پژوهش های روان شناسی اجتماعی
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره 9 بهار 1398 شماره 33 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعتیاد اختلالی مزمن و بازگشت کننده است که تأثیرات عمیق اجتماعی، روان شناختی، جسمی و اقتصادی در پی دارد. با توجه به تأثیرات آن بر جامعه و افراد هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای حمایت اجتماعی در رابطه ی بین هیجانات منفی با وسوسه و احتمال مصرف افراد وابسته به مواد دارای بازگشت بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری (PLS) به روش تحلیل مسیر بود. نمونه پژوهش 130 نفر از افراد وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به درمانگاه های ترک اعتیاد شهر زاهدان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های حمایت اجتماعی (SSAS)، هیجانات منفی (21-DASS) و پیش بینی از بازگشت (RPS) استفاده شد. داده ها با آزمون های آماری رگرسیون گام به گام و مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای 23-SPSS و Smart-PLS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که همبستگی معناداری بین متغیرهای پژوهش وجود دارد. از بین زیر مقیاس های هیجان منفی، افسردگی و اضطراب توان پیش بینی احتمال مصرف مواد را داشتند در صورتی که زیر مقیاس استرس توان پیش بینی قدرت میل افراد وابسته به مواد افیونی دارای بازگشت را داشتند (05/0>P). هم چنین الگوی مدل یابی ساختاری نشان داد که حمایت اجتماعی تأثیر منفی معناداری علیه پیش بینی از بازگشت دارد و اثر هیجان های منفی را بر پیش بینی از بازگشت کم می کند و به عنوان یک ضربه گیر عمل می کند درحالی که هیجان های منفی بر پیش-بینی از بازگشت مواد تأثیر مثبت می گذارند و باعث افزایش بازگشت افراد به مواد می شوند (05/0>P). نتیجه گیری: به طورکلی مصرف مواد و اعتیاد یکی از معضلات و نگرانی های عمده جهان امروز است و ازآنجاکه انسان موجودی اجتماعی است، به ارتباط با افراد و کمک و حمایت آنان نیازمند است؛ بنابراین حمایت اجتماعی با افزایش سلامت روان شناختی فرد همانند سپری علیه بازگشت پس از درمان عمل می کند. ایجاد حمایت اجتماعی برای معتادان در حال ترک یکی از عناصر مهم در کاهش وسوسه و ترک مواد است. واژه های کلیدی: هیجان های منفی، وسوسه و احتمال مصرف، مصرف مواد، حمایت اجتماعی، بازگشت اعتیاد
نقش حمایت اجتماعی و هیجان خواهی در تاب آوری امدادگران جمعیت هلال احمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی و هیجان خواهی در تاب آوری امدادگران جمعیت هلال احمر اجرا گردید. روش: تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را امدادگران جمعیت هلال احمر شهر تهران در سال 97-96 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 150 نفر از این امدادگران بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، پرسش نامه ارزیابی حمایت اجتماعی (1986) و مقیاس هیجان خواهی (1978) استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان دادند که بین همه مولفه های هیجان خواهی با تاب آوری همبستگی معنی دار وجود دارد. بعلاوه، بین همه مولفه های حمایت اجتماعی با تاب آوری همبستگی معنی دار وجود دارد (01/0>P). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هیجان خواهی و حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی تاب آوری در بین امدادگران را دارند. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت تاب آوری در شرایط تنش زا در بین امدادگران، توصیه می شود میزان هیجان خواهی ایشان در آغاز همکاری بررسی شود و در ادامه نیز امکان دریافت حمایت اجتماعی برای امدادگران فرآهم گردد. کلید واژه ها: حمایت اجتماعی، هیجان خواهی، تاب آوری، امدادگران
طرحواره های شناختی پرخاشگر، شیوه های کنترل خشم و رضایت جنسی با گرایش مردان به خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین طرحواره های شناختی پرخاشگر، شیوه های کنترل خشم و رضایت جنسی مردان با گرایش آنها به خشونت علیه زنان در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شده است. روش: روش پژوهش غیر آزمایشی از نوع همبستگی بوده است. جهت وصول به هدف فوق، از جامعه آماری تحقیق که عبارت بود از کلیه مردان متأهل استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1396، تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های گرایش به نزاع خشونت علیه زنان، طرحواره های شناختی پرخاشگر، سیاهه بروز خشم صفت- حالت اسپیلبرگر و رضایت جنسی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره های شناختی پرخاشگر با گرایش به خشونت علیه زنان رابطه مثبت و معنادار دارد. بین شیوه های کنترل خشم و گرایش به خشونت ارتباط منفی و معناداری وجود داشت. همچنین، ارتباط بین رضایت جنسی مردان و گرایش آنها به خشونت علیه زنان منفی و معنادار است. نتایج رگرسیون نشان داد طرحوراه های شناختی پرخاشگر، رضایت جنسی و شیوه کنترل خشم به ترتیب پیش بینی کننده های گرایش به خشونت علیه زنان بودند. نتیجه گیری: طرحواره های شناختی پرخاشگر، رضایت جنسی و شیوه های مدیریت و کنترل خشم می توانند گرایش مردان به خشونت علیه زنانشان را پیش بینی کنند.
تاثیراهمال کاری تحصیلی بر بهزیستی روانشناختی: نقش های واسطه ای شناور بودن، عواطف مثبت -منفی و رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهزیستی روانشناختی از منظر روانشناسان اجتماعی نوعی احساس رضایت است. از آنجایی که بهزیستی روانشناختی پیامدهای روانشناختی مثبت زیادی به همراه دارد، بررسی عوامل مؤثر بر آن بسیار حائز اهمیت است. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر پایه اهمال کاری تحصیلی و نقش واسطه ای شناور بودن، عواطف مثبت - منفی و رضایت از زندگی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر ری در سال 97-1396 بود که 464 نفر از ایشان به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس های بهزیستی روانشناختی (1989)، رضایت از زندگی (2001)، اهمال کاری (1390)، شناور بودن (2003) و مقیاس عواطف مثبت -منفی (1988) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) تحلیل شدند. یافته ها: از یافته های قابل توجه پژوهش حاضر می توان به تاثیر مستقیم و معنادار اهمال کاری تحصیلی بر رضایت از زندگی و عواطف مثبت و نیز نقش واسطه ای این دو متغیر در تاثیر بر بهزیستی روانشناختی اشاره کرد. در مجموع مدل پژوهش حاضر توانست 54 درصد از واریانس بهزیستی روانشناختی را تبیین کند. نتیجه گیری: مطابق نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود، روانشناسان اجتماعی و تربیتی جهت ارتقاء بهزیستی روانشناختی و کاهش اهمال کاری تحصیلی بر اساس عواطف مثبت و رضایت از زندگی دانش آموزان، برنامه های آموزشی مناسبی تدوین نمایند.
مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط دینداری و شیوه های فرزند پروری با معنا در زندگی مبتنی بر میانجی گری سبک های هویت در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین نقش دینداری و شیوه های فرزند پروری بر معنا در زندگی با میانجی گری سبک های هویت در نوجوانان دختر از طریق الگوسازی معادلات ساختاری است. این مطالعه از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی علی است. جامعه آماری دانش آموزان سال سوم دوره دبیرستان به تعداد4476 نفر بودند. نمونه آماری 200 نفری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دینداری (گلاک و استارک،1965) شیوه های فرزندپروری( بامریند، 1973) سبک های هویت (برزونسکی،1989) و معنا در زندگی ( استگر و همکاران،2006)بود. داده ها با رویکرد مدل سازی معادله ساختاری بررسی شد. یافته ها بیانگر آن بود که اثر مستقیم متغیرهای دینداری، شیوه فرزندپروری و سبک های هویت بر متغیر معنا در زندگی، معنادار است. همچنین اثر غیر مستقیم متغیر دینداری بر متغیر معنا در زندگی در صورتی که متغیر سبک های هویت میانجی باشد، معنادار می باشد. در نتیجه معنا در زندگی به واسطه دینداری، شیوه فرزندپروری و سبک های هویت پیش بینی می شود
نقش سرمایه اجتماعی و روانشناختی در پیش بینی صمیمیت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در پیش بینی صمیمیت زناشویی زوجین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادله پیش بین بود. جامعه آماری شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر رشت در دوماهه پایانی سال 1396 به تعداد تقریبی 300 نفر که از این بین تعداد 165 نفر نمونه بر اساس جدول مورگان و به نمونه گیری گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، سرمایه اجتماعی اونیکس و بولن(2000) و صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (2003) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمره کل سرمایه اجتماعی و خرده مقیاس های مشارکت در جامعه محلی، عاملیت اجتماعی، احساس امنیت و اعتماد، تعاملات با خانواده و دوستان، تحمل تنوع، ارزش زندگی و تعاملات شغلی؛ و بین نمره کل سرمایه روانشناختی و خرده مقیاس های خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی با صمیمیت زناشویی زوجین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0P<).
تدوین الگوی رضایت از زندگی براساس ویژگی های شخصیتی و حل مساله اجتماعی با میانجیگری بی تابی روانی در افراد متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مدل یابی رضایت از زندگی ، ویژگی های شخصیتی ، سبک های حل مسئله و بی تابی روانی در افراد متاهل بود. جامعه آماری در این پژوهش افراد متاهل مراجعه کننده به سرای محله در شهر تهران در سال 97-1396 بودند ، برای مشخص شدن حجم نمونه از روش کلاین استفاده شدو تعداد 480 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت اززندگی، بی تابی روانی، آزمون شخصیتی برژه و پرسشنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی (SPSI-R )استفاده شد. برای تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل مسیر توسط برنامه (AMOS)اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بدست آمد نتایج تحلیل نشان می دهد متغیر بی تابی روانی ارتباط بین سبک های حل مسئله با رضایت از زندگی را به صورت کامل و ارتباط بین پیوند جویی و رضایت از زندگی را به صورت جزیی میانجی گری می کند. نتایج نشان داد سطوح رضایت از زندگی فقط یک پدیده ثانویه نیست که محصول تجارب مثبت زندگی یا ویژگی های شخص و غیره باشدو باید بادید تعاملی وهمه جانبه به ان نگریست.