پدیده تروریسم، تحت هر عنوان و یا در هر شکل و شمایلی صورت گیرد، عمدتاً جهت کسب مشروعیت است. در مقاله حاضر هدف شناخت « نقش ترور و تروریسم در ایجاد بحران سیاسی لیبی در دوره پساقذافی»بود. برای نیل به این اهداف، از مطالعه اسنادی با استفاده از روش کتابخانه ای و تکنیک تحلیل محتوا و تحلیل مجدد استفاده شد. منابع مورد استفاده در برگیرنده کلیه متون مربوط به موضوع و شامل مقالات، کتب، سایتهای اینترنتی معتبر، سایتهای خبری معتبر بین المللی موجود و در دسترس بود که با توجه به محدود بودن ، کلیه منابع موجود در زمان مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. نخست با مطالعه نمونه ای واحد از منابع توسط محقق، و دو محقق خبره در این زمینه مقولات و شاخصهای آنها استخراج شد. در این مطالعه واحد تحلیل صفحه بود ، با شمارش شاخصهای هر مقوله داده ها استخراج و پس از پردازش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله حاصل بررسی و آزمون یکی از فرضیه های پنچگانه مطالعه بوده است و در این مقاله سعی شده است تا رابطه جداگانه ترور و تروریسم در ایجاد بحران سیاسی لیبی در دوره پساقذافی نشان داده شود. بر اساس داده ها میانگین تروریسم کلی 53/29 با انحراف معیار واریانس 70/3 ، 70/13 می باشد. نتایج حاصل از آزمون رابطه دو متغیر حاکی از آن است که بین وجود و فعالیت گروههای تروریستی و بحران سیاسی داخلی پس از سقوط قذافی رابطه معنی دار وجود دارد.