مطالب مرتبط با کلیدواژه

خلق و امر


۱.

نقش مفهوم «خزائن» در منظومه الهیاتی علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خزائن علامه طباطبائی خلق و امر تنزل نظام دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
تفکر الهیاتی علامه طباطبائی منظومه ای منسجم است که توانسته میان اجزای به ظاهر پراکنده ارتباط معنادار برقرار کند. وی نقطه مرکزی این نظام را حقیقت توحید می داند؛ یعنی توحید در کنار دیگر حقایق الهیاتی نیست؛ بلکه نقطه کانونی فهم دین به شمار می رود. فهم این منظومه نیازمند آشنایی با قواعدی است که حقیقت خزائن (آیه 21 سوره حجر) یکی از مهم ترین آنهاست. علامه این مفهوم را با وجود جمعیِ حکمت متعالیه متناظر می داند و با استفاده از این مفهوم، نحوه پیدایش کثرات از وجود مطلق را توضیح می دهد. همچنین با مرتبط ساختن دیگر بخش های کلامی با خزائن، ارتباط نظام وار میان اجزای دین و خزائن و در نتیجه با حقیقت توحید را برقرار می کند. وی معنای خلقت، عالم طینت و میثاق، قضا و قدر، خلق و امر، علم فعلی و انفعالی، علیت و اعجاز، امر بین الامرین، تأویل قرآن و... را با محوریت مفهوم خزائن تحلیل کرده است. این مقاله درصدد معرفی نقش مفهوم خزائن در شبکه معنایی الهیات از منظر علامه است و با روش اسنادی تحلیلی سامان یافته است.
۲.

تأثیر دعا در استخراج گزاره های معرفتی (بررسی موردی: هستی شناسی و خداشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معارف دعا هستی شناسی خداشناسی مُبدئ مُعید خلق و امر نظریه صدور (فیض)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۱۶
هدف : هدف از انجام این پژوهش، استخراج گزاره های هستی شناسی و خداشناسی ادعیه و مقایسه آن با مبانی فلسفی، از جمله نظریه صدور بود. روش: پژوهش اسنادی کتابخانه ای حاضر، محتوای بیش از 20 دعا را تحلیل کیفی کرده است. یافته ها: گزاره های کلیدی مستخرج از ادعیه عبارتند از: 1. خدای مُبدئ و مُعید، 2. خدای مُبدِع، 3.خداوند ازلی، مخلوقات حادث زمان مند و مکان مند و 4. عدم سنخیت خالق و مخلوق. در مقام مقایسه، در دعا خداوند به عنوان مُبدئ (آغازدهنده)، ولی در نظریه صدور به عنوان مبدء (آغاز) و مصدر معرفی شده است. همچنین خداوند مُبدِع در ادعیه، بدون الگو و مایه و بر اساس اراده و فاعلیت امری(خلق لامن شئ) موجودات را ابداع کرده است؛ در حالی که در نظریه صدور، خداوند به عنوان مبدء و مفیض، بر اساس حتمیت و نه بالاراده، تنها افاضه فیض کرده است. در ادعیه، خداوند، ازلی و موجودات، حادث زمان مند و مکان مند معرفی شده اند؛ اما در نظریه فیض، بر اساس عین ربط بودن معلول به علت، ازلیت به عالم سریان داده شده است. همچنین، اساس نظریه صدور که بر سنخیت مبتنی شده، در ادعیه رد شده است. نتیجه گیری: مبانی هستی شناسی و خداشناسی مستخرج از ادعیه، در تقابل با مبانی فلسفی، به ویژه نظریه صدور واقع شده اند.