مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
قضاوت اخلاقی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تاثیر آموزه های قصه های قرآنی به روش حلقه کندوکاو بر قضاوت اخلاقی دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری دانش آموزان پسر و دختر پایه ششم دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر همدان در سال تحصیلی 97-1396 نمونه ای به حجم 120 نفر تعیین شد که به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون قضاوت اخلاقی سینها و وارما (1998) در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش طی سه ماه به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش قصه های قرآنی به روش حلقه کندوکاو را بر اساس مجموعه داستان های پیامبران و بزرگان از انتشارات سایه گستر دریافت کرد، اما به گروه کنترل آموزشی ارائه نشد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری و ساده استفاده شد. داده ها با استفاده نرم افزار آماری SPSS 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد میانگین نمرات قضاوت اخلاقی و مولفه های آن در بین دانش آموزان گروه آزمایش از گروه کنترل به طور معنی داری بیش تر است. بنابراین فرضیه پژوهش تایید شد. هم چنین نتایج نشان داد اثر تعاملی آموزش و جنسیت بر نمرات قضاوت اخلاقی دانش آموزان معنی داری نیست. از این رو می توان گفت آموزه های قصه های قرآنی به روش حلقه کندوکاو بر قضاوت اخلاقی دانش آموزان پسر و دختر تاثیر همسانی داشته است. پس می توان نتیجه گیری کرد از آموزش قصه های قرآنی به روش حلقه کندوکاو می توان برای ارتقای قضاوت اخلاقی دانش آموزان پسر و دختر استفاده کرد.
نقش هویت اخلاقی و شناخت اخلاقی در قضاوت های اخلاقی شخصی و غیرشخصی سودگرایانه نوجوانان با تأکید بر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی سودگرایی در قضاوت های اخلاقی شخصی و غیرشخصی بر اساس ابعاد هویت اخلاقی و شناخت اخلاقی و نیز تفاوت های جنسیتی بود. روش: به همین منظور، 303 دانش آموز نوجوان بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. سپس به منظور بررسی اهداف و فرضیه های پژوهش مقیاس های هویت اخلاقی، شناخت اخلاقی و در نهایت داستان های اخلاقی شخصیتی و غیرشخصی در قالب گروه های کوچک بین شرکت کنندگان پژوهش توزیع شد تا پاسخ دهند. داده های گرد آوری شده به منظور بررسی اهداف پژوهش، با استفاده از شاخص های توصیفی، همبستگی، تحلیل رگرسیون چندگانه هم زمان و آزمون تی مستقل مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که نمرات بالاتر در هویت اخلاقی با سودگرایی پایین تر در قضاوت اخلاقی شخصی مرتبط است؛ اما رابطه هویت اخلاقی با قضاوت اخلاقی غیرشخصی معنادار نبود. شناخت اخلاقی بالا منجر به سودگرایی پایین تر در قضاوت های اخلاقی شخصی و غیرشخصی می شود. همچنین بین هویت اخلاقی و شناخت اخلاقی همبستگی مثبت معناداری یافت شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد درگیری فرایندهای شناختی در قضاوت های اخلاقی شخصی منجر به قضاوت های سودگرایانه می شود.
پاسخ رفتاری مصرف کننده به راهبردهای بازاریابی خیرخواهانه در چارچوب SOR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر شرکت ها برای به دست آوردن سهمی از بازار مصرف کنندگان از روش های گوناگونی استفاده می کنند. یکی ازاین روش ها که امروزه موردتوجه بنگاه ها قرار گرفته است، حمایت از راهبرد های بازاریابی خیرخواهانه است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر راهبرد های بازاریابی خیرخواهانه بر قضاوت اخلاقی و افزایش قصد خرید مصرف کننده در چارچوب محرک- ارگانیسم- پاسخ (SOR) است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و بر حسب روش توصیفی است که با به کارگیری ابزار پرسشنامه بومی شده و روش پیمایشی داده های موردنیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی استفاده کنندگان خدمات آموزشی «کانون قلم چی» در استان قم است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 360 نمونه قابل قبول جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار AMOS 24 انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که راهبرد های بازاریابی خیرخواهانه (تناسب برند- علت، انس با علت و اهمیت علت) بر قضاوت اخلاقی مصرف کننده اثر مثبت و معناداری دارند و قضاوت اخلاقی نیز بر قصد مصرف کننده اثر مثبت و معناداری دارد.
رابطه رشد خودکنترلی و قضاوت اخلاقی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
۷۴-۹۱
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه رشد خودکنترلی بر رشد قضاوت اخلاقی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم آموزشگاه های ابتدایی شهرستان سبزوار بود، تعداد نمونه، 250 نفر دانش آموز (124 پسر و 126 دختر) ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه: 1) قضاوت اخلاقی(MJT)، 2) تمایل کودکان به خودکنترلی و همچنین معدل نیمسال اول دانش آموزان استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری spss تجزیه وتحلیل شد. تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان نشان داد که : بین رشد قضاوت اخلاقی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین رابطه ای مثبت و معنادار بین خودکنترلی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد. آزمون t مستقل نشان داد که میان دانش آموزان دختر و پسر در خودکنترلی تفاوتی معنادار وجود ندارد، ولی به لحاظ قضاوت اخلاقی میان دانش آموزان دختر و پسر این تفاوت معنادار است.
شهودگرایی اجتماعی؛ روان شناسی استدلال اخلاقی از منظر جاناتان هید(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
استدلال های اخلاقی، از دیرباز نقش مهمی در اخلاق ایفاء می کردند. به همین دلیل، همة نظریات اخلاقی، به نوعی درگیر با این موضوع بودند. با ورود فلسفه های مضاف به عرصه علم اخلاق، یکی از علم هایی که به غنی تر شدن این علم کمک کرد، روان شناسی اخلاق بود. روان شناسی اخلاق، مسائل مهم اخلاق، از جمله مفهوم استدلال اخلاقی و جایگاه آن را در قضاوت های اخلاقی توسعه بخشید. این علم، با کمک مطالعات ژنتیکی و در نهایت، در سال های اخیر با مطالعات عصب شناسی، استدلال اخلاقی را توسعه داد. مدل شهودگرایی اجتماعی جاناتان هید، از نتایج تحقیقات عصب شناسی قرن بیستم و دارای پس زمینه های قوی فرهنگی است که تفاوت هایی با مدل کاری پیاژه و کلبرگ دارد. این مقاله، با رویکرد تحلیلی و نظری در پی تبیین و تحلیل این نظریه و ارائة پیشنهادهایی برای چگونگی نقد این دیدگاه می باشد.
اثربخشی آموزش فلسفه بر رشد قضاوت اخلاقی، رفتار جامعه یار و مهار خشم در دانش آموزان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
97 - 122
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش فلسفه بر رشد قضاوت اخلاقی، رفتار جامعه یار و مهار خشم در دانش آموزان شهر اهواز انجام شده است. روش پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و با انجام مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم (پایه دهم و یازدهم) شهر اهواز در سال تحصیلی 97-96 بودند، که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از 160 نفر دانش آموز 40 نفر انتخاب و به روش تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه گواه (20 نفر) اختصاص یافتند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه برنامه آموزش گروهی فلسفه (یک بار در هفته و به مدت 90 دقیقه) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. پس از آموزش فلسفه، پس آزمون و یک ماه و نیم پس از مداخله، مرحله پیگیری انجام شد. برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه های رشد اخلاقی لطف آبادی (1385)، پرسشنامه رفتار جامعه یار کارلو و همکاران (2003) و پرسشنامه خشم آیزنگ و ویلسون (1975) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و روش تجزیه و تحلیل تک متغیری آنکوا انجام شد. نتایج پژوهش در سطح معنی داری (0.001>p) نشان داد آموزش فلسفه بر رشد قضاوت اخلاقی، رفتار جامعه یار و مهار خشم در دانش آموزان تاثیر مثبت داشت و این نتیجه در مرحله پیگیری ماندگار بود. آموزش فلسفه قدرت قضاوت اخلاقی در کودکان را افزایش داد، علاوه بر این سبب بهبود ارتباطات، مسئولیت پذیری اجتماعی و کنترل خشم گردید.
تاثیردرک اصول اخلاقی واستقلال برقضاوت اخلاقی باتاکید برنقش مداخله ارزش شخصی حسابرسان
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی تاثیردرک اصول اخلاقی واستقلال برقضاوت اخلاقی باتاکید برنقش مداخله ارزش شخصی حسابرسان پرداخته است. تحقیق حاضر، تحقیقی کاربردی، از لحاظ روش، توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری و از جنبه گردآوری اطلاعات، پیمایشی مبتنی بر ابزار پرسشنامه است. نمونه مورد مطالعه از کارکنان موسسات حسابرسی در مشهد انتخاب شد. با توجه به حجم جامعه در دسترس تعداد 184 پرسشنامه دریافت و مبنای تحلیل آماری قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه ها از مقدار احتمال حاصل از برازش مدل در حالت معنی داری پارامترها استفاده شد. مناسبت مدل پیشنهادی با تبیین فرضیه ها در حالت تخمین استاندارد و معنی داری ضرایب با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس بررسی گردید. نتایج در سطح خطای پنج درصد نشان داد: درک اصول اخلاقی بر قضاوت اخلاقی تاثیرمعناداری وجود دارد. استقلال حسابرسان برقضاوت اخلاقی تاثیرمعناداری وجود دارد. درک اصول اخلاقی برقضاوت اخلاقی باتاکید برنقش مداخله ارزش شخصی حسابرسان تاثیرمعناداری وجود دارد. استقلال حسابرسان برقضاوت اخلاقی باتاکید برنقش مداخله ارزش شخصی حسابرسان تاثیرمعناداری وجود دارد.
اثربخشی آموزش فلسفه بر قضاوت اخلاقی و عزت نفس دانش آموزان نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اجرای برنامۀ فلسفه برای کودکان به روش حلقۀ کندوکاو بر بهبود عزت نفس و قضاوت اخلاقی در دختران و پسران نابینای 9-11 ساله در سال 1392-1393 بود. تعداد 28 نفر دختر و پسر نابینا (14 نفر گروه آزمایش و 14 نفر گروه کنترل) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامۀ عزت نفس هیر و قضاوت اخلاقی سینها و وارما استفاده شد. برای بررسی فرضیۀ پژوهش از روش آزمایشی، پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد و سپس به مدت 11 جلسه از روش کلاس داری به شیوۀ حلقۀ کندوکاو و داستان های فکری فیلیپ کم و رابرت فیشر بهره گرفته شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که اجرای برنامۀ آموزش فلسفه برای کودکان با روش حلقۀ کندوکاو می تواند 002/0 درصد در بهبود قضاوت اخلاقی و 032/0 درصد در عزت نفس پسران و 001/0 درصد در قضاوت اخلاقی دختران نابینا مؤثر باشد.
اصول قضاوت اخلاقی در روابط اجتماعی از دیدگاه قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
87-98
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به یکی از مهم ترین و مورد ابتلاترین مسائل در روابط اجتماعی می پردازد. عرصه زندگی اجتماعی میدان بزرگ قضاوت نسبت به رفتارها، صفات و انگیزه های دیگران است. انسان مؤمن به پروردگار باید همه تلاش خود را به کار بندد تا در این عرصه به حق و عدالت داوری کند. ازهمین رو نیازمند اصول و معیارهای معتبری جهت قضاوت های درست اخلاقی هستیم تا با مراعات آنها زمینه انحراف در داوری ها کاهش یابد و بتوانیم به وظیفه خود در این زمینه عمل نماییم. این مقاله برای شناخت اصول قضاوت اخلاقی در روابط اجتماعی، به سراغ منابع وحیانی رفته و کوشیده است با روش توصیفی تحلیلی، ضمن استخراج اصول از آیات و روایات، آنها را تبیین و بررسی کند و از این رهگذر به اصولی همچون داشتن اطلاعات کافی و یقینی، عدالت و انصاف، توجه به تفاوت ها و ظرفیت های وجودی افراد، تعمیم ندادن حکم در مصادیق و موارد مشابه، دست یافته است.
طیف الگوی روابط خودی تاثیرگذار در قضاوت اخلاقی براساس جنسیت: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین الگوی روابط خودی تاثیرگذار در قضاوت های اخلاقی و شناسایی مولفه های متاثر از جنسیت است. این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی بر پایه مدل نظریه زمینه ای ساخت گرایی به بررسی قضاوت های مبتنی بر روابط پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش زنان و مردان جوان و میانسال ساکن شهر تهران بودند و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته افراد در دوراهی های اخلاقی مبتنی بر روابط قرار داده شدند و اطلاعات گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد افراد حاضر هستند به ترتیب برای خویشاوند، خود، دوست/همکار، هموطن، هم مذهب و هم قومیت خود اصل برابری را زیرپابگذارد، که این روابط خودی موثر بر قضاوت های اخلاقی در هر دو جنسیت به لحاظ گستردگی و ترتیب مشابه مشاهده شد. به طور کلی تاثیر روابط شخصی (خویشاوند، خود، دوست و همکار) با ویژگی های تکاملی انسان ارتباط دارد و تاثیر روابط اجتماعی (هموطن، هم مذهب و هم قومیت) به اهداف مشترک دورن گروهی و وفاداری به گروه مرتبط است. زنان و مردان نیز به طور کلی در موقعیت های مختلف به یک اندازه روابط را در تصمیمات خود لحاظ می کنند، هرچند ممکن است با توجه به میزان خشونت آمیز بودن موقعیت میزان مداخله آنها متفاوت باشد، که این تفاوت مرتبط به ویژگی های تکاملی است، نه توانایی آنها در درک و رعایت برابری.
اثربخشی قصه خوانی داستان های اساطیری همراه با ایفای نقش بر قضاوت اخلاقی و خوداثربخشی دانش آموزان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
49-60
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی قصه خوانی داستان های اساطیری همراه با ایفای نقش بر قضاوت اخلاقی و خوداثربخشی در دانش آموزان دختر مقطع سوم دبستان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع سوم دبستان شهر اهواز در سال تحصیلی 99-1398 بود. 18 دانش آموز دختر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه قضاوت اخلاقی دورﮔﺎﻧﺪاﺳیﻨﻬﺎ و میراوارما (1998) و پرسشنامه خوداثرمندی ک ودکان و ن وجوانان موریس (2001) استفاده شد. مداخله آموزشی برای گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش کوواریانس چند متغیری و کوواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که قصه خوانی داستان های اساطیری همراه با ایفای نقش بر قضاوت اخلاقی و خوداثربخشی در دانش آموزان دختر مقطع سوم دبستان اثربخش است.
نقش جهت گیری مذهبی و وضعیت اقتصادی - اجتماعی در تحول قضاوت اخلاقی نوجوانان دانش آموز
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش جهت گیری مذهبی و وضعیت اقتصادی – اجتماعی در تحول قضاوت اخلاقی نوجوانان دانش آموز است. روش پژوهش توصیفی است. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان نوجوان دختر و پسر شاغل به تحصیل در مدارس شهر تهران می باشند. برای تعیین حجم نمونه از شیوه برآورد انحراف معیار نمرات جامعه مورد مطالعه در آزمون تبیین موضوعات یا داوری های اخلاقی استفاده شده است که در مجموع 613 نفر (301 دانش آموز پایه سوم راهنمایی به عنوان گروه سنی اوایل نوجوانی، و 312 دانش آموز پایه سوم متوسطه به عنوان گروه سنی اواسط نوجوانی ) با روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات مقیاس جهت گیری مذهبی و آزمون تبیین موضوعات بود که به صورت پرسشنامه های خود سنجی تنظیم شده و روایی و پایایی آن توسط مقیاس های روانسنجی احراز شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی و تحلیل واریانس انجام شد. یافته های حاصله حاکی از این است که بین جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد و میزان این همبستگی نسبتاً بالا است. اما همبستگی بین جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی با تحول اخلاقی ناچیز بوده و معنادار نمی باشد. میزان میانگین نمرات تحول اخلاقی (اخلاق اصولی) بر حسب سطوح مختلف متغیرهای جهت گیری مذهبی درونی، جهت گیری مذهبی بیرونی، و وضعیت اجتماعی- اقتصادی به طور معنا دار متفاوت نیست.
اثربخشی آموزش فلسفه به نوجوانان بر پرورش باورهای زیبایی شناختی و قضاوت های اخلاقی دانش آموزان دوره متوسطه: به روش حلقه کندوکاو فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش فلسفه برای نوجوانان با روش کندوکاو فلسفی با بهره گیری از داستان های متون کلاسیک فارسی بر پرورش باورهای زیبایی شناختی و قضاوت های اخلاقی دانش آموزان دوره متوسطه انجام یافته است. روش پژوهش از نوع طرح شبه تجربی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تبریز می باشد که از بین مناطق 5 گانه، ناحیه 4 شهر تبریز انتخاب و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای دو مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه باورهای زیبایی شناسی تقی زاده و بابایی (1396، به نقل از احمدی، 1396) و پرسشنامه قضاوت اخلاقی دورگانداسینها و میراوارما((Dorgandacinha & Miravarma,1998 استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که میانگین گروه ه آزمایش با مقدار اتای (61/0) در متغیر باورهای زیبایی شناسی و مقدار اتای (322/0) در متغیر قضاوت اخلاقی از میانگین گروه کنترل بالاتر است و تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند. برنامه آموزش فلسفه برای نوجوانان به روش حلقه کندوکاو فلسفی بر باورهای زیبایی شناختی و قضاوت اخلاقی نوجوانان تاثیر مثبت دارد. پس می توان نتیجه گرفت که از طریق آموزش فلسفه برای نوجوانان می توان باورهای زیبایی شناختی و قدرت قضاوت اخلاقی آنان را تقویت کرد.
معیارهای تصمیم گیری اخلاقی مدیران
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف یافتن معیارهای تصمیم گیری اخلاقی مدیران انجام شد و بخشی از رساله دکتری محقق می باشد. محقق به بررسی و تحلیل مقاله های جدید و مرتبط با موضوع در کشورهای مختلف و همچنین به مطالعه نظریه های اندیشمندان متعدد در زمینه تصمیم گیری اخلاقی و عدالت اجتماعی پرداخت و برای تایید آنها از خبرگان کمک گرفت. این پژوهش توسعه ای می باشد و بر اساس استراتژی پیمایشی و مصاحبه اکتشافی انجام می شود. یافته ها نشان می دهد که عوامل موثر شامل: معیارهای سازمانی، عمومی، قانونی، حرفه ای، دینی، پس زمینه ویژگیهای شخصیتی و فیزیولوژیک و پس زمینه های محیطی شخص می باشد. مدیر بر اساس این معیارها به قضاوت اخلاقی می پردازد و قضاوت به صورت تصمیم اخلاقی بروز آشکار می شود. اعتبار شاخص ها از سوی خبرگان تأیید شده است و با اطمینان 95 درصد می توان گفت از سوی کل جامعه خبرگان مورد تأیید است. با استفاده از آزمون t ی ک نمونه ای، سطح اطمینان در این آزمون % 95 تعیین شده است. نتایج بدست آمده حاکی از قابلیت اطمینان بالای پرسشنامه 1 و قابلیت اطمینان نسبی پرسشنامه شماره 2 می باشد. محاسیه وزن شاخص ها نشان می دهد که مصالح دینی دارای کمترین وزن و پس زمینه های فردی دارای بیشترین وزن در بین شاخص ها بودند. این گوناگونی، برنامه ریزی و اقدامات زیادی را در زمینه های مختلف فردی و اجتماعی و سازمانی لازم می دارد تا کسانی تربیت گردند که در جایگاه مدیریت، تصمیم های اخلاقی بگیرند که نتیجه اش، برقراری عدالت اجتماعی مورد نظر چشم انداز ایران 1404 است.4
فرا تحلیلی بر تفاوت های جنسیتی در تصمیم گیری های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
123 - 142
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شباهت و تفاوت قضاوت های اخلاقی در بین زنان و مردان همیشه محلی برای بحث و گفتگو و بوده است و از آنجایی که اخلاق و حوزه های مربوط به آن به دلیل اهمیت آن در تعاملات اجتماعی و انسانی از روانشناسی جدا نبوده ، و از اهمیت بسزایی نیز برخوردار است ، به همین علت بسیاری از کارهای پژوهشی و تجربی با تمرکز بر روی تفاوت های جنسیتی و اخلاق انجام گرفته است که نتایج متفاوتی نیز در بر داشته و ابهاماتی را در این زمینه ایجاد کرده است . لذا این پژوهش در تشریح این موضوعات می تواند کمک کننده باشد . روش: روش تحلیل و جامعه آماری مطالعه حاضر عبارتست از تمامی مطالعات انجام شده و چاپ شده در رابطه با تفاوت های جنسیت در تصمیم گیری های اخلاقی است که در ده سال اخیر منتشر شده اند . یافته ها: نتایج حکایت از آن دارد که هر چند به نظر می رسد که تفاوت های جنسیتی در واکنش های عاطفی نسبت به ایجاد آسیب در دیگران است اما در مواجهه اخلاقی هم زنان و هم مردان سطوح مشابهی از پردازش خود را در گیر کرده و تفاوت ها در عواملی همچون سن، تحصیلات، آموزش،... از اهمیت بیشتری برخوردارند.
چشم اندازی از موضوع تغییر سازمانی (مطالعه موردی بر روی کاربرد دو مدل تغییر)
حوزه های تخصصی:
سازمان یک سیستم اجتماعی است که در آن افراد برای رسیدن به اهدافی متداول با هم در تعامل اند. ما شتابی را برای تغییر در سیستم های ارزشی گسترده جهانی، انطباق با نگرش ها و اهداف جدید و وضعیت هایی را که به تغییر سریع جوامع منجر می شود، مشاهده می نماییم. برای بقا و توسعه، یک سازمان اول باید بداند که چگونه فرصت ها را پیش بینی کند و آن ها را تبدیل به سرمایه کند و آسیب ها را کاهش داده و یا رفع کند. دوم اینکه سازمان باید توانائی مدیریت مؤثر خود را ثابت کند و فرایند تغییر را از طریق بررسی با جزئیات از گذشته و حال آن انجام دهد که این ها فرضیات اصلی ای هستند که مدیریت تغییر مبتنی بر آنها است. تحقیق و عمل به مدل های مدیریت تغییر یک مبنا را برای فهم فرایندهای تغییر و مکانیزم هایی در سطح فردی و در سطح سازمانی خلاصه کرده است. در ذیل ما تعدادی از مدل های تغییر را که ممکن است در مدیریت تغییر در سازمان های اقتصادی سودمند باشند و امکان کاربرد و اجرای آنها به طور مؤثری برای شناسایی نتایج تغییر در سازمان ها ارائه شده است را بیان می نماییم.
اثربخشی بسته آموزه های اجتماعی لگو بر قضاوت اخلاقی و مهارت های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
61 - 79
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزه های اجتماعی لگوآموزشی بر قضاوت اخلاقی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان دوم دبستان شهرستان یزد بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوم دبستان شهرستان یزد بودند که در سال تحصیلی 1398-1397 به تعداد 1500 نفر مشغول به تحصیل بودند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. بدین منظور 30 دانش آموز دختر دانش آموزان دوم دبستان شهرستان یزد با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و در آخرین خوشه به روش تصادفی ساده با همتاسازی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه قضاوت اخلاقی، مهارت های اجتماعی بود. آموزش لگو ، طی 12 جلسه 60 دقیقه ای توسط پژوهشگر در گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج نشان می دهد که پس از آموزش آموزه های اجتماعی لگوآموزشی در گروه آزمایش افزایش معناداری در قضاوت اخلاقی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان نسبت به گروه گواه ملاحظه شد. در نتیجه می توان گفت که آموزه های اجتماعی به وسیله لگو بر قضاوت اخلاقی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان موثر است.
قضاوت و تصمیم گیری اخلاقی مبتنی بر روابط خودی و غیرخودی: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بخش بزرگی از قضاوت های روزمره انسان تحت تاثیر روابط بین فردی قرار دارد. در موقعیت های بین فردی شخص ناگزیر به انتخاب بین زیر پا گذاشتن اصل برابری و انصاف یا آسیب زدن به روابطش با دیگران است. مطالعات مختلفی به بررسی قضاوت های اخلاقی مبتنی بر روابط پرداخته اند. هدف مطالعه حاضر هدف بررسی قضاوت ها مبتنی بر روابط و عوامل موثر بر این نوع قضاوت ها بود. روش کار: این مطالعه یک پژوهش مروری نظامند بود که در آن مطالعات منتشر شده در بازه زمانی ۱۹۵۰ تا ۲۰۲۰ مورد بررسی قرار گرفت. جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی مرکز مطالعات علمی جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی، و خارجی PubMed،ISI Web of Science و Google Scholar با کلیدواژه های فارسی و انگلیسی انجام شد. از میان ۲۱۰ مقاله بازیابی شده، بر اساس معیارهای ورود و خروج، ۵۲ مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: علی رغم مقبولیت اصل بی طرفی و برابری اخلاقی، پژوهش های بررسی شده در این مقاله نشان می دهند که روابط خود و غیرخودی قضاوت ها و تصمیم گیری های اخلاقی افراد تحت تاثیر قرار می دهد و این تاثیر بر اساس سطح ارتباط ژنتیکی، نزدیکی عاطفی و آشنایی متفاوت است. همچنین عواملی چون هزینه کمک، جنسیت، سوگیری های شناختی و بی تفاوتی اخلاقی در این نوع قضاوت ها تاثیرگذار هستند. نتیجه گیری: با وجود پیشرفت های قابل توجه در زمینه قضاوت های مبتنی بر روابط، نتایج برخی مطالعات انجام شده با یکدیگر در تناقض است. از جمله دلایل این امر می توان به تفاوت در پرسش های استفاده شده در ارزیابی قضاوت های اخلاقی، عدم وجود تنوع در محتوای معماهای اخلاقی و روابط مورد مطالعه، اشاره کرد و همچنین به دلیل عدم تنوع در نمونه گیری، نتایج بیشتر مطالعات در این زمینه قابل تعمیم نیست.
تاثیر برنامه درسی P4C (فلسفه برای کودکان) بر عشق به یادگیری و قضاوت اخلاقی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر عشق به یادگیری و قضاوت اخلاقی در دانش آموزان بود. روش تحقیق توصیفی از نوع شبه آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. جامعه ی پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی خراسان رضوی بودند که به صورت تصادفی انتخاب و 2۰ نفر درگروه آزمایش و 2۰ نفر درگروه گواه گمارش تصادفی شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای و به روش حلقه کندوکاو برگزار گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه عشق به یادگیری مک فلند 2003 و قضاوت اخلاقی سینهاو وارما(1998) بود. روایی محتوایی مورد تایید خبرگان قرار گرفت و پایایی آن به ترتیب 0.78 و 0.87 برآورد شد. جهت تحلیل داده ها از کوواریانس (ANCOVA) با نرم افزار spp22 استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر عشق به یادگیری (P<0.05, F=25.153)تاثیر مثبت دارد. میزان تفاوت نمرات گروه آزمایش و کنترل (0.5870= 2η) بود؛ یعنی58.7 درصد واریانس نمرات کل باقی مانده متأثر از آموزش فلسفه به کودکان می باشد و بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان ابتدایی(P>0.05, F=0.052) تأثیری نداشته است بدین معنی که آموزش فلسفه به کودکان بر قضاوت اخلاقی دانش آموزان تأثیر ندارد. میزان تفاوت نمرات گروه آزمایش و کنترل یا اندازه تأثیر آموزش فلسفه نیز(0.001= 2η) است؛ یعنی 0.1درصد واریانس متأثر از آموزش فلسفه به کودکان می باشد.
ارائه الگوی ویژگی های حرفه ای گرایی حسابداری مدیریت مبتنی بر قضاوت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی ویژگی های حرفه ای گرایی حسابداران مدیریت (تعهد اجتماعی، تعهد حرفه ای، خود نظارتی، وابستگی حرفه ای، استقلال حرفه ای، دانش و مهارت حرفه ای، صداقت و پایبندی در رفتار حرفه ای) مبتنی بر قضاوت اخلاقی (عدالت اخلاقی، قراردادگرایی، نسبیت گرایی) انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، داده ها از طریق 349 پرسشنامه گردآوری گردید و با استفاده از نرم افراز pls و معادلات ساختاری، فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که درک اینکه چگونه و چرا ارتقاء حرفه ای گرایی حسابداری مدیریت از طریق آموزش حرفه ای و اجتماعی کردن، باعث بهبود قضاوت اخلاقی می شود را افزایش می دهد. علاوه بر این، یافته ها بیانگر آن است که حسابداری مدیریت به عنوان حرفه ای مستقل شناخته شده که اطلاعات تهیه شده توسط آنها، برای استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی مفید می باشد.