مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مشارکت شهروندی
حوزه های تخصصی:
تفکیک زباله و بازیافت آن از مقوله های مهم زیست محیطی و اقتصادی محسوب می شود. هدف این پژوهش شناخت عوامل فرهنگی و اجتماعی ﻣﺆثر و تعیین میزان سهم و نقش این عوامل در تبیین مقوله مشارکت در تفکیک زباله است. جمعیت آماری این پژوهش شهروندان 15 تا 75 ساله شهر تهران است. نمونه آماری شامل 384 نفر می باشد که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است روش تحقیق پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. نتایج آزمون رگرسیون تک متغیره نشان داد که متغیرهای ﻣﺴﺆولیت شهروندی، باورهای نادرست، سودمندی تفکیک زباله، اعتماد به شهرداری و نگرش زیست محیطی و شرایط عمل بر میزان مشارکت در تفکیک زباله ﻣﺆثر هستند. با توجه به مقدار ضریب رگرسیونی استاندارد شده می توان گفت که متغیرهای شرایط عمل (44/۰-) و احساس مسیولیت شهروندی (43/۰) دارای بیش ترین تاثیر بر متغیر مشارکت در تفکیک زباله هستند. همچنین نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد متغیرهای شرایط عمل، احساس مسیوولیت شهروندی و باورهای نادرست در مدل باقی مانده و تاثیرشان در بررسی همزمان متغیرهای پیش بین مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که شرایط عمل نقش مهمی در مشارکت در تفکیک زباله از مبدأ ایفا می کنند همچنین احساس مسیولیت شهروندی نیز عاملی مهم قلمداد می شود.
طراحی الگوی مفهومی عوامل پیش برنده و بازدارنده مشارکت شهروندی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
65 - 89
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندی محصول دموکراسی در دوران جدید و به رسمیت شناختن حق حاکمیت یکایک انسانها در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خویش است. این در حالی است که بر اساس آموزه های اسلامی، مشارکت مردم جزء دکترین و اندیشه های بنیادین حکومت اسلامی به شمار می رود. بنابراین دولتهای اسلامی باید ساز و کار تحقق مشارکت حداکثری مردم را طراحی کنند. مسئله پژوهش این است که چه عواملی در تقویت و یا تضعیف مشارکت مردم در عرصه های مختلف حاکمیتی نقش دارد و یا مؤثر است. برای استخراج این عوامل به یکی از مهمترین منابع معتبر دینی یعنی نهج البلاغه مراجعه شده است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از راهبرد تحلیل مضمون مبتنی بر نرم افزار Maxqda صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندی در دو دسته عوامل پیش برنده و بازدارنده قرار می گیرد که هر یک از آنها می تواند منشأ مردمی و دولتی داشته باشد؛ به عبارت دیگر هم دولتها و هم شهروندان در ایجاد مشارکت سهیم هستند. قدرت متقابل نیروی عوامل پیش برنده و نیروی عوامل بازدارنده حد توازن و تعادل مشارکت شهروندی را ایجاد خواهد کرد.
تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت شهروندی: ارزیابی تجربی نظریه ی سرمایه ی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندی مؤلفه ی اصلی در رسیدن به اهداف توسعه ی مدیریت شهری است و فرایندی است که در آن افراد بی تجربه و معمولی یک اجتماع، قدرت اتخاذ تصمیم در زمینه ی امور معمولی اجتماع خود را تجربه و تمرین می کنند که عوامل بسیاری شدت و میزان آن را تعیین می کند. پژوهش حاضر با عنوان تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت شهروندی: ارزیابی تجربی نظریه ی سرمایه ی اجتماعی، به بررسی تأثیر عواملی چون اعتماد به مردم، اعتماد به نهاد مدیریت شهری، عضویت در احزاب و انجمن های محلی و رسانه بر میزان مشارکت شهروندی و گرایش به مشارکت شهروندی پرداخته است. چهارچوب نظری پژوهش حاضر بر اساس نظریه ی سرمایه ی اجتماعی است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن پیمایش است، ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که پس از سنجش روایی و پایایی آن، بر طبق فرمول کوکران جمعیت نمونه 881 نفر از شهروندان مناطق 22 گانه ی تهران از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعیین و پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد که سازه ی سرمایه ی اجتماعی به صورت مستقیم توانسته 59 درصد از تغییرات مشارکت شهروندی را تبیین و پیش بینی کند و پس از ورود عامل گرایش به مشارکت شهروندی درون مدل، این سازه به همراه تمام ابعاد خود و عامل گرایش به مشارکت، توانست 62 درصد از تغییرات مشارکت شهروندی را تبیین و پیش بینی کند که اعتماد به نهاد مدیریت شهری در مدل اول و عضویت در احزاب و انجمن های محلی در مدل دوم بیشترین تأثیر و رسانه کمترین تأثیر را در هر دو مدل در تبیین سازه ی سرمایه ی اجتماعی داشته است و در نهایت تحلیل یافته ها نشان از مشارکت متوسط رو به پایین شهروندان در امور شهر و محله دارد.
شناخت و ارزیابی عوامل مرتبط با مشارکت شهروندان در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندان در اداره امور شهرها پدیده ی نوینی نیست، گرچه از نیمه دوم قرن بیستم اهمیت بیشتری یافته است. برای تقویت و گسترش این مفهوم، شناخت عوامل مرتبط با آن امری ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مرتبط با مشارکت شهروندان در مدیریت شهری می باشد. جامعه آماری تحقیق را کلیه ساکنان شهر آمل و حجم نمونه را 352 نفر تشکیل داده اند. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و نیز میدانی (پرسشنامه ای) و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد. نتایج آزمون تی نشان می دهد که میزان مشارکت شهروندان کمتر از حد متوسط بوده است. از بین انواع مشارکت شهروندان، تنها مشارکت اجتماعی در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار داشته و مشارکت های مالی، فیزیکی، فکری، ذهنی و سیاسی از حد متوسط پایین تر بوده است. نتایج رگرسیون نشان می دهد که از بین 8 مولفه که مورد آزمون قرار گرفتند، تنها چهار مولفه عضویت انجمنی، آگاهی، بی قدرتی و پایگاه اجتماعی – اقتصادی با ضرایب همبستگی 383/0، 333/0، 230/0- و 227/0 به ترتیب با میزان مشارکت رابطه داشته اند.
توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران با محوریت نقش شوراهای اسلامی و مشارکت شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شوراها به عنوان یکی از مباحث بنیادی و از ریشه دارترین روش های مدیریتی است که دموکراسی و مشارکت همه شهروندان را تضمین می نماید. تمرکز قدرت در حاکمیت مرکزی و کم توجهی به مدیریت های محلی و همچنین فقدان تنظیم ساختار مناسب قدرت در دستگاه های دولتی، خصوصاً در حوزه مدیریت شهری مهم ترین علت مشکلات شهری و توسعه اجتماعی است که ضعف ها و کمبودهای این امر در پدیده های گوناگون ظهور و بروز پیدا می کند. شوراها حلقه های واسط میان جامعه مدنی و دولت هستند و می توانند نقشی مؤثر در فرآیند توسعه و مشارکت شهروندی داشته باشند. نتایج نشان می دهد که در صورت بهره برداری از همه توان و ظرفیت های قانونی و محلی و نیز کاهش چالش ها، شوراها می توانند نقش موثرتری در روند توسعه سیاسی ایفا کنند. در راستای حل مشکلات موجود، توسعه سیاسی و مدیریت بهینه شهری یک اصلاح اصولی با مشارکت شهروندان می تواند راهگشا باشد. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی درصدد آن است که تأثیر شوراهای اسلامی را در فرآیند توسعه سیاسی جمهوری اسلامی ایران بررسی کند.
ارزیابی مشارکت سیاسی و شناسایی تعیین کننده های آن در جوامع شهری (مطالعه موردی: شهر لامرد، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
107 - 118
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی فراگیر شهروندان در امور مختلف یکی از نمادهای وجود دموکراسی و مشروعیت حاکمیت یک کشور است که دارای ابعاد متعددی می باشد. شرکت در انتخابات یکی از ابعاد مهم مشارکت سیاسی است که ارتقای سطح آن در گرو بهبود وضعیت دیگر ابعاد مشارکت سیاسی و شناسایی و تقویت عوامل موثر بر آن است. هدف پژوهش کاربردی حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و همستگی انجام گرفته است ارزیابی مشارکت سیاسی و شاخص های آن و همچنین شناسایی عوامل تعیین کننده آن در میان شهروندان شهر لامرد واقع در استان فارس است. همه شهروندان 18 ساله و بیشتر، که واجد شرکت در انتخابات هستند جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند که بر اساس نتایج آخرین سرشماری، تعداد آن ها 19595 نفر بوده است. ابزار اصلی پژوهش برای گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تأیید شده است. با توجه به محدودیت های انجام سرشماری، با استفاده از فرمول کوکران 378 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند و پرسشنامه ها به صورت کاملاً تصادفی در میان شهروندان توزیع و تکمیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد بیشترین و کمترین مشارکت سیاسی شهروندان در دو متغیر رأی دادن و نوشتن مقالات سیاسی به ترتیب با میانگین 26/4 و 32/2 بوده است. نتایج بررسی وضعیت کلی مشارکت سیاسی شهروندان نشان می دهد میانگین محاسبه شده با مقدار 131/3 بالاتر از حد متوسط می باشد. همچنین نتایج بررسی همبستگی میان متغیر وابسته و متغیرهای مستقل پژوهش نشان داد بین مشارکت سیاسی و متغیرهای پایگاه اقتصادی اجتماعی، احساس کارآمدی و اثربخشی سیاسی، استفاده از رسانه های داخلی، کیفیت زندگی، رضایت از عملکرد دولت، سرمایه اجتماعی، استفاده از شبکه های اجتماعی و آگاهی سیاسی، به لحاظ آماری ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد و میان استفاده از رسانه های خارجی و میزان مشارکت سیاسی ارتباط معنادار و منفی وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد بین متغیرهای سن، جنس، وضعیت تأهل و درجه مذهبی بودن با میزان مشارکت سیاسی ارتباط معناداری وجود ندارد.
بررسی مؤلفه های مؤثر در چالش های نهادی مشارکت شهروندی در بازآفرینی پایدار شهری مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های مؤثر در چالش های نهادی مشارکت شهروندی در بازآفرینی پایدار شهری در شهر تبریز است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف توسعه ای – کاربردی و از لحاظ روش شناسی ترکیبی است که از دو روش کمی و کیفی در پژوهش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تبریز انتخاب شد و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 385 نفر بدست آمد، روش نمونه گیری پژوهش به لحاظ تعداد زیاد محلات ومناطق خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. همچنین در روش کیفی از ابزار مصاحبه استفاده شد. جامعه مورد مطالعه برای مصاحبه از میان مدیران و کارشناسان سازمان های مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شد برای تجزیه تحلیل یافته های کمی از نرم افزار spss22 و از نرم افزار NVivo10 برای تجزیه تحلیل مصاحبه های میدانی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهر تبریز در در ارتباط با بازآفرینی پایدار شهری به صورت مشارکتی با چالش های نهادی زیادی روبه رو است که می توان با استفاده از مؤلفه های نهادی مشارکت شهروندی مؤثر در بازآفرینی شهری، تغییر نگاه مسئولان به ظرفیت ها و توانمندی های سازمان های مردم نهاد، ایجاد وتشکیل سازمان های مردم نهاد در ارتباط با نوسازی و بازآفرینی شهری و رفع موانع حقوقی مرتبط با سازمان های مردم نهاد ، مشارکت شهروندان در طرح های بازآفرینی شهری را افزایش داد و گامی در جهت رفع این چالش ها برداشت.
نیازهای رسانه ای اسیب دیدگان از بلایای طبیعی: مطالعه موردی اسیب دیدگان از زلزله آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
173 - 206
حوزه های تخصصی:
تاکنون پژوهش های متعددی در زمینه نقش رسان ه های جمعی در بحران انجام و بر اساس آن ها کارکردهای گوناگونی برای رسان ه ها در بحران تعریف شده اس ت . در اغلب این پژوهش ها با نگاهی تجویزی برای استخراج کارکردهای رسان ه های جمعی، نظرات خبرگان این حوزه مبنای کار قرار گرفته و کمتر به نظرات خود آسی بدیدگان از بلایای طبیعی توجه شده است . در این مقاله برای اولین بار مستق ی ما به سراغ آسی بدیدگان رفته ایم تا نیازهای رسانه ای شان را بشناسیم. برای این منظور دو روز پس از زلزله آذربایجان در سال 1391 به سراغ مردم شهرستان ورزقان و شهر تبریز رفته و از طریق 27 مصاحبه مرد م نگارانه با ایشان داده های خود را جم ع آوری کردیم . برای تحلیل این داد ه ها نیز از روش نظریه زمینه ای استفاده نمودی م . با کدگذ اری باز، محوری و گزینشی داد ه ها به چهار نیاز رسان ه ای اصلی آسیب دیدگان از زلزله شام ل : نیاز به اطلاعا ت، نیاز به توجه رسان های، نیاز به آموز ش و نیاز به نماینده، دست یافتیم.
بررسی ارتباط شهر یادگیرنده و سطح مشارکت شهروندان در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
103 - 140
حوزه های تخصصی:
امروزه آگاهی یکی از عوامل موثر در مشارکت شهروندان به حساب می آید. یادگیری همه جانبه، همگانی و مادام العمر مفاهیمی هستند که در مکانی تحقق می یابند که از آن به شهر یادگیرنده تعبیر می شود. در این پژوهش ابتدا ابعاد و مولفه های شهر یادگیرنده با استفاده از منابع اسنادی شناسایی و پس از بررسی تکمیل شده است. با جمع بندی نهایی، شهر یادگیرنده در سه بعد بستر ، فضا و دامنه یادگیری دسته بندی و با استفاده از روش آمیخته به صورت توصیفی -تحلیلی و نظرسنجی از نخبگان، مهم ترین مولفه های هر بعد شناسایی شد.در مرحله بعد با استفاده از پیمایش از بین 360 نفر نمونه مربوط به جامعه آماری شهر قزوین، ارتباط این مولفه ها با زمینه های مشارکت شهروندی (اجتماعی،اقتصادی و علمی) در شهر قزوین مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از آزمون همبستگی تائو بی کندال و نرم افزار SPSS، رابطه معنی داری میان این دو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مشارکت اجتماعی با آموزش رسمی، بسترهای جسمی-روانی، سیاسی -نهادی، اقتصادی و حوزه یادگیری رابطه معنی دار و مشارکت اقتصادی با آموزش رسمی، بسترهای فرهنگی، سیاسی-نهادی،حوزه یادگیری و یادگیری مادام العمر رابطه معنی دار دارد و مشارکت علمی نیز تنها با آموزش رسمی، بسترهای فرهنگی، فناوری و جسمی-روانی رابطه معنی دار دارد.
اعتماد دولت به مردم: حلقه مفقوده در فرایند مشارکت شهروندی در اجرای خط مشی های عمومی (مطالعه موردی: استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
111 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر میزان اعتماد مدیران دولتی به شهروندان و تاثیر آن بر میزان مشارکت شهروندان و درگیر شدن آنها در تدوین، اجرا و ارزیابی سیاستهای بخش عمومی است. این تحقیق از نظر مخاطب استفاده، در زمره تحقیقات کاربردی، از نظر هدف، در رسته تحقیقات توصیفی و نیز از نظر گردآوری داده، در زمره تحقیقات پیمایشی قرار می گیرد. همچنین به منظور گرد آوری داده های مورد نیاز، از ابزار پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. یافته های تحقیق حاضر بیانگر آن است که متغیر اعتماد مدیران به شهروندان می تواند در اثرگذاری سه عامل گرایش به اعتماد، تجربیات پیشین و انتقاد به دولت بر میزان مشارکت شهروندان نقش میانجی کامل را ایفا نموده، در حالیکه اعتماد مدیران به شهروندان در تاثیر کارایی شخصی بر میزان مشارکت شهروندان نقش میانجی خفیف (مکمل) را ایفا می نماید. اعتماد سازمانها و مدیران به مردم، به ارتقا و بهبود سطح همکاری دولت و ملت می انجامد و حکمرانی مشارکتی واقعی، بدون اعتماد دولت به شهروندان امکان پذیر نخواهد بود. برای شکل گیری و بالندگی اعتماد دولت به شهروندان ، اعتقاد و باور به دانش و مهارتهای عملی آنها، گوش فرا دادن به مطالبات و صدای ایشان، تسهیم قدرت با آنها، نمایش واقعی اعتماد و احترام در فرایندهای اداری و آموزش و درگیر نمودن آنها در این فرایندها باید سرلوحه تصمیمات مدیران قرار گیرد.
پردازش فلسفی- مفهومی حق به شهر از منظر مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1235 - 1255
حوزه های تخصصی:
تحولات انجام گرفته در عرصه های مختلف زمینه ساز شکل دهی به مباحث جدید در عرصه مطالعه در حوزه شهرها به عنوان پدیده های فضایی- جغرافیایی است. این تحولات ناشی از بی عدالتی، تبعیض جنسیتی، فقر، و توزیع درآمد در روابط قدرت موجود در مناسبات شهری است که در حوزه مطالعات شهری، اجتماعی، و حقوقی می توان به آن پرداخت. بر این مبنا، می توان گفت وجود تبعیض و دسترسی نداشتن به امکانات حق چگونه زیستن را در میان انسان ها به خطر می اندازد و باید پاره ای از امور فراهم باشد تا انسان ها بتوانند به یک زندگی مطلوب دست یابند. این حق در شهر را جمعی از متخصصان این حوزه «حق به شهر» نامیده اند که در آن شهروندان «حق آزادی، حق مشارکت و تملک، حق دسترسی به امکانات شهری، و...» را باید دارا باشند و برای رسیدن به آن می توانند فریاد یا درخواست کنند. پژوهش حاضر مبتنی بر روش تحلیل محتوا در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان مفهوم سازی درست از حق به شهر ارائه داد. فرضیه تحقیق این است: به نظر می رسد مفهوم سازی درستی از حق به شهر در کارهای مورد بررسی انجام نگرفته و فقط به توصیف آن از طریق بیان مثال ها بسنده شده است. نتیجه اینکه اگر ایده حق به شهر از سوی مدیریت شهری تحقق یابد، شاهد آن خواهیم بود که شهرها در آینده به فضاهایی پویا و پایدار تبدیل شوند. بنابراین، حق به شهر عبارت است از شناخت منابع و امکانات موجود و توزیع عادلانه آن در فضای شهر؛ به طوری که مدیریت دموکراتیک شهری براساس شفافیت، مسئولیت پذیری، و پاسخ گویی زمینه مشارکت شهروندان را فراهم آورد تا شهروندان بتوانند آن گونه که شایسته است بر سرنوشت خود نقش داشته باشند و چگونه زیستن را خود طراحی و اجرا کنند؛ زیرا انسان دارای قدرت اختیار و خودآگاهی است و درحقیقت این خودآگاهی و اختیار تشکیل دهنده گوهر انسانی اوست.
تحلیل عوامل تبیین کننده و عناصر اثرگذار بر مشارکت شهروندی (موردکاوی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1339 - 1355
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی مشارکت شهروندی در شهروندان اصفهانی بالای 18 سال پرداخته شده است. عناصر بسیاری بر مشارکت شهروندان اثرگذارند: ساختارهای سیاسی، شرایط اقتصادی، ویژگی های فرهنگی، و ... اما حتی اگر زمینه های مشارکت از سوی تصمیم گیران فراهم شود، تا زمانی که شهروندان برای مشارکت در امور مرتبط با زندگی آنان تمایلی نداشته باشند، فرایندهای مشارکتی شکست می خورند. از همین رو، شناسایی عناصر مؤثر بر مشارکت شهروندی می تواند زمینه اجرای مداخلات نهادی برای بهبود مشارکت شهروندی را فراهم کند؛ امری که مسئله اصلی مقاله پیش روست. برای سنجش مشارکت شهروندی در شهروندان اصفهان 11 گویه انتخاب شد. نمونه گیری به صورت خوشه ای و با حجم نمونه 450 نفری انجام گرفت. علاوه بر گویه ها، ویژگی های بافتاری همچون سن، جنسیت، تحصیلات، شغل، نوع واحد مسکونی، نوع تملک واحد مسکونی، درآمد، مذهب، و قدمت سکونت نیز جمع آوری شد. سپس، با استفاده از نرم افزار SPSSپایایی پرسش نامه با آلفای کرونباخ 680/0 تأیید شد. تحلیل عاملی به شناسایی سه عامل (با مجموع تبیین واریانس 65 درصد) انجامید: «تعهد مدنی»، «تعهد فردی»، و «مشارکت در انتخابات». با ترکیب وزنی عوامل، شاخص «مشارکت شهروندی» محاسبه شد و درنهایت نقشه توزیع شاخص مشارکت شهروندی و عوامل آن در مناطق پانزده گانه اصفهان ترسیم شد. برای سنجش اثر ویژگی های بافتاری بر مشارکت شهروندی، از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج مدل سازی بیانگر آن است که عناصر بافتاری تحصیلات (217/0)، سن (162/0)، و موقعیت شغلی (101/0) با عامل «مشارکت در انتخابات» و «قدمت سکونت» (122/0)، «مذهب» (123/0)، و «نوع تملک واحد مسکونی» (122/0-) با عامل «تعهد مدنی» رابطه معنادار داشته اند.
گونه شناسی مسئولیتهای حاصل از "بازداشت شهروندی" در حقوق ایران
منبع:
تعالی حقوق زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶
116 - 149
حوزه های تخصصی:
ضعفها و خلأهای ناشی از تأمین امنیت به وسیله زرادخانه ی کیفری، زمینه ی مشارکتهای انتظامی شهروندان را فراهم کرده است. در این نوع از همکاریها شهروندان حضور جدی تری در تأمین امنیت داشته و با بهره مندی از برخی اختیارات ضابطین به ارتکاب جرم واکنش نشان می دهند. توقیف متهمین از جمله اختیاراتی بوده که قانونگذار به موجب تبصره یک ماده 45 قانون آئین دادرسی کیفری به شهروندان تفویض کرده است. هدف از نگارش این مقاله، ضمن تبیین الزامی یا اختیاری بودن فعالیتهای انتظامی شهروندان جهت بازداشت متهمین، بررسی چارچوب مسئولیتهای کیفری و مدنی ایشان در مصاف با اسباب موجهه و عوامل رافع مسئولیت کیفری می باشد. روش انجام این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مَنابع اصیل کتابخانه ای صورت گرفته است. به نظر می رسد قانونگذار مجوز قانونی برای انجام چنین فعالیتهایی را داده و این اجازه به عنوان یکی از عوامل موجهه هرگونه مسئولیت کیفری و مدنی از شهروندان سلب می کند؛ لکن وجود برخی عوامل رافع مسئولیت کیفری همچون اشتباه و جهل در فرآیند بازداشت، ممکن است ایشان را با انواع مسئولیتهای قانونی مواجه سازد. یقیناً این اتفاق سطح مشارکتهای انتظامی شهروندان را کاهش داده و هدف از وضع قانون را تامین نخواهد کرد.
شهرنشینی و رضایت شهروندان از عملکرد مدیریت شهری و شهرداری در منطقه 2 شهرداری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۵
7 - 20
حوزه های تخصصی:
شهر، شهرنشینی و شهروندان از موضوعات مهم در مطالعات میان رشته ای است. دانش جغرافیا به دلیل آمیختگی فراوان و پیچیدگی و ضرورت ها، رهنمودهای جدیدی را با علومی مانند جامعه شناسی، سیاست، تاریخ، اقتصاد، معماری و ... در عرصه های مختلف ارائه می دهد. افزایش جعمیت، توسعه شهری و نیز به تبع آن شهرنشینی، تقاضا برای خدمات و امکانات جدید را در پی دارد، اما این خواسته ها و نیازها با افزایش سطح آگاهی و نیز تغییر نیازها و شیوه های زندگی شهرنشیتی با دروه های قبل اندکی متفاوت است و مدیریت شهری را در یک شرایط پیچیده و متفاوت با قبل قرار داده که نیاز به توجه به الگوهای نوین برای اداره امور دارد که از جمله آنها به دست آوردن رضایت شهروندان و مشارکت دادن آنها در امور شهری و نیز فراهم آوردن شرایط، محیط، امکانات مناسب و کافی برای همه اقشار جامعه می باشد. ازاین رو مقاله حاضر باهدف ایجاد زمینه های محیطی مطلوب و مورد رضایت شهروندان در وضعیت کنونی شهرنشینی است. نوع تحقیق کاربردی – توسعه و روش گردآوری اطلاعات اسنادی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری مقاله حاضر شهروندان منطقه 2 تهران است که حجم نمونه آن با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مشارکت شهروندی، احترام و تکریم شهروندی، سن و درآمد با رضایت شهروندی رابطه مستقیم و معنادار اما بین متغیرهای تحصیلات و آگاهی اجتماعی شهروندان با رضایت شهروندی به ترتیب تفاوت معنادار و رابطه معکوسی وجود دارد.
بررسی رابطه مشارکت شهروندان و فاکتورهای اصلی مدیریت شهری مطالعه موردی: شهر تهران
حوزه های تخصصی:
محیط شهری پیچیده، پویا و متنوع است که مستلزم طراحی یک سیستم چند وجهی و مشارکتی در مدیریت است و حکمرانی خوب شهری این قابلیت را فراهم کرده است. الگوی حکمروایی خوب شهری به عنوان فرایند مشارکتی توسعه تعریف می شود که به موجب آن همه ذینفعان شامل حکومت، سازمان های غیر دولتی و جامعه مدنی وسایلی را برای حل مشکلات شهری فراهم می کنند. این پژوهش با هدف سنجش میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری تهران بر اساس الگوی حکمرانی خوب شهری تدوین شده است و به بررسی معناداری رابطه بین معیارهای حکمرانی شهری به عنوان متغیرهای وابسته با متغیر مستقل مشارکت شهروندان در مدیریت شهری پرداخته است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحلیل بوسیله آمار استنباطی می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که از بعد ذهنی تمایل شهروندان به مشارکت در مدیریت شهری بالاست و بستر بسیار مناسبی برای مشارکت در شهر مورد مطالعه وجود دارد. بر اساس نتایج پژوهش، بین معیارهای حکمرانی و مشارکت شهروندان در مدیریت شهری ارتباط معنی داری وجود دارد. مشارکت شهروندی بیشترین تاثیر و رابطه را با آگاهی شهروندی داشته و سپس با فاصله معنادار و زیادی تاثیری محسوس بر شفافیت و پاسخگویی و اعتماد اجتماعی دارد.
ارزیابی مشارکت شهروندان در حکمروایی خوب شهری (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناخت وضع موجود نظام مشارکت شهروندان در حکمروایی شهری پیرانشهر می باشد و درواقع در پی پاسخ به این سؤال است که شهروندان تا چه میزان در تصمیم گیری های مدیریت شهری از طریق حکمروایی شهری مشارکت داده شده اند. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. نتایج ارزش گذاری شاخص ها و زیرشاخص های اداره بهینه شهری در مدلANP و نرم افزار Super Decision نشانگر آن است که شاخص "مشارکت(A)" با امتیاز 233/0، شاخصِ با ارجحیت اول می باشد. همچنین، نتایج آزمون پیرسون حاکی از این است که اغلب شاخص های موجود در مدل تحقیق، تأثیر معناداری بر میزان مشارکت شهروندی در اداره شهری داشته اند. نتیجه اساسی پژوهش، وجود رابطه اساسی بین مسائل شهری و شاخص های حکمروایی است، به گونه ای که بیشترین میزان واریانس با میزان 75/29 مربوط به گویه "مدیریت و تصمیم گیری پایدار" و بعدازآن با واریانس 874/18 مربوط به گویه "مشارکت" می باشد که ناشی از انگیزه بالای مردم جهت مشارکت و تمایل به یکپارچگی مدیریت پایدار در امور شهری است. در بحث رتبه بندی محلات ازلحاظ مدیریت مشارکتی نیز (آزمون کروسکال والیس)، "محله 24" با بیشترین امتیاز (66/236) رتبه اول را به خود اختصاص داده است. نتایج کلی پژوهش، دال بر این واقعیت است که نادیده گرفتن نظر شهروندان در رابطه با مدیریت شهری و نحوه تصمیم گیری مدیران شهری، به طور قابل توجهی درروند حکمروایی شهری پیرانشهر مؤثر بوده، و همین امر سبب تأثیرات نامتعادلی در نواحی شهری شده است.
تصویرپردازی از مشارکت شهروندی با هدف بهبود حکمرانی شهری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117 - 135
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تصویرپردازی از آینده، روشی مرسوم و شناخته شده با هدف ساخت آینده مطلوب یا جلوگیری از بروز آینده ای نامطلوب است. ابزاری خلاقانه برای سیاستگذاری یا تغییر در رویه های خط مشی گذاری است. تصویرپردازی از آینده، به خط مشی گذاران و مجریان این امکان را می دهد تا در روندهای سیستم فعلی، تجدیدنظر کنند و با اصلاح و تقویت آن، ضمن جلوگیری از انحراف های احتمالی، مسیر پیشرفت و تعالی را هموارتر نمایند. تصویرپردازی از مشارکت شهروندی در مدیریت شهری می تواند به مدیران در فهم بهتر آینده و اصلاح و بازبینی سیاست ها و برنامه های فعلی با هدف ساخت آینده مطلوب یاری رساند. سناریوی تدوام وضع موجود، همواره یکی از تصاویر محتملی است که پیش روی سیاستگذاران و تصمیم گیران وجود دارد. ترسیم این تصویر و اصلاح فرایندها با تکیه بر این تصویر، ابزار سودمند و ارزشمندی برای توانمندسازی مدیران و برنامه ریزان شهری است. هدف: پژوهش حاضر با فرض سناریوی تدوام وضع موجود در ده سال آینده، نمای مشارکت شهروندی را در آن سال ها در قالب سناریوی محتمل، تصویرپردازی می کند و متناسب با این تصویر تلاش می کند تا خط مشی ها و سیاست های ناسازگار با این تصویر را اصلاح کند. روش: از رویکرد کلی سناریوپردازی (مدل 8 مرحله ای شوارتز)برای استخراج سناریوها استفاده شده است. هدف از شناسایی سناریو ها رسیدن به پیشران هایی است که مختصات وضع موجود را ترسیم می کنند. این پیشران ها در تصویرپردازی از سناریوی وضع موجود کاربرد دارند. پس از شناسایی پیشران ها و ترسیم محورهای سناریوی وضع موجود، از روش تصویرپردازی (ترکیب خلاقیت و تحلیل روندها و اقدامات) برای ترسیم روابط علت و معلولی در نشان دادن تدوام وضع موجود استفاده شده است. شیوه گردآوری داده در این پژوهش کیفی است. از مصاحبه به سبک الگوی گلوله برفی برای بررسی مؤلفه ها و پیشران ها استفاده شده است. همچنین از قضاوت خبرگان در قالب پنل خبرگی و تیم پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: بخشی از یافته های این پژوهش مستند به مقاله ای است که مؤلفه های مورد نیاز برای این پژوهش در آنجا توسط تیم پژوهش استخراج شده است؛ بر این اساس با فرض آن مؤلفه ها، پس از شناسایی پیشران های دارای عدم قطعیت بحرانی به کمک خبره ها در فرایند دلفی (نمره اهمیت و عدم قطعیت)، 5 پیشران با عدم قطعیت بالا شناسایی شد که پس از حذف ناسازگاری ها در نهایت چهار سناریو بدست آمد که عبارتند از: دموکراسی مبتذل، شهر مدیرمحور، مدیریت نمایشی و شهر آرمانی. از بین این چهار سناریو، «سناریوی دموکراسی مبتذل» منطبق با شرایط فعلی تشخیص داده شد که توصیف کننده وضع موجود است. تصویرپردازی از این سناریو بیانگر آن است که در 10 سال آینده شهرداری تهران با چالش های زیادی روبرو خواهد شد که از آن جمله می توان به: بحران مالی، افزایش فاصله مردم از حکومت، چالش های مدیریتی، آسیب های ساختاری و بحران مشروعیت در مشارکت، اشاره کرد. نتیجه گیری: برای غلبه بر چالش های آینده، لازم است امروز، اقداماتی از سوی شهرداری تهران انجام شود و در حوزه مشارکت شهروندی راهبردهایی اتخاذ گردد و در برخی از خط مشی ها بازنگری انجام پذیرد. در بخش نتیجه گیری با تأکید بر تصویر تدوام وضع موجود، الزامات تغییر در خط مشی ها و رویکردهای فعلی به تفصیل، استخراج و مورد بحث قرار گرفته است.
ارزیابی عوامل موثر بر اجرای حکمروایی شهری مشارکتی ( برنامه NBN) در منطقه 2 کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۶
43 - 55
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و به دنبال آن، مشکلات خاص زندگی شهری، بیش از پیش توجه به راهبردها و چاره های سودمند برای بهینه سازی زندگی شهروندان را ضروری کرده است. در چند دهه اخیر، با مطرح شدن مفاهیم و رویکردهای دموکراتیک، الگوهای جدید حاکمیتی شکل یافتند. یکی از این اشکال جدید، جنبش حکمروایی خوب شهری بوده است. این الگو به عنوان فرایند مشارکتی تعریف می شود که با مشارکت شهروندان و تغییر نقش و کاکردهای حاکمیت محلی همراه است. در این راستا، برنامه NBN با اصطلاح «همسایه ها محیط پیرامون همسایگی خود را می سازند» ، به عنوان یکی از موفق ترین راه در زمینه مدیریت شهری و حکمروایی خوب شهری در طی ده سال گذشته در شهر روچستر نیویورک می باشد. در این برنامه ، همه شهروندان سعی در ساماندهی محیط زندگی اطراف خود می باشند. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی عوامل موثر بر اجرای حکمروایی شهری مشارکتی( برنامه NBN) در منطقه 2 کلان شهر تبریز می باشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری با توجه به فرمول کوکران و جمعیت منطقه 2 کلان شهر تبریز، 382 نفر می باشد. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه و برای تجزیه و تحلیل داده-های حاصله از پرسشنامه از نرم افزار لیزرل و SPSS استفاده شده است. با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل داده ها، در محیط برنامه لیزرل مدل از برازش مطلوبی برخوردار بوده و در بین شاخص ها، شاخص« توافق جمعی» به عنوان شاخص اول محاسبه گردید. این بدین معنی است که منافع مختلف جامعه به سمت اجماعی گسترده که بهترین و بیشترین منفعت را برای تمام اجماع و همه شهروندان در پی داشته باشد، هدایت شود. هم چنین در نرم افزار SPSS با توجه به آزمون تی تک نمونه ای ، عوامل موثر در حکمروایی شهری مشارکتی(برنامه NBN) در منطقه مذکور، از وضعیت خوبی برخوردار نمی باشد.
نقش تبلیغات محیطی (بیلبوردها و تلویزیون های شهری) بر مشارکت شهروندان در اجرای طرح آسمان آبی و زمین پاک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
124 - 136
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی نقش تبلیغات محیطی (بیلبوردها و تلویزیون های شهری) بر مشارکت شهروندان در اجرای طرح آسمان آبی و زمین پاک انجام گرفته است. مبانی نظری این تحقیق براساس نظریات اقناع، نظریه وابستگی مخاطبان، نظریه جامعه پذیری کوئن، نظریه عادات فرهنگی و نظریه برجسته سازی است که بر طبق آن و در نهایت نظریه برجسته سازی و نظریات اقناع به صورت تلفیقی به عنوان تئوری منتخب ارائه شد که اهداف و فرضیات و مدل تحقیق بر مبنای آن ارائه گردید. این پژوهش به صورت پیمایشی و با هدف کاربردی و بهره گیری از شیوه پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. پرسش نامه ها به کمک روش نمونه گیری خوشه ای و از طریق فرمول کوکران بین 300 نفر از ساکنان شهر تهران که دارای سن60-18 سال می باشند، از پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تهران توزیع شده است. آزمون آلفا کرونباخ نشان داد که شاخص های اصلی این تحقیق از ضرایب پایایی بالایی برخوردار است. تکنیک های آماری مورد استفاده جدول توزیع فراوانی، نمودارهای ستونی و دایره ای ، آماره های مرکزی و پراکندگی، همبستگی بین متغیرها و رگرسیون دو متغیره، آزمون f و آزمونt می باشد که با نرم افزار spss انجام شده است. متغیر وابسته پژوهش مشارکت شهروندی و متغیر مستقل آن تبلیغات محیطی می باشد. یافته ها نشان می دهد که برجسته سازی، محتوا و تنوع پیام های تبلیغاتی بر مشارکت شهروندان تاثیر گذارند و بیشترین تاثیر مربوط به متغیر تنوع پیام ها می باشد. به گونه ای بیلبوردها و تلویزیون های شهری نگرش و بینش افراد را تغییر داده و باعث تغییر رفتار آن ها بر طبق الگوی پیشنهادی اجرای طرح آسمان آبی زمین پاک می شود.
ارایه مدل توسعه فرهنگ شهروندی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، فرهنگ شهروندی به عنوان مؤلفه ی کلیدی توسعه اجتماعی و فرهنگی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. از سویی تحقق مفهوم و شکل گیری ایده شهروندی، نیازمند وجود بستری مناسب می باشد که از آن به عنوان جامعه مدنی یاد می شود. کیفیت مشارکت شهروندان در امور جامعه، از شاخص های اساسی توسعه یافتگی و از الزامات اساسی سرمایه اجتماعی در هر جامعه مدنی است. عناصر کلیدی فرهنگ شهروندی، همواره از طرف محققان و صاحب نظران، از گذشته تا کنون مورد بحث قرار گرفته است. از ضروریات دستیابی به شاخص های توسعه، تعیین میزان نهادینه شدن فرهنگ شهروندی می باشد. در این پژوهش به منظور ارایه مدل توسعه فرهنگ شهروندی در کلان شهر تهران، با استفاده از تحلیل محتوای قیاسی؛ با شناسایی 787 کد مفهوم، کدگذاری و دسته بندی آنها در سه مرحله نهایتا 173 شاخص اصلی؛ در شش بعد و 23 مولفه، تبیین و با استفاده از تکنیک دلفی سه مرحله ای در بین 18 نفر از خبرگان علمی و اجرایی، این شاخص ها مورد جرح و تعدیل قرار گرفت. نهایتا مدل توسعه فرهنگ شهروندی در کلان شهر تهران در شش بعد مفهوم فرهنگ و شهروندی، مدیریت شهری و شهرداری، تربیت و آموزش شهروندی، اخلاق شهروندی، حقوق شهروندی، مشارکت شهروندی ارائه شد.