مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اسناد بالادستی
حوزه های تخصصی:
نقش صنعت برق کشور به اندازه ای اساسی است که ادامه فعالیت در بخش های مختلف صنایع، کشاورزی و حتی خدمات بدون آن امکان پذیر نیست. در این میان اسناد بالادستی این صنعت نقش بسزایی در تعیین مسیر حرکت آن دارد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای اسناد بالادستی شرکت برق منطقه ای گیلان اجرا شده است. تعداد 29 سند بالادستی و معین انتخاب و تحلیل شدند. طی تحلیل داده-ها در مجموع 351 نقطه تمرکز و 66 مقوله در سطوح مختلف اسناد پدیدار شد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که پنج شاخص «حفاظت از محیط زیست»، «توجه به منابع انسانی»، «رضایت مندی مردم و جامعه»، «تحقیق و توسعه» و «مدیریت عرضه و تقاضا و تأمین برق مطمئن و پایدار» از مهم ترین محورهای مورد تأکید در اسناد هستند. همچنین نقشه ارتباطات میان مقوله های متعدد اسناد در سطوح مختلف در قالب نمودار جامع روابط شاخص های مرتبط با صنعت برق تهیه و ارائه شده است.
بررسی عناصر اصلی در آموزش رسمی قرآن کریم دوره ابتدایی و وضعیت فعلی آن در ایران بر اساس اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت و نظرات کارشناسان ارشد و معلمان نمونه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی عناصر اصلی آموزش رسمی قرآن دوره ابتدایی و وضعیت فعلی آن در ایران، بر اساس اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت و نظرات کارشناسان ارشد و معلمان نمونه، با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. جامعه آماری، تمام اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت ایران و کارشناسان ارشد حوزه آموزش قرآن دوره ابتدایی و نیز کلاس های آموزش رسمی قرآن دوره ابتدایی، و نمونه آماری شامل کلاس های آموزش رسمی قرآن دوره ابتدایی استان قم بوده است. روش نمونه گیری هدفمند بوده و انتخاب افراد نمونه تا به حد اشباع نظری ادامه یافته است. روش گرد آوری داده ها نیز فیش برداری از اسناد و مصاحبه با کارشناسان ارشد این حوزه بوده است. از نتایج این تحقیق، تعیین نقش محتوای آموزشی و معلم به عنوان اصلی ترین عناصر آموزشی و فاصله نسبتاً زیاد این عناصراز استانداردها و شاخص های منتج از اسناد بالادستی و نظرات کارشناسان ارشد این حوزه است.
واکاوی جایگاه تفکر انتقادی در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران از نظر میزان کاربست مؤلفه های تفکر انتقادی پیتر فسیونه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله، واکاوی جایگاه تفکر انتقادی در اسناد بالادستی آموزش وپرورش ایران از نظر میزان کاربست مؤلفه های تفکر انتقادی فسیونه است. به همین منظور، پژوهشگر برای دستیابی به پاسخ پرسش ها از پارادایم کیفی بهره جسته است. از بین جامعه پژوهش، اسناد برنامه درسی ملی و مبانی نظری تحول بنیادین به روش هدفمند و با در نظر گرفتن قواعد حداکثر تنوع و رسیدن به مرحله اشباع نظری انتخاب شدند. در این پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی نظام مقوله بندی قیاسی به کار رفته و بر دو بعد گرایشی و مهارتی تفکر انتقادی از دیدگاه فسیونه تمرکز شده است. یافته های حاصل از تحلیل محتوای اسناد نشان می دهند که در بعد گرایشی، بیشترین توجه به گرایش اطمینان به تعقل خود و کمترین توجه به گرایش کنجکاوی است. در بعد مهارتی نیز بیشترین توجه به مهارت ارزشیابی و کمترین توجه به مهارت توضیح است. یافته های پژوهش بیانگر تناسب نسبتاً نزدیک بین این دو بعد در این اسناد است. پیشنهاد می شود با استناد به ضرورت اصل ترمیم و بازنگری اسناد تحول بنیادین آموزش وپرورش در بازه های زمانی، سند برنامه درسی ملی در بعد گرایش های تفکر انتقادی، بازنگری و اصلاح شود.
«الگوی مطلوب آموزش رسمی قرآن دوره ابتدایی ایران» براساس اسناد بالادستی و نظرات کارشناسان ارشد این حوزه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آموزش قرآن وظیفه و دغدغه ای است که همواره مدنظر نظام اسلامی، مسئولان و اساتید قرآن و محققان حوزه تربیتی و اولیای دلسوز کودکان است و در این خصوص، با اینکه فعالیت های خوبی انجام شده، ولی مطابق تحقیقات میدانی هنوز مشکلات عدیده ای به چشم می خورد؛ این تحقیق به منظور ارائه «الگوی مطلوب در آموزش رسمی قرآن دوره ابتدایی ایران» صورت گرفته است. روش تحقیق در این مطالعه، روش کیفی بوده و جامعه نمونه شامل تمام اسناد بالادستی و متخصصان کشوری آموزش قرآن ابتدایی است. روش نمونه گیری در این تحقیق، روش هدفمند بوده و انتخاب افراد نمونه، تا به حد اشباع نظری ادامه یافته است. در روش گرد آوری داده ها نیز متناسب با پرسش های پژوهشی، از ابزارهای متنوع و مختلفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق بدین شرح است: 1. عناصر آموزش مطلوب قرآن دوره ابتدایی عبارت اند از: اهداف، محتوا، معلم، نهادهای دیگر، نظام ارزشیابی، شیوه های تدریس، مدیریت امور قرآنی جامعه، وسایل و رسانه های آموزشی و رسم الخط، قرآن آموز، فضای معنوی- فیزیکی و زمان متناسب تدریس؛ 2. در کنار کمّیت های آموزشی، یعنی عناصر آموزشی، رعایت کیفیت، یعنی ویژگی های هر یک از عناصر آموزشی هم لازم است؛ 3. ارائه الگوی مطلوب در زمینه آموزش رسمی درس قرآن دوره ابتدایی در ایران.
تبیین مؤلفه ها و خرده مؤلفه های حقوق بشر و تعیین جایگاه آن در اسناد بالادستی آموزش وپرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مؤلفه های حقوق بشر و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالادستی آموزش وپرورش ایران انجام شد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتواست. جامعه پژوهشی، شامل دو بخش؛ متون مرتبط با حقوق بشر و محتوای چهار سند بالادستی نظام آموزش وپرورش است که باتوجه به ماهیت موضوع، از نمونه گیری صرف نظر شده و کل جامعه آماری مورد بررسی و تحلیل واقع شده است. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و نیز سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده است. داده های اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوی با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی قرار گرفته است. ی اف ت ه ه ای پ ژوه ش بیانگر آن است که: 1. چارچوب مفهومی حقوق بشر را می توان در سه حقوق اساسی، حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی تدوین نمود. 2. درمجموع 364 مرتبه به مؤلفه های حقوق بشر توجه شده که میزان تراکم آن در مؤلفه حقوق اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با 53/36 درصد زیاد و در مؤلفه حقوق مدنی و سیاسی با 21/30 درصد بسیار کم است. 3. بین اسناد موردبررسی، بیشترین ضریب اهمیت به سند تحول بنیادین (542/0) و کم ترین ضریب اهمیت مربوط به سند برنامه درسی ملی (202/0) است.
استخراج ابعاد معلمان اثربخش به منظور ارائه چهارچوب مفهومی آموزش و تربیت معلم اثربخش و اعتباربخشی آن
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره اول بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
13 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر استخراج ابعاد معلمان اثربخش به منظور ارائه چهارچوب مفهومی آموزش و تربیت معلم اثربخش است. بدین منظور، تلفیقی از روش های تحلیل محتوای اسنادی، تحلیلی-توصیفی و کیفی استفاده شد. در بخش نخست، جامعه آماری شامل کلیه متون نظری و پژوهشی داخلی و خارجی در دسترس، مراجع مرتبط و اسناد بالادستی نظام آموزش وپرورش کشور جمهوری اسلامی ایران است که به صورت هدفمند 40 سند (29 مطالعه خارجی، 4 مطالعه داخلی و 7 سند بالادستی) انتخاب و مطالعه شدند. در این بخش، ابزار گردآوری داده ها چک لیست بوده است که روایی صوری، محتوایی آن مورد تأیید 3 نفر از متخصصان دانشگاهی قرار گرفت و با روش آزمون مجدد، پایایی آن 91/ به دست آمد. در این باره، 138 ویژگی برای معلمان اثربخش استخراج و در 37 مشخصه تلخیص شدند. 37 مشخصه نیز با توجه به قرابت ماهیتی در 5 بعد صلاحیت های حرفه ای (با 3 مشخصه)، ویژگی های شخصیتی (با 9 مشخصه)، مدیریت کلاس درس (با 5 مشخصه)، مهارت های تدریس (با 10 مشخصه) و نظارت و ارزشیابی (با 10 مشخصه) دسته بندی شدند. در بخش دوم، به استناد نتایج به دست آمده و مبانی نظری مرتبط، چهارچوب مفهومی ارائه شد. در بخش سوم نیز جامعه آماری شامل استادان رشته علوم تربیتی با گرایش برنامه ریزی درسی دانشگاه های دولتی شهر تهران بوده است (31=N) که10 نفر به صورت هدفمند انتخاب و با مصاحبه نیمه ساختاریافته چهارچوب مفهومی اعتباربخشی شد. با معیارهای چهارگانه لینکلن و گوبا (اعتمادپذیری، انتقال پذیری، اتکاپذیری و تأییدپذیری) قابلیت اعتماد پژوهش لحاظ شد. بررسی نظرهای متخصصان مبین معتبر بودن چهارچوب مفهومی پیشنهادی بوده است.
تبیین مؤلفه های تربیت معنوی در آموزه های دینی (قرآن) و غیردینی (سکولاریسم) و مطابقت آن با اسناد بالادستی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های تربیت معنوی در آموزه های دینی (قرآن) و غیردینی (باتأکیدبر منابع سکولار) و مطابقت آن با اسناد بالادستی برنامه درسی می باشد. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری در بخش آموزه های قرآن شامل خود کتاب مقدس قرآن کریم و تفسیر موضوعی راهنمای آیت الله هاشمی رفسنجانی و در بخش آموزه های سکولاریسم شامل کتاب ها و مقالات موجود در زمینه تربیت معنوی از دیدگاه سکولاریسم و سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و سند برنامه درسی ملی است. باتوجه به ماهیت پژوهش حجم نمونه برابر جامعه می باشد. ابزار گردآوری داده ها نیز، چک لیست بررسی آیات قرآنی، اسناد مرتبط با تربیت معنوی از دیدگاه سکولاریسم و نیز اسناد بالادستی برنامه درسی ایران است. جهت تعیین روایی ابزار چک لیست، از روایی محتوایی با استفاده از دیدگاه استاد راهنما و همچنین اساتید گروه علوم تربیتی دانشگاه تبریز بهره گرفته شد. جهت تعیین پایایی نیز از ضریب توافق لاشه و برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از تحلیل محتوای کمی استفاده شد. واحد تحلیل؛ آیات، جم لات، عبارات موجود در متن منابع مرتبط بود. در بخش یافته ها، ابتدا مفاهیم دال بر تربیت معنوی درقالب مؤلفه های اعتقادی، اخلاقی و عملی از آموزه های قرآنی و نیز آموزه های سکولاریسم استخراج شد. یافته ها نشان داد که در تحلیل قرآن کریم، در مؤلفه اعتقادی 5 مفهوم (اصول دین)، مؤلفه اخلاقی (فضائل اخلاقی:88 مفهوم و رذایل اخلاقی:82 مفهوم) و مؤلفه عملی 8 مفهوم ( از فروع دین) شناسایی شد و میزان شباهت مؤلفه های شناسایی شده قرآنی و سکولاریسم بسیار کم و درمقابل، تفاوت آنها بسیار زیاد ارزیابی شد. همچنین مطابقت مؤلفه های آموزه های قرانی با اسناد بالادستی برنامه درسی بسیار زیاد است و درمقابل، مؤلفه های سکولاریسم مطابقتی با اسناد بالادستی برنامه درسی ایران ندارند. بنابراین، اسناد بالادستی برنامه درسی ایران ضمن مطابقت با آموزه های قرآنی در زمینه تربیت معنوی می تواند منبع مؤثری برای تربیت معنوی ازطریق نظام آموزشی باشد.
ارزیابی رویکرد قوانین و اسناد بالادستی به بُعد کیفی افزایش جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ پاییز و زسمتان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
315 - 337
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری جمعیت در ایران، در سال های اخیر دستخوش تحولات اساسی قرار گرفته است و درحال حاضر قوانین ناظر به تشویق و زمینه سازی درخصوص افزایش جمعیت در دستور کار مجلس و دولت قرار دارد. نظربه اینکه عامل اساسی رویکرد کنترل و کاهش جمعیت در همه جوامع ازجمله ایران -حتی در سطوح خانواده ها- معطوف به نگرانی از بُعد کیفی جمعیت بوده و هست؛ لذا انتظار می رود در سیاستگذاری ها و قانون گذاری های خرد و کلان، به ارتقاء بُعد کیفی جمعیت توجه ویژه ای شده باشد. ازاین رو، در این پژوهش به تحلیل مضمون اسناد بالادستی و بررسی میزان اهتمام آنها به بُعد کیفی جمعیت پرداخته شده و هدف این است که وضعیت موجود و مطلوب بُعد کیفی افزایش جمعیت در اسناد بالادستی و قوانین نوظهور باعنوان یا هدف افزایش جمعیت، مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج حاکی از وجود خلأهای اساسی و عدم انعکاس مفاد کیفی موجود در اسناد بالادستی (ازقبیل ارائه آموزش های فرزندپروری جسمی، فکری، جنسی و معنوی؛ ارائه امکانات و مشاوره های روانی- مهارتی و تکریم خانواده های پرجمعیت) در اسناد و طرح های در حال تصویب است. در نتیجه گیری این مطالعه به الزامات رشد کیفی جمعیت و لزوم ادغام آنها در قوانین مرتبط با افزایش جمعیت پرداخته شده است.
تحولات معنایی خانواده در اسناد بالادستی صادره از جانب رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع بررسی تحولات معنایی خانواده در اسناد بالادستی و در این مجال اسناد منتسب به رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران صورت گرفته است. هدف از این بررسی، مطالعه سیر تحولات معنایی خانواده در اسنادی است که از جانب رهبر انقلاب است. از آنجا که خانواده نهادی با اهمیت برای جامعه است، همواره مسئله مورد توجه حکومت ها در راستای حمایت و جهت دهی به آن بوده است. خانواده همچنین مورد توجه کنشگران اجتماعی به جهت کارکردهای انسانی و عاطفی آن است. خانواده در میانه درک کنشگران از آن و همچنین فهم حکومت ها از آن سیر متفاوتی از تحولات معنایی را طی می کند. به نظر می آید در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی و همینطور اسناد خاص منتسب به رهبری نیز این جریان حاکم است. این پژوهش در پی فهم مختصات تحول معنایی خانواده در اسناد منتسب به رهبر انقلاب اسلامی ایران، از روش تحلیل محتوای کیفی و صورت بندی مضمونی استفاده کرده است. نتیجه بررسی هفده سند صادره از جانب رهبر معظم انقلاب بیانگر آن است که این اسناد به ویژه در متأخرترین آن، به سمت درگیری عینی با تحولات ذهنی و کیفی خانواده و اعضای آن متمایل شده است. این امر می تواند به واقع بینی بیشتر در فهم تحولات خانواده و سیاست گذاری عینی و وابسته به زمینه در حوزه با اهمیت خانواده منجر شده و از سیاست گذاری انتزاعی جلوگیری کند.
تحلیل محیط نهادی مدیریت مهاجرت به خارج از کشور با تاکید بر اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
5 - 38
حوزه های تخصصی:
مهاجرت درحال حاضر در زمره ی ده مسئله اول جهان است و موضوع مدیریت آن، اهمیت قابل توجهی یافته است. از آنجایی که کشور ایران به عنوان یک کشور مهاجرفرست با خروج سرمایه انسانی و اقتصادی مواجه است، شناخت و تحلیل نگرش محیط نهادی نسبت به مدیریت مهاجرت اهمیت می یابد. مطابق رویکرد نونهادگرایی، اسناد بالادستی بعنوان محیط نهادی ناظر بر مدیریت مهاجرت، نوع رویکرد کشورها را در چگونگی بهره گیری از فرصت ها و هماهنگی در سطح نهادهای اجرایی تعیین می کند. هدف از این مقاله ، تفسیر و تحلیل محیط نهادی مدیریت مهاجرت به خارج از کشور با بهره گیری از روش تحلیل مضمون است. براساس الگوی مضمونی اسناد بالادستی مرتبط، مدیریت مهاجرت به خارج در کشور مبتنی بر چهار مقوله ی «توجه به کرامت و ارزش والای انسانی»، «تقویت وفاق و همگرایی اجتماعی»، «جذب و مشارکت در توسعه ملی» و «پیشگیری از مهاجرت نخبگان» است. سه رویکرد حمایت محور، فرصت محور و تهدیدمحور از مضمون اسناد بالادستی استنتاج شده که رویکرد فرصت محور وجه غالب دارد. جهت گیری سیاست ها در مورد تنظیم جریان مهاجرت نیروی کار ماهر، عمدتاً مبتنی بر رویکرد سیاستی مشارکت است تا سیاست نگهداشت و بازگشت. با توجه به نتایج پژوهش، ایجاد گفتمان ملی مدیریت مهاجرت در کلیه ی سیاست ها و برنامه های اجرایی در چارچوب یک سند ملی راهبردی مدیریت مهاجرت ضروری است.
واکاوی نقش و جایگاه درس کارورزی در اسناد بالادستی دانشگاه فرهنگیان
منبع:
مطالعات کارورزی در تربیت معلم سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
53 - 68
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به دنبال مطالعه اسناد مرتبط با دانشگاه فرهنگیان در حوزه کارورزی بوده است. برای تحقق این هدف، با استفاده از روش تحلیلی و انتقادی اسنادی نظیر؛« سند تحول بنیادین آموزش وپرورش»،«اساسنامه دانشگاه فرهنگیان»،« برنامه درسی تربیت معلم» و «سرفصل های مصوب کارورزی در دانشگاه فرهنگیان» موردبررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش حاکی است که در همه این اسناد درس کارورزی نقش محوری در برنامه های درسی دانشگاه فرهنگیان دارد. لزوم توجه به درس کارورزی و اهمیت آن در کسب شایستگی های حرفه ای و تخصصی دانشجو-معلمان از نکات قابل در همه این اسناد است. نتیجه پژوهش نشان داد که در اسناد بالادستی برای هریک از ارکان تأثیرگذار در کارورزی وظیفه و نقشی مشخص شده است. در این برنامه معلم راهنما (در عرصه عمل) به عنوان کسی که دارای تجربه آموزش موضوعی است با کمک استاد راهنمای آموزشی که اصولاً دارای تخصص در دانش تربیتی و همین طور استاد راهنمای رشته ای در عرصه نظر که اصولاً دارای تخصص در دانش رشته ای است به هدایت دانشجو معلم در کارورزی می پردازند. درمجموع می توان گفت درس کارورزی به عنوان شایستگی های معطوف به عمل تربیتی موضوعی با چالش هایی همچون؛ عدم اعتقاد و باور نسبت به جایگاه این درس در توانمند کردن و حرفه ای عمل کردن دانشجو معلمان از یک سو و عدم پیروی از مبنای فلسفی منسجم و مستحکم از سوی دیگر مواجه است. لذا از مسئولین دانشگاه و دست اندرکاران انتظار می رود مطابق با اسناد بالادستی و منطبق با اهداف و بر اساس راهکارهای ارائه شده نسبت به درس کارورزی اهتمام بورزند.
رهگیری رسالت و جایگاه کتابخانه آموزشگاهی در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف رهگیری رسالت و جایگاه کتابخانه آموزشگاهی در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران مانند سند چشم انداز در افق 1404، قانون اساسی، قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (1396-1400)، سند نقشه جامع علمی کشور، سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور، سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و برنامه درسی ملی انجام گرفته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی به روش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی براساس رسالت کتابخانه آموزشگاهی ایفلا در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیو دی اِی استفاده شد. یافته ها: بر اساس رسالت کتابخانه آموزشگاهی از منظر ایفلا، رسالت و کارکرد کتابخانه آموزشگاهی در سه مقوله اصلی آموزش و سوادآموزی، فرهنگی و فناوری قرار گرفت. در میان اسناد بررسی شده تنها چهار مرتبه به طور مستقیم به کتابخانه آموزشگاهی اشاره شده است. سند چشم انداز، برنامه ششم توسعه، نقشه جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در مقوله فرهنگی، سند قانون اساسی و نقشه مهندسی فرهنگی در مقوله آموزش بیشترین رسالت مرتبط با کتابخانه آموزشگاهی را به خود اختصاص داده اند. رسالت و کارکرد مربوط به مقوله فناوری نیز در سند چشم انداز، برنامه ششم توسعه و نقشه جامع علمی کشور قابل توجه است. نتیجه : تنوع مقوله ها و مضامین شناسایی شده در سه سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور، سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در ارتباط با رسالت کتابخانه آموزشگاهی، نشان از پتانسیل بالای سه سند فوق در راهبری رسالت و کارکرد کتابخانه آموزشگاهی دارد. در اسناد بالادستی و بندهای مرتبط با رسالت کتابخانه آموزشگاهی به طور مستقیم به کتابخانه آموزشگاهی اشاره نشده، اما بسیاری از بندها قابلیت پیگیری، تحقق و اجرا توسط آموزش وپرورش و به طور خاص کتابخانه های آموزشگاهی را دارند. این کتابخانه ها به شرط برخورداری از حمایت لازم نظیر اختصاص و دریافت بودجه، امکانات و تجهیزات و همچنین بهره مندی از نیروهای متخصص در تحقق رسالت و مأموریت های کلان آموزشی، فرهنگی و فناوری کشور همچون سایر نهادهای مرتبط در کشور قادر خواهند بود به عنوان بازوهای توانمند عمل کرده و زمینه رشد و تعالی کاربران خود در درجه اول و در مرحله بعدی شهروندان هر جامعه ای را آماده سازند.
جایگاه مهارت های شغلی مورد نیاز دانش آموزان درس کار و فناوری در اسناد بالادستی آموزش و پرورش: روش آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین جایگاه مهارت های شغلی مورد نیاز دانش آموزان درس کار و فناوری در اسناد بالادستی آموزش و پرورش است. روش: روش پژوهش از نوع تحلیل محتوا بوده و جامعه پژوهش شامل محتوای اسناد بالادستی بوده است. در این پژوهش از روش سرشماری بهره گرفته شد و کلیه اسناد بالادستی مورد بررسی قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل سازه تحلیل محتوای مهارت های شغلی کار و فناوری محقق ساخته است. یافته ها: یافته ها نشان داد که؛ مهارت های شغلی مورد نیاز دانش آموزان درس کار و فناوری را می توان در3 مقوله اصلی (فردی، شغلی و فناوری) و 21 مقوله فرعی تدوین نمود. همچنین مشخص شد که در مجموع در محتوای اسناد بالادستی؛ به مهارت های فردی (45%)، مهارت های شغلی (32%) و مهارت های فناوری (23%) پرداخته شده است. که در این بین بیشترین ضریب اهیت مربوط به نقشه جامع علمی کشور (41/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به سیاست های کلی اشتغال (12/0) بوده است. نتیجه گیری: بر این اساس ضروری است که با توجه به رسالت اصلی درس کار و فناوری که مبتنی بر کسب مهارت های عملی در زندگی است به مهارت های فردی، شغلی و فناوری به صورت یکپارچه و درهم تنیده توجه بشود.
ارزشیابی برنامه درسی علوم تجربی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مبتنی بر اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
13 - 58
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی وضعیت موجود برنامه درسی علوم تجربی پایه های چهارم ، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس اسناد بالادستی صورت پذیرفته است. روش تحقیق، ترکیبی و اکتشافی متوالی است. نمونه کیفی پژوهش در بخش اسناد شامل کلیه اسناد بالادستیِ آموزش و پرورش درباره درس علوم تجربی ابتدایی بود و در بخش افراد شامل کلیه متخصصان حوزه محتوا و آموزش علوم تجربی و کارشناسان خبره مطلع از اسناد بالادستی؛ نمونه کمی نیز شامل کلیه اعضای گروه های آموزشی معلمان علوم تجربی دوره ابتدایی در سطح مناطق شهر تهران بود. در بخش تحلیل اسناد، ملاک ها و مؤلفه هایی که برنامه و کتاب های درسی علوم تجربی ابتدایی بر اساس آن ها طراحی و تدوین شده است شناسایی و دسته بندی گردید و پنج مقوله توجه به الگوی هدف گذاری مبتنی بر شایستگی های پایه، توجه به سوادعلمی فناورانه، توجه به رویکرد زمینه محور، توجه به اصل نقش فعال یادگیرنده، توجه به اصل اعتبار و نقش مرجعیت معلم در برنامه درسی علوم تجربی به صورت هدف مند انتخاب شد و به منظور شناسایی زیر مقوله های مربوط به هریک از مقوله های به دست آمده از اسناد بالادستی، با گروه ها و کارشناسان عضو شورای برنامه ریزی درسی مربوط، متخصصان حوزه محتوایی در آموزش علوم تجربی دوره دوم، متخصصان و دست اندرکاران مرتبط با طراحی و تدوین سند برنامه درسی ملی مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد و فرم های تحلیل محتوا و پرسش نامه تدوین گردید. جهت تعیین روایی از روش های تعیین قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال و قابلیت تأیید، و پایایی فرم های تحلیل محتوا به روش ویلیام اسکات[1] مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که کم ترین توجه برنامه درسی علوم تجربی به سواد فناورانه و بیش ترین توجه به اصل شایستگی های پایه می باشد و محتوای این برنامه درسی در برخی از زیرمقوله ها از جمله، توجه به تفکرانتقادی، کارآفرینی، نقش تولید دانش، خودارزشیابی و نقادی و تفکر منطقی نیاز به بازنگری و توجه بیش تری دارند
شناخت کلیدواژه های سیاسی بیانیه گام دوم و تطبیق آن با واژگان معادل قرآنی و حدیثی
حوزه های تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب که از سوی مقام معظّم رهبری (حفظه الله) صادر شد، یکی از اسناد بالادستی نظام اسلامی است. این سند از یک سو، تاریخ گذشته ایران را ترسیم و از جهتی، موقعیت کنونی انقلاب اسلامی را تبیین می نماید و از سوی دیگر، اهداف و چشم انداز حکومت اسلامی و راه کارهای اساسی دستیابی به آن را بیان می کند. یکی از محورهای مهم این بیانیه، «سیاست» است که اگر الگوی آن بر اساس معیارهای اسلامی تدوین گردد، موجب پیشرفت نظام و جامعه خواهد شد. برای ترسیم الگوی سیاست بر پایه معیارهای دینی، استخراج کلیدواژه های مرتبط از قرآن و حدیث ضروری است. از آنجا که بیانیه گام دوم بر اساس مبانی اسلامی تهیّه شده، ابتدا با مطالعه چندین باره آن، واژه های سیاسی کلیدی شناسایی شد، سپس واژگان معادل قرآنی حدیثی و همچنین ابواب روایی مرتبط با هر کلیدواژه، معرّفی گردید. این مقاله ضمن ارائه کلیدواژه های سیاسی بیانیه و تطبیق آن بر قرآن و حدیث، به شبهه جدایی دین از سیاست نیز پاسخ می دهد زیرا حجم گسترده سرفصل ها و موضوعات سیاسی موجود در آموزه های دینی را به خوبی نمایان می سازد. از این قلم، مقالات دیگری نیز در موضوع کلیدواژه های بیانیه گام دوم منتشر شده است.
بازخوانی جایگاه سیاست خارجی توسعه گرا در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال نهم ۱۴۰۰ شماره ویژه
82 - 105
حوزه های تخصصی:
حرکت در مسیر توسعه نیازمند تدوین برنامه ای داخلی در قالب اسناد بالادستی است. اما در جهان وابستگی های متقابل توسعه درونی کشورها با محیط خارجی پیوندی ناگسستنی یافته است. به طوری که برنامه توسعه بدون توجه به محیط بین المللی و روابط خارجی نمی تواند سودمند واقع شود. از این رو اکثر کشورهایی که بر مدار توسعه قرار گرفته اند دارای سند بالادستی در حوزه سیاست خارجی هستند. اگرچه فقدان چنین سندی در جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نقطه ضعف محسوب می شود؛ با این وجود سایر اسناد بالادستی به شکلی کلی و غیرمستقیم اهداف توسعه ای را در حوزه سیاست خارجی مطرح کرده اند. پژوهش حاضر با بازخوانی این اسناد در پی پاسخ به این پرسش ها است که راهبرد توسعه در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی چه الگویی دارد؟ و رابطه میان این الگو با سیاست خارجی توسعه گرا چگونه است؟ در پاسخ استدلال می شود که «مدل توسعه در اسناد بالا دستی ج.ا.ایران برون گرای درون محور است. این مدل توسعه بدون سیاست خارجی توسعه گرا امکان عملیاتی شدن ندارد.» پژوهش حاضر از نوع مطالعات توسعه ای- کاربردی است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با روش سند پژوهی در چارچوب نظریه دولت توسعه گرا تدوین شده است.
الگوی تدوین سیاست های دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر بررسی اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال نهم ۱۴۰۰ شماره ویژه
106 - 130
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی اقتصادی فن پیاده سازی سیاست خارجی است که منافع اقتصادی کشور را دنبال و از توان اقتصادی در سطوح دوجانبه، منطقه ای و بین المللی بهره مند می شود. کیفیت دیپلماسی اقتصادی در هر کشور متأثر از خط مشی های سیاستی است که عمدتا در ضمن اسناد بالادستی تعیین، هدایت و ارزیابی می گردد. هدف این پژوهش ارائه الگوی تدوین سیاست های دیپلماسی اقتصادی مبتنی بر تحلیل و استخراج رویه های مفهومی آمده در اسناد بالادستی پیشینی است. سند چشم انداز 1404، سیاست های کلی برنامه چهارم، پنجم و ششم توسعه و سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی اسناد منتخب جهت انجام این پژوهش به حساب می آیند. پژوهش حاضر بر اساس روش کیفی تحلیل مضمون انجام گردیده و نحوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. در این روش پس از گزینش بندهای مرتبط با حوزه موضوعی پژوهش و انجام کدگذاری باز، در مجموع 172 مضمون پایه و 35 مضمون سازمان دهنده ذیل 12 مضمون فراگیر (بازطراحی سیاست خارجی با اولویت اقتصادی و رویکرد تمدنی؛ منطقه گرایی؛ انتقال فناوری؛ بهبود تجارت خارجی؛ بهره مندی از سرمایه گذاری های خارجی؛ تعامل سازنده با رژیم ها و سازمان های اقتصادی منطقه ای و بین المللی؛ ارتقای برند ملی ایران؛ تقویت لجستیک تجاری؛ بهره برداری از موقعیت جغرافیایی؛ تدوین نقشه راه؛ مقابله با مخاطرات و اختلال های اقتصادی خارجی و تقویت دیپلماسی انرژی) استخراج و با استفاده از آن مدل اکتشافی مورد نظر حاصل شد. درنهایت، الگوی پیشنهادی برای تدوین سیاست های دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران نشان داد که تنظیم سیاست های دیپلماسی اقتصادی در دوره پیش رو بایستی ضمن ارتباط معنادار در نسبت با برنامه های پیشینی، اقدام به حفظ نقاط مثبت، جبران کمبودها و لحاظ نمودن اقتضائات نوین نماید.
تحلیل محتوای اسناد بالادستی بر اساس مؤلفه های برنامه ی درسی آموزش فلسفه برای کودکان به روش اجتماع پژوهشی مبتنی بر هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد تبیین ابعاد و مؤلفه های برنامه ی درسی آموزش فلسفه برای کودکان به روش اجتماع پژوهشی مبتنی بر هوش معنوی و تحلیل آن در محتوای پنج سند از اسناد بالادستی شامل سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، برنامه ی درسی ملی، نقشه ی جامع علمی کشور، قانون اساسی و سند نهایی چشم انداز بیست ساله است. روش پژوهش توصیفی و شامل تحلیل اسنادی و همچنین تحلیل محتوا بوده و رویکرد آن نیز کاربردی محسوب می شود. جامعه ی تحلیلی نیز شامل متون مرتبط با ابعاد و مؤلفه های برنامه ی درسی آموزش فلسفه برای کودکان به روش اجتماع پژوهشی مبتنی بر هوش معنوی و همچنین متن اسناد است که با توجه به ماهیت موضوع و محدودیت جامعه ی پژوهشی، از نمونه گیری صرف نظر شده و کل جامعه ی آماری تحت بررسی و تحلیل قرار گرفت. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و همچنین سیاهه ی تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و داده های اسنادی به شیوه ی کیفی با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند آنتروپی شانون مورد تحلیل قرارگرفته و چارچوب مفهومی برنامه ی درسی فبک، بر اساس مدارک و مستندات مرتبط در چهار مؤلفه ی اصلی و ۴۹ مؤلفه ی فرعی تدوین شده است. نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون بیانگر این بود که در بررسی پنج سند از اسناد بالادستی، مؤلفه های مذکور از توزیع نرمال برخوردار نبوده و مؤلفه ی پیامدهای اجتماعی تفکر فلسفی با 1270 مورد، دارای بیشترین میزان فراوانی و مؤلفه ی چیستی فلسفه با 47 مورد، کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده است و مغفول واقع شده است.
نقد برنامه درسی تربیت معلم جمهوری اسلامی ایران از منظر تربیت اسلامی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقد برنامه درسی تربیت معلم جمهوری اسلامی ایران از منظر تربیت اسلامی است. روش پژوهش خبرگی و نقادی تربیتی بود. در این راستا، همه اسناد بالادستی مرتبط با دانشگاه فرهنگیان (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (1390)، اساسنامه دانشگاه (1391)، برنامه راهبردی دانشگاه در افق چشم انداز 1404، طراحی کلان برنامه درسی تربیت معلم (1395) و سرفصل های مصوب برنامه درسی (1399) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در عنصر مربی، شایستگی های اساتید در اسناد مورد غفلت واقع شده است. در عنصر سرفصل ها/حوزه های محتوایی، تعداد دروس تربیت اسلامی زیاد بوده و با هم همپوشانی دارند و این امر موجب احساس تکرار و دل زدگی دانشجویان شده است. در عنصر منابع مطالعه و پژوهش، منابع اصلی و فرعی معرفی شده در دروس تربیت اسلامی از جامعیت کافی برخوردار نبوده و برخی از منابع دسته دوم هستند و کم تر به معرفی منابع دست اول و مرتبط با هر یک از دروس تربیت اسلامی پرداخته شده است. همچنین در نظر گرفتن فعالیت های یادگیری و عملکردی دروس تربیت اسلامی با ملاک ها و سطوح پیامدهای یادگیری مانند سایر دروس خطا بوده و منطبق با اسناد بالادستی نیست. همچنین در فرصت های یادگیری، کم تر به فعالیت های تحلیلی، مقایسه ای و ارزیابی توجه شده است. کلیدواژه ها : تربیت معلم، برنامه درسی، تربیت اسلامی، اسناد بالادستی، آموزش و پرورش.
تحلیل فقهی حقوقی چالش های سیاسی اجتماعی قضازدایی و برون سپاری مراجع غیررسمی حل و فصل دعاوی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
330 - 342
حوزه های تخصصی:
قضازدایی و برون سپاری مراجع غیررسمی حل و فصل دعاوی دارای جنبه های سیاسی و اجتماعی است. اصل تفکیک قوا مقوّم وظایف ذاتی هر یک از قوای سه گانه است. چنانکه هر یک از دستگاه ها موظف به ایجاد تشکیلات لازم و حذف تشکیلات غیر ضروری از ساختار خود هستند. همچنین اصل استقلال قوا حاکی از حذف ساختار غیر ضروری و ایجاد تشکیلات لازم برای قوا است. بر این اساس هیچ یک از قوا نمی تواند به بهانه کوچک سازی دولت، ساختار لازم را به قوه ای دیگر برون سپاری کند ولی می تواند امور کم اهمیت را به بخش برون حاکمیتی واگذار نماید. همچنین، تمرکز دستگاه قضایی بر دادرسی امور مهم سبب تسریع آن و در نتیجه رضایت عمومی جامعه می شود. افزون بر این از هزینه های غیر لازم برای اداره ساختارهای غیررسمی کاسته شده و حاکمیت مالیات کمتری أخذ می کند و رضایت عمومی از نهاد سیاسی را به دست می آورد. وضع مقرراتی که سهولت دسترسی به دادرسی خصوصی را برای عموم فراهم نماید، ضمن کاهش دعاوی کم اهمیت در دادگاه ها منجر به مقبولیت آرای صادره از سوی مراجع دادرسی غیررسمی مرضی الطرفین می شود. چنانکه پیش از این، شارع مقدس نیز با استفاده از اقبال جامعه به دادرسی غیررسمی، دادرسی خصوصی مانند حکمیت را معتبر شناخت.