مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
توسعه طلبی
حوزه های تخصصی:
امنیت ملَی و را ه ها و رو ش های تأمین، حفظ و گسترش آن از پیچید ه ترین وظیفه های دولت هاست. تاکنون با توجه به شرایط محیطی متفاوت، تعریف های مختلف و متنوعی از این مفهوم ارائه شده؛ اما کاربست فراملّی این اصطلاح از سوی سیاستمداران آمریکایی روزبه روز گسترده تر شده است. پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است که میان افزایش اقتدار و قدرت ملّی آمریکا در داخل و خارج، با افزایش مداخله های این کشور در سطح جهانی رابطه ای مستقیم وجود دارد. فرض بر این است که دولتمردان این کشور، علیرغم وابستگی های حزبی متفاوت، دربارة لزوم برتری این کشور در سطح جهان اتّفاق نظر دارند. در طول دو سدة اخیر، دولت های مختلف دربارة مفاهیمی مثل امنیت و منافع ملّی نظر مشترکی دارند. به میزان افزایش قدرت و اقتدار این کشور در داخل و خارج امنیت معنایی گسترده تر یافته و به مرور مرز ملی نیز از
آمریکای شمالی شروع و سپس به آمریکای لاتین و در ابتدای قرن بیست ویکم تا اقصی نقاط جهان کشیده شده است. این مقاله می کوشد با تکیه بر مستندات تاریخی و شواهد عینی، دگرگونی معنایی مفهوم امنیت ملّی در آمریکا را در طول دو سدة اخیر واکاوی کند.
مسأله راه حج در مناسبات حکومت های شرق و غرب ایران ( از غزنویان تا صفویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همچون امروز، در جهان گذشته نیز توسعه طلبی دولت ها معمولاً نیازمند توجیهاتِ مشروعیت بخش بود. این توجیهات بیش از آنکه بازتاب همه واقعیت باشد بهانه و دستاویز بود. در آن روزگاران یکی از مهم ترین بهانه های توسعه طلبی حکومت ها دستاویزهای دینی بود. ازجمله در میان حکومت های مسلمان نیز معمولاً برای افزایش قدرت و قلمرو، گسترش دین و برپائی احکام آن یکی از مهم ترین بهانه ها به شمار می آمد. انجام فریضه جهاد برای گسترش دین اسلام اصلی ترین مستمسک مسلمانان برای کشورگشائی در سرزمین های غیر اسلامی بود. امّا آنگاه که برخی از این گونه حکومت ها می خواستند در درون سرزمین های اسلامی و علیه دیگر رقیبان مسلمان خود دست به توسعه طلبی بزنند، از آنجا که حکم جهاد کاربرد چندانی برای لشکر کشی در درون دارالاسلام نمی توانست داشته باشد، تلاش برای برپاداشتن برخی دیگر از احکام دین را دستاویز خود می کردند. یکی از این دست بهانه ها، تلاش برای کمک به انجام فریضة حجِ اتباع خود بود. از آنجا که پیش نیاز انجام چنین فریضه ای امنیت راههای گذر حاجیان از سرزمین خود تا مکه و مدینه بود، دولت های مسلمان همواره یکی از وظایف خود را برقراری چنین امنیتی می دانستند و به همین بهانه و در واقع برای توجیه توسعه طلبی خود، در قلمرو همسایگان دست به دخالت و کشورگشائی می زدند. در ایران به نظر می رسد دولت های مسلمان شرق ایران بیشتر به این بهانه دست یازیده باشند. چه حاجیان سرزمین آنان بودند که برای انجام حج باید از مرکز و غرب ایران گذر می کردند. طرح چنین ادّعاهائی در تاریخ ایران بعد از اسلام، گویا از روزگار غزنویان آغاز و تا میانه های روزگار صفویه ادامه یافته است. در این نوشته تلاش شده است روند طرح این ادّعاها از سوی دولت های مستقر در شرق ایران در مناسباتشان با دولت های مرکز و غرب ایران در دورة یادشده بررسی شود. از این روی این یک مطالعة طولی و تا اندازه ای مقایسه ایست و سعی می کند چگونگی زنده بودنِ یک ادّعا را در طول چند دوره از تاریخ ایران نشان دهد.
ریوانشیسم روسی؛ تقابل قدرت های بزرگ در اوراسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
با پایان یافتن رقابت های بین دو بلوک شرق و غرب در جهان و بالاخص در حوزه اوراسیا، بسیاری بر این عقیده بودند که دوران نظریات ژئوپلتیک نیز به پایان رسیده است. اما اکنون و با گذشت سال ها از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی چنین به نظر می رسد که رقابت بین ایالات متحده آمریکا و روسیه در بسیاری از مناطق جهان پسا جنگ سرد، به ویژه در مناطق تحت نفوذ شوروی سابق و اصطلاحاً در »اوراسیای مرکزی« تازه آغاز شده است. عدم حضور شوروی و فقدان حاکمیت بلامنازع در اوراسیای مرکزی موجب ایجاد خلاء قدرت در حوزه های سنتی تحت نفوذ این کشور گردید و در چنین فضایی توجه سایر قدرت ها به این مناطق جلب شد، که می توان آن را سرآغاز ایجاد یک بازی بزرگ جدید در منطقه دانست. از اینرو این مقاله به بیان رقابت میان قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای با هدف کسب برتری های ژئوپلتیک در اوراسیای مرکزی می پردازد.
تحلیل چرایی ناکامی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس در حلوفصل اختلافات ارضی و مرزی فی ما بین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی چرایی ناتوانی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در دست یابی به یک راه حل جامع و کامل برای پایان بخشیدن به اختلافات ارضی و مرزی نوشته شده است. گرچه کشورهای عربی این حوزه در دهه های گذشته گام هایی جدّی برای پایان بخشیدن به این اختلافات برداشته اند، اما این اقدامات مؤثر نبوده و ویژگی اختلافات ارضی و مرزی در این منطقه پایداری آنهاست. این واقعیت معلول عوامل چندی، از جمله تحمیلی بودن مرزها، کشف نفت و منابع انرژی، موقعیت استراتژیک برخی مناطق یا جزایر، تمایلات توسعه طلبانه دولت های منطقه در قبال یکدیگر، دخالت قدرت های فرا منطقه ای و ..... می باشد. استدلال اصلی این مقاله آن است که از بین عوامل مذکور، دو عامل تمایلات توسعه طلبانه کشورهای منطقه در قبال یکدیگر و موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه، نقش محوری را در ایجاد بن بست اختلافات مرزی در منطقه ایفا می کنند و تا زمانی که رقابت های توسعه طلبانه و منافع حاصله از موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه برای دولت ها همچنان پررنگ باشد، نمی توان امیدی به بهبود کامل اختلافات ارضی و مرزی در منطقه داشت.
توسعه طلبی روسیه تزاری و تغییر ژئوپلیتیک جایگاه دریای خزر از چشم انداز نظام جهانی مدرن (1550 تا1800)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا پیش از تسلط روسیه تزاری بر دریای خزر، این دریا بخشی از قلمرو جهان اسلام و حلقه اتصال مردم مسلمانی بود که پیرامون آن می زیستند. در منابع جغرافیایی اسلامی اطلاعات چشمگیری درباره تجارت در این دریا و کانون ها و مسیرهای اصلی آن آمده است که از جایگاه مهم آن به عنوان کانون تجارت پررونق منطقه ای در سده های چهارم تا ششم هجری حکایت دارد. از نیمه سده دهم/شانزدهم، به دنبال پیشروی نظامی روسیه در مسیر ولگا و دشت قبچاق و تصرف حاجی طرخان، روندی آغاز شد که سرانجام به فرادستی و اشراف روسیه تزاری بر این دریا و سرزمین های مسلمان نشین پیرامون آن انجامید. نتیجه تدریجی این روند، تغییر موقعیت ژئوپلیتیک دریای خزر در عرصه جهانی بود که آن را می توان در چارچوب نظریه نظام جهانی والرشتاین تبیین کرد. در نوشتار پیش رو تلاش می شود از همین منظر تحول موقعیت ژئوپلیتیک دریای خزر از کانون تجارت دریایی در بخشی از جهان اسلام به محور سیاست استعماری روسیه تزاری در شرق بررسی شود. هدف آن است که با تمرکز بر یکی از کانون های ارتباطی جهان اسلام، جلوه ای از نقش عامل استعمار در افول اقتصادی و تمدنی جهان اسلام بررسی شود. این بررسی با رویکردی بین رشته ای و مبتنی بر تحلیل و تفسیر اطلاعات موجود در منابع نوشتاری و اسناد دست اول در چارچوب نظریه نظام جهانی مدرن انجام شده است. نتیجه بررسی نشان می دهد که موقعیت ژئوپلیتیک دریای خزر در فاصله نیمه سده دهم/شانزدهم تا آستانه سده سیزدهم/نوزدهم تغییر کرد. علت محوری این تغییر، راهبرد توسعه طلبانه و تلاش نظام مند حاکمان روسیه برای تعریف جایگاه این کشور در اقتصاد جهانی و اهمیت یافتن تجارت با شرق بود که دریای خزر محور اصلی آن به شمار می رفت.
دولت قاجاری در کشمکش با سیاست توسعه طلبانه عثمانی بر سر مالکیت خرمشهر و جزایر ایرانی جنوب غرب خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
209 - 239
حوزه های تخصصی:
در اسناد و مدارک تاریخی دوره قاجار و پاره ای از پژوهش های جدید اخبار جسته گریخته ای درباره اقدامات تجاوزکارانه دولت عثمانی در بندر خرمشهر و جزایر ایرانی جنوب غرب خوزستان وجود دارد. با این حال، درباره عوامل و چگونگی این مسئله روایت به هم پیوسته و منسجمی بیان نشده است. این مقاله با رویکردی تاریخی و با توصیف و تحلیل منابع و اسناد دوره قاجار، در قالب روایتِ «سیاست توسعه طلبی استراتژیک» عثمانی، در پی توضیح این مسئله برآمده است. یافته های این پژوهش به شرح زیر است: نخست، موقعیت سوق الجیشی خرمشهر و جزایر این منطقه امکان تسلط و نفوذ بر بصره، بین النهرین و مسیرهای تجاری و نظامی منتهی به آبراهه مهم خلیج فارس را برای رقیبان عثمانی فراهم می ساخت. از این رو، این مسئله برای این دولت حساسیت برانگیز و تهدیدآمیز بود. دوم، تسلط احتمالی بر منطقه زرخیز خرمشهر و آبادان می توانست ثروت قابل توجهی را از محل فروش محصولات کشاورزی و نیز درآمدهای مالیاتی نصیب دولت عثمانی و پاشای بغداد کند. سوم، درهم تنیدگی جغرافیایِ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناحیه خرمشهر با حوزه بصره و بغداد، حساسیت های امنیتی و اهمیت اقتصادی این ناحیه مهم را برای دولت عثمانی افزون کرده بود. بنابراین، دولت عثمانی، براساس سیاستی توسعه طلبانه، با استفاده از عهدنامه های ناشفاف و عدم تعیین قطعی مرزهای فی مابین، تغییراتی که اروندرود در مرزها ایجاد می کرد و جغرافیای درهم تنیده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این نواحی با منطقه بین النهرین، در این مناطق مکرر به اقدامات اشغالگرانه دست زد و در جریان مذاکرات با دولت قاجاری نیز بر دعاوی تمامیت خواهانه خود اصرار ورزید. با این همه، به دلیل سیاست ورزی صحیح دیپلمات های دولت قاجاری در رسیدن به اهداف خویش ناکام ماند.
چین از ثروت به توسعه طلبی دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
به طور کلی چین در طول تاریخ پیوسته یک امپراتوری قدرتمند محسوب می شده است. در پی انقلاب صنعتی دولت های مدرن غربی قابلیت های نظامی نوینی کسب کردند که آنها را به پیش روی در دریاها قادر می نمود. در میانه قرن نوزدهم کرانه های دریایی چین که برای قرن ها به سبب وسعت اقیانوس ها سبب امنیت خاطر امپراتوری چین از جانب مرزهای جنوبی و جنوب شرقی می شد به حوزه ای برای افزایش آسیب پذیری های چین در برابر قدرت های استعماری غرب تبدیل شد. تا قرن نوزدهم در پی انقلاب صنعتی کسب قدرت دریایی به مشخصه ای برای قدرت های بزرگ تبدیل شده بود. نیروی دریایی انگلستان و دیگر قدرت های استعمارگر غربی نقشی کلیدی در شکست دادن چین در میانه قرن نوزدهم ایفا کرد. به طور کلی در عصر مدرن یک الگوی تاریخی در این زمینه شکل گرفته است که قدرت های بزرگ غالبا قدرت هایی دریایی نیز هستند. این مقاله به تحول در نیروی دریایی چین پرداخته است و این گونه نتیجه گیری می کند که ثروت و گسترش منافع چین در طول بیش از سه دهه گذشته منابع و نیز ضرورت های امنیتی پکن را برایتبدیل شدن به یک قدرت دریایی بسط داده است.
قلمرو خواهی سرزمینی ترکیه و ژئوپلیتیک سلفی در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
125 - 147
کشور ترکیه به علت قلمرو خواهی سرزمینی و هویتی در قالب یک گفتمان ژئوپلیتیک ، در صدد تعمیق و بسط هژمونی خود در فضاهاهای تجزیه شده ای می باشد که سابقاً قلمرو سرزمینی و یکی از مهمترین منابع انرژی این واحد جغرافیایی بوده و نوستالژی این قلمروها در حافظه تاریخی ترکها ، نقش بسته است . در فضای آنارشیک خاورمیانه ای ، ترکیه با استفاده از کارگزاری گروههای اسلام گرای سلفی درصدد عملیاتی نمودن نوستالژی مذکور و با استفاده از گفتمان ژئوپلیتیکی نو ظهور ، می باشد .این تحقیق با پاسخ به اینکه بسط ژئوپلیتیکی داعش در قلمرو سرزمینی و هویتی شیعیان و کردها در راستای گفتمان ژئوپلیتیکی ترکیه در منطقه مزوپوتامیا می باشد ، یه اثبات فرضیه خود پرداخته و با روشی تحلیلی – توصیفی و مبنای نظری ، نظریه پخش در پی نشان دادن بازی ژئوپلیتیک ترکیه با داعش می باشد. یافته های پژوهش نیز نشان می دهد که هدف اصلی ترکیه دسترسی به عمق استراتژیک و سرزمینی در بین النهرین شمالی و مخرج مشترک ترکیه و داعش را می توان تعارض با حوزه های شیعی/ کردی دانست .
نقدی بر کتاب Myths of Empire: Domestic Politics and International Ambition (افسانه های امپراطوری: سیاست های داخلی و جاه طلبی بین المللی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
59 - 83
جک اسنایدر به عنوان یک نوواقع گرای تدافعی، گرچه خود را وفادار به سنت ساختارگرایی والتز نگه داشته است؛ اما تفاوت بزرگ او که این اثر، در توجه او به ساختارهایی است که در قیاس با ساختار نظام بین الملل، در سطح تقلیل گرایانه قرار می گیرند. نویسنده با ترکیب سطوح ذکر شده، تصویر واضح تری از علل جنگ و توسعه طلبی های بدون توجیه برخی کشور ها ارائه می کند. از جمله ساختار های اشاره شده در اثر اسنایدر می توان به تفاوت های موجود در سیستم های سیاسی ملت-دولت ها و تاثیر این تفاوت ها در سیاست گذاری خارجی اشاره کرد. نویسنده بسیاری از ریشه های تصمیمات توسعه طلبانه[i] را در بعد روانشناختی نیز جستجو می کند و از طرف دیگر علل احتمالی تفکرات توسعه طلبانه را در تحمیل های ساختاری سطح کلان نیز مورد بررسی قرار می دهد، که از دیدگاه وی در اکثر مواقع در جایگاهی ثانویه هستند. گرچه این تحمیل ها در بیشتر اوقات مورد استفاده طیف توسعه طلب یک کشور قرار می گیرند تا با استفاده از تکنیک های پروپاگاندایی و بزرگنمایی مخاطرات خارجیPaper Tiger) (Imaging در جهت بسیج منابع سیاسی و حرکت به سوی توسعه طلبی افسار گسیخته حرکت کنند.