۱.
مشارکت دینی مهم ترین رکن تشکیل دهنده سرمایه ی اجتماعی و یکی از مفاهیم کلیدی جامعه شناسی دین است. مشارکت دینی در کشور ایران که اکثریت مسلمان و شیعه هستند امری بسیار مطلوب و ارزشمند می باشد و آیه های قرآن بر آن تأکید فراوان دارد. ولی با وجود سفارش های زیاد دین مبین اسلام در دهه های اخیر تحقیق های انجام شده درکشور و احساس های عمومی افراد جامعه نشانگر آن است که مشارکت دینی مردم ایران در مقایسه با اوایل انقلاب کاسته شده است و این کاهش در قشر جوان بیشتر از اقشار دیگر جامعه مشاهده می شود. این سؤال در ذهن محقق به وجود می آید که چرا با وجود این که جوانان ما از زمان کودکی با مشارکت دینی، آشنا می شوند و در مراکز آموزش و پرورش، رسانه های ارتباط جمعی و خانواده این امر مورد توجه قرار می گیرد؛ باز هم جوانان ما آن چنان که باید به بعضی از اشکال مشارکت دینی اهمیت نمی دهند و پایبندی جوانان در عمل به مشارکت دینی در حد مورد انتظار نیست. لذا هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت دینی جوانان بخصوص دانشجویان دانشگاه بیرجند می باشد. روش این پژوهش، کمی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 95- 94 است، که تعداد آنها 9564 نفر می باشد؛ از بین این جامعه آماری موجود برطبق فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 312 نفر با شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه بندی متناسب انتخاب شده است. همچنین با به کارگیری ضریب همبستگی اسپیرمن، کی دو، رگرسیون چند گانه به روش Enter و روش تحلیل مسیر، روابط بین متغیرها ارزیابی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که متغیر ملاک یعنی مشارکت دینی با متغیرهای ارزش های دینی، استفاده از رسانه های جمعی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده و اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری دارد. همچنین تحلیل چندمتغیری نشان می دهد که متغیرهای ارزش های دینی، اعتماد اجتماعی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده و استفاده از رسانه های جمعی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر ملاک دارند. نتایج این پژوهش هم سو با نظریه های پاتنام، اینگلهارت و نوریس است.
۲.
شهرستان قاینات با داشتن پیشینه ی تاریخی کهن، موقعیت راهبردی، منطقه ی نمونه ی گردشگری بوذرجمهر، غارهای تاریخی و زیبا، موقعیت طبیعی و آب و هوای معتدل و داشتن محصولات کشاورزی راهبردی، فرصت های متعددی برای جذب گردشگر پیش رو دارد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف)، عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها) و تدوین راهبرد گردشگری شهرستان قاینات انجام گرفت. روش تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی- توسعه ای می باشد. بدین معنی که ابتدا به توصیف ویژگی ها و جاذبه های گردشگری شهرستان قاینات پرداخته شده است. سپس عوامل داخلی و خارجی توسعه، با کمک روش تحلیل SOWT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نهایتاً با بهره گیری از ماتریس QSPMراهبرد مناسب تشخیص و راهبردهای توسعه ی گردشگری برای محدوده مطالعاتی ارائه شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش را می توان موقعیت خاص زمانی برداشت زعفران و زرشک با میانگین رتبه ای 3/2 و امتیاز وزنی 22/0 به عنوان مهم ترین نقطه قوت، متغیر نامناسب و ناکافی بودن مراکز اقامتی و رفاهی در شهرستان با میانگین رتبه ای 4 و امتیاز وزنی 24/0 به عنوان مهم ترین نقطه ضعف، فرصت طلایی رفع تحریم ها و حضور گردشگران خارجی با میانگین رتبه ای 83/2 و امتیاز وزنی 23/0 به عنوان مهم ترین فرصت، متغیر عدم آمادگی در دستگاه های اجرایی و مردم جهت استفاده فرصت فرهنگی- اقتصادی حضور گردشگران خارجی با میانگین رتبه ای 27/2 و امتیاز وزنی 16/0 به عنوان مهمترین تهدید، انتخاب کرد. در انتها نیز مناسب ترین راهبرد برای توسعه ی گردشگری شهرستان قاینات، راهبرد های تهاجمی تشخیص داده شد.
۳.
تشکیل شورای اجتماعی محلات از مؤثرترین عوامل مداخله شهروندان در مدیریت شهری مشهد می باشد. بدیهی است که فرصت مشارکت باید برای زنان و مردان به صورت یکسان و عادلانه فراهم شود، اما نابرابر بودن تعداد مردان عضو شورا در مقابل زنان، حاکی از عدم استفاده لازم از زنان می باشد که مهم ترین دلیل آن می تواند بی اعتمادی شهرداری به عملکرد و توانمندی بانوان باشد. لذا در این پژوهش، دو شاخص سرمایه اجتماعی شامل اعتماد اعضای شورا به سایر اعضاء، اعتماد اعضاء به اثربخشی شورا و هم چنین دو شاخص تمایل به مشارکت اعضای شورا و احساس تعلق به محله در بین اعضای 12 شورای اجتماعی منطقه 9 مشهد مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه اعضای شوراهای اجتماعی محلات منطقه 9 شهرداری مشهد بوده و نمونه آماری این تحقیق نیز شامل تمامی اعضای شوراهای اجتماعی محلات فوق می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و تولید اطلاعات مورد نیاز از آماره های توصیفی و دستور فراوانی و برای مقایسه میانگین ها از آزمون من- ویتنی استفاده شده است. با تحلیل داده ها تفاوت معناداری در نگرش زنان و مردان به شاخص های منتخب دیده نشد. لذا با توجه به نتایج این تحقیق، چنین برداشت می شود که عدم اعتماد کافی به بانوان برای عضویت در شوراهای اجتماعی محلات، توجیه قابل قبولی ندارد و بدیهی است که به علت حضور بیشتر بانوان در محله و شناخت بیشتر در کمبودهای محله توسط آنان، حضور بانوان نتایج مثبتی برای کارایی شورا به همراه خواهد داشت.
۴.
سلامت اداری مهم ترین سرمایه برای پیشرفت هر سازمان است و نقطه مقابل آن نیز فساد اداری است که مانع پیشرفت خواهد شد. فساد دورویه دارد. یک رویه آن، ادراکی است که نسبت به فساد در جامعه وجود دارد، یعنی باورهایی که جامعه نسبت به وجود فساد و گستره آن دارد. رویه دیگر، سنجش و ارزیابی فساد و تعیین شاخصه هایی برای آن می باشد. هدف کلی این پژوهش بررسی ادراک شهروندان بیرجندی از فساد اداری و متغیرهای جمعیت شناختی مؤثر بر آن می باشد. در این پژوهش از روش پیمایشی و از ابزار پرسش نامه بهره گرفته شده است. جامعه (جمعیت) آماری تحقیق کلیه شهروندان 18 سال و بالاتر بیرجندی بوده است. هم چنین از روش نمونه گیری ترکیبی خوشه ای- تصادفی استفاده شده و حجم نمونه 197 نفر می باشد. برای سنجش از اعتبار محتوا و برای محاسبه ی پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده و نتایج تحقیق نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 در دو سطح توصیفی و تحلیلی استخراج گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که 1) بین جنسیت پاسخگویان و ادراک آن ها از فساد اداری، تفاوت معنا داری وجود دارد، به این معنی که ادراک از فساد اداری پاسخگویان زن، بیش از مردان می باشد. 2) تفاوت معناداری بین سطح تحصیلات پاسخگویان و ادراک آن ها از فساد اداری وجود دارد. 3) ادراک از فساد اداری پاسخگویان با پایگاه اقتصادی- اجتماعی در حد متوسط، بیش از سایر پاسخگویان می باشد. 4) بین سن پاسخگویان و ادراک آن ها از فساد اداری، رابطه معنی داری وجود ندارد.یافته های تحقیق نشان می دهد که: 1) بین جنسیت پاسخگویان و ادراک آن ها از فساد اداری تفاوت معنی داری وجود دارد، به این معنی که ادراک از فساد اداری پاسخگویان زن بیش از مردان می باشد. 2) تفاوت معناداری بین سطح تحصیلات پاسخگویان و ادراک آن ها از فساد اداری وجود دارد. 3) ادراک از فساد اداری پاسخگویان با پایگاه اقتصادی- اجتماعی در حد متوسط بیش از سایر پاسخگویان می باشد. 4) بین سن پاسخگویان و ادراک آن ها از فساد اداری رابطه معنی داری وجود ندارد.واژگان کلیدی: فساد اداری، ادراک فساد، متغیرهای جمعیت شناختی، بیرجندواژگان کلیدی: فساد اداری، ادراک فساد، متغیرهای جمعیت شناختی، بیرجند
۵.
هدفمقاله حاضر مطالعه تطبیقی شاخص به زیستی اجتماعی شهروندان مشهد در سال 1394 بوده است. چارچوب نظری با تأکید بر اندیشه کییز مورد مطالعه قرارگرفته شده است. روش شناسی این تحقیق پیمایشی و توصیفی بوده است. جامعه آماری شامل شهروندان 15 تا 64 ساله ساکن در سه منطقه بالا، پایین و متوسط شهری در شهر مشهد است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران کمی 660 نفر و افراد به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری، پرسش نامه استاندارد شده کییز است و میزان آلفای کرونباخ آن برابر با 78/0 % به دست آمد. بخشی از نتایج نشان داده که میزان مجموع احساس بهره مندی شهروندان از بهزیستی اجتماعی در این مناطق یاد شده برابر با 2/48 % بوده است. هم چنین بیشترین مقدار میانگین متغیر وابسته در بین شهروندان مناطق بالاشهری (مناطق 1، 9 و 11) در ابعاد پذیرش اجتماعی (91/3) و شکوفایی اجتماعی (87/3) بوده است. بیشترین میانگین برای مناطق پایین شهری (مناطق 3، 5 و 6) مربوط به ابعاد مشارکت اجتماعی (21/4) و انسجام اجتماعی (12/4) و در مناطق متوسط شهری (مناطق 2، 8 و 10) بالاترین میانگین مربوط به بعد انطباق اجتماعی (11/4) است. بنابراین نتایج بیانگر این است که میانگین شاخص بهزیستی اجتماعی در بین شهروندان متفاوت است. هم چنین تفاوت معناداری بین جنسیت و احساس بهزیستی اجتماعی مشاهده شده، اما بین وضعیت تأهل و احساس بهزیستی اجتماعی شهروندان تفاوت معناداری یافت نشد. البته نتایج بیان می کند که رابطه معناداری بین سن و پایگاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان و احساس بهزیستی اجتماعی وجود دارد.
۶.
در میان سروده های محمد بن حسام الدین خوسفی (وفات 875 ه .) ملمّعات و اشعاری به زبان عربی وجود دارد؛ این اشعار، ادامه ی سنت ادبی است که از سده ی چهارم هجری در شعر شهید بلخی شروع شده و گوشه ای از قریحه و اندیشه ی ایرانیان را در طی قرون متمادی پاس داشته اشت. در اشعار عربی ابن حسام، قصیده ای شصت و شش بیتی در نعت و منقبت حضرت رسول (ص) به زبان تازی وجود دارد که در چاپ های دیوان او رمز ناگشوده و همراه با لغزش های إعرابی و چاپی است. این پژوهش می کوشد نخست به ضبط و برگردان ابیات بپردازد و عناصر فنّی آن را از لحاظ زبانی، عاطفی و خیال توصیف و تحلیل کند و ارتباط آن را - در حد توان- با جریان های ادبیات عربی در دوره ی مملوکی خاصه قصیده ی "بُردَه" بررسی نماید. وجود این قبیل سروده ها در دیوان ابن حسام خوسفی، بُعد دیگری از شخصیت و توانایی وی را گواهی می دهد و در پیگیری روند عربی سرایی و ملمّع گویی شاعران ایرانی، مغتنم است.