مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
پرخاشگری
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
376 - 390
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی به والدین بر پرخاشگری و انگیزه تحصیلی فرزندان آنها انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان 13 تا 15 ساله منطقه 2 شهر تهران بود که 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و یکی از والدین آنها در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه تحت آموزش بسته مهارتهای زندگی منوچهری و همکاران (1394) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس خشم نیلسون و همکاران (2000) و پرسشنامه انگیزه تحصیلی هارتر (1981) بود که پس از جمع آوری با استفاده از روش واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی به والدین بر پرخاشگری (24/5=F، 032/0=P) و انگیزه تحصیلی (98/5=F، 022/0=P) کودکان آنها موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجهگیری: بدین معنا که آموزش مهارتهای زندگی به والدین منجر به بهبود پرخاشگری و انگیزه تحصیلی کودکان میگردد. نتایج حاکی از کاهش پرخاشگری و بهبود انگیزه تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بود. در نتیجه می توان از آموزش مهارتهای زندگی به عنوان بخشی از برنامه های توانمندسازی والدین و فرزندنشان و همچنین متولیان عرصه تعلیم وتربیت استفاده کرد.
اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر میزان پرخاشگری و امید به زندگی افراد اقلیت جنسی دچار اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
320 - 336
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش اثر بخشی طرح واره درمانی گروهی بر میزان پرخاشگری و امید به زندگی افراد اقلیت جنسی دچار اختلال دوقطبی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه گواه، طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 62 فرد مراجعه کننده به مرکز مشاوره اقلیت های جنسی در سال 1397 بود. از این جامعه 30 فرد به شیوه هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی 15 نفر در هر یک از دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و امید به زندگی اشنایدر (1991) و نیز برنامه مداخله طرحواره درمانی یانگ، کلوسکو و ویشار (2003) بود که در 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی به گروه آزمایش ارائه و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی ازتأثیر مداخله طرحواره درمانی بر پرخاشگری (33/5 =F، 028/0 =P) و امید به زندگی (62/4 =F، 040/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله طرحواره درمانی برای کاهش پرخاشگری و بهبود امید به زندگی روش مناسبی است؛ بنابراین می توان از آن در جهت بهبود وضعیت روانی افراد با اقلیت جنسی استفاده کرد.
ارائه مدل پیش بینی پرخاشگری در نوجوانان پسر بر اساس الگوهای ارتباطی، تمایز یافتگی و انسجام خانوادگی با نقش واسطه ای تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی پرخاشگری بر اساس الگوهای ارتباطی، انسجام خانوادگی و تمایزیافتگی با در نظر گرفتن نقش میانجی تاب آوری در نوجوانان پسر بود. روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد 500 دانش آموز با روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس پرخاشگری نواکو (1986)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی ریچی و فیتزپاتریک (1990)، مقیاس تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1998) و مقیاس انسجام خانوادگی دیوید اچ. السون، جویس پورتنر و یوآو لاوی (1985) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد (GFI=.95). الگوی ارتباطی گفت و شنود، انسجام خانوادگی و تمایزیافتگی اثر مستقیم منفی بر پرخاشگری داشتند (05/0=P)؛ اثر غیرمستقیم الگوی ارتباطی گفت و شنود، انسجام خانوادگی و تمایزیافتگی بر پرخاشگری نوجوانان به واسطه تاب آوری مورد تایید قرار گرفت (05/0=P). نتیجه گیری: شناخت عوامل زیربنایی پرخاشگری نه تنها باعث درک عمیق تر نوجوانان می شود، بلکه زمینه هایی را فراهم می آورد تا در طرح و برنامه ریزی ها و به کاربردن امکانات پرورشی و آموزشی، ویژگی ها و تفاوتهای آنان مورد توجه قرار گیرد و در نتیجه انتظاراتی مطابق و متناسب با سن، ویژگی ها و خصوصیات روانشناختی در نظر گرفته شود.
تاثیر مداخله مدل عمومی پرخاشگری و مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری و نشخوار خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه تأثیر مدل عمومی پرخاشگری و رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری و نشخوار خشم دانش آموزان و روش پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر شیراز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند؛ 45 نفر از دانش آموزانی که نمره متوسط به بالا در پرخاشگری داشتند با نمونه برداری تصادفی خوشه ای انتخاب و به شکل تصادفی گمارش شدند. برای اجرای مداخلات از پروتکل مدل عمومی پرخاشگری و پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیکی و برای جمع آوری داده ها از مقیاس پرخاشگری (باس و وارن، 2000) و مقیاس نشخوار خشم (ساکودولسکی، گلاب و کرومول، 2001) استفاده شد. نتایج آزمون چندمتغیری نشان داد، هر دو نوع مداخله تاثیر معنادار بر کاهش پرخاشگری و نشخوار خشم دارد. بین تأثیر مدل عمومی پرخاشگری و رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش پرخاشگری تفاوت معنادار وجود داشت، اما در کاهش نشخوار خشم تفاوت معنادار یافت نشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان از مدل عمومی پرخاشگری به عنوان روش مطلوب برای کاهش پرخاشگری و نشخوار خشم استفاده کرد.
پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس اضطراب کرونا، همدلی شناختی و همدلی عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس اضطراب کرونا، همدلی شناختی و همدلی عاطفی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1400-1399 با دامنه سنی 18 تا 22 سال بود. نمونه ی پژوهش شامل 287 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری باس و پری BPAQ (1992)، مقیاس اضطراب کرونا ویروس CDAS (1398)، مقیاس بهره همدلی بارون- کوهن BEQS (2004) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار 23SPSS و از طریق روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اضطراب کرونا، پرخاشگری را به صورت مثبت معنی دار (57/0 Beta=، 01/0 P=) و همدلی شناختی (12/0 Beta=، 05/0 P=) و همدلی عاطفی (31/0 Beta=، 01/0 P=) پرخاشگری را به صورت منفی معنی داری پیش بینی می کنند. در مجموع 59/0 از واریانس پرخاشگری توسط اضطراب کرونا، همدلی شناختی و همدلی عاطفی، تبیین می شودین پژوهش نشان دهنده ی اهمیت پیش بینی کنندگی اضطراب کرونا در پرخاشگری و همدلی شناختی و عاطفی در بازداری پرخاشگری است.
مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک و فراشناخت درمانی بر کاهش پرخاشگری نوجوانان پسر فرزند طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۱۰۵-۷۷
حوزه های تخصصی:
هدف: پرخاشگری نوجوانان مایه ی آشفتگی چشمگیر زندگی فردی و میان فردی می شود و در صورت عدم کنترل، موجب تغییر سرنوشت آنان می گردد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه میزان تأثیر درمان فراشناخت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش پرخاشگری فرزندان نوجوان پسر طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع گروه گواه نامعادل با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 36 نفر از دانش آموزان پسر فرزند طلاق بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره (ANCOVA) و تحلیل کواریانس چند متغیره (MANCOVA) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس در نوجوانان تحت مداخله های رفتار درمانی دیالکتیک(05/0p<) و فراشناخت درمانی (01/0>P) را نشان داد. هر دو گروه، پرخاشگری کمتری از نوجوانان گروه کنترل نشان دادند و تفاوت معنی داری بین تأثیر این دو نوع مداخله در کاهش پرخاشگری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش و پیگیری دو ماهه می توان گفت که رفتاردرمانی دیالکتیک از طریق آموزش مؤلفه ی تنظیم هیجانی و فراشناخت درمانی، به شیوه ی تغییر شناخت های منفی و غیرمنطقی موجب کاهش پرخاشگری در بین فرزندان طلاق گردید.
بررسی نقش صفات شخصیتی سایکوپاتیک و پرخاشگری در گرایش به مصرف مواد دانش آموزان دارای نشانه های اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۲۴۴-۲۲۳
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش صفات شخصیتی سایکوپاتیک و پرخاشگری در گرایش به مصرف مواد در دانش آموزان دارای نشانه های اختلال سلوک بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر بیله سوار استان اردبیل بودند که از میان آنان 240 نفر به عنوان نمونه اولیه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. از میان آنان، 67 نفر از دانش آموزانی که در مقیاس اختلال سلوک نمره آنان یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود به عنوان دانش آموزان دارای نشانه های اختلال سلوک تعیین شدند و به پرسشنامه های صفات شخصیتی سایکوپاتیک، پرخاشگری و گرایش به مصرف مواد پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین صفات شخصیتی سایکوپاتیک و پرخاشگری با گرایش به مواد در دانش آموزان دارای نشانه های اختلال سلوک رابطه معناداری وجود دارد. مولفه رفتاری و بین فردی صفات شخصیتی سایکوپاتیک و پرخاشگری توانستند 27 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد را در نوجوانان مورد مطالعه به گونه معناداری پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، گرایش به مصرف مواد دانش آموزان دارای نشانه های اختلال سلوک را می توان بر اساس صفات شخصیتی سایکوپاتیک و میزان پرخاشگری پیش بینی نمود.
بررسی ارتباط سبک های فرزندپروری مادران با پرخاشگری کودکان 10تا 12 ساله شهر تالش
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
34 - 43
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف:ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮی ﯾﮑﯽاز ﺷﺎﯾﻊﺗﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن و از دﻻﯾﻞ ﻣﻬﻢ ارﺟﺎع آﻧﺎن ﺑﻪ ﻣﺮاﮐﺰ ﻣﺸﺎوره و روان درﻣﺎﻧﯽ اﺳﺖ. پرخاشگری سهم بسزایی در ایجاد اختلال رفتاری در کودکان دارد و نقش سبک فرزندپروری در ایجاد و یا کاهش این اختلال غیر قابل انکار است. روش کار:مطالعه حاضر با روش توصیفی همبستگی در سال 1398 در مدارس ابتدایی شهر تالش انجام گردید. 334 دانش اموز با روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب و در مطالعه مشارکت نمودند. داده ها بوسیله پرسشنامه های استاندارد فرزندپروری بامریند و پرخاشگری باس و پری جمع آوری گردید. شاخص های توصیفی، انالیز واریانس و رگرسیون خطی جهت تحلیل داده ها با استفاده ازنسخه 25 نرم افزارآماری SPSS محاسبه گردید. یافته ها:بیشتر مشارکت کنندگان فرزند اول خانواده بودند.سبک فرزند پروری (91د رصد ) اقتدار منطقی، (8.3درصد) آمرانه و (0.7درصد) آزادگذاری به دست آمد، توزیع میانگین نمره کلی پرخاشگری 76.31 و در بین سازه ها ، بیشترین نمره، بدنی23.04 و کمترین کلامی 14.02 بود. یافته های حاصل از آزمون کروسکال والیس، تفاوت معنی داری در میانگبن نمرات پرخاشگری براساس سبک غالب فرزند پروری را نشان دادند. نتایج ضرایب رگرسیون خطی ساده و ضرایب تعیین ، رابطه سازه آزادگذاری را با پرخاشگری معنی دار(0.05p value=) نشان داد. نتیجه گیری:با توجه به اینکه امروزه نقش سنتی خانواده ها و اولیا در تربیت فرزندان تغییر یافته و عوامل متعدد دیگری از جمله جامعه،شبکه های اجتماعی وهمسالان بخشی از نقش خانواده ها را برعهده گرفته اند ،به نظر می رسد که می بایست نوع نگرش به مقوله فرزند پروری را تغییر داد.
بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر پرخاشگری در بین دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
تحقیق پیش رو با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر پرخاشگری دانش آموزان دبیرستانی شهر بافت صورت گرفته است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی است و از لحاظ روش از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان بافت می باشد که تعداد آن ها برابر 750 نفر می باشد. حجم نمونه طبق محاسبه در جدول مورگان با دقت 95 درصد اطمینان 256 نفر برآورد شده است که در خصوص مطالعه ی پیمایشی تحقیق، از روش نمونه گیری چندمرحله ای استفاده می شود؛ یعنی از ترکیبی از شیوه نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده. چارچوب نظری تحقیق برگرفته از نظریات، باندورا، تارد و وسلسون و هرنشتاین، هومنز وهیرشی بوده است. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق توسط نرم افزار spss26 و amoss22 به منظور پردازش داده ها صورت گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که احساس تعلق به مدرسه بیشترین تأثیر منفی و کاهنده را بر پرخاشگری دانش آموزان دارد این تأثیر برابر با (351/0-) می باشد. از طرف دیگر پایگاه اجتماعی تأثیر مستقیم و مثبتی را بر پرخاشگری دارد؛ یعنی افراد طبقات بالاتر میزان پرخاشگری بالاتری را نسبت به دیگر اقشار جامعه به خود اختصاص می دهند این تأثیر مثبت و برابر با (232/0) گزارش شده است. روابط نامناسب بین اعضای خانواده نیز تأثیر مثبتی را بر پرخاشگری دانش آموزان دارد این تأثیر مستقیم و مثبت و برابر با 173/0 بوده است و همچنین ضریب تعیین متغیرهای تحقیق نشان دهنده آن است که 5/26 درصد از تغییرات احساس تعلق به مدرسه بر اساس متغیرهای مستقلی تبیین شده است که وارد مدل ساختاری شده اند و همچنین 4/4 درصد از تغییرات روابط نامناسب بین اعضای خانواده و 16 درصد از تغییرات متغیر پرخاشگری بر اساس متغیرهای مستقلی که وارد مدل شده اند مورد تبیین قرار گرفته است.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه سی شارپ (مقیاس خصومت و پرخاشگری کودکان: کنشی/ واکنشی) در افراد با و بدون اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری انواع مختلف پرخاشگری (مانند جسمی، کلامی) و کارکردهای آن (مانند کنشی/واکنشی) در افراد دارای اختلال ناتوانی های رشدی و خصوصا نوجوانان و بزرگسالان توجه کمی را به خود اختصاص داده است. در این مطالعه، به تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس خصومت و پرخاشگری کودکان: کنشی/ واکنشی (C-SHARP) در افراد با و بدون اختلال طیف اوتیسم در گروه های سنی مختلف می-پردازیم. بدین منظور پرسشنامه C-SHARP ، چک لیست رفتار کودک (CBCL) و پرسشنامه پرخاشگری واکنشی _ کنشی توسط گروه های سنی مختلف دارای اختلال طیف اوتیسم و سایر ناتوانی های رشدی پر شد. انواع مختلف روایی همراه با آزمون- بازآزمون و آلفای کرونباخ برای پایایی بیرونی و درونی آن، تعیین گردید. همچنین همبستگی بین C-SHARP ، CBCL و پرسشنامه پرخاشگری واکنشی _کنشی برای بررسی اعتبار مقیاس C-SHARP به کار برده شد. ضریب همبستگی بین خرده مقیاس های C-SHARP با CBCL بیرونی سازی شده نسبت به CBCL درونی سازی شده بیشتر بود. افراد طبقه بندی شده با پرسشنامه پرخاشگری واکنشی _ کنشی به عنوان واکنشی و کنشی، نمرات کنشی C-SHARP بالاتر از افرادی که فقط به عنوان واکنشی یا به عنوان نه واکنشی و نه کنشی طبقه بندی شده اند دارند. برای نمرات واکنشی C-SHARP نیز الگوی مشابه با نمرات کنشی مشاهده شد. نتایج این مطالعه شواهدی از اعتبار C-SHARP از طریق تأیید روایی محتوا و ارتباط آن با مقیاس های معتبر ارائه داد که نشان می-دهد C-SHARP برای اندازه گیری انواع مختلف رفتار پرخاشگرانه در گروه های سنی مختلف دارای ناتوانی-های رشدی مفید است.
سنجش اثربخشی نقش گذاری روانی بر کاهش پرخاشگری کودکان (استفاده از نقش گذاری روانی به جای سازوکارهای کلاسیک مجازات رفتارهای خشونت آمیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش اثربخشی روش درمانی روان نمایشگری بر پرخاشگری کودکان پرخاشگر انجام شد. بدین منظور از میان مدارس شهرستان بابلسر یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد و دانش آموزان با پرسش نامه پرخاشگری نلسون مورد ارزیابی قرار گرفتند و تعداد 12 نفر از افرادی که در پرسش نامه پرخاشگری نمرات بالایی دریافت کردند، به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه کنترل (شش نفر) و آزمایش (شش نفر) گمارده شدند. نمرات کسب شده از پرسش نامه ها به عنوان نمرات پیش آزمون در نظر گرفته شد. در مرحله بعد گروه آزمایش در 12 جلسه آموزش گروهی به صورت هفته ای 5/1 ساعت تحت مداخله روش درمانی روان نمایشگری قرار گرفتند. این در حالی بود که افراد گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در پایان مداخله از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و بعد از دو ماه هر دو گروه، پی گیری شدند. در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک طرفه (ANCOVA)، مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نقش گذاری روانی بر کاهش میزان پرخاشگری کلی، ناکامی، پرخاشگری بدنی، روابط با همسالان و روابط با مراجع قدرت مؤثر بوده است. بر طبق یافته ها پیشنهاد می گردد که درمان های روان نمایشگری می تواند به عنوان مداخله مؤثر در کاهش خشونت و پرخاشگری مورد استفاده قرار گیرد به گونه ای که مراجع قضایی می توانند از این شیوه درمانی به عنوان مجازات نوجوانانی که متهم به خشم و خشونت و پرخاشگری هستند، استفاده کنند.
پیش بینی کیفیت خواب براساس پرخاشگری و اضطراب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳
84 - 94
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی کیفیت خواب براساس پرخاشگری و اضطراب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل اند، انجام شد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از میان کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بوده اند، نمونه ای به حجم 377 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ(PSQI)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری(AQ) و پرسشنامه اضطراب بک(BAI) استفاده شد. داده های پژوهش از طریق آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه با استفاده از نرم افزارآماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین پرخاشگری با کیفیت خواب رابطه معکوس و معنادار وجود داشته و پرخاشگری، کیفیت خواب را پیش بینی می کنند و نیز بین اضطراب و کیفیت خواب نیز رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد و اضطراب، کیفیت خواب را پیش بینی می کند. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. بنابراین نتیجه گرفته می شود که مدیریت اضطراب و کنترل پرخاشگری می تواند بهبود کیفیت خواب را پیش بینی می کند.
اثر بخشی شبکه های اجتماعی مجازی بر میزان پرخاشگری و تفکر خلاق دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر یزد
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی شبکه های اجتماعی مجازی بر میزان پرخاشگری و تفکر خلاق دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر یزد است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام می شود و از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر یزد می باشد که آمار آنان 2300 اعلام شد. برای انتخاب نمونه 30 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه دوم، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این تعداد افراد، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ (1978)، پرسشنامه تفکر خلاق هانی (1384) و بسته آموزشی شطرنج محقق ساخته بود. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد شبکه های اجتماعی مجازی بر میزان پرخاشگری و تفکر خلاق دانش آموزان تأثیر معنادار دارد. لذا؛ معلمان و خانواده ها باید ضمن این که آموزش در مورد استفاده درست از شبکه های مجازی به دانش آموزان داشته باشند، خطرات شبکه های محیط مجازی را به آنان یادآور شوند.
اثربخشی طرح واره درمانی بر نشخوار خشم و پرخاشگری در مردان مبتلا به اختلال پرخوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال پرخوری یکی از شایع ترین اختلال های خوردن است. عوامل متعددی ازجمله پرخاشگری، نشخوار فکری، خشم و نشخوار خشم با اختلال پرخوری مرتبط هستند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر نشخوار خشم و پرخاشگری مردان مبتلا به اختلال پرخوری بود. مواد و روش ها: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را کلیه مردان مبتلا به اختلال پرخوری عضو انجمن پرخوران گمنام شهر مشهد در سال 99- 1398 تشکیل داد. بیست وچهار نفر از مردان مبتلا به اختلال پرخوری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون با استفاده از مقیاس نشخوار خشم و پرسشنامه پرخاشگری اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه به صورت هفته ای 1 جلسه 120 دقیقه ای تحت طرح واره درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای هر دو گروه مجدداً پس آزمون انجام و نتایج از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که طرح واره درمانی باعث کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری در افراد مبتلا به اختلال پرخوری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود (01/0>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که درمانگران می توانند از این روش درمانی برای کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری افراد مبتلا به اختلال پرخوری استفاده کنند.
اثربخشی موسیقی درمانی بر پرخاشگری و رفتارهای کلیشه ای کودکان اوتیسم 9 تا 11 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش اثربخشی موسیقی درمانی بر پرخاشگری و رفتارهای کلیشه ای کودکان اوتیسم 9 تا 11 سال و تأثیر آن بر سلامت روان والدین آنها بوده است. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تما می کودکان مبتلا به اوتیسم شهر گرگان به تعداد 137 نفر که از این میان 30 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند از مدرسه یارا انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 16 جلسه تحت موسیقی درمانی قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش عبارت بودند از مقیاس گارز (1994)، پرسشنامه پرخاشگری آشکار و پنهان کودکان (1996) و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (1979). برای آزمون فرضیه پژوهش از تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که موسیقی درمانی بر رفتارهای کلیشه ای، پرخاشگری جسمانی، پرخاشگری کلامی، پرخاشگری رابطه ای کودکان مبتلا به اوتیسم و سلامت روان والدینشان اثربخش است (005/0>P). نتیجه گیری: استفاده از موسیقی درمانی می تواند رفتارهای پرخاشگرانه و کیلشه ای کودکان مبتلا به اوتیسم را کاهش دهد و سلامت روان والدینشان را بهبود ببخشد.
تدوین بسته آموزشی توانمندسازی روانی - اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر کاهش پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانان به دلیل تأثیر از همسالان و قرارگیری در موقعیت های اجتماعی متنوع، بیشتر مستعد رفتارهای پرخاشگرانه هستند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر کاهش پرخاشگری نوجوانان انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش، گواه و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس مقطع متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال 99-1398 بود که 30 نفر از آنها به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر (1999) را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) بود. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری یک راهه اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss26 بود. یافته ها: نتایج نشان داد اثر گروه بر متغیر پرخاشگری و مؤلفه های پرخاشگری بدنی، کلامی، خشم، و خصومت در دانش آموزان دختر مدارس مقطع متوسطه معنا دار بود (0/001p<)؛ همچنین تفاوت بین دو گروه با توجه به متغیر پرخاشگری و مؤلفه های آن در مجموع معنادار و میزان این تفاوت در جامعه بالاتر از 0/1 بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب بر میزان پرخاشگری نوجوانان دختر و تمامی مؤلفه های آن تأثیر معنا داری داشته و پرخاشگری آنان را کاهش داده است و این اثر تا مرحله پیگیری تداوم داشت؛ بنابراین می توان از این بسته در کنار سایر شیوه های درمانی موجود به عنوان گزینه مناسب برای کاهش رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان استفاده کرد.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان و خودتنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(تیر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
۸۱۸-۷۹۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: بزهکاری در دوران نوجوانی با مجموعه ای از الگوهای رفتاری نابهنجار و ضعف مهارت خودتنظیمی هیجانی از جمله رفتارهای خودآسیب رسان و تجربه خشم و پرخاشگری همراه است. مطالعات نشان می دهد که مؤلفه های گروه درمان گری درمان مبتنی بر شفقت بر امیدواری، رضایت از زندگی و نارسایی خلقی نوجوانان بزهکار مؤثر بوده و همچنین باعث بهبود نظم جویی شناختی هیجانی مثبت و افزایش مهارت های ذهن آگاهی و کاهش تجربه شرم و گناه در مبتلایان به اختلالات اضطرابی، افسردگی و افزایش تحمل پریشانی و کاهش نظم جویی هیجان منفی بوده است، اما در کاربرد این درمان بر روی نوجوانان بزهکار جامعه مورد نظر شکاف تحقیقی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان و خودتنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی، از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری یک ماهه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مددجویان ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 98 بود که از این میان، 13 مددجوی مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شدند از سیاهه ی خودگزارشی رفتارهای خود آسیب رسان کلونسکی و گلن (2009)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. برنامه آموزشی متمرکز بر شفقت طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه اجرا شد. جهت بررسی اثربخشی برنامه های مداخله و به منظور کنترل اثر پیش آزمون از طرح تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش نشانه های پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان تأثیر معنادار داشته (0/05 p<) و این اثربخشی در مرحله پیگیری هم به صورت معنادار تداوم داشته است. در خصوص اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی، نتایج نشان داد که اجرای متغیر مستقل، مؤلفه سازگاری و تحمل را در سطح معنادار (0/05 p<) بهبود داده و این اثربخشی در مرحله پیگیری هم به صورت معناداری تداوم داشته است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که درمان مبتنی بر شفقت بر بهبود کارکرد رفتارهای خود آسیب رسان، پرخاشگری و تنظیم هیجانی در نوجوانان بزهکار مؤثر است. از این نتایج می تواند در جهت برگزاری دوره های آموزشی در کانون اصلاح و تربیت و همچنین در برنامه ریزی جهت پیشگیری از رفتارهای آسیب زا در نوجوانان و کاهش این رفتارها به ویژه در نوجوانان بزهکار استفاده کرد.
نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و نگرش های ناکارآمد با رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری ازجمله رفتار های شایع و تاثیرگذار بر جنبه های فردی و اجتماعی فرد از جمله شخصیت، مطلوبیت و کارایی اجتماعی و نگرش نوجوانان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و نگرش های ناکارآمد با رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان شهر اردبیل 1399-1400 تشکیل دادند که 200 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی(واتساپ، تلگرام، شاد)، به عنوان نمونه انتخاب شدند و در این مطالعه شرکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های مقیاس نگرش ناکارآمد کودکان و نوجوان (2006) DAS-C، پرسشنامه شخصیت نئو فرم کوتاه (1985) NEO-FFI، پرسشنامه مطلوبیت اجتماعی (1960) DAS-CA و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) BPAQ بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss 24 و lisrel8.8 و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل تحقیق ازنظر شاخص های معنی داری و برازش مورد تائید است و متغیرهای نگرش ناکارآمد و ویژگی های شخصیت علاوه بر اثر مستقیم، به طور غیر مستقیم از طریق مطلوبیت اجتماعی بر پرخاشگری (001/0>P) تاثیر می گذارند. باتوجه به یافته پژوهش می توان از آن در برنامه های آموزشی و مداخلات روان شناختی وبهبود عملکرد آنها استفاده کرد.
مقایسه عملکرد تحصیلی و پرخاشگری بر اساس گرایش به بازی های رایانه ای
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد تحصیلی و پرخاشگری بر اساس گرایش به بازی های رایانه ای بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم کیش بود. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 230 نفر از این افراد بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992 )و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999 )پاسخ دادند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پرخاشگری دانش آموزان بر اساس گرایش به بازی های رایانه ای تفاوت معناداری وجود دارد. در ادامه نتایج آزمون تعقیبی LSD مشخص کرد که تفاوت میانگین ها در دو گروه هرگز با دو ساعت یا بیشتر معنادار است. همچنین تفاوت میانگین ها در دو گروه نیم ساعت با دو ساعت یا بیشتر معنادار است و سرانجام اینکه تفاوت میانگین ها در دو گروه یک ساعت با دو ساعت معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات عملکرد تحصیلی دانش آموزان بر اساس گرایش به بازی هیای رایانه ای تفاوت معناداری وجود ندارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که گرایش به بازی های رایانه ای بر پرخاشیگری دانش آموزان تاثیر دارد ولی بر عملکرد تحصیلی تاثیر معناداری ندارد.
مقایسه عملکرد تحصیلی و پرخاشگری بر اساس گرایش به شبکه های اجتماعی
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
129 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد تحصیلی و پرخاشگری بر اساس گرایش به شبکه های اجتماعی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع على مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم کیش بود. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان ۲۳۰ نفر از این افراد بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (۱۹۹۲) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (۱۹۹۹) پاسخ دادند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پرخاشگری دانش آموزان بر اساس گرایش به شبکه های اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. در ادامه نتایج آزمون تعقیبی LSD مشخص کرد که تفاوت میانگین ها در دو گروه نیم ساعت با یک ساعت معنادار است. همچنین تفاوت میانگین ها در دو گروه یک ساعت با دو ساعت یا بیشتر معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات عملکرد تحصیلی دانش آموزان بر اساس گرایش به شبکه های اجتماعی ای تفاوت معناداری وجود ندارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که گرایش به شبکه های اجتماعی بر پرخاشگری دانش آموزان تاثیر دارد ولی بر عملکرد تحصیلی تاثیر معناداری ندارد.