مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی مبانی انسان شناختی و اهداف تربیت اخلاقی، از دیدگاه علامه طباطبائی با تأکید بر تفسیر المیزان و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که علامه طباطبائی ضمن اشاره به دو ساحت جسمانی و روحانی، «روح» را مبدأ حیات انسان می داند. مفطور بودن به فطرت الهی، عقل، کمال جویی و حد یقف نداشتن آن، تفاوت در قابلیت های فردی، اجتماع گرایی، اختیار و اراده، سعادت و رجوع الی الله و غیره، از جمله مبانی انسان شناسی هستند که در دیدگاه علامه مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبائی، هدف غایی تربیت اخلاقی را رسیدن به مقام قرب الهی دانسته و درک وابستگی تام انسان به خداوند و مرآتیت (حیثیت آینه بودن) ماسوی الله، مقدمه قرار دادن دنیا برای آخرت، تبعیت از حق در گفتار و رفتار، دوری از صفات رذیله، تشخیص جایگاه خود در همۀ امور، تسخیر محیط و استفاده از امکانات مادی، تصدیق عملی یوم الدین و عدم وثوق به عمل خود را نیز به عنوان اهداف میانی و مقدمات نیل به قرب الهی معرفی کرده است.
بازپژوهی معنای آیات اضلال الهی از منظر علامه طباطبائی و زمخشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع انتساب اضلال انسان به خداوند، در آیاتی از قرآن کریم مطرح شده است. این امر در نگاه نخست، ناسازگار با عدل الهی و اختیار انسان است؛ ازاین رو اندیشمندان اسلامی با آرای گوناگون در رفع این تعارض کوشیده اند. در پژوهش پیش رو که به روش تحلیلی و داده پردازی توصیفی انتقادی و با انگیزه تبیین دقیق ماهیت اضلال الهی انجام یافته، رویکرد عقلی دو مکتب شیعی و معتزلی از نگاه علامه طباطبائی و جارالله زمخشری بررسی و تحلیل شده است. هر دو اندیشمند، اضلال خداوند را عدم ایصال به مطلوب، عدم لطف، واگذاشتن در مسیر گمراهی و مجازات عملکرد سوء و اختیاری انسان بیان کرده اند؛ اما علامه با نگاهی فلسفی و دقیق ، این فرایند را تبیین کرده است. علامه در خصوص حوزه اختیار انسان در افعال اختیاری، آموزه «امر بین الامرین» را منطبق بر مبانی هستی شناسی اسلامی می داند و در مقابل، زمخشری «تفویضی» می اندیشد؛ اما در مسئله اضلال الهی که نتیجه قهری سوء اختیار انسان است و حوزه فعل الهی به شمار می رود، نزاعی نداشته، آن را منافی با اختیار آدمی و عدل الهی نمی دانند. چگونگی استدلال و تطبیق آرای ایشان در این جستار، به روشنی بررسی شده است.
چالش های پیش روی مبناگرایی در فلسفه غرب با نگاهی به رویکرد علامه طباطبائی به مبناگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم دی ۱۳۹۹ شماره ۲۷۷
19-30
حوزه های تخصصی:
مبناگرایی دیدگاهی است درباره ساختار باورهای موجه، که باورها را به دو دسته تقسیم می کند؛ یکی باورهای پایه، که برای موجه بودن نیازی به سایر باورها ندارند؛ و دیگری باورهای غیرپایه، که برای موجه بودن نیازمند باورهای دیگر هستند. مبناگرایان درباره دو مطلب مهم اختلاف نظر دارند: یکی تبیین آنان از چگونگی موجه شدن باورهای مبنایی و دیگری تبیین آنان از نحوه تسری توجیه از باور مبنایی به باورهای غیرمبنایی. رویکردهای مختلف به این دو مطلب باعث قرائت های مختلفی از مبناگرایی شده که در یک تقسیم بندی کلی می توان به «مبناگرایی شدید» و «مبناگرایی معتدل» اشاره کرد که امروزه شاهد نقدهای مختلفی نسبت به هر دو رویکرد هستیم.هدف مقاله حاضر که با روش کتابخانه ای و توصیفی صورت گرفته، این است که مهم ترین نقدهای ارائه شده به مبناگرایی را گردآوری کرده و بیانی اجمالی از مبناگرایی علامه طباطبائی، به عنوان نماینده معاصر حکمت متعالیه، ارائه دهد. در نهایت خواهیم دید که رویکرد علامه طباطبائی به مبناگرایی، فاقد بسیاری از نواقص موجود در مبناگرایی غربی است.
بازخوانی مسئولیت انسان در دیدگاه تفسیری علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
59-76
حوزه های تخصصی:
آیات قرآن انسان را در اعمال اختیاری و تعیین سرنوشت خودمختار و مسئول می دانند، در مقابل، ظاهر ادله ای از سعادت و شقاوت ذاتی انسان حکایت دارند، دانشمندان اسلامی با مشرب های گوناگون و اخیراً علامه طباطبائی با روش تفسیری خود تلاش در رفع این ناسازگاری ظاهری نموده اند، تازگی نظر علامه نویسندگانی را با روش های تطبیقی و فلسفی به بیان آن کشانده اما این مقاله با روش توصیفی تحلیلی روش ایشان، نظر تفسیری اش در حل این تناقض را بیان می کند. نتیجه مقاله بیانگر آن است که علامه طباطبایی در رفع تناقض دو روش انتخاب نموده: بر اساس قانون علیت، سرشت انسان را عاری از سعادت و شقاوت دانسته و با آیاتی مانند آیه تبلیغ و ... سرنوشت انسان را در اثر اعمال اختیاری وی می داند، از این رو دلالت ادله بر سعادت و شقاوت ذاتی را اقتضائی دانسته نه علیت تامه. ایشان ضمن قبول صحت صدور احادیث دال بر سعادت و شقاوت ذاتی، آنها را در دسته هایی به نحوی که با دلایل اختیاری منافی نباشد، تبیین می نماید.
بررسی تطبیقی معنا، حجیت و رابطه عقل و نقل از دیدگاه سیّد مرتضی و علّامه طباطبائی (ره)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
151 - 176
حوزه های تخصصی:
مسئله تحقیق ؛ رویکرد جریان های کلامی و فلسفی جهان اسلام در بهره گیری از عقل و رابطه میان آن و نقل، متفاوت بوده است. با توجه به اهمیت نظرات سیّد مرتضی و علّامه طباطبائی در خصوص معنا، حجیت و رابطه عقل و نقل، سعی نمودیم به صورت تطبیقی این مسئله را از دیدگاه این دو بزرگوار بررسی نماییم. روش تحقیق؛ پژوهش حاضر با شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی عنوان این پژوهش تا رسیدن به نتیجه مطلوب پرداخته است. یافته های تحقیق ؛ سیّد مرتضی، عقل را به معنای مجموعه علومی می داند که برای مکلّف حاصل می شود. علّامه، عقل را به معنای قوه شناخت انسان، و از آن به حقیقتِ نفسِ انسانِ مُدرِک یاد می کند. از دیدگاه این دو بزرگوار، حجیت عقل ذاتی آن است و از منابع معرفت به شمار می رود. از دیدگاه ایشان، هر کدام از عقل و نقل، ضمن آن که دارای قلمروِ خاصِ خود، می باشند ولی در موارد زیادی، مؤید یگدیگرند. ایشان در بحث تعارض عقل و نقل، دیدگاهی مشابه دارند.
بررسی مفهوم «نبی» و «رسول» در المیزان و مفاتیح الغیب فخر رازی
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
305 - 344
حوزه های تخصصی:
توجه به معنای لغوی واژه رسول و نبی در قرآن ، و اینکه چه موقع رسول خطاب شده اند؛ چه موقع نبی، نکته مهمی است که کمتر مورد توجه قرآن پژوهان قرار گرفته است. عده ای آن دو را هم معنا و گروهی حکم به تباین معنایی واژه رسول و نبی کرده اند. پژوهش حاضر دیدگاه فخر رازی و علّامه طباطبائی را با استفاده از ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی -تحلیلی مورد بررسی قرار داده است. فخر رازی، ملاک انتخاب نبی را تنها اصطفاء عبد، توسط خدا دانسته و نبی را بشری معرفی می کند که به واسطه وحی با سایر افراد متفاوت شود. از نظر فخر رازی چنین کسی هرگاه مأمور به تبلیغ وحی شود، می شود رسول. او همچنین رابطه این دو را عموم و خصوص مطلق در نظر گرفته است. اما از نظر علّامه طباطبائی، نبی شخصی است که براى مردم، آنچه مایه صلاح معاش و معادشان است بیان کند و رسول عبارت است از کسى که حامل رسالت خاصى باشد؛ مشتمل بر اتمام حجتى که به دنبال مخالفت با آن عذاب و هلاکت و امثال آن باشد. بنابراین رسالت از نظر علّامه وصفی خاص و زاید بر نبوت است. بنابراین با توجه به تعریف فوق می توان گفت آنچه علّامه «نبی» می داند از نظر فخر رازی «رسول» است.
مبانی، مفهوم و اهداف تربیت عقلانى از دیدگاه علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی عقل ورزى، مفهوم و اهداف تربیت عقلانی از دیدگاه علامه طباطبائی است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که مبانی تربیت عقلانی از نظر علامه طباطبائی حداقل بر چهار مبنا استوار است: 1. منشاء عقل ورزی در انسان، واقع بینى و شعور استدلالى است، 2. منشاء ادراکات و علوم عملى عبارتند از: ادراکات نظرى، احساسات و عواطف باطنى و قدرت انسان بر تسخیر دیگر موجودات، 3. احساسات باطنى و به ویژه خوف و رجاء، باعث اعتقاد به خرافات مى شود، 4. عوامل محیطى و ارثى در درک عقلى مؤثر است. همچنین علامه طباطبائی به طور مستقل درصدد تعریف تربیت عقلانى برنیامده، اما براساس دیدگاه هاى ایشان پیرامون ابعاد عقل ورزی، تربیت عقلانى عبارت است از: تقویت عواملى که استقامت عقل را بر طریق فطرى سبب مى شود، و فراهم کردن زمینه فراگیرى و کاربست اصول منطقى و فلسفى بویژه قیاس برهانى؛ به گونه ای که متربى بتواند مسائل درون دینى و برون دینى را درک و هضم کند و اعتقادش به باورهاى دینى و عمل او به احکام از روى بصیرت باشد، و اگر جایى هم مسئله ای را به طور تعبدى مى پذیرد، دلیل عقلى او را به این تعبد رهنمون کرده باشد. از نظر علامه طباطبائی اهداف تربیت عقلانی در دو سطح طبقه بندی می شوند: 1. اهداف غایی (تحصیل سعادت انسان، هدایت انسان به سوى حق و پیروى از حق، دستیابى به کرامت و شرافت انسانى)، 2. اهداف واسطه ای (اهداف دخیل در تحقق اهداف واسطه ایِ دیگر و اهداف واسطه در نیل به اهداف غایی).
مؤلفه ها و روایی محتوای مدل مفهومی خوف از خدا مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبائی: رویکرد آمیخته(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تدوین مدل مفهومی سازه های دینی، سرآغازی برای مطالعه روان سنجی آنهاست. هدف این پژوهش، تدوین مدل مفهومی خوف از خدا، از دیدگاه علامه طباطبائی است. روش تحقیق ترکیبی، از نوع اکتشافی است. جامعه متنی، آثار مکتوب علامه طباطبائی و نمونه متنی، 10 جلد مرتبط از تفسیر المیزان است. جامعه آماری، پژوهشگران حوزوی دکتری رشته های علوم انسانی است و با روش نمونه گیری در دسترس، 9 نفر انتخاب شد. یافته ها نشان داد که خوف از خدا متشکل از دو مؤلفه (احساس نگرانی، احساس مراقبت) است. احساس نگرانی، شامل دو زیرمؤلفه (پیش بینی ناخوشایند، تهدید هدف) و احساس مراقبت، شامل دو زیرمؤلفه (اجتناب از منشأ ترس، استقامت در رسیدن به هدف) است. یافته های مطالعه کمّی نشان داد که میزان شاخص CVI در زیرمؤلفه ها در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در زیرمؤلفه ها در دامنه 78/0 تا 1 است. بنابراین، سازه خوف از خدا، دارای مدل مفهومی و برخوردار از روایی محتوایی است که قابلیت سنجش در قالب ساخت ابزار را دارد.
معنا و حقیقت فلسفی- کلامی «صراط» از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی «صراط» و ویژگی های آن از مسائل مهم الهیات و معارف دینی است. هر نوع تبیین و تفسیری از آن در مباحث کلامی و شبکه معارف دین تأثیرگذار است. در این تحقیق «معنا و حقیقت صراط»، در سه حوزه تکوین، تشریع و جزا از منظر علامه طباطبائی بررسی شده است. نتیجه تحقیق اینکه ایشان در منظومه فکری و جهان بینی خویش به نظام های چهارگانه 1. علّی و معلولی، 2. حرکت، 3. مولویت و عبودیت و 4. ربوبی پرداخته و در هر کدام تعریفی منطبق با همان نظام، برای صراط ارائه کرده است. «صراط»، در حوزه تکوین، با نظر به دو نظامِ «علّی و معلولی» و «حرکت» (در صورتی که حرکت غیرارادی باشد) تبیین گردیده و در حوزه تشریع با نظر به سه نظام «حرکت» (در قسم حرکت ارادی)، «مولویت و عبودیت» و «ربوبیّت» تعریف شده است. در حوزه جزا، تعریفی معطوف به تعریف صراط تشریعی ارائه می گردد.
تروپیزم و تسلسل بردلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
111-121
حوزه های تخصصی:
بردلی تسلسلی را مطرح می کند که طبق آن، هر نظریه ای که اشیای خارجی را واحد متشکل از اجزای متکثر بداند، دچار اشکال است. ازآنجاکه بیشتر تروپیست ها، شیء جزئی را متشکل از تروپ های با هم موجود می دانند، تسلسل بردلی دامان تروپیزم را نیز می گیرد. ماورین بر آن است که دیدگاه بردلی درباره نحوه وجود رابطه نادرست است و رابطه امری است که وابستگی وجودی به اطرافش دارد و بر این اساس اشکال تسلسل بردلی را برطرف کرده است. اما براساس برداشتی از بیان و تحلیل علامه طباطبائی در مبحث وجود رابط، می توان بر ماورین خرده گرفت و وابستگی میان رابطه و اطرافش را دوسویه دانست. افزون بر این، دیدگاه ماورین هرچند اشکال تسلسل بردلی را برطرف می کند، با نظریه تروپیزم ناهمراه به نظر می رسد. در این مقاله پس از نگاه کوتاهی به تروپیزم، تسلسل بردلی تقریر، و سپس این مشکل برای نظریه تروپیزم تبیین شده است. در ادامه راه حل ماورین مطرح گشته و در پی آن، این راه حل نقد و از دیدگاه وابستگی درونی و متقابل میان رابطه و اطرافش دفاع شده است.
خاستگاه و براهین عدالت در دیدگاه رالز و علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از اندیشمندان و فیلسوفان معاصر، جان رالرز در میان غربیان و علامه طباطبائی در میان مسلمانان مهم ترین نظریه عدالت سال های اخیر را وضع و تبیین کرده اند. جان رالز در نظریه عدالت خود، موسوم به «عدالت به مثابه انصاف» که مبتنی بر اصول مکتب لیبرالیسم و رویکرد قراردادگرایی صورت بندی شده است از «وضع نخستین» آغاز می کند و دو اصل عدالت خود، یعنی «آزادی» و «تمایز» را به نحوی وضع می کند که هر فردی از افراد جامعه، دارای حقی مساوی نسبت به گسترده ترین مجموعه کامل از آزادی های اساسی باشد و درعین حال نابرابری و تفاوت انسان ها در برخورداری آنان از خیرات یادشده را در موقعیت های خاص موجه می سازد و در این مسیر از شش برهان مختلف، از جمله «قرارداد اجتماعی»، «عقلانیت» و «اجماع هم پوشانی»، برای نظریه خود بهره می جوید. علامه طباطبائی(ره) نیز به مثابه فیلسوفی مسلمان و مفسری حاذق، با تأسیس نظریه ادراکات اعتباری، ارزش عدالت را پس از تشکیل جامعه انسانی در حوزه حسن و قبحِ افعال تبیین می کند و ادارکات اعتباری را مفاهیمی وهمی، اما دارای آثار واقعی می داند که از اصل سودجویی و خوی استخدام گری انسان نشئت گرفته است. این تحقیق به شرح این مسئله پرداخته که خوی «حب ذات» چگونه انسان را به دوست داشتن خویشتن و از آنجا به دوست داشتن دیگر انسان ها به عنوان همنوعش سوق داده است؛ تا اینکه با او انس می گیرد و بدو نزدیک می شود و بدین ترتیب اجتماع را شکل می دهد؛ و در بسترِ چنین اجتماعی، عملاً استفاده از همنوع یا استخدام او به نفع این احساس غریزی شکل می گیرد.
بررسی تطبیقی کارکردهای دین، از دیدگاه علامه طباطبائی و ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مهر ۱۴۰۰ شماره ۲۸۶
77-88
حوزه های تخصصی:
دین پرمسئله ترین و گسترده ترین پدیده اجتماعی است. اندیشمندان بسیاری به بررسی این پدیده در ابعاد مختلف پرداخته اند. نگاه کارکردگرایانه به دین می تواند پاسخگوی بسیاری از مسائل نوپدیدار از اصل و اساس دین باشد. از میان جامعه شناسان ماکس وبر با نگاهی کارکردگرایانه توانسته است برای دین برخی از کارکردها را برشمارد. هرچند که با دیدی تقلیل گرایانه به دین نگریسته و کارکرد دین را منحصر در دنیا و بعد جسمانی انسان کرده است. در مقابل، علامه طباطبائی اندیشمند اسلامی، در ضمن تبیین عقلانی از دین، با نگاهی گسترده تر به دین و ابعاد کارکردی آن پرداخته است. در بررسی تطبیقی نظرات این دو اندیشمند، گرچه مبانی نظریشان اعم از هستی شناسی و انسان شناسی با هم تفاوت چشم گیری دارد؛ اما هر دو اندیشمند با رهیافت معناگرایانه، دین را پاسخی به چالش بی معنایی زندگی می دانند. اینکه دین می تواند تصویری از هستی ارائه دهد که رنج ها را توجیه کند و خدایی عادل برای انسان نمایان کند؛ وجه مشترک هر دو اندیشمند است. کارکرد مشترک دیگر دین از نظر این دو اندیشمند تأثیر گزاره های آن بر رشد اقتصادی است.
تفسیر تطبیقی آیه انذار از منظر علّامه طباطبایی و ابن تیمیّه
ولایت از جمله مقاماتی است که شیعه پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) به پیروی از آن حضرت و ائمه اهل بیت (ع) آن را حق مسلم امیر المؤمنین «علی بن ابی طالب» می دانند. رسول گرامی اسلام (ص) در روزهای متعددی از جمله یوم الانذار و غدیر خم از جانب خداوند متعال مأمور اعلام این مطلب بودند. ، بی شک علی بن ابی طالب (پس از پیغمبر اکرم) والامقام ترین انسانی است که پا به عرصه وجود گذاشته ، که به فرموده نبی مکرم، جز خداوند متعال و وجود مبارک حضرتش، کسی او را به حقیقت نشناخته است. آیه ای که بر پیامبر خدا نازل شده و به انذار خویشان نزدیکش دستور داده است، آیه وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ است. انذار به معنای ترساندن و در اصطلاح به هشدار دادنی که مایه ترس است گفته می شود. پیامبران ص طی مأموریت الهی خود از ابزارهای گوناگونی چون انذار و تبشیر برای ارشاد و برانگیختن مردم به سوی بعضی از کارها و اجتناب دادن آنان از برخی دیگر بهره برده اند. پیامبر ص رسالت خود را در سه مرحله به اجرا گذاشتند و آن را با دعوت خویشاوندان نزدیکش آغاز نمود چراکه وقتی مردم مشاهده کنند الگویشان (پیامبر) و خویشاوندان نزدیکش پیش از همه مورد انذار پروردگار هستند، آن ها نیز به راحتی به حقانیت پیامبر و رسالتش ایمان می آورند. آیه انذار از ادله محکم ولایت علی می باشد و روایات معتبر از فریقین بر این امر دلالت می کنند. ولی نویسندگان مکتب بنی امیه با جعل روایات ساختگی خواسته اند دلالت آیه را از ولایت منحرف کنند.
تحلیل فلسفی حب از نگاه علامه طباطبائی؛ تبیین، بررسی و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
93-110
حوزه های تخصصی:
نقش و تأثیر «حُب» در فعل اختیاری فاعل مختار امری غیرقابل انکار است؛ اما فهم دقیق این مطلب در گرو طی مراحلی ازجمله تحلیل فلسفی حقیقت حب است. از معدود فیلسوفانی که درصدد تحلیل حب برآمده اند، علامه طباطبائی است. هدف ما در این مقاله، تبیین و بررسی دیدگاه علامه درباره حب با رویکردی تحلیلی انتقادی است. از نگاه علامه طباطبائی «حب ارتباطی وجودی بین محب و محبوب است و چنین ارتباطی یک رابطه قائم به دو طرف است» و از اینجا نتیجه می گیرد که حب از آن جهت که حب است متوقف بر وجود شعور و آگاهی نیست و اینکه در برخی مصادیق، وجود آن منوط به وجود شعور است ویژگی مصادیق مذکور است. همچنین علامه حب را حقیقتی مشکک می داند که در همه موجودات ساری است و معتقد است هر شیئی ذات خود را دوست دارد. اینکه «حقیقت حب منوط به شعور و آگاهی نیست» مورد اشکال است. حب، وجودی قائم به محب و گاه عین او است. تعریف علامه از حب، بر حب ذات صدق نمی کند و تحلیلش ناتوان از تبیینِ حب ذات است؛ بلکه چنین تصویری از حب، مستلزم انکار حب ذات است. البته حب حقیقتی ذات اضافه است و در مواردی که متعلَق حب، با محب تغایر وجودی دارد وجود حب در گرو وجود عینی محبوب نیست؛ بلکه حصول نوعی آگاهی نسبت به محبوب برای حصول حب کافی است.
مبانی انسان شناختی اگزیستانسیالیسم خداباور و مقایسه آن با آرای علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
111-124
حوزه های تخصصی:
مهم ترین رکن فلسفه اگزیستانسیالیسم بر انسان و اختیار او استوار است. در فلسفه اسلامی نیز علامه طباطبائی براساس آموزه های اسلامی و همچنین تحت تأثیر فلسفه صدرایی نکات ارزشمندی درباره انسان مطرح می کند. ازآنجاکه شناخت انسان و درک ویژگی های او نقش بسزایی در تکوین مکتب های فکری دارد، لذا بررسی مبانی انسان شناسی یکی از ارکان تفکرات فلسفی است. در فلسفه اگزیستانسیالیسم حتی در طیف خداباور انسان موجود وانهاده ای است که همه چیز حول محور او شکل می گیرد و ماهیت وی در آزادی کامل دائماً در حال شکل گیری است، درحالی که در عقاید علامه انسان موضوع شناخت است، همه چیز حول محور خداوند شکل می گیرد و انسان می تواند با اختیار خویش به بالاترین درجه تعالی برسد. مقاله حاضر سعی دارد مبانی انسان شناسی اگزیستانسیالیسم خداباور را با مبانی انسان شناسی علامه طباطبائی به روش توصیفی تحلیلی، مورد بررسی تطبیقی قراردهد.
تحلیل و بررسی نظریه علامه طباطبائی در مورد صفت تکلم خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
79-94
حوزه های تخصصی:
مسأله چگونگی رابطه صفات خداوند با یکدیگر و با ذات الهی از مسائل دیرینه در میان متفکران مسلمان بوده است. در این میان صفت کلام از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و دامنه بحث در مورد آن به قدیم یا حادث بودن قرآن کریم نیز کشیده شده است. ملاصدرا نظریه اشاعره در مورد قدیم بودن قرآن را مستلزم شرک و متعدد شدن موجودات قدیم و نظریه معتزله در مورد حادث بودن آنرا مستلزم ممکن و حادث بودن واجب الوجود دانست. ولی علامه طباطبائی با اعتباری دانستن کلام و سخن، اشکالاتی به نظریات حادث و قدیم بودن قرآن وارد نمود و با استفاده از همین اصل، اعتباری بودن و با نظر به احادیث و روایات شیعی به نقادی نظریه ذاتی بودن صفت کلام خداوند پرداخت. پژوهش حاضر در روی آوردی توصیفی تحلیلی به تبیین نظریه علامه طباطبائی در مورد فعلی بودن صفت کلام پرداخته و بر آن است که احادیث شیعی بر مدعای فعلی بودن صفت کلام دلالت نمی کنند.
نقش مفهوم «خزائن» در منظومه الهیاتی علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفکر الهیاتی علامه طباطبائی منظومه ای منسجم است که توانسته میان اجزای به ظاهر پراکنده ارتباط معنادار برقرار کند. وی نقطه مرکزی این نظام را حقیقت توحید می داند؛ یعنی توحید در کنار دیگر حقایق الهیاتی نیست؛ بلکه نقطه کانونی فهم دین به شمار می رود. فهم این منظومه نیازمند آشنایی با قواعدی است که حقیقت خزائن (آیه 21 سوره حجر) یکی از مهم ترین آنهاست. علامه این مفهوم را با وجود جمعیِ حکمت متعالیه متناظر می داند و با استفاده از این مفهوم، نحوه پیدایش کثرات از وجود مطلق را توضیح می دهد. همچنین با مرتبط ساختن دیگر بخش های کلامی با خزائن، ارتباط نظام وار میان اجزای دین و خزائن و در نتیجه با حقیقت توحید را برقرار می کند. وی معنای خلقت، عالم طینت و میثاق، قضا و قدر، خلق و امر، علم فعلی و انفعالی، علیت و اعجاز، امر بین الامرین، تأویل قرآن و... را با محوریت مفهوم خزائن تحلیل کرده است. این مقاله درصدد معرفی نقش مفهوم خزائن در شبکه معنایی الهیات از منظر علامه است و با روش اسنادی تحلیلی سامان یافته است.
تأثیر ساحتهای اخلاقی بر معرفت از منظر قرآن با تاکید بردیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
85 - 102
حوزه های تخصصی:
ساحت شناختی و ساحت اخلاقی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ برخی از فلاسفه بر این باورند که در کسب معرفت و باور، اخلاق و ارزشهای اخلاقی دخالتی نداشته و نباید داشته باشد. احساسات و عواطف، اخلاق و اخلاقیات باید رام عقل بوده، و عقل بر آنها تسلط داشته باشد، نه اینکه آنها دخالتی در حوزه باورها داشته باشند. (جدایی دانش از ارزش) در مقابل طیف دیگری از فلاسفه بر اثرپذیری و اثرگذاری اخلاقیات بر معرفت و باور عقلانی تأکید دارند. باتوجه به اختلاف دیدگاه ها در مورد تاثیر پذیری رفتار اخلاقى از خاستگاه های شناختى و غیرشناختى همانند عواطف و هیجانات و عواملى نظیر وراثت، محیط اجتماعى و ... ، همچنین تاثیر پذیری شناخت های انسان از فضائل و رذائل اخلاقی، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیل متن، در صدد بررسی ارتباط و تأثیر صفات نفسانی و اخلاقی بر مسائل معرفتی از دیدگاه قرآنی علامه طباطبائی است. به باور وی با کسب فضایل اخلاقی می توان زمینه شکل گیری باور صادق را فراهم ساخت. درمقابل رذایل اخلاقی در مانعیت برای حصول معرفت یا همان باور صادق می تواند دخالت نماید.
معناشناسی الهیات عملی بر مبنای متافیزیک عمل در اندیشه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی الهیات عملی متوقف است بر انگاره عمل و نسبت آن با الهیات. متافیزیکِ عمل به بررسی شأن هستی شناختی عمل، جایگاه آن در میان سایر امور و نسبت آن با سایر اشیاء می پردازد. با نگاهی منظومه وار به آثار علامه طباطبائی، می توان دیدگاه ویژه ای در باب متافیزیک عمل از آن استخراج کرد. از نظر طباطبائی، عمل -به مثابه یک هویت خارجی- نوعی حرکت است، حرکتی که دارای یک سلسله مبادی در درون آدمی است. مشخصه عامل مختار این است که با وساطتِ افکاری برساخته (امور اعتباری) عمل می کند. حرکت انسان چیزی بر اشیای بیرونی نمی افزاید، بلکه صرفاً نحوه نسبتِ انسانِ بدن مند با بیرون از خود را تغییر می دهد. هر تغییری در جهان به تغییرات دیگر و در نتیجه به تغییر وضع جهان می انجامد. پس انسان جهان را از طریق افکار برساخته تغییر می دهد. هر آن چیزی که از سنخ اندیشه است و می خواهد به گونه ای به ساحت کنش آدمی وارد شود باید از معبر امور اعتباری گذر کند. روشن است که الهیات در وهله اول ساحتی نظری و مربوط به حوزه باورها است. مسئله این است که الهیات چگونه وارد این معبر می شود، چگونه مبنا و مبدأ عمل واقع می گردد، و به دیگر سخن چگونه مبدأ تغییر جهان می گردد، و چه مزیتی بر سایر مبادیِ نظری عمل دارد. به باور طباطبائی دین ترجیحات همسو با هستی و آفرینش را به انسان گوشزد می کند. بر این اساس می توان به معناشناسی الهیات عملی رسید: الهیات عملی دانشِ تبیین و توجیه نحوه ترجح مبدأ الهیاتیِ عمل در شکل گیری کنش های فردی و اجتماعی آدمی است. آدمی مادامی که عملی را راجح نیابد دست به انتخاب آن نمی زند. دنیای جدید انسان را به ترجیحات گوناگونی دعوت می کند، و الهیات عملی در این میان می تواند نقش سرنوشت سازی داشته باشد، بدین صورت که نشان دهد چگونه عمل دینی، قطع نظر از تکلیف بودنش، با وضع بشر هماهنگ است.
قلب و ادراک زیبایی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
315 - 340
حوزه های تخصصی:
در فلسفه اسلامی به ویژه در حکمت صدرایی، برای انسان سه نحوه وجود مطابق عوالم ماده، خیال و عقل در نظر گرفته می شود. انسان در هر یک از این انحاء وجودی، ادراکات و افعال خاص خود را دارد اما برخی ادراکات و افعال نیز به قلب نسبت داده شده است. در بیان عرفا و حکمای اسلامی سه دیدگاه مختلف درباره قلب و نسبت آن با عقل دیده می شود. در بررسی حاضر که بنابر خوانش علامه طباطبائی از حکمت متعالیه صدرایی صورت گرفته است، قلب استعاره ای مجازی از نفس یا همان حقیقت انسان معرفی می شود که بر هر سه ساحت وجود انسان استوار است. از نگاه علامه طباطبائی، ادراک زیبایی نوعی معرفت حضوری است و با قلب ارتباط مستقیم دارد و متعاقباً در آن تأثیر می گذارد. از این رو نقش مهمی برای زیبایی و زینت در زندگی انسان در نظر می گیرند و آن را برای حیات اجتماعی انسان ضروری می دانند. ایشان توجه انسان به زیبایی را مطابق قوا و احتیاجات او و در نتیجه الهام الاهی می دانند به طوری که نگاه زیباشناسانه در استکمال مراتب وجودی انسان تأثیر بسیاری دارد و هنر و ادبیات را از مهم ترین ادراکات اعتباری هر جامعه می شمارند.