مطالب مرتبط با کلیدواژه

ازل


۱.

زمان در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عدم زمان عشق ازل شطحیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳۷
در فرهنگ اسلامی، تصورات گوناگونی از «زمان» انعکاس یافته است. متکلمان آن را امری موهوم و فیلسوفان آن را مقدار حرکت فلک اطلس می دانند. اما از منظر صوفیان، زمان با جان، که اصل وجود آدمی است، در ارتباط است. جانی که نزد دلبر حاضر است، چیزی جز لاله زار و گلشن نمی تواند باشد و بنابراین، پیری و پژمردگی را در او راهی نیست. از این رو، زمان عرفانی ارتباطی با گذشته و آینده ندارد، زیرا صوفی با خداوند است و در آنجا ماضی و مستقبل نیست. تمام کوشش یک صوفی آن است که خداگونه شود و از قید زمان، آزاد یا به تعبیری دیگر نیست گردد. این امر جز با عشق حاصل نمی شود. سالکی که اسیر عشق نشود، بنده جسم و زمان خواهد ماند. تنها عشق است که آزادی را از این نوع بندگی به ارمغان می آورد. عشق چون شمشیری است که سر جسم و زمان را از جان سالک جدا می کند.
۲.

بررسی رؤیاواره در غزلیات حافظ با رویکرد اسطوره شناختی

کلیدواژه‌ها: حافظ رؤیا رؤیاواره واقعه کشف شهود دوش الست ازل نقد اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۹۲
رؤیاواره ها در مرز میان رؤیا و بیداری اتفاق می افتند که سرانجام منجر به کشف و شهودهای عارفانه می شوند. جریان شکل گیری رؤیاواره در اشعار حافظ پیوندی مستقیم با مبادی دینی و بن مایه های کهن الگویی و اسطورۀ بازگشت دارد. حافظ در رؤیاواره های خود، با استمداد از ناخودآگاه فردی و جمعی و با بازگشت به «عهد ازل» و «عالم الست»، قدم در عرصۀ آفرینش آدم می گذارد. به منظور حصول به این امر، دنیای زمان مند و مکان مند در نوردیده می شود و شاعر بیرون از قید زمان و مکان به نظارۀ آفرینش می نشیند. حافظ برای بیان تأثیرگذارتر این مؤلّفه ها از نماد و رمز و عناصر زیبایی شناسی دیگر استفاده کرده است؛ برای نمونه کلمات «دوش» و «سحر» در شعر حافظ، بیان دیگری از روزگار الست و فضایی است که رؤیاواره در آن اتفاق می افتد و در بیشتر مواردی که حافظ کلمۀ دوش و سَحَر را آورده، پیام یا بشارتی به زبان ادبی از جانب معشوق ازلی به همراه می آورد. در این پژوهش تلاش شده است با روشی تحلیلی - استنادی و با مراجعه به کتب تحلیلی دست اوّل در این حوزه به واکاوی، برجسته کردن و بررسی ابعاد و افق های مختلف موجود در رؤیا و اسطورۀ بازگشت مبادرت نماییم. اگرچه ابعادی از پژوهش انجام شده در آثار دیگر مورد مداقه قرار گرفته؛ امّا بررسی این مقوله با رویکرد اسطوره شناسی و روان شناسی مغفول مانده است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.