مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سیاست گذاری فرهنگی
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴
47 - 70
انقلاب اسلامی به دنبال ایجاد الگوهای جدید، مبتنی بر منابع دینی و جهت گیری های اساسی مذهب تشیع در شیوه های اداره جامعه است. از جمله مهمترین حوزه هایی که در رویکرد حکومت اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد، حوزه سیاستگذاری است. به یک معنا تمام فعالیت حاکمیت در چرخه سیاستگذاری خلاصه می شود. نظریه منطقه الفراغ شهید صدر ابزار مفهومی جالب توجهی برای تشریح حیطه اختیار ولی امر و حاکم جامعه اسلامی در دوره غیبت معصوم عجل الله له الفرج ارائه می دهد. در این مقاله به ضرورت بحث، عمده مطالب پیرامون نظریه منطقه الفراغ مرور شده است.در ادامه حوزه سیاستگذاری عمومی و به طور خاص سیاستگذاری فرهنگی مورد بحث قرار می گیرد تا امکان کاربرد نظریه منطقه الفراغ در سیاستگذاری فرهنگی جمهوری اسلامی ایران واکاوی شود. بیشتر تلاش های نظری جهت بسط نظریه منطقه الفراغ، متوجه اثبات مشروعیت قانون گذاری در حوزه احکام متغیر توسط ولی امر است و کمتر به شرایط و ضوابط قانون گذاری در این حوزه توجه شده است.در این مقاله ضمن تشریح این ایده، برخی استفاده های ممکن از نظریه منطقه الفراغ و برخی مشکلات تطبیق این نظریه با حوزه سیاستگذاری فرهنگی مطرح می شود. به دو صورت می توان ارتباط حوزه فقه و سیاستگذاری را بررسی کرد، اول زمانی که مبداء حرکت فقه می باشد که در این مقاله تحت عنوان مزایای کاربرد نظریه منطقه الفراغ در سیاستگذاری فرهنگی در هفت عنوان معرفی شده است. صورت دوم، حرکت از مبداء سیاستگذاری است به عبارت دیگر سوالات محتمل بر تطبیق این نظریه با سیاستگذاری فرهنگی است که ذیل پنج عنوان مطرح شده است.
مقدمه ای بر سیاستگذاری در موسیقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴
71 - 104
با توجه به دیدگاه های اسلام درباره موسیقی و به دلیل ظهور و گسترش رسانه های جمعی در عصر حاضر و نقش آنها در موسیقی، اکنون موسیقی در کشور ما به عنوان یک مساله فرهنگی به گونه ای متفاوت با گذشته مطرح است. مسأله موسیقی را می توان در پنج سطح پژوهش، آموزش، تولید، عرضه و مصرف بررسی نمود و بر اساس مدل نهادی، جایگاه و نقش نهادهای دخیل در موسیقی را بررسی کرد، کاستی ها را شناسایی نمود و راهکارهایی را برای جبران نقاط ضعف پیشنهاد کرد. این بررسی نشان می دهد که ضعف در سطح پژوهش و تئوری موجب کاستی هایی در سیاست گذاری در دیگر سطوح شده است. ضمن آن که برخی سطوح مانند سطح مصرف موسیقی به طور عمده مورد بی توجهی قرار گرفته است.
دلالت های نظریه کنشگر شبکه در سیاست گذاری فرهنگی: تعامل تکنولوژی و انسان در سیاست گذاری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
37 - 64
نظریه های فرهنگی نقش به سزایی در فرآیند سیاست گذاری فرهنگی دارند. از جمله نظریه های متأخر که خاستگاه فرانسوی دارد، نظریه کنشگر- شبکه برونو لاتور است. این نظریه با رد دوگانه عاملیت- ساختار، شبکه ای از کنشگران ناهمجنس را مطرح می کند و به عاملیت انسان، طبیعت و تکنولوژی در کنار هم معتقد است. ساختار مقاله از دو بخش اصلی تشکیل شده است. ابتدا به مرور اجمالی مفاهیم و اصول مهم نظریه می پردازد و در قسمت دوم با استفاده از روش «دلالت پژوهی» و رویکرد برایشی، با مراجعه به آثار مکتوب پیرامون این نظریه، دلالت هایی که این نظریه در سیاست گذاری دارد، استخراج شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، این نظریه با رد ذات گرایی و ابزارگرایی نسبت به تکنولوژی، از عاملیت تکنولوژی «به همراه» انسان دفاع می کند و معتقد است اتوریته در دست هیچ کدام (انسان و تکنولوژی) نیست. ناگهان ظهوری و غیرخطی بودن نظام خط مشی، توجه به سیاست های متکثر به جای تمرکز بر سیاست واحد، جایگزینی شبکه کنشگران ناهمجنس به جای کنشگر انسانی و ارزیابی مستمر سیاست ها به دلیل ترجمه و پیوند دائمی شبکه ها به یکدیگر از دلالت های دیگر این نظریه در سیاست گذاری است.
بازخوانی مبانی ارزشی سیاست پردازی در حوزه عفاف و حجاب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
25 - 50
سیاست ها به طور کلّی از مجموعه متنوعی از مبانی فلسفی، فقهی، حقوقی، ارزشی و ایدئولوژیک تغذیه می شوند که این مقاله از میان انواع گوناگون مبانی، بر مبانی ارزشی تمرکز دارد. مبانی ارزشی پذیرفته شده از سوی سیاست پژوهان و سیاست گذاران به گونه ای اجتناب ناپذیر در جریان سیاست پردازی و سیاست گذاری دخالت می کنند، گرچه به آنها تصریح یا حتی التفات نشود. این مقاله با رویکردی عقلانی – اجتهادی به بازخوانی مهم ترین مبانی ارزشی مؤثر بر سیاست پردازی عفاف و حجاب پرداخته است. بر اساس نتائج تحقیق، نظام اسلامی باید سیاست های خود در زمینه عفاف و حجاب را بر مجموعه ای از مبانی ارزشی استوار سازد که در چهار محور خلاصه می شوند: مبانی فقهی (شامل تکالیف فردی در زمینه های پوشش، نگاه به جنس مخالف و سایر روابط زن و مرد و تکالیف اجتماعی در سه حوزه تعلیم و تربیت، حمایت و نظارت)، مبانی حقوقی (شامل حق آزادی، حق کرامت انسانی، حق حریم خصوصی و تلفیق حق گرایی و وظیفه گرایی)، چارچوب مرجع ارزش گذاری و نظریه جنسی.
درآمدی بر سیاست گذاری درمتن و محتوای حکمت محور آموزش عمومی هنر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
63 - 84
.علی رغم وجود دیدگاه های دینی و حکمی مثبت درباره ی زیبایی و هنر و همچنین قبول جایگاه عالی و کارکردهای مفید آن، باید گفت امروزه هنر و آموزش آن علی الخصوص آموزش عمومی هنر در کشور ما به یک چالش فرهنگی، آموزشی و تربیتی متفاوت با گذشته تبدیل شده است. مساله ی آموزش هنر در آموزش و پرورش رسمی و عمومی کشور را می توان در عرصه ها و سطوح مختلف راهبردی، مدیریتی، منابع انسانی، تحقیق و توسعه و محتوای آموزشی مطالعه کرد که در اینجا فقط عرصه ی تدوین محتوا و متن آموزشی و تربیت عمومی هنر در سازمان تعلیم و تربیت کشور پی گرفته می شود. در این راستا کاستی ها به واسطه ی روش استقرایی شناسایی شده و سپس راهکارهایی نیز برای تحقق محتوای مطلوب و مدون در نظام شایسته ی آموزش هنری مبتنی بر حکمت اسلامی و تراث آموزش سنتی هنر در این سازمان پیشنهاد می شود. تحقیق حاضر که با شیوه ی توصیفی تحلیلی و نیز تجویزی در منابع کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است، نشان می دهد که ضعف در انتخاب مبانی و نظریات و محتوای حکمت محور موجب ایجاد کاستی هایی در تحقق آموزش هنر شایسته و بایسته ی جمهوری اسلامی ایران و رسالت تمدن سازی انقلاب اسلامی در حیطه ی متن و محتوای آموزشی شده است.
صورت بندی مسائل رابطه حکومت و فرهنگ در سیاست گذاری فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
85 - 112
پی ریزی الگوی دینی سیاست گذاری فرهنگی، نیازمند یک دستگاه نظری منسجم است. با بررسی وجه اختلاف و اشتراک گفتمان های سیاست گذاری فرهنگی به عنوان یک امر چندلایه و پیچیده، مسئله رابطه حکومت و فرهنگ اولین و مهم ترین مسئله در این حوزه است. پاسخگویی به این مسئله نیازمند در اختیار داشتن دو نظریه، یکی پیرامون حکومت و دیگری پیرامون فرهنگ است که هر دو بر اساس مجموعه پیش فرض ها و مبادی مفهومی و عقیدتی خاصی - خصوصاً در نسبت با دین- پدید می آیند و با ساختن یک مجموعه ی معنا بخش و هنجارساز بخش مهمی از نیازهای نظری در سیاست گذاری فرهنگی را پاسخ می دهند. در این پژوهش با بررسی ادبیات نظری مطالعات سیاست گذاری فرهنگی و تحلیل آن ها بر اساس منطق روش تحلیل مضمون، 93 پرسش اساسی به عنوان مضامین پایه در 3 مضمون فراگیر شامل مبادی مفهومی-عقیدتی مؤثر، نظریه های مؤثر و چالش های نظری و 18 مضمون جهت دهنده شامل، شناخت هستی (خدا، طبیعت، جهان دیگر)، شناخت انسان، شناخت جامعه، فلسفه دین، معرفت دینی، حق حکومت، شکل گیری حکومت، گستره حکومت، ابزارهای حکومت، غایت حکومت، چیستی فرهنگ، شناخت فرهنگ، فرهنگ مطلوب، تغییر فرهنگ، امکان و حدود مداخله حکومت در فرهنگ، شناخت و اولویت بندی مسائل فرهنگی، عاملان رقیب حکومت در عرصه فرهنگ و مخاطب سیاستگذاری فرهنگی تحلیل شده و در نهایت مضامین این پرسش ها در مدلی صورت بندی گشته است.
آسیب شناسی سیاست گذاری بازی های رایانه ای در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری فرهنگی در حوزه بازی های رایانه ای در سال های اخیر مورد توجه سیاست گذاران کشور قرار گرفته است. با این حال هنوز نتایج مطلوب از فرایند سیاست گذاری حاصل نشده است. در این پژوهش با مصاحبه با بیش از 10 نفر از بازیگران عرصه بازی های رایانه ای، شامل سیاست گذاران، کارشناسان، مجریان و تولیدکنندگان و با روش تحلیل مضمون به دنبال کشف چرایی ناکارآمدی سیاست های کلان در حوزه بازی های رایانه ای هستیم تا با دستیابی به یک مدل مفهومی از مسائل اساسی این حوزه، تلاشی در جهت حل آنها داشته باشیم.
واکاوی وضعیت سیاست گذاری رسانه ای در جمهوری اسلامی ایران؛ مطالعه موردی ورزش بانوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ورزش زنان از بارزترین نمودهای فرهنگ ی ه ر جامعه است که غفلت از آن می تواند نظام فرهنگی جامعه را ب ا مشکل مواجه کند. البته این مسئله همواره در تاریخ با چالش های جنسیتی برای زنان روبه رو بوده است. با پدیدآوردن این برداشت که تا اندازه زیادی بانوان از صحنه ورزش غایب اند و این امر باعث کوچک شمردن آن ها می شود و تلاش رسانه ها درگیری زن ان را در ورزش به حاشیه می کشاند، برای خ روج از ای ن وض عیت و استفاده مطلوب جایگاه رسانه ای، ناگزیر از بازنگری در برنامه ها و اتخاذ راهکارها و راهبردهایی در جهت ایج اد تعام ل هرچ ه بیشتر با رسانه ها هستیم. با توجه به این مسائل در این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال برآمدیم که آیا در سیاست گذاری رسانه ای ورزشی در جمهوری اسلامی ایران جایگاهی برای ورزش بانوان لحاظ شده است یا خیر؟ همچنین در کنار پاسخ به این سؤال، به بررسی سازمانی و سیاستی دو مسئله ورود زنان به ورزشگاه ها و پخش رقابت های ورزشی بانوان در رسانه ها به عنوان مصادیقی از این رویکرد کلی نظام ج.ا. ایران به مقوله ورزش بانوان پرداخته ایم. این پژوهش از روش کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است؛ همچنین از برخی مصاحبه های خبری مسئولان حوزه ورزش و رسانه نیز در جهت بررسی دقیق تر موضوعات اشاره شده، استفاده شده است. در پایان، پس از بررسی قوانین و سیاست های موجود، این نتیجه به دست آمد که وضعیت سیاستی ورزش بانوان در کشور در انزوا قرار گرفته و آنچنان که باید و شاید، به این موضوع پرداخته نشده است. در بررسی موضوعات فرعی فوق، مشخص شد به طور مکتوب و در آیین نامه های اجرایی سیاستی یا امنیتی تنها منع قانونی برای ورود زنان به ورزشگاه ها وجود نداشته و فقط ممانعت مصلحتی ولی فقیه در یک برهه زمانی خاص بوده است. همچنین هیچ نوع سیاست جامع و کاملی مرتبط با پخش رقابت های ورزشی بانوان از رسانه ملی وجود نداشته و نیاز به ورود جدی سیاست گذاران فرهنگی و رسانه ای به این حوزه احساس می شود.
پویانمایی تلویزیونی در ایران: به سوی مدلی برای سیاست گذاری از توصیف مسئله تا تجویز راهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات صنایع خلاق یکی از الگوهای پیشرو در سیاست گذاری فرهنگی و اقتصاد فرهنگ در دنیا است که تقریباً از ابتدای قرن حاضر در کشور های مختلف دنیا توسط دولت ها و دیگر کنشگران سیاستی در حوزه فرهنگ در حال اجرا است. پویانمایی به عنوان یکی از قالب های رسانه ای پردرآمد بیش ازپیش مورد توجه سیاست گذاران واقع شده است. اما در کشور ما در قدم اول، برای طراحی و اجرای هرگونه سیاست و تصمیم سیاستی، نیاز به شناخت دقیق از وضعیت کنونی برای دستیابی به شرایط مطلوب احساس می شود. این پژوهش برای نیل به این مهم، به صورت بندی دقیق و علمی از مسائل سیاستی و راهکار های ممکن دستیابی به شرایط مطلوب تولید انبوه پویانمایی تلویزیونی در ایران از طریق مصاحبه با خبرگان این عرصه و تحلیل مضمون آن، پرداخته است. در نتایج این تحقیق در جستجوی عوامل بازدارنده و موانع پیشرفت پویانمایی به سه مؤلفه اصلی دست یافتیم؛ از یک سو اشتباهات و ضعف های سیاست گذاران و مدیران این عرصه باعث ایجاد آفت ها و بروز مسائلی شده، و از سوی دیگر تولیدکنندگان و دیگر کنشگران خصوصی نیز دچار ضعف های بنیادین هستند که توانایی و قوت رشد را از دست داده اند، و همچنین عوامل ساختاری که ریشه در فرهنگ و ساختارهای اجتماعی دارند نیز مزید بر علت شده است. راهکارهای ارائه شده توسط نخبگان به ۶ دسته اصلی با عنوان های ایجاد متولی کلان، بازار آزاد، اصلاح نظام آموزشی، پژوهش و ایجاد شتاب دهنده ها دسته بندی شدند که در نهایت، این تحقیق مدلی مطلوب برای سیاست گذاری پویانمایی تلویزیونی در ایران با استفاده از نکات ارائه شده در مصاحبه ها ارائه کرده است.
ارائه مدلی برای تحلیل محتوای سیاست های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ششم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۲۰
47 - 76
حوزههای تخصصی:
این مقاله، بر آن است که مدلی برای تحلیل محتوای سیاست های فرهنگی بدست دهد. منظور از سیاست های فرهنگی در این مقاله به طور خاص سیاست هایی است که از جانب دولت به صورت مکتوب و مصوب ارائه می شود تا زمینه ای برای مدیریت فرهنگی (برنامه ریزی و سازماندهی و هدایت منابع و نیروها) باشد. مدل باید به دنبال پیدا کردن عقلانیت حاکم بر سیاست فرهنگی باشد. به منظور دستیابی به این مدل، ضمن مطالعه ادبیات موضوع به مسائل دخیل و موثر در شکل دادن به سیاست های فرهنگی مثل تعریف فرهنگ، محدوده ی فرهنگ، ویژگی های اجتماعی فرهنگ، دلایل نیاز به سیاست گذاری برای فرهنگ و علل تدوین آن، و سرمشقهای سیاست گذاری فرهنگی و همچنین اجزای سیاست فرهنگی می پردازیم. در نهایت همه ی این موارد که بر شمردیم به علاوه ی نهاد متولی اجرای سیاست تبدیل به متغیرها و حوزه ای که مورد سیاست گذاری قرار گرفته نهایتا هشت متغیر اصلی برای تحلیل محتوای سیاست های فرهنگی را شکل میدهد. به ازای هر متغیر، مقوله های متناسب با آنها از خلال مطالعه ادبیات موضوع استخراج و مطرح شده است.
مطالعه نقش توأمان قومیت و جنسیت در دریافت های رسانه ای: دریافت زنان سنندجی از سریال قهوه تلخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
101 - 128
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه توصیفی نقش توأمان قومیت و جنسیت در نحوه مصرف و دریافت سریال قهوه تلخ توسط زنان شهر سنندج می پردازد. علاوه بر این، تحلیل چگونگی شکل گرفتن گونه های متفاوت خوانش در میان مخاطبان و مطالعه تأثیرگذاری عوامل فردی و اجتماعی بر نحوه خوانش مخاطبان با توجه به متغیرهای سن، تحصیلات، وضعیت تأهل و شغل، مورد مطالعه قرار می گیرد. بدین منظور از روش کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق با 28 نفر از زنان شهر سنندج با اتکا به رویکرد مطالعات فرهنگی و تئوری دریافت استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از یک سو سریال قهوه تلخ به دلیل قرار گرفتن در ژانر طنز، باعث ابهام در زمینه جدی بودن و طنز بودن محتوا می شود. بنابراین امکان چندخوانی را برای مخاطب فراهم می کند و به همین دلیل، خوانش مرجح ندارد. از سوی دیگر زنان شهر سنندج با مصرف این سریال، تشکیل جماعتی تفسیری را می دهند که به دلیل تجربه های روزمره مشابه، قومیت و جنسیت مشابه در برخی زمینه ها دارای تحلیل های مشابه هستند. به گونه ای که بیشتر آنها از روایت سریال برای صحبت در مورد دغدغه ها، مشکلات اجتماعی و فردی خود استفاده می کنند، اما همین زنان به دلیل تفاوت در متغیرهای ذکر شده، تفاوت هایی در نحوه مصرف و دریافت سریال با یکدیگر دارند. به عنوان نمونه، زنان دارای تحصیلات بالا، سریال را با دقت و تمرکز تماشا کرده و به موازات لذت بردن از سریال، نسبت به آن انتقاداتی محتوایی نیز مطرح می کردند. علاوه بر این زمینه های اجتماعی و سیاسی جامعه، وجود گفتمان دیگری، قومیتی و فمینیستی حاکم بر شهر سنندج نیز یکی از عوامل تأثیرگذار بر خوانش مخاطبان بوده است.
تأثیر تبلیغات تلویزیونی بر مصرف گرایی و وابستگی عاطفی بین افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۶
197 - 224
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط پیرامونی هر فرد در جامعه، در سیطره حجم انبوهی از پیام های تبلیغاتی مختلف قرار دارد که از رسانه های مختلف با هدف اثرگذاری بر قشرهای مختلف جامعه تولید و ارائه شده اند. تبلیغات تأثیر شگرفی بر شکل دهی رفتار مصرفی افراد دارد، از همین رو این پیام های تبلیغاتی اثراتی مثبت و منفی مختلفی بر روابط اجتماعی افراد از خود بر جای می گذارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تبلیغات تلویزیونی بر افزایش مصرف گرایی و به تبع آن ایجاد کاهش در وابستگی عاطفی افراد به اطرافیانش است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحقیقات، علی و ازلحاظ استراتژی های پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را ساکنان سطح شهر رشت تشکیل می دهند که در معرض تبلیغات تلویزیونی به صورت روزانه قرار دارند. از همین رو برای بررسی فرضیه ها، پرسشنامه بین 309 آزمودنی توزیع گردید. برای آزمون فرضیه ها، از روش همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری و به طور مشخص از نرم افزارهای SPSS 20 و AMOS 22 استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که فشار تبلیغاتی بر متغیرهای مصرف گرایی، نگرش به تبلیغات و وابستگی عاطفی افراد اثر معناداری دارد. همچنین تأثیر نگرش تبلیغاتی بر مصرف گرایی و تأثیر مصرف گرایی بر وابستگی عاطفی به اثبات رسیده است. از طرفی یافته های این پژوهش نشان می دهد که نگرش به تبلیغات بر وابستگی عاطفی تأثیر معناداری ندارد.
مطالعه تأثیر اینترنت بر سرمایه فرهنگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۶
225 - 250
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر اینترنت بر سرمایه ی فرهنگی و شکل گیری سرمایه ی فرهنگی آنلاین در فضای مجازی می پردازد. در این مطالعه از نظریه های مانوئل کاستلز و هوارد رینگلد در حوزه ی مطالعات اینترنت و فضای مجازی و نیز نظریه ی سرمایه ی فرهنگی پی یر بوردیو، به عنوان چهارچوب های نظری پژوهش، بهره گرفته شده است. روش این پژوهش از نوع پیمایش اجتماعی و جامعه ی آماری مورد بررسی آن دانشجویان دانشگاه های دولتی و علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی 93-1392 بوده است که از میان آن ها تعداد 380 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. نتایج نشان می دهند که بین ابعاد گوناگون بهره گیری از اینترنت، یعنی «مدت و میزان استفاده از اینترنت»، «مهارت در بهره گیری از اینترنت»، «استفاده از سایت های علمی اینترنت»، «استفاده از سایت های هنری اینترنت»، «خرید اینترنتی کالاهای فرهنگی» و «استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی» با «سرمایه ی فرهنگی» رابطه ی معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی و تحلیل مسیر، تأثیر مستقیم متغیرهای «مهارت در بهره گیری از اینترنت»، «استفاده از سایت های علمی اینترنت»، «خرید اینترنتی کالاهای فرهنگی» و «استفاده از سایت های هنری اینترنت» بر «سرمایه ی فرهنگی» را نشان می دهد.
مروری بر برخی از مدل های حوزه سیاست گذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
در هزاره جدید این واقعیت به خوبی پذیرفته شده است که «فرهنگ » در تمامی عرصه های زندگی بشری اهمیتِ محوری دارد. فرهنگ حتی در بطن موضوعات اقتصادی هم وارد شده و جایگاه محوری یافته است و این بدین معنی است که سرنوشت کشورها با تحولات فرهنگ در سطح ملی و فراملی پیوند خورده است. از طرف دیگر، نگاه به فرهنگ، به منزله یکی از زمینه های اصلی توسعه و امکان مدیریت فرهنگی برای تغییر در عناصر فرهنگی و دستیابی به اهداف از پیش تعیی نشده، سبب شده است که حکومت ها در سراسر دنیا به موضوع فرهنگ و مفاهیمی همچون سیاست فرهنگی و سیاست گذاری فرهنگی در قرن اخیر توجه ویژه ای داشته باشند. با توجه به اهمیت این موضوع و به منظور تأثیر فعال دولت در حوزه فرهنگ، مدل هایی برای سیاست گذاری و مدیریت سیاست فرهنگی ارائه و از آن استفاده شده است. با توجه به توضیحات بالا، این مقاله در پی تبیین مفاهیم کلیدی و همچنین معرفی مدل های مطرح شده در ادبیات و اشاره به کارکرد های این مدل هاست. در پایان این مقاله، به منظور فهم بهتر، جمع بندی از مدل ها و کارکردهای آنها در قالب جدول ارائه شده است.
فراغت زنان در کلان شهرها؛ تبیین مسائل اوقات فراغت زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
91-119
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت فرصتی برای انتقال فرهنگ، تقویت انسجام و نشاط اجتماعی است؛ با این حال، واقعیت مصرف اوقات فراغتِ زنان در شهرها و به ویژه کلان شهر تهران حاکی از سهم بسیار کمتر زنان در اوقات فراغت نسبت به مردان و محدودیت جدی امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان است. در پژوهش حاضر به مسائل اوقات فراغت زنان متأهل ساکن شهر تهران پرداخته شده و این مهم از طریق گردآوری داده ها به روش کیفی و با اتخاذ تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته، انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش، از خلال مصاحبه با 23 متخصص شامل سیاستگذاران، مدیران اجرایی و اساتید دانشگاه بدست آمده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، دو دسته مسائل درون حاکمیتی و برون حاکمیتی، مسائل فراغتی زنان متأهل شهر تهران را تشکیل می دهند. مسائل درون حاکمیتی شامل «حاشیه ای شدن»، «فقدان نگاه ویژه به زن»، «بی تفاوتی»، «سیاست های نمایشی» و «خلأ مدیریتی» است. «محدودیت»، «غلبه مصرف»، «انباشت فراغت» و «پروژه نمایشی بدن» مسائل برون حاکمیتی هستند. به علاوه، مسائل اوقات فراغت زنان متأهل شهر تهران دارای ریشه فرهنگی و ناشی از «کم توجهی و کژفهمی فرهنگی» نسبت به «زن» و «اوقات فراغت» است.
تحلیل سیاست های فرهنگی و عملکرد دولت های پس از انقلاب اسلامی در حوزه اقتصاد سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل و بررسی خط مشی ها و سیاست ها و عملکرد دولت های پس از انقلاب اسلامی در حوزه اقتصاد سینما است. روش مورد استفاده از نظر هدف کاربردی، از نظر داده کمی و کیفی و از نظر نحوه اجرا مکانیسم علّی و ردیابی فرایند است. داده ها شامل تمامی اسناد و مصوبات و آئین نامه های دولت ها و وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران و مصاحبه با صاحب نظران بوده است. از داده های ثانویه و آمارهای موجود نیز برای بررسی نتایج عملکرد دولت ها در حوزه اقتصاد سینما بهره برده شده است. سپس با روش فرایند ردیابی و مکانیسم علّی روند وقایع هر دوره در قالب نمودار واقعه-ساختار نمایش داده شده است. یافته ها نشان می دهد: در تمامی دوره ها و دولت ها خط مشی ها و سیاست ها بر اساس دیدگاه ها و تفکرات خاص هر دولت و حتی سلایق فردی اتخاذ شده و با تغییر افراد و دولت ها به یکباره در خط مشی ها تغییر روی داده است. تکاهش اکران فیلم خارجی و افزایش تعداد جشنواره های داخلی بوده است. حتی در شاخص تولید نیز در برخی دوره ها کم توجهی و غفلت صورت گرفته است. بنابراین در حوزه اقتصاد سینما خلأ وجود یک سیاست گذاری کلی و غالب وجود دارد که تمامی دولت ها و مسئولان در راستای تحقق اهداف آن فعالیت نمایند.
تحلیلی بر سیاست گذاری فرهنگی جمهوری اسلامی ایران: آسیب ها و راهبردها؛ با تاکیدبر مفهوم «مرجعیت»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۹
159 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه ی میزان انطباق سیاست گذاری فرهنگی با مفهوم «مرجعیت» و چالش های ایجادشده برای سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران و نیز راهبردهای بیرون آمدن از این وضعیت است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و مقوله هایی هم چون: رویکردهای کلان به سیاست گذاری فرهنگی، مرجعیت در سیاست گذاری، گفتمان های حاکم بر سیاست گذاری فرهنگی در ایران، آسیب شناسی سیاست گذاری های فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران، راهبردهای سیاست گذاری فرهنگی در انطباق با مفهوم مرجعیت در جمهوری اسلامی ایران بررسی شده اند. نتایج نشان می دهند که در سیاست گذاری فرهنگی ایران، مرجعیت، واحد نبوده و کثرت مرجعیت منجر به کاهش اثرگذاری سیاست ها و تعارض میان سیاست ها شده و سیاست گذاری را با شکست مواجه کرده است. باید توجه داشت که عدم تعیین سیاست، منجر به ارائه ی تفسیر های چندگانه از سیاست می شود و به تعارض اقدامات برخاسته از یک سیاست می انجامد.
سنخ شناسی مسائل مربوط به اقتصاد فرهنگ در حوزه تولید فیلم های سینمایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و اقتصاد دو حوزه موثر بر یکدیگر و غیرقابل تفکیک از یکدیگر هستند. اقدامات سلبی، ایجابی، کنترلی و غیره، در هیچ یک از این دو، بدون لحاظ نمودن الزامات حوزه دیگر، نتایج نامطلوبی را در هر دو حوزه خواهد داشت. براساس پژوهش های صورت گرفته، در ایران نیز به این درهم تنیدگی مهم و تاثیرگذاری متقابل، در حوزه تولید فیلم های سینمایی، توجه شایانی نشده است. ازطرف دیگر شناسایی مسائل عینی و واقعی حوزه اقتصاد فرهنگ، جزء اولین گام های داشتن سیاست گذاری مطلوبی در این حوزه است. لذا پژوهش حاضر در پارادایم کیفی و با استفاده از روش گردآوری کتابخانه ای و روش تحلیل مضمون، بعد از بررسی مفصل پژوهش های انجام شده در این زمینه، به سنخ شناسی مسائل مربوط به حوزه اقتصاد فرهنگ در تولید فیلم های سینمایی در ایران، پرداخته است. براساس داده های بدست آمده در این پژوهش، 7محور اصلی (که خود دارای زیرمحورهایی هستند) به عنوان سنخ های اصلی مسائل مربوط به اقتصاد فرهنگ در حوزه تولید فیلم های
بررسی رابطه معنادار سیاست گذاری فرهنگی،حفظ نظام سیاسی و امام خمینی بر پایه نظریه لاکاتوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
109 - 131
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری فرهنگی و اجرای آن، همواره راهی بوده است تا نظام های سیاسی آرمان و آرزوهای خود را در قالب دستورالعمل های اجرایی به کنشگران اجتماعی منتقل سازند (تاریخچه)؛ اما پژوهشگران از بررسی روشمند علمی ابعاد اجرایی تأثیر سیاست بر فرهنگ، غفلت ورزیده اند (پیشینه). دراین میان، تحلیل آثار سیاست های فرهنگی امام خمینی بر پایه روش شناسی لاکاتوش، ناشناخته باقی مانده است (مسئله). ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که چگونه می توان انطباق روش شناسی لاکاتوش بر سیاست های فرهنگی امام خمینی را نشان داد؟ و البته، حاصل این انطباق چیست؟ (سئوال) گمان این مقاله آن است که الگوی لاکاتوش پاسخی روشن به این پرسش می دهد (فرضیه). این نوشتار می کوشد با کاربست الگوی لاکاتوش، به تبیین انطباق نظریه لاکاتوش (روش) و آثار امام خمینی پردازد (هدف). نتیجه به دست آمده این است که هسته اصلی اندیشه سیاسی امام خمینی دارای قابلیت تطبیق با پژوهش های فلسفی معاصر است و حتی می توان جمهوری اسلامی را نیز به منزله یک پروژه تحقیقاتی در نظر گرفت که به شرط تعامل با نظریه های دیگر و افزودن بر غنای معرفتی و متافیزیکی خود، می تواند به حفظ و استمرار خود بیش ازپیش کمک کند (یافته).
«هویت ملی» در برنامه های تحویل سال بی بی سی فارسی؛ تهدید راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش، ارزیابی عملکرد رسانه بی بی سی فارسی در حوزه هویت سازی برای جامعه ایرانی از طریق برنامه های تولیدی نمایش داده شده در ویژه برنامه تحویل سال است. نویسنده با تکیه بر نظریه «روایت» و با روش تحلیل محتوای روایی، برنامه های تحویل سال بی بی سی فارسی را به عنوان نمونه انتخاب و نحوه روایت هجده گویه از شش بُعد اصلی «فرهنگی»، «دینی»، «زبانی»، «اجتماعی»، «سیاسی»، «سرزمینی» و «ارزش ها و نمادهای ملی» هویت ملی در این برنامه ها از 1391 تا 1398 را بررسی کرده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که نحوه روایت بی بی سی فارسی، گویه های قابل تأملی از ابعاد هویت ملی به عنوان یکی از مولفه های مرجع امنیت نظام اسلامی را نشانه گرفته و با ارائه روایتی متعارض با سبک زندگی و تجربه زیسته ایرانی، هویت ملی که ایده ای نظام ساز برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود، را با تهدید راهبردی مواجه کرده است. نتایج این پژوهش، در پی جویی و شناخت دلایل تغییر و تحولات ناهنجار هویتی و فرهنگی جامعه ایرانی و سیاست گذاری پیشگیرانه از آن مؤثر است.