مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مدیریت بدن
حوزه های تخصصی:
در جامعه امروزی مدیریت بدن به معنای دستکاری مستمر در ویژگی های ظاهری آن گسترش چشمگیری یافته است و بدن به عنوان عنصری هویت ساز و اجتماعی در حوزه جامعه شناسی، مباحث زیادی را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش که با هدف فرا تحلیل رابطه متغیرهای مدیریت بدن و سرمایه فرهنگی انجام شده است، پس از بررسی های اولیه و استخراج مطالب توسط نویسندگان و تایید نهایی داوران، 10 پژوهش از میان 38 پژوهش جستجو شده در پایگاه های اطلاعاتی در خصوص مدیریت بدن که دارای شرایط لازم بودند، انتخاب و داده ها توسط نرم افزار فرا تحلیلِ جامع (CMA) مورد واکاوی قرار گرفتند. در این پژوهش با عنایت به نتایج بررسی ناهمگنی، مدل اثرات تصادفی متناسب تشخیص داد شد و اندازه اثر ترکیبی رابطه 32 درصد به دست آمد که بر اساس معیار کوهن یک اندازه اثر متوسط است. به عبارت دیگر سرمایه فرهنگی نقش متوسطی را در تبیین واریانس مدیریت بدن ایفا می کند.
نهاد خانواده، سبک زندگی و گرایش به حجاب
حوزه های تخصصی:
داشتن پوشش مناسب در محافل و انظار عمومی از دغدغه های اصلی جامعه اسلامی ایران است. عدم گرایش به حجاب مناسب و منطبق با هنجارهای اسلامی، از مسائل مهم جامعه محسوب می شود. پژوهش حاضر با رویکردی جامعه شناختی به بررسی رابطه سبک های زندگی مدرن و سنتی با گرایش به حجاب پرداخته است. این مطالعه، به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با حجم نمونه 400 نفر در بین دختران و زنان 15 تا 64 ساله کلان شهر تبریز در سال 1392 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. یافته ها نشان داد که میزان گرایش به حجاب در دختران و زنان با سبک زندگی سنتی در حد بالا و در افراد با سبک زندگی مدرن در حد پایین و در افراد دارای سبک زندگی تلفیقی (سنتی و مدرن) در حد متوسط بوده است. همچنین بین میزان استفاده از رسانه های داخلی با گرایش به حجاب رابطه ای مستقیم و بین میزان استفاده از رسانه های خارجی با گرایش به حجاب همبستگی معکوسی وجود داشت.
تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر نگرش زنان نسبت به بدن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی عوامل فرهنگی و اقتصادی موثر بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن می پردازیم هدف این پژوهش شناخت عوامل تاثیرگذار بر نگرش زنان است که با استعانت از نظریه های فوکو ،بوردیو ،بودریار ،الیاس ،ترنر ،موس ،داگلاس ،هبدایج ،فستینگر،فمنیست مورد بررسی قرار گرفته است. با طرح پرسش هایی همچون عوامل فرهنگی واجتماعی تا چه اندازه بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن تاثیرگذار است ؟ آیا ویژگی های جمعیت شناختی (تحصیل ،پایگاه اقتصادی ،سن ،...) بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن تاثیرگذار است ؟به تحلیل و تبیین موضوع پرداخته است.
روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته 14 سوالی مبتنی بر طیف لیکرت است . نمونه مورد مطالعه 317نفر از بانوان تهرانی فعال در باشگاههای ورزشی بانوان منطقه 5 تهران هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند.. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است یافته ها نشان داد که تمام عوامل فرهنگی واجتماعی تاثیرگذار برنگرش زنان نسبت به مدیریت بدن در سطحی بالاتر از حد متوسط قراردارند. تفاوت معناداری در مورد تاثیرگذاری عوامل فرهنگی واجتماعی برنگرش زنان نسبت به مدیریت بدن بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی سن، وضعیت تاهل، تحصیلات شخصی، تحصیلات مادر، وضعیت اشتغال، وضعیت اقتصادی، میزان درآمد و وضعیت مسکن وجوددارد.
تجربه ها و انگیزه های دختران از مدیریت بدن در شهرستان رضوانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مختلفی که در جهان رخ داده است مانند تغییرات جمعیت شناختی، جنبش های فمنیستی، رشد مصرف گرایی و حرکت به سمت مدرنیته، بدن را به یک موضوع مهم در مطالعات اجتماعی تبدیل کرده است این پژوهش به دنبال دستیابی به انگیزه ها و تجربه های دختران، قبل و بعد از مبادرت به مدیریت بدنشان است. مراد از مدیریت بدن در این پژوهش جراحی های زیبایی (بینی)، رژیم های لاغری و آرایش های غیرمتعارف است. در این پژوهش نظریات مبادله، نظریه ی گیدنز، نظریات فمینیستی و نظریه ی وبلن در ایده سازی و حساسیت نظری به محقق کمک کرده اند. یافته های این تحقیق که به روش کیفی (مردم نگاری) و با تکنیک مصاحبه ی 18 ساله ی شهرستان رضوانشهر انجام شده است، حاکی - عمیق با 21 نفر از دختران 29 است که در شرایطی کنونی جامعه و با توجه به اینکه زیبایی به یکی از اصلی ترین معیارها و ملاک های قضاوت در مورد دختران چه در عرصه های اجتماعی و چه در فرصت های ازدواج بدل شده است و دختران تحقق بسیاری از خواسته های خود را تنها در گرو زیباتر شدن و نزدیک شدن به الگوهای تبلیغ شده در رسانه ها و کسب اعتماد به نفس می دانند، آنها اتخاذ چنین تصمیمی از سوی خود را آگاهانه ترین و مناسب ترین انتخاب می دانند. آنان قبل از اقدام به مدیریت بدن از خود ناراضی بوده و با طرد از سوی گروه های مختلف مواجه می شده اند. دختران بیان کرده اند که بعد از مدیریت بدنشان اعتماد به نفسشان به دلیل زیبایی که کسب کرده اند افزایش یافته و در زمینه های اجتماعی موفق تر بوده اند و به همین خاطر احساس رضایت و آرامش می کنند.
عوامل اجتماعی - فرهنگی مؤثر در مدیریت بدن در میان زنان شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی متغیرهای اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار در مدیریت بدن زنان شهر کاشان انجام شده است. از این رو، با بهره گیری از نظریات صاحب نظرانی همچون بوردیو، گافمن و فدرستون، فرضیات پژوهش را تدوین کرده و با روش پیمایشی و ابزار پرس شنامه 320 نفر از زنان را بررسی کرده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیات درباره ی رابطه ی بین متغیرها نشانگر آن است که به موازاتِ افزایش میزان استفاده از رسانه های ارتباط جمعی، سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی، باورهای مذهبی و پذیرش اجتماعی، توجه زنان به مدیریت بدن افزایش پیدا می کند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن است که متغیرهای باورهای مذهبی، رسانه های ارتباط جمعی و پذیرش اجتماعی توانسته اند حدود 49 درصد از تغ ییرات مدیریت بدن در بین زنان را تبیین کنند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای باورهای مذهبی و استفاده از رسانه ها بیشترین تأثیرِ مستقیمِ مثبت را در توجه زنان به مدیریت بدن داشته اند. بر این اساس ملاحظه می شود که زنان شهر کاشان، گذشته از گرایش فکری و مذهبیِ خود، به سمت مدیریت بدن گرایش پیدا کرده اند. در این زمینه، تأثیر افزایش ارتباطات جهانی و دسترسی به مجاری نوین ارتباطی و اطلاعاتی نیز موجب تغ ییرات فرهنگی وسیعی در گروه ها و اقشار مختلف جوامع به ویژه در میان زنان، شده است.
بررسی رابطه بین میزان دین داری و سبک زندگی (مورد مطالعه: زنان شهراهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم سبک زندگی به عنوان بیان روش زندگی مردم و الگوهای فرهنگی و رفتاری آحاد جامعه از مفاهیم اساسی علوم انسانی به ویژه روانشناسی و علوم اجتماعی به شمار می آید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین میزان دین داری و سبک زندگی زنان شهر اهواز است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان شهر اهواز بوده که تعداد 383 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. برای سنجش از پرسشنامه استاندارد گلاک و استارک و پرسشنامه محقق ساخته استفاده کرده ایم. یافته ها نشان می دهد که بین نمره ی کل دین داری، رابطه منفی و معنادار و نمره ی دینداری در ابعاد (اعتقادی، عاطفی) با ابعاد سبک زندگی (مدیریت بدن، مصرف فرهنگی، فعالیت های فراغت) رابطه مثبت وجود دارد. اما در بررسی رابطه بین بُعد پیامدی با مدیریت بدن و مصرف فرهنگی، رابطه معنادار دیده نشد. هم چنین بین بعد مناسکی با فعالیت های فراغت زنان رابطه معنادار مشاهده نگردید. در نهایت نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان می دهد که بُعد اعتقادی دین داری، بیش ترین تاثیر را در تبیین سبک زندگی زنان شهر اهواز داشته است و در مجموع متغیرهای مستقل توانسته اند، 25/38 درصد تغییرات متغیر سبک زندگی را تبیین نمایند.
مطالعه بین نسلی سبک زندگی دختران و مادران شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزه های تخصصی:
در جوامع کنونی به علت توسعه فن آوری ارتباطات و اطلاعات و تنوع روزافزون کالاها و خدمات و ... موجب تفاوت تجارب و آموزش های نسل فعلی از نسل قدیم و کاهش میزان بازتولید ارزش های اجتماعی در جامعه جدید می گردد. هدف مطالعه حاضر، بررسی تفاوت ابعاد سبک زندگی (مصرف فرهنگی، گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس) مادران و دختران شهر یزد و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر این ابعاد است. این تحقیق به صورت پیمایش مقطعی و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه در میان زنان 75-15 ساله شهر یزد در پائیز 91 انجام گردید.
در این تحقیق با بهره گیری از نظریه های بوردیو و اینگلهارت به عنوان چارچوب نظری، با استفاده از spss و آزمون های t، همبستگی و رگرسیون به آزمون فرضیات پرداخته شد.
یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار بین مصرف فرهنگی، نحوه گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مادران و نیز وجود همبستگی مثبت و معنادار بین درآمد خانوار با مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مادران می باشد. همچنین همبستگی مثبت و معنادار سرمایه فرهنگی با مصرف فرهنگی، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مدیریت بدن و الگوی خرید لباس مادران مشاهده گردید.
کلیدواژه ها
بررسی رابطه مصرف رسانه و سبک زندگی در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله چگونگی ارتباط بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی و سبک زندگی بررسی و تحلیل شده است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری کلیه دانشجویان از تمامی رشته های تحصیلی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 91 1390 بوده که از این میان نمونه ای به حجم 138نفر انتخاب شده است. یافته ها نشان می دهد، رابطه مصرف رسانه های چاپی با ابعاد مصرف فرهنگی، رفتارهای انحرافی، رفتار سیاسی و دینداری معنادار است. همچنین نتایج نشان می دهد که ارتباط مصرف رسانه های چاپی با ابعاد سبک زندگی به غیر از رفتارهای انحرافی همبستگی مثبت دارد. همچنین رابطه مصرف رسانه های الکترونیک با ابعاد سبک زندگی معنا دار و مثبت (به جز بعد رفتارهای انحرافی) است. رابطه مصرف رسانه های دیجیتال با ابعاد مصرف فرهنگی و رفتار سیاسی معنا دار است. از سوی دیگر، ارتباط مصرف رسانه های دیجیتال با بعد دینداری همبستگی منفی ولی با ابعاد دیگر سبک زندگی همبستگی مثبت دارد.
مطالعه تعیین کننده جامعه شناختی فرزندآوری (موردکاوی: زنان متأهل شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله مطالعه تعیین کنند ه جامعه شناختی فرزندآوری است. سؤال اصلی این است که تعیین کننده های اجتماعی باروری کدام است و هدف، شناسایی عواملی است که منجر به کم فرزندآوری در جامعه ایرانی می شود. برای تبیین موضوع تحقیق، از نظریه های جامعه شناختی (گیدنز و بوردیو) همچنین تئوری های جمعیتی باروری مانند کالدول، رویکرد اشاعه، گذار جمعیتی دوم (لستهاق و وندکا)، بهاچارتا و نظریه مشارکت مردان در امور خانه استفاده شد. این بررسی بر اساس داده های حاصل از یک پژوهش پیمایشی در بین نمونه 300 نفری از زنان متأهل تهران در سال 1394 صورت گرفته است. نتایج تحلیل رگرسیون بر تأثیر مستقیم متغیرهای «فردگرایی، مدیریت بدن، نگرش مثبت به فرزند، نگرش منفی به فرزند، سن ازدواج و تعداد خواهر و برادر زن» با سه سطح باروری (رفتار، ایده آل و تمایلات فرزندآوری) اشاره دارد.
بدن بینی ؛ کاربست رویکرد گفتمان تاریخی رُوث وُداک در تحلیل مستند «دماغ به سبک ایرانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ مصرفی کنونی مقوله بدن و بدن پنداری، رکن اساسی هویت شخصی شده است؛ درنتیجه در سال های اخیر انواع مختلفی از جراحی زیبایی در جامعه ایرانی متداول شده که بالاترین میزان مراجعات زیبایی، متعلق به جراحی بینی است. در این مقاله با تأکید بر اهمیت بدن و تمایل روزافزون به جراحی زیبایی بینی در جامعه ایرانی و اشاره به تحولات گفتمانی بدن در ایران، تلاش شده است با الهام از نظریه باومن و باتلر در حوزه جنسیت، روش تحلیل گفتمان انتقادی و رویکرد تاریخی وُداک، مستند اجتماعی «دماغ به سبک ایرانی» توصیف، تفسیر و معناکاوی شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد در مستند مذکور، نهادهایی مانند تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش)، دین، پزشکی و هنر، موقعیت سخن گویی و موضع گیری پیرامون بدن و جراحی زیبایی دارند. فیلم مستند همچنین تنازعی گفتمانی- ارزشی بین گفتمان مدرسه و پزشکی به عنوان تأییدگران و مشروعیت دهندگان این کردار گفتمانی (جراحی زیبایی) و گفتمان دین و هنر به عنوان نکوهش گران این کردار است و در این میان مبادرت کنندگان نیز در دیالکتیک هایی همچون اطمینان– تردید، تشویش – لذت و خوشایندی و فردیت قرار می گیرند. تحلیل گفتمان مستند مذکور همچنین نشان می دهد هیچ یک از گفتمان های مذکور، موقعیت برتر و فرادست را پیرامون جراحی زیبایی و تصاحب فضای گفتمانی آن ندرند و به همین دلیل نمی توانند یکسره هژمونیک شوند و بر ساحت مذکور تفوّق پیدا کنند.
موجه سازی مصرف تظاهری؛ مورد مطالعه: مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن در زنان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف کالا در انواع و اقسام آن، دارای دلالت ها و نشانه های عدیده فرهنگی اجتماعی است و موضع مصرفی افراد نیز بر همین مبنا، توجیه می گردد. هدف نوشتار حاضر این است که توضیح دهد مصارف تظاهری و خودنمایانه که غالباً با استفاده از کالا های دارای نام و نشان (برند) با نوشوندگی بالا ، همراه است چگونه توسط مصرف کنندگان توجیه می شود . برای یافتن پاسخ و پی بردن به معانی نهفته مصرف تظاهری با 38 مشارکت کننده زن در مشهد که کم یا بیش مصرف شان، این گونه بوده و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، در خصوص مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. نتایج کدگذاری و تحلیل متن مصاحبه ها نشان می دهد برای مصرف تظاهری کالاها و خدمات مدیریت بدن، پنج توجیه عمده وجود دارد: موجه سازی هویتی مصرف که نشان تشخص و معرف موقعیت اجتماعی مصرف کننده تلقی می شود؛ موجه سازی روان شناختی که در آن فرد به نیاز های روانی خود، نوع انسان یا زنان ارجاع می دهد؛ موجه سازی اقتصادی (عقلانی)، انتخاب های مصرفی را پس از مقایسه ارزش مصرفی ارزش مبادله یا محاسبه هزینه فایده اقتصادی و اجتماعی، معقول ارزیابی می کند؛ موجه سازی نظارتی (الزامی) که در آن فرد خود را تحت نظارت خواسته ها و پیشنهاد های دیگران مهم یا دیگران تعمیم یافته یا آموزه های اخلاقی و مذهبی می بیند؛ و موجه سازی عادت واره که به «مسبوق به سابقه بودن الگوی مصرفی تظاهری یا تمایل به آن در تاریخچه زندگی فرد» ارجاع دارد.
بررسی تأثیر مؤلفه های سبک زندگی بر نگرش دختران مجرد نسبت به ازدواج (مطالعه شاغلان دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نگرش دختران مجرد به ازدواج، با تأکید بر سبک زندگی آنها، در بین شاغلان دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است. ابتدا، به بررسی نظریه های موجود در حوزه سبک زندگی و ازدواج و سپس، به تدوین چارچوب نظری با تلفیق نظریه های مناسب و منطبق با هدف تحقیق پرداخته شده است. در حوز ه سبک زندگی، از نظریات وبر، بوردیو، گیدنز و در حوز ه ازدواج از نظری ه مدرنیزاسیون بهره جسته شده است. سپس ، با استفاده از تکنیک های آماری و چارچوب نظری تحقیق، تأثیرپذیری نگرش نمونه به ازدواج، با چهار مؤلف ه ارتباطات اجتماعی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، مدیریت بدن و مصرف فرهنگی، که به نظر می رسید بر متغیر وابست ه تحقیق اثرگذار باشند، سنجیده شده است. جامع ه آماری تحقیق، دختران مجرد شاغل در دانشگاه علوم پزشکی شیراز هستند، حجم نمونه 345 نفر است و داده ها به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان داد که درصد درخور توجهی از افراد نمون ه تحقیق (1/39 درصد) به ازدواج نگرش منفی داشته اند. هم ه مؤلفه های سبک زندگی بر نگرش به ازدواج اثرگذار بوده اند. مصرف فرهنگی با ضریب بتای 610/0 مهم ترین متغیر اثرگذار بر نگرش دختران به ازدواج بوده و از بین مؤلفه های اثرگذار بر نگرش به ازدواج، ارتباطات اجتماعی یگانه مؤلفه ای است که از سه مؤلفه دیگر سبک زندگی (پایگاه اقتصادی اجتماعی، مصرف فرهنگی و مدیریت بدن) اثر می پذیرد و به صورت بلافصل با ضریب بتای 553/0 بر نگرش به ازدواج اثرگذار است.
تبیین جامعه شناختی رابطه سبک زندگی و شادمانی اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان دبیرستانی شهر جهرم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تبیین جامعه شناختی رابطه سبک زندگی و شادمانی اجتماعی پرداخته است. روش به کار رفته در این پژوهش، پیمایش است. جامعه آماری، دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر جهرم هستند که 400 نفر به عنوان نمونه تعیین، و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای مشتمل بر چهار مقیاس شادمانی، سبک زندگی ورزشی، مصرف گرایی و مدیریت بدن است. که جهت اعتبار مقیاس متغیر وابسته (شادمانی) و متغیرهای مستقل (مصرف گرایی و سبک ورزشی) از روش اعتبار سازه به کمک تکنیک تحلیل عاملی و جهت اعتبار مدیریت بدن از اعتبار محتوا استفاده شده است. جهت پایایی، از شیوه هماهنگ درونی به روش آلفای کرانباخ استفاده شده است. نتایج توصیفی پژوهش بیانگر آن هستند که میانگین نمره شادمانی دانش آموزان در سطح متوسط رو به بالا است. نتایج تحلیلی پژوهش نشان می دهند که در بین سازه های تحقیق، ابعاد سبک زندگی مصرف گرا (شناختی، احساسی، تمایل به عمل) بر شادمانی اجتماعی و شناختی، سبک زندگی ورزشی(کل) برشادمانی (کل) ، سبک ورزشی (بعد سلامت) بر ابعاد شادمانی، مدیریت بدن بر بعد اجتماعی شادمانی تأثیر دارند و در بین متغیرهای جمعیتی رابطه سن، پایه تحصیلی، درآمد خانواده، طبقه اجتماعی با شادمانی دانش آموزان معنادار می باشد. تبیین متغیر وابسته بر حسب مجموع متغیر های مستقل، بیانگر آن است که چهار متغیر بعد توجه به ورزش، درآمد خانواده، پایه تحصیلی و طبقه اجتماعی متوسط به ترتیب قوی ترین پیش بینی کننده های شادمانی اجتماعی هستند و قادرند 145/0 از تغییرات شادمانی اجتماعی(کل) را تبیین کنند.
تحلیل نظام مند پژوهش های سبک زندگی بعد از دهة 80(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر سبک زندگی به عنوان یک ساز و کار بروز تفاوت های ذائقه افراد در چگونگی گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و مصرف فرهنگی، توسط متخصصان رشته های مختلف به ویژه علوم اجتماعی برای برنامه ریزی و سیاستگذاری توجه شده است. شناخت روند پژوهش های انجام شده با تمرکز بر کم و کیف دانش تولید شده در این حوزه از اهداف این مقاله بوده است. برای دستیابی به این منظور، 59 منبع علمی؛ مقاله، پایان نامه و کتاب (حاصل پژوهش و مجموعه مقالات پژوهشی) از طریق جست وجوی واژة «سبک زندگی» در پژوهش های رشته علوم اجتماعی در پایگاه های علمی تخصصی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، کتابخانه ملی، مجلات تخصصی نور، اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و کتابخانه های دانشگاه های شهر تهران شناسایی و با استفاده از روش مرور نظام مند بررسی شدند. نتایج نشان داد که بیش از دو سوم پژوهش های سبک زندگی بین سال های 1385 تا 1390 انجام شده است. شش گونه سبک زندگی از این پژوهش ها استخراج شد که بیشترین گونه های بررسی شده به ترتیب به سبک زندگی شبه مدرن (12/34درصد)، پیشامدرن یا سنتی (94/28درصد)، لذت محور، علم محور، جهان محلی و ورزش محور اختصاص داشته است. توجه به سبک زندگی با تمرکز بر بررسی رابطه آن با متغیرهای سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی و دینداری بیشترین میزان بررسی در این عرصه را به خود اختصاص داده است.
سایه روشن مدیریت بدن در زنان دیندار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش مدیریت بدن در دهه های اخیر و نقش غیر قابل انکار مذهب در زندگی اجتماعی افراد، در این پژوهش تلاش شدکه نقش مدیریت بدن را در زنان دیندار بررسی شود. وجود تناقض در تحقیقات تجربی و چالش های نظری ما را بر آن داشت که از روش کیفی و راهبرد گراندد تئوری استفاده کنیم. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه با 9 نفر از زنان دیندار شهر مشهد انجام شده است. بعد از انجام کدگذاری باز 9 مقوله محوری شناسایی شد که شرایط علّی، بسترهای زمینه ای و شرایط مداخله گر مؤثر بر انجام مدیریت بدن و یا پرهیز از آن را معین می نمودند. یافته های این پژوهش نشان داد که جامعه دیندار می تواند به سمت مدیریت بدن به ویژه، در عرصه عمومی پیش رود. بسترهای زمینه ساز برای شکل گیری چنین رخدادی مانند جامعه پذیری دینی افراد، تصویر ذهنی آنها از خودشان، دغدغه تغییر ظاهر و نگرانی از پذیرش اجتماعی از سوی دیگران می باشد. شبکه روابط اجتماعی ترغیب کننده به همراه نگاه گزینش گرانه به دین جزء شروط علّی این رخداد بوده و نداشتن مشغله های فردی نقش تسهیل گر این فرایند است. در نهایت هویت التقاطی دینی/ انطباق دینی را به عنوان هسته نظری پژوهش خود برگزیدیم.
مطالعه جامعه شناختی رابطه مدیریت بدن و ارزش سرمایه جنسی در بین زنان (موردمطالعه: زنان متولد دهه 60 شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف مطالعه جامعه شناختی رابطه میان مدیریت بدن و ارزش سرمایه جنسی در بین زنان متولد دهه 60 شهر همدان اجرا شد. روش پژوهش در این تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی و تحلیلی بود. برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری تحقیق نیز تمامی زنان متولد دهه 60 در همدان بودند که در زمان انجام تحقیق در این شهر سکونت داشته اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 400 نفر برآورد شد و شیوه نمونه گیری هم خوشه ای چند مرحله ای بود. چارچوب نظری استفاده شده در این مقاله، نظریه سرمایه جنسی کاترین حکیم است. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، بعد از کدگذاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد میانگین میزان پرداختن به مدیریت بدن از سوی زنان جامعه موردمطالعه برابر با ( 3/3 از 5) است که رقم جالب توجهی بود و آمار نسبتاً بالایی را به ما نشان می دهد و در این میان بعد سروصورت با میانگین (71/3 از 5) از وزن بالاتری نسبت به سایر ابعاد مدیریت بدن نزد جامعه موردمطالعه برخوردار است. میانگین ارزش سرمایه جنسی در بین پاسخگویان برابر با ( 81/3 از 5 ) است که از میانگین نسبتاً بالایی برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن است که متغیر مستقل سرمایه جنسی در سطح معناداری (sig = 00/0) و با بتای (623/0) بر میزان انجام مدیریت بدن زنان متولد دهه 60 تأثیر داشته است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تمایل به باروری در بین زنان 18- 40 سال شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
289 - 316
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تمایل به باروری زنان همسردار 40-18 سال شهر ایلام و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. روش پژوهش، پیمایش است. پیمایش با نمونه ی 190 نفری (با توجه به واریانس به دست آمده و استفاده از فرمول کوکران)، با روش نمونه گیری خوشه ای و ابزار پرسش نامه و تکنیک مصاحبه انجام شده است. سپس، داده ها با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن است که میزان تمایل به باروری در بین زنان شهر ایلام زیر حد جایگزینی قرار دارد. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز متغیرهای نقش منفی ماهواره و تلویزیون بر داشتن تعداد فرزندان زیاد، نقش مثبت تلویزیون بر داشتن تعداد فرزندان زیاد، دلسردکردن از طریق خانواده و اطرافیان، تبلیغات مثبت شبکه های مجازی، ورزش عمومی و سن پاسخگو، 7/43 درصد از واریانس میزان تمایل به باروری را تبیین می کنند. در تحلیل مسیر، شاخص نقش مثبت تلویزیون بر داشتن تعداد فرزندان زیاد، بیشترین تأثیر (323/0) و شاخص ورزش عمومی کمترین تأثیر (124/0) را بر میزان تمایل به باروری دارند. در مجموع، نظریه های یادگیری اجتماعی و مدیریت بدن جهت تبیین رابطه ی عوامل اجتماعی با میزان تمایل به باروری مناسب به نظر می رسند.
تأثیر مصرف رسانه های جمعی بر مدیریت بدن (مورد مطالعه: جوانان ساکن در شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها این قابلیت را دارند تا با ارایه بدن های ایده آل و تعاریفی از زیبایی ظاهری، نگرش جوانان نسبت به الگوهای موجود در هر فرهنگ را دستخوش تغییر قرار دهند. در این میان، آن چه در فضای کنونی به وسیله رسانه های جهانی مورد تأکید قرار می گیرد، تولید و ساخت مد و ارایه الگو در راستای مدیریت و کنترل بدن است. ﻫﺪف اﺻﻠی ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮرﺳی ﺗﺄﺛیﺮ ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﺟﻤﻌی ﺑﺮ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺑﺪن جوانان در شهر ارومیه ﻣی ﺑﺎﺷﺪ. این پژوهش از نوع پیمایشی و داده های مورد نیاز از راه پرسش نام محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری جوانان ۲۰ تا ۳۰ ساله شهر ارومیه بودند که از این تعداد، ۳۹۰ نفر با استفاده از فرمول کوکران و شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان استفاده از رسانه ها با مدیریت بدن جوانان ارتباط معنی داری دارند. همچنین، یافته های پژوهش حاکی از آن است که مصرف رسانه های داخلی با مدیریت بدن رابطه منفی معناداری دارد؛ اما بین استفاده از تلویزیون های ماهواره ای با مدیریت بدن رابطه معنادار و مثبت بود. بنابراین، با افزایش مصرف رسانه های خارجی، مدیریت بدن افزایش می یابد.
بررسی تأثیر تصویر بدن و مدیریت بدن بر مشارکت ورزشی زنان استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی توصیف و تبیین رابطه بین تصویر بدن و مدیریت بدن با مشارکت ورزشی زنان است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است و داده های آن با پرسش نامه جمع آوری، استخراج و تحلیل شدند. جمعیت زنان 19 سال به بالای استان ایلام که جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند، 193952 نفر است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 500 نفر تعیین شد. نمونه ها با نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای شناسایی و داده ها از آنها جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تک متغیره و برای آزمون الگوی پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج نشان می دهند 2/49 درصد یعنی تقریباً نزدیک به نیمی از زنان یا ورزش نمی کنند یا به صورت نامنظم و تفریحی ورزش می کنند. 17 درصد از آنها با هدف سلامتی و بین 61 تا 120 دقیقه در هفته فعالیت ورزشی می کنند و 8/33 درصد معادل تقریباً یک سوم از نمونه آماری نیز به صورت منظم و حرفه ای مشارکت ورزشی دارند. نتایج تحلیلی و آزمون الگوی پژوهش نشان دادند دو متغیر تصویر بدن و مدیریت بدن و مؤلفه های آنها در مجموع به طور معناداری تا 56/0 از واریانس مشارکت ورزشی زنان را تبیین می کنند.
بررسی عوامل اجتماعی و روانشناختی مؤثر بر نگرش نسبت به عمل های جراحی زیبایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مواد و روش ها:جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان دختر دانشگاه های علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه اصفهان تشکیل می دادند که از این میان تعداد 250 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدندو به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. در این پژوهش از دو بعد پرسشنامه شخصیتی نئو یعنی روان رنجورخویی و برونگرایی جهت سنجش ویژگی های شخصیتی آزمودنی ها استفاده شده است. عوامل اجتماعی که در این پژوهش به عنوان متغیر مستقل مورد بررسی قرار گرفته اند عبارتاست از:مدیریت بدن، دینداری، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و مصرف رسانه. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از این بود که رابطه ی متغیر های مدیریت بدن، دین داری و تصور از بدن با نگرش نسبت به جراحی زیبایی معنادار استهمچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین 15% از واریانس نگرش نسبت به جراحی زیبایی را تبیین می کنند و متغیر مدیریت بدن بهترین پیش بین این نگرش ها بود.نتیجه گیری:با شناخت متغیرهای پیش بین نگرش مثبت نسبت به عمل های جراحی زیبایی می توان راه کارهایی را در جهت کاهش گرایش به سمت عمل های جراحی زیبایی پیشنهاد نمود.