۱.
مفهوم انسان کامل، یکی از مفاهیم چالش برانگیز در فلسفه و عرفان می باشد، که تعاریف گوناگونی از آن ارائه شده است.ارسطو انسان را «حیوانی ناطق وگاهاً حیوانی سیاسی» تعریف نمود. ابن عربی برعکس تعریف معلم اول، انسان را لطیف ربانی می داند که حق تعالی از روح و نفس رحمانی خود، در جسم انسان دمیده است و او را جامع حقایق عالم و حقایق حق قرار داده است. از آنجایی که ملاصدرا در مکتب فلسفی _ عرفانی خود به شدت متأثّر از آرای محی الدین عربی می باشد، انسان را خلیفه الهی و دارای جامعیت می داند. ایشان با پذیرش کثرت نوعی انسانی و انکار وحدت نوعی انسان ها، معتقد است، انسان به حسب نشئه باطنی دارای انواع گوناگون است و می تواند از تمام مراحل عبور کند؛ زیرا از حیث انسانیت، دائماً در حال ترقی از یک وجود به وجود دیگری است و در مرتبه ذات خاصی ثبوت ندارد. اندیشمند غربی، ایمانوئل کانت، به عنوان سر سلسه دار در مبحث انسان شناسی،معتقد است که همه چیز خدا و هستی با انسان معنا می یابد. همین انسانی که به دلیل محدودیت قوای شناختی، از حل و فصل مسائل مهمی؛ چون جهان و خدا ناتوان گردیده، زمینه گسترده ای را برای عقل عملی و اخلاق مهیا می سازد و دارای کرامت بی انتهاست. ملاصدرا و کانت دو متفکری هستند که با دو رویکرد متفاوت به این دو موضوع پرداخته اند. این مقاله در صدد است، تا با استناد به منابع اصلی و به شیوه توصیفی _ تحلیلی به بیان وجوه اشتراک و افتراق این دو اندیشمند اسلامی و غربی بپردازد.
۲.
در جهانبینی وحدت وجود، تمام ممکنات ازسلسله مراتبی تشکیل شده اند که از ماده اولی شروع و به وجود کلی منتهی می گردند و همه ی موجودات مانند دوایر متحد المرکز، مرکز یگانه ی خود را که وجود است، منعکس می سازند. در این جهانبینی انسان از تجلّی اسمائی و صفاتی حق و عالَم از تجلّی افعالی او نمود یافته و محبوب ازلی با فیض های اقدس و مقدّس خود باعث ظهور این همه نقش و نگار شده است. شعر عرفانی فارسی مبیّن تفکر وحدت وجودعرفانی و بازتاب مفاهیم عمیق شعرای عارف و عاشقی است که با تجربه ی عرفانی خود به بیان آن پرداخته اند.از این رو تبیین و تحلیل اشعار عطاّر وشیخ شبستری نشان می دهد که ایشان به مضمون های مشابهی در مورد تجلّی وحدت پرداخته اند؛ زیرا هر دو متّفق القولند که آفرینش از تجلّی اسمائی، صفاتی و افعالی خداوندِ واحد به ظهور رسیده است و تمام ممکنات چونان آینه های متعددی هستند که ، با توجه به خصوصیتی که دارند، مَجلای آن ذات مطلق اند. تمثیل آینه بارزترین تمثیلی است که آن دو عارف در این مورد به کار می برند تا بدین وسیله رابطه ی ممکنات با تجلّی حق را نشان دهند. تنها تفاوت آنان در این است که عطّار با نگاهی عاشقانه تر نسبت به شبستری به ظهور حق در آینه ی ممکنات توجه می نماید؛ و شبستری با حجب و حیای بیشتر و با خضوعی تیزبین تر کوس رسوایی سرمی کشد.
۳.
بررسی ابعاد مختلف جریان های اندیشه ای فرهنگ ساز امامان معصوم(ع) در هر دوره زمانی می تواند بخشی از تاریخ سیاسی و فکری آن دوره را کامل تر تبیین نماید؛ از این رو شناخت اندیشه، گفتمان و راهبردهای فکری امام هادی(ع) به عنوان رهبر شیعیان امامی در ایران و سایر سرزمین های اسلامی امری ضروری است. راهبردهای فرهنگی یکی از مولفه های اساسی در پیشبرد اهداف میباشند زیرا از این طریق میتوان باورها و شیوه حیات انسانی مناسب را به جامعه مننتقل نمود. خشونت بیرحمانه و استبداد خلافت عباسی موجب چالش های متعدد فکری و فرهنگی جوامع اسلامی از جمله ایران شده بود؛ امام هادی(ع) با وجود شرایط دشوار عصر خود از طریق راهبردهای اندیشه محور و اثرگذار فرهنگی و با هدایت متفکران شیعه در ایران به خصوص در قم، اهواز، ری و خراسان به گفتمان سازی، جنبش نرم افزاری و ایجاد جریان جریان-سازی فرهنگی پرداخت. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام پذیرفت و نتایج آن بیانگر این نکات مهم است که امام تمرکز خود را بر جنبش نرم افزاری با پرورش و هدایت نیروهای فکری مستعد و کارآمد و رشد فکری جامعه قرار داد و جریان فکری پیروان اهل بیت(ع) در ایران و سایر سرزمین های اسلامی را حفظ و تقویت نمود؛ به سوالات مردم مستقیما یا از طریق شاگردانش پاسخ داد، با مخالفان مناظره نمود و اصحاب و شاگردانش را تشویق به انواع فعالیت فرهنگی در میان جامعه از جمله شاگردپروری، رفع ابهامات مردم، تالیف کتاب، مناظره و افشای افکار انحرافی نمود.
۴.
سیده شیرین باوندی همسر فخرالدوله و مادر مجدالدوله(حاکمان آل بویه در عراق عجم) بود. او در اواخر دوران حاکمیت فخرالدوله و در سراسر دوران حاکمیت فرزندش مجدالدوله بر حکومت بویهیان تسلط یافت و فرمانروای واقعی آل بویه عراق عجم به مرکزیت ری گردید و در تحولات این دوران نقشی موثر ایفاء نمود. سیده روابط آل بویه عراق عجم با حکومتگران محلی و تابع بویهیان(آل باوند، بنی حسنویه و آل کاکویه) را بر مبنای سیاست های مد نظر خویش شکل داد و این حکومت را در برابر تهدیدات فرمانروایان رقیب نظیر زیاریان، سامانیان و غزنویان نیز حفظ نمود. از دیدگاه فرهنگی عصر حاکمیت سیده دورانی شکوفا بود زیرا در این دوران علوم مختلف ادبی و عقلی رونق داشت و عالمان بزرگی نظیر ابن سینا از حمایت دربار آل بویه برخوردار بودند. سیده به بهبود اوضاع اجتماعی و اقتصادی توجه داشت و ضمن اهتمام به عمران نواحی مختلف، خزانه ای غنی از دوران فرمانروائی خود بر جای نهاد. از دیدگاه مذهبی، در این دوران مذهب تشیع دوازده امامی در دربار آل بویه رسمیت داشت. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و کاربرد مطالعات کتابخانه ای، تحولات عصر آل بویه عراق عجم در دوران حاکمیت سیده را بررسی نماید.
۵.
هدف: کاهش افسردگی مبتنی بر ذهن آگاهی برنامه ای گروهی به شمار می آید که با رویکرد اسلامی مبتنی بر آیات و روایات صورت می پذیرد. پژوهش های بسیاری اثربخشی ذهن آگاهی را در زمینه های مختلف مورد بررسی قرار داده اند، اما مساله اصلی این است آیا آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر آیات و روایات بر کاهش افسردگی موثر است؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر اساس آیات و روایات بر کاهش افسردگی دانش آموزان انجام شده است.مواد و روش ها: این پژوهش با روش تحقیق نیمه آزمایشی از راه پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری با دو گروه، آزمایش و گواه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1399-1400 بود و با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 50 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گذاری شدند و در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. شیوه ی مداخله به صورت 8 جلسه آموزش ذهن آگاهی براساس آیات و روایات بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکووا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی براساس آیات و روایات موجب کاهش افسردگی دانش آموزان گروه آزمایش شده و این تأثیر تا مرحله پیگیری هم چنان ادامه داشت (01/0p<). بحث و نتیجه گیری: می توان برای کاهش افسردگی در بین دانش آموزان دختر از ذهن آگاهی براساس آیات و روایات استفاده کرد.
۶.
یکی از پربسامدترین پرسش های اعتقادی هماره سوال از تفاوت انسان ها هنگام ایجاد است. بر اساس آیات و روایات خداوند انسان را در نهایت کمال ممکن آفریده است لکن در مقام ثبوت مشاهده می گردد که برخی انسان ها با نقص متولد شده اند پژوهش حاضر با هدف خوانش تطبیقی مبانی کلامی خلق کودکان معلول از منظر امامیه و اشاعره در پرتو عدل الهی در صدد است تصویر روشنی از چگونگی ایجاد این افراد ارائه دهد و چالش های پیش رو را پاسخ دهد. روش پژوهش تحلیلى- استنتاجی است، داده هاى تحقیق از طریق بررسى اسنادى، فیش بردارى و با رویکرد استدلالی تحلیل شده است. منابع متکلمین امامیه و اشاعره، جامعه تحقیق و سایر منابع ناظر به اهداف پژوهش، به عنوان منابع تبیینی و تکمیلی مورد استفاده قرارگرفته است. یافته ها: از منظر متکلمین اشعری، خلقت فعل مستقیم الهی است و موجودات دیگر مداخله اختیاری ندارد و عدالت نیز چیزی جز فعل الهی نیست، لکن امامیه قائل به سلسله طولی فاعلان بوده، نقش مهمی برای انسان در خلق و ایجاد قائل هستند بنابراین ساحت الهی را از خلق ناقص منزه برمی شمرد.
۷.
درد و رنج به عنوان امری اجتناب ناپذیر در تضاد با مفهوم سلامتی است. در یک نگرش متناقض، ضمن کمک گرفتن از مکانیزمِ محافظتی درد برای درک نقصِ بافتی بدن و تلاش برای ترمیم آن، می بایست همزمان برای حذف درد نیز تلاش نمود. هدف این نوشتار تبیین ویژگی های بعضاً پارادوکسیکال درد همچون توصیف ناپذیری، نادیدنی، فاقدِ ابژه خارجی، معطوف کننده ی توجه سوژه به بدن، ایقان و شکاکیت، تغییرپذیری و ثُبات، مکان مندی و غیرمکان مندی، مولِّد و ویرانگری و یگانگی و دوگانگی سوژه و ابژه ی درد است. رویکرد پدیدارشناسی به دلیل توجه و تاکید بر تجربه ذهنی و درونی فردِ درگیرِ درد، آن را به شکل یک روش زندگی، تجربه دنیا و معاشرت با سایر افراد تلقی کرده و آن را صرفاً اختلالی جزئی در کارکردِ خاصِ بیولوژیکِ بدن نمی داند. این رویکرد مبتنی بر تجربه اول شخص از درد، به تبیین تاثیر درد بر عاملیّت، استقلال، اهداف، ایده آل ها، روابط اجتماعی، آزادی فردی، درک فرد از زمان و غیره-که همگی برسازنده ی بدنِ زیسته و نه بیولوژیک فرد هستند- می پردازد. مرلوپونتی بدن را پایه و شرط اساسی هستی بشر می داند. از منظر پدیدارشناسی مرلوپونتی، هستی انسان به واسطه تجربه ی ادراکی اش از طریق حواسِ بینایی، لامسه و... تجسم پیدا کرده و هر تغییری که در بدن و توان جسمانی ایجاد شود، سوژگی و ذهنیت فرد و رابطه اش با محیط دگرگون می شود. از این رو جایگاه انسان ها به عنوان آگاهیِ تجسم یافته در اندیشه مرلوپونتی مستلزم توجه ویژه به مفهوم درد جسمی است که این پژوهش بدیع بدان پرداخته است.
۸.
انسان معاصر می تواند با به کارگیری از هوش معنوی ، به کارهای خود معنی ببخشند و معنای دیگری به وجود زندگی خویشتن دهند، الگوبرداری از سرمشق های دینی و معنوی، بهزیستی روان شناختی ایجاد می کند و شادکامی و تاب آوری جزء مؤلفه هایی است که در کیفیت زندگی مؤثر و موجب ارتقاء سلامت روان، سلامتی و افزایش مشارکت اجتماعی فرد می شود و به عنوان مانعی در برابر اختلال های روانی عمل می کند. به همین سبب؛ هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین هوش معنوی و شادکامی و تاب آوری است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر و پسر و مجرد و متأهل سنین و مقطع های مختلف، دانشگاه لرستان در نیمسال اول 1401 بودند. حجم نمونه شامل 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه هوش معنوی کینگ، پرسشنامه شادکامی فوردایس و پرسشنامه تاب آوری کانر. آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS V22 است. نتایج نشان داد که هوش معنوی با میزان شادکامی دانشجویان اثر معنی داری دارد، هوش معنوی با میزان تاب آوری دانشجویان رابطه مثبت و معنی دار دارد. با توجه به نتایج حاصل شده هوش معنوی دانشجویان هرچه بالاتر باشد، میزان شادکامی و تاب آوری آنان بالاتر خواهد بود.
۹.
افزایش اقدامات سلطه طلبانه بشر در چند دهه گذشته، تحقق رویای دهکده جهانی را به دنبال داشته است. این امر که زیر پرچم جهانی سازی صورت می گرفت سبب پیدایش اقداماتی شد که هر چند در ذات خود جرم بود اما با تعاریف و دیدگاه سنتی و قراردادی حاکم بر جرایم سنخیتی نداشت و افزون بر آن از نظر عناصر تشکیل دهنده، مرتکبان و قربانیان نیز با جرایم سنتی متفاوت بود. حقوق کیفری نیز با نگاهی سنتی به جرم، تنها رفتارهای خلاف قانون را جرم انگاشته و برای آن مجازات تعیین کرده است. این نگرش به جرم رویکردی است مضیق و برپایه اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها، درحالی که نقطه مقابل آن، دیدگاه موسعی است که باورمند است جرم، رفتاری بر پایه نقض حقوق بشری شهروندان است. محور اصلی این پژوهش که برپایه روش روش توصیفی – تحلیلی است واکاوی نقش پدیده جهانى سازى در پیدایش جرایمى است که بی واسطه یا با واسطه از آن پدید آمده اند. به تعبیر دیگر جرایم جهانی، آن دسته از سیاست ها و شیوه های آسیب زای نهادها و موسساتی است که به طور خاص محصول نیروی جهانی سازی هستند و در ماهیت خود در محیط جهانی رخ می دهند. در این پژوهش به جهت گستردگی و اهمیت این جرایم تلاش شده پروایی فراتر از بُعد ملی و بین المللی به موضوع شود تا جرایمی که شوربختانه تا کنون مورد غفلت جرم شناسان و کنشگران حقوق کیفری واقع شده آشکار گردد. هم چنین ضمن واکاوی نقش جهانی سازی در پیدایش جرایم جهانی و ارائه تعریفی دقیق، مانع و جامع، پنداشت رایج نسبت به این جرایم اصلاح شود.
۱۰.
حرکت و هجرت شیعیان به سایر سرزمین های،خارج از شبه جزیره عربستان بدنبال حوادثی چون حمایت حکام مناطق مختلف، سخت گیری های حکام اموی و عباسی و ... صورت گرفته و باعث گسترش اندیشه تشیع در مناطق دیگری چون ایران وعراق شد. البته اختلافات آنها-شیعیان- با خلفای اموی و عباسی این روند را شدت بیشتری بخشید. منطقه ای که ما امروزه به نام لرستان می شناسیم از جمله مناطقی است که همواره از پایگاهها و مراکز تشیع بوده و امروزه ساکنین این منطقه همگی پیرو مذهب تشیع هستند. این مقاله با اشاره ای گذرا به پیشینه تاریخی لرستان به چگونگی نفوذ تشیع و گسترش آن در این منطقه جغرافیایی ایران پرداخته و درصدد یافتن پاسخی برای این سؤال است که عوامل تأثیرگذار بر پذیرش تشیع و راههای گسترش آن در لرستان کدام عوامل بوده اند؟ نتایج بررسی ها نشان دهنده آن است که مهاجرت علویان، افزایش ورود امام زادگان و سادات به مناطق مختلف ایران از جمله لرستان بدنبال مهاجرت امام رضا (ع)، نزدیکی لرستان به مناطق شیعه نشین عراق، مهاجرت برخی گروه های اعراب، شرایط خاص جغرافیایی منطقه، و در سال های پس از آن تسلط مغولان بر سرزمین های اسلامی از جمله دلایل گسترش تشیع در لرستان بوده است.
۱۱.
این مقاله به تبیین اشتراکات فرهنگی در زاگرس میانی با تاکید بر سه استان لرستان، کرمانشاه و ایلام می پردازد. روش پژوهش کیفی و فنون گردآوری داده بررسی اسناد و مشاهده است. یافته ها نشان می دهند که در شرایط کنونی سه عامل سبب پایین آمدن روابط اجتماعی در سه استان است. نخست، سه شبکه سکونت گاه پیشکوه، پشتکوه و کرمانشاهان که روابط درون شبکه ای زیاد و برون شبکه ای اندکی دارند. دوم، ناهمواری های تمایزآفرین و سوم، زیرساخت های ارتباطی فراوان در مناطق مجاور. با وجود ارتباطات اندکِ این سه شبکه، اشتراکات فرهنگی زیادی میان آنان وجود دارد که گستردگیِ نظام خانواده و خویشاوندی، سیاست ایلی، مناسک سوگ و سور، رقص و غذا از جمله بارزترین آن ها هستند. دلایل اصلی این اشتراکات در شیوه تولید کوچروی است که از طریق شبکه ارتباطی ایل راه ها در زاگرس میانی اشاعه پیدا می کرد. کوچروی سبب شکل گیری منش سخاوتمندی، سلحشوری، گسترش نظام خانواده و خویشاوندی، گروه گرایی، همیاری و همکاری و تسلط امر سیاسی است. این ویژگی ها از طریق ایل راه های شمالی-جنوبی و شرقی-غربی که از ارتفاعات الوند، گرین، سفیدکوه، کبیرکوه تا دشت های شمال خوزستان، ایلام و غرب کرمانشاه اشاعه پیدا می کرد که به مثابه شبکه مویرگی در جای جای این سرزمین ارتباطات اجتماعی را ممکن می ساختند.
۱۲.
اصل قانونمندی حقوق کیفری بعنوان یکی از فراگیرترین اصول پذیرفته شده در حقوق کیفری و قوانین ملی در عصر حاضر، در عرصه فراملی نیز از همان صلابت برخوردار است. یکی از مهمترین نهادهای حقوقی – قضایی فراملی، دیوان اروپایی حقوق بشر است که در چارچوب کنوانسیون اروپایی حقوق بشر فعالیت می کند. دیوان به منظور تامین و حفظ حقوق بشر و در راستای تحکیم حاکمیت قانون از یک سو، و تضمین تشریفات دادرسی منصفانه از سوی دیگر، با بازاندیشی در اصل قانونی بودن، بسیاری از ابهامات و استثنائات خلاف حقوق بشری پیش روی اصل را زدوده است. دیوان با تجدیدنظر در عناصر مقوم اصل قانونی بودن حقوق کیفری، عملاً مفهوم این اصل اساسی را در قلمروی قانون، جرم، و مجازات، از نظر کیفی ارتقا بخشیده است. در این مقاله ضمن بررسی رویه قضایی دیوان و با ابتنا بر مهمترین آرا و نیز با تاکید بر مواد 6 و 7 کنوانسیون، توسعه مفهومی اصل قانونمندی در بستر باز اندیشی در مفاهیم قانون، جرم و مجازات در رویه قضایی دیوان اروپایی حقوق بشر استنباط شده است.