دانش شرق شناسی شکلی از دانش درباره «دیگری» است که می توان در ابتدای امر آن را مطالعه و تحقیق درباره جنبه های مختلف شرق مانند زبان، تاریخ، فرهنگ و سیاست دانست. شکل دیگری از شرق شناسی نیز وجود دارد که در واقع توجیه کننده دوران استعمارگری، اروپامحوری و آمریکامرکزی است و به دنبال این است تا از منظری ایدئولوژیک، بین «خود» و «دیگری» تمایزی اساسی قائل شود و برتری خود را نتیجه بگیرد. بهترین راه برای تقابل با دیگری، ایجاد هراس در بین افکار عمومی است. این هراس از دیگری گاه در قالب «آفریقاهراسی» و «ژاپن هراسی» و گاه در قالب «اسلام هراسی»، «شیعه هراسی» و «ایران هراسی» بوده است. پروژه ایران هراسی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به ویژه پس از تحولات منطقه در قالب بیداری اسلامی به شدت در حال پیگیری است. ایران هراسی هم از سوی کشورهای غربی و هم در بین کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دنبال می شود. در این راستا می توان گفت که تمامی رسانه های انگلیسی زبان و عربی زبان، اعم از رسانه های دیداری مثل العربیه و الجزیره و رسانه های مجازی مثل سایت های اینترنتی، هم راستا با سیاست های کشورهای خود بوده اند. در این مقاله با تأکید بر پروژه شرق شناسی و مفاهیم مرتبط با آن مثل «خود» و «دیگری» درصدد نشان دادن این هستیم تا ایران هراسی را پروژه ای در مسیر شرق شناسی معرفی کنیم که از مسیر «اسلام هراسی» و «شیعه هراسی» می گذرد.