مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
رضایت از زندگی
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
23 - 42
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی قدردانی با عملکرد تحصیلی و رضایت از زندگی با میانجیگری ابعاد حمایت اجتماعی (اساتید، والدین و همکلاسی ها) در دانشجویان دانشگاه پیام نور بود.
روش: جامعه آماری این تحقیق شامل تمام دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور اهواز در سال تحصیلی 1396 می باشد. از این جامعه تعداد 312 نفر به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس اتتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های محقق ساخته قدردانی سواری (1396)، حمایت اجتماعی والدین، اساتید و همکلاسی ها سواری (1396)، رضایت از زندگی داینر، امون، لارسن و گریفین (1985) و معدل تحصیلی استفاده شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر انجام شد.
نتایج: نتایج نشان داد، قدردانی بر عملکرد تحصیلی، رضایت از زندگی، حمایت اجتماعی والدین، اساتید، همکلاسی ها و حمایت اجتماعی همکلاسی ها بر عملکرد تحصیلی و حمایت اجتماعی والدین و اساتید بر رضایت از زندگی معنی دار است. از دو فرضیه غیر مستقیم چندگانه، فرضیه رابطه غیر مستقیم قدردانی با عملکرد تحصیلی با میانجیگری حمایت اجتماعی والدین و اساتید معنی دار شد.
نتیجه گیری: از این پژوهش می توان نتیجه گرفت، برای تقویت عملکرد تحصیلی، رضایت از زندگی، جلب حمایت اجتماعی والدین، اساتید و همکلاسی ها بایستی مسأله قدردانی از دیگران را جدّی گرفت و برای تحقق آن نزد دیگران تلاش کرد. از طرفی و با توجه به اینکه حمایت اجتماعی همکلاسی ها در عملکرد تحصیلی اثر گذار بوده، لذا برای تحقق رضایت از زندگی توجه به حمایت اجتماعی والدین و اساتید بسیار ضروری است.
تاثیراهمال کاری تحصیلی بر بهزیستی روانشناختی: نقش های واسطه ای شناور بودن، عواطف مثبت -منفی و رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
53 - 76
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهزیستی روانشناختی از منظر روانشناسان اجتماعی نوعی احساس رضایت است. از آنجایی که بهزیستی روانشناختی پیامدهای روانشناختی مثبت زیادی به همراه دارد، بررسی عوامل مؤثر بر آن بسیار حائز اهمیت است. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر پایه اهمال کاری تحصیلی و نقش واسطه ای شناور بودن، عواطف مثبت - منفی و رضایت از زندگی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر ری در سال 97-1396 بود که 464 نفر از ایشان به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس های بهزیستی روانشناختی (1989)، رضایت از زندگی (2001)، اهمال کاری (1390)، شناور بودن (2003) و مقیاس عواطف مثبت -منفی (1988) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) تحلیل شدند. یافته ها: از یافته های قابل توجه پژوهش حاضر می توان به تاثیر مستقیم و معنادار اهمال کاری تحصیلی بر رضایت از زندگی و عواطف مثبت و نیز نقش واسطه ای این دو متغیر در تاثیر بر بهزیستی روانشناختی اشاره کرد. در مجموع مدل پژوهش حاضر توانست 54 درصد از واریانس بهزیستی روانشناختی را تبیین کند. نتیجه گیری: مطابق نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود، روانشناسان اجتماعی و تربیتی جهت ارتقاء بهزیستی روانشناختی و کاهش اهمال کاری تحصیلی بر اساس عواطف مثبت و رضایت از زندگی دانش آموزان، برنامه های آموزشی مناسبی تدوین نمایند.
تدوین الگوی رضایت از زندگی براساس ویژگی های شخصیتی و حل مساله اجتماعی با میانجیگری بی تابی روانی در افراد متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
127 - 115
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مدل یابی رضایت از زندگی ، ویژگی های شخصیتی ، سبک های حل مسئله و بی تابی روانی در افراد متاهل بود. جامعه آماری در این پژوهش افراد متاهل مراجعه کننده به سرای محله در شهر تهران در سال 97-1396 بودند ، برای مشخص شدن حجم نمونه از روش کلاین استفاده شدو تعداد 480 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت اززندگی، بی تابی روانی، آزمون شخصیتی برژه و پرسشنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی (SPSI-R )استفاده شد. برای تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل مسیر توسط برنامه (AMOS)اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بدست آمد نتایج تحلیل نشان می دهد متغیر بی تابی روانی ارتباط بین سبک های حل مسئله با رضایت از زندگی را به صورت کامل و ارتباط بین پیوند جویی و رضایت از زندگی را به صورت جزیی میانجی گری می کند. نتایج نشان داد سطوح رضایت از زندگی فقط یک پدیده ثانویه نیست که محصول تجارب مثبت زندگی یا ویژگی های شخص و غیره باشدو باید بادید تعاملی وهمه جانبه به ان نگریست.
روابط ساختاری ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی: نقش میانجی هدف های زندگی و عاطفه مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی روابط ساختاری ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجی عاطفه مثبت و منفی و هدف های زندگی بود. جامعه آماری این پژوهش را همه افراد بزرگسال منطقه 6 شهر تهران در سال 1395تشکیل می دهند. شرکت کنندگان شامل 400 نفر (241 زن و 156 مرد) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه های عاطفه مثبت و منفی، رضایت از زندگی، پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت و هدف های زندگی را تکمیل کردند. مدل فرضی با تحلیل مسیرْ آزمون شد. یافته ها نشان داد توافق پذیری، تجربه گرایی، برون گرایی و وجدان گرایی رابطه مثبت و معناداری با هدف های درونی و عاطفه مثبت داشتند. درواقع هدف های درونی و عاطفه مثبت در رابطه میان این متغیرها با رضایت از زندگی نقش میانجی داشتند و بر آن اثر مستقیم می گذاشتند؛ اما عواطف منفی و هدف های بیرونی نقش میانجی نداشتند و بر رضایت از زندگی اثر مستقیم نداشتند. همچنین، از بین ویژگی های شخصیتیْ برون گرایی و روان رنجوری بر رضایت از زندگی اثر مستقیم داشتند. روان رنجوری بر رضایت از زندگی اثر غیرمستقیم نداشت. 21درصد واریانس رضایت از زندگی توسط مدل پیش بینی می شد؛ درنتیجه می توان گفت توجه به هدف های درونی و عاطفه مثبت در رابطه میان ویژگی های شخصیتی با رضایت از زندگی بسیار مهم است.
ارائه الگوی تاثیر سرمایه روانشناختی، رضایت از زندگی، همدلی، احساس گناه و شرمساری با خود بخشایشگری در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
193 - 220
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارائه الگوی تاثیر سرمایه روانشناختی، رضایت از زندگی، همدلی، احساس گناه و شرمساری با خود بخشایشگری می باشد. جامعه آماری دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور ساری به تعداد 260 نفربوده است، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 152 نفر (63 پسر و 59 دختر)، تعیین و سپس با سهم جمعیت هر طبقه در جامعه، حجم نمونه با توجه به هر سال تحصیلی مشخص و پرسشنامه ها بین دانشجویان - که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند- اجرا شد، ابزارهای گردآوری داده ها شامل؛ شاخص واکنش گری بین فردی دیوس (1994)، مقیاس حالت شرم و گناه مارشال، سانفتنز و تانگنی (1995)، مقیاس خودبخشایگری ول، دی شی و واکینی (2008)، مقیاس رضایت از زندگی، دینر و همکاران (1985) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)، بود. محقق با بررسی پیشینه و مدلهای مفهومی، مدل مفهومی را از خود بخشایشگری ارایه کرده است که در مطالعات مختلف تایید شده است. یافته ها نشان داد که بین سرمایه روانشناختی، رضایت از زندگی، همدلی و خود بخشایشگری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. یعنی با افزایش سرمایه روانشناختی، رضایت از زندگی و همدلی، خود بخشایشگری افزایش می یابد. همچنین بین احساس گناه و شرمساری و خود بخشایشگری رابطه معکوس و معناداری وجود دارد یعنی با افزایش احساس گناه و شرمساری، خودبخشایشگری کاهش می یابد. همچنین نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد؛ احساس شرم، همدلی و رضایت از زندگی اثر مستقیمی بر خودبخشایشگری دارند و رضایت از زندگی و همدلی نیز دارای نقش واسطه ای بودند.
نقش عوامل شخصیتی و جنسیت در رابطه بین جهت گیری دینی و رضایت از زندگی در دو گروه طلاب و دانشجویان شهر قم
رضایت از زندگی تأثیر بسزایی در افزایش بهزیستی روانی و پیشگیری از آسیب های روانی دارد. هدف این پژوهش بررسی نقش عوامل شخصیتی و جنسیت در رابطه بین جهت گیری دینی و رضایت از زندگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان و طلاب ساکن شهر قم بود. بدین منظور 794 نفر از دانشجویان و طلاب به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های رضایت از زندگی (دینر، 1985)، جهت گیری دینی (هیل، 1999) و شخصیت (گلدبرگ، 1999) را تکمیل کردند. در تحلیل داده ها از روش همبستگی مرتبه صفر، همبستگی مرتبه یک (تفکیکی)، Z فیشر، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که جنسیت و عوامل شخصیتی رابطه جهت گیری درونی و رضایت از زندگی را تعدیل می کند. در طلاب، رضایت از زندگی با جهت گیری دینی کل و زیرمقیاس های جهت گیری دینی بیرونی اجتماعی و فردی رابطه مثبت و معنادار دارد، درحالی که در دانشجویان و همچنین طلاب دانشجو، فقط جهت گیری دینی بیرونی اجتماعی با رضایت از زندگی رابطه مثبت و معنادار دارد.
بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
171-190
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر شهرستان لار انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی– همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه افراد مصرف کننده مواد مراجعه کننده به ۱۵ مرکز ترک اعتیاد شهر لار بود. از این میان، تعداد 222 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت انفرادی پرسش نامه رضایت از زندگی، پرسش نامه عزت نفس، پرسش نامه حمایت اجتماعی، پرسش نامه احساس تنهایی و پرسش نامه خودکنترلی را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در رابطه بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد مخدر دارای نقش میانجی بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برنامه های درمانی می توانند با هدف قرار دادن افزایش حمایت اجتماعی، عزت نفس و خودکنترلی و کاهش احساس تنهایی موجب افزایش رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد شوند و زمینه را برای ترک مصرف مواد مخدر در آن ها فراهم آورند.
بررسی و تحلیل مفهوم رضایت از زندگی در مثنوی مولوی با استفاده از روان شناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روان شناسی مثبت گرا، مفهوم کلی «رضایتمندی از زندگی» بازخورد شیوه ادراک و ارزیابی انسان از همه موقعیت های زندگی اش است. این مفهوم در مثنوی معنوی به شکلی فضیلت خواهانه و ثابت و کلی ارائه شده است و همه موقعیت های زندگی انسان را فرامی گیرد. از نظر مولوی می توان با وجود موقعیت های نامطلوب در زندگی، رضایتمندی کامل را از زندگی به دست آورد؛ شیوه کسب آن نیز ارزیابی شناختی صحیح از دنیا، باور و پایبندی به جهان بینی الهی اسلام و عمل به راهکارهایی خاص است. نویسندگان این پژوهش با استناد به عرفان مولوی، مبانی رضایتمندی از زندگی را از مثنوی استخراج و با مبانی روان شناسی مثبت گرا پیوند می دهند. ارزش های معنوی و الهی در سیروسلوک عرفانی مولوی، زمینه ساز سلامت روان و رضایتمندی انسان از زندگی است. برپایه این پژوهش مشخص می شود که مولوی رضایتمندی را هیجانی ربّانی می داند که با آموزش و ایجاد باورهای سازگارانه و عملکرد مبتنی بر ارزش های الهی به دست می آید؛ سالک با کسب آن شایسته فنای صفاتی و اتصاف به صفات الهی می شود و سرانجام در زندگی چیزی به جز اراده خداوند طلب نمی کند. هدف در این پژوهش شناخت و تحلیل این مفهوم کلی و مؤلفه های مرتبط با آن در اندیشه های مولوی با استفاده از آموزه های روان شناسی مثبت گراست. نتایج این بررسی نشان می دهد رضایتمندی از زندگی یکی از مفاهیم متعالی تمدن و عرفان اسلامی است؛ همچنین یک مفهوم تعلیمی عمومی و ثابت در مثنوی معنوی است؛ این مفهوم با ترویج باورها و مهارت های کنترل هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت در قالب حکایات و مواعظ و تمثیل ها و با تبیین مفاهیمی مانند رضایت به مقدَّرات و صبر و شکر و قناعت ارائه شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای روش اسنادی و برپایه تحلیلِ محتوای مثنوی مولوی است.
تبیین مدل ساختاری پایداری اجتماعی و هویت مکانی در منازل سکونتگاه های پیراشهری مورد: مجتمع مسکونی سازمانی ارتش در چابهار و کنارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منازل مسکونی سازمانی موجود در کشور، به دلیل عدم توجه به نیازهای اقوام و گروه های گوناگون و مساعد نبودن شرایط ایجاد تعامل میان ساکنین، دچار یک خلاء بزرگ در ایجاد تعلق مکانی و پایداری اجتماعی شده اند. در راستای بهبود این شرایط مستلزم بهره گیری از چارچوب نظری و تدوین شاخص ها و مؤلفه های شهرسازانه برای ارتقاء هویت مکانی و پایداری اجتماعی می باشیم. به این منظور ابتدا بر اساس مطالعات مبانی نظری، به ساختار یک مدل تجربی نائل شده و سپس با بهره گیری از نقطه نظرات صاحبان اندیشه در رشته های طراحی شهری و معماری و همچنین 150 خانوار پرسنل نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که در منازل سازمانی واقع در سواحل دریای عمان حضور دارند، به دنبال اثبات مدل برآمده که به این منظور از روش تحلیل عاملی، شاخص های ارزیابی شده در ساختار مدل را بررسی کرده و از نرم افزارهای SPSS و AMOS برای تحلیل مسیر بهره گرفته و مدلی براساس روابط میان این عوامل و ضرایب همبستگی آن ها تدوین و پایش شد. بر این اساس شاخص ها در 2 گروه اصلی هویت مکانی و پایداری اجتماعی قرار گرفتند که بر اساس کیفیت و رضایت از زندگی در دست یابی به یک طراحی شهری مطلوب همبستگی آن ها مورد تائید قرار گرفت. افزایش کیفیت فضاهای شهری و طرّاحی مناسب منظر شهری بتواند زمینه حضور ساکنان را در سطح شهر فراهم سازد. درنتیجه سرزندگی و نشاط ناشی از حضور شهروندان در رشد اجتماعی و فرهنگی جامعه و احساس هویت شهروندی و مکانی مؤثر خواهد بود
مطالعه جامعه شناختی شهرها و روستاها با تحلیل گرایش های فردگرایانه (موردمطالعه : شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مشخصه های جغرافیای شهری ایجاد مدرنیته و مفهوم گرایش به فردگرایی است که از میان این جغرافیا به وجود می آید. ابعاد گوناگون فردگرایی باید در تحلیل و تبیین آن مورد توجه قرار گیرد. بعدی که فرد به دنبال منافع شخصی خود باشد، فردگرایی خودخواهانه نامیده می شود. در این پژوهش اثر عوامل سبک زندگی شهری، رضایت از زندگی، عام گرایی، و اعتمادتعمیم یافته بر گرایش به فردگرایی خودخواهانه مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله از جهت هدف، کاربردی و از نظر تحلیل، توصیفی-پیمایشی است. برآورد نمونه ی فرمول کوکران، 400 نفر از میان ساکنان بالای 25 سال جغرافیای شهر تهران می باشد. روش گردآوری اطلاعات افراد نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری اطلاعات صورت پذیرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رابطه متغیر سبک زندگی شهری و گرایش به فردگرایی، خودخواهانه معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.537-، رابطه متغیر رضایت از زندگی و گرایش به فردگرایی ،خودخواهانه معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.647- و رابطه متغیر عام گرایی و گرایش به فردگرایی خودخواهانه، معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.608- و رابطه متغیر اعتماد تعمیم یافته و گرایش به فردگرایی خودخواهانه، معکوس و مقدار همبستگی برابر 0.698-شده است. همچنین همبستگی جمعی چهار متغیر سبک زندگی، رضایت از زندگی، عام گرایی و اعتمادتعمیم یافته با گرایش به فردگرایی خودخواهانه برابر 0.785- و ضریب تعیین برابر 0.616 به دست آمد. به عبارت دیگر متغیرهای سبکزندگی، رضایت از زندگی، عام گرایی و اعتمادتعمیم یافته، به میزان 61.6 درصد از تغییرات متغیر «میزان گرایش به فردگرایی خودخواهانه» را تبیین می کنند.
رابطه آرزوها و رضایت از زندگی با تأکید بر مقایسه مدل اسلامی عملکرد آرزوها و نظریه خودمختاری: یک بررسی مفهومی و میدانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف رابطه بین آرزوها و رضایت زندگی با تأکید بر مقایسه مدل اسلامی عملکرد آرزوها و نظریه خودمختاری در زمینه آرزوها انجام شد. روش پژوهش بر پایه داده های کتابخانه ای و میدانی استوار بود و نمونه آماری آن شامل 250 دانشجو بوده، که از روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در بخش کتابخانه ای منابع دست اول اسلامی و در بخش میدانی پرسشنامه های شاخص آرزو گروزت و همکاران (2005) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) بودند. مرور منابع نشان داد که در منابع روان شناختی دست کم به سه دیدگاه درباره رابطه آرزوها و رضایت زندگی می توان دست یافت؛ وجود رابطه، عدم رابطه، و رابطه دوگانه براساس آرزوهای درونی−بیرونی. نظریه خودمختاری به تأثیر مثبت آرزوهای ذاتی بر رضایتمندی زندگی و در مقابل به تأثیر منفی آرزوهای بیرونی اذعان دارد. براساس مدل اسلامی عملکرد آرزو مشتمل بر دو خرده سیستم رویکردیِ عقل مدار و اجتنابیِ جهل مدار بوده، و به واسطه سه فرایند بسط أمل، قصر أمل و طول أمل به فعالیت می پردازد؛ رابطه آرزوها و رضایت زندگی فرایندی دوگانه دارد؛ در فرایند نخست با میانجی گری سازه عقل، آرزوها نقش افزایشی در رضایت زندگی داشته و در فرایند دوم با میانجی گری سازه جهل، آرزوها نقش کاهشی در رضایت زندگی دارد. نتایج این پژوهش در بخش میدانی، مهر تأییدی بر دیدگاه اسلام در زمینه رابطه آرزوها و رضایت زندگی است.
تدوین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری و امکان سنجی آن در افزایش رضایت از زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری و امکان سنجی آن در افزایش رضایت از زندگی است. رویکرد پژوهش کیفی و کمی بود و از دو روش تحلیل محتوا و آزمایشی استفاده شد. در بخش کیفی داده های مربوط به شکر و امید از منابع اسلامی گردآوری شد. برای اجرای پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه دختران جوان مجرد سنین 18−35 ساله شهر قم با شرایط اجتماعی−اقتصادی پایین بود که با نمونه گیری هدفمند، سه نفر انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها، افزون بر پرسش نامه رضایت از زندگی داینر (1985)، بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری با مبنا قرار دادن مداخله امیددرمانگری اسلامی صالحی و همکاران (1395) و افزودن برخی از فنون برخاسته از شکرگزاری براساس منابع اسلامی به کار گرفته شد. سپس جهت بررسی روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی از کارشناسان نظرخواهی شد. در بخش عملی بسته آموزشی، به شیوه طرح تک آزمودنی با خط پایه چندگانه بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. داده ها با استفاده از نمودار و تحلیل دیداری تحلیل شدند. بسته آموزشی از سوی کارشناسان تأیید و امکان سنجی اجرای آن مشخص شد و نیز مداخله سبب افزایش رضایت از زندگی شد که روندی باثبات داشت و تغییرات در مرحله پیگیری یک ماهه نیز حفظ شد. بنابراین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری اسلامی امکان استفاده برای افزایش رضایت از زندگی دختران جوان محله های محروم شهر قم را دارد.
اثربخشی ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی در دانش آموزان دختر دارای والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی در دانش آموزان دختر دارای والدین مطلقه بود. این پژوهش یک کارآزمایی بالینی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه 1 و 2 رشت بودند. تعداد 30 دانش آموز دارای والدین مطلقه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. تکنیک های ذهن آگاهی در هشت جلسه ی 60 دقیقه ای به صورت هفتگی آموزش داده شد و اثربخشی آن با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1995) و مقیاس رضایت از زندگی دانش آموزی (هیوبنر، 2001) ارزیابی شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی، بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی دانش آموزان را افزایش می دهد (05/0 > p ). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان از تکنیک های ذهن آگاهی برای بهبود بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی در دانش آموزان دارای والدین مطلقه استفاده نمود
نقش نیازهای بنیادین و سبک های دلبستگی در پیش بینی رضایت از زندگی دانش آموزان دوره متوسطه
حوزه های تخصصی:
مقدمه : رضایت از زندگی مؤلفه ای اساسی برای سلامت روانشناختی دانش آموزان محسوب می شود. از این رو شناسایی عوامل اثرگذار بر رضایت از زندگی دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نیازهای بنیادین و سبک های دلبستگی در پیش بینی رضایت از زندگی دانش آموزان دوره متوسطه انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ بود. ۴۵۹ دانش آموز (۲۹۹ پسر و ۱۶۰ دختر) مقطع دوم متوسطه ناحیه ۲ شهر قم به عنوان نمونه به شکل نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه نیازهای بنیادین روا نشناختی، مقیاس سبک های دلبستگی و پرسشنامه رضایت از زندگی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که نیاز بنیادین خودمختاری و شایستگی به ترتیب با ضریب استاندارد ۰/۲۱ (۰/۰۱ < p ) و ۰/۳۱ (۰/۰۱ < p ) و سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا به ترتیب با ضریب استاندارد ۰/۱۲ (۰/۰۵ < p ) و ۰/۳۰- (۰/۰۱ < p ) بر رضایت از زندگی دانش آموزان اثر دارند. نیاز بنیادین ارتباط و سبک دلبستگی اجتنابی قادر به پیش بینی رضایت از زندگی نبودند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاضر بر نقش نیازهای بنیادین روانشناختی و سبک های دلبستگی در پیش بینی رضایت از زندگی دانش آموزان دوره متوسطه صحه گذاشت. از این رو لازم است برای ارتقای رضایت از زندگی دانش آموزان به نقش عوامل نیازهای بنیادین روا نشناختی و سبک های دلبستگی توجه نمود.
خودمهارگری و رضایت از زندگی در بزرگسالی در حال ظهور: نقش واسطه ای هیجان های هشیار شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین خودمهارگری و رضایت از زندگی با نقش واسطه ای هیجان های خودآگاه شرم و گناه در بزرگسالی در حال ظهور بود. نمونه پژوهش شامل 257 دانشجوی کارشناسی (161 زن و 96 مرد) بود که با استفاده از روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس خودمهارگری (تانجنی، باومیستر و بون، 2004)، مقیاس شرم و گناه (تامپسون، شارپ و الکساندر، 2008) و مقیاس رضایت از زندگی (داینر، ایمونز، لارسن و گریفین، 1985) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که خودمهارگری به طور مستقیم و مثبت رضایت از زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد. اثر خودمهارگری بر هیجان شرم، منفی معنادار و بر گناه، مثبت معنا دار بود. همچنین، هیجان شرم اثر منفی معنا دار بر رضایت از زندگی نشان داد، اما هیجان گناه نتوانست به طور معنا دار رضایت از زندگی را پیش بینی کند. آزمون بوت استراپ نقش واسطه ای هیجان شرم در رابطه بین خودمهارگری و رضایت از زندگی را مورد تأیید قرار داد. درواقع با افزایش خودمهارگری، هیجان شرم، کاهش یافته و از این طریق، رضایت از زندگی بهبود یافته است. این پژوهش الگوی متفاوتی از نقش واسطه ای دو هیجان شرم و گناه در رابطه بین خودمهارگری و رضایت از زندگی بزرگسالی در حال ظهور را آشکار ساخته است.
بررسی رابطه سلامت روان و رضایت از زندگی با گرایش به خودکشی در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه سلامت روان و رضایت از زندگی با گرایش به خودکشی در دانش آموزان است.در این تحقیق که تحقیقی همبستگی است از روش بررسی اسناد، مدارک و روش میدانی استفاده شده است. در این مطالعه از سه پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ)، رضایت از زندگی(SWLS) و پرسشنامه خودکشی در نوجوانان (ASQ) استفاده شده است که نتایج حاصله با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره (تحلیل مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان داد که خودکشی در این شهرستان رابطه معناداری با میزان سلامت روان و میزان رضایت زندگی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم دارد.
اثربخشی آموزش سلامت جنسی بر رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین شهرستان روانسر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش سلامت جنسی بر رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین شهرستان روانسر در سال 98-1397 انجام گرفت. در این پژوهش از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. در پژوهش حاضر از نمونه در دسترس و با اجرای پرسشنامه رضایت از زندگی دینر و آسیب های اجتماعی محقق ساخته، 30 نفر از زنان که دارای رضایت از زندگی پایین و آسیب های اجتماعی بالا بودند به صورت نمونه گیری هدفمند و به روش تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه آموزش سلامت جنسی هفته ای یک بار به مدت 2 ساعت بر روی گروه آزمایش اجرا شد و مشارکت کنندگان گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مستقل نشان داد که آموزش سلامت جنسی باعث افزایش رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین شده است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن آموزش سلامت جنسی در ارتقاء رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی است. ازاین رو می توان نتیجه گرفت آموزش سلامت جنسی، در افزایش رضایت از زندگی و کاهش آسیب های اجتماعی در زوجین مؤثر است.
مروری بر بهزیستی روانشناختی و نظریه های مختلف مرتبط با آن
حوزه های تخصصی:
امروزه گروهی از پژوهشگران حوزه سلامت روانی ملهم از روان شناسی مثبت نگر، رویکرد نظری و پژوهشی متفاوتی برای تبیین و مطالعه این مفهوم برگزیده اند. آنان سلامت روانی را معادل کارکرد مثبت روانشناختی، تلقی و آن را در قالب اصطلاح "بهزیستی روانشناختی" مفهوم سازی کرده اند. این گروه نداشتن بیماری را برای احساس سلامت کافی نمی دانند، بلکه معتقدند که داشتن احساس رضایت از زندگی، تعامل کارآمد و مؤثر با جهان، انرژی و خلق مثبت، پیوند و رابطه مطلوب با جمع و اجتماع و پیشرفت مثبت، از مشخصه های فرد سالم است. داشتن ارتباط مثبت با دیگران به معنی داشتن رابطه با کیفیت و ارضاکننده با دیگران است. افراد با این ویژگی عمدتاً انسان هایی مطبوع، نوع دوست و توانا در دوست داشتن دیگران هستند و می کوشند رابطه ای گرم بر اساس اعتماد متقابل با دیگران، ایجاد کنند. مؤلفه هدفمندی در زندگی، به مفهوم دارا بودن اهداف درازمدت و کوتاه مدت در زندگی و معنادار شمردن آن است. فرد هدفمند نسبت به فعالیت ها و رویدادهای زندگی علاقه نشان می دهد و به شکل مؤثر با آنها، درگیر می شود. از این رو در تحقیق حاضر، به لحاظ اهمیت موضوع به بررسی بر بهزیستی روانشناختی و نظریه های مختلف مرتبط با آن پرداخته شده است.
آموزش اثربخشی ذهن آگاهی بر سرمایه روان شناختی، شادکامی و رضایت از زندگی در زنان خانه دار
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر سرمایه روان شناختی، شادکامی و رضایت از زندگی در زنان خانه دار انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود که با روش پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زنان خانه دار شهر اصفهان بودند. نمونه های پژوهش شامل 30 نفر از زنان خانه دار شهر اصفهان که به مراکز بهداشت مراجعه می کردند، بود که به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب و در دو گروه مساوی آزمایش ( 15 نفر) و کنترل ( 15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه شادکامی آکسفورد ( 1989 )، پرسشنامه استاندارد سرمایه روان شناختی (لوتانز، ۲۰۰۷ ) و مقیاس رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985 ). جهت تحلیل داده ها از میانگین و انحراف معیار و تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شد. نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون بین گروه آزمایش و گروه کنترل ازلحاظ متغیرهای وابسته سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی، خوش بینی، امیدواری، انعطاف پذیری)، شادکامی و رضایت از زندگی تفاوت معنی داری وجود داشت و آموزش ذهن آگاهی بر سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی، خوش بینی، امیدواری، انعطاف پذیری)، شادکامی و رضایت از زندگی مؤثر بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی موجب افزایش سرمایه روان شناختی، شادکامی و رضایت از زندگی در زنان خانه دار می شود.
رضایت از زندگی و رضایت زناشویی برخاسته از تجارب زیسته زنان شاغل و خانه دار: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: خانه داری و اشتغال زنان ممکن است رضایت از زندگی و رضایت زناشویی که از عوامل مهم در تحکیم خانواده هستند را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه رضایت از زندگی و رضایت زناشویی زنان شاغل و خانه دار انجام شد. روش: در این پژوهش از رویکردی کیفی به شیوه پدیدارشناسی استفاده شد. بدین منظور تجربه زیسته 13 زن شاغل و 11 زن خانه دار که به روش نمونه گیری ناهمگون و هدفمند انتخاب شدند، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، مطالعه شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کلایزی استفاده شد. یافته ها: از تحلیل مصاحبه ها 34 کد بدست آمد. زنان شاغل و خانه دار در 8 تجربه شامل رضایت از رابطه با همسر، نقش حمایتی همسر، رضایت از زندگی، رضایت از رابطه با خانواده (های) اصلی، رضایت از داشتن فرزند، برنامه ریزی برای صاحب فرزند شدن، غنی تر شدن معنای زندگی با صاحب فرزند شدن، برقراری ارتباط سازنده متقابل، مشترک بودند، اما در زمینه زمان باهم بودن، فاعلیت، انطباق، لذت گرایی تجارت متفاوتی داشتند. بررسی تجارب زیسته برای زنان خانه دار انفعال و لذت گرایی و برای زنان شاغل گرانباری نقش، کمبود زمان با خانواده بودن، و کمبود میزان توجه به خود را مشخص کرد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که معایب شاغل بودن برای زنان بیش از معایب خانه دار بودن است، لذا انجام مداخلات روان شناختی در جهت بهبود تجارب منفی اشتغال برای زنان شاغل و همچنین تعدیل لذت گرایی و پرهیز از انفعال برای زنان خانه دار ضرورت دارد.