مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدیریت بدن


۱۰۱.

رابطه سبک زندگی و نگرش به نقش مادرانه پژوهشی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش به مادری سبک زندگی مصرف فرهنگی مدیریت بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۲۷۰
هدف: زنانگی و نقش مادری به عنوان یک ساختار نقشی جنسیتی بیش از همه در نگرش به مادری تجلی می یابد و این نگرش به مادری می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی باشد. از دیگر سو، در پرتو تحولاتی که در سده اخیر در جهان و ایران رخ داده، بسیاری از مولفه های سبک زندگی، به ویژه در میان زنان، در معرض تغییر قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناسانه تأثیر سبک زندگی بر نگرش به نقش مادری از زنان شهر رشت انجام شده است. روش  و مواد :  روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمام زنان متآهل دارای فرزند ساکن شهر رشت در سال 1400 است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و با حجم نمونه 384 نفر جمع آوری داده انجام گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، متناسب با سطح سنجش متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. با توجه به هدف و فرضیه های پژوهش، نگرش به مادری و سبک زندگی زنان با نظریات بوردیو، گیدنز، مانهایم و نیز برخی روایت های فمنیستی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با توجه به آزمون فرضیه ها بین سبک زندگی و نگرش به مادری رابطه معنادار وجود دارد. بدین صورت که با مدرن شدن سبک زندگی، نگرش به نقش مادری در زنان نیز مدرن می شود و این مسئله در کلیه جنبه های سبک زندگی نظیر مدیریت بدن، سبک خرید، مصرف فرهنگی و اوقات فراغت به چشم می خورد .  با توجه به میانگین شاخص های پژوهش، نگرش به مادری در زنان نه سنتی است و نه مدرن بلکه بینابین؛ اما نزدیک به مدرن است؛ سبک زندگی زنان نیز در وضعیت مشابه قرار دارد و در محدوده بینابین (سنتی- مدرن) است. تحلیل مسیر نشان از آن دارد که مصرف فرهنگی بیشترین اثر مستقیم را بر نگرش به مادری دارد. همچنین مدیریت بدن و پایگاه اقتصادی و اجتماعی دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیم و اوقات فراغت دارای اثر غیرمستقیم بر نگرش به مادری است.
۱۰۲.

تبیین جامعه شناختی مدیریت بدن و الگوپذیری از ستاره های زن سینمای ایران مطالعه موردی زنان مراجعه کننده به کلینیک های منطقه پنج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بدن جراحی های زیبایی چشم و هم چشمی رسانه ای ستاره های سینمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۶۱
هدف از این مقاله تبیین جامعه شناختی مدیریت بدن و الگوپذیری از ستاره های زن سینمای ایران است. روش این تحقیق کیفی و نظریه مبنایی یا گرندد تئوری است؛ که از تلفیق دو مدل پارادایم اشتروس و مدل نظریه مبنایی کیتی چارلز بهره می گیرد. رویه ی تحلیل داده های گرداوری شده، تحلیل موضوعی یا تماتیک است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمقی و مشاهده است که حین انجام پروژه طراحی و تکمیل می شود. جامعه آماری این تحقیق زنانی هستند که به کلینیک های زیبایی مناطق 5 تهران مراجعه می کنند روش نمونه گیری از دو روش نمونه گیری غیراحتمالی آگاهانه و نمونه گیری نظری بهره می گیریم. حجم نمونه این تحقیق 14 زن بین 17 تا 68 سال هستند. نتایج این تحقیق نشان می دهد، مخاطبان به نوعی دچار چشم و هم چشمی رسانه ای هستند. آن ها به دنبال همرنگی با بازیگران و سلبریتی های سینمایی هستند. البته شرایط زمینه ای و مداخله گر متفاوتی این پدیده را تشدید و تسهیل می کنند. از شرایط عمده ای که می توان نام برد، فشارهای اجتماعی است. تصور منفی از بدن از مؤلفه های مداخله گر دیگر است که خود رسانه ها در به وجود آمدنان نقش بسزایی دارند. نارضایتی از زندگی و غیرقابل حل بودن بعضی مشکلات نیز از شرایط زمینه ای روی آوردن به پدیده جراحی های زیبایی می باشد. فرد که نمی تواند مشکلات پایه ای خود را حل کند با روی آوردن به پروژه های زیباسازی حواس خود را به موضوعات کم عمق تری جلب می کند.
۱۰۳.

تبیین جامعه شناسی عوامل اثرگذار بر مدیریت بدن زنان سنندج (مورد مطالعه: زنان 25 تا 45 سال ساکن شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بدن تمایز طلبی پذیرش اجتماعی منزلت طلبی هویت جنسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۹۴
هدف: مدیریت بدن؛ رسیدگی، دستکاری و توجه به بدن است که تحت تاثیر عوامل متفاوت است و این پژوهش درصدد تبیین مدیریت بدن و عوامل ظاهری اثرگذار بر مدیریت بدن زنان شهر سنندج است. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر نظریات آنتونی گیدنز و اروینگ گافمن است. روش : روش تحقیق پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است و حجم نمونه برابر با 441 نفر از زنان 25 تا 45 سال ساکن شهر سنندج که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته ها: طبق نتایج بین مدیریت بدن و پذیرش اجتماعی، منزلت طلبی، تمایزطلبی و هویت جنسیتی رابطه معناداری وجود دارد و طبق آزمون رگرسیون؛ منزلت طلبی بیشترین تاثیر را بر شکل دهی مدیریت بدن دارد. در واقع دستکاری و تنظیم بدن از دیدگاه پاسخگویان، ابزاری برای دریافت تایید و مقبولیت اجتماعی است، تا بتواند با بدن و ظاهری متمایز هویت نو و عامه پسند ارائه کند. نتیجه نهایی: با این پژوهش می توان نتیجه گفت، مدیریت بدن از یک سو فرصتی برای بهبود وضعیت جسمانی و سلامتی و اتخاذ سبک زندگی سالم و از سوی دیگر تهدیدی برای سلامتی و اتخاذ سبک زندگی ناسالم و تظاهرگونه است و نکته مهم شیوه بهره مندی از این فرصت با توجه به علاقه و تعلق زنان سنندجی به سبک پوششی، سبک تغذیه و سبک مصرفی قومی جهت توانمندسازی و نمایش هنر و هویت قومی برای ارتقاء جایگاه زنان سنندجی است. به همین منظور باید مسئولین با افزایش آگاهی و مهیا کردن بستر و شرایط از این فرصت، برای معرفی و الگوسازی بهره بگیرند. 
۱۰۴.

مدیریت بدن در زنان فوتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فوتبال مدیریت بدن هویت زنانگی هویت ورزشکاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۵۴
هدف مطالعه حاضر، بررسی نحوه مدیریت بدن توسط ورزشکاران زن فوتبال با توجه به ناسازگاری دو هویت زنانگی و ورزشکاری در متن فوتبال و خارج از آن است. در این پژوهش، به روش تحقیق کیفی تحلیل پدیدارشناختی به مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با هشت فوتبالیست زن لیگ برتر فوتبال (19 تا 27 سال) پرداخته شد. جمع آوری داده ها تا حد رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. کلیه مصاحبه ها ضبط و سپس مکتوب شد. تحلیل یافته ها در حین گردآوری داده ها و بعد از آن انجام گرفت. برخی از شرکت کنندگان اظهار داشتند زنانگی و ورزشکاری با یکدیگر سازگارند و در هر دو متن ورزش و خارج از آن، این دو هویت را آشکار ساختند. برخی دیگر بیان کردند که زنانگی و ورزشکاری ناسازگار هستند. سه تجربه کلی در رویارویی با این ناسازگاری توسط شرکت کنندگان بیان شد: 1. آشکارکردن هویت ورزشکاری در متن ورزش و هویت زنانگی در متن خارج از ورزش؛ 2. برجسته کردن هویت زنانگی در هردو متن؛ 3. برجسته کردن هویت ورزشکاری در هردو متن. به طورکلی بازیکنان زن فوتبال از طریق مدیریت بدن و ظاهر از جمله پوشش، آرایش، دست کاری مو و بدن، لحن صدا، رفتار و وظایف نقش های جنسیتی، هویت زنانگی یا ورزشکاری خود را تقویت می کنند و آن را راهبردی برای کاهش فشارهای ناشی از ناسازگاری دو هویت درک می کنند. همچنین یک هم پوشانی بین وجود یا نبود سازگاری با نوع مدیریت بدنی که توسط بازیکنان زن فوتبال به کار رفته آشکار شد.
۱۰۵.

جامعه پذیری علمی و مدیریت بدن در دانشگاه (مورد مطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۶
 افراد تحت تاثیر نوع جامعه پذیری که در آنها شکل گرفته اند، کنش ها و رفتارهای متفاوتی از خود نشان می دهند و نوع جامعه پذیری آنها بر سبک زندگی و ابعاد متفاوت زندگی آنها تاثیر می گذارد. از جمله بنیادی ترین جنبه سبک زندگی نوع مدیریت بدن است که دانشجو پس از این که در روند و فرآیند جامعه پذیری علمی قرار گرفت به طور آگاهانه یا ناآگاهانه تغییراتی را در این جنبه از زندگی خود لحاظ می کند. پژوهش حاضر که به روش توصیفی از نوع پیمایشی صورت گرفته است، به بررسی تأثیر جامعه پذیری علمی بر مدیریت بدن  می پردازد. در بخش مبانی نظری، نظریه های مرتبط ارائه و پس از چارچوب نظری، مدل تحلیلی طراحی گردیده است. جامعه و نمونه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران در چهار گروه آموزشی علوم انسانی، علوم پایه، فنی و مهندسی و علوم پزشکی تشکیل داده اند که 356 نفر بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران به عنوان نمونه آماری تعیین شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که پس از تأیید سوالات پرسشنامه توسط متخصصان و با استفاده از آزمون کرونباخ که بالای 7/0 به دست آمد، پرسشنامه در بین پاسخگویان توزیع  گردید.  بعد از تکمیل، پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS17 و ضرایب آماری متناسب با نوع متغیرها محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون فرضیه ها بیانگر این است که جامعه پذیری علمی  بر توجه به رژیم غذایی، توجه به سلامتی، سبک پوشش و توجه به خودآرایی اثر معنادار و مستقیمی دارد، بر گرایش به ورزش و همچنین انجام جراحی زیبایی  دانشجویان اثرمعناداری نداشته است. 
۱۰۶.

بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر تصویر بدن با تأکید بر سبک زندگی در بین دختران و زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۴۷
با بصری شدن نمادهای منزلت و هویت در مدرنیته متاخر، بدن به محملی برای ابراز هویت و نمادی از شخصیت فرد مبدل گشته است. مراقبت و نظارت بر بدن این امکان را برای افراد فراهم می کند تا روایت مشخصی از هویت خویش را حفظ کنند و آن را در معرض تماشای دیگران قرار دهند. این مقاله با توجّه به اهمیت موضوع، به بررسی رابطه سبک زندگی و تصویر بدن در بین زنان جوان می پردازد. چارچوب نظری تحقیق براساس نظریات گیدنز، بوردیو و فوکو تنظیم شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، ۲۶۵۹۶۸۱ نفر و نمونه آماری آن ۴۱۵ نفر از زنان جوان شهر تهران می باشند که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. داده ها و اطلاعات نیز با استفاده از روش پیمایشی و کاربرد تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره و مدل سازی معادلات ساختاری (AMOS) استفاده شده است. آزمون فرضیه ها بیانگر آن است که بین متغیرهای مصرف فرهنگی، سرمایه فرهنگی، مدیریت بدن، گرایش مذهبی، فعالیت های فراغتی، تحصیلات، سن و تصویر بدن رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون هم حاکی از آن است که برحسب ارزش بتا به ترتیب: مدیریت بدن، گرایش مذهبی، مصرف فرهنگی، سرمایه فرهنگی، تحصیلات و سن، بیشترین تاثیر را در تبیین تصویر بدن داشته اند. همچنین، به منظور آزمون کلی و جزئی الگوی نظری، از مدل سازی معادلات ساختاری بهره گرفتیم که شاخص های برازش بالا حاکی از حمایت بسیار خوب داده ها از مبانی نظری می باشد. 
۱۰۷.

بررسی تأثیر رژیم مصرف رسانه ای بر مدیریت مطلوب بدن زنان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رژیم مصرف رسانه مدیریت مطلوب فرهنگ رسانه ای جنسیت مدیریت بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۷۴
اهمیت مدیریت مطلوب بدن زنان ورزشکاران سبب شده است تا نیاز به شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر آن بیش ازپیش مهم باشد. با توجه به کارکردهای مهم رژیم مصرف رسانه ای، تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر رژیم مصرف رسانه ای بر مدیریت مطلوب بدن زنان ورزشکار طراحی و اجرا شد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی بود که به صورت میدانی انجام شد. روش تحقیق از نظر روش گردآوری داده ها پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق، زنان ورزشکار در سطح ورزش حرفه ای بودند که اطلاعات دقیقی درباره تعداد آنان در دسترس نبود. براساس فرمول کوکران و به دلیل نامشخص بودن جامعه، 384 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته ای بود که با استفاده مبانی نظری و نظر خبرگان طراحی شد. این پرسش نامه دارای 18 سؤال بود که سؤالات آن درباره بررسی رژیم مصرف رسانه ای (8 سؤال) و مدیریت بدن مطلوب (10 سؤال) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادله ساختاری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای SPSS و PLS انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، رژیم مصرف رسانه ای بر مدیریت مطلوب بدن زنان ورزشکار تأثیری به میزان 744/0 داشت که با توجه به میزان تی (168/21) این تأثیر معنادار بود؛ به عبارتی توجه به رژیم مصرف رسانه ای می تواند به ارتقای مدیریت مطلوب بدن زنان ورزشکار منجر شود که در تحقیقات مختلف به این یافته اشاره شده است.
۱۰۸.

تمایل به روی آوری زنان بر مدیریت بدن: رویکردهای فرهنگی، علل و چالش مورد مطالعه : زنان مناطق 1 و17 تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بدن اعتقادات مذهبی مصرف رسانه ای تبلیغات تجاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۳۲
ین مطالعه به بررسی عوامل فرهنگی مؤثر بر روی آوری زنان به مدیریت بدن می پردازد. همچنین رویکردها و چالش های موجود را برسی می نماید. هدف اصلی تحقیق نیز تبیین جامعه شناختی علل و عوامل فرهنگی مؤثر بر روی آوری زنان به مدیریت بدن در چند دهه اخیر در ایران است .گروه هدف این مطالعه موردی، زنان مناطق 1 و 17 شهر تهران بوده است. روش تحقیق پیمایشی می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه بر روی نمونه ای 400 نفره از پاسخگویانی که از میان جمعیت دو منطقه 1 و 17 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند جمع آوری گردید. یافته ها ی بدست آمده نشان دادند متغیرهای فرهنگی اعتقادات مذهبی، مصرف رسانه ای و تبلیغات تجاری(0.001 Pvalue≤ ) بر روی آوری زنان بر مدیریت بدن مؤثر است. تأثیرگذارترین متغیرهای فرهنگی بر گرایش زنان به مدیریت بدن از بین متغیرهای پیش بین فرهنگی مربوط به متغیر مصرف رسانه ای، تبلیغات تجاری و اعتقادات مذهبی است.به نظر می رسد متغیرهای مؤثر نیز در یک برهمکنش اثر فزایندگی بر تغییرات فرهنگی امروز ما دارند و بصورت بسیار مؤثری بر جنبه های مختلف زیست ما و از جمله بر نگرش زنان بر مدیریت بدن تأثیر دارند.
۱۰۹.

واکاوی انتقادی تبارشناسی میشل فوکو نسبت به «مدیریت بدن» از منظر تفکر اسلامی با تأکید بر زنان و مسئله جنسیت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بدن زن و جنسیت میشل فوکو حکمت اسلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۹
«مدیریت بدن» یکی از مفاهیم رایج در جامعه شناسی غربی است که به بررسی نظارت و دست کاری افراط گونه ویژگی های ظاهری بدن به ویژه در زنان پرداخته و عاملش را در اجتماع می یابد. میشل فوکو با تأکید بر رویکرد پساساختارگرایی، کوشیده است تا نشان دهد باتوجه به ارتباط بدن مندی و معرفت، هرگونه مدیریت بدن، به معنای نفی امکان شناخت ساحاتی از معرفت و حقیقت است. فوکو به تأثیر روابط قدرت بر بدن و به این واسطه بر معرفت و حقیقت اشاره می کند. مسئله اصلی این پژوهش، چیستی تفاوت بنیادین نظریه فوکو با دیدگاه اسلامی در عدم پذیرش مدیریت بدن در زنان و راهکارهای اسلام در مواجهه با آن است. «پژوهش حاضر با مراجعه به نظریات فوکو در موضوعات مرتبط با مدیریت بدن و نیز رجوع به آیات و روایات مربوط به این موضوع با روش تحلیلی-توصیفی به نقد دیدگاه فوکو در این زمینه پرداخته و نشان می دهد برخلاف دیدگاه وی که براساس آن، جنسیت محدودساز و سرنوشت ساز هویت انسانی است، در دیدگاه اسلامی هویت انسانی به روح او وابسته و ابعاد جسمانی زن یا مرد، فرع بر هویت اصیل اوست و نیز با تلقی خاصی که از رابطه بدن، نفس و جامعه در حکمت اسلامی ارائه می شود»؛ اولاً، مدیریت بدن به مفهومی که نزد جامعه شناسان غربی شناخته شده است پذیرفته نمی شود و ثانیاً، مدیریت بدن به معنای تقیّد به حدود شرعی و تأمین سلامت و امنیت آن نه تنها نافی دست یابی به معرفت و حقیقت نیست؛ بلکه سبب نیل به آن نیز خواهد بود. نتایج این مقایسه ناظر به راهکار سه وجهی مدیریت بدن در حوزه زنان، مشتمل بر «حفظ سلامت بدن»، «حفظ بدن از نگاه نامحرم» و «تبرج مدیریت شده» است.
۱۱۰.

نقش شبکه های اجتماعی مجازی در مدیریت بدن بانوان (با تأکید بر تلگرام و اینستاگرام)

کلیدواژه‌ها: شبکه های اجتماعی مجازی مدیریت بدن جراحی زیبایی کنترل وزن پوشش ظاهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۸
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در مدیریت بدن بانوان با تأکید بر تلگرام و اینستاگرام است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و تکینکِ جمع آوری پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، بانوان بین 15 تا 45 ساله شهر کرج است که تعداد آن ها براساس آخرین سرشماری 297347 نفر برآورد شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد که ما برای معرف کردن نمونه آن را به 400 نفر افزایش داده ایم. روش نمونه گیری احتمالی از نوع خوشه ای چندمرحله ای است. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین متغیر شبکه های اجتماعی مجازی و ابعاد سه گانه مدیریت بدن (کنترل وزن، جراحی زیبایی، پوشش ظاهری)، با سطح اطمینان 99 درصد، رابطه معناداری وجود دارد. شدت رابطه نقش شبکه های اجتماعی مجازی با بُعد کنترل وزن از همه بیشتر و با بُعد پوشش ظاهری از همه کمتر است. شدت رابطه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با بُعد جراحی زیبایی از همه بیشتر و با بُعد پوشش ظاهری از همه کمتر است. همچنین شدت رابطه مدت زمان عضویت در شبکه های اجتماعی با بُعد کنترل وزن از همه بیشتر و با بُعد جراحی زیبایی از همه کمتر است. از دیگر یافته های تحقیق می توان گفت بین متغیرهای میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، زمان عضویت در شبکه های اجتماعی، سن، قومیت، وضعیت تأهل، تحصیلات و مدیریت بدن، با سطح اطمینان 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد، جهت رابطه مثبت و شدت رابطه نیز متوسط است. یافته های دیگر تحقیق نشان می دهد بین پایگاه اجتماعی اقتصادی و مدیریت بدن بانوان با سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری وجود ندارد.
۱۱۱.

واکاوی زمینه های فرهنگی – اجتماعی مصرف سنت های تشخیصی درمانی دگر پزشکی و تجربه زیسته ناظر بر آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دگرپزشکی طب جایگزین زیست پزشکی گیاهان دارویی مدیریت بدن سبک زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۵
گرایش به سنت های درمانی دگرپزشکی، در مقام ارتقاء سلامت، پیشگیری و درمان بیماری مورد اقبال اقشار زیادی از کنش گران اجتماعی واقع شده است. هدف پژوهش شناسایی زمینه های ناظر بر گرایش به سنت های درمانی دگرپزشکی و مطالعه تجربه زیسته شهروندان تهرانی از مصرف رویکردها و رویه های سنت های درمانی دگرپزشکی است. داده یابی از طریق مصاحبه نیمه-ساختاریافته با 30 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز دگرپزشکی شهر تهران، انجام پذیرفت. کاوش در تجربیات برمبنای روش کلایزی بود. چیستی زمینه های گرایش به سنت-های درمانی دگرپزشکی، ذیل مضامین «استیلای برساخت های اعتبارزدا از زیست پزشکی»، «مطالبه دگرطبیِ منبعث از فراگیری کرونا»، و «هم بوده پنداری پنهان زیست پزشکی با اقتصاد و سیاست»، و کشف وجوه سازنده تجربه زیسته بهره مندی از خدمات درمانی دگرپزشکی، با استعانت از مضامین «پیشگیری و درمان در قامت سبک زندگی»، «درمان کاربردی در معیت امر آلی و طبیعی»، «نامطلوب انگاری متکثرالوجه زیست پزشکی»، و «هویت آفرینی مؤثر مبتنی بر خود تحققی» پاسخ داده شد.آگاهی دهندگان پژوهش مزید بر مخالفت با پاره ای گفتارها و کردارهای سنت دگرپزشکی، همزمان، امتناع از تمسک محض به تبلیغات، و دوری جستن از مصادره به مطلوبِ عوامانه باورهای دینی و پنداشت های سنتی، و علمی تر شدن مناسبات پیشگیری، تشخیص، و درمان بیماری، و هم چنین، بسط حرفه ای گری در میان کارگزاران تخصصی را از مدخل های اصلی بازتولید سنت های دگرپزشکی، مزید بر گفتمان زیست پزشکی، می دانند.
۱۱۲.

بررسی رابطه بین متغیرهای مدیریت بدن، سرمایه اجتماعی و تعلق نسلی با رفتار باروری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار باروری مدیریت بدن سرمایه اجتماعی تعلق نسلی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۴
باروری و فرزندآوری همواره با بدن زنان در ارتباط بوده و تغییرات زیستی و ظاهری را در بدن آنها پدید می آورد. امروزه، توجه به ابعاد جسمانی فرزندآوری و تلاش برای مدیریت شکل و ظاهر بدن در میان نسل جدید زنان بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی رفتار باروری زنان در ارتباط با متغیرهای مدیریت بدن، سرمایه اجتماعی و تعلق نسلی به روش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش زنان متأهل 15 تا 49 ساله شهر تبریز هستند که 498 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه برآورد گردیده و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. برای سنجش متغیر ها، جمع آوری داده ها و آزمون فرضیه ها از پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شده و گویه های آن بر اساس پایه های نظری و تعاریف مفهومی طراحی و تدوین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد رفتار باروری زنان با مدیریت بدن رابطه منفی و معنی داری دارد. در حالیکه متغیر سرمایه اجتماعی ارتباط معنی داری با رفتار باروری زنان تبریزی ندارد. همچنین، رفتار باروری زنان تبریزی بر حسب تعلق نسلی آنها تفاوت معنی داری دارد یعنی با افزایش سن، رفتار باروری زنان روند کاهشی پیدا می کند.