مطالب مرتبط با کلیدواژه

فیض


۲۱.

مقام خلافت از دید ملاصدرا و عزیزالدین نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صدرا نسفی خلیفه امانت فیض عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۴۱۸
مقام خلافت یکی از مقامات انسان کامل است. باری تعالی از بین تمام موجودات تنها انسان را بدین مقام منصوب نمود؛ اما آیا در دستیابی بدین مقام تمام انسان ها یکسان اند؟ چه تفاوتی بین خلافت حقیقی و اعتباری و خلافت کبری و صغری وجود دارد؟ در اینجا به بیان دیدگاه های صدرا به عنوان یک فیلسوف و نسفی به عنوان یک عارف می پردازیم. در این مقاله بر آن ایم که با روش تطبیقی به این پرسش بپردازیم که آیا نظریات صدرا و نسفی درباره مقام خلافت با یکدیگر هماهنگ است یا بین دو دیدگاه تفاوت وجود دارد؟ هرچند در بادی امر چنین می نماید نظریات این دو با یکدیگر هماهنگ است؛ اما با دقت در عبارات بدین نکته رهنمون می شویم که بین دو دیدگاه تفاوت وجود دارد.
۲۲.

نسبت مفهوم واجب الوجود فارابی با احد افلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احد افلوطین فارابی فیض واجب الوجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۳ تعداد دانلود : ۶۸۳
در تفکر افلوطین بر اساس دلایلی چون اطلاق و عدم تناهی احد، عدم پذیرش حلول و اتحاد، مافوق وجود بودن تفسیر علیت به فیضان، خدا چیزی به کلی دیگر است، به گونه ای که نه می توان نامی بر او نهاد و نه می توان او را با هیچ زبانی توصیف کرد. احد افلوطین فوق علم و عقل است که برای همگان غیرقابل شناخت حصولی است و تنها راه رسیدن به او را در فراتر رفتن از شهودی که حاکی از دوگانگی شاهد و مشهود است، معرفی می کند. فارابی مفهومی از واجب الوجود ارائه می دهد که با وجود برخی اشتراک ها با احد افلوطین تحت تأثیر تعالیم اسلامی و نظریه تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت با مفهوم احد نزد افلوطین تفاوت های بسیاری دارد. لذا واجب الوجود را موجودی می داند که ذات و ماهیتش، اقتضای وجود دارد و فرض نبودش محال است. وجود او به واسطه غیر پدید نمی آید و او در وجود خود به موجود دیگری محتاج نیست، بلکه خودش علت وجود همه اشیاست، بنابراین وجود او بسیط و نامرکب محسوب می شود و اساس عالم را بر خلقت ابداعی قرار داد.
۲۳.

انقطاع: طریق بازگشت نَفْس به اتّحاد دوباره با ذات الهی از نظر مایستر اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اتحاد احدیت انقطاع خدا ذات نَفْس فیض مایستر اکهارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۴۰۲
از نظر مایستر اکهارت احدیت یا ذات الهی بالاتر از خدا یا خدای تثلیثی است. همین طور هم، او بین ذات نَفْس و قوای نَفْس تمییز می دهد. به عقیده اکهارت، ما پیش از خلقت در احدیت با او متحد بوده ایم. اما ما با خلقت از او خارج شده و در نتیجه اتحاد خود را با او از دست داده ایم. آن گاه احدیت خدا شد. این مقاله، که با روش توصیفی و تحلیلی نگارش یافته، به بررسی موضوع انقطاع، که اکهارت آن را طریق بازگشت نَفْس به خدا می داند، می پردازد. به نظر مایستر انقطاع یا آزادی بیرونی (به میل خود) و درونی، به همراه فیض الهی که از جانب خدا الزامی است، باعث می شود که ذات نَفْس بالاتر از اتحاد با خدای تثلیثی یا خدای خالق به اتحاد با احدیت یا انقطاع متعال دست یابد. بنابراین انقطاع، شخص منقطع و انقطاع متعال دوباره با هم یکی می شوند.
۲۴.

دستاوردهای تبیین آموزه «سریان انسان کامل در عالم» از منظر عرفان اسلامی

کلیدواژه‌ها: انسان کامل سریان علم تدبیر فیض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۳۱۷
در یک تقسیم کلی، مباحث عرفان نظری به دو بخش «توحید» و «موحد» تقسیم می شود. بخش دوم به بررسی حقیقت انسان کامل، رابطه او با حق تعالی، و جایگاه او در هستی می پردازد. یکی از مسائل مهم بخش دوم، که در حل و فهم مسائل دیگر نیز نقش چشم گیری دارد، مسئله «سریان انسان کامل در مراتب عالم» است. تبیین این مسئله مهم عرفانی علاوه بر اینکه به فهم روشن تر حقیقت انسان کامل و جایگاه او در چینش نظام هستی کمک قابل توجهی می کند، دستاوردهای علمی دیگری نیز دارد. درک روشن تر و فهم بهتر «علم انسان کامل به حقایق اعیان و اسما»، «قدرت تصرف تکوینی انسان کامل در عالم و تدبیر امور خلق»، «وساطت انسان کامل در رسیدن فیض حق به اعیان و اسما»، «انتساب افعال و صفات سایر مراتب عالم به انسان کامل» و «سبب بودن انسان کامل برای بقای عالم» از مهم ترین استلزامات و دستاوردهای تبیین مسئله سریان انسان کامل در عوالم است که این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی آنها را تبیین کرده است.
۲۵.

تحلیل دیدگاه توماس آکوئیناس درباره «سعادت» با استفاده از نظریه «زبان نمادین» تیلیش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت حقیقی فیض فضایل القایی زبان نمادین آکوئیناس تیلیش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۴۲۳
از نظر پل تیلیش، «زبان نمادین» تنها ابزار مناسب برای بیان، تحلیل و بررسی موضوعات دینی است که از توانایی و محدوده الفاظ متعارف دنیوی و نیز زبان مفهومی فلسفه فراتر است. هدف پژوهش حاضر نشان دادن امکان تحلیل مسائلی همچون «فیض الهی»، «فضایل القایی» و «رؤیت مسرت بخش» در الهیات فلسفی توماس آکوئیناس با رویکرد «زبان نمادین» است. نظریه «زبان نمادین»، به سبب داشتن ویژگی های متناقض نما و قطبی، فهم سعادت اخروی، فیض الهی و فضایل القایی را در بستر خود فراهم می آورد. همچنین این موضوعات را نمادهایی می داند که به منزله پاسخ هایی مناسب برای مسائل اساسی و وجودی انسان هستند. بر این اساس، می توان گفت که فیض الهی پاسخی به موضوع «گناه ذاتی» و نقایص طبیعت بشری است. فضایل القایی پاسخی به کافی نبودن فضایل اکتسابی در جهت رسیدن به سعادت فوق طبیعی است. رؤیت مسرّت بخش پاسخی به میل آدمی برای شناخت کُنه و مبدأ هستی است. نیز سعادت حقیقی در بهشت، پاسخی به تمایل طبیعی [و امید] انسان به جاودانگی همراه با آرامش و بهجت است.
۲۷.

تأثیر گناه بر معرفت علمی ؛ بررسی موردی دیدگاه استفان مورونی از منظر عقلانیت نقاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایمان گناه فیض عقل اثر شناختی معرفت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۳۱۹
در مقاله حاضر با اتخاذ سنت کالونیسم و معرفت شناسی اصلاح شده، ادعای مانعیت گناهان انسانی از فعلیت صحیح عقل و عاملیت فیض الهی در تقویت قوای شناختی را بررسی می کنیم. شاید پیش از این و ذیل بحثِ نقش عوامل غیرمعرفتی در شکل گیری معرفت، به تأثیر شناختی گناه نیز پرداخته شده باشد. اما اختصاص این موضوع به رشد معرفت علمی، تا آنجا که مورد اطلاع است، تازگی دارد. این بررسی در بستر پروژه استفان مورونی، دین پژوه معاصر آمریکایی، پیش خواهد رفت. او می کوشد با مرور نقادانه آراء متألهان برجسته مسیحی، مدلی را برای این تأثیر ترسیم کند. در نهایت نشان خواهیم داد که از منظر عقلانیت نقاد، محصول مورونی با کوشش او برای تبیین اثر گناه بر علوم طبیعی همخوانی ندارد. زیرا آنچه به عنوان معرفت علمی مسیحی معرفی کرده غالباً از جنس آگاهی فناورانه است نه علم، و این عالِم است که تحت تأثیر گناه قرار می گیرد نه مدعای علمی او.
۲۸.

نقش حکمت در وساطت فیض(بررسی مقایسه ای عرفان یهود و عرفان اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آفرینش حکمت غیب الغیوب فیض واسطه فیض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۲۶۲
به باور عرفان یهود و عرفان اسلامی، خدای متعال میان خود و مخلوقاتش واسطه ای را قرار داده است که در متون مقدس هر دو دین اسم های مشترکی دارند. یکی از این عناوین «حکمت» است. در این نوشتار بر اساس روش تطبیقی، مفهوم «حکمت» در عرفان یهودی و اسلام تحلیل شده است. مهم ترین نوآوری این پژوهش اثبات این فرضیه است که گرچه در یهود «حِسِد» و عشق اصل حیات بخش است و در عرفان اسلامی نیز حرکت حبّی همان نقش را دارد، اما در هر دو عرفان، پیش از حبّ الهی که باعث تجلی مظاهر شده است، حکمت (حوخمه) نقش آفرین بوده است؛ لذا این شبهه کلامی که اگر خدا همیشه محبّ و در عین ِحال، قادر است، پس باید از ازل مخلوق می داشته، در عرفان قبالا و عرفان اسلامی این گونه پاسخ داده می شود که خدا، مقدم بر حبّ ذاتی، حکیم است و حکمت اوست که حبّش را به جریان می اندازد.
۲۹.

نگاهی به فیض، گذری بر وافی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۴۶
در این نوشته که در دو بخش سامان یافته نخست نگاهی شخصیت شناسی به فیض شده است و بر اساس آثار خود وی، منابع تاریخی آن بزرگوار به عنوان شخصیتی پرالتهاب و جستجوگر معرفی گشته که جز بدان چه از رهگذر تأملات آزاد و پژوهش های علمی بدان دست می یافت، پایبندی نشان نمی داد. بدین روی نمی توان او را وابسته به نحله یا فرقه ای خاص تا پایان عمر شناخت. بعد از آن دیباچه کتاب وافی بازکاوی شده و با مروری بر تعهدات مؤلف در دیباچه مزبور به بررسی میزان تحقق آن تعهدات در مطاوی احادیث و بیانات ذیل آن ها پرداخته شده است.
۳۰.

آسیب شناسی اعتماد اجتماعی در دیوان فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۴۸۳
با مطالعه دقیق اشعار عرفانی ملا محسن فیض کاشانی، این نکته آشکار می شود که وی در کنار دقایق و ظرایف عرفانی، از تاریخ اجتماعی روزگار خود غافل نمانده است. در این میان، آسیب های انسانی و اجتماعی و جنبه های منفی شخصیت و رفتار انسانی، که زمینه ساز بی اعتمادی در روابط اجتماعی است، مورد توجه قرار گرفته است. از نظر فیض، عناصری چون جهل، عیب جویی، نفاق و شکاف گفتار و عمل، بدبینی، ریا و تظاهرگرایی، عدم وفاداری و صداقت، خودبینی، غرور، تفرقه جویی، دنیامداری و طعن دیگران از عوامل اساسی انحراف در شخصیت و بی اعتمادی در جامعه می گردند. هدف اصلی این مقاله، شناخت عناصر بی اعتمادی اجتماعی در دیوان فیض کاشانی است که در راستای آن، مؤلفه ها و عناصر فوق را بررسی کرده ایم.
۳۱.

علم خدا از دیدگاه ابن سینا و دانس اسکوتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم الهی ابن سینا اسکوتس فاعلیت الهی فیض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
بحث از صفات الهی از جمله مباحث مهم در فلسفه و الهیات است در میان صفات الهی صفت «علم» همواره از توجه بیشتری برخوردار بوده است، چراکه در تبیین بسیاری از مسائل کلامی تأثیر ویژه ای داشته است. شیخ الرئیس ابن سینا و دانس اسکوتس نماینده ی دو دیدگاه اساسی درباره علمِ حق تعالی در دو سنت فلسفی اسلامی و مسیحی اند که در این تحقیق مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفته اند. ما در این مقاله ضمن برشمردن وجوه مشترک این دو فیلسوف نامدار در مساله علم؛ همچون اعتقاد به وجود صور موجودات در علم الهی قبل ازخلقت واقعی آنها، لحاظ نکردن صور م عقول یا م ُثل اف لاطونی به مثابه موجوداتی مفارق، و اینکه خ دا در ام ر خ لقت ع الَم و انسان، غرضی خارج از ذات خویش ندارد و آفرینش صرفاً ناشی از عشق خدا به ذات خویش است به تشریح ت فاوت اص لی دیدگاه این دو فیلسوف در مساله ی علم الهی که فاعل بالقصد دانستن پروردگار از نظر اسکوتس، و فاعلِ بالعنایه دانستن خدا از نظر ابن سینا ض من توجیه خلقت برمبنای ف یض یا صدور است.
۳۲.

مهدی (عج) واسطه فیض در منابع شیعه و اهل سنت

کلیدواژه‌ها: فیض امام مهدی (عج) قفاری اهل سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۱۲
شیعه در جایگاه پیروان حقیقی قرآن و سنت نبوی، پیوسته فریادگر توحید در جهان بوده است. عده ای با هدف افتراق بین شیعه و اهل سنت و تخریب اسلام، شبهاتی را علیه اعتقادات شیعه ترویج می کنند. ناصر عبدالله قفاری نویسنده معاصر وهابی در کتاب اصول الشیعه اثنی عشریه در نقد شیعه می نویسد: «توحید شیعه درست نیست چون آنها معتقدند اهل بیت آنها هزاران سال قبل از خلقت آدم آفریده شده بودند. بنابراین، آنها را واسطه فیض خداوند می دانند و صفات مخصوص خدا را اعم از هدایت و رزق و نجات می دانند و حتی حق تشریع را به ایشان نسبت می دهند. بنابراین، دعا و استغاثه خود را به سوی ائمه می برند». مسئله اصلی پژوهش حاضر تبیین جایگاه واسطه فیض بودن حضرت مهدی (عج) با تأکید بر منابع اهل سنت و رد شبهات امثال قفاری در این مورد است. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در دو محور آفرینش و هدایت، دلایل واسطه فیض بودن حضرت مهدی (عج) را بررسی، نقد و تحلیل می کند. دستاورد پژوهش حاضر نشان می دهد که منابع اهل سنت نه تنها به متن روایات شیعه که قفاری آن را دستاویز شبهه قرار داده بود، تأکید می کند بلکه این روایات به واسطه فیض بودن اهل بیت (ع) اقرار دارند، هرچند کسانی مانند قفاری درصدد انکار آن برآمدند.
۳۳.

عینیت و خارجیت حرکت در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا حدوث حرکت زمان فیض مراتب وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۴۸
 استدلال پارمنیدس و زنون در انکار وجود حرکت اولین بار این مسئله را از شکل ظاهراً بدیهی خود به صورتِ مسئله ای نظری درآورد. ارسطو، با طرح نظریه قوه، امکان وجود حرکت را نشان داد ولی استدلالی بر اثبات وجود حرکت به عنوانِ امری متصل و تدریجی ارائه نداد، زیرا برای او وجود طبیعت و، به دنبالِ آن، وجود حرکت امری بدیهی محسوب می شد. بسیاری از فیلسوفانِ پس از او نیز وجود حرکت را بدیهی انگاشته اند. ابن سینا نه تنها وجود طبیعت، بلکه وجود حرکت را نیازمند استدلال دانسته است. او استدلال بر عینیت خارجی حرکت را مانند وجود طبیعت به مابعدالطبیعه مربوط دانسته است. البته گویا ابن سینا تلاشی برای اثبات وجود خارجی حرکت نکرده است. بااین حال، می توانیم از مجموع آثار و نظرات او استدلال هایی را برای اثبات عینیت حرکت به دست آوریم. در این مقاله ابتدا مسئله اثبات وجود حرکت بررسی شده و سپس از نظریه فیض برای استدلال بر عینیت حرکت استفاده شده است. از نظر ابن سینا، ازآنجاکه فیض دوام فعل الهی است و طفره در سلسله علل محال است، حدوث تدریجی در سلسله پیوسته عللِ مُعده برای حدوث اشیا همان حرکت است. به عبارتِ دیگر، استمرار و دوام فیض الهی چیزی جز حرکت نیست. این حرکت خود را در تکامل اشیای مادی به ظهور رسانده است. همچنین دیدگاه او درباره غایت طبیعت به مثابه استدلال دیگری برای اثبات خارجیت حرکت ارائه شده است. اتصال و تدریجی بودن طبیعت نیز با انطباق بر وجود زمان تأمین می شود.
۳۴.

تحلیل نظریه «صدور فلسفی» و «ابداع کلامی» پیرامون تفسیر «خلقت» در پرتو قاعده «معطی الشّیء لا یکون فاقداً له»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خلقت فلاسفه صدور فیض متکلمین ابداع قاعده «معطی الشّیء لا یکون فاقداً له»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۱۳۲
یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز در زمینه هستی شناسی و به ویژه درباره موضوع خداشناسی، تبیین چگونگی صدور کثرات از واحد یا همان «خلقت» و پیدایش موجودات است. در پاسخ به این مسئله بنیادین، عرفا، فلاسفه و متکلمین مسلمان، نظریات و تفاسیر متعدد و متنوعی را به میان آورده اند که در مواردی کاملاً متفاوت و بلکه متعارض با یکدیگر بوده است. صرف نظر از نظریه عرفا که تحت عنوان «تجلی» یا «ظهور» مطرح شده و البته خارج از بحث ماست، فلاسفه به «نظریه صدور» یا «فیض» قائل شده، و متکلمان نیز «نظریه ابداع» یا همان «خلق از عدم» را ارائه داده اند. در این بین، یکی از قواعد عقلی و فلسفی که با دو نظریه اخیر ارتباطی وثیق دارد در حدّی که پذیرش یا ردّ آن تأثیر مستقیم در اخذ نظریاتِ مربوط به خلقت بر جای می گذارد، قاعده «معطی الشّیء لا یکون فاقداً له» می باشد. ازهمین رو، مسئله نوشتار حاضر عبارت است از بررسی صحّت یا نادرستی قاعده فوق و همچنین تبیین ربط آن با دو نظریه «صدور» و «ابداع» در تفسیر خلقت. در این تحقیق، ابتدا قاعده «معطی الشیء...» به مثابه مبنای عقلی نظریه صدور در نظر گرفته شده، و در گام بعدی برای اثبات آن سه دلیل اقامه گشته است. در ادامه، نظرات مخالفین قاعده مزبور، طرح و سپس یک به یک نقد و ردّ شده و نهایتاً با تکیه بر درستی و اتقان این قاعده، «نظریه فیض فلسفی» اثبات، و «نظریه ابداع کلامی» مورد مناقشه و ابطال واقع گردیده است.   
۳۵.

نسبت «فیض» و «اراده» در تفکر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا فیض واجب ممکن عنایت ضرورت اراده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۱۸۷
هدف مقاله ی حاضر بررسی و پاسخ بدین پرسش اساسی است: با توجه به این که نظریه ی فیض در تفکّر ابن سینا، به معنای فیضان و سرریزشدنِ «ضروری» موجودات از حق تعالی است، این نظریه، چگونه با اراده ی الهی سازگار می شود؟ به سخن متفاوت، چگونه می توان میان «ضرورت» و «اراده» بر بستر نظریه فیض جمع کرد، حال آن که در ظاهر این دو مقوله همدیگر را نفی می کنند؟ براساس مبانی متافیزیکی، الاهیاتی ابن سینا، نویسنده بدین نتایج دست یافته است: اولاً نظریه ی فیض در تفکّر ابن سینا براساس مبانی و اصولِ متافیزیکی و الاهیاتی معیّنی استوار شده است که از یک حیث این مبانی و اصول با صدر و ذیل فلسفه ی ابن سینا هم پوشانی دارند. ثانیاً به جهت مذکور، نظریه ی فیض تنها براساس همان مبانی و اصول قابل درک است. ثالثاً با توجّه به نگاه ابن سینا به مبادی موجودات، ساختار جهان، ذات و صفات باری تعالی به خصوص علمِ عِنایی و اراده ی او، ضرورتِ فیض نه تنها منافی با اراده ی الاهی نیست؛ بلکه برخاسته از ذات، علم و اراده ی وجوبیِ اوست. یعنی جهانْ لازمه ی ضروریِ ذاتِ واجب براساس اراده ی ضروریِ اوست؛ لذا هیچ ممکنی سوای حق تعالی نمی تواند ضرورتی را بر او تحمیل نماید. دشواریِ فهمِ نظریه ی فیض ابن سینا و اعتراضات، نخست از عدم توجّه و اعتنا به مبانی او، دوم از قیاس و هم سان پنداریِ ذات الاهی با عرصه ی انسانی برمی خیزد. نظریه ی فیضِ ابن سینا یک تحوّلِ منطقی و اساسی در توضیح ظهور کثرت از مبدأ واحد نسبت به اسلاف او به شمار می آید.
۳۶.

واکاوی نظریه فیض و تبیین نسبت آن با مسئله خلقت در نگرش ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلقت صدور ابن سینا عنایت فیض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۶۹
ابن سینا در آموزه خلقت با اینکه تحت تاثیر ارسطو و نظریه نوافلاطونی فیض است، از سویی متاثر از متکلمان مسلمان و منابع و متون دینی است، و همین موجب تمایز اندیشه او از متفکران سلف خود شده است. او در عین اینکه از فاعل به عنوان مفیض و عَلت وجودی یاد می کند، رابطه موجودات با فاعل را بر رابطه وجودی استوار می سازد، نظریه علم عنائی او در صدور موجودات با اصلاحات اندکی می تواند در منشأ صدور موجودات، نظریه ای قابل اعتنا باشد. او در علم خداوند به ذات خود از علم حضوری و اتحاد عالم و معلوم سخن رانده است، لذا با توجه به برداشت وی از علم حضوری، می توان با اتکا به همین نظریه او، علم خداوند به مخلوقات اعم از مبدعات و مخترعات و مکونات را توجیه و تبیین کرد، خصوصاً اینکه ابن سینا علم خداوند به مخلوقات را از طریق علم به ذات تبیین و تفسیر می کند. نظریه فیض در اندیشه فیلسوفان بعدی هیچ گاه مورد غفلت نبوده و به عنوان یکی از معقول ترین تفسیرها از خلقت جهان و خالقیت و فاعلیت خداوند عنوان می شود. در این مقاله با اتکا به روش تحلیلی، بر اساس نظریه فیض ابن سینا، سعی در تبیین و پر کردن فاصله پراهمیت خالق و مخلوق داریم، چنان که نظریه  فیض توام با علم الهی پایه و اساس خلقت ابداعی عالم قلمداد گردد.
۳۷.

تحلیل گرایش های فلسفی حکیم سبزواری پیرامون چگونگی پیدایش کثیر از واحد (نظام فیض)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حاجی کثیر واحد فیض مشایی اشراقی صدرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۹
از نظر حاجی افاضه آن است که از فیاض، فیض صادر شود و از او چیزی کاسته نشود و در قوس صعود چیزی به او افزوده نشود. او ایجاد را به دو قسم- حقیقی و مصدری- تقسیم کرده و ایجاد حقیقی را وجود منبسط معرفی کرده است و در تبیین مشایی بسان حکیمان مشایی میان نظریه عقول و هیأت بطلمیوس ارتباط برقرار کرده و بر این باور است که از عقل اول تا عقل نهم، هر کدام یک فلک ایجاد کرده و عقل دهم فلکی ندارد، اما مدبر موجودات زمینی است و بسان این حکیمان از عوالم لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت سخن می گوید. او در تبیین اشراقی از ارباب انواع و نور سخن می گوید. ملاهادی در تبیین صدرایی از حدیث حضرت علی(ع) پیرامون ماهیت عقل استفاده می کند و هم مانند ملاصدرا در صدد جمع آراء درباره صادر اول بودن عقل یا وجود منبسط است. او در تبیین مشایی- اشراقی و اشراقی- صدرایی، به صورت ترکیبی از عناصر مشایی، اشراقی و صدرایی بهره گرفته است.
۳۸.

مؤلفه های بنیادین نظریه فیض در آثار کندی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: کندی فیض فیض الوحده فاعل بالحقیقه منفعل بالحقیقه ابداع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۲۳
مسائل اصلی پژوهش حاضر این است که آیا نظریه فیض مورد توجه کندی (185-252ه ق) بوده است؟ آیا کندی در طرح این نظریه، ابتکار عمل داشته و مؤلفه هایی شاخص و ممتاز مطرح کرده است؟ کندی جزو اولین متفکران مسلمانی است که بواسطه نظارت مستقیم بر ترجمه اثولوجیای افلوطین (مبدِع نظریه فیض) و تصحیح این کتاب با نظریه فیض آشنایی داشته است. وی جهت طرح ریزی  نظریه فیض، فاعل را به دو قسم حقیقی و مجازی تقسیم کرده، فعل فاعل حقیقی، ایجاد از عدم (ابداع: عدم واسطه ماده، زمان و آلت) بدون هیچ گونه تأثیرپذیری است. در مقابل فاعل حقیقی وجودبخش، تمام ماسوا بدون استثنا، «فاعل  بالمجاز» و به بیان رساتر «منفعل بالحقیقه» هستند. فاعل مجازی دو نوع فعل دارد، فعلی که منتهی به وقوف فاعل است و اثری بر جای نمی گذارد؛ و فعلی که با تفکر همراه و هدف از آن بر جای ماندن اثر است واین نوع فعل «عمل» نام دارد. هر دو این نوع فعل، مشروط به بودن شیء موجوده برای اثرگذاری است. اما فعل خداوند «تأییس الأیسات عن لیس» یا همان ابداع است، اما این همان خلق از عدم اهل کلام نیست؛ زیرا کندی برخلاف متکلمین به نقش علم عنایی پیش از ایجاد در مسأله آفرینش توجه داشته و در این جهت از اهل کلام فاصله می گیرد، وی خداوند را «قادر به خروج معانی (معقولات) به هستی» می داند که مؤید توجه وی به علم عنایی و نقش آن  در نظریه صدور است. همچنین وی برخلاف متکلمین که منکر قاعده الواحدند، به این قاعده و فحوای آن در جریان فیض واقف بوده، بدون آنکه برهانی بر آن بیاورد و به سبب آنکه تمام ماسوا از جمله مخلوق اول را «منفعل بالحقیقه» می داند، به تشریح وسایط فیض و ابتنای این نظریه بر حضور و نقش آنها در شکل گیری سریان فیض نپرداخته؛ در واقع فیض، بدون محوریت وسایط وجودبخش فیض، تنها مبتنی بر فاعل حقیقی وجودبخش تبیین می شود. از آنجا که عقیده حاکم، فارابی را اولین متفکر اسلامی می داند که به بحث فیض پرداخته است، ضرورت پژوهش تحلیلی محور حاضر، برای درک تطور تاریخی درست از این مسأله و تعیین نقش کندی در باب مسأله فیض، آشکار می شود. تا کنون در این زمینه، تحقیقی به عمل نیامده است.
۳۹.

مقایسه آراء قدیس آگوستین و امام محمد غزالی در خداشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اوگوستین روح القدس فیض غزالی علت العلل ذات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۲
آرلیوساوگوستینوس[1]درسال354م.درتاگاست[2]متولد شدمحور افکارش تصوری است که از خدا دارد و آن ایمان به خدای قادر، عالم و خیر مطلق است. او خدای پسر را ظهور خدای پدر می داند. امام محمد غزالی در سال450 ه.ق در طابران متولد شد. او می گفت: خدا غیر قابل توصیف، علت العلل، منشاء هستی و نورالانوار است.او فراتر از معقولات عقلی، عالم و قادر است؛ بنابراین می توان گفت غزالی و اوگوستین منشأ عالم را خدا می دانند؛ خدایی کهنور الهی و تنها وجود حقیقی است و به همه چیز داناست. خدایی غیر قابل توصیف که با اراده مطلق و غیر قابل تغییر، جهان را آفریده است. هدف این مقاله، این است که نشان دهد اگر چه تفاوت هایی از نظر مذهب و جامعه بین این دو وجود دارد، شباهت هایی نیز با یکدیگر دارند، که از نوعی رابطه روحی مشترک و اشتیاق درونی آنها ناشی شده و باعث شده است تا هر دو از فلسفه و عالم ظاهر به الهیات و عرفان کشیده شوند؛ بنابراین هدف، طرح مبانی اندیشه های این دو تن در زمینه خداشناسی است.[1]Aurelius Augustin.[2]- Tagaste.
۴۰.

تبیین مراتب و عوالم هستی از منظر علامه طباطبایی با تکیه بر آرای فلسفی، قرآنی و عرفانی ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی مراتب هستی اسماء و صفات الهی امر و خلق فیض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۳
در مقاله حاضر سعی بر این است تا نظر علامه طباطبایی به عنوان یک فیلسوف متأله، مفسر بزرگ و آشنا با گستره اندیشه و مبانی عرفان اسلامی معاصر در باب مراتب و عوالم هستی و ارتباط آن با اسماء و صفات الهی و عالم امر و خلق مورد بررسی و اعتقادات فلسفی، قرآنی و عرفانی وی مورد مداقه قرار گیرد. آنچه از مطالعه آثار علامه طباطبایی به دست می آید این است که وی در تقسیم بندی مراتب عالم دارای دست کم سه دیدگاه فلسفی، قرآنی و عرفانی بوده است و با توجه به هر کدام از این سه دیدگاه، تقسیم بندی جداگانه ای انجام داده است. وی در آثار فلسفی خود از سه عالم سخن می گویند: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده و مادیات؛ نیز در تفسیر المیزان که با روش تفسیری آیه به آیه انجام گرفته است موجودات و عوالم هستی را به عالم امر و عالم خلق تقسیم نموده است اما در دیدگاه مبتنی بر آموزه های عرفانی، از عالمی که از لحاظ مرتبه وجودی مقدم بر همه عوالم فلسفی است یعنی عالم اسماء و صفات بحث کرده است. لذا مراد نگارنده بر این است تا علاوه بر تبیین دقیق این سه دیدگاه، همخوانی یا عدم همخوانی این دیدگاه ها را مشخص و دیدگاه قرآنی و عرفانی وی را با دیدگاه فلسفی مورد تطبیق و بررسی قرار دهد. روش کار در این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی و با مراجعه به منابع دست اول و منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.