مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
اندیشه سیاسی
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
162 - 125
حوزههای تخصصی:
با قدرتمند شدن کرتیر در دربار امپراتوری ساسانی تغییراتی در نظام سیاسی و مذهبی بوجود آمد که برآیند آن؛ وحدت و یکپارچگی جغرافیای سیاسی ایران، حمایت و حفاظت از موقعیّت ژئوپلیتیک کشور و تبلیغ و ترویج اندیشه سیاسی مذهبی به صورت نظام مند در سراسر امپراطوری ایران زمان ساسانی است. در این پژوهش اطلاعات به شیوه کتابخانه ای از منابع تاریخی، باستان شناسی و علوم سیاسی گردآوری شده و با روش توصیفی تحلیلی بر پایه نظریه گرامشی و گاتمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و سعی شده به سوالاتی مانند: چه عواملی، بسترهایی را ایجاد کرد تا کرتیر اندیشه سیاسی خود را انتشار دهد؟ کرتیر از چه نمادهایی در نشر اندیشه سیاسی خود بهره برد؟ و اندیشه سیاسی او منافع کدام طبقه اجتماعی و یا گروه درباری را تأمین می کرد؟ پاسخ دهد. نتایج نشان می دهد که از آغاز تأسیس شاهنشاهی ساسانی لزوم تئوریزه کردن ایدئولوژی برای نظام سیاسی مطرح بود که اردشیر اوّل با مضامین حماسی و شاپور اوّل با اندیشه سیاسی تسامح گرایانه، ایدئولوژی موقتی را ارائه دادند؛ امّا با سلطه طبقه اشراف، آن ها برای مشروعیت در جغرافیای سیاسی ایران و شکل دهی به هویّت ملّی در روابط بین الملل ایدئولوژی ملّی گرایانه برپایه آموزه های زرتشت ، داستان های ملّی و عامیانه و انجام آیین ازدواج با محارم را شکل دادن تا حوزه نفوذ لازم را بدست آورند و برای مشخص-کردن قلمرو و مرزهایشان نماد آتشکده را در مناطق مختلف برپا کردند و کرتیر مجری این ایدئولوژِی بود، اشراف که بسیاری از آن ها موبد بودند، اداره کنندگان واقعی کشور تا دوره قباد و خسروانوشیروان بودند.
مقایسه اندیشه سیاسی شهید مطهری و دکتر شریعتی درباره روحانیت
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
28 - 50
حوزههای تخصصی:
ین مقاله با بررسی اندیشه سیاسی شهید مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی به عنوان دو متفکر اسالمی در حوزه روحانیت، بر این فرض استوار است که آنها علیرغم وجود اختالفهایی در حوزه روحانیت، در نقطه مقابل یکدیگر نیستند. در این تحقیق، درصدد پاسخگویی به این سؤال هستیم که چه تفاوتها و شباهتهایی بین اندیشه سیاسی این دو اندیشمند در حوزه روحانیت وجود دارد. نتایج تحقیق، این نکته را آشکار میکند که اندیشه سیاسی شهید مطهری و دکتر شریعتی در حوزه روحانیت در مقابل یکدیگر نبوده و منشأ اختالف آنها بیشتر به این سبب است که هر یک از دریچه تخصص خود به موضوع مورد بحث نگاه میکردند؛ هر چند که دکتر شریعتی به دلیل مطالعه سطحی در زمینه معارف دینی، نگاه عمیق و جامعی به حوزه روحانیت نداشت و همین مسأله نیز مورد انتقاد استاد مطهری قرار گرفته بود.
اقتضائات حضور عقل برهانی در معرفت سیاسی آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعیّن مبانی معرفتی یک اندیشمند در ظروف گوناگونی صورت می پذیرد. ساختار اندیشه سیاسی یکی از آن ظروف است. استواری جهان دانی و جهان بانی یک اندیشمند بر چارچوب ها و بنیان های معرفتی او به اندازه ای است که برخی از اندیشمندانْ تاریخ نظام ها و اندیشه های سیاسی را تاریخ شناسایی نظام های معرفتی می دانند. جایگاه و حدود و ثغور عقل برهانی در میان منابع و ابزارهای معرفت دست مایه انشعابات گوناگون در کلام و فلسفه سیاسی گردیده است. نظر به اینکه آیت الله جوادی آملی یکی از اندیشمندان و متفکران بنام اصولی جهان اسلام است، سؤال اصلی در پژوهش نظری حاضر، این است که اقتضائات شناختی عقل برهانی جوادی چگونه در نظریه سیاسی ایشان تعیّن یافته است ؟ فرضیه این نوشتار آن است که همزادپنداری عقل برهانی و دین در اندیشه سیاسی آیت الله جوادی آملی موجب همروی عقل و وحی در پاسخ به نیازهای سیاسی اجتماعی روز با تأکید بر نقش مکمّل منبع وحیانی گردیده است. نوشتار با روش «مطالعه اسنادی و کتاب خانه ای» و «تحلیل محتوا» سعی در اثبات مدعای خود نموده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است سیاست جوادی یک سیاست برهان بنیاد است که دستاوردهای قطعی عقل تجربی، قوّه متخیّله و عقل تجریدی در حوزه سیاست را جزو احکام دین قلمداد کرده و کاستی های ذاتی آن را با سیاست وحیانی برطرف می سازد.
سیر تحول تئوری سیاسی شیعه در دورهٔ امامت
حوزههای تخصصی:
در اندیشهٔ سیاسی شیعه وجود حکومت یک اصل است، اما نظریات پیرامون نوع حکومت و حاکم در دوران مختلف تاریخی، متفاوت است؛ دیدگاه شیعیان بر این مبنا قرار دارد که حکومت از آنِ خداوند است، اما خداوند پیامبر را بر روی زمین به عنوان خلیفهٔ خود قرار داده است، که به حل امور مسلمین بپردازد، و بعد از پیامبر نیز امام به عنوان حاکم دینی مشخص شده است؛ بنابراین علی (علیه السلام) به عنوان حاکم بر حق در واقعهٔ غدیر و از طریق نص به عنوان حاکم جامعهٔ اسلامی برگزیده شد. آنان حکومت های موجود زمان را غاصب می شمردند. در اندیشهٔ سیاسی شیعه در این دوره سه انشعاب رخ داد؛ کیسانیه، اسماعیلیه، زیدیه؛ که هر کدام از آنان نسبت به خلافت اندیشه های یکسانی نداشتند. یافته های پژوهش حاضر بدین قرار است که اندیشهٔ سیاسی شیعه متناسب با شرایط زمانه عمل می کرده است به طوری که در دورهٔ مورد بحث به صورت تضاد و تقیه مسیر خود را پیش می برده است. در اندیشهٔ سیاسی شیعه دیدگاه حاکمی در میان همهٔ نحله ها وجود نداشته بلکه هر کدام از آن ها مبانی فکری و سیاسی خود را دنبال می کرده است.
بررسی اندیشه سیاسی «حافظ» در چارچوب نظریّه «اسپریگنز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران ایرانی از دیرباز از ارکان اصلی و واسطه ای میان مردم و دستگاه حاکمیّت بوده اند و به خاطر ارتباط مستقیم با حاکمیّت، نحوه معاش و گذران زندگی آنها همیشه از این ارتباط تأثیر پذیرفته است. حافظ به عنوان یکی از چهره های شاخص ادبیّات ایران، نه تنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه زندگی او عجیب با تحولات زمانه و جابه جایی حاکمان گره خورده است. پرسش اصلی پژوهش این است که این تحولات چه تأثیری بر اندیشه سیاسی حافظ گذاشتند و حافظ راه رهایی از مشکلات زمانه را در چه می دید؟ برای پاسخ به پرسش یادشده با به کارگیری نظریّه «اسپریگنز» (مشکل شناسی، علت شناسی، جامعه آرمانی، راه حل) و روش توصیفی - تحلیلی، ویژگی های اندیشه سیاسی حافظ توضیح داده شده است. طبق چارچوب نظری، یافته های پژوهش نشان می دهد که حافظ مشکل سیاسی جامعه خود را در قتل، زندان، تکفیر، تهمت، فساد، ناامنی و بی ثباتی می دید. او در مقام علت یابی تزویر و ریا، سوء استفاده از مقام و موقعیت و ظلم را عامل بسترساز بروز اعتراضات در جامعه می دانست. همچنین جامعه آرمانی حافظ در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ویژگی هایی همچون پرهیز از بدگویی، ریا، انجام کار بد و تأکید بر ساده زیستی و قناعت، بی اعتنایی به حسودان و دل نبستن به دنیا و قدرت داشت. از نگاه حافظ، راه حل فائق آمدن بر این مشکلات در اصلاح گری، پرهیز از ظلم، تسامح و مدارا، عبرت گرفتن از تاریخ و پندپذیری بود.
بازتاب اندیشه سیاسی محقق کرکی و روزبهان خنجی در مناسبات سیاسی دولت صفویه و عثمانی (از جنگ چالدران تا صلح آماسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرآغاز قرن دهم هجری تاریخ تحولات ایران با دوره روی کار آمدن صفویان مقارن است؛ به نحوی که ایران رفته رفته جای خود را با صورت و سیرت خاصی در تاسیس دولت و نظام سازی سیاسی متجلی می سازد. همکاری محقق کرکی و روزبهان خنجی دو فقیه بزرگ ایرانی این قرن با دولت های شیعی (صفوی) و سنی (عثمانی و ازبک) از لحاظ فکری نقش به سزایی در لایه بندی های اندیشه سیاسی آن دوره دارد. سوال اصلی در این پژوهش نیز بر اساس همین همکاری تنظیم شده است؛ اینکه خدمات فکری این دو شخصیت موثر در دو حوزه اهل سنت و تشیع، چگونه به دولت های عثمانی و صفویه در ماندگاری، فرهنگ سازی، مصالحات و منازعات آن دولت ها کمک می کند؟ از یک طرف ظرفیت سازی محقق کرکی در همکاری با صفویان با اغتنام فرصتی تاریخی نه تنها به محک عملی در عالم سیاست دست می یازد؛ بلکه با رویکرد تحول گرایانه و استکمالی ظرفیت های علمی و نظری را جایگزین منش های تقریبا ناکارآمد پیشین می کند، در حالی که روزبهان خنجی، همتای سنی او، نه تنها سلطنت خان ازبک و سلطان عثمانی را تا منصب امامت بالا می برد؛ بلکه احکام و فتاوای فقهی خود را وسیله خون ریزی ها و کشورگشایی های این سلاطین جور تحت عنوان های جهاد در راه خدا قرار می دهد. واکاوی ساخت اندیشگی این مقوله در ابتدای قرن دهم با رویکردی مقایسه ای، کمک می کند به روش و منش دو عالم شیعی و سنی هم عصر، در شرایط تثبیت و نهادمندی سیاسی دولت صفوی و تداوم وجاهت دولت عثمانی پی ببریم.
سکولاریسم در ایران بعد از انقلاب اسلامی ؛ ضرورت یا ا نحراف
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر در صدد پاسخ گویی به سئوالی که بعد از انقلاب اسلامی ایران در بین اندیشمندان و روشنفکران درباره ی جایگزینی و ماهیت حکومت در ایران بعد از فروپاشی نظام شاهنشاهی پهلوی است بوده و به این سئوال پاسخ می دهد که آیا ماهیت حکومت در ایران باید همان ماهیتی باشد که غرب بعد از رنسانس با کنار زدن دین مسیحیت در پیش گرفته (سکولاریسم) یا این که ماهیت حکومت ایران باید در سیاست دخالت داشته باشد؟ برای پاسخ به سئوال فوق، در ابتدا باید مختصری از ماهیت دین مسیحیت در غرب و سپس دین اسلام بپردازیم تا سپس بتوان به پرسش فوق پاسخ داده شود. در پایان نتیجه گرفته می شود که سکولاریسم در جهان غرب یک امر اجتناب ناپذیر بوده ولی در ایران اسلامی اگر سکولاریسم محقق شود، نوعی انحراف از مسیر اصلی قلمداد می شود.
نظم کیهانی و نسبت آن با عدالت در اندیشه سیاسی ساسانیان مطالعه موردی نامه تنسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظم و عدالت از مهمترین مفاهیم اندیشه سیاسی است که ریشه در جهان بینی هر ملّت و حکومت دارد.بر همین اساس اندیشه ساسانیان و تنسر، متأثر از دین و دیدگاه ایشان به کیهان است. نظمی کیهانی، غایتمند و قائم محور که آیینه آن در زمین، سیستم رئیس محوری می شود که شاه آرمانی، سلسله مراتب اجتماعی و قانون اَزلی به نام اَشه، ارکان آن هستند و موجد نظم و عدالت. بنابراین در این مقاله سوأل این است که نظم کیهانی حاکم بر نامه تنسر چه ارتباطی با عدالت برقرار می کند؟ و فرضیه مقاله هم این است که در بررسی هستی شناسانه نامه تنسر با توجه به هرم هستی، مؤلّفه هایی چون شاه فرهمند، دین رسمی تحت نظر شاه، اندیشه طبقاتی و قانون اَزلی موجد نظم هستند و عدالتی می سازند که در آن هر کس و هر چیز بر اساس استعدادش در جای خود با وظیفه ای خاص در کمال خرسندی برای محقق شدن غایت دنیا یعنی پیروزی خیر بر شر فعالیت می کنند.روﺷﻰ ک ﻪ در این مقاله با استناد بر نامه تنسر از آن اﺳ ﺘﻔ ﺎده ﺷﺪه، روش هرمنوتیک ترکیبی متن محور– زمینه محورِ اسکینراﺳ ﺖ.با ارائه مدل بسیار کوچکی تلاش کرده ایم تا نشان دهیم که اندیشه تنسر را همزمان باید در دو سطح متن و زمینه به فهم درآورد.نشان دادیم اندیشه تنسر مانند هر متفکر دیگری در درون دوران و زمانه خودش است . اندیشه متحول کننده ای که هنجار مرسومِ قبلی که همانا تکثرگرایی و عدم تمرکز بود را به هنجار مرسومِ متمرکز، منظم و مقدس تغییر داد و عدالتی شکل گرفت بر اساس اَشه، که نتیجه چندین دهه تحقیق و فعالیت فکری او بوده و از آبشخورهای زیادی مانند دین، فلسفه، حکمت و سنّت بهره برده است که اثرش تا به امروز ماندگار است.
مفهوم انسان کامل و امکان حکمرانی آن در اندیشه سیاسی عرفای ایرانی سده نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با سقوط خلافت عباسی عرفا و علمای مسلمان، اندیشه های جدیدی را در باب حکومت و مشروعیت ابراز کردند. آنان تحت تأثیر اندیشه وحدت وجود ابن عربی، اندیشه هایی در باب انسان کامل و مقام خلیفه الهی انسان بیان نمودند. در قرن نهم هجری در دیدگاه عرفا، انسان به عنوان جلوه ای از حضرت حق و به عنوان بالاترین تجلی خدا مطرح و جایگاه شریفی پیدا کرد. در تفکر آنان پیامبر(ص) و بعد از ایشان ائمه شیعه (ع) و در عصر غیبت اولیای الهی به عنوان مصادیق انسان کامل و جانشین خدا بر روی زمین معرفی شدند. بدین سان شکل جدیدی از مشروعیت سیاسی در امر حکومت مطرح شد. سردمداران این جریان فکری عرفایی همچون ابن ترکه اصفهانی، شاه نعمت الله ولی، خواجه محمد پارسا، عبدالرحمن جامی و پیر جمال اردستانی بودند، آنان انبیا و اولیاء الهی را به عنوان انسان کامل شایسته تشکیل حکومت دانسته و در نبود آنان سلاطین زمان را جانشین خدا بر روی زمین معرفی کردند. برخی نیز خود را همان انسان کامل معرفی و مدعی حکومت شدند. بدین شکل با طرح اندیشه انسان کامل و مقام خلیفه الهی در آثار خود، باعث انسجام اندیشه عرفانی شدند. در این مقاله دیدگاه دو طیف از عرفا نسبت به مقام انسان کامل و رویکردشان به امر حکومت به شیوه تحلیلی و توصیفی با استناد بر منابع تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است و با طرح این سؤالات که چه عواملی باعث طرح اندیشه حاکمیت انسان کامل گردید؟ و این اندیشه تا چه اندازه ای موفقیت بدست آورده است؟ بر این مدعاست که اندیشه انسان کامل از سوی عرفای ایرانی در شرایط زمانی مطرح شد که خلافت عباسیان سقوط کرده، در نتیجه خلاء مشروعیت سیاسی فضا را برای بروز اندیشه های جدید از جمله اندیشه حاکمیت انسان کامل فراهم ساخته بود. و در نتیجه نشان داده شده که عرفا با طرح این اندیشه جایگزینی فراتر از خلافت عباسی در امر مشروعیت سیاسی پیدا کردند.
ایضاح مفهومی قدرت در اندیشه سیاسی امام خمینی ره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از آنجاکه مفاهیم نقشی اساسی در تولید نظریه دارند، مسئله این پژوهش ایضاح مفهوم قدرت در اندیشه سیاسی امام خمینی ره با روش استنباطی و ذیل چهارچوب مفهومی مفاهیم اولیه و ثانویه است. امام خمینی ره در چهارچوب حکمت متعالیه تعریف مفهوم قدرت را ارائه کرده است؛ تعریفی که در مقابل تبیین مشهور قدرت که عنصر کلیدی آن تحمیل و سلطه است قرار دارد. بر این اساس، دو الگوی قدرت پدید می آید که از الگوی امام خمینی ره به قدرت متعالی، و از الگوی مقابل آن به قدرت متدانی تعبیر می کنیم. فهم دقیق معنای قدرت از منظر امام خمینی ره به ما کمک می کند تا بدانیم بنیان گذار و رهبر جمهوری اسلامی ایران، چه تصوری از قدرت داشته و خودش و دیگران را به کسب، حفظ و توسعه چه قدرتی دعوت و تشویق کرده است.
خویش کاری و ناخویش کاریِ شاهانِ شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، یکی از آثار بزرگ ادب پارسی است که با اجتماع، حکومت و سیاست زمان خود ارتباطی تنگاتنگ دارد. نوع حکومت در شاهنامه پادشاهی و بنیاد و اصول آن بر گرفته از اندیشه ایران شهری است. پایه و اساس حاکمیّت درشاهنامه، پادشاه است و تزلزل او، ویرانی کل حکومت و قلمرو آن محسوب می شود. ایران شهر آرمانی فردوسی نیز نمود حکومتی با پادشاهی دادگر، خردمند و فره مند است. فردوسی در شاهنامه علاوه بر داشتن نگاه جهانی و آرمانی، با نگاهی آسیب شناسانه، آفت های قدرت و ناخویش کاری شاهان را همانند فروگذاشتن خردورزی، دادگ ری و شکیبایی که در نهایت ب ه خروج از قانون اشه می انجامد، تبیین کرده است. نویسندگان در این مقاله که به شیوهتوصیفی و تحلیل محتوا و با بهره گیری ازمتن شاهنامه فردوسی به انجام رسیده است، علاوه بر خویش کاری شاهان و حکومت در شاهنامه، با نگاه آسیب شناسی قدرت، به نقد و تحلیل داستان جمشید- به عنوان نخستین الگوی یک پادشاه خویش کار و ناخویش کار- پرداخته اند و به نتایجی چند دست یافته اند، از جمله این که هسته اصلی خویش کاری را فره مندی تشکیل می دهد و شاه فره مند شاهی خردمند و دادگراست. خویش کاری شاهان باید برگرفته از پادشاه و نظام آفرینش باشد و ن اخویش ک اری شاه ن ه ت نها موجب آسیب رساندن به اساس شاهی و حاکمیت و ملت؛ بل که نوعی بی احترامی به آفرینش و در نهایت موجب آشفتگی و ویرانی کشور می گردد.
ملاحظاتی پیرامون جایگاه ماکیاولی در مطالعات ادبی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقطه آغاز ارتباط مطالعات و تحقیقات حوزه ادبیات فارسی با آراء و نظریات نیکولوماکیاولی حدوداً به اوایل سده بیستم باز می گردد. پس از این تاریخ، آثارنسبتاً قابل توجهی متعلق به سنّت ادب فارسی در پرتو آراء و نظرات ماکیاولی به نقد گذاشته شده است و این روند همچنان نیز ادامه دارد. نوشتار حاضر نخست به تبارشناسی این جریان در پژوهش های حوزه ادبیات فارسی فارسی و سپس به تحلیل و بررسی نحوه مواجهه این گونه تحقیقات با آراء و نظریات نیکولو ماکیاولی پرداخته است. نتایج نشان می دهد، که غالب این تحقیقات، به دلیل عدم توجه به جایگاه واقعی ماکیاولی و زمینه های تأثیرگذاری وی در فضای فرهنگی و گفتمان سیاسی غرب، به برداشتی غیرجامع و تک بعدی از آراء و نظریات وی نائل شده اند و مسیرهای دیگری را که با واقعیت و متطق درونی آثار ماکیاولی انطباق بیشتری دارد؛ نادیده انگاشته اند. این مسئله در تحلیل نهایی، مطالعات ادبی را تحت تأثیر قرار داده و غالباً موجب قرائت های نه چندان دقیق از متون شده است.
صدور انقلاب اسلامی از منظر امام خمینی در ابعاد تبلیغ و عدالت، از نظریه تا تداوم و تحول
حوزههای تخصصی:
بی تردید پیروزی انقلاب اسلامی ایران رویکرد معادلات سیاسی کشورهای خارجی در مواجهه با ایران را دگرگون کرد. تشکیل جمهوری اسلامی در ایران و بازسازی سیاست خارجی ایران بر مبنای اندیشه رهبری انقلاب اسلامی مبنی بر صدور انقلاب اسلامی باعث شد تا رویکردهای نوینی در نوع ارتباطات خارجی و مراودات سیاسی در ایران اندیشیده شود. اندیشه صدور انقلاب و مطرح شدن آن از سوی امام خمینی به عنوان اولویت سیاست خارجی ایران در سال های اولیه انقلاب اسلامی مبنای تعامل جمهوری اسلامی با سایر کشورهای جهان و مورد توجه اهل سیاست قرار گرفت. در این پژوهش مفهوم صدور انقلاب به عنوان یکی از مفاهیم پرکاربرد در ادبیات سیاسی سال های اولیه جمهوری اسلامی ایران، در گستره قلمرو معنایی اندیشه سیاسی امام در دو بُعد اصلی تبلیغ و عدالت بازشناسی شده است. ذکر این نکته ضروری است که واکاوی دو بُعد عدالت و تبلیغ در صدور انقلاب به منزله نادیده گرفتن سایر ابعاد اندیشه سیاسی امام نیست؛ چراکه ابعاد مختلف اندیشه سیاسی امام در برخی موارد با یکدیگر همپوشانی دارند.
ریشه یابی نظرگاه تئوریک شریعتی نسبت به مفهوم ولایت فقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۸
201-222
حوزههای تخصصی:
آراء دکتر شریعتی درباره روحانیت و فقاهت در برهه های مختلف، صورت های گوناگونی یافته است. مسئله تحقیق حاضر، واکاوی بخشی از نظریات اندیشه سیاسی شریعتی است که نسبت میان روحانیت و سیاست را روشن می سازد. یافته های تحقیق با ابتنای بر روش توصیفی- تحلیلی و متن محور گویای آن است که شریعتی در پاره ای از آثار خود مواضعی آن چنان همسو با نیابت سیاسی اجتماعی روحانیون در عصر غیبت اتخاذ می کند که در بادی امر، پژوهش درباره اعتقاد یا عدم اعتقاد او به ولایت فقیه، به عنوان جایگاهی حقوقی در جامعه سیاسی شیعیان عصر غیبت را ضروری می نماید. در این راستا، ابتدا تصویری کلی از منظومه فکری شریعتی و مفصل های اثرپذیری وی از مکاتب و اندیشه های مختلف ارائه شده و سپس جایگاه سیاسی روحانیت و سیاست در قالب مفهوم ولایت فقیه در اندیشه وی تبیین گردیده است.
رویکرد بیلفلد و دلالت های آن برای تاریخ نگاری اندیشه سیاسی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
211 - 228
حوزههای تخصصی:
مورخان بیلفلد، در کنار سایر مکاتب مهم تاریخ نگاری، در نیمه دوم قرن بیستم میلادی به موفقیت هایی در ارائه رویکردی جدید برای مطالعه پدیده های اجتماعی دست یافته اند. در این رویکرد، مورخان با تأکید بر نظریه های کلان علم اجتماع بر این باورند که مطالعه ساختارها، کلیت ها و روندها در یک برهه زمانی به خصوص دوران معاصر باید در دستور کار مورخ اجتماع باشد، در نتیجه، مطالعه سایر ابعاد پدیده ها باید داخل پرانتز قرار گیرد. مقاله حاضر بر این مدعاست که رویکرد مذکور می تواند دلالت های مهمی برای تاریخ نگاری ایده ها، در معنای موسع کلمه، و اندیشه سیاسی در ایران داشته باشد؛ دلالت های معرفتی مهمی مانند پیوند دادن ایده ها و اجتماع، تأکید بر مطالعه روندهای شکل گیر ایده ها و در نهایت، توجه به ساختارهای کلی و جمعی ایده ها. اما در دلالت های انتولوژیک، رویکرد مذکور با تقدم بر هستی ها، اهمیتی برای وجود ایده ها و اندیشه ها قائل نمی شود و در دلالت های روشی، کاربست شیوه های کمی از طریق این رویکرد نمی تواند راهی به سوی فهم ایده های سیاسی به طور کلی داشته باشد. بنابراین، رویکرد بیلفلد به لحاظ معرفتی در برخی موارد می تواند واجد دلالت های مهمی برای تاریخ ایده های سیاسی به خصوص در ایران باشد، ولی به لحاظ انتولوژیک و روشی، در حیطه تاریخ نگاری ایده ها دلالت های آن باید دچار جرح و تعدیل های متهورانه شود تا از قبلِ آن بتوان فهمی بسنده از پدیده های تاریخی در ایران به دست داد.
تقویت حکومت اسلامی بر اساس مؤلفه های قرآنی در اندیشه سیاسی آیهالله خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جامعه انسانی به حکومت نیاز دارد. در متون اسلامی نیز بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی تأکید شده است. با بررسی قرآن کریم می توان به راه کارهای تقویت حکومت اسلامی دست یافت. هدف از این مقاله استخراج مؤلفه های قرآنی تأثیرگذار بر تقویت حکومت اسلامی است. تحقیق نشان می دهد فرهنگ و مدیریت جهادی مؤلفه های قرآنی تأثیرگذار در تقویت حکومت اسلامی هستند که در بنیان های فکری مقام معظم رهبری نیز جایگاه ویژه ای دارند. سؤال اصلی مقاله این است که: «در سپهر اندیشه مقام معظم رهبری، راه کارهای قرآنی تقویت حکومت اسلامی چیست؟». از بررسی آیات قرآن کریم و دیدگاه های مقام معظم رهبری در می یابیم برای تقویت حکومت اسلامی، باید به فرهنگ و مدیریت جهادی و مؤلفه های آن توجه شود. فرهنگ جهادی در مؤلفه های خدامحوری، ولایت پذیری و اخلاق مداری تبلور می یابد؛ چنان که مدیریت جهادی با مؤلفه های دشمن شناسی، تعاون، خدمت گزاری، خستگی ناپذیری و سرعت عمل تحقق می یابد. این پژوهش به لحاظ نوع تحقیق، توصیفی تحلیلی است.
اندیشه سیاسی متجلی در ساختار روایتگری زین الاخبار گردیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۸۸)
۱۱۷-۱۴۰
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت محرک اصلی گردیزی در نگارش تاریخ زین الاخبار است. ازآنجاکه هدف مورخ از نگاشتن تاریخ، در ساختار تاریخ او نمود پیدا می کند و روایت گردیزی از حوادث تاریخی، روایت معناداری است که باعث شکل گرفتن نتیجه ای ویژه در ذهن خواننده و ترویج، تأیید و مستندسازی یک اندیشه سیاسی می شود، نویسندگان به دنبال کشف و رمزگشایی معنا و اندیشه سیاسی نهفته در ساختار روایی تاریخ زین الاخبار هستند. برای رسیدن به هدف پژوهش، از نظریه زمان روایت ژرار ژنت، هماهنگ با فضای تاریخ گردیزی، استفاده شده است. در این روش، عناصر برجسته سازِ زمان روایی انتخاب شده اند و درنهایت پاره هایی از متن، که به لحاظ زمانی برجسته بوده اند، از نظر اندیشه ای تحت بررسی قرار گرفته اند. در نتیجه این روش، دو عنصر محوری ساختار روایتگری گردیزی، یعنی بوطیقای روایتگری زوال و حلقه های واسط روایتگری، طرح و تبیین شده اند. از تحلیل این دو عنصر چنین برمی آید که مرکزی ترین هدف گردیزی در نگارش زین الاخبار ایجاد انگیزه در غزنویان برای دست یابی دوباره به حکومت خراسان است و محرک او به سمت تاریخ نگار ی، ریشه یابی علت زوال حکومت های گوناگون برای یافتن راهی جهت رهاندن حکومت غزنویان از نابودی و بازگرداندن آن به روزگار اوج حکومت محمود غزنوی است.
رویکردی تاریخی به تحول مفهوم خلافت در عصرخلفای سه گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مفهوم خلافت در خلال رخداد سقیفه و طرح جانشینی نبی اکرم(ص) سرمنشاء بسیاری از تحولات فکری و نظریه پردازی های سیاسی در جهان اسلام شد. روند تغییر و دگرگونی مفهومی و واژگانی خلافت در اداور تاریخ اسلام از چشم تیزبین محققان بدور نبوده است. اما کماکان موضوع تحول و درک این مفهوم در بستر تحولات تاریخی جای هرگونه تحقیق تحلیلی و تطبیقی را باز گذاشته است. مدعای اصلی این نوشتار این است که مسببان خلافت خود درک دقیق و روشنی از این مفهوم نداشته اند و بر خلاف آنچه در سده های پسین آمده است، مفهوم خلافت و کارکرد و حیطه ی وظایف خلیفه در بستر تحولات تاریخی و اجتماعی شکل گرفته است. در این مقاله برآنیم تا دگرگونی و تغییر مفهوم "خلافت" را در عصر خلفای سه گانه بررسیده، با رویکردی تحلیلی معطوف به تحولات تاریخی و متکی بر منابع اندیشه ای به ارائه بازتاب این تحول تاریخی در متون نظری سده های پسین مبادرت ورزیم.
کنش های فکری گفتمان تشیع در رویارویی با بحران نوگرایی ایران دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات بیرونی مؤثر در ایران، افزون بر کاهش یک پارچگی فکری سلطنت مطلقه قاجار، به پیدایی دوره ای از مواجهه اندیشه تشیع با مؤلفه های تازه و بازاندیشی کنش گران مذهبی درباره عرضه راه کار برای رفع بحران نوگرایی انجامید. چنین وضعی به ویژه در آستانه عصر مشروطه و دهه پس از آن، موجب پویایی اندیشه سیاسی و ارائه راه کارهایی در قالب نگارش رساله های سیاسی عالمان شیعه شد. مسئله پژوهش این است که آیا دگرگونی فکری این دوره از علما، تحولی «پارادایمی» بود یا در چارچوب تغییر روی کرد آنان در اوضاع بحران تفسیرپذیر است؟ این پژوهش با روش تحلیل گفتمان و تطبیق مفاهیم گفتمان دینی عالمان شیعی بر مفاهیم نوپدید در آن عصر جدید، استنتاج می کند که عالمان شیعه در آستانه عصر مشروطیت با حفظ اصول پارادایمی خود به تحول گفتمانی پرداختند و پس از مواجهه با بحران برآمده از حضور گفتمان نوگرایی، دو گفتمان مشروطه و مشروعه را طرح کردند. پیروان هر یک از این دو روی کرد، بر پایه منابع پربار تشیع و اجتهاد و تفسیر در این باره، کوشیدند که در رویارویی با مفاهیم جدید و گفتمان تازه، تفسیرهای دینی رقیبی عرضه کنند که حاصلش پویایی مکتب تشیع و جهش فکری فرهنگی ایرانیان در آن اوضاع و احوال بود و عامل محرّک وقوع انقلاب مشروطه و پیدایی کنش فکری اجتماعی به شمار می رفت کنش گران دینی با طرح نظریه بازگشت به اسلام اصیل، بر معانی روزآمد و خوانش های دینی تازه از مفاهیم گفتمان دنیای بیرونی، به انگیزه حلّ بحران متمرکز شدند.
اندیشه سیاسی قاضی نورالله شوشتری (956 -1019ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاضی نورالله شوشتری (956 1019 ق)، از عالمان صوفی مشرب شیعه عصر صفوی بود که در تحول گفتمان سیاسی شیعی روزگارش، بس تأثیر گذارد. آثار او را از دید معرفت شناسی دینی بررسیده اند، اما تا کنون پژوهشی درباره اندیشه سیاسی وی صورت نپذیرفته است. این مقاله که تازه ترین تحقیق در این زمینه به شمار می رود، بر پایه روش جستاری توماس آرتور اسپریگنز، اندیشه سیاسی قاضی شوشتری را در مهم ترین آثارش مانند مجالس المؤمنین ، صوارم المهرقه ، احقاق الحق ، مناصب النواصب و رساله اسئله یوسفیه ، می کاود. بنابر نتایج تحقیق، زمانه قاضی شوشتری و فضای گفتمانی آن دوره، مانند گفتمان شیعی ضد سنی و اصولش (توحید، معاد، نبوت و امامت)، تعریف و تفسیر مسائل هستی شناختی و انسان شناختی از منظر روحانیان شیعه و صوفی مشرب، مهم ترین دلالت های معرفتی اندیشه سیاسی شوشتری بود. هم چنین لزوم استفاده از تقیه در برخی از هنگامه های ناگزیر و حساس، دفاع از امامت و عقاید شیعی، ناگزیری هم گرایی سیاسی متصوفه واقعی و شیعیان در برابر اهل سنت، تفهیم اتهامات دشمنان تاریخی تشیع در مناظرات سیاسی و اعلام فزونی شمار شیعیان جهان و آسیب شناسی تصوف اسلامی، مهم ترین دلالت های تبیینی (وضعیتی)، هنجاری و تضمنات سیاسی اندیشه قاضی شوشتری به شمار می روند.