مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
آموزه های دینی
حوزه های تخصصی:
ابعاد تربیتی مجموعه ای از اهداف هستند که فرایند تربیت آنها را دنبال می کند. این ابعاد شامل بعد شناختی، بعد رفتاری و اخلاقی و بعد اجتماعی می باشند. هرکدام از این ابعاد نقش اصلی در تشکیل شخصیت انسان بازی کرده و شاخص مهمی در تربیت انسان به شمار می روند. نظریه های زیادی وجود دارند که به فرایند تربیتی کمک کرده اند اما نظریه شناختی اجتماعی با ترکیب دو عامل شناختی و رفتاری، زمینه ای برای استفاده حداکثری از روش های شناختی و محیطی فراهم کرده است. بر اساس این نظریه می توان از طریق ارائه الگو اطلاعات لازم را در طرح واره ذهنی متربی ایجاد کرد و به تبع آن رفتارهای ظاهری موردنظر نیز ایجاد یا حذف شوند. سؤالی که این مقاله به دنبال پاسخ دادن به آن است، این است که نقش عوامل سه گانه یادگیری اجتماعی در تربیت چیست و چه رابطه ای میان آن ها وجود دارد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که روش های تربیتی نشئت گرفته از این نظریه نه تنها برای تقویت یا اصلاح رفتارهای موجود مورداستفاده قرار می گیرند بلکه می توانند برای پیشگیری از وقوع رفتارهای نامطلوب نیز مورداستفاده قرار گیرند. پس بر اساس این نظریه، تربیت علاوه بر اینکه فرایندی اصلاحی است فرایندی پیشگیرانه نیز می باشد.
وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت(عج) با عدم جواز اباحی گری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
257 - 278
حوزه های تخصصی:
فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت؟عج؟ امری است که در روایات گوناگون به عنوان یکی از علائم ظهور به آن اشاره شده است. از طرفی در آموزههای دینی به کسی اجازه بیعدالتی، فساد و به تعبیری اباحیگری داده نشده است. سوالی که همواره ذهن برخی را به خود مشغول کرده و پژوهش حاضر تلاشی است در جهت پاسخگویی به آن، این است که با توجه به رواج ظلم و فساد در آستانه ظهور، چگونه میشود هم به دستورات دینی پایبند بود و هم جزء منتظران ظهور بود؟ توجه به آیات قرآن و واکاوی منابع حدیثی و تحلیل محتوایی آنها و توجه به دیدگاههای اندیشمندان نشان میدهد، در آموزههای دینی به هیچکس اجازه ظلم، بیعدالتی، فساد و اباحیگری و یا به تعبیری بی توجهی به دستورات دینی در هیچ زمانی داده نشده است. ضمن اینکه فراگیر شدن ظلم و ستم هم نمیتواند به این معنا باشد که دینداران به منظور سرعتبخشی به امر ظهور، مجازند در گسترش ظلم و فساد نقش داشته باشند چرا که فراگیری ظلم و بیعدالتی از علائم و نشانههای ظهور (نه شرایط) است و این فراگیری لزوماً به معنی عدم وجود انسانهای صالح (هر چند اندک) نیست.
ارائه مدل تربیت فرهنگی بر اساس آموزه های دینی نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
33 - 51
حوزه های تخصصی:
تربیت یکی از مباحث مورد توجه ادیان و مکاتب مختلف در طول قرون و اعصار بوده است. تربیت ابعاد مختلفی را داراست که یکی از مهمترین این ابعاد، بعد تربیت فرهنگی است. برای تربیت فرهنگی نیز بهترین دوران، دوران کودکی است. زیرا این دوران زمان و فرصتی بسیار مناسب برای انواع یادگیری های فرهنگی است و روند تغییرات فرهنگی در سال های کودکی از سرعت بیشتری برخوردار است. تحقیق حاضر با هدف واکاوی آموزه های فرهنگی نهج البلاغه و به منظور ارائه مدلی برای تربیت فرهنگی انجام شده است. این مطالعه از نوع مطالعات کیفی بوده و روش اجرای آن، نظریه پردازی داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش عبارت از کلیه خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه می باشد که از میان آن ها ۳۰ خطبه، نامه و حکمت بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط رویکرد سیستماتیک (منظم) اجرا گردید و مراحل 3 گانه کدگذاری انجام شد. در مرحله کدگذاری باز، ۷۱ مقوله به دست آمد که این مفاهیم در مرحله کدگذاری محوری در 10 دسته طبقه بندی شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی، طبقه اصلی یا محوری تحت عنوان ایمان به خدا و آخرت انتخاب شد و به عنوان مقوله کانونی، ارتباطش با سایر طبقات از جمله دوری از رذایل اخلاقی، پرورش فضایل اخلاقی، مردم داری و متعادل بودن مورد بررسی قرار گرفت. پس از این مراحل و با استناد به یافته های پژوهش؛ مبانی، اصول و روش های تربیت فرهنگی استخراج شده از آموزه های نهج البلاغه در قالب مدل پیشنهادی ارائه گردید.
مفهوم شناسی واژه بصیرت در قرآن کریم
از آن جای که بصیرت انسان را از غفلت بیدار می کند و مانند سپری در هنگام آفات و مواقع خطرناک از انسان محافظت می کند در آموزه های دینی لازمه رشد و تعالی فرد و جامعه انسانی معرفی شده است. بصیرت هدیه آسمانی و یکی از مهمترین پیام های قرآن برای انسان هاست که در پرتو آن فرد بصیر حقایق و باطن اشیاء را دیده و بر اساس آن زمینه تشخیص حق از باطل، انتخاب راه درست از غلط برای انسان فراهم می گردد. بنابراین در این تحقیق سعی بر آن شده که ابتدا مفهوم شناسی بصیرت، سپس جایگاه و اهمیت بصیرت، آثار بصیرت و در ادامه موانع بصیرت مورد بررسی قرار گیرد.
راهکارهای عملی تهذیب نفس از منظر اسلام
حوزه های تخصصی:
هر فرد مسلمان همواره باید به ارزیابی خویش بپردازد و برای رسیدن به بالاترین معرفت همواره از نفس خویش حسابرسی کند، تا از این طریق عیوب نفسانی وی آشکار و دفع افسد برایش آسان شود که به این فرایند تزکیه نفس گفته می شود. ما در این تحقیق سعی کرده ایم به شیوه توصیفی و تحلیلی با استناد به آموزه های دینی و کتب اخلاقی، عرفانی بزرگان راه های عملی وصول نفس به عالی ترین مرحله را بازگو کنیم این سیر و سلوک را از روش کتابخانه ای و مطالعه آثار بزرگان تهیه و گردآوری شده که بخشی از آنها در مقام مقدمه ای مانند یاد خدا و ازدواج و بخشی دیگر در مقام تکمیلی بحث، مانند تفکر و عزم و .... بیان کرده ایم.
ارائه مدل اخلاق حرفه ای مدیران مدارس دوره متوسطه بر اساس آموزه های دینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
62 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل اخلاق حرفه ای مدیران مدارس دوره متوسطه بر اساس آموزه های دینی بود. مطالعه حاضر کاربردی از نوع توصیفی بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. نمونه پژوهش طبق فرمول کوکران 323 نفر برآورد که برای اطمینان از حجم نمونه تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته 75 گویه ای جمع آوری که روایی صوری و محتوایی آن با نظر متخصصان و روایی سازه آن با روش تحلیل عاملی تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 91/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-20 و Smart-Pls-2 استفاده شد. یافته ها نشان داد که اخلاق حرفه ای مدیران مدارس بر اساس آموزه های دینی اسلام دارای هفت عامل فنی- تخصصی، اخلاقی، فردی، اجتماعی، حقوقی، پژوهشی و اقتصادی بود که همه آنها دارای بار عاملی مناسبی بودند. همچنین، شاخص های برازش مدل اخلاق حرفه ای مدیران مدارس دوره متوسطه بر اساس آموزه های دینی اسلام حاکی از برازش مناسب مدل بودند و هر هفت عامل بر مدل مذکور اثر مستقیم و معنادار داشتند (05/0P˂).
راهکارهای درمان پرخاشگری از دیدگاه قرآن و روایات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴
117-127
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: پرخاشگری یکی از ناملایمات جامعه ی امروزی است که می تواند دلایل بسیاری داشته باشد. قرآن کریم خشم را از صفات جاهلی می داند و در مقابل، کنترل آن را از ویژگی های متقین برمی شمرد. ازآنجایی که امروزه در بسیاری از انسان ها رفتارهایی مشاهده می شود که اطرافیانشان آن را پرخاشگری می نامند و به دنبال یافتن روش هایی برای درمان آن هستند؛ هدف این پژوهش نیز، یافتن راه حل مناسب قرآنی - روایی برای درمان پرخاشگری است. روش کار: این پژوهش که ازنوع توصیفی - تحلیلی است با رویکرد قرآنی - روایی به استخراج راه های مؤثر در درمان پرخاشگری ازجمله شناخت عوامل و راه های پیشگیری از بروز آن، راهکارهای مقابله با پرخاشگری دیگران و همچنین جلوگیری از عواقب سوء آن پرداخته است؛ برای جمع آوری اطلاعات پژوهش به بانک های اطلاعاتی مانند بانک نشریات کشور (magiran) و بانک نشریات جهاد دانشگاهی (SID) مراجعه شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که برای تأثیرگذاری بیشتر لازم است هر سه راهکار شناختی، رفتاری و عاطفی با هم و در کنار هم به کارگرفته شود تا بتوان تا حد زیادی به درمان پرخاشگری کمک کرد. نتیجه گیری: از نگاه دینی نخستین راهکار برای درمان پرخاشگری، راهکار شناختی است؛ که امروزه شناخت درمانی نیز نامیده می شود. با تغییر نگرش فرد، تبیین درست مفهوم پرخاشگری و بیان آثار و عواقب آن در کنار تغییر نوع نگاه فرد به خود، جهان هستی و دیگران در سایه ی توحیدمداری، می توان شخص را به شناختی درست رهنمون کرد و او را از ورطه ی پرخاشگری نجات دارد. در گام بعدی لازم است از طریق راهکارهای عاطفی و رفتاری به شخص کمک کرد تا این شناخت به عمل درآید و در او نهادینه شود.
بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی در افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش تعارض های زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
44-58
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: تعارض های زناشویی به دلیل اختلاف زوجین در نوع نیازها و روش ارضای آن، خودمحوری، رفتار غیرمسئولانه و تناقض در خواسته ها به وجود می آید. سازگاری اجتماعی عبارت است از رفتارهای انطباقی فراگرفته به منظور برآورده ساختن نیازهای محیطی؛ که غالباً مستلزم اصلاح تکانه ها، هیجان ها و نگرش ها است. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی در افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش تعارض های زناشویی زوجین است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن از طرح آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی زوج های مراجعه کننده به درمانگاه خانواده ی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1395 تشکیل می دهند که از بین آنان 40 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در گروه های زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی و کنترل (هر یک 2 نفر) قرار گرفتند. برای شرکت کنندگان گروه آزمایش 10 جلسه رویکرد هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی (هر جلسه 90 دقیقه)، به صورت هفته یی یک جلسه برگزار شد. به منظور جمع آوری داده ها نیز از مقیاس سازگاری اجتماعی بل (BAI) و پرسش نامه ی تعارض های زناشویی (MCQ) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : یافته ها نشان داد که آموزش زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری اجتماعی زوجین (34/0)، سازگاری عاطفی (59/0) و سازگاری شغلی (24/0) اثر معناداری داشت (05/0 > P). همچنین این تغییرات برای زیرمقیاس های کاهش همکاری، کاهش رابطه ی جنسی، افزایش جلب حمایت فرزندان، کاهش رابطه ی فردی با خویشاوندان همسر، کاهش ارتباط مؤثر و جدا کردن امور مالی به ترتیب 37/0، 25/0، 15/0، 48/0، 43/0 و 17/0؛ و در سطح 05/0 > P معنادار بود. نتیجه گیری: دین داری در خانواده و روابط زوجین، اعمال و مراسم های مذهبی و پایبندی به باورها و ارزش های دینی از تضاد در گرایش های فردی و تعارض های زناشویی ممانعت می کند و موجب حرکت به سوی الگوهای رفتاری مشترک و سازگاری اجتماعی در خانواده می شود. Shamsipour H, Norouzi Kouhdasht R, Mohammadi H, Azari E, Norouzi M. The Effect of Emotion-focused Couple Therapy Based on Religious Teachings on Social Compatibility and Marital Conflicts. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 44- 58. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.16720
طراحی مدل بومی حکمرانی خوب مبتنی بر آموزه های دینی؛ پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
81 - 114
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از مفهوم نوین حکمرانی خوب در مطالعات مدیریت اسلامی با هدف طراحی مدل بومی مبتنی بر آموزه های دینی انجام گرفت. داده های پژوهش از طریق مرور نظام مند برجسته ترین اسناد و کتب دینی و تاریخی ایران باستان (دوره هخامنشیان) جمع آوری شد و با استفاده از روش داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت. جهت اعتباریابی کیفی و بررسی روایی مدل مفهومی به دست آمده از مراحل کدگذاری، از روش تائید خبرگان منتخب با استفاده از روش نمونه گیری ترکیبی قضاوتی و گلوله برفی استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، مقوله های شایستگی های مدیران و وحدت جهت و هدف مشترک ارکان نظام به عنوان شرایط علّی تحقق حکمرانی خوب؛ نظارت و کنترل، فرهنگ سازی، پویایی اصل شورا و مشورت و مدیریت دانش محور به عنوان شرایط زمینه و بستر و تحمیل فشار بر مردم، فساد و خیانت در مدیریت و ناکارآمدی در مدیریت به عنوان مقوله های مداخله گر تضعیف کننده حکمرانی خوب شناسایی شدند. تمرکز بر حوزه های منابع انسانی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به عنوان راهبردهای تحقق حکمرانی خوب و برقراری امنیت در حوزه های مختلف، برخورداری از پشتوانه مردمی، عدالت فراگیر، رشد و شکوفایی، کارایی و اثربخشی و پایبندی به هویت و ارزش ها پیامدهای حکمرانی خوب تعیین شدند.
بررسی ابعاد و مؤلفه های سرمایه روان شناختی در آموزه های دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه اخیر، روان شناسی مثبت گرا چشم اندازی متفاوت از آنچه تاکنون به اشتباه درباره کارکنان تصور می شده است ، در زمینه بهینه سازی عملکرد، شکوفایی و غنی سازی قابلیت ها و توانمندی های نیروی انسانی ارائه کرده است. بر اثر ایجاد موج هایی همچون روان شناسی مثبت گرا، رفتار سازمانی مثبت گرا و پژوهش های سازمانی مثبت گرا، مفهوم «سرمایه روان شناختی» مطرح گردیده است. پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، بر اهمیت شناخت این سرمایه جدید و تقویت آن به منظور حداکثر کردن کارکرد افراد در نقش های متفاوت در محل کار تأکید دارد. با نگاهی به مضامین و مؤلفه های سرمایه روان شناختی، متوجه می شویم در آموزه های دینی نیز بر برخی مفاهیم موجود در نظریه «سرمایه روان شناختی»، در قالب مفاهیمی مشابه و نزدیک تأکید شده است. در این مقال، ضمن توجه به مفروضات بنیادی متمایز کننده ادبیات دینی و آموزه های اسلامی، با ادبیات رایج روان شناسی و مدیریت ، سازه های اصلی سرمایه روان شناختی براساس ادبیات نظری و تجربی با مفاهیم مشابه دینی آنها و آموزه های مرتبط در دین اسلام بررسی شده است.
واکاوی خشونت و راهکارهای کاهش آن علیه زنان با تأکید بر فرهنگ افغانستان
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
205 - 193
حوزه های تخصصی:
عنوان انتخابی این مقاله «خشونت و راهکارهای کاهش آن علیه زنان در افغانستان» است. افغانستان کشوری است که پس از سه دهه التهاب خونین, در حال گذر از بحران می باشد. آن چه برای ساکنان این سرزمین حایز اهمیت است, دست یابی به امنیت، اشتغال، تثبیت درآمد، عادی شدن زندگی و مانند آن می باشد. زنان در این کشور بخشی عظیمی از نیروی انسانی است که در طول سال های خون و آتش, سخت ترین شرایط زیست محیطی را پشت سر نهاده اند. آنان قربانیان اصلی هر نوع خشونت بوده اند. آنان غیبت چندین ساله همسر، فقر خانواده، مرگ و میر فرزندان خورد سال، آتش جنگ، بمب باران های هوایی، تخریب منزل مسکونی، رنج آوارگی و ... را تحمل نموده اند. در واقع هیچ نوع خشونتی در دنیا نمانده که علیه زنان در افغانستان به اجرا در نیامده باشد. اکنون پس از تصویب قانون اساسی، دایر شدن مجلس ملی، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و حرکت به سوی سازندگی, انتظار می رود که وضع زندگی آنان بهبود پیدا کند. اصل رعایت و دفاع از حقوق زنان یک خواست معقول و در چارچوب قانون و احکام شریعت می باشد. وضعیت امروز جامعه نسوان نیز با گذشته فرق کرده است؛ مسکوت ماندن و بی اعتنایی به وضعیت کلی آنان پیامد ناگوار خواهد داشت. تبلیغات مهار ناپذیر عوامل فراملی هم در جریان می باشد، پس خطر احتمالی غلطیدن در دادم آن چه که امروز به نام «نهضت برابر خواهی زنان با مردان» خوانده می شود, به طور جدی احساس می شود، چیزی که صرف یک اغتشاش است نه تأمین حقوق زنان. براین اساس اقدام به موقع خواهد بود, اگر در روند نوسازی، سیستم نرم افزاری کشور توجه جدی به مسایل زنان به عمل آید. در این نوشته تلاش برآن بوده که مسایل زنان در قالب خشونت تبیین گشته و راه کارهای مؤثر برای کاهش آن پیش نهاد گردد.
طراحی و اعتبار یابی مدل بومی حکمرانی خوب مبتنی بر آموزه های دینی با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
81 - 113
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر طراحی مدل بومی حکمرانی خوب مبتنی بر آموزه های دینی است. روش این مطالعه آمیخته (کیفی-کمی) است، جمع آوری داده ها در بخش کیفی از طریق مرور نظام مند اسناد و کتب دینی و تاریخی انجام و با روش داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته داده های، 62 نفر از مدیران ارشد و میانی استانداری استان مازندران به شیوه نمونه گیری سرشماری گردآوری و با روش مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شد. از تحلیل یافته های کیفی، مدل مفهومی در قالب 700 مفهوم اولیه، 59 مقوله فرعی و 21 مقوله اصلی طراحی شد. جهت اعتبار یابی کیفی و بررسی روایی مدل؛ از روش تأیید خبرگان منتخب با استفاده از روش نمونه گیری ترکیبی قضاوتی و گلوله برفی (11 تن) استفاده شد. یافته های بخش کمی بر اساس گزاره های حکمی به دست آمده، علاوه بر تأیید اعتبار مدل های اندازه گیری و ساختاری مدل پژوهش، تأثیر مثبت شرایط علّی (شایستگی های مدیران، وحدت جهت بین ارکان اصلی سازمان) بر پدیده حکمرانی خوب و تأثیر مثبت حکمرانی خوب بر راهبردها (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، منابع انسانی) مورد تأیید واقع شد. همچنین علاوه بر تأیید تأثیر مثبت شرایط زمینه ای (نظارت، فرهنگ سازی، پویایی مشورت و مدیریت دانش محور) و تأثیر منفی شرایط مداخله گر (فساد، خیانت و ناکارآمدی مدیران، تحمیل فشار بر مردم) بر راهبردها، تأثیر مثبت راهبردها بر نتایج حکمرانی خوب تأیید شد.
بررسی روش های آموزش آموزه های دینی در مقطع ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روش های آموزش آموزه های دینی در مقطع ابتدایی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و در این راستا، اصول آموزش آموزه های دینی شامل اصل سهولت، اصل تدریج، اصل مداومت و استمرار، اصل آگاهی بخشی و اصل تفاوت های فردی مورد بررسی قرار گرفت. روش های آموزش آموزه های دینی شامل روش استفاده از مثال، روش استفاده از داستان، روش یادآوری نعمات خداوند و روش نمایشی (نمادین) نیز در این پژوهش مطالعه شدند. نتایج نشان داد در مورد روش های آموزش مفاهیم دینی، باید همه عوامل محیطی، شخصیتی و درونی کودک در نظر گرفته شود تا متناسب با آن شرایط، بهترین روش انتقال مفاهیم ارائه گردد.
بررسی نقش التزام عملی به آموزه های دینی مادران بر بهزیستی روان شناختی فرزندان
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
13 - 25
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش التزام عملی به آموزه های دینی مادران بر بهزیستی روان شناختی فرزندان بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متون آموزه های دینی می باشد. نمونه پژوهش آموزه های دینی مادران در مورد بهزیستی روان شناختی بود. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات و متون و منابع مرتبط با موضوع از روش کتابخانه ای استفاده شد. سپس به تحلیل اطلاعات و داده ها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد: رفتارها و اعمال مذهبی از قبیل اقامه نماز، روزه، توکل ودعا، اخلاق و تقوا، عفت و حیا، خودسازی، همسازی، احکام، شرکت در محافل مذهبی، تغذیه و غیره می توانند با ایجاد امید و تشویق به نگرش مثبت، موجب بهزیستی روان شناختی در فرزندان شوند. خانواده، نگرش و اعتقادات خود را به طور مستقیم و غیر مستقیم به فرزندان انتقال می دهند و این تأثیر را از طریق مشاهده اعمال و رفتار والدین می پذیرند. درخانواده هایی با نگرش مذهبی، نگرش فرزندان بر پایه اعتقادات مذهبی شکل گرفته و این اعتقادات سبب شکل گیری شخصیت دینی در فرزندان می شود. چنانچه مادر توانایی فکری و اعتقادی لازم برای آشنا نمودن فرزندان خود با اندیشه و اعتقادات اصیل دینی نداشته باشد، چنین فرزندانی در برخورد با اندیشه ها و افکار مهاجم بی دفاع و سلامت روان شناختی آن ها به خطر می افتد. حالات و صفات مادر، اصالت خانوادگی، ایمان قلبی، اخلاق و تغذیه مادر در دوران قبل از بارداری و بعد از بارداری، در تربیت و اثر پذیری کودک از آموزه های دینی می تواند بسیار موثر باشد. در آموزه های دینی بر تمرین عبادی فرزندان جهت سلامت و بهزیستی روانی آن ها تاکید بسیاری شده است که این مهم بر عهده والدین به خصوص مادر است.
شهر و امنیت اجتماعی از منظر آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال نهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۳
133 - 153
حوزه های تخصصی:
دین مبین اسلام به موضوع امنیت به عنوان یک اصل مهم در زندگی انسان توجه نموده و سایر مسائل را منوط به امنیت کرده است و در این راستا مهم ترین موضوع شهر نشینی، مساله ی امنیت اجتماعی است.. در قرآن کریم و سنت معصومان ( ع ) امنیت جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تحلیلی – توصیفی می باشد و اطلاعات گردآوری شده از طریق منابع کتابخانه ای و اسنادی بوده است. لیکن در این مقاله به بررسی مقوله ی شهر و امنیت اجتماعی از منظر آموزه های دینی ( قرآن و سنت ) توجه شده و بر این اساس شاخص های کلیدی امنیت اجتماعی و شهر امن از منظر قرآن و سنّت، اصول و عوامل تهدید کننده و راه کارهای امنیت اجتماعی، مورد بررسی قرار گرفته است.
شناسایی عوامل موثر بر وقوع خودکشی در بین ساکنین استان سمنان و ارائه راهکارهاى کاهش ان با تاکید بر آموزه های دینی
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
49 - 84
حوزه های تخصصی:
خودکشی معضلی است که امروزه گریبانگیر جوامع بشری شده است و متاسفانه آمار آن به شدت رو به افزایش می باشد. اگر چه آمار خودکشی در ایران نسبت به کشورهای صنعتی پایین می باشد اما در سالهای اخیر شاهد افزایش آمار آن می باشیم که موجبات نگرانی مسئولان و شناخت عوامل آن و راهکارهای برخورد با آن را به وجود آورده است. نتایج تحقیقات نشان داده است که آموزه های دینی می تواند به عنوان راهکاری در پیشگیری از مشکلات روانی از جمله خودکشی موثر باشد. این پژوهش که در استان سمنان انجام شده است به دنبال شناسایی عوامل موثر بر وقوع خودکشی در بین ساکنین استان سمنان و ارائه راهکارهاى کاهش ان با تاکید بر آموزه های دینی می باشد و از نظر هدف کاربردی بوده و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع پیمایشی - تحلیلی می باشد. جامعه مورد مطالعه خانواده کسانی است که به نوعی با پدیده خودکشی درگیر بوده اند که تعداد آن ها حدود 500 نفر می باشد و نمونه آماری 217 نفر می باشد که به طور تصادفی انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل خانوادگی، عوامل فردی بر وقوع خودکشی در استان سمنان تاثیر دارد. همچنین آموزه های دینی بر رابطه عوامل فرهنگی و عوامل اقتصادی و عوامل اجتماعی و عوامل خانوادگی و عوامل فردی با کاهش وقوع خودکشی در استان سمنان تاثیر معنادار دارد.
روابط بین زن و مرد و فرزندان با تأکید برآثار درونی و بیرونی مدارا با رویکردی بر آموزه های دینی
حوزه های تخصصی:
مدارا یکی از صفات برجسته انسانی است که خداوند این ویژگی را در قرآن به عنوان نعمت و رحمت الهی قلمداد فرمود مدارا به عنوان یک فضیلت والای اخلاقی که دارای اثری به سزا در حوزه ی اخلاق فردی و اجتماعی است از اصولى است که در بهبود و رشد روابط انسان با دیگران، تأثیر شگرفى داشته و رعایت آن برای ارامش عمومی جامعه ضروری است به همین مناسبت در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به بررسی روابط بین زن و مرد و فرزندان با تاکید برآثار درونی و بیرونی مدارا با رویکردی بر آموزه های دینی پرداخته شده است. مدارا دارای نتایج درونی و بیرونی است، مدارا به عنوان فضیلت اخلاقی از جمله صفاتی است که آدمی را در دنیا و آخرت به مراتب بلند و درجات ارجمند می رساند و نقش بسیار سازنده ای در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسان دارد زن دگ ى پر از ناگواری هایى است که انسان با آن رو برو مى شود اگر انسان بنا را بر مدارا کردن با مردم نگذارد و در مشکلات و ناهمواری ها، با دیگران به تندى و خشونت رفتار کند، ه م ب ه اع ت ب ار اج ت م اع ى و ه م ب ه سلامت دینى و اخلاقى خود لطمه خواهد زد.
ارزیابی ادلG عقلی و نقلی معرفت اِکتناهی ذات خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
فیلسوف مسلمان در زمینه شناخت خدا با چالشی روبه روست: از طرفی، خدای متعال و پیشوایان دین او را به خداشناسی دعوت کرده اند؛ و ازطرف دیگر، آموزه هایی وجود دارند که تفکر درباره خدا را منع کرده اند. این امر سبب شده است که در اذهان این سؤال مطرح شود که آیا اساساً روش فلاسفه در مواجهه عقلانی با این مسئله درست است؟ اگر روش فلاسفه درست است، پس با این آموزه ها چه باید کرد؟ همین چالش ما را بر آن داشت که به واکاوی این ابهام بپردازیم تا معلوم شود که آیا اصلاً امکان شناخت خدا هست؟ و اگر هست، تا چه حد؟ آیا فقط صفات خدا را می توان شناخت یا رسیدن به کنه ذات هم امکان دارد؟ پس برای مشخص شدن دقیق ابعاد این چالش، در چند مرحله به کاوش خواهیم پرداخت. در مرحله اول با بیان مختصری سه دیدگاه قابل طرح در این زمینه را تبیین می کنیم؛ در مرحله دوم، به بررسی ادله این دیدگاه ها می پردازیم و در مرحله نهایی با نقد دیدگاه های رقیب، دیدگاه برگزیده خویش را اثبات می کنیم، مبنی بر اینکه امکان شناخت اوصاف و افعال الهی وجود دارد؛ هرچند شناخت اکتناهی خدا امکان پذیر نیست.
بازنمایی آموزه های دینی در کتب درسی؛ تحلیل محتوای کلیه کتب دوره اول ابتدایی براساس مؤلفه های آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
7 - 28
هدف از این پژوهش تحلیل محتوای کتب درسی دوره ابتدایی براساس میزان توجه به آموزه های دینی بود. روش مطالعه از نوع تحلیل محتوای کمّی و جامعه پژوهش شامل تمامی کتا ب های درسی دوره ابتدایی پایه های اول تا سوم بود که در سال تحصیلی 1399−1400 در مدارس ابتدایی مورد استفاده قرار گرفتند. بر این اساس 22 عنوان کتاب با 423 درس، 2455 صفحه و 2469 تصویر به صورت تمام شماری، بررسی و تحلیل شدند. واحد زمینه در فرایند تحلیل محتوا، صفحه و واحد ثبت، تصویر و مضمون بود. فرایند کدگذاری به شیوه قیاسی و براساس مؤلفه های آموزه های دینی (آموزه های اعتقادی، آموزه های اخلاقی−ارزشی، آموزه های مناسکی−عملی، آموزه های عاطفی) مستخرج از مبانی نظری و مشورت با 7 تن از اساتید تربیت دینی، انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (مجذور خی) و برای مطالعه پایایی، از شیوه بازآزمایی بهره گیری شد که میزان توافق محاسبه شده به عنوان معیاری برای پایایی کدگذاری، 79٪ محاسبه گردید. یافته ها نشان داد مؤلفه ارزش های اخلاقی−ارزشی بالاترین فراوانی و آموزه های عاطفی کمترین فراوانی را در بین مؤلفه ها دارا هستند. کتاب های هدیه های آسمان، فارسی و قرآن بیشترین برخورداری از آموزه ها را دارند و کمترین میزان در کتب علوم تجربی مشاهده می شود و همه کتاب ها در آموزش آموزه های دینی مضمون محور هستند.
بازتاب آموزه های دینی در فرهنگ ایرانی و بنیادهای دگریار ناهمتراز(مقاله علمی وزارت علوم)
وقتی حرکات عضلانی آدمی ( تکنیک های بدن) به قول " مارسل موس" پدیده ای فرهنگی اند آنگاه رفتارهای مشارکتی و ضد مشارکتی آدمی از همکاری ایثارگرایانه تا جنگ و ستیزخواهانه بی شک امور فرهنگی به شمار می آیند. از سوی دیگر بین فرهنگ ها و آموزه های دینی ارتباطی دراز هنگام و متقابل وجود دارد. و فرهنگ ایرانی یکی از نادر فرهنگ های جهان است که چند هزار سال است به قول " فرایزر" به آستانه ادیان تک خدایی از گونه انتزاعی و روحانی ناب آن وارد شده است. این راه دراز و آموزه های آن، هم در چند و هم در چون (کم و کیف) همکاری های تاریخی و فرهنگی وی موثر بوده است. انگار متناظر با عبور از ادیان با خدایان جسمیت گرا به ادیان روح گرا و تصعید یافته و تعالی گرا (فرا رونده)، با همکاری های عینت گرا و منفعت گرایانه به سمت و سوی همکاری های خالص تر و رها شده از هدف های دنیوی و منفعت گرایانه به سمت و سوی همکاری های منزلت گرایانه، تشفی طلبانه و آخروی سوق داده است. به نظر می رسد تکائف یاریگری در فرهنگ ایرانی و تبلور آموزه های دینی در فرهنگ ایرانی، نوعی عایق زدایی عاطفی " را به همراه داشته که سطح توقعات ایرانیان را از همکاری های خود یارانه و همیارانه که آرزوی اجتماعیون تعاون طلب غرب بوده - به سمت و سوی همکاری های دگریارانه سوق داده است. بخشی از این همکاری های دگریارانه به وفور در فعالیت های روزمره و گذرای ایرانیان ساری و جاری بوده است، و بخش دیگری از آن به ویژه ار نوع دگریاری ناهمترازانه در "ایستاندن مال" وقف در آیین نیاکان زردشتی ما و آیین مقدس اسلام متجسد و متجلی شده است. بنیادهای دگریار ناهمترازانه در طول تاریخ، افزون بر موضوعات صرفاً مذهبی، گستره وسیعی از اهداف انسانی و خیرخواهانه را در بر داشته است، و نیازهای گوناگون آدمیان را در بر می گرفته و گاه دامنه اهداف گوناگون آن از نیازهای بشر دوستانه عبور کرده و گاه حمایت از جانوران اهلی، وحشی و درختان را نیز در بر می گرفته است. تامل در این یاریگری های تجسد یافته از منظر نظری نیز می تواند برای بحث سه ربع قرنی همکاری یا ناهمکاری فرهنگ ایرانی - که دنباله آن تا بهار 1389 نیز کشیده شده است مفید باشد. البته به شرطی که روشنفکران ایرانی بخواهند از واقعیت و میدان به قول مالینوفسکی - به سمت نظریه حرکت کنند و اینکه بپذیریم که هم واقعیت وجود دارد و هم قابل شناخت است.