مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
بهزیستی اجتماعی
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۱۰۰-۸۵
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه نگرش عقلانی با بهزیستی اجتماعی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد پرداخته است. پژوهش به روش پیمایش انجام شده، داده ها با تکنیک پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی از 213 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد جمع آوری شده است. نگرش عقلانی در سه بعد کثرت گرایی، ابزاری بودن و نیت مندی و بهزیستی اجتماعی در پنج بعد مشارکت اجتماعی، پذیرش اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی و همبستگی اجتماعی سنجیده شده است. اعتبار این پژوهش از نوع محتوایی است و برای سنجش پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که دارای مقادیر مطلوب بوده است. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و SmartPLS تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان داد با توجه به میانگین بدست آمده از دو متغیر مورد مطالعه، عقلانیت ابزاری در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد در حد پایین قرار دارد، این در صورتی است که میزان بهزیستی اجتماعی در حد بالا قرار گرفته است. بر اساس داده های حاصل از ماتریس همبستگی پیرسون، بین ابعاد بهزیستی اجتماعی (به غیر از بعد انسجام اجتماعی و بعد همبستگی اجتماعی) با ابعاد نگرش عقلانی با تأکید ویژه بر بعد پذیرش اجتماعی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد؛ بدین معنا که هرچقدر میزان ابعاد مورد نظر بهزیستی اجتماعی افزایش پیدا کند به تبع آن عقلانیت ابزاری در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد کاهش پیدا می کند. همچنین، بررسی بدست آمده از آزمون تی مستقل در زمینه رابطه متغیر زمینه ای جنسیت با نگرش عقلانی نشان داد که اختلاف نگرش عقلانی در بین اعضای هیأت علمی در مردان کمتر از زنان است، در نتیجه بین اختلاف نگرش عقلانی اعضای هیأت علمی برحسب جنسیت آنها رابطه وجود دارد. درنهایت، متغیر بهزیستی اجتماعی 18/19 درصد از تغییرات متغیر نگرش عقلانی را تبیین می کند
بررسی نقش امید شغلی و بهزیستی معنوی-اجتماعی در فرسودگی تحصیلی دانشجویان (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش امید شغلی و بهزیستی معنوی-اجتماعی در فرسودگی تحصیلی دانشجویان به انجام رسیده است؛ روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری آن تمام دانشجویان دانشگاه تبریز را دربر دارد. حجم نمونه برابر با 275 و شیوه نمونه گیری، طبقه ای متناسب با حجم می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از روش های آماری در سطح توصیفی و استنباطی از روش هم بستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه F استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین متغیر امید شغلی و فرسودگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه تبریز هم بستگی نسبتاً قوی و معکوس (459/0-) و معنادار در سطح اطمینان 99% (000/0) وجود دارد؛ در بررسی میزان ضریب هم بستگی پیرسون بین متغیر بهزیستی اجتماعی و ابعاد آن با متغیر فرسودگی تحصیلی نیز نتایج حاکی از وج ود هم بستگی معکوس (415/0-) و معنادار در سطح اطمینان 99% (000/0) می باشد؛ نتایج میزان هم بستگی بین ابعاد این متغیر با متغیر وابسته نیز، نتایج حاکی از وجود رابطه معکوس بین ابعاد انسجام اجتماعی (567/0-)، شکوفایی اجتماعی (120/0-) و پذیرش اجتماعی (254/0-) می باشد؛ درنهایت در بررسی میزان ضریب هم بستگی بین متغیر بهزیستی معنوی و فرسودگی تحصیلی نیز نتایج حاکی از وجود رابطه قوی و معکوس (774/0) و معنادار در سطح اطمینان 99% (000/0) می باشد؛ میزان هم بستگی بُعد بهزیستی مذهبی (514/0-) و بهزیستی وجودی (793/0-) می باشد؛ درمجموع تحلیل رگرسیون چند متغیره حاکی از این است که مجموع متغیرهای مستقل توانسته اند 60% از تغییرات مربوط به متغیر فرسودگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه تبریز را تبیین کنند. نتایج بررسی تفاوت میانگین میزان فرسودگی تحصیلی دانشجویان بر حسب متغیرهای تحصیلات پدر و مادر و قومیت نیز حاکی از این است که این میانگین فقط به لحاظ متغیر تحصیلات پدر با مقدار (735/2f=) و در سطح معناداری 95 % (044/0) متفاوت می باشد. .
بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری بر بهزیستی تحصیلی، روانی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۴۷۲-۴۵۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: بررسی سلامت روان دانشجویان سال اول نشان می دهد که درصد قابل توجهی از آن ها قادر به سازگاری عاطفی نیستند و مشکلات سلامت روان شامل باورهای غیرمنطقی، مشکلات هیجانی، انگیزشی، ارتباطی و اجتماعی و یادگیری همراه با افت قابل ملاحظه عملکرد تحصیلی را تجربه می کنند؛ اما محتوای هیچ یک از مداخله ها، مبتنی بر تجربه زیسته دانشجویان دارای بیشترین مشکلات سازگاری با دانشگاه نبوده است. هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری بر بهزیستی تحصیلی، روانی و اجتماعی دانشجویان ناسازگار سال اول دانشگاه بود. روش: پژوهش حاضر با روش شبه آزمایشی طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 40 نفر از دانشجویان ناسازگار سال اول دوره کارشناسی دانشگاه آزاد واحد بندرعباس بودند که در پرسشنامه سازگاری دانشجو با دانشگاه (بیکر و سیریک، 1986)، نمره پایین تر از نمره میانگین کسب کردند. دانشجویان با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی (تومینین-سوینی و همکاران، 2012)، بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) و بهزیستی روانی (ریف، 1989) استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش طی 18 جلسه یک ساعته آموزش سازگاری با دانشگاه را دریافت کرد و پس از دو ماه مطالعه پیگیری به عمل آمد. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری بر افزایش بهزیستی تحصیلی، روانی و اجتماعی دانشجویان ناسازگار تأثیر معناداری داشته است (0/01 P<)؛ به نحوی که نمرات مؤلفه های بهزیستی، افزایش معناداری در مرحله پس آزمون داشته و در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برنامه آموزشی مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری به واسطه کاهش مشکلات دانشجویان در سازگاری با دانشگاه به افزایش مؤلفه های بهزیستی آن ها در سال اول منجر می شود.
اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
147 - 165
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی بین زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه گواه و گمارش تصادفی و جامعه آماری مطالعه، شامل تمامی همسران، مادران و فزندان دختر شهدای مراجعه کننده به بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر ساری در سال 1400 بود که از این میان، 30 نفر از زنان که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 10 جلسه آموزش طرح واره درمانی هیجانی را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان با مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) ارزیابی و داده ها، با استفاده تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مداخله در تغییر نمرات بهزیستی روانشناختی، هیجانی و اجتماعی مؤثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند بنابراین، می توان نتیجه گرفت اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم، اثربخش بوده است و در طول زمان ثبات دارد.
طراحی مدل شکوفایی کارکنان در زندگی سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۳۹۶-۳۶۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آرزوی هر سازمانی داشتن کارکنان دارای عملکرد برتر است. شکوفایی کارکنان به علّت نتایج مثبت برای کارکنان و سازمان مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل شکوفایی کارکنان در زندگی سازمانی با رویکرد مدل سازی ساختاری – تفسیری است. روش: این تحقیق از لحاظ مخاطب استفاده از پژوهش بنیادی – کاربردی، از هدف پژوهش، توصیفی و از لحاظ بعد زمان تحقیقی مقطعی است. در نهایت از نظر روش گردآوری داده ها، تحقیقی آمیخته و پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق خبرگان و کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان لرستان بودند که تعداد آنها 150 نفر گزارش شد. براساس معیارهای مشخص، 15 نفر به روش غیراحتمالی قضاوتی به عنوان خبره انتخاب شدند. برای شناسایی عوامل سازنده شکوفایی، ضمن استفاده از مطالعات گذشته، اقدام به مصاحبه با خبرگان (4 نفر) و کارکنان (3 نفر) شد. بعد از شناسایی عوامل و طراحی پرسشنامه پژوهش، پرسشنامه مذکور در اختیار 15 خبره مورد نظر قرار داده شد. یافته ها: 22 عامل به عنوان عوامل سازنده شکوفایی کارکنان در سازمان شناسایی و پرسشنامه پژوهش براساس آن طراحی شد. نتایج آزمون مدلسازی ساختاری -تفسیری نشان داد که 22 عامل مذکور در پنج سطح قرار می گیرند. نتایج آزمون میک مک نشان داد که عوامل حمایت های سازمانی، خودکارآمدی، مدیریت سازمان، جبران خدمت مناسب، حجم کار متناسب، تعامل و تناسب بین کار – خانه، تناسب شخص – سازمان، تناسب شخص – شغل، رفتار شهروندی همکاران و ارتباطات سازمانی اثربخش، در میان عوامل مؤثر در شکوفایی کارکنان، دارای نقش مستقل هستند و عوامل امنیت شغلی، رضایت شغلی، توسعه مسیر شغلی، فرهنگ سازمانی دانش محور، صلاحیت های حرفه ای، پیشرفت فرد، آموزش های مرتبط، امیدواری کارمند، خوش بینی، بهزیستی عاطفی و بهزیستی اجتماعی، عوامل وابسته تحقیق هستند. بحث: شکوفایی کارکنان تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند مدیریت سازمان، حمایت های سامانی، ارتباطات سازمانی، تناسب های شغلی، خودکارامدی و ... است. سازمان ها با شناخت عوامل مؤثر بر شکوفایی کارکنان و تلاش در جهت تقویت عوامل مثبت و کاهش عوامل منفی می توانند به شکوفایی آنان کمک نمایند. افرادی که شکوفا
نقش تعدیل گری مدت سکونت در رابطه دلبستگی مکان با سلامت روانی و بهزیستی اجتماعی در زنان ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دلبستگی مکان، به پیوند عاطفی میان فرد و مکان اطلاق می شود. این مفهوم تجارب زندگی افراد را در سه حوزه ی عاطفی، شناختی و رفتاری به میزان قابل توجهی تحت تاثر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلگری مدت سکونت در رابطه دلبستگی مکان با سلامت روانی و بهزیستی اجتماعی در زنان ساکن شهر تهران انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بوده و نمونه آن متشکل از 241 زن ساکن شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دلبستگی مکان صفاری نیا (1390)، مقیاس سلامت روانی بشارت (1388) و مقیاس بهزیستی اجتماعی کیز (1998) بود. به منظور بررسی فرضیه های تحقیق، روش مدل معادلات ساختاری، نرم افزارهای SPSS20 و SmartPLS3 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد میان دلبستگی مکان با سلامت روان و نیز میان دلبستگی مکان و بهزیستی اجتماعی رابطه مثبت معنادار برقرار است. گرچه میان مدت سکونت و دلبستگی مکان رابطه معنادار مثبت وجود دارد، مدت سکونت نمی تواند در رابطه میان دلبستگی مکان با سلامت روان و بهزیستی اجتماعی نقش تعدیلگری ایفا کند. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت دلبستگی مکان، در افزایش سلامت روان و بهزیستی اجتماعی زنان نقش قابل توجهی دارد.
پیش بینی رشد پس از آسیب براساس بهزیستی معنوی و اجتماعی در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
409 - 422
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی رشد پس از آسیب براساس بهزیستی معنوی و اجتماعی در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز سنجش سلامت شهریار بود، که از این میان 282 نفر از زنانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس بوسیله پرسشنامه رشد پس از آسیب تدسچی و کالون (1996)، پرسشنامه بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون (1982) و پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز (1998) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بهزیستی معنوی و بهزیستی اجتماعی به صورت معنادار رشد پس از سانحه در زنان را پیش بینی می کند(01/0 p<). بررسی مجذور همبستگی چندگانه بدست آمده نشان داد که بهزیستی معنوی و بهزیستی اجتماعی 4/24 درصد از واریانس رشد پس از سانحه در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی را تبیین کرده است. همچنین بهزیستی معنوی سهم بیشتر در پیش بینی رشد پس از سانحه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی دارد. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت براساس بهزیستی معنوی و اجتماعی میتوان رشد پس از آسیب در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی را پیش بینی نمود.
بهزیستی اجتماعی سالمندان در فضای باز عمومی شهری؛ نمونه مورد مطالعه: بوستان مصلی و پیاده راه شیخ صفی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
79 - 90
حوزه های تخصصی:
پیش بینی های علمی بیانگر افزایش قابل توجه جمعیت سالمندان در سال های پیش ِرو بوده و بر لزوم توجه به نیازهای متنوع و زندگی اجتماعی آنها تأکید می کند. عدم توجه به نیازهای اجتماعی سالمندان، پتانسیل سالمندان را برای مشارکت در جامعه محدود می کند. مطالعات موجود اغلب به نیازهای کالبدی سالمندان پرداخته و در زمینه نیازهای اجتماعی آنها (به ویژه در فضاهای عمومی )کمبود مطالعات مشهود است. هدف تحقیق ارزیابی عوامل محیطی مؤثر بر بهزیستی اجتماعی سالمندان در کالبد فضاهای عمومی شهری در نمونه موردی تحقیق بود. این مطالعه از نوع توصیفی _ تحلیلی است که در بوستان مصلی و پیاده راه شیخ صفی در شهر اردبیل طی دو مرحله انجام شد. در مرحله نخست تعداد 47 عامل کالبدی درپنج شاخص دسته بندی گردید و 50 نفر از متخصصان معماری عوامل کالبدی مؤثر بر بهزیستی اجتماعی را در دو نمونه موردی تحقیق مقایسه نمودند. در مرحله دوم 74 نفر از سالمندان حاضر به پرسشنامه استاندارد بهزیستی اجتماعی Keyes دارای پنج شاخص پاسخ دادند. در نهایت داده های به دست آمده در نرم افزار26 SPSS آنالیز گردید. در مرحله نخست آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون برای مقایسه عوامل کالبدی بین دو نمونه موردی انجام شد. عوامل کالبدی در پیاده راه شیخ صفی نسبت به بوستان مصلی دارای وضعیت مطلوب تری است و در مرحله دوم آزمون کاکران_ منتل_ هانزل برای به دست آوردن میزان اثر پذیری بهزیستی اجتماعی سالمندان از عوامل کالبدی در نمونه های موردی انجام گردید. طبق نتایج، سالمندان در پیاده راه شیخ صفی از بهزیستی اجتماعی بهتری برخوردارند. یافته ها نشان داد، کیفیت عوامل کالبدی و بهبود این عوامل در فضای باز منجر به تأثیر مثبت در بهزیستی اجتماعی سالمندان می گردد.
مدل معادلات ساختاری بهزیستی اجتماعی براساس عوامل جامعه شناختی (مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه دوم شهر جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
151 - 181
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش، تبیین بهزیستی اجتماعی به روش مدل معادلات ساختاری براساس عوامل جامعه شناختی در بین دانش آموزان شهر جهرم است؛ بنابراین تلاش می کند به این سؤالات پاسخ دهد که بهزیستی اجتماعی دانش آموزان شهر جهرم در چه وضعیتی است؟ متغیرهای جامعه شناسی به چه میزان می توانند تبیین کننده بهزیستی اجتماعی دانش آموزان باشند؟ رویکرد مطالعه حاضر کمّی و روش آن پیمایش بود. نمونه پژوهش، 359 نفر از دانش آموزان متوسطه دوم شهر جهرم در سال 1401 بودند که از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود. برای اعتبار پژوهش، از اعتبار صوری و برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS و PLS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی و هویت طبقاتی با بهزیستی اجتماعی رابطه مستقیم، مثبت و معنا داری وجود دارد، اما بین جنسیت و بهزیستی اجتماعی رابطه ای یافت نشد. همچنین دین داری به صورت غیرمستقیم، از طریق تأثیر بر اعتماد اجتماعی بر بهزیستی اجتماعی اثرگذار است. روش حداقل مربعات جزئی الگوی کلی پژوهش نشان داد که متغیرهای مستقل پژوهش توانسته اند 41 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند. از بین متغیرهای اثرگذار، اعتماد اجتماعی دارای بیشترین میزان اثر مستقیم (543/0) بر متغیر بهزیستی اجتماعی بود. اعتماد اجتماعی علاوه بر اثر مستقیم، نقش میانجیگر کامل را در رابطه بین دین داری و بهزیستی اجتماعی ایفا کرد. با توجه به تأثیر متغیرهای ذکرشده بر بهزیستی اجتماعی، تقویت آن در جامعه به ویژه برای دانش آموزان پیشنهاد می شود.
نیاز به بازخوردهای اجتماعی در کاربران شبکه های اجتماعی و بهزیستی اجتماعی؛ نقش میانجی نیازهای بنیادین عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
47 - 64
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهزیستی اجتماعی کاربران شبکه های اجتماعی از جمله موضوعات مهمی است که نیاز به بررسی نقش عوامل روانشناختی در آن وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نیاز به بازخوردهای اجتماعی در شبکه های اجتماعی و بهزیستی اجتماعی با توجه به نقش میانجی نیازهای بنیادین عمومی در کاربران شبکه های اجتماعی انجام گرفت.
روش: طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 11030 نفر از دانشجویان دانشگاه محققی اردبیل است. طبق روش تعیین حجم نمونه کلاین (2011)، 380 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. ابزارهای گردآوری داده ها شامل، مقیاس نیاز به بازخوردهای اجتماعی در شبکه های اجتماعی (NfOSF؛ دورادونی و همکاران، 2023)، مقیاس بهزیستی اجتماعی کییز و شاپیرو (۲۰۰۴) و مقیاس ارضاء نیازهای بنیادین عمومی (BNSG-S؛ گنیه، 2003) بود. داده ها به روش همبستگی و مدل معادلات ساختاری تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج همبستگی معنی دار بین تمام متغیرها نشان داد (01/0p<). براساس نتایج، نیاز به بازخوردهای اجتماعی در شبکه های اجتماعی به صورت مستقیم 46 درصد (001/0=p، 46/0-=β) و از طریق غیر مستقیم 32 درصد (001/0=p، 32/0-=β) از واریانس بهزیستی اجتماعی را تبیین می کند. همچنین نیاز به بازخوردهای اجتماعی در شبکه های اجتماعی 62 درصد (001/0=p، 62/0-=β) از واریانس ارضاء نیازهای بنیادین عمومی و ارضاء نیازهای بنیادین عمومی 52 درصد (001/0=p، 52/0=β) از واریانس بهزیستی اجتماعی را تبیین می کند.
نتیجه گیری: نیاز به بازخوردهای اجتماعی در شبکه های اجتماعی با عدم ارضاء نیازهای بنیادین عمومی در ارتباط است. نیاز به بازخوردهای اجتماعی در شبکه های اجتماعی و عدم ارضاء نیازهای بنیادین عمومی، بهزیستی اجتماعی پایین را در کاربران شبکه های اجتماعی پیش بینی می کنند.
تأثیر انگیزش مشارکت ورزشی بر بهزیستی اجتماعی و هویت اجتماعی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مناطق روستایی شهرستان جاجرم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳
275-299
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فعالیتهای بدنی و ورزشی در سلامت انسان، دارای جایگاه محوری و ویژه ای است؛ زیرا هم باعث ارتقای فعالیت متابولیک و عملکردهای قلبی- عروقی می شود و هم بهزیستی اجتماعی و روان شناختی را بهبود می بخشد. این پژوهش با هدف، نقش انگیزش مشارکت ورزشی در بهزیستی اجتماعی و هویت اجتماعی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مناطق روستایی شهرستان جاجرم انجام شد.
روش: بین انگیزه مشارکت ورزشی با بهزیستی اجتماعی رابطه وجود دارد. همچنین با توجه به ضریب رگرسیونی استانداردنشده می توان گفت، به ازای یک واحد تغییر در انگیزه مشارکت ورزشی 765/ 0 واحد تغییر در بهزیستی اجتماعی به وجود می آید؛ اما بین انگیزه مشارکت ورزشی و هویت اجتماعی ارتباط معنی داری مشاهده نشد و نتایج ضریب استانداردنشده حاصل از رگرسیون 261/ 0 به دست آمد که ازلحاظ آماری معنی دار نبود.
یافته ها: این پژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی و از نظر روش گردآوری و تحلیل داده ها توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری موردنظر در این تحقیق مشتمل بر 200 نفر از دانش آموزان متوسطه دوره اول شهرستان جاجرم بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری تصادفی ساده بر اساس جدول مورگان بود که بر اساس آن 127 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.
پرسشنامه ها به صورت حضوری و آنلاین تکمیل شد. در این پژوهش از ابزارهای انگیزه مشارکت ورزشی، بهزیستی اجتماعی و هویت اجتماعی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. همچنین به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده استفاده شد.
بحث: این پژوهش بیانگر این است که انگیزه مشارکت در فعالیتهای بدنی ورزشی می تواند بهزیستی اجتماعی دانش آموزان پیش بینی کند اما هویت اجتماعی دانش آموزان را پیش بینی نمی کند. پس می توان از این فعالیتها برای بهبود بهزیستی اجتماعی دانش آموزان در مدارس استفاده کرد.
همبستگی کانونی صفات شخصیتی و بهزیستی اجتماعی در سرآغاز جوانی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی همبستگی کانونی صفات شخصیتی و بهزیستی اجتماعی در دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و از تحلیل همبستگی کانونی برای بررسی روابط میان متغیرها استفاده می کرد. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دوره کارشناسی یکی از موسسات آموزش عالی شهر مشهد تشکیل می دادند. یک نمونه 200 نفری از دانشجویان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت الکترونیکی به پرسشنامه ها پاسخ دادند. گردآوری داده ها با سیاهه شخصیت 10 سوالی (TIPI) و فرم کوتاه مقیاس بهزیستی اجتماعی(SWS-SF) صورت گرفت. از ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که همبستگی میان صفات شخصیتی و بهزیستی اجتماعی برابر با 0/67=r است. مجذور همبستگی نیز برابر با 0/45 =R2 بود و نشان داد که با آگاهی از صفات شخصیتی، 45 درصد از تغییرات بهزیستی اجتماعی قابل پیش بینی است. یافته های این پژوهش بر این نکته صحه گذاشتند که بهزیستی اجتماعی، از صفات شخصیتی افراد اثر می پذیرد و لازم است در تفسیر ادراک بهزیستی اجتماعی به صفات شخصیتی افراد توجه داشت.
مطالعه جامعه شناختی شاخص های احساس بهزیستی اجتماعی شهروندان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
هدفمقاله حاضر مطالعه تطبیقی شاخص به زیستی اجتماعی شهروندان مشهد در سال 1394 بوده است. چارچوب نظری با تأکید بر اندیشه کییز مورد مطالعه قرارگرفته شده است. روش شناسی این تحقیق پیمایشی و توصیفی بوده است. جامعه آماری شامل شهروندان 15 تا 64 ساله ساکن در سه منطقه بالا، پایین و متوسط شهری در شهر مشهد است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران کمی 660 نفر و افراد به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری، پرسش نامه استاندارد شده کییز است و میزان آلفای کرونباخ آن برابر با 78/0 % به دست آمد. بخشی از نتایج نشان داده که میزان مجموع احساس بهره مندی شهروندان از بهزیستی اجتماعی در این مناطق یاد شده برابر با 2/48 % بوده است. هم چنین بیشترین مقدار میانگین متغیر وابسته در بین شهروندان مناطق بالاشهری (مناطق 1، 9 و 11) در ابعاد پذیرش اجتماعی (91/3) و شکوفایی اجتماعی (87/3) بوده است. بیشترین میانگین برای مناطق پایین شهری (مناطق 3، 5 و 6) مربوط به ابعاد مشارکت اجتماعی (21/4) و انسجام اجتماعی (12/4) و در مناطق متوسط شهری (مناطق 2، 8 و 10) بالاترین میانگین مربوط به بعد انطباق اجتماعی (11/4) است. بنابراین نتایج بیانگر این است که میانگین شاخص بهزیستی اجتماعی در بین شهروندان متفاوت است. هم چنین تفاوت معناداری بین جنسیت و احساس بهزیستی اجتماعی مشاهده شده، اما بین وضعیت تأهل و احساس بهزیستی اجتماعی شهروندان تفاوت معناداری یافت نشد. البته نتایج بیان می کند که رابطه معناداری بین سن و پایگاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان و احساس بهزیستی اجتماعی وجود دارد.
پیش بینی بهزیستی اجتماعی بر اساس سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی مردم شهر اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی اجتماعی بر اساس سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی مردم شهر اصفهان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، مردم شهر اصفهان و روش نمونه گیری تصادفی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کییز و شاپیرو، سبک زندگی اسلامی کاویانی و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ریگو بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد بین بهزیستی اجتماعی و سبک زندگی اسلامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین بهزیستی اجتماعی و مهارت های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان داد متغیرهای سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی قادر به پیش بینی بهزیستی اجتماعی مردم شهر اصفهان است.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
125 - 136
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش روزافزون فضای مجازی زندگی افراد را تحت تأثیر قرار داده است. نسل جدیدی که در این فضا متولد شده اند، روزبه روز، بیشتر از فضای مجازی استفاده می کنند و سبک زندگی مجازی را شکل داده اند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی است. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور در سال ۰۱- ۱۴۰۰ بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ دانش آموز وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، ۱۹۹۸)، مقیاس انعطاف پذیری شناختی (مارتین و روبین، ۱۹۹۵)، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی (کیز، ۱۹۹۸) بود. برنامه آموزشی مهارت های زندگی برگرفته از پژوهش زارع و همکاران (۱۳۹۹) بود که در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که برنامه آموزشی مهارت های زندگی توانسته است انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی را در بین دانش آموزان وابسته به فضای مجازی بهبود بخشد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی با بهبود توانایی های شناختی، هیجانی و مهارتی سبب افزایش ادراک هیجان ها و ارائه پاسخ های سازگارانه می شود که انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان را بهبود می بخشد.