مطالب مرتبط با کلیدواژه

والدگری


۲۱.

تأثیر برنامه والدگری مبتنی بر ذهن تمام عیار در افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران دارای فرزند دچار اختلال ناخشنودی جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب تنیدگی والدگری ذهن تمام عیار ناخشنودی جنسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۳
نظر به موضوعیت دو گروه جنسیتی در جوامع، جای شگفتی نیست که برخی والدین به مجرد آگاه شدن  از انتخاب جنسیت ناهمخوان با جنس فرزندان، به دلیل تنش برآمده از شرم و سرافکندگی دچار مشکلات روانی شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه والدگری مبتنی بر ذهن تمام عیار بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی در مادران دارای فرزند با اختلال ناخشنودی جنسیتی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه کنترل بود که در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون با دوره پیگیری سه ماهه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را همه مادران دارای فرزند دچار ناخشنودی جنسیتی و مراجعه کننده به مرکز بهزیستی و انستیتو روان پزشکی شهر تهران در سال 1401 تشکیل می دادند که از میان آن ها بر پایه پرسشنامه هویت جنسیتی (Deogracias et al, 2007) و مصاحبه بالینی ساختاریافته طبق معیارهای DSM-5 با فرزندانشان،30 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. آزمودنی های انتخاب شده در هر دو گروه به وسیله پیش آزمون و توسط پرسشنامه افسردگی، اضطراب و تنیدگی (Lovibond & Lovibond, 1996) مورداندازه گیری قرار گرفتند، پس ازآن برنامه والدگری مبتنی بر ذهن تمام عیار (Bögels & Restifo, 2014) به گروه آزمایش آموزش داده شد ولی گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. پس از آموزش در هر دو گروه پس آزمون اجراشده و همچنین پس از سه ماه آزمون پیگیری از هر دو گروه به عمل آمد. داده های به دست آمده با به کارگیری روش آماری واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه والدگری مبتنی بر ذهن تمام عیار مایه بهبود سطح افسردگی، اضطراب و تنیدگی در مادران دارای فرزند دچار ناخشنودی جنسیتی شده که این بهبودی تا مرحله پیگیری برقرار بوده است (05/0 P<). بر این بنیاد پیشنهاد می شود که مشاوران و روان شناسان از این روش در مراکز مشاوره برای این گروه از مادران استفاده کنند.
۲۲.

طراحی و اعتباریابی الگوی والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: والدگری نوجوان الگو منابع اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۲۲۹
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی به روش آمیخته(کیفی و کمّی) از نوع اکتشافی متوالی در سال 1399 انجام گرفت. در بخش کیفی پژوهش، ابتدا با استفاده از روش داده بنیاد و بر اساس تحلیل معنایی، منابع اسلامی بررسی و از میان بیش از 500 گزاره اسلامی، با توجه به اصل اشباع 166 گزاره انتخاب شد که با تحلیل گزاره ها، 194 کد باز، 88 کد محوری و 18 کد انتخابی به دست آمد. در بخش کمّی، با استفاده از روش دلفی، میزان مطابقت کدهای محوری با کدهای باز و گزاره ها، همچنین میزان مطابقت کدهای انتخابی با کدهای محوری و گزاره ها توسط متخصصان (77/84CVI >و96/0CVR >) تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی والدگری اسلامی برای دوره نوجوانی از 5 مقوله مبنایی(شرایط علّی، شرایط واسطه ای، مقوله محوری، راهبردها و پیامدها) و هر مقوله از یک یا چندین مؤلفه تشکیل شده است. در نتیجه ی تقسیم بندی کدها در مقوله های پنج گانه روشن شد که یک کد به عنوان شرط علّی، هشت کد به عنوان شرایط واسطه ای و هفت کد به عنوان راهبردها اختصاص یافت و دو کد نیز با هم ترکیب و مقوله هسته ای را شکل دادند. روایی الگوی والدگری اسلامی نیز توسط متخصصان مطلوب (99/0 CVI >و92/0CVR >) ارزیابی شد. نتیجه این که منابع اسلامی، از غنا و ظرفیت بالایی برای استخراج الگوی والدگری برخوردار است که برای دوره نوجوانی از 18 مؤلفه تشکیل و با اعتبار است.
۲۳.

کاربرد روی آورد قلب پرورش یافته در والدگری کودکان با نیازهای خاص: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روی آورد قلب پرورش یافته والدگری کودکان با نیازهای خاص مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۴۸
زمینه و هدف: کودکان دارای مشکلات در سازش یافتگی رفتاری- هیجانی، نیازمند حمایت و شیوه های متفاوت جهت شکل دهی رفتار مطلوب و پیشگیری از آسیب های روان شناختی هستند. بنابراین روی آوردهای والدگری در راستای کاهش مشکلات سازشی کودکان با نیازهای خاص و بهزیستی روان شناختی والدین در حال توسعه هستند. بدین ترتیب این پژوهش با دو هدف انجام شد؛ ابتدا به معرفی و کاربرد روی آورد قلب پرورش یافته در والدگری کودکان با نیازهای خاص پرداخته شد و سپس اثربخشی این مداخلات مورد بررسی قرار گرفته است. روش: روش پژوهش مرور نظام مند بود که با روش نمونه گیری هدفمند و دستورالعمل پریزما (2010) انجام شد. متون نوشتاری در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar، Eric، SSRN، Wiley، PubMed با کلیدواژه های The nurtured heart approach، Intervention، Parenting، Parent education programs جستجو شد. ابتدا 1421منبع و پس از غربالگری تعداد 32 منبع (22 پژوهش؛ 10 کتاب) یافت شد که مطابق با ملاک های ورود و خروج، 19منبع انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد 13 پژوهش که مبتنی بر روی آورد قلب پرورش یافته که در سال های 1997 تا 2022 با حجم نمونه کل 1409 انجام شده اند بر کاهش علائم رفتاری کودکان با اختلالات یادگیری، نافرمانی مقابله ای، اختلال رفتار هنجاری، و نارسایی توجه- فزون کنشی اثربخش بوده است و در سایر متون بررسی شده نیز این روی آورد روان شناختی و خانواده محور تأیید شده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نظام مند نشان داد روی آورد قلب پرورش یافته مبتنی بر تعامل والد-کودک است و با آگاهی بخشی و آموزش والدین در پرورش کودکان دارای رفتارهای سازش نایافته، موجب سازش یافتگی و ارتقاء مهارت های رفتاری- اجتماعی این کودکان می شود. بنابراین پیشنهاد می شود این روی آورد در والدگری کودکان با نیازهای خاص در ایران مورد توجه قرار گیرد.
۲۴.

راهبردهای توانمندسازی والدین در زندگی رسانه ای فرزندان بر اساس دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی والدین زندگی رسانه ای والدگری والدگری رسانه سواد رسانه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۴۰
ارتقاء سطح آگاهی در زندگی رسانه ای و در جامعه ایرانی به ویژه برای والدین در جهت هوشیار سازی فرزندانشان در استفاده از فضاهای رسانه ای، یک نیاز و ضرورت محسوب می شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. داده ها پس از جمع آوری، ثبت، کدگذاری و در قالب مضامین اصلی، دسته بندی شدند. درنهایت جهت تعیین اعتبار یافته ها 15 نفر از صاحب نظران مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده های کیفی مشخص کرد، مضمون های: توجه به انواع مختلف تفکر (مراقبتی، نقادانه، خلاقانه، معاشرتی مشارکتی)، کسب انواع مهارت (مهارت های فناورانه، مهارت خودکنترلی، مهارت میانجیگری والدین و توجه به ارزش های اخلاقی و هویت بخش در فضای مجازی)، توجه به مدیریت مصرف رسانه ای (توجه به کیفیت مصرف رسانه ای فرزندان، تأکید بر نقش والدین در مقام یاددهنده و در مقام یادگیرنده، توجه به طبیعت، جامعه پذیری رسانه ای فرزندان) به عنوان راهبردهای توانمند سازی والدین در زندگی رسانه ای فرزندان شناخته شد.    
۲۵.

اثربخشی برنامه والدگری مبتنی بر ذهن اگاهی بر تاب آوری و کیفیت رابطه والد-فرزندی در مادران دارای فرزند با اختلال نارضایتی جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن اگاهی تاب آوری رابطه والد-فرزندی نارضایتی جنسیتی والدگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۷۲
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه والدگری مبتنی بر ذهن اگاهی بر تاب آوری و کیفیت رابطه والد-فرزندی در مادران دارای فرزند با اختلال نارضایتی جنسیتی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند با نارضایتی جنسیتی شهر تهران در سال 1401 تشکیل می دادند که از بین آنها براساس پرسشنامه هویت جنسیتی (2007) و مصاحبه بالینی با فرزندانشان، 30 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس تاب آوری واگنیلد (2009-RS) و پرسشنامه ارزیابی رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1983-PCRS) استفاده شد، پس از آن برنامه والدگری مبتنی بر ذهن اگاهی (2014) در قالب 8 جلسه دو ساعته به شکل هفتگی و گروهی به گروه آزمایش آموزش داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که میزان سطح معناداری تاب آوری و کیفیت روابط والد-فرزند گروه آزمایش بین مرحله پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری و نیز بین مرحله پس آزمون و پیگیری کمتر از 05/0 است (05/0 P<). بنابراین نتایج نشان می دهد که برنامه والدگری مبتنی بر ذهن آگاهی باعث بهبود تاب آوری و کیفیت روابط والد-فرزند در مادران دارای فرزند با نارضایتی جنسیتی شده که این بهبودی تا مرحله پیگیری برقرار بوده است.
۲۶.

مقایسه اثربخشی والدگری مبتنی بر مهارت های سازماندهی و والدگری مثبت بر بهبود مهارت های فرزندپروری و کیفیت تعامل والد-کودک در کودکان ناشنوا و کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرزندپروری کودکان ناشنوا والدگری والدگری مبتنی بر سازماندهی والدگری مثبت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۱۲
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی والدگری مبتنی بر سازماندهی و والدگری مثبت بر بهبود مهارت های فرزندپروری و کیفیت تعامل والد-کودک در کودکان ناشنوا در شهرستان سمنان انجام شد. روش: این پژوهش به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان ناشنوا و کم شنوا در سطح شهرستان سمنان در سال تحصیلی 1401 - 1400 بود. شانزده شرکت کننده این مطالعه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی فرزندپروری مثبت ) 8 نفر ( و مبتنی بر سازماندهی ) 8 نفر ( منتسب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های فرزندپروری بامریند ) 1973 ( و رابطه والد-فرزند پیانتا ) 2011 ( قبل و بعد از مداخله پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد و گروه والدگری مثبت میانگین بالاتری نسبت به گروه والدگری مبتنی بر مهارت های سازمان دهی در مهارت های فرزندپروری و تعامل والد-کودک دارد. بعالوه نتایج آزمون t زوجی نشان داد که تغییرات در دو گروه ا گرچه از پیش آزمون تا پس آزمون معنادار است، اما تغییرات گروه والدگری مثبت بیشتر است. نتیجه گیری: تعامل مادر با کودک یک امر پیچیده و چندبعدی است و باتوجه به ناشنوا بودن فرزند، این تعامل باید از عوامل کلیدی مؤثری مانند نگرش، میزان پذیرش والدین، نحوه مدیریت و کنترل رفتار، حس شایستگی اجتماعی و خویشتنداری، دانش و مهارت والدگری، خوش فکری والدین در تربیت کودک و ایجاد محیطی با حداقل تعارض برخوردار باشد که در نتایج داده ها والدگری مثبت هم سویی بیشتری با این موارد داشته است.
۲۷.

تدوین و اعتبارسنجی بسته والدگری مبتنی بر نظریه انسان سالم ویژه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات برونسازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: والدگری نظریه انسان سالم تحلیل مضمون اختلالات برونسازی شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف: پژوهش حاضر با توجه به گستردگی و جامعیت نظریه انسان سالم و مبتنی بر فرهنگ بودن آن با هدف تدوین و اعتبارسنجی بسته والدگری مبتنی بر نظریه انسان سالم ویژه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات برونسازی شده انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش کیفی از نوع اکتشافی (تحلیل موضوعی) استقرایی مسئله و نیاز محور با تکیه بر فرآیند و قواعد تحلیل مضمون استراوس و کوربین، بود که برای تدوین بسته ی والدگری مبتنی بر نظریه ی انسان سالم از روش تحلیل مضمون استفاده شد. حوزه پژوهش شامل 34 متون علمی که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ارتباط محتوا با راهبردهای آموزش انسان سالم انتخاب شد؛ همچنین اساتید و هیئت علمی گروه روان شناسی و مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان که در راستای ارزیابی بسته والدگری مبتنی بر انسان سالم، از بین آن ها 6 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: نتایج روش اشتراوس و کوربین (1998) نشان داد که 9 کد انتخابی (جاری بودن، مهربانی با مخلوق، رضایت از زندگی و لذت بردن، شادی، فراشناخت، بخشش و گذشت، فراموشی، آرامش و معنا، امید) به دست آمد و بسته ی والدگری مبتنی بر نظریه ی انسان سالم بر اساس این ابعاد با توجه به درصد فراوانی واحدهای معنایی کدهای انتخابی تنظیم گردید و پایایی و روایی آن بر اساس تائید متخصصان و ضریب توافق ارزیاب ها که 99/0 به دست آمد، تائید گردید. نتیجه گیری: بنابراین از بسته تدوین شده که مبتنی بر فرهنگ خانواده های ایرانی می باشد، می توان برای آموزش به والدین بالاخص مادران کودکان دارای مشکلات رفتاری در راستای ارتقای کیفیت زندگی آنان استفاده نمود.
۲۸.

کودک و فضای مجازی: تحلیل میانجیگری والدین در استفاده کودکان از اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میانجیگری خطر آنلاین والدگری مصرف رسانه ای کودکان فضای مجازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف اصلی این مطالعه شناخت تجربه های میانجیگری والدین در نسبت میان فرزندانشان و فضای مجازی است و بر این مبنا پرسش اصلی مطالعه این است که والدین چه راهبرد هایی برای میانجیگری و تنظیم استفاده کودکانشان از اینترنت به کار می گیرند؟ برای پاسخگویی به این سوالات مطالعه از «میانجیگری» به عنوان رویکردی مطرح در مطالعات رسانه ای استفاده شده است. نمونه های این مطالعه والدین کودکان 9 تا 12 سال بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونه نیز بر مبنای نمونه گیری تا اشباع نظری پیش رفت. متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی با استفاده از نرم افزار مکس.کیو.دی.ای تحلیل مضمونی شد و داده ها زیر سه عنوان نگرش های والدین، استراتژی های والدین و چالش های والدین ارائه شدند. یافته کلیدی این پژوهش این است که درک محدود والدین از خطرات آنلاین و شکاف سواد دیجیتالی والدین و فرزندان نهایتا صلاحیت دیجیتال والدین را کاهش داده و آنچه با آن رو به رو هستیم بحران در میانجیگری والدین است.
۲۹.

تحلیل و ارزیابی دوراهی اخلاقی برادران دروغین در والدگری عصر دیجیتال(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: والدگری عصر دیجیتال دوراهی اخلاقی برادران دروغین ارزیابی اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۲
والدگری عصر دیجیتال، به معنای بهره گیری والدین از روش ها، استراتژی ها و رفتارهایی برای آموزش، مدیریت و اصلاح مصرف دیجیتال و زیست مجازی فرزندان و نیز استفاده از فرصت های جدید تربیتی به واسطه پیدایش تکنولوژی های دیجیتال و ارتباطات آنلاین در بستر رسانه و فضای مجازی برای پرورش فرزندان، والدین را در موقعیت های خطیر اخلاقی قرار داده، تصمیم گیری صحیح اخلاقی را برای آنها سخت می کند. یکی از این وضعیت ها، ذیل دوراهه اخلاقی«برادران دروغین» رخ می دهد. در این وضعیت والدین برای مدیریت و تربیت فرزند در بستر فضای مجازی، بین استقلال و استبداد رأی، تغافل و وادادگی، اقتدار و قدرت نمایی، عزت نفس و غرور، تواضع و حقارت دچار اشتباه می شوند. روش صحیح برای برون رفت از این چالش، رفع ابهام از معنای طرف صحیح مغالطه مانند استقلال، تغافل، اقتدار، عزت نفس و تواضع است. در این مقاله به روش تحلیل مبتنی بر مبانی اخلاق اسلامی به تحلیل و ارزیابی مغالطه برادران دروغین در والدگری عصر دیجیتال به همراه تبیین معنای صحیح از برادر راستین پرداخته می شود.
۳۰.

هم آوایی عصبی مادر_ کودک: تأثیر جنسیت و موقعیت (رقابت/مشارکت): یک مطالعه هم زمان طیف نگاری کارکردی نزدیک فروسرخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم آوایی عصبی ثبت هم زمان والدگری طیف نگاری کارکردی نزدیک فروسرخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۴
مقدمه: هم آوایی عصبی میان فردی به عنوان "الگوهای مشابه فعالیت مغزی" بین والد و کودک، در یک زمان "مشخص"، تعریف می شود که با هم آوایی رفتاری و ارتباط موفق بین آن دو مرتبط است. افزایش هم آوایی عصبی والد و کودک در نواحی پیش پیشانی جلویی جانبی می تواند زیربنای عصبی برای تسهیل حفظ توجه اشتراکی جهت پیش بینی قصد و عمل طرف مقابل در بازی های اشتراکی را فراهم نماید. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دو عاملی (یک عامل درون گروهی و یک عامل بین گروهی) بود که بر روی هجده زوج مادر_کودک با میانگین سنی مادران 39 سال و میانگین سنی کودکان 8/64 سال با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج به صورت در دسترس انتخاب و در آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز ایران طی سال های 1401 و 1402 انجام شد. برای سنجش میزان هم آوایی عصبی مادر_کودک از ثبت هم زمان fNIRS در هنگام حل الگوهای مکعب های کهس به صورت انفرادی و اشتراکی استفاده شد. برای تحلیل سیگنال ها از ضریب همبستگی ویولت برای دو نمودار زمانی استفاده شد. برای آزمایش تحلیل های آماری، از زبان برنامه نویسی R و بسته GlmmTB برای ساخت مدل خطی تعمیم یافته استفاده گردید. یافته ها: فاصله ضریب همبستگی بین موقعیت بازی همکارانه و بازی انفرادی 0/0217 بوده که به لحاظ آماری معنادار بود. این ضریب برای زوج مادر_پسر 0/0218 بوده که به لحاظ آماری معنادار و برای زوج مادر دختر 0/0215 بوده که به لحاظ آماری معنادار، گزارش نشد. نتیجه گیری: هم آوایی عصبی والد و کودک در نواحی پیش پیشانی جلویی جانبی دو طرفه در موقعیت همکاری بالاتر از موقعیت انفرادی بوده و این افزایش در زوج مادر و پسر به لحاظ آماری معنادار بود؛ اما در زوج مادر و دختر به لحاظ آماری معنادار نبود. پژوهش های بیشتری با نمونه های بزرگ تر و اطلاعات بیشتری از ویژگی های شخصیتی و موقعیتی والد کودک برای تبیین بیشتر این پدیده مفید خواهد بود.
۳۱.

تجارب زیسته زنان بالای 35 سال در زمینه چالش های انتقال به مرحله والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چالش های انتقال والدگری حاملگی زنان بالای 35 سال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۹
انتقال به مرحله والدینی موجب ایجاد وظایف جدید برای همسران می شود که همیشه برای آن ها چالش انگیز خواهد بود، به ویژه اگر این انتقال در سنین بالا اتفاق بیافتد. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر مطالعه تجارب زیسته زنان بالای 35 سال در زمینه چالش های انتقال به مرحله والدینی بود. روش شناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه موردپژوهش را زنانی که در سن 35 سال به بالا در شهر اراک در سال 1401 که برای اولین بار تجربه مادر شدن را داشته اند و فرزندان آن ها زیر دو سال بودند، تشکیل دادند. از بین آن ها به روش نمونه گیری هدفمند نمونه 10 نفری انتخاب شدند، فرآیند نمونه گیری تا رسیدن به اشباع طول کشید. روش جمع آوری داده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫ ﺎی گردآوری شده ﺑ ﻪ روش کلایزی اﻧﺠﺎم شد. بعد از تحلیل داده ها 23 مضمون فرعی، 6 مضمون اصلی شامل (چالش نگرانی ایمنی بارداری و زایمان، استرس ناشی از فرآیند درمان ناباروری، فشارهای روانی، فشارهای مالی، نگرانی های اجتماعی و انعطاف ناپذیری و دشواری تطابق با تغییرات ) و یک مضمون هسته ای به دست آمد. نتایج یافته های پژوهش علاوه بر ایجاد بینش و آگاهی نسبت به چالش های مادرانی که بالای 35 سال باردار می شوند، می تواند جهت برنامه ریزی برای رفع مشکلات و چالش های این گروه از مادران مورداستفاده قرار گیرد.
۳۲.

نقش میانجی شرم در رابطه سبک های والدگری و علائم شخصیت خودشیفته در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: والدگری شخصیت خودشیفته شرم دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی شرم در رابطه سبک های والدگری و علائم شخصیت خودشیفته در دانشجویان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل دادند. تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شخصیت خودشیفته_16 (NPI-16) آمز و همکاران (2006)، پرسشنامه اقتدار والدینی (PAQ) بوری (1991) و مقیاس شرم درونی شده (ISS) کوک (1993) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. یافته ها نشان داد که والدگری سهل گیر (01/0=P)، والدگری مستبد (004/0=P) و شرم (004/0=P) اثر مستقیم معناداری بر شخصیت خودشیفته دارند و والدگری سهل گیر (01/0=p) و مقتدر (003/0=P) نیز اثر مستقیم معناداری بر شرم دارند و فقط اثر مستقیم والدگری مستبد بر شرم معنادار نبود (05/0<P). والدگری سهل گیر (005/0=P) و مقتدر (002/0=P) اثر غیر مستقیم معناداری بر شخصیت خودشیفته داشتند، اما والدگری مقتدر اثرغیرمستقیم معناداری را نشان نداد (05/0<P). این نتایج نشان می دهد که شرم نقش میانجی معناداری در رابطه والدگری سهل گیر و مقتدر با علائم اختلال شخصیت خودشیفته در دانشجویان دارد.
۳۳.

پیکربندی والدگری مطلوب در مدیریت بازی های رایانه ای نوجوانان بر اساس تجربه والدین

تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۷۱
رسانه محیطی است که تعامل نمادین انسانی در آن نقش دارد. رسانه ها فراتر از فن آوریِ صرف و حامل برخی از ابعاد اجتماعی و فرهنگی اند. آنها محیطی نمادین یا صحنه ای برای شکل گیری کنش فرهنگی هستند. برخی بر این باورند که به دلیل فضای آزاد و روانی که بازی ها مانند زندگی در اختیار بازیکنان قرار می دهند، خودشان پیش رو رسانه، تجربه و آزمایش هستند. از زاویه ای دیگر نمی توان بازیکنان را رهبر بازی دانست بلکه در اطاعت از قواعد رسانه تعریف می شوند. آنها باید از قوانین بازی پیروی کنند و به طور مداوم مهارت های خود را در آنها ارتقا دهند. بازی های رایانه ای با دو ویژگی مهم «غوطه وری » و «تعاملی »، کودکان و نوجوانان را در سطوح عمیق شناخت و نگرش درگیر می کند. مدیریت مصرف بازی های رایانه ای درباره کودکان و نوجوانان بیشتر توسط والدین، دیگران و معلمان صورت می پذیرد. امروزه رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای اصلی انتقال و اشاعه ارزش های فرهنگی و اجتماعی در رفتار نوجوانان و تغییر آنها تلقی می شوند. در پژوهش حاضر، 8 مقوله اصلی برای ارائه دستورالعمل های اجرایی برای والدین در مدیریت مصرف بازی های رایانه ای به دست آمده است: 1. روش انتخاب بازی مناسب، 2. توجه به رده بندی سنی بازی ها، 3. توجه به مسائل جنسیتی در بازی، 4. محل بازی، 5. زمان بازی، 6. رفتارهای جایگزین، 7. همراهی بازیکن و 8. بالابردن آگاهی. پس از آن، با 12 نفر از والدین مصاحبه صورت گرفت و براساس آن الگوهای رفتاری مناسب برای مدیریت مصرف بازی های رایانه ای شناسایی شد.
۳۴.

تحلیل پدیدارشناختی ادراک نوجوانان تیزهوش کمتر موفق از شیوه های والدگری

کلیدواژه‌ها: تیزهوشی تیزهوشان غیرموفق والدگری پدیدارشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۷۰
یکی از اساسی ترین چالش های فراروی محققان علاقه مند به قلمرو روان شناسی تیزهوشی، فهمِ عمیق و بافتاری پدیده تیزهوشان کمتر موفق، است. موافق با شواهد موجود، در پاسخ به چرایی پدیده تیزهوشان غیرموفق، در یک تقسیم بندیِ کلان، علل فردی از علل بافتی، تمایز می یابند. در این پژوهش، محققان با الهام از آموزه های نظریه سیستم های بوم شناختی اجتماعی و با اخذِ رویکردی پدیدارشناختی، با هدفِ اطلاع از نقش عنصر بافتاری شیوه های والدگری، تجربه زیسته نوجوانان تیزهوش غیرموفق را درباره بافت والدگری شان، مطالعه کردند. 33 دانش آموزِ تیزهوش غیرموفق از مدارس سمپاد در دو استان تهران و گیلان، به صورت هدفمند، انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق، گردآوری شدند. سپس، تحلیل متنی داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها به کمک رویکردِ پدیدارشناختی توصیفی و با استفاده از روشِ استویک کلایزی کین، انجام شد. نتایج با شمول 9 مضمونِ دگرشفقت ورزی در برابر دگرستیزه گری، پاسخگویی همدلانه در برابر عدم پاسخگویی همدلانه، مواجه گری فعالانه در برابر رویارویی های نا انطباقی، چند جانبه اندیشی در برابر تک وجهی نگری، فرآیندی نگری در برابر بازده اندیشی افراطی، یادگیری از تجارب منفی در برابر شکست هراسی، تأملی نگری در برابر تکانش گری، دگرگویی های مثبت در برابر دگرگویی های منفی و عدم قضاوت گری در برابر قضاوت گری و 69 زیرمضمون، ادراکِ نوجوانان تیزهوش غیرموفق را درباره بافت والدگری شان، تصویرگری کرد. در مجموع، تعقیبِ رویکردی پدیدارشناختی به فهمِ پدیده تیزهوشان غیرموفق با تاکید بر مشخصه های بافتار والدگری، مجموعه ای غنی از دانشی شامل شونده نشانگرهای چندگانه سازه نوظهورِ و بسیطِ والدگری غیرتوانمندمحور تحصیلی را به مثابه ترکیب ویژه ای از رفتارهای والدگری غیرمراقبت گر و همچنین مشوقِ سبکِ زندگیِ تحصیلیِ بازدارنده سلامت در نوجوانان، فراهم آورد.
۳۵.

شناسایی تجارب زیسته مثبت زنان از مادر شدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: والدگری رویش های شخصی رویش های زناشویی رویش های اجتماعی و تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۰
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی تغییرات مثبت و رویش های مادران در ابعاد مختلف بعد از اتخاذ نقش والدگری است. روش: این پژوهش کیفی و با استفاده از رویکرد تحلیل مضمونی (تماتیک) انجام شد. جمعیت مورد مطالعه ، برابر است با مشارکت کنندگان پژوهش، زوج هایی که حداقل 7 سال از زندگی شان گذشته و دست کم صاحب یک فرزند 2 ساله باشند، از زندگی خود رضایت نسبی داشته، ساکن تهران باشند و با رضایت در پژوهش مشارکت کرده ا ند را شامل می شد. مشارکت کنندگان از طریق نمونه گیری هدفمند و به روش در دسترس از بین مراجعان واجد شرایط انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 18 مشارکت کننده از طریق مصاحبه مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: باتوجه به نتایج تحقیق، مادران معتقدند از زمان به دنیا آمدن فرزند، دچار رویش هایی در ابعاد شخصی، زناشویی و روابط اجتماعی می شوند؛ به طوری که ابعاد شخصی شامل: گسترش مسئولیت پذیری، گسترش خودپنداره و صبر می شود؛ همچنین رویش هایی که در رابطه زناشویی شاهد آن هستیم عبارتند از صمیمت، پربارسازی انسجام زوجی، تحکیم مرزبندی و ایجاد هویت والدینی و در آخر، رویش های روابط اجتماعی عبارتند از بازنگری در نقش اجتماعی و گسترش پیوند با خانواده مبدأ. نتیجه گیری: ورود فرزند تغییرات مثبت در ابعاد شخصی، زناشویی، فرهنگی _ اجتماعی در مادران ایجاد می کند که همین امر سبب افزایش رضایت مندی از رابطه زوجی می شود.
۳۶.

شناسایی تجارب زیسته والدین درباره اثرگذاری فرزندان بر زندگی خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر خانواده٬ فرزند والدگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۰
توجه به موضوع بچه دارشدن، به علت اثرگذاری زیاد آن بر زندگی خانوادگی افراد در دوران مختلف فرزندپروری، امری ضروری به شمار می رود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی تغییرات ایجاد شده در زندگی خانوادگی که متاثر از بچه دارشدن است انجام شد. روش: 96 شرکت کننده زن و مرد متاهل  از شهر تهران، در گروه های مختلف سنی (بر اساس اصل اشباع داده ها) و با روش  نمونه گیری  هدفمند، از میان افراد دارای فرزند تازه متولد شده الی شش سال، والدین دارای فرزند دبستانی، والدین دارای فرزند نوجوان، و والدین دارای فرزندان بزرگسال مجرد و متاهل انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد تا تجارب آنها در مورد فرزند داشتن شناسایی شود. مصاحبه ها با روش ون منن (رویکرد پدیدارشناسی تفسیری) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مضامینی تحت عنوان "ورود فرزند به زندگی"، "از آب و گل درآمدن"، "آغاز مدرسه"، "نوجوانی: پلی بین کودکی و بزرگسالی"، "اتمام نوجوانی: ورود به دنیای بزرگسالی"، و "خروج فرزندان از منزل" استخراج شدند. نتیجه گیری: در نهایت می توان نتیجه گرفت که تغییراتی که در هر دوره از زندگی خانوادگی، به واسطه تأثیر فرزندان رخ می دهد، گستره عظیمی شامل مدیریت مسائل مربوط به خود فرزندان تا اثرات حضور آنها بر مسائل مالی، روابط زناشویی، تعاملات اجتماعی و غیره را در بر میگیرد. 
۳۷.

ارزش های والدینیِ مادران طبقه متوسط ایرانی دارای فرزند پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: والدگری ارزش های والدینی باورهای والدینی فرزندپروری طبقه متوسط ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۹
هدف از پژوهش حاضر شناسایی ارزش های والدینیِ مادران طبقه متوسط بوده است. ین مطالعه با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام شد. گروه نمونه 22 نفر از مادران دارای فرزند 3 و 4 ساله ساکن شهر تهران بود . برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. فرایند استخراج مقوله ها با نگاه به راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی انجام شد. تحلیل روایت های مادران درباره ارزش های والدگری شان یا ویژگی های مطلوبی که مایل هستند در فرزندان شان تحقق یابد به شناسایی 62 کد اولیه، 20 زیرمضمون و هفت مضمون اصلی شامل آداب خواهی، استقلال، قانون مندی و نظم در زندگی روزمره، مراقبت فردی، خودکنترلی، اجتماعی بودن و مشارکت منجر شد. یافته های این مطالعه را می توان محصول برخی ویژگی های رشدیِ کودکان پیش دبستانی مانند رشد ناکافی خودکنترلی در این کودکان، برخی سنت های فرهنگی جامعه ایران مانند تمایل به آبروداری، برخی ویژگی های جمعیت شناختی مادران گروه نمونه مانند جنسیت و سطح تحصیلات آنها و البته برخی تغییرات اجتماعی سال های اخیر مانند فرزندمحوری دانست. نکته حائز اهمیت آن است که این یافته ها به معنای تضعیف ارزش های سنتی خانواده معاصر ایرانی تفسیر نشده است بلکه به مثابه تداوم همان الگوها اما به شکلی دیگر دیده شده است که از آن جمله می توان به تداوم ارزش حرف شنوی در قالب کنترل گری پنهان اشاره کرد