مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
نوجوانان
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت های اخیر در تکنولوژی، ابزارهایی مانند کامپیوتر، اینترنت و تلفن همراه در حال حاضر زندگی مردم را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش دشواری در تنظیم هیجان و احساس تنهایی در پیش بینی استفاده ی مشکل زا از تلفن همراه در نوجوانان بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش تمام دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آن ها تعداد 400 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی (گراتز و رومر، 2004)، مقیاس احساس تنهایی (آشر، هیمل و رنشا، 1984) و مقیاس استفاده ی مشکل زا از تلفن همراه (جنارو، فلورز، گومز، گونزالس و گابانو، 2007) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد دشواری در تنظیم هیجان و احساس تنهایی با استفاده ی مشکل زا از تلفن همراه رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0P <) همچنین نتایج نشان داد که دشواری در کنترل تکانه 18/0، احساس تنهایی 23/0 و دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان 20/0 از پیش بینی استفاده ی مشکل زا از تلفن همراه را پیش بینی می کنند. با توجه به نقش دشواری در تنظیم هیجان و احساس تنهایی در پیش بینی استفاده مشکل زا از تلفن همراه، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای راهبردهای تنظیم هیجان و احساس تنهایی ضروری به نظر می رسد.
بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودسرزنش گری و حافظه فعال نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر دو ساختار مرتبط با شناخت یعنی سرزنش خود و حافظه فعال در نوجوانان بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 30 نفر (دو گروه 15 نفره) از نوجوانان 14 تا 18 ساله بودند که داوطلب شرکت در مطالعه بودند. آنها به مقیاس سطوح خودسرزنش گری تامپسون و کانتینرها (2004) و مقیاس حافظه فعال وکسلر (1945) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه تجربی در یک برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 2 ساعته شرکت کردند و گروه کنترل بدون مداخله بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله ذهن آگاهی بر خودسرزنشگری (001/0=P) و حافظه کاری (001/0=P) در گروه آزمایش تأثیر معنادار دارد (05/0 > P). نتیجه گیری: در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان کرد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در برنامه های درمانی و روان شناختی برای افزایش حافظه فعال و کاهش خودسرزنشگری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
الگوی روابط ساختاری نقش سبک های والدینی و عدم تحمل ابهام در گرایش اعتیاد به اینترنت با میانجیگری اجتناب تجربی در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به اینترنت یک مسئله سلامت عمومی جهانی در میان نوجوانان می باشد که با طیف وسیعی از پیامدهای منفی همراه است. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری نقش سبک های والدینی و عدم تحمل ابهام در گرایش اعتیاد به اینترنت با میانجیگری اجتناب تجربی در نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی با تکیه بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود. از این جامعه نمونه ای به تعداد ۱۸۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت (۱۹۹۶)، اجتناب تجربی (۲۰۱۱)، سبک های والدینی (۱۹۷۲) و عدم تحمل ابهام (۲۰۰۷) پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۵ و SmartPLS نسخه ۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد که سبک مستبدانه (β=۰/۱۷, P=۰/۰۰۱) و سبک سهل گیرانه (β=۰/۳۹, P=۰/۰۰۱) و عدم تحمل ابهام (β=۰/۲۷, P=۰/۰۰۱) اثر مثبت و مستقیم بر اعتیاد به اینترنت دارند، و سبک مقتدرانه اثر منفی و مستقیمی بر اعتیاد به اینترنت دارد (β=-۰/۲۱, P=۰/۰۰۱). همچنین نتایج اثرات غیرمستقیم نیز نشان داد اجتناب تجربی میانجی روابط سبک های والدینی و عدم تحمل ابهام با اعتیاد به اینترنت می باشد (۰/۰۵=P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سبک های والدینی و عدم تحمل ابهام از عوامل مهم اعتیاد به اینترنت هستند که با میانجیگری اجتناب تجربی بر اعتیاد به اینترنت اثر می گذارند؛ بنابراین به روانشناسان و مشاوران مدارس برگزاری کارگاه هایی با هدف کاهش و پیشگیری از اعتیاد به اینترنت در میان نوجوانان توصیه می شود.
پیش بینی اختلال بدریخت انگاری بدن بر اساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی در دانش آموزان دختر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال بدریخت انگاری بدن، تأثیرات مخربی بر پیشبرد اهداف تحصیلی و فعالیت های سازنده در زندگی نوجوانان دارد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی با تکیه بر مدل ساختاری و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر با دامنه سنی 14 تا 18 سال شهر سنندج در سال تحصیلی 1401-1402 بود. از این جامعه، نمونه ای 210 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های دشواری های تنظیم هیجانی (2004)، پنج عاملی شخصیت (1992)، تحریف های شناختی (2009) و اخ تلال ب دریخت انگ اری ب دن (2013) پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Amos نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل پیش بینی اختلال بدریخت انگاری بدن بر اساس متغیرهای پژوهش دارای برازش مطلوبی بود. تحریفات شناختی (01/0>p، 44/5=t)، روان رنجورخویی (01/0>p، 99/5=t) و دشواری تنظیم هیجانی (01/0>p، 92/3=t) اثر مستقیم مثبت و معنادار؛ برون گرایی (01/0>p 71/4-=t) و وجدان گرایی (01/0>p، 41/3-=t) اثر مستقیم منفی و معنادار بر بدریخت انگاری بدن داشت. همچنین اثر غیرمستقیم تحریفات شناختی(05/0 >p و 059/0=β)، روان رنجورخویی (05/0>p و 041/0=β) و برون گرایی (05/0>p و 068/0- =β) بر بدریخت انگاری بدن با میانجیگری دشواری تنظیم هیجانی معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج روان رنجورخویی و تحریفات شناختی از عوامل مهم بر بدریخت انگاری بدن هستند که با میانجیگری دشواری تنظیم هیجانی، تأثیر آن ها بیشتر خواهد شد؛ بنابراین به مشاوران مدارس توصیه می شود دوره های آموزشی و کارگاه های تخصصی در زمینه اصلاح تحریفات شناختی، بهبود روان رنجورخویی و مدیریت هیجانی برگزاری نمایند. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلال بدریخت انگاری بدن بر اساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی در دانش آموزان دختر انجام شد.
اثربخشی گروه درمانی سایکودرامای شناختی رفتاری بر توجه متمرکز بر خود و اضطراب اجتماعی دختران نوجوان: یک کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف از این پژوهش، بررسی اثر بخشی گروه درمانی سایکودرامای شناختی رفتاری بر توجه متمرکز بر خود و اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان بود. مواد و روش ها این پژوهش این یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل همه دختران کلاس نهم مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهرستان سیرجان در سال 1401-1402 بود که پس از غربالگری با استفاده از مقیاس اضطراب اجتماعی پاکلک و مقیاس کانون توجه وودی و چمبلس و همچنین مصاحبه بالینی براساس نظام طبقه بندی اختلالات روانی (ویرایش پنجم)، 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. پس از انجام پیش آزمون، گروه آزمایش 9 جلسه 120دقیقه ای مداخله گروهی سایکودرامای شناختی رفتاری دریافت کرد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. یافته ها درمان گروهی سایکودرامای شناختی رفتاری در گروه آزمایش در سطح پس آزمون و پیگیری به طور معنا داری باعث کاهش میانگین نمرات توجه متمرکز بر خود و اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان دارای اختلال اضطراب اجتماعی شد (05/P<0). نتیجه گیری درمان سایکودرامای شناختی رفتاری گروهی در درمان اضطراب اجتماعی و توجه متمرکز بر خود در دختران نوجوان ایرانی مؤثر است. اثربخشی آن می تواند به مدت 1 ماه ماندگار باشد. پیشنهاد می شود در درمان اختلال اضطراب اجتماعی روش هایی مثل سایکودرامای شناختی رفتاری که تلفیقی از سایکودراما و درمان شناختی رفتاری است به دلیل تأکید بر هر دو جنبه نمایش محوری و شناختی استفاده شود.
الگوی ساختاری ترومای دوران کودکی با رفتار خودجرحی غیرخودکشی نوجوانان با ویژگی های شخصیت مرزی بر اساس نقش میانجی گر تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۱۹۷۰-۱۹۴۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: عوامل مرتبط با خودجرحی غیرخودکشی نوجوانان به طور گسترده مورد تحقیق قرار گرفته است. با این حال، مکانیسم اساسی رابطه بین ترومای دوران کودکی و خودجرحی غیر خودکشی محدود است. هدف: این پژوهش با هدف روابط ساختاری الگوی ساختاری ترومای دوران کودکی با رفتار خودجرحی غیرخودکشی نوجوانان با ویژگی های شخصیت مرزی بر اساس نقش میانجی گر تحمل پریشانی انجام شد. روش:. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل دادند. در این مطالعه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 316 دانش آموز از بین 1325 دانش آموز با ویژگی های شخصیت مرزی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رفتار خودجرحی غیرخودکشی (کلونسکی و گلن، 2009)، ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) و تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) گردآوری شد. داده ها با روش های آماری همبستگی پیرسون، مدل یابی ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که 10 درصد از تغییرات مربوط به تحمل پریشانی توسط ترومای دوران کودکی تببین می شود. همچنین 60 درصد از واریانس مربوط به خودجرحی غیرخودکشی گرا نوجوانان توسط ترومای دوران کودکی و تحمل پریشانی تببین می شود. نتیجه گیری: در همین حال، مداخله در ترومای دوران کودکی و افزایش مهارت های تحمل پریشانی ممکن است به طور مؤثری از بروز خودجرحی غیرخودکشی گرا در نوجوانان پیشگیری کند.
تجربه زیسته عوامل شناختی آسیب زا در روابط والد و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۱۳۴-۲۱۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانی مرحله ای از چرخه زندگی فرد است که در طی آن یک جوان تغییرات و دگرگونی های همه جانبه جسمی، شناختی، اخلاقی، رفتاری و غیره را تجربه می کند. یکی از اصلی ترین عناصر مؤثر برای گذر از این دوران و کسب ویژگی های مطلوب در نتیجه این تغییرات، خانواده است. به همین دلیل ضرورت دارد تا عوامل شناختی آسیب زا در روابط والد و نوجوان را شناسایی کرد تا بتوان راهکارهایی به منظور بهبود روابط بین نوجوانان و والدین ارائه کرد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته عوامل شناختی آسیب زا در روابط والد و نوجوان بود. روش: روش پژوهش حاضر آمیخته از نوع اکتشافی بود. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و با تکنیک شبکه متخصصان انجام شد که 20 نفر در مصاحبه شرکت کردند. جامعه آماری در بخش کمی تحقیق تمامی دانش آموزان متوسطه دوم در شهر شیراز بود که تعداد 332 نفر به روش نمونه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی و کمی مصاحبه و پرسشنامه ی محقق ساخته است. تحلیل داده های بخش کیفی بر اساس کدگذاری باز، انتخابی و نظری بود و داده های بخش کمی با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش کمی پژوهش، از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS 3 استفاده شد. یافته ها: نتایج نهایی پژوهش بر مبنای مصاحبه ها نشان داد که عوامل شناختی آسیب زا در روابط والد و نوجوان عبارتند از: 1) تفاوت نسلی؛ کمال گرا بودن والدین؛ عدم آگاهی والدین؛ عدم درک والدین؛ نظام ارزشی متفاوت؛ توقعات بیش از حد از همدیگر؛ فاصله ادراکی والدین و نوجوانان . نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که عوال بر ارتباط والد و نوجوان تأثیر منفی و معکوسی دارد. اما سایر عوامل تأثیر معناداری نداشتند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که شناسایی هر یک از عوامل آسیب زا روابط والد و نوجوان باعث می شود که ریشه های مشکلات بین والدین و نوجوانان شناسایی شود و در نتیجه بهبود یابد.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در نوجوانان: نقش میانجی گر بهزیستی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۱۲۸-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده است گرایش به اعتیاد تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی و از طریق متغیرهای میانجیگر از جمله بهزیستی هیجانی به عنوان ارزش های عاطفی هیجانی شناختی و تجربه ذهنی عواطف مثبت و رضایت از زندگی تحت تأثیر قرار گیرد اما در جامعه مورد تحقیق در این زمینه خلاء پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در نوجوانان: نقش میانجی گر بهزیستی هیجانی انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی با معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم دبیرستان های دولتی شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16451 دانش آموز بود. جهت تعیین حجم نمونه، تعداد 300 دانش آموز پسر، با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت نئو (کاستا و مک گری، 1970)، مقیاس بهزیستی هیجانی (کییز و همکاران، 2002) و پرسشنامه گرایش به اعتیاد (فرجاد و همکاران، 1385) را تکمیل نمودند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با نرم افزار SPSS-19 و AMOS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم برون گرایی (0/21) و روان آزردگی (0/22) بر گرایش به اعتیاد معنی دار است (0/05 >P). همچنین اثر غیرمستقیم روان آزردگی از طریق بهزیستی هیجانی بر گرایش به اعتیاد معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت ویژگی های شخصیتی برون گرایی و روان آزردگی به صورت مستقیم و روان آزردگی به شکل غیر مستقیم و با میانجی گری بهزیستی هیجانی بر سطح گرایش به اعتیاد اثر داشتند؛ لذا با تمرکز بر نتایج پژوهش حاضر می توان زمینه کاهش گرایش به اعتیاد در نوجوانان را مهیا کرد.
بررسی تجربه ی زیسته ی نوجوانان بزهکار در فرایند دادرسی از دیدگاه مددکاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
199 - 231
حوزههای تخصصی:
نوجوان بزهکار به فردی اطلاق می شودکه به لحاظ قانونی قادر به انجام جرم و دارای حداقل سن مسئولیت کیفری است. بزهکاری نوجوانان نگرانی فزاینده ای است که بیش از رویکرد تنبیهی، مدل های اصلاحی را طلب می کند. روش پژوهش کیفی با تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) است. در این پژوهش 16 نوجوان مورد مصاحبه قرار گرفتند و فرآیند مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت. سپس تحلیل داده ها در سه گام کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری محوری صورت گرفت. یافته ها: سه مقوله ی اصلی ناکارآمدی نظام قضایی، درماندگی نوجوانان و عدم حمایت قضایی-اجتماعی بدست آمد. نوآوری تحقیق: آسیب شناسی فرایند دادرسی نوجوانان از دیدگاه روانی - اجتماعی و از منظر ذینغعان یعنی نوجوانان ناقض قانون مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه : این نوع دادرسی نه تنها نوجوان را از ارتکاب مجدد جرم باز نمی دارد بلکه او را به فردی درمانده تبدیل می کند که مستعد انواع آسیب هاست. این سیستم بجای بازدارندگی از جرم با تحقیر و تخریب عزت نفس نوجوان و برچسب زنی به آنان در نهایت منجر به انزوا، طرد اجتماعی و درماندگی آنان می شود. در واقع سیستمی که هدف آن کاهش تکرار جرم است عملاً خود نوجوان را در مسیر ارتکاب مجدد جرم قرار می دهد.
قضازدایی؛ نگرشی برای پیشگیری از پایداری بزهکاری نوجوانان
منبع:
تمدن حقوقی سال ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
53-76
حوزههای تخصصی:
پدیده پایداری بزهکاری نوجوانان در عصر حاضر و ضرورت مقابله با تورم جمعیت کیفری، سیاستگذاران عرصه قوانین کیفری را متمایل به تجدیدنظر در برخوردهای همسان با بزرگسالان و تلطیف واکنش های اجتماعی در قبال بزهکاری این قشر نموده است. براساس مطالعات کیفرشناختی انجام شده، یکی از علل اصلی پایداری بزهکاری نوجوانان، کیفر حبس و به دنبال آن اثرپذیری از فرهنگ حاکم بر زندان بر تشکیل شخصیت نوجوان می باشد. تغییر رویکرد نظام عدالت کیفری از کیفرگرایی به قضازدایی، کاهش میزان پایداری بزهکاری نوجوانان را میسر می سازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. قضازدایی پیرامون بزهکاری نوجوانان، راهکاری فنی است که به عنوان یک سیاست جنایی افتراقی و نسبی، نویدبخش کاهش آمار بزهکاری و تقلیل گرایی در استمرار این قشر در جمعیت کیفری در سطح جامعه و آثار مخرب آن بر زندگی اجتماعی است. نسبیت امر یاد شده مفهومی بدیهی و منطقی است؛ زیرا قضازدایی مطلق در بزهکاری نوجوانان، به معنی پایان بخشیدن به سازوکار عدالت کیفری و جرم زدایی از رفتارهای قانون شکنانه این قشر است که این امر یقیناً نه تنها نمی تواند موجبات پیشگیری از پایداری بزهکاری این قشر را فراهم نماید بلکه منجر به تشدید رفتارها و حتی تبدیل رفتارهای مجرمانه خرد به کلان می گردد. قانون گذار ایران با پذیرش نهاد های ارفاقی از قبیل بایگانی نمودن پرونده کیفری، تعلیق تعقیب، قرار ارجاع به میانجیگری، تعویق صدور حکم و تعلیق اجرای مجازات، تمایل خود را نسبت به حمایت و ارفاق بیشتر به بزهکاران نوجوان نشان داده است.
رویکردهای مرتبط با کودکان کار و خیابانی مرتبط با جامعه ایران؛ آسیب ها و راهکارها
منبع:
دانش انتظامی سمنان دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
83 - 100
یکی از معضلات امروز جامعه کودکان کار یا خیابانی هستند که متاسفانه بخاطر حل شدن مقطعی برخی از مشکلات کودکان کار توسط ارگان های دولتی و سازمان های مردم نهاد و عدم مشاهده عمق و شدت این موضوع تعداد کودکان کار روز به روز در حال افزایش است و در بسیاری از موارد به این دلیل که اغلب این کودکان هیچ گونه ثبت هویتی ندارند نمی توان آمار دقیقی از تعداد این کودکان ارائه داد. در این مقاله پی آن هستیم که در یابیم علی الاصول مهم ترین آسیب ها و اقدامات صورت گرفته در خصوص کودکان کار چیست؟ امروزه در نتیجه توسعه فضای مجازی مفهوم جدیدی از کودکان کار اینستاگرامی شکل گرفتند که این کودکان توسط والدینشان به کار گرفته می شوند تا از طریق به نمایش گذاشتن جنبه های مختلف زندگی شان سودآور باشند. به منظور حمایت از کودکان کار و برای جلوگیری از بزهکاری و بزه دیدگی این کودکان لازم است قوانین جدیدی با ضمانت اجراهای قوی و کارامد تصویب شوند. در ادامه مقاله راهکارهایی برای کمک به این کودکان و حل این بحران بیان شده است.
پیش بینی تمایل به خودکشی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی شیوه های حل مسئله در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
39 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی تمایل به خودکشی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی شیوه های حل مسئله در نوجوانان شهر ایلام انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است، جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان 13 تا 18 سال شهر ایلام در شش ماهه اول سال 1401 (14384 نفر) بودند. نمونه پژوهش 328 نفر است که طبق فرمول کوکران در دو مرحله به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای (برحسب جنسیت) و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل، پرسشنامه افکار خودکشی بک (1999)، پرسشنامه استاندارد طرح واره یانگ و براون (2001) و پرسشنامه شیوه های حل مسئله هپنر و پترسن (1987) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: طرحواره های ناسازگار اولیه به طور مستقیم و نیز با میانجی شیوه های حل مسئله بر تمایل به خودکشی در نوجوانان شهر ایلام تاثیرگذار و قابل تبیین است. نتیجه گیری: شیوه های حل مسئله می تواند در تاثیر طرحواره های ناسازگار اولیه بر تمایل به خودکشی نوجوانان نقش میانجی داشته باشد. به این ترتیب می توان با شناسایی طرحواره های ناسازگار اولیه در نوجوانان، با آموزش شیوه های حل مسئله کارآمد، تمایل به خودکشی در موقعیت های بحرانی را در آنها کاهش داد.
تدوین بسته مشاوره ای مبتنی بر رابطه والد – نوجوان و تعیین اثربخشی آن بر کیفیت تعامل والد-نوجوان و سازگاری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
111 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته مشاوره ای مبتنی بر رابطه والد – نوجوان و تعیین اثربخشی آن بر کیفیت تعامل والد-نوجوان و سازگاری نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش کیفی، پدیدارشناختی و روش پژوهش در قسمت کمی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که در دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل هستند. نمونه در قسمت کیفی شامل 19 نوجوان بود که به شکل هدفمند انتخاب و تحت مصاحبه عمیق قرار گرفتند. در قسمت کمی نیز در این پژوهش تعداد 35 نوجوان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (18 نوجوان در گروه آزمایش و 17 نوجوان در گروه گواه). مادران نوجوانان حاضر در گروه آزمایش، بسته مشاوره ای مبتنی بر رابطه والد – نوجوان را طی 9 هفته در 9 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پیش آزمون قبل از اجرای مداخله و پس آزمون پس از اتمام مداخله اجرا شد. دو ماه بعد نیز مرحله پیگیری اجرا شد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد- فرزندی (فاین، مورلند و شوبل، 1983) و پرسشنامه سازگاری فردی-اجتماعی کالیفرنیا (کلارک و همکاران، 1953) بود. نتایج نشان داد که بسته مشاوره ای مبتنی بر رابطه والد – نوجوان از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. همچنین این بسته مشاوره ای بر کیفیت تعامل والد-نوجوان (0001>P؛ 69/0=Eta؛ 01/74=F) و سازگاری فردی (0001>P؛ 59/0=Eta؛ 73/47=F) و اجتماعی (0001>P؛ 63/0=Eta؛ 24/57=F) نوجوانان تاثیر داشته است.
وجوب تربیت نوجوان توسط والدین با تأکید بر استقلال در تصمیم گیری از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
363 - 388
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی «وجوب تربیت نوجوان توسط والدین با تأکید بر استقلال در تصمیم گیری از منظر فقه تربیتی» طرح ریزی شده است. ویژگی بارز دوره نوجوانی استقلال طلبی است و از آنجایی که وظیفه تربیت فرزند برعهده والدین است، این سؤال مطرح می شود که میزان استقلال و حدود مداخله والدین در تصمیم گیری نوجوان به چه مقدار است؟ این پژوهش با گردآوری اطلاعات و بررسی آثار تربیتی و فقهی مربوط به تربیت نوجوان به روش تحلیلی- تفسیری و بررسی ادله ای همچون آیات، روایات، قواعد فقهی و عقل انجام شده است. مهمترین یافته های این تحقیق عبارت است از: 1. تربیت فرزندان برعهده والدین است؛ هرچند در چگونگی آن دو دیدگاه در فقه تربیتی مطرح است: الف. والدین برای تربیت فرزندان خود می توانند آنها را تنبیه بدنی کنند. ب. والدین اجازه استفاده از تنبیه بدنی را در تربیت فرزند ندارند. 2.قاعده های فقهی «سلطنت بر اموال و نفس» و «اکراه» هرچند شخص را مستقل در تصمیم گیری می داند اما مقید به انجام افعالی شده است که از دید عقلا با شأن انسانی مغایرتی نداشته باشد. 3. با توجه به محدودیت عقل در مسائل شرعی و مطرح شدن وظیفه تقلید، می توان نتیجه گرفت که عقل استقلال کامل در تصمیم گیری شرعی را ندارد. 4. والدین می توانند زمینه هدایت و راهنمایی نوجوان در تصمیم گیری درست را با تربیت صحیح و همه جانبه او فراهم کنند. در نتیجه، در مواردی که تصمیم گیری نوجوان موجب ترک واجب یا انجام فعل حرام یا ضرر و زیانی می شود که با کرامت انسانی تناسبی ندارد، والدین می توانند در فرآیند تصمیم گیری نوجوان مداخله کنند.
نقش فرهنگ سلبریتی ها بر سبک زندگی نوجوانان
حوزههای تخصصی:
گسترش و فراگیری فرهنگ سلبریتی به عنوان فرهنگی نوظهور در جامعه ایران و عدم وجود یافته های عمیق نسبت به پیامد های این فرهنگ بر سبک زندگی، موجب شد پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مسئله باشد که فرهنگ سلبریتی چه تأثیری بر سبک زندگی نوجوانان داشته است؟ آیا سلبریتی ها می توانند در سبک زندگی نوجوانان ما مؤثر باشند یا بالعکس تأثیرات منفی بر سبک زندگی آن ها دارند؟ بنابراین مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها در سه محور مفهوم شناسی، تأثیرات مثبت به نحو قهرمان گرایی، تشویق بر امور خیرخواهانه و تأثیرات منفی همچون تغییر باورها و ارزش های دینی، مصرف گرایی، فردگرایی و حس گرایی بر نوجوانان است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای به این نکته قابل توجه و تأمل رسیده است که نظام تربیتى و فرهنگی جامعه باید بکوشند نوجوانان را به این سمت هدایت نمایند که خود واقعى خویش را کشف کنند و با بصیرت و آگاهی به ارزش های اخلاقى و عالى دینى برسند تا در مسیر تکامل واقع شوند.
نقش میانجی واکنش های روانی مقاومت و تسلیم در رابطه بین ادراک از سبک های فرزندپروری و پیوند والدینی با رفتار جامعه پسند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
614 - 632
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی واکنش های روانی تسلیم و مقاومت در رابطه بین ادراک از سبک های فرزندپروری و پیوند والدینی با رفتار جامعه پسند انجام شد. روش مطالعه حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر در مقطع دوم دبیرستان در مناطق 2 و 5 شهر تهران، در سال تحصیلی 1401- 1400، تشکیل می دادند، که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، تعداد 258 نفر انتخاب و وارد تحلیل شدند و پرسش نامه های سبک های فرزندپروری، پیوند والدینی، واکنش روانی و رفتار جامعه پسند را پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داد ه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد، بین ادراک از سبک های فرزندپروری، پیوند والدینی، واکنش روانی و رفتار جامعه پسند رابطه وجود دارد. به عبارتی، سبک های والدینی مستبد بر روی رفتار جامعه پسند، به طور مستقیم و غیرمستقیم دارای اثرات منفی و معنادار است و با افزایش واکنش روانی ، باعث کاهش رفتار جامعه پسند می شود. سبک والدینی مقتدر و پیوند والدینی به واسطه واکنش روانی، بر رفتار جامعه پسند اثرات غیرمستقیم معنادار می گذارد و با کاهش واکنش روانی باعث افزایش رفتار جامعه پسند می شود. لذا از طریق هدایت سبک های والدینی می توان به منظور ارتقای رفتار جامعه پسند در نوجوانان و کاهش واکنش های روانی در آن ها، که در آینده شان تأثیر بسزایی دارد، اقدام کرد.
عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی نوجوانان 13 تا 18 سال مقیم مراکز شبه خانواده تحت نظارت سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل طبیعی و غیرطبیعی موجب شده که تعداد کثیری از نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست در مراکز شبانه روزی زندگی و اقامت داشته باشند.این پژوهش با هدف شناسایی عوامل ساختاری و کارکردی موثر برسلامت اجتماعی نوجوانان 13تا 18 دختر و پسر مقیم مراکز شبه خانواده تحت نظارت سازمان بهزیستی در سال 1401 درشهر تهران انجام شده است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت پژوهش در زمره تحقیقات اکتشافی،به لحاظ نوع پژوهش کاربردی و به لحاظ استراتژی دارای استراتژی استقرایی و به لحاظ ماهیت داده ها در زمره طرح پژوهش کیفی و از نوع نظریه داده بنیاد براساس مدل پارادایمی strauss&corbin (1990)می باشد.در این پژوهش برای رهیافت پژوهشی نظریه داده بنیاد، از مدل پارادایمی Corbin & Strauss (1990) که مبتنی بر شناسایی عناصر شش گانه: شرایط علّی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردهای کنش/ واکنش، پیامد و پدیده محوری و ارتباط بین آنهاست؛ استفاده شد.جامعه آماری وحجم نمونه؛ تعداد24 نفر از کارشناسان عالی و ارشد و مسئولین وکارشناسان شاغل در این بخش هستند، به صورت هدفمند انتخاب گردیده اند.داده های کیفی با استفاده نرم افزار مکس کیو.دی ای (MAXQDA2020) ، موردتجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد مهمترین عوامل موثر بر سلامت اجتماعی در دو گروه اصلی؛عوامل ساختاری با سه زیرگروه؛ وضعیت فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی قبل از ورود به شبه خانواده، کارکرد خانواده زیستی و ساختارهای موجود و عوامل کارکردی با زیرگروه کارکردهای قابل بهبود،حمایت اجتماعی،کارهای کاهش مشکلات نوجوانان،هماهنگی عوامل تربیتی، کارکردهای تربیتی و آموزشی،توجه به نقش آموزشی مربیان،کارکردهای اقتصادی و مالی شناسایی شدند
رابطه ارتکاب به رفتارهای پرخطر براساس میزان برخورداری از هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی نوجوانان مبتنی بر نقش پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل رابطه ارتکاب به رفتارهای پرخطر براساس میزان برخورداری از هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی نوجوانان مبتنی بر نقش پلیس است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه هدف را تمام دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر کرج تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد 384 نفر براساس جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، شامل پرسشنامه های سنجش رفتارهای پرخطر زاده محمدی و احمدآبادی (1387)، هوش فرهنگی آنگ و ارلی (2008) و سلامت اجتماعی کییز(2000) بود. داده ها با استفاده از روش های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی با رفتارهای پرخطر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، هوش فرهنگی به میزان 561/. و سلامت اجتماعی 138/. رفتارهای پرخطر را تبیین می کنند که بالاترین تبیین از بین ابعاد هوش فرهنگی، مربوط به بعد تولید معنای شخصی و از بین ابعاد سلامت اجتماعی بُعد مشارکت اجتماعی است. بنابراین، می توان اظهار داشت که بین بالابودن میزان هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و قدرت پیش بینی مطلوبی با رفتارهای پرخطر دانش آموزان وجود دارد؛ زیرا، فقدان هر یک از متغیرهای مذکور، موجب افسردگی، بدبینی، ارزیابی منفی از رویدادها، اعتیاد به مواد مخدر، ناهنجاری های اجتماعی و رفتارهای پرخطر دیگر خواهد شد.
واکاوی ظرفیت های دیوان حافظ برای ارائه به نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
57 - 86
حوزههای تخصصی:
دیوان حافظ از گنجینه های گران بهای ادبی ست که گروه های مختلف مردم، متناسب با دانش های ادبی و گرایش های فکری خود، از آن بهره می برند؛ اما آیا اشعار حافظ برای نوجوانان هم می تواند سودمند باشد؟ نویسندگان مقاله ی پیشِ رو، برای پاسخ به این پرسش، پژوهشی را سامان داده اند که این مقاله بخشی از دستاوردهای آن است. پیش فرض پژوهش آن بوده که بخشی از سروده های حافظ، از نظر زبانی برای نوجوانان، دریافتنی ست و بسیاری از آنان می توانند دستِ کم با سطوح اولیه ی بعضی از اشعار ارتباط برقرار کنند. این پژوهش از دو طریق پی گرفته شد: یکی مطالعه ی منابع معتبر و مرتبط با موضوع و بررسی توصیفی تحلیلی آن و دیگری تدوین و توزیع پرسش نامه ای ویژه برای نوجوانان. با توجه به نتایج تحقیق، اشتراکاتی میان ویژگی های دوره ی نوجوانی و بسیاری از ابیات حافظ وجود دارد که مناسب بودن آن ها را برای نوجوانان تأیید می کند. برخی از ظرفیت های دیوان حافظ برای ارائه به نوجوانان عبارت اند از: پرداختن به موضوعات و مفاهیمی مانند تلاش برای شناخت خود و یافتن معنای زندگی، آرمان گرایی، مسائل اخلاقی و اجتماعی، عشق و دوستی (که از ویژگی های دوره ی نوجوانی هم هستند)، تعدد و تنوع شخصیت ها (انسانی و غیرانسانی) و شیوه ی پردازش آن ها در کنار فضای روایت گونه و نمایشی برخی از سروده ها. با توجه به این ظرفیت ها می توان به بخشی از نیازهای معنوی نوجوانان پاسخ مناسب داد؛ نیازهایی همچون: داشتن فضایی امن برای گفت وگوی درونی، اندیشیدن به واقعیت ها و احتمالات و خیال پردازی؛ داشتن دوستی امن و صمیمی، با احساسات و دغدغه های مشترک؛ دستیابی به استقلال عمل در کنار بهره مندی از راهنمایی افراد مطمئن و آگاه؛ نیاز به هویت یابی و خداشناسی و دستیابی به معنای زندگی. واژه های کلیدی: حافظ، دیوان حافظ، نوجوانان.
پیش بینی رفتارهای پر خطر بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در نوجوانان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
281 - 293
حوزههای تخصصی:
گرایش نوجوانان به انواع رفتارهای پرخطر یکی از اصلی ترین منابع نگرانی در جامعه است. هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در نوجوانان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه منطقه 4 تهران در سال تحصیلی 1398-1397 تشکیل دادند که 200 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان زاده محمدی و همکاران (1390)، سبک های فرزندپروری بامریند (1973) و سبک های هویت برزونسکی (1989) بود. داده های پژوهش با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان و نرم افزار spss نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه، سبک تعهد هویت، سبک هویت سردرگم و سبک فرزندپروری مستبدانه توان پیش بینی رفتارهای پرخطر را در نوجوانان دارند (0/05>P). نقش سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در شکل گیری رفتارهای پرخطر نوجوانان قابل توجه است.