مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
رضایت از زندگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه رابطه ای از نوع همبستگی بر روی دانشجویان دختر خوابگاهی (مقطع کارشناسی) دانشگاه لرستان در سال 96-1395 است. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 200 نفر و به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های رضایت از زندگی دینر و همکاران، دینداری گلاک و استارک، معنا در زندگی استیگر و همکاران و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال بود. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین دینداری(0001/0>P، 543/r=)، معنا در زندگی(0001/0>P، 673/r=) و انعطاف پذیری شناختی(0001/0>P، 488/r=) با رضایت از زندگی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد(0001/0>P). یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد که متغیرهای دینداری(0001/0>P، 313/β=)، معنا در زندگی(0001/0>P، 476/β=) و انعطاف پذیری شناختی(0001/0>P، 241/β=) پیش بینی کننده معنی داری برای رضایت از زندگی دانشجویان هستند. با توجه به اهمیت نقش دینداری، معنا در زندگی و انعطاف پذیری شناختی در پیش بینی رضایت از زندگی دانشجویان و در نتیجه سلامت و بهداشت روان دانشجویان، باید این سازه سلامت روانی یعنی رضایت از زندگی در برنامه ریزی های مسئولان و روان شناسان مورد توجه قرار گیرد.
رابطه التزام عملی به اعتقادات اسلامی و کیفیت زندگی و رضایت از زندگی «دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور قم»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کیفیت و رضایت از زندگی همواره از مباحث چالش برانگیز در حوزه های علوم اجتماعی و روان شناسی بوده اند و بحث از تأثیر التزام به اعتقادات دینی اسلامی در بهبود کیفی زندگی و ارتقای سطح سلامت روانی نیز به خصوص برای دین مداران و جوامع دین سالار مسئله ای قابل توجه است. هدف این پژوهش ، بررسی رابطه التزام عملی به اعتقادات اسلامی و کیفیت زندگی و رضایت از آن است. جامعه آماری نیز دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور شهر قم در سال تحصیلی 94 1393 می باشند که. از میان آن ها 240 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند . ابزار آزمون و مطالعه تحلیلی ، مقیاس خودسنجی التزام عملی به اعتقادات اسلامی ، مقیاس پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و برگه پرسش نامه رضایت از زندگی (SWLS) بوده است. طرح پژوهش نیز تحقیق غیرآزمایشی ، از نوع همبستگی می باشد . تحلیل داده ها ، با روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی و با بهره گیری از نرم افزار تحلیل داده ها ی آماری انجام گرفته است. تحلیل داده های پژوهشی نشان از وجود رابطه مثبت و معناداری بین التزام عملی به اعتقادات اسلامی و کیفیت زندگی جامعه آماری است.
اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
99 - 122
حوزه های تخصصی:
دوران کودکی بدلیل شکل گیری شخصیت فرد، از مهم ترین و موثرترین دوران های زندگی هر فرد است. در این پژوهش، هدف، تدوین و بررسی اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی مادران بود و فرض بر این بود که آموزش برنامه فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی جامعه هدف موثر است. روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای فرزندان زیر شش سال و نمونه آماری، از روش نمونه گیری در دسترس و شامل کلیه مادران دارای فرزندان زیر شش سال مراجعه کننده به خانه های سلامت شهرداری تهران در مناطق 3، 5، 14 و 20 بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های رابطه والد-فرزندی (CPRS) پیانتا (1994) و رضایت از زندگی (SWLS) داینر و همکاران (1985) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و تعمیم یافته-ها، از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی مادران تاثیر معناداری دارد. مقدار اتا محاسبه شده نشان داد که 62 درصد از تغییرات رابطه والد-فرزندی و 19 درصد از تغییرات رضایت از زندگی، مربوط به عامل آموزش می باشد. بنابراین می توان گفت که این برنامه می تواند در بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی، موثر باشد.
تأثیر آموزش حل مسئله خلاقانه بر خلاقیت و رضایت از زندگی دانش آموزان پسر تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
205-217
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : دانش آموزان تیزهوش و خلاق سرمایه های بالقوه هر جامعه هستند و پرورش و شکوفایی استعدادهای آنها همواره از دغدغه های نظام آموزشی است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر آموزش حل مسئله خلاقانه بر بهبود خلاقیت و رضایت از زندگی پسران تیزهوش انجام گرفت. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. جامعه آماری 452 نفر از دانش آموزان دبیرستان های دوره اول متوسطه استعدادهای درخشان پسرانه شهر اردبیل در سال تحصیلی 96- 1395 بود. نمونه مورد مطالعه 46 نفر دانش آموز تیزهوش در دامنه سنی13 تا 5/14ساله از جامعه مذکور بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزارهای پژوهشی شامل آزمون های هوش استنفورد – بینه – تهران (افروز و کامکاری،1390)، رضایت از زندگی هوبنر (2001)، و خلاقیت تورنس (1998) بود. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 13 جلسه در برنامه آموزشی حل مسئله شرکت کردند، در حالی که گروه گواه این مداخله را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد میانگین نمرات خلاقیت و رضایت از زندگی گروه آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری دارند و نمرات گروه آزمایش به طور معناداری بالاتر از گروه گواه بود (0/05 p< ). نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر دلالت براین دارد که برنامه آموزش حل مسئله خلاقانه علاوه بر افزایش خلاقیت در دانش آموزان، موجب بهبود رضایت از زندگی آنان نیز می شود. برتری نمره گروه آزمایش در بعد رضایت از دوستان نشان داد که عمده ترین تأثیر برنامه حل مسئله خلاقانه در روابط بین فردی است.
تعیین اثربخشی آموزش برنامه شادی لیوبو میرسکی بر شادکامی، امید، سلامت عمومی و رضایت از زندگی دانش آموزان دختر رشته تربیت کودک مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
29 - 45
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اثربخشی آموزش برنامه شادی لیومیرسکی بر شادکامی، امید، سلامت عمومی و رضایت از زندگی در دانش آموزان دختر رشته تربیت کودک مقطع متوسطه شهر شهرضا می باشد. تعداد 30 نفر از کلیه دانش آموزان دختر رشته تربیت کودک متوسطه دوم مشغول به تحصیل در دبیرستان های واقع در شهر شهرضا به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه مداخله به مدت شش هفته آموزش شادی لیبومیرسکی را دریافت نمودند و اندازه گیری در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به انجام رسید. ایزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های امید اسنایدر، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، پرسشنامه احساس شادکامی آکسفورد و رضایت از زندگی داینر و همکاران بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش برنامه شادی لیوبومیرسکی بر شادکامی، امید، سلامت عمومی و رضایت از زندگی در دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری تاثیر معناداری داشت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش شادی به دانش آموزان منجر به افزایش امید، شادکامی، سلامت عمومی و رضایت از زندگی در دانش آموزان می شود. از این رو به مدارس پیشنهاد می شود که توجه به آموزش این نوع شادکامی را جزء الویت های آموزشی خود قرار دهند
بررسی رابطه بین معناداری در زندگی و رضایت از زندگی با نقش واسطه ای سرمایه های روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم تیر ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
225-232
حوزه های تخصصی:
رضایت از زندگی مفهومی است که از چگونگی درک شخص از کلیت زندگی شکل می گیرد و از شاخص های بهداشت روانی به حساب می آید؛ یکی دیگر از عوامل موثر در سلامت روان معناداری در زندگی است که به عنوان حالتی تعریف می شود که فرد در برخورد با تجارب زندگی این احساس را دارد که رویداد های زندگی هدفمند می باشند و براساس این اهداف رویداد های زندگی شکل می گیرند. همچنین سرمایه های روانشناختی فاکتور موثر دیگر در زندگی افراد است و یﮏ ﻣﻨﺒﻊ یﺎ ﻋﺎﻣﻞ ﻧﻬﻔﺘﻪ در ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯽ دیگر، از ﻗﺒﯿﻞ: اﻣﯿﺪواری، ﺗﺎب آوری، ﺧﻮش ﺑﯿﻨﯽ و ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪی، است ﮐﻪ درﻫﺮ یﮏ از ایﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎ نیز، ﻧﻤﺎیﺎن اﺳﺖ. هدف ما در این پژوهش بررسی رابطه بین معناداری در زندگی و رضایت از زندگی و بررسی نقش واسطه ای سرمایه های روانشناختی در این رابطه می باشد. به همین منظور در این پژوهش 201 نفر از دانشجویان دختر و پسر (110 دختر و 91 پسر) دانشگاه تهران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است و به ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﺮﻣﺎیﻪ های رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯽ ﻟﻮﺗﺎﻧﺰ ( PCQ )، مقیاس رﺿﺎیﺖ از زﻧﺪﮔﯽ و پرسشنامه معنا در زندگی ( MLQ ) پاسخ دادند. نتایج بر اساس روش مدل یابی ساختاری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که متغیر های معنا داری در زندگی و رضایت از زندگی با هم رابطه ی معنا دار دارند و سرمایه روانشناختی به عنوان متغیر واسطه ای عمل می کرد. به این صورت که از طریق رابطه با معناداری در زندگی با رضایت از زندگی ارتباط داشت. علاوه بر این تاثیر غیر مستقیم سرمایه روانشناختی،این سازه به صورت مستقیم نیز با رضایت از زندگی ارتباط داشت.
نقش بخشودگی و معناداری زندگی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بخشودگی و معنا در زندگی، با بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی در دانشجویان است. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی با کاربرد رگرسیون در پیش بینی متغیرها است. جامعه آماری کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 94-1393 بودند. 270 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به پرسش نامه های رضایت از زندگی داینر، بهزیستی روان شناختی ریف، معنای زندگی استیگر و همکاران و بخشودگی احتشام زاده و همکاران پاسخ دادند. داده ها توسط ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بخشودگی و معنای زندگی، دارای ارتباط مثبت و معنادار با بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی می باشند، همچنین درک واقع بینانه از مؤلفه های بخشودگی و معنای زندگی، قادر به پیش بینی بهزیستی روان شناختی و رضایت زندگی، به عنوان متغیرهای ملاک در این پژوهش می باشند. نتایج این پژوهش، از نقش بخشودگی و معنا در زندگی، به عنوان عاملی تأثیرگذار در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی در دانشجویان حمایت می کند.
بررسی رابطه مثبت اندیشی، میزان تاب آوری و رضایت از زندگی در سالمندان شهر شیراز
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
255 - 261
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: تجربه ی اثرات انباشته ی مشکلات و ناخوشی ها رضایت از زندگی را در دوره ی سالمندی بچالش مواجه می سازد. برای شناسایی تعیین کننده ها یا همبسته های بالقوه ی رضایت از زندگی، مطالعه ی حاضر تعیین ارتباط بین مثبت اندیشی، تاب آوری و رضایت از زندگی را در نمونه ای از جمعیت سالمندان ایرانی هدف قرار داده است. روش شناسی: در این مطالعه ی مقطعی-تحلیلی 400 نفر از سالمندان که به روش در دسترس انتخاب شدند شرکت کردند. برای جمع آوری داده مربوط به مثبت اندیشی، تاب آوری، و رضایت از زندگی از پرسشنامه های اینگرام و وینسکی، کانر و دیویدسون، و توبین، به ترتیب، استفاده گردید. علاوه بر این داده های دموگرافیک نیز از طریق پرسشنامه ی کتبی جمع آوری شد. این مطالعه از طریق پرسشنامه های پرسشنامه مثبت اندیشی اینگرام و وینسکی، تاب آوری کانر و دیودسن، رضایت از زندگی توبین و پرسشنامه مربوط به اطلاعات دموگرافیک جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی(ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون همزمان، ANOVA و t-Test) ونرم افزار آماری SPSS ورژن 20 انجام گرفت. نتایج: 240 نفر (60%) از شرکت کنندگان زن بودند. دامنه ی سنی آنان از 60 تا 85 سال با میانگین و انحراف معیار 10.4±67/73 بود. میانگین ها و انحراف معیارهای مثبت اندیشی، تاب آوری، و رضایت از زندگی در سالمندان مورد مطالعه به ترتیب0.472.6± ،2.7±0.52 و ±1.910.52 به دست آمد. یافته ها همبستگی معناداری را به صورت متقابل بین این سازه های مطالعه نشان دادند. آنالیز رگرسیون نشان داد که مثبت اندیشی و تاب آوری به طور بارزی رضایت از زندگی را در سالمندان مورد مطالعه تبیین می کنند ((R<sup>2</sup>=0.45,P=0.003 . همچنین مثبت اندیشی ، تاب آوری و رضایت از زندگی در مردان به ترتیب با میانگین 2.8±0.23، 2.92±0.35 و 2.13± 0.37نسبت به زنان بیشتر بود P=0.0001. نتیجه گیری: یافته های فوق نشان داد که بین مثبت اندیشی، میزان تاب آوری و رضایت از زندگی در سالمندان رابطه وجود دارد. بنا بر این ممکن است با اقدامات آموزشی در خصوص مثبت اندیشی و تاب آوری رضایت از زندگی و سطح کیفیت زندگی سالمندان را ارتقاء داد.
حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در نوجوانان: نقش واسطه ای خودکارآمدی و حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه یک مدل برای ارتباط حمایت اجتماعی، خودکارآمدی، حرمت خود و رضایت از زندگی بود. 213 دانش آموز مقطع دبیرستان (111 دختر ، 102 پسر) برای شرکت در این مطالعه به روش نمونه برداری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت و فارلی، 1988)، مقیاس خودکارآمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982)، مقیاس حرمت خود (رزنبرگ، 1965) و مقیاس رضایت از زندگی (دینر، امانس، لارسن و گریفین، 1985) را پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند حمایت اجتماعی با سه متغیر خودکارآمدی، حرمت خود و رضایت از زندگی رابطه مثبت معنادار دارد. افزون بر آن، رابطه حرمت خود با رضایت از زندگی و رابطه خودکارآمدی با حرمت خود مثبت و معنادار بود. در مجموع یافته ها نشان دادند حمایت اجتماعی بر رضایت از زندگی اثر مستقیم دارد و به واسطه خودکارآمدی و حرمت خود بر رضایت از زندگی به صورت غیرمستقیم تأثیر گذار است. نتایج این پژوهش ضرورت توجه به منابع حمایت اجتماعی در تقویت خودکارآمدی، حرمت خود و رضایت از زندگی نوجوانان را مورد تأکید قرار داد.
پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس تصور فرد از خدا در دانشجویان علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۳
110-120
حوزه های تخصصی:
تصور فرد از خدا مبتنی بر واکنش احساسی و تجربی فرد از خدا می باشد که در اثر تجربیات روزانه زندگی فرد شکل گرفته است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس تصور فرد از خدا در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی می باشد. بدین منظور تعداد 130 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه با استفاده از روش نمونه برداری سهمی انتخاب شدند. سیاهه تصور فرد از خدا (لارنس، 1997) و مقیاس رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985) بر روی آنان اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که رضایت از زندگی دانشجویان را به طور کلی می توان از روی تصور شان از خدا پیش بینی کرد (20/0 R 2 = ). همچنین نتایج پژوهش نشان داد، دانشجویانی که تصور پذیرنده و مثبتی از خدا داشتند از رضایت از زندگی بیشتری و دانشجویانی که تصور منفی و تعارض آمیزی از خدا داشتند از رضایت از زندگی کمتری برخوردار بودند.
پیش بینی رضایت از زندگی براساس الگوی ارتباطی خانواده با نقش میانجی گری انگیزش مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
59-78
حوزه های تخصصی:
رضایت از زندگی به معنای ارزیابی شناختی و آگاهانه افراد از کیفیت زندگی خود به مثابه یک کل واحد است که اساس آن بر معیارهای شخصی آنها قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت از زندگی براساس الگوی ارتباطی خانواده با میانجیگری انگیزش مذهبی در دانشجویان انجام گرفته است. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر 350 دانشجو (150 پسر و 200 دختر) از بین دانشکده های (علوم تربیتی، مهندسی، علوم پایه و حقوق) دانشگاه شیراز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید، و به مقیاس هایی از قبیل، مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985)، مقیاس الگوی ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1994)، و مقیاس انگیزش موقعیتی گی، والرند و بلانچارد (2000) پاسخ دادند، قابلیت اعتماد و روایی مقیاس ها نیز محرز گردید. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین الگوی ارتباطی خانواده و رضایت از زندگی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. بدین صورت که بُعد گفت و شنود به طور مثبت و بُعد همنوایی به طور منفی پیش بینی کننده رضایت از زندگی بودند. همچنین نتایج نشان داد که الگوی ارتباطی خانواده بر انگیزش درونی مذهبی و بیرونی مذهبی اثر دارد. در نهایت اینکه انگیزش بیرونی نسبت به مذهب توانسته بین الگوی ارتباطی خانواده و رضایت از زندگی نقش واسطه ای ایفا کند. یافته ها با توجه به تحقیقات پیشین به بحث گذاشته و پیشنهاداتی برای انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه مطرح شده است.
نقش خود ارزشیابی های هسته ای و احساس تنهایی در پیش بینی رضایت زناشویی و رضایت از زندگی زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۰
492-503
حوزه های تخصصی:
مطالعه نقش تعیین کننده های شخصیتی و هیجانی در نگرش فرد نسبت به زندگی و رابطه زناشویی به دلیل جایگاه آن در تندرستی و روانشناختی مورد توجه تحقیقات گوناگونی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خودارزشیابی هسته ای به عنوان یک رگه شخصیتی و احساس تنهایی به عنوان متغیر هیجانی در پیش بینی رضایت زناشویی و رضایت از زندگی زنان متأهل صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. بدین منظور150 نفر از زنان متأهل شهر تهران با روش نمونه گیری دردسترس و داوطلبانه انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل مقیاس احساس تنهایی، سنجش رابطه، رضایت از زندگی و خودارزشیابی هسته ای بود. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد میان خودارزشیابی هسته ای، رضایت زناشویی و رضایت از زندگی همبستگیِ مثبت معنی دار (0/001 P≤ ) و بینِ احساس تنهایی با رضایت زناشویی و رضایت از زندگی رابطه منفیِ معنی داری (0/001 P≤ ) وجود داشته، خودارزشیابی های هسته ای و مؤلّفه های احساس تنهایی قادرند به طور معنی داری (0/001 P≤ ) تغییرات رضایت از زندگی و رضایت زناشویی را تبیین نمایند. تقویت مؤلّفه های مثبت پایدار شخصیتی می تواند با اشکال مشاوره، مداخله و درمان در آغاز و تداوم زندگی زناشوییِ موفق مؤثر واقع شود.
مقایسه رضایت زناشویی، اضطراب و جرأت ورزی در زنان بارور و نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۰
532-546
حوزه های تخصصی:
ناباروری، پایه های زندگی مشترک را متزلزل می سازد و با ایجاد ترس از تنها ماندن در دوران پیری، اضطراب را در زنان نابارور افزایش می دهد و افزایش اضطراب می تواند جرأت ورزی را در آنان کاهش دهد. با توجه به افزایش ناباروری پژوهش حاضر به مقایسه جرأت ورزی، اضطراب و رضایت از زندگی زنان بارور و نابارور اختصاص یافت. طرح پژوهشی پس رویدادی بود. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند 139 زن از چند مرکز درمانی و بیمارستان (69 نفر بارور و 70 نفر زن نابارور در سنین 20 تا 50 سال) به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس رتبه بندی اضطراب هامیلتون (1959)، شاخص رضایت زناشویی (هادسن، 1992) و جدول جرأت ورزی (راتوس، 1973) جمع آوری شدند. به منظور تحلیل یافته ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان دادند که رضایت از زندگی (516/514 = F ؛ 000/0 = sig ) و جرأت ورزی زنان نابارور (318/554= F ؛ 000/0 = sig ) در مقایسه با زنان بارور کمتر بود. در حالی که در مورد اضطراب، یافته ها حاکی از آن بود که اضطراب زنان نابارور نسبت به زنان بارور (78/025 = F ؛ 000/0 = sig ) بیشتر بود. بر مبنای نتایج پژوهش، رضایت از زندگی و جرأت ورزی زنان نابارور کمتر از زنان بارور است و در مقایسه با آنان از اضطراب بیشتری رنج می برند. بنابراین لزوم به کارگیری روش های کاهش اضطراب و افزایش جرأت ورزی در زنان نابارور مطرح است.
بررسی نقش میانجی گرانه خودمهارگری و تفکر سازنده در رابطه بین تنیدگی ادراک شده با رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۳
309-322
حوزه های تخصصی:
تفکر سازنده به عنوان توانایی حل مشکلات در زندگی روزمره با پایین ترین میزان تنیدگی، تعریف شده است. پژوهش ها همچنین بر رابطه خود مهارگری با توانایی مقاومت در برابر تکانه های پرخاشگرانه، رفتارهای سلامت، رضایت از زندگی بالا و تنیدگی پایین تأکید کرده اند. علاوه براین، یکی از مهمترین فاکتورهای رضایت از زندگی، پایین بودن تنیدگی ادراک شده است. مسأله پژوهش حاضر این است که آیا خودمهارگری و تفکر سازنده در رابطه بین تنیدگی ادراک شده و رضایت از زندگی نقش میانجی گرانه دارند یا نه؟ لذا هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی گرانه خودمهارگری و تفکر سازنده در رابطه تنیدگی ادراک شده با رضایت از زندگی در میان کارکنان پتروشیمی شازند بود. در این پژوهش از طرح تحقیق همبستگی استفاده شد، و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل همه 4000 نفر کارکنان پتروشیمی شازند بود، که 250 نفر از آنها پرسشنامه های خودمهارگری ( SCS ) (تانگنی، بایمیستر و بوون، 2004) ، تفکر سازنده ( CTI ) (اپشتین و می یر، 1989)، تنیدگی ادراک شده ( PSS ) (کوهن، کامارک و مِرملستین، 1983)، و رضایت از زندگی ( SWLS ) (دینر، اِمونس، لارسن و گریفین، 1985) را پر کردند. یافته ها حاکی از معنادار بودنِ نقش میانجی گرانه خودمهارگری و سبک های سازش یافته تفکر در رابطه بین تنیدگی ادراک شده و رضایت از زندگی است (0/01> p ). تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی نشان داد تفکر سازنده واریانس افزایشی بیشتری نسبت به خودمهارگری داشت (0/01> p ). از این یافته ها چنین استنباط می شود که کار در محیط تنش آور صنعتی، در صورتی به رضایت از زندگی بالا منجر می شود که فرد توان خودمهارگری بالایی داشته باشد، و از سبک های سازش یافته ای برای تفکر بهره جوید.
تعیین رابطه سبک های دلبستگی با میزان رضایت از زندگی: نقش واسطه ای رضایتمندی از نیازهای بنیادی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (دی) ۱۳۹۷ شماره ۷۰
643-650
حوزه های تخصصی:
زمینه: نظریه خودمختاری رویکردی در ارتباط با انگیزه های بشریت، رشد روانی و سلامت ذهنی است که بر اهمیت منابع درونی تکاملی برای تحول شخصیت و خودتنظیمی رفتاری تأکید می کند. بنابراین حیطه پژوهش های این نظریه، میل ذاتی شکوفایی نیازهای بنیادی روانی است که پایه و اساس خودانگیختگی و یکپارچگی شخصیت است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ارضای نیازهای بنیادی روانی در رابطه بین انواع دلبستگی و میزان رضایت از زندگی است. روش: ۲۵۱ نفر از دانشجویان در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور (۱۹۷۸)، پرسشنامه رضایت از نیازهای بنیادی روانی دسی و رایان (۲۰۰۰) و پرسشنامه رضایت از زندگی اِد دینر و همکاران (۱۹۹۳) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ارضای نیاز های بنیادین (نیاز به شایستگی و ارتباط) در پیش بینی رضایت از زندگی توسط دلبستگی ایمن نقش واسطه ای ایفا می کند؛ نتیجه گیری: بنابر این یافته ها می توان گفت دلبستگی ایمن زمانی که با نیازهای بنیادین همراه شود، رضایت از زندگی را پیش بینی می کند. همچنین دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دو سوگرا از طریق ارضا و عدم ارضای نیازهای بنیادین، رضایت از زندگی را پیش بینی می کند.
اثربخشی برنامه آموزشی تحول مثبت نوجوانی بر رضایت از زندگی و خودکارآمد پنداری در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۷ شماره ۷۲
927-936
حوزه های تخصصی:
زمینه: وقوع تغییرات چشمگیر جسمی- روانی- اجتماعی در نوجوانی می تواند رضایت از زندگی و خودکارآمد پنداری در نوجوانان را تحت الشعاع قرار دهد. بنابراین، امکانات محیطی و برنامه های تحولی برای سازش یافتگی نوجوانان ضرورت دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه تحول مثبت نوجوانی بر رضایت از زندگی و خودکارآمد پنداری نوجوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی به شیوه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. بدین منظور، از بین دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در پایه نهم دبیرستانهای دوره اول متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 97-1396، چهل و هشت دانش آموز دختر به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش(23 نفر) و گواه (25 نفر) قرار گرفتند. برنامه آموزشی تحول مثبت نوجوانی طی 24 جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. هر دو گروه مقیاس رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) و مقیاس خودکارآمد پنداری عمومی (شرر و همکاران، 1982) را در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد در کوتاه مدت و بلند مدت برنامه تحول مثبت نوجوانی بر رضایت از زندگی و خودکارآمد پنداری نوجوانان مؤثر است (0/005= p ). نتیجه گیری: نتایج پیشنهاد می دهد که برنامه تحول مثبت نوجوانی می تواند برنامه عملی مناسبی برای افزایش رضایت از زندگی و احساس خودکارآمد پنداری در نوجوانان باشد.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت (مورد مطالعه: شهروندان سی سال و بالاتر شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
85 - 114
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت شهروندان سی سال و بالاتر شهر مشهد انجام گرفته است. در چارچوب نظری از نظریه های پارسونز، کییز، رویکرد شبکه، پاتنام، کاواچی و برکمن، هنس، کورکیلا، مک اینتوش و اسپیلکا برای گزینش متغیرهای مورد بررسی استفاده و تئوری ترکیبی ساخته شده است. در این پژوهش که به روش پیمایش انجام گرفته است، 384 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با کمک ابزار پرسشنامه بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان داد که میزان سلامت شهروندان در حد متوسط رو به بالا و بالاترین مقدار میانگین مربوط به بعد جسمانی (فیزیکی) بوده است. همچنین بین متغیرهای سرمایه ی اجتماعی، رضایت از زندگی، حمایت اجتماعی و دینداری با سلامت رابطه ی مستقیم و معنادار و بین متغیر انزوای اجتماعی و سلامت نیز رابطه ی معکوس و معناداری وجود داشت. تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد متغیرهای بررسی شده حدود 51 درصد از تغییرات سلامت را تبیین می کند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد متغیر سرمایه ی اجتماعی بیشترین اثر مستقیم و متغیر دینداری، بیشترین تأثیر غیرمستقیم و متغیر رضایت از زندگی بیشترین سهم را در تبیین متغیر سلامت داشته اند.
میانجیگری عزت نفس در رابطه جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
129 - 150
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای عزت نفس در رابطه جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی به روش پیمایشی توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان و طلاب شهر قم بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 674 دانشجو و طلبه برای گروه نمونه انتخاب شدند که به پرسش نامه های عزت نفس روزنبرگ، مقیاس تجدید نظر شده جهت گیری مذهبی هیل و مقیاس رضایت از زندگی دینر پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که رضایت از زندگی با عزت نفس و جهت گیری مذهبی درونی، بیرونی فردی و بیرونی اجتماعی و کل رابطه مثبت معنادار دارد. یافته های پژوهش همچنین نشان داد که عزت نفس، رابطه جهت گیری مذهبی کل با رضایت از زندگی را به طور کامل واسطه گری می کند. با توجه به یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که برای افزایش رضایت از زندگی دانشجویان و طلاب، به تقویت آن دسته از باورهای مذهبی که سبب افزایش عزت نفس افراد می شود، تأکید گردد.
ارتباط راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی با رضایت از زندگی دانشجویان مستعد اعتیاد: نقش میانجی تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
157-176
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مشخص کردن نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی با رضایت از زندگی دانشجویان مستعد اعتیاد انجام شد. روش : نمونه شامل 300 دانشجو (200 زن، 100 مرد)، مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بودند که به شیوه ی خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و با آزمون استعداد اعتیاد وید و بوچر غربال شدند. سپس توسط مقیاس های تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (2001)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر ) 2005)، مقیاس رضایت از زندگی داینر، امونز، لارسان، گریفین (1985)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها : مدل فرضی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از برازش مناسب مدل پیشنهادی با داده های پژوهش داشت. نتایج نشان داد راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان به صورت مستقیم و غیر مستقیم (با میانجی گری تاب آوری) با رضایت از زندگی دانشجویان مستعد اعتیاد رابطه داشت ولی به صورت غیر مستقیم پیش بین قوی تری برای رضایت از زندگی بود. تحمل پریشانی صرفاً با میانجی گری تاب آوری رابطه معناداری با رضایت از زندگی دانشجویان مستعد اعتیاد داشت. نتیجه گیری : می توان گفت: تقویت راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و مهارت تحمل پریشانی می تواند برای پی ریزی مداخلات پیش گیرنده و برنامه های آموزشی تاب آوری و افزایش رضایت از زندگی در دانشجویان مستعد اعتیاد مفید واقع شود.
اثربخشی آموزش «قدرشناسی مبتنی بر قرآن» و زمان بندی آن بر «شادی»، «رضایت از زندگی» و «امید» دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش «قدرشناسی مبتنی بر قرآن» بر «شادی»، «رضایت از زندگی» و «امید» دانش آموزان، با طرح پیش آزمون پس آزمون باگروه کنترل و پیگیری بود. تعداد 75 نفر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرکرد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های«امیدواری» اشنایدر، «رضایت از زندگی» داینر و «شادکامی» آکسفورد بود. گروه های مداخله بصورت هفتگی یا روزانه آموزش قدرشناسی را دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس ترکیبی نشان داد: 1. تاثیر آموزش قدرشناسی بر امید و شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری معنادار بود؛ 2. تفاوت معناداری در رضایت از زندگی گروه ها دیده نشد؛ 3. تمرین روزانه قدرشناسی (به خلاف تمرین هفتگی)، افزایش قابل ملاحظه در میزان شادی گروه ها را نشان داد