای چاقی را در تجربیات کلاسی تقویت یا تضعیف می کند؟ تاثیر یک گفتمان تولید و تقویت شده در فضای کلاس تربیت بدنی به احتمال زیاد بر مراحل زندگی ورزشی دانش آموزان چاق، حس مطلوب نسبت به جسم خود، باید ها و نبایدها، قصدهای کوتاه مدت و دراز مدت تمرین، تعریف از ورزش در زندگی روزمره و عادات ورزشی تاثیر گذار است. داده ها با استفاده از مشاهدات کلاسی و مصاحبه با معلمان جمع آوری گردید و تحلیل ها بر اساس توصیف مفاهیم به کار رفته در نظریه گفتمان لاکلا و موف(1985) انجام گردید. نتایج نشان داد که دو رویکرد ایجاد ترس از چاقی و رویکرد مسئولیت سلامت(هلسیزم)، در ارتباط با چاقی در کلاس های ورزش مدرسه وجود دارد که در هر دو رویکرد، چاق بودن مذمت میشود و توجه ویژه نسبت به دانش آموزان چاق برای معلم از اولویت برخوردار است و تفاوت عمده ی این دو رویکرد، ایجاد چشم انداز متفاوت نسبت به چاقی است. در گفتمان مسئولیت سلامت، نگرش و عملکرد معلم در کلاس های ورزشی توام با ایجاد یک حس مسئولیت پذیری فردی همراه با افزایش آگاهی است؛ اما گفتمان ایجاد ترس نسبت به چاقی به احساسات نامطلوب و حقارت آمیز نسبت به چاقی دامن میزند
جلوه های ادبیات مقاومت و پایداری در شعر شاعران شیعه با رویکرد به گفتمان رضوی
حوزه های تخصصی:
ادبیات مقاومت و پایداری یکی از انواع ادبی است که مفاهیم ارزشمند و باورمندی را در خود جای داده است. از مهم ترین شاخصه های این شاخه از ادبیات، دعوت کننده به قیام، ایستادگی و ایثار ، صبر در برابر مشکلات و جوشش و خروش در برابر ظلم و ستم می باشد . ائمه معصومین (علیهم السلام) ، به عنوان طلایه داران آزادی، تاثیری عمیق بر ادبیات پایداری و مقاومت گذاشته اند که نمونه آن را در شعر شاعران شیعی می توان مشاهده نمود. امام رضا (ع) به ، الگو و اسوه ای ممتاز در مبارزه علیه ظلم و جور حاکمان بوده است. این پژوهش در صدد است که با روش توصیفی-تحلیلی مولفه ها و جلوه های ادبیات پایداری متأثر از بیانات امام رضا (ع) را در شعر شاعران شیعی مورد بررسی و تحلیل و تبیین قرار دهد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بن مایه های ادبیات مقاومت و پایداری از جمله: هجرت، شهادت طلبی، دعوت به جهاد و پایداری، انتظار منجی، مرگ و جانبازی، رنج تبعید و غربت برگرفته از فرهنگ رضوی است که در آثار ادبی و شعر شاعران شیعی نمود و ظهور یافته است .
پیوند «تاریخ» با «ادبیّات» در متون تاریخی زبان و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون ادبی زبان فارسی از همان آغاز، رابطه ای تنگاتنگ با تاریخ و مطالعات تاریخی داشته است. در شیوه های سنّتی و مدرن، پیوسته توجه به این رابطه مطرح بوده است. امّا از آنجا که بحث پیرامون ادبیّات و تاریخ، برای اوّلین بار در آرای غربیان و بر اساس اطلاعات فعلی ما از یونان باستان، نشأت گرفته است. یکی از قدیمی ترین نوشته ها که در آن به رابطه ادبیات با تاریخ پرداخته شده، کتاب فنّ شعر ارسطو است. با توجه به آراء او که قرن ها بر اندیشه و تفکر غربی حاکمیّت داشته است، از منظری محتواگرایانه، همواره تاریخ و ادبیات دو امر متفاوت تلّقی می شدند و بین آنها دوگانگی برقرار بوده است. در مقاله حاضر، با بررسی آرای ارسطو، به اصلی ترین دلیلش، مبتنی بر تفکیک این دو مقوله پرداختیم. در این بررسی عیان می شود که چگونه رویکرد سنتی، تاریخ و ادبیّات را به مثابه دو بخش مستقل مطرح کرده است. سپس اندیشه های متفکرین معاصرِ نقد ادبی را در ردّ تمایز تاریخ با ادبیّات، تبیین کرده ایم. نتایج بررسی ما نشان می دهد، در رویکردهای مدرن، این رابطه در چارچوبی تعاملی و نظام مند قرار دارد. با این تبیین زمینه ای مهیا می شود برای هدف اصلی این مقاله، که همانا تأکید بر ماهیّت بینارشته ای ادبیّات و تاریخ است. همچنین، در بخش پایانی این نوشتار در راستای نظریه پیوند ادبیات با تاریخ، حلقه های واسط و پیوندهای آن دو در متون تاریخیِ زبان ادبیّات فارسی، احصا و تبیین شده است.
سوژه زندگینامه خودنوشت از منظر پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگینامه خودنوشت را معمولاً به شکل یک داستان یا روایت در نظر می گیریم که رُخدادها و تجارب زندگی نویسنده را بازگو می کند. چنین روایاتی می توانند در قالب داستان خیالی، شعر، یا شرحی صریح و صادقانه از زندگی باشند. این روایات در هر شکل یا قالبی، اتکای شدیدی به حافظه ما از تجاربی دارند که به ترتیب زمانی رخ می دهند؛ هرچند شاید این تجارب نه به صورت زمان خطی، بلکه به صورت تکه تکه و نامنسجم در متن بازنمایی شوند. مفهومی که نویسنده از هویت یا خویشتن در ذهن دارد، معمولاً از ارتباط تنگاتنگی با آن رخدادها و تأثیر شکل دهنده ای که در زندگی اش بر جا گذاشته اند، برخوردار است. به طور خلاصه، سوژه زندگینامه خودنوشت، محصول لحظه به لحظه و از یک تجربه به تجربه دیگر است. این چندگانگی موقعیت سوژه که منجر به خویشتن چندپاره می گردد، زمانی یک ناهنجاری به شمار می آمد. اما، اکنون به یک هنجار پست مدرن تبدیل شده است. از این رو، با ابهام زدایی از مفهوم نوگرای سوژه مقتدر عصر روشنگری و جایگزین سازی واقعیت واحد با برساخته های ذهنی حاصل از میل مؤلف زندگینامه خودنوشت به دیگری بودن، مفهوم سوژه به منزله «اجرای» خویشتن چندپاره درمی آید، تا آنجا که چه بسا «خویشتن» حتی به جای «دیگری» گرفته می شود. هدف این مقاله، پاسخ به این پرسش ها است که در قرائت ما از سوژه پست مدرن در کانون زندگینامه خودنوشت، «من» چندگانه و مبهم چه نقشی ایفاء می کند؟ چگونه «دیگران» برآمده از این متن می توانند خود را از وضیعت غیربودگی رها سازند و در مقام منِ مؤلف، به لحاظ تاریخی، جایگاهی در جهان را از آن خود کنند و در گفتمان های مختلف نیز شرکت جویند؟
«شرق شناسی وارونه» در بازنمایی خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران از غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
151 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه بازنمایی «غرب» در اخبار سیمای جمهوری اسلامی ایران است. برای نیل به این هدف بخش خبری ساعت 21 شبکه یک سیما انتخاب و در بازه ای هشت ماهه نمونه ها موردمطالعه قرار گرفت. چارچوب نظری این پژوهش برگرفته از مفاهیم نظری بازنمایی و گفتمان و همین طور شرق شناسی وارونه است. روشی که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته روش تحلیل گفتمان تئون ون دایک است.
یافته های حاصل از مطالعه گفتمان خبری شبکه یک درباره غرب نشان می دهد که این شبکه عمدتاً بر مبنای مؤلفه های گفتمانی چون «حمایت از تروریسم»، «نژادپرستی»، «نقض حقوق بشر»، «استعمار»، «استکبار»، «اسلام ستیزی»، «خشونت»، و... هنجارها و فضیلت های غربی را به چالش کشیده است. تبیین گفتمان شبکه یک حاکی از این است که اخبار مربوط به غرب به عنوان یک رویه مندرج در دستورالعمل های سازمانی و فرا سازمانی صورت بندی شده است. این صورت بندی نشان می دهد که بازنمایی غرب در گفتمان خبری سیما از چیزی پیروی کرده که شرق شناسی وارونه نام دارد.
نظام سلطه و چرایی برساختن دیگری منفور: رویکردی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر این پرسش اصلی را در کانون توجه قرار داده است که نظام سلطه جهانی به رهبری آمریکا چرا همواره به غیریت سازی پر هیاهو با جریان های مخالف، ایجاد دوقطبی خودی و غیرخودی و رواج هراس موهوم از دیگری مبادرت می ورزد؟ نگارنده با اتخاذ رویکردی گفتمانی معتقد است ریشه چنین اقداماتی را باید در نیاز مداوم گفتمان مسلط غربی (آمریکایی) به وجود دگر هراسناک برای حفظ انسجام هویتی و استمرار جایگاه هژمونی آن در بستر زمان جستجو کرد. با این حساب دگرهایی که نظام سلطه برای خود برمی سازد، نقش «بیرونِ سازنده» را برای قوام بخشی به هویت گفتمان مسلط ایفا می کنند و علی رغم تغییر مصادیق آنها به اقتضای شرایط زمانی، کارکرد یکسانی دارند. پیامد تسری این تقابل گفتمانی به عرصه سیاست جهانی را می توان آشکارا در بهره گیری رهبران آمریکا از توجیه وجود دشمنان تهدیدآفرین به منظور تداوم نظامی گری، اتخاذ موضع تهاجمی، دخالت نظامی در نقاط مختلف جهان و تولید فزاینده تسلیحات مشاهده کرد.
چالش های هویتی گفتمان اسلام سیاسی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان اسلام سیاسی، قرائتی از اسلام است که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در رقابت با گفتمان های رقیب، خاصیت هژمونیک یافته و بر جامعیت و نقش آفرینی حداکثری اسلام در اداره زندگی مسلمانان تأکید دارد. این گفتمان مرزهای هویتی خود را با سایر خرده گفتمان های رقیب با منبع، مرجع و داور قرار دادن «هویت اسلامی» تعریف و تحدید می کند. در این راستا، این گفتمان هویتی در کنار اصل قرار دادن هویت «اسلامی»؛ هویت «ملّی» و «قومی» و «جهانی» ایرانیان را زیر چتر «اسلامیت» بازخوانی، بازسازی و بازآفرینی می کند. این پژوهش با کاربست نظریه گفتمان و روش تحلیلی اسنادی درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است: «آسیب های هویتی گفتمان اسلام سیاسی در ایران معاصر چیست؟» مدیریت و سیاست گذاری هویتی برای خنثی نمودن چالش های هویتی گفتمان اسلام سیاسی نیازمند شناخت دقیق و مدبّرانه آسیب های هویتی این گفتمان در سطوح «ملی»، «منطقه ای» و «جهانی» است که ایجاباً و سلباً در نوشتار مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته است.
تبیین گفتمانی از الگوی هویت ملی جریان اسلام گرایی (پیش و پس از انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
199-224
حوزه های تخصصی:
هویت و هویت ملی از عمده مسائل جامعه شناسی سیاسی است. امروزه متفکران سیاسی در سایه تحولات سریع عصر جدید، در ادبیات سیاسی از مسئله هویت بسیار سخن گفته اند. از راه های پرداختن به این مسئله در ایران، بررسی گفتمان جریان های فکری سیاسی موثر در فضای سیاسی اجتماعی جامعه ایرانی است. خوانش جریان اسلام گرا (به عنوان یکی از جریان های اصلی که در وقوع انقلاب اسلامی به نیروی هژمون مبدل گشت) از هویت ملی می تواند بستر مناسبی برای راهبری مطالعات انقلاب اسلامی بگشاید. این مقاله با روش تحلیل گفتمان و با انتخاب دکتر علی شریعتی و حجت الاسلام سید علی خامنه ای به عنوان دو نماینده طیف اسلام گرایی، درصدد پاسخ به سؤال چیستی الگوی هویت ملی جریان اسلام گرا در پیش و پس از انقلاب است و فرض است که به میزان زیادی نمایندگان منتخب در مولفه ها و مفاهیم اصلی مشابهت دارند.