مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
صنعتی شدن
منبع:
سیاست دوره ۴۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
1065 - 1083
حوزه های تخصصی:
توسعه فراتر از رشد اقتصادی مستلزم تغییرات رادیکال در نظام اجتماعی و جابه جایی های طبقاتی و صنعتی شدن از طریق نقش و کارکرد دولتی توسعه خواه است. برخلاف بقیه کشورهای جهان سوم، کشورهای آسیای شرقی توانسته اند یک گذار توسعه ای و انقلاب از بالا را با هدایت دولت و در چارچوب نوعی سرمایه داری تجربه کرده و طی آن مسائل مربوط به فقر و بیکاری و شکاف های طبقاتی را حل کنند که این مقاله به آن می پردازد.
برآورد کارایی انرژی و بررسی عوامل موثر بر آن در استان های ایران(رهیافت توبیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف اصلی برای کشورها، رشد اقتصادی همراه با بهبود کیفیت محیط زیست است. بر همین اساس افزایش کارایی انرژی سیاستی موثر برای کاهش اثرات جانبی منفی رشد اقتصادی است. مطالعه حاضر با استفاده از داده های در سطح استانی برای دوره زمانی 1385 تا 1394 به برآورد و بررسی عوامل موثر بر کارایی انرژی می پردازد. نتایج حاصل از روش مرزی تصادفی نشان می دهد که استان ایلام و بوشهر به ترتیب با مقادیر 16/0 و 41/0 دارای کمترین و بیشترین کارایی انرژی هستند. نتایج مدل توبیت نشان می دهد که صنعتی شدن، تولید واقعی سرانه و قیمت انرژی اثر مثبت و معناداری بر افزایش کارایی انرژی دارد، شهرنشینی و چگالی جمعیت اثر منفی و نامعناداری بر کارایی انرژی دارد.لذا تقویت کیفیت ناوگان حمل و نقل عمومی برای بهره برداری از صرفه مقیاس شهری و تراکم جمعیت و بهبود تکنولوژی تولیدی بخش صنعت از جمله سیاست های موثر بر بهبود کارایی انرژی است.
پوپولیسم سیاسی - اقتصادی و فرهنگی، دموکراسی و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1193 - 1210
حوزه های تخصصی:
پوپولیسم، پدیده ای است با ریشه های عمیق تاریکی و اجتماعی که با داعیه اعاده حاکمیت به مردم و با شعار عدالت، توده های فقیر و محروم و به حاشیه رانده را علیه نخبگان حاکم بسیج می کند و اکنون به پدیده ای جهانی و علیه جهانی شدن، تبدیل شده است. مقاله حاضر می کوشد معنا و ویژگی ها و زمینه های تاریخی و اجتماعی و فکری پوپولیسم را، به ویژه در آمریکای لاتین، با این پرسش محوری که چه رابطه و نسبتی با دموکراسی و توسعه دارد، بررسی کند. به نظر می رسد که پوپولیسم در پیوند با چپ گرایی یا بنیادگرایی مذهبی یا ناسیونالیسم رمانتیک، با دامن زدن به هیجانات توده ای و تشدید شکاف های هویتی و قومی- نژادی و فرقه ای و اجتماعی، نظم و ثبات سیاسی و حاکمیت قانون و انباشت سرمایه را تضعیف می کند و به شدت مانع تحقق توسعه و در نتیجه دموکراسی در کشورهای جهان سوم می شود.
نقش شهرک های صنعتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهری و منطقه ایی مورد؛ شهر مهریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: امروزه صنعتی شدن یکی از مهم ترین گام ها برای توسعه همه جانبه و متوازن کشورهای درحال توسعه محسوب می شود و از آنجایی که برای بسیاری از شهرهای ایران رشد شهرنشینی همراه با رشد صنعتی بوده است احداث صنایع در قالب مجتمع ها و شهرک های صنعتی یکی از مهم ترین مؤلفه ها برای توسعه پایدار شهرها به شمار می رود. هدف کلی پژوهش حاضر [1] بررسی میزان تاثیر شهرک صنعتی بر ارتقاء شاخص های اقتصادی و اجتماعی در شهر مهریز و ارائه راهکارهایی در راستای توسعه شهری می باشد. بدین منظور برای دستیابی به اهداف مورد نظر از دو روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده گردید و افراد شاغل در صنایع با کارگران غیرشاغل در صنایع در قالب پرسشنامه مورد مطالعه و سنجش قرار گرفتند و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و excel استفاده شده است. آزمون فرضیه های تحقیق که با استفاده از آماره های کای اسکوئر، مان وایتنی و Tمستقل انجام گرفت نشان می دهد که شهرک صنعتی باعث بهبودی اوضاع اقتصادی و اجتماعی کارگران شهر مهریز شده، به طوری که در بین سرپرستان شاغل و غیر شاغل در شهرک صنعتی در زمینه شاخص های اقتصادی (میزان درآمد، میزان پس انداز، تنوع و فرصت شغلی، میزانهزینه خانوار و افزایش انگیزه سرمایه گذاران) و مولفه های اجتماعی (میزان مهاجرت، میزان ماندگاری جهت سکونت و اشتغال، میزان مشارکت، افزایش سطح سواد و تحصیلات و استفاده از وسایل ارتباط جمعی) تفاوت معناداری وجود دارد.<br clear="all" />
تحلیل ارتباط صنعتی شدن، تقسیم کار و روابط اجتماعی در ایران مبتنی بر دیدگاه دورکیم با رویکرد اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل و سازوکارهایی که در تعیین و جهت دهی نوع ساختار روابط اجتماعی هر جامعه ای اثرگذار است، میزان یا سطح صنعتی شدن آن جامعه است. صنعتی شدن شرایط و مقدمات لازم را برای تخصصی تر شدن فعالیت های اقتصادی و تقویت تقسیم کار اجتماعی فراهم نموده و از آن طریق چگونگی و شعاع روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. در این مقاله در چارچوب دیدگاه تقسیم کار اجتماعی دورکیم، تأثیر صنعتی شدن بر سطح و نوع روابط اجتماعی حاکم بر استان های مختلف کشور با تأکید بر سازوکار تخصصی شدن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بدین منظور از رویکرد اقتصادسنجی فضایی و همچنین داده های استان های کشور در دو مقطع زمانی 1383 و 1393 بهره گرفته شده و روابط بین صنعتی شدن، تقسیم کار و روابط اجتماعی برآورد گشته و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که بین سطح توسعه فعالیت های صنعتی در استان ها طی دو مقطع زمانی ازیک طرف و سطح تخصصی شدن فعالیت های صنعتی و میزان تقسیم کار از طرف دیگر رابطه مثبت وجود دارد. همچنین افزایش تقسیم کار و تخصصی شدن فعالیت های اقتصادی نیز ازیک سو منجر به بهبود و تقویت روابط اجتماعی میان گروهی(ارگانیکی) مبتنی بر قواعد و هنجارهای رسمی شده و از سوی دیگر باعث کم رنگ تر شدن روابط درون گروهی(مکانیکی) مبتنی بر ساختارهای سنتی گشته است. اما ازآنجاکه قدر مطلق میزان تأثیر مثبت صنعتی شدن بر روابط ارگانیک از قدر مطلق میزان تأثیر منفی آن بر روابط مکانیک کمتر است، درجه جانشینی روابط ارگانیک به جای روابط مکانیک در فرایند صنعتی شدن در کشور ضعیف بوده و ازاین رو ساختار روابط اجتماعی کشور متناسب با شرایط یک جامعه صنعتی تحول و تکامل نیافته است.
بررسی تأثیر انطباق فرد-محیط بر ماندگاری جمعیت مهاجر در منطقه صنعتی پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعتی شدن و نوسازی علاوه بر اثرات اقتصادی و اجتماعی، دارای اثرات جمعیتی قابل توجهی در مناطق صنعتی است. مهاجرت، شکل گیری جریان های مهاجرتی، پایداری و ماندگاری آنان از ابعاد مهم پویایی جمعیت در مناطق صنعتی است. هدف از مقاله پیش رو، بررسی اثرگذاری میزان انطباق مهاجران با محیط های مختلف بر ماندگاری آنان در سه دوره زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است. تحقیق حاضر به روش پیمایش انجام شده و نمونه مورد مطالعه شامل 654 نفر از مهاجران در منطقه صنعتی پارس جنوبی است که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند. بر اساس نتایج تحلیل های چند متغیری حاصل از رگرسیون لجستیک، عوامل اثرگذار در ماندگاری مهاجران در دوره کوتاه مدت (5 سال آینده)، شامل انطباق مهاجران با محیط طبیعی، طول مدت اقامت و شبکه است. در ماندگاری میان مدت، انطباق مهاجران با شغل، گروه کاری و وضعیت شغلی و در ماندگاری طولانی مدت، انطباق با شغل، محیط طبیعی، محیط اجتماعی و فرهنگی، تحصیلات و شبکه بیشترین تأثیر را در ماندگاری مهاجران داشته اند. بطور کلی، نتایج مطالعه نشان داد که نظریه انطباق فرد-محیط می تواند چارچوب تحلیلی مناسبی برای تبیین ماندگاری و پایداری مهاجران در منطقه صنعتی پارس جنوبی باشد.
نخبگان و ائتلاف سیاسی مسلط و ظهور دولت توسعه گرای سنگاپور: نتایج و دستاوردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
161 - 190
حوزه های تخصصی:
جهان شاهد ارتقای سنگاپور از کشوری جهان سومی به کشوری توسعه یافته و صنعتی، در طول سه دهه، بوده است. یافته های این مقاله با تمرکز بر تبیین این انتقال، نشان دهنده عاملیت نخبگان و ائتلاف سیاسی مسلط در ظهور دولت توسعه گرا در سنگاپور بوده است. این نخبگان سیاسی و ائتلاف مسلط به قدر کافی محتوای ذهنی و ترجیحات و اهداف توسعه ای داشته اند که سبب گرایش آنان به سوی اهداف توسعه ای بیش از هر گرایش دیگری شده و همین پارادایم فکری نخبگان ائتلاف سیاسی مسلط، توضیح دهنده دلیل ظهور دولت توسعه گرای سنگاپور بوده است و اینکه صنعتی شدن سنگاپور نمونه ای از مداخله دولت با جهت گیری اقتصاد بازار و ایجاد نهادها و زیرساخت های سخت افزاری و نرم افزاری است. این مقاله پس از طرح رهیافتی مفهومی به مساعی تئوریک درباره انواع نخبگان و ائتلاف های توسعه گرا، رانت جو و غیر توسعه گرا، به نخبگان و ائتلاف مسلط بر سنگاپور و ظهور دولت توسعه گرا، به سیاست های اتخاذشده و نتایج و دستاوردهای آن پرداخته و در پایان نتایج و یافته هایی را ارائه کرده است. یافته های تحقیق نشان داده که محتوای ذهنی و تعهد قوی نخبگان سیاسی مسلط به ارتقای سطح زندگی مردم، عامل کلیدی دستیابی سنگاپور به اقتصادی خلاق و پیشرو بوده است.
واردات کالای خارجی و بروز بحران درتولیدات پیشه وری در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط ایران و غرب صنعتی در سده 12ق/ 18م آثار و نتایج گوناگونی درپی داشت؛ از جمله در حوزه اقتصادی، این نتایج کاملا محسوس و قابل توجه بود.از نیمه دوم قرن 13ق، اصناف تولیدی بیشترین تأثیرپذیری را از روابط اقتصادی ایران و غرب داشتند و در روند تدریجی دگرگونی ساختار اقتصاد ایران، از امکان تحول و نوسازی در سازمان و فنآوری تولیدی برخوردار نشدند.در نهایت در دوران پهلوی اول جهت گیری مناسبات اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه ایران موجب تغییر معنادار یا زوال تدریجی برخی حوزه های تولید پیشه وری را پدید آورد.در این بررسی چگونگی بروز دگرگونی ها در تولید پیشه وری، کنش های پیشه وران در انطباق یا مقابله با شرایط جدید و در نهایت پیامدهای اقدامات صورت گرفته در عرصه واردات کالا، مورد توجه است. این پژوهش از روش جمع آوری داده ها به شکل کتابخانه ای و خاصه آرشیوی سود جسته است و به تحلیل مناسبات تولید پیشه وری و تقابل آن با تولید صنعتی توجه دارد.نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که پیشه وران در برابر وضعیت دشواری که با آن روبه رو شده بودند، راهکارهایی در حوزه سیاستگذاری اقتصادی، کنش های مقابله جویانه و مقطعی درپیش گرفتند که در نهایت ناکارآمد بود و ورود کالای خارجی همچنان به عنوان یکی از چالشهای پیش روی اصناف تولیدی باقی ماند.
نقش سرمایه انسانی در صنعتی شدن اقتصاد ایران؛ کاربرد های منطق فازی و GMM در سری های زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
45 - 58
حوزه های تخصصی:
از جمله عوامل موثر بر صنعتی شدن اقتصاد، سرمایه انسانی است. در بسیاری از پژوهش های پیشین، تحصیل به عنوان شاخص سنتی سرمایه انسانی استفاده شده است، اما سرمایه انسانی علاوه بر جنبه آموزش تحت تاثیر جنبه های دیگر مانند؛ مهارت و سلامت نیز قرار دارد. با عنایت به اینکه صنعتی شدن فرایندی پویاست، پژوهش حاضر با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته در بستر سری های زمانی و با بکارگیری شاخص های سنتی و جامع سرمایه انسانی، اثر سرمایه انسانی بر صنعتی شدن در اقتصاد ایران را طی دوره زمانی 1360- 1398 مورد ارزیابی قرار داده است. در این راستا، با استفاده از منطق فازی شاخص جامع سرمایه انسانی با در نظر گرفتن سه جنبه آموزش، مهارت و سلامت برآورد شده است که نتایج آن، رشد چشم گیر سرمایه انسانی ایران طی سال های مورد مطالعه را نشان می دهد. نتایج تخمین مدل با استفاده از شاخص سنتی متوسط سال های تحصیل، عدم معنی داری و ناسازگاری ضرایب را نشان داد و نتایج برآورد با بهره گیری از شاخص جامع سرمایه انسانی نشان داد که ارتقاء سطح سرمایه انسانی موجب افزایش سهم ارزش افزوده بخش صنعت از تولید ناخالص داخلی کشور شده است. همچنین اثر متغیرهای صنعتی شدن دوره قبل، مشارکت نیروی کار، موجودی سرمایه و پیشرفت فنی مثبت و معنی داری ارزیابی گردیده است.
روند صنعتی شدن سنگاپور: اقتباس از مرکز، خیزش از پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
23 - 50
این مقاله به روند صنعتی شدن سنگاپور می پردازد. روندی که با اقتباس و انتقال تکنولوژی و سرمایه از کشورهای پیشرفته صنعتی محقق شده است. بخش کارخانجات بنیانی است که توسعه سنگاپور بر آن پی ریزی شده است. مسیری که سنگاپور از طریق آن به جهان توسعه یافته صنعتی صعود کرده است، مسیری بوده است که با جذب سرمایه و تکنولوژی از خارج در ابتدا در صنایع کاربر با ارزش افزوده پایین آغاز شده و سپس مرحله به مرحله متناسب با تحول در مزیت های نسبی به صنایع با تکنولوژی و ارزش افزوده بالاتر و سپس به صنایع با تکنولوژی و ارزش افزوده بالا ارتقا یافته است، در ادامه این مسیر مبتنی بر اقتباس و انتقال تکنولوژی و سرمایه از کشورهای پیشرفته، تا دهه 1990، سنگاپور شکاف تکنولوژی و شکاف در سرانه درآمد ملی با کشورهای توسعه یافته صنعتی را بسته و به اقتصادی خلاق و نوآور تبدیل شده است. این انتقال به پیشاهنگی در جمع کشورهای توسعه یافته صنعتی در بازه زمانی کوتاهی با بهره گیری سنگاپور از مزیت های عقب ماندگی و مزیت های توسعه دیرآیند صورت گرفته است، ترقی سنگاپور چنان خیره کننده بوده است که در قلمرویی با وسعت نصف جزیره قشم، الهام بخشی بزرگ برای ظهور اقتصادهای بزرگ و پررونق آسیایی بوده است. این مقاله به بررسی روند یا به عبارتی استراتژی های مرحله به مرحله سنگاپور از کشوری فقیر و تازه استقلال یافته در 1965 تا اقتصادی خلاق و توسعه یافته در قرن بیست و یکم متمرکز است
عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر اقدام به خودکشی در زنان شهرنشین کشور طی سال های 1386- 1388(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
377 - 392
حوزه های تخصصی:
خودکشی از پدیده هایی است که به نابودی سرمایه های انسانی منجر می شود. این امر لزوم مطالعات متعدد در زمینه بررسی عوامل تأثیرگذار بر خودکشی را موجب می شود. مطالعه حاضر به دنبال بررسی شواهد مربوط به خودکشی زنان و شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر خودکشی زنان در ایران است. برای این منظور از متغیرهای نرخ بیکاری زنان، نابرابری درآمدی، نرخ طلاق، میزان شهرنشینی و شاخص صنعتی شدن، که آمار آن ها در سال های 1386 1388 در دسترس بوده، استفاده و با به کارگیری روش اقتصادسنجی داده های تلفیقی، به بررسی رابطه میان متغیرهای مذکور و اقدام به خودکشی زنان در کشور پرداخته شد. نتایج نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار میان بیکاری زنان، نابرابری درآمدی، صنعتی شدن، و نرخ طلاق و اقدام به خودکشی در زنان است. نتایج پژوهش همچنین اگرچه نشان دهنده رابطه مثبت میان شهرنشینی با اقدام به خودکشی در میان زنان است، این رابطه از لحاظ آماری معنادار نیست. بر این اساس، جهت حفظ سرمایه انسانی لزوم توجه به متغیرهای بررسی شده در این مطالعه در برنامه ریزی های مقابله با خودکشی بیشتر احساس می شود و شناسایی دقیق تر عوامل مؤثر بر خودکشی زنان مستلزم مطالعات دیگر و به کارگیری سایر متغیرهای تأثیرگذار بر خودکشی در کنار متغیرهای استفاده شده در این پژوهش است.
درک معنای زنان منطقه عسلویه از مسئولیت اجتماعی شرکت ها (مطالعه مردم نگارانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
1 - 22
حوزه های تخصصی:
منطقه عسلویه یا پارس جنوبی یکی از مناطق پرترافیک و صنعتی خاورمیانه است که تأثیر عمیقی بر زندگی مردم بومی مجاور منطقه و به طور مشخص، بر زندگی زنان ساکن آنجا گذاشته است. از آنجا که شرکت های پتروشیمی زیادی در منطقه مشغول به کارند، مطرح کردن بحث مسئولیت اجتماعی شرکت ها می تواند نقش مثبتی بر وضعیت زندگی مردم داشته باشد و از این لحاظ حائز اهمیت است. بدین منظور پژوهش حاضر درصدد است با رویکرد تفسیرگرایی انتقادی، درک معنایی زنان ساکن در مجاورت منطقه گازی پارس جنوبی عسلویه را از مسئولیت اجتماعی شرکت ها در برابر ذی نفعان بررسی کند. برای انجام دادن این پژوهش، از روش شناسی کیفی و از روش مردم نگاری انتقادی و تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشاهده استفاده شده است. بدین منظور با در نظر گرفتن ترکیب سن، شغل، وضعیت تأهل و عنصر بومی بودن با 15 زن ساکن مناطق اطراف منطقه انرژی پارس، که به شیو نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه شد. از داده های حاصل از مصاحبه ها، چهار مقوله آسیب های اجتماعی، توانمندسازی زنان، سلامت و محیط زیست و توسعه و رفاه اجتماعی استخراج و تحلیل شد و سپس طرح واره نظری ارائه شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زنان مجاور این منطقه از رونق اقتصادی و برخی موقعیت های پیش آمده برای توانمندسازی زنان، ارزیابی مثبتی داشته اند؛ اما عملکرد شرکت ها درخصوص مسئولیت اجتماعی شرکتی شان را منفی ارزیابی کرده اند. آن ها معتقد بودند که با توجه به تأثیر مستقیم شرکت ها بر زندگی شان، شرکت ها باید دربرابر پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی ناشی از حضورشان در منطقه احساس مسئولیت کنند و برنامه های مداخله ای و اصلاحی و کارشناسی شده داشته باشند.
تحلیلی بولی از نرخ خودکشی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
119 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی علل نرخ بالای خودکشی در برخی استان های ایران است. در حقیقت، مقاله حاضر با ملحوظ داشتن واحد تحلیل «استان» از جبر بولی استفاده نموده است تا به این پرسش پاسخ گوید که چه ترکیب هایی از عوامل علّی موجب تکوین نرخ بالای خودکشی در برخی استان های ایران شده اند؟ برای تعیین این عوامل علّی با مروری بر ادبیات موجود در جامعه شناسی، چهار عامل علّی برای تبیین مسأله مزبور انتخاب گردید: نرخ موالید، میزان صنعتی شدن، میزان شهری شدن، و نرخ مشارکت نیروی کار زنان. نتایج تحلیل بولی نشان داد که نرخ موالید بالا و شهری شدن پایین برای وقوع نرخ بالای خودکشی در استان های ایران علّت لازم بوده اند؛ یعنی، کلیه استان هایی که نرخ بالای خودکشی داشتند واجد نرخ موالید بالا و شهری شدن پایین بوده اند. یافته های تحلیل بولی هم چنین نشان داد که وقتی این دو عامل تبیینی از نوع علّت لازم با یکی از دو عامل میزان پایین صنعتی شدن یا نرخ بالای مشارکت نیروی کار زنان ترکیب شوند، علّت کافی را برای وقوع نرخ بالای خودکشی در استان های ایران تشکیل خواهند داد. به عبارت بهتر، تحلیل بولی نشان داد که دو الگوی علّی متفاوت موجب تکوین نرخ بالای خودکشی در استان های ایران شده اند. اول، ترکیبی از نرخ بالای موالید با نرخ های پایین صنعتی شدن و شهری شدن. دوم، ترکیبی از نرخ بالای موالید با نرخ پایین شهری شدن و نرخ بالای مشارکت نیروی کار زنان.
بررسی تاثیر جهانی شدن بر صنعتی شدن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر جهانی شدن بر صنعتی شدن در ایران طی بازه زمانی 1357 تا 1399 با استفاده از مدل خود رگرسیون برداری با پارامترهای قابل تغییر طی زمان (TVP-VAR) است. برای رسیدن به هدف پژوهش، از شاخص صنعتی سازی و شاخص جهانی شدن اقتصادی استفاده شده است. از طرف دیگر، از متغیرهای سرمایه گذاری مستقیم خارجی، اندازه دولت و تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان متغیرهای کنترلی بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جهانی شدن اقتصادی دارای تأثیر بسیار مثبت بر صنعتی سازی در ایران است. درنتیجه به سیاست-گذاران کلان کشوری پیشنهاد می گردد که کاهش تنش های بین المللی ایران با سایر کشورهای جهان را جهت افزایش جهانی شدن، افزایش واردات تکنولوژی های جدید و افزایش صنعتی سازی در دستور کار قرار دهند. از طرف دیگر، سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارای تأثیر بسیار مثبت بر شاخص صنعتی شدن در ایران است. تولید ناخالص داخلی سرانه نیز دارای تأثیر مثبت اما با شدت کمتر بر شاخص صنعتی شدن است. اندازه دولت نیز دارای تأثیر بسیار منفی بر صنعتی شدن در ایران است. درنتیجه، به سیاست گذاران پیشنهاد می گردد که جهانی شدن را به عنوان یک عامل مهم در افزایش صنعتی -سازی در ایران در نظر گیرند.
بررسی ارتباط بین توسعۀ مالی و مصرف انرژی در ایران (با تأکید بر صنعتی شدن و شهرنشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
52 - 64
حوزه های تخصصی:
مقدمه درک نقش توسعه مالی به دلیل اینکه به سیاست گذاران یک کشور اجازه می دهد تا با ارتقای فعالیت های بانکی و بورسی و جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی منجر به افزایش کارایی اقتصادی سیستم مالی کشور شوند، بسیار حائز اهمیت است. سیاست گذاران با انجام این سیاست گذاری درست می توانند بر فعالیت های اقتصادی و تقاضای انرژی تأثیر بگذارند [1]. دیدگاه های مختلفی وجود دارند که توسعه مالی را نتیجه رشد اقتصادی می دانند [2-4].کشورها همواره برای افزایش رشد اقتصادی خود در تلاش هستند تا نهادهای لازم، به خصوص نهادهای مالی خود را گسترش دهند. از طرفی، گسترش نهادهای مالی باعث رشد تقاضای انرژی می شود؛ به تازگی درباره نقش حیاتی توسعه مالی بر رشد اقتصادی اتفاق نظر به وجود آمده است [5-8]. از سوی دیگر، نتایج برخی مطالعات نشان می دهد رشد اقتصادی باعث افزایش تقاضای انرژی در ایالات متحده طی سال های 1947-1974 شده است [9]. با توجه به مطالعات [10-13] افزایش تقاضای انرژی در کشورهای در حال ظهور به دلیل افزایش درآمد آن ها است. کشورهای نوظهور برای برآوردن نیازهای رو به رشد مردم خود به تولید بیشتری نیاز دارند که آن هم منجر به مصرف بیشتر انرژی می شود. پس می توان اذعان داشت که نتایج مطالعات در راستای روابط مصرف انرژی و توسعه مالی با رشد اقتصادی وجود رابطه معنادار توسعه مالی و مصرف انرژی را بیان می کند.در ادبیات اقتصادی چندین متغیر کنترلی برای توصیف رابطه مصرف انرژی و رشد اقتصادی استفاده می شود. رشد جمعیت، شهرنشینی و صنعتی شدن از جمله عوامل مهمی هستند که بر مصرف انرژی تأثیر می گذارند. رشد سریع جمعیت منجر به شهرنشینی می شود که ممکن است باعث استفاده بیشتر از انرژی شود. صنعتی شدن نیز می تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم بر مصرف انرژی اثرگذار باشد [14].شهرنشینی به معنای انتقال از مناطق روستایی به مناطق شهری است که می تواند از راه های مختلفی بر مصرف انرژی تأثیر بگذارد. به دنبال افزایش شهرنشینی با تغییر الگوی مصرف افراد، افزایش تولید در راستای افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات و افزایش حمل ونقل عمومی، مصرف انرژی افزایش می یابد [15]. از طرفی، با افزایش شهرنشینی اجتناب از پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن مانند تغییر الگوی مصرف، تشدید روند کاهش منابع تجدید ناپذیر و افزایش انتشار آلاینده ها و... امکان پذیر نیست [16]. با توجه به بحث محدودیت منابع و پایان پذیری ذخایر انرژی، مدیریت مصرف انرژی بسیار حائز اهمیت است و سیاست گذاران اقتصادی در سراسر جهان به دنبال راهی برای مدیریت رشد شهری به منظور کاهش اثرات فرایندهای شهرنشینی بر مصرف انرژی هستند.با توجه به مطالب یادشده ، در این مطالعه این مسئله بررسی می شود که آیا شواهد تجربی اقتصاد ایران نیز نشان دهنده وجود ارتباط بین مصرف انرژی و مؤلفه های توسعه مالی، شهرنشینی و صنعتی شدن است؟ و در صورت وجود ارتباط بین این متغیرها، در بازه زمانی سال های 1370 1400 نحوه اثرگذاری آن ها به چه صورت بوده است؟ بنابراین، فرضیه های این پژوهش به صورت زیر مطرح می شوند:1- توسعه مالی تأثیر مثبت و معناداری بر مصرف انرژی دارد.2- صنعتی شدن تأثیر مثبت و معناداری بر مصرف انرژی دارد.3- شهرنشینی تأثیر مثبت و معناداری بر مصرف انرژی دارد.در بسیاری از مطالعات انجام شده داخلی و خارجی به بررسی تأثیر توسعه مالی، به عنوان متغیر اصلی، بر مصرف انرژی پرداخته شده و در برخی از آن ها متغیر شهرنشینی یا صنعتی شدن نیز به عنوان متغیر کنترلی، در برآورد مدل وارد شده است. در برخی از مطالعات نیز اثر شهرنشینی یا صنعتی شدن بر مصرف انرژی، به طور مستقل بررسی شده است. در مقاله پیش رو اثر مشترک متغیرهای توسعه مالی، صنعتی شدن و شهرنشینی بر مصرف انرژی بررسی می شود. طبق بررسی های انجام شده مرکز آمار، ایران طی سال های اخیر با افزایش فزاینده شهرنشینی روبه رو بوده است، به طوری که در حال حاضر 74 درصد از جمعیت ایران شهرنشین هستند. بنابراین، یافته های این پژوهش می تواند برای کمک به سیاست گذاران اقتصادی در اعمال سیاست های مناسب توسعه مالی و مدیریت صنعتی شدن و شهرنشینی به منظور کنترل مصرف انرژی مؤثر باشد.در ادامه این مقاله به بررسی مبانی نظری، مرور پیشینه تحقیق و سپس شرح داده ها و روش شناسی تحقیق پرداخته خواهد شد. درنهایت ، نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت.مواد و روشدر این پژوهش با استفاده از نرم افزار EViews و روش خودرگرسیون با وقفه توزیعی (ARDL) به بررسی تأثیر توسعه مالی، رشد اقتصادی، صنعتی شدن و شهرنشینی بر مصرف انرژی در کشور ایران طی دوره زمانی 1370 1400 پرداخته شده است.یافته هانتایج تخمین الگو بیانگر آن است که در کوتاه مدت و بلندمدت اثر متغیرهای ارزش افزوده صنعتی و جمعیت شهری بر مصرف انرژی مثبت و معنادار است، در حالی که متغیرهای توسعه مالی و رشد اقتصادی اثر منفی بر مصرف انرژی دارند. بنابراین، در بازه زمانی مورد بررسی این پژوهش، اثر توسعه مالی بر مصرف انرژی در ایران منفی است، اما صنعتی شدن و شهرنشینی رابطه مثبتی با مصرف انرژی دارند.نتیجه گیریشواهد تجربی این پژوهش نشان می دهد صنعتی شدن و شهرنشینی در ایران باعث افزایش مصرف انرژی در بلندمدت می شود. توسعه مالی و رشد اقتصادی نیز در بلند مدت باعث کاهش مصرف انرژی در ایران می شود. از این رو، در راستای سیاست های کاهش مصرف انرژی در کشور، باید ایجاد نظام مالی سالم و توسعه یافته ای که بتواند سرمایه گذاران را جذب کند، بورس را رونق بخشد و کارایی فعالیت های اقتصادی را بهبود بخشد، تشویق شود. از طرفی، رشد اقتصادی پایدار نیز تقاضای بیشتری را برای خدمات مالی ایجاد می کند و منجر به توسعه بخش مالی می شود. بنابراین، اقدامات مناسب برای دستیابی به این رشد اقتصادی پایدار به کاهش مصرف انرژی در کشور کمک خواهد کرد. با وجود اینکه صنعتی شدن و شهرنشینی باعث افزایش مصرف انرژی در ایران می شوند، اما توجه و تلاش برای رونق آن ها، از نظر اینکه از مؤلفه های مهم توسعه اقتصادی هستند، بسیار حائز اهمیت است و هرگز نباید از روند توسعه کنار گذاشته شود. اما دولت می تواند با اعطای تسهیلات انرژی در مناطق روستایی رشد سریع شهرنشینی را کنترل کند و از افزایش مصرف انرژی در کشور جلوگیری کند. در غیر این صورت، برای پاسخ گویی به تقاضای فزاینده انرژی باید به دنبال کشف منابع جدید و افزایش عرضه باشد که هزینه های به مراتب بیشتری را به دنبال خواهد داشت.
مهاجرت، انطباق و ماندگاری جمعیت در شهرستان های صنعتی- ساحلی ایران؛ مطالعۀ موردی: شهرستان کنگان استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
225 - 248
حوزه های تخصصی:
صنعتی شدن برخی شهرها به ویژه شهرهای ساحلی، شرایط و محیط جدیدی برای کسب وکار ایجاد می کند و اثرات آن در تمامی بخش های اقتصاد احساس می شود؛ بنابراین علاوه بر جابه جایی منابع مالی، جابه جایی و تحرک مکانی جمعیت را نیز به همراه دارد. هدف این مقاله مطالعه پایداری و ماندگاری جمعیت مهاجر در مناطق صنعتی-ساحلی با توجه به میزان انطباق (اجتماعی و طبیعی) است؛ از این رو با توجه به مفهوم ماندگاری در نظریات مهاجرت و نیز چارچوب نظری انطباق، ماندگاری مهاجران مورد تحلیل قرار می گیرد.تحقیق حاضر به روش پیمایش انجام شده است. حجم نمونه مورد مطالعه شامل 654 نفر مهاجر است که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند. براساس نتایج متغیرهای چندمتغیری حاصل از رگرسیون لجستیک، در ماندگاری طولانی مدت یعنی تا پایان عمر، افرادی که انطباق بالایی در زمینه محیط طبیعی و اجتماعی دارند، ماندگار تر هستند و عوامل محیطی و اجتماعی اثرگذاری بیشتری در ماندگاری طولانی مدت افراد دارد. نتایج به دست آمده بر تعامل نظری و مفهومی ماندگاری، انطباق، عوامل اقتصادی- اجتماعی براساس نظریه های انطباق و دیدگاه های اقتصادی حوزه مهاجرت تأکید دارد.
ارتباط درآمدهای حاصل از منابع طبیعی، شهرنشینی و صنعتی شدن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نرخ مثبت شهرنشینی در دهه های اخیر، موقعیت ویژه آن در بهره مندی از منابع طبیعی و اجرای چندین برنامه توسعه صنعتی از ویژگی های اقتصاد ایران است که بررسی رابطه متقابل بین آن ها در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. نتایج حاصل از تخمین مدل خودرگرسیون برداری برای اقتصاد ایران طی سال های 1352 تا 1400 نشان می دهد اولا رشد شهرنشینی نسبت به شوک های درآمدهای حاصل از منابع طبیعی و صنعتی شدن واکنش مثبت نشان می دهد که بر اساس آن پبش بینی می شود شوک درآمدهای حاصل از منابع طبیعی و صنعتی شدن از کانال گسترش کالاها و خدمات شهری و فراهم کردن فرصت های شغلی در مراکز صنعتی، میزان جمعیت شهرنشین را افزایش خواهد داد که این پدیده می تواند هزینه هایی مثل آلودگی، حاشیه نشینی و رشد فعالیت های غیرقانونی بر جامعه تحمیل کند. ثانیا واکنش صنعتی شدن نسبت به شوک درآمدهای حاصل از منابع طبیعی منفی است که نشان دهنده برقراری فرضیه نفرین منابع است. ثالثاً: اثر متغیرهای سیاسی مثل شوک جنگ بر تحولات صنعتی نسبت به بخش کشاورزی قابل ملاحظه پبش بینی می شود. یافته های مقاله، نقش مدیریت درست درآمد حاصل از منابع طبیعی در کنترل نرخ شهرنشینی و فراهم کردن شرایط مناسب برای رشد پایدار در بخش صنعت را نمایان می سازد.
تاثیر تکانه های داخلی و خارجی بر صنعتی شدن اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 34
حوزه های تخصصی:
هدف همه اقتصادهای جهان توسعه اقتصادی است. بسیاری از کشورهای توسعه یافته توسعه اقتصادی را از طریق بخش صنعت تجربه کرده اند. در سال های اخیر شاهد جریانی فزاینده در میان کشورهای کمتر توسعه یافته برای صنعتی شدن بوده ایم. به همین دلیل است که بحث «صنعتی شدن» موضوع مهمی در نوشته های توسعه اقتصادی هست. صنعتی شدن عامل اساسی توسعه اقتصادی کشورهای پیشرفته بوده است و صنعتی شدن پیوندهای عمیقی با مسئله توسعه یافتگی و عقب ماندگی دارد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شوک های ساختاری تورم، قیمت نفت، شاخص قیمت جهانی، نرخ بهره، حجم پول، نرخ ارز و تولید کل بر تولید صنعتی بر اساس داده های فصلی (1395-1370) و برآورد میزان شدت اثر هرکدام بر صنعتی شدن، با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (svar) می باشد. داده های تحقیق از پایگاه های داده ی بانک جهانی، بانک مرکزی، مجله ی نماگرهای اقتصادی، مرکز آمار ایران و اپک استخراج گردیده اند. ابتدا تأثیر شوک ساختاری متغیرها بر تولید صنعتی برآورد شده است و در ادامه جدول تجزیه واریانس آورده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که شوک قیمت نفت بر بخش صنعت، در ابتدا تولید بخش صنعتی را افزایش می دهد که می تواند به علت سیاست های انبساطی باشد، منتهی در بلندمدت تعدیل و خنثی می شود. سایر شوک ها نیز باعث ایجاد تلاطم در تولید بخش صنعتی می شوند که همانند شوک قیمت نفت، امواج میرایی ایجاد می کنند. جدول تجزیه ی واریانس تولید بخش صنعت نشان می دهد در درجه ی اول توضیح دهندگی تولید بخش صنعت، مقادیر پیشین تولید بخش صنعت است و با 41 درصد علت تغییرات، در جایگاه دوم و سوم بیشترین دلایل توضیح دهندگی را می توان شوک های حاصله از قیمت های جهانی و نرخ بهره را به ترتیب با 39 و 13 درصد علت تغییرات نام برد. در جایگاه چهارم تولید کل با 4 درصد علت تغییرات است، سایر متغیرها مقادیر اندکی از علت تغییرات در بلندمدت را توضیح می دهند. نتایج نشان داد که متغیرهای قیمت های جهانی و نرخ بهره، بیشترین تأثیرات را برای افزایش تولیدات بخش صنعت دارند و با توجه به اینکه نرخ بهره یکی از ابزارهای پولی است، لذا عملاً بانک مرکزی می تواند هدف رسیدن به رشد حداکثری تولیدات صنعتی را نیز دنبال کند.