مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
پرخاشگری
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری و اضطراب، عوامل مهمی برای مشکلات خطرساز در آینده مانند بزهکاری کودکان است و بر اساس پژوهش ها کودکان کار دارای پرخاشگری و اضطراب بالایی هستند. هدف این پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و اضطراب کودکان کار بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان وابسته به کانون فرهنگی-حمایتی کودکان کار (کوشا) شهر تهران در سال 1398 به تعداد 100 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه 6 دقیقه ای واقعیت درمانی گروهی قرار گرفتند؛ در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروه درمانی قرار داشتند. از پرخاشگری آیزنگ (EPI) و همکاران (1975) و سیاهه اضطراب بِک (BAI) بِک، اپستین، براون و استر (1988) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی گروهی به طور معنی داری باعث کاهش پرخاشگری و اضطراب در کودکان کار شد؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که واقعیت درمانی گروهی به کاررفته در این پژوهش می تواند مشکلات هیجانی (پرخاشگری و اضطراب) کودکان کار را بهبود بخشد. بر اساس نتایج، استفاده از واقعیت درمانی گروهی در کنار سایر روش های آموزشی برای کاهش پرخاشگری و بهبود اضطراب در کودکان کار توصیه می گردد.
تاثیر قابلیت های رهبری فرماندهان بر کاهش فرار از خدمت، پرخاشگری و احساس افسردگی سربازان ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۸۹)
115 - 144
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: موفقیت فرماندهان در تعامل مطلوب با سربازان وظیفه به عنوان بخشی از بدنه ناجا، بستگی انکارناپذیری به توانایی نفوذ آن ها بر افراد دارد. این توانایی که در ادبیات رفتار سازمانی رهبری نام دارد، مهم ترین ابزار تاثیرگذاری بر افراد است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر قابلیت های رهبری فرماندهان بر کاهش فرار از خدمت، پرخاشگری و احساس افسردگی سربازان ناجا است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را سربازان مرکز آموزش شهید بیگلری مشکین شهر ناجا(1035 نفر) در زمستان سال 1398 تشکیل داده اند که از بین آن ها 280 نفر به صورت نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند . داده ها با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته قابلیت های رهبری و فرار از خدمت با آلفای کرونباخ 84/0 و 78/0 و پرسشنامه های استاندارد پرخاشگری باس و پری(1992) و افسردگی بک(1961)، به ترتیب با آلفای کرونباخ 82/0 و 81/0 جمع آوری و با استفاده از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS تحلیل شد. یافته ها و نتایج: پژوهش نشان داد همه قابلیت های رهبری فرماندهان در چهار بعد نگرش، صفات، رفتار و اقتضائات رهبری، به طور معناداری بر کاهش فرار از خدمت، پرخاشگری و احساس افسردگی سربازان تاثیر دارد. بنابراین در یک رویکرد انسانی و با هدف کاهش همه این موارد، پژوهش بیش از هر چیزی تمرکز بر توسعه قابلیت های فرماندهان در ابعاد چهارگانه آن را گوشزد می کند، چراکه بکارگیری ظرفیت های موجود برای تعداد محدودی فرماندهان که تاثیرات اهرمی بر نگرش های شناختی و عاطفی و رفتار تعداد قابل توجهی سرباز وظیفه دارند، بسیار منطقی است.
ناکامی و پرخاشگری در رفتار اسفندیار با تکیه بر متن شاهنامه
حوزه های تخصصی:
اسفندیار، شاهزاده جوان و نیرومند ایرانی، فرزند خلف پدر قدرت طلب خود بود؛ گشتاسپ، پدر او، عقده قدرت طلبی داشت و نمی توانست به آسانی تخت پادشاهی را به عنوان حق الزحمه جان فشانی های اسفندیار پرداخت نماید. او فرزندش را در رسیدن به آنچه خود وعده داده بود، ناکام گذارد. این مقاله سعی می کند به شیوه تحلیلی- توصیفی به نتایج روانی این ناکامی در اسفندیار بپردازد و به این سوال پاسخ دهد که ناکامی در رسیدن به تخت شاهی چگونه بر رفتار اسفندیار، به عنوان یکی از قهرمانان شاهنامه، تأثیر منفی گذاشت و اسفندیار با چه مکانیزمی توانست تنیدگی های روحی و روانی خود را تسکین ببخشد؟ در مکتب روانکاوی، فرضیه ناکامی- پرخاشگری مطرح شده است و مضمون آن به این صورت می باشد که هرگاه کسی در تلاش برای دست یابی به هدفی ناکام بماند، سائق پرخاشگری در وی فعال می شود. پرخاشگری به عنوان رفتاری تعریف می شود که به صدمه شخصی، روحی، فیزیکی یا تخریب اموال منجر شود و زمانی پدید می آید که در برابر خواسته های مطلوب فرد، سدّی ایجاد شود. در مورد این شاهزاده جوان ایرانی نیز می توان این گونه برداشت نمود که فشار روانی ناکامی ها و تنیدگی ها در درون اسفندیار متراکم شد و ناخودآگاه، به صورت پرخاشگری، در رفتارش بروز یافت؛ بنابراین، او بدون اینکه متوجه باشد، خشم فشرده و انباشته شده خود را با استفاده از مکانیزم دفاع روانی «جا به جایی» به رستم که منبع ناکامی او نبود، متوجه ساخت؛ برای همین نمی توانست نسبت به رستم و پیشنهادهای معقول او منعطف باشد تا از بروز فاجعه جلوگیری کند.
مقایسه پرخاشگری و عادت های خواب کودکان ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
155-166
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع مشکلات خواب و بروز پرخاشگری در دوران کودکی و تأثیر اجرای فعالیت بدنی بر بهبود وضعیت جسمانی و روانی کودکان، پژوهش حاضر با هدف مقایسه عادت های خواب و پرخاشگری کودکان ورزشکار و غیرورزشکار انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع تحلیلی- مقایسه ای بود. به این منظور، 120 دانش آموز پسر از بین دانش آموزان مقاطع چهارم تا ششم ابتدایی شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 99-98 ، انتخاب شده و به دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار بر اساس حضور مستمر در تیم های ورزشی به صورت هدفمند، تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عادت های خواب کودکان اونز و همکاران (2000) و پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی شهیم (1385) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل جهت مقایسه نمره کلی دو گروه دانش آموزان و از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره برای مقایسه خرده مقیاس های پرخاشگری و عادت های خواب دو گروه استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها در پژوهش حاضر، کودکان ورزشکار در هر دو متغیر پرخاشگری و عادت های خواب، وضعیت بهتری نسبت به کودکان غیرورزشکار داشتند (0/038 ≥ P ، 0/001 ≥ P ). همچنین یافته ها حاکی از آن بود که کودکان ورزشکار در خرده مقیاس های مقاومت در برابر خواب ( 0/003 ≥ P ) ، تأخیر در خوابیدن ( 0/001 ≥ P ) ، طول دوره خواب ( 0/001 ≥ P ) ، بی خوابی ( 0/005 ≥ P )، پرخاشگری جسمانی، رابطه ای، و کلامی ( 0/001 ≤ P ) به طور معناداری بهتر از کودکان غیرورزشکار بودند. نتیجه گیری: بنابراین نتیجه می شود که اجرای فعالیت بدنی منظم در قالب ورز ش های مختلف می تواند الگوهای خواب کودکان را بهبود داده و موجب کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در آنها شود.
تأثیر آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی بر پرخاشگری کودکان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
353-364
حوزه های تخصصی:
زمینه: بروز پرخاشگری در کودکانی که در مراکز بهزیستی زندگی می کنند، یک مشکل شایع است که نیاز به مداخلات مؤثر جهت درمان و پیشگیری دارد. پیرامون مداخلات جهت کاهش پرخاشگری کودکان پژوهش هایی انجام شده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی بر پرخاشگری پرداخته باشد، مغفول مانده است . هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی بر پرخاشگری کودکان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان 7-5 سال تحت سرپرستی بهزیستی استان تهران در سال 1398 بود. نمونه 30 نفر از کودکانی بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی واحدی و همکاران (1387) و پرسشنامه تاب آوری کودک و نوجوان انگار و لیبنبرگ (2009) و بسته آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی (محمدی شمیرانی،1398) بود. برای کودکان گروه آزمایش، بسته آموزشی تاب آوری طی 14 جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی به طور معناداری موجب کاهش پرخاشگری و مؤلفه های آن (کلامی، جسمانی، کنشی و پرخاشگری کل) به استثنای مؤلفه پرخاشگری رابطه ای در شرکت کنندگان گروه آزمایش شد (0/01 p< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که بسته آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت کاهش پرخاشگری کودکان مورد استفاده گیرد.
تاثیر آموزش گروهی والدگری راه حل- محور به مادران بر پرخاشگری و حل مساله کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
197 - 212
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین تاثیر آموزش گروهی والدگری راه حل- محور به مادران بر پرخاشگری و حل مساله کودکان پیش دبستانی بود. پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش مادران کودکان پیش دبستانی شهر مشهد در سال تحصیلی 99-1398 بود که 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (20 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش گروهی والدگری راه حل- محور دریافت کرد و گروه کنترل، آموزشی ندید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری (باس و پری، 1992) و حل مساله (هپنر، 1988) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-19 استفاده شد. یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون از نظر پرخاشگری و حل مساله تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پس آزمون از نظر هر دو متغیر تفاوت معناداری داشتند (05/0p < ). به این ترتیب که آموزش گروهی والدگری راه حل- محور به مادران باعث کاهش پرخاشگری و افزایش حل مساله کودکان پیش دبستانی شد.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های رفتاری و آموزش ذهنیت های طرحواره ای بر روی پرخاشگری کودکان کار 10 الی 12 ساله
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی اثربخشی آموزش مهارت های رفتاری و آموزش ذهنیت های طرحواره ای بر روی پرخاشگری کودکان کار 10 الی 12 ساله بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل با آرایش تصادفی در آزمودنی ها بود. جامعه آماری شامل کودکان کار 10 الی 12 ساله تحت پوشش کلینیک مددکاری اجتماعی نوید مهر واقع در شهرک ولیعصر شهر تهران به تعداد 89 نفر بود که از میان آنها با توجه به لزوم انجام مداخله، 45 نفر به عنوان نمونه با روش هدفمند انتخاب شده و در سه گروه (15 نفر گروه آموزش ذهنیت های طرحواره ای، 15 نفر گروه آموزش مهارت های رفتاری و 15 نفر گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه اول تحت 8 جلسه آموزش مهارت های رفتاری، گروه دوم تحت 8 جلسه آموزش ذهنیت هایی قرار گرفتند و گروه سوم هیچ آموزشی دریافت ننمودند. جهت سنجش پرخاشگری از مقیاس پرخاشگری پرسشنامه آخنباخ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد هم آموزش مهارت های رفتاری و هم آموزش ذهنیت های طرحواره ای در کاهش پرخاشگری کودکان کار اثربخش می-باشد.
رابطه سه گانه تاریک شخصیت و صفات شخصیتی هگزاکو با پرخاشگری در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
یکی از شایعترین مشکلات رفتاری که موجب ناراحتی و پریشانی دیگران می شود و بهداشت روانی فرد، خانواده و جامعه را مختل می کند پرخاشگری است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه سه گانه تاریک شخصیت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با پرخاشگری انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی با طرح همبستگی انتخاب شد.302 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات تهران در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سه گانه تاریک(پال هوس و جونز، 2011)، ویژگی های شخصیتی هگزاکو(اشتون و لی، 2004) و پرخاشگری (باس و پری، 1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. .نتایج تحلیل نشان داد که صفات ماکیاولی و جامعه ستیزی بصورت مثبت(9/24 درصد از واریانس پرخاشگری توسط صفات سه گانه تاریک تبیین می شود)، صداقت_ تواضع و توافق پذیری بصورت منفی ( 2/34 درصد توسط ویژگی های شخصیتی هگزاکو تبیین می شود) با پرخاشگری رابطه دارند.
اثربخشی هیپنوتراپی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر مقطع دوم دبیرستان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هیپنوتراپی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر مقطع دوم دبیرستان منطقه سه شهر تهران بوده است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دخترمقطع دوم دبیرستان شهر تهران بودند که از این میان تعداد 30 نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه پرخاشگری باس و پری پاسخ دادند و گروه آزمایش نیز بین دو مرحله، تحت هیپنوتراپی قرار گرفت. داده های پژوهش به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند، یافته های پژوهش نشان داد پرخاشگری گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشته است. با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان داشت که هیپنوتراپی موجب کاهش پرخاشگری می گردد و می توان از آن به عنوان درمانی کارآمد بهره برد.
هم سنجی تأثیر آموزش مدیریت خشم با آموزش همدلی در پرخاشگری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
185 - 201
حوزه های تخصصی:
هدف: اینپژوهش با هدف هم سنجی اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مدیریت خشم بر تراز پرخاشگری دانش آموزان دختر شهرستان اسلام آباد غرب به انجام رسیده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با به کار بستن طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری همه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان اسلام آباد غرب بود که تعداد 60 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای گزینش و به روش تصادفی ساده در دو گروه هم اندازه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. برای گرد آوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و مصاحبه بالینی به کاربرده شد. برای گروه های آزمایش آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در هشت جلسه 70 دقیق ه ای برگزار شد، درحالی که گروه های گواه مداخله ای دریافت نکردند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون تحلیل پراکنش یک راهه تحلیل شد. یافته ها : برآیند آزمون تحلیل پراکنش نشان داد آموزش مهارت ه مدلی (001/0>P و 32/157 F=) و مدیریت خش م (001/0>P و 95/21 F=) در سنجش با گروه های گواه بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان موثر بوده است. برآیند آزمون تعقیبی کمینه تفاوت معنی دار نیز نشان داد کاهش متغیر وابسته در گروه های آزمایش در سنجش با گروه های گواه معنی دار (001/0>P) ولی تفاوت تأثیر گروه های آزمایش معنی دار نیست. ازاین رو کارآمدی آموزش مهارت های همدلی و مدیریت خشم برای دانش آموزان پرخاشگر به کارشناسان آموزش وپرورش گوشزد می گردد.
هم سنجی اثربخشی آموزش زوج ها بر اساس رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(اکت) و تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) بر مدیریت تعارض زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
185 - 212
حوزه های تخصصی:
روابط صمیمانه زناشویی، مهم ترین پیش بینی کننده رضایت از زندگی است. هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی آموزش زوج ها بر اساس رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تصویرسازی ارتباطی بر مدیریت تعارض زوجین بود. جامعه ی آماری این پژوهش کل زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره آوای سروش شهر کرمانشاه در سال 1397 بود که از میان آن ها تعداد 45 زوج که دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بنابراین، 45 زوج (زن و شوهر ) انتخاب و به صورت گمارش تصادفی، در سه گروه (15زوجی) ایماگوتراپی، اکت و شاهد جایگزین شدند. در 8 جلسه 120 دقیقه ای یکی از گروه های آزمایش در معرض آموزش بر اساس رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر در معرض آموزش بر اساس تصویرسازی ارتباطی قرار گرفتند. مدیریت تعارض توسط پرسشنامه تعارض زناشویی(MCQ) سنجیده شد. داده های حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکووا) توسط نرم افزارSPSS نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد در سطح معنی داری 5 درصد آموزش زوج ها بر اساس رویکرد اکت و ایماگوتراپی بر مدیریت تعارض زوجین مؤثر است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که آموزش زوج ها بر اساس رویکرد اکت در ابعاد روابط خانوادگی و خویشاوندان مؤثرتر و آموزش زوج ها بر اساس رویکرد ایماگوتراپی در بعد هیجانی مؤثرتر است و در دیگر ابعاد مدیریت تعارض بین این دو روش تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
بررسی مقایسه ای خشم و پرخاشگری در کارمندان و اعضا هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۴) جلد دوم
1-15
حوزه های تخصصی:
با وجود تلاش های علمی جهانی، در کشور ما تدابیر علمی برای مدیریت خشم به خصوص در محیطهای آموزشی اتخاذ نشده است. با درک این ضرورت، پژوهش حاضر به منظور بررسی مقایسه ای خشم و پرخاشگری در کارمندان و اعضا هیئت علمی صورت گرفت. هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای خشم و پرخاشگری بین کارمندان و اعضا هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 99-98 می باشد. مطابق جدول مورگان 248 نفر کارمند و278 نفر اعضای هیات علمی به صورت تصادفی طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد باس وبری و خشم اسپیلبرگر(2008) بوده است که روایی، صوری و محتوایی آن مورد تایید اساتید و خبرگان قرار گرفت و پایایی ابزار با ضریب الفای کرومباخ 7/0 برآورد گردید. جهت تحلیل داده ها از آزمون آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد که با نرم افزار spss و Smart PLS... نسخه 24 تحلیل شدند. میانگین متغیرها در گروه کارمندان بین217/3 تا 688/3 بوده است که در این میان پرخاشگری خشم و خصومت بیشترین میانگین را دارد. میانگین متغیرها در گروه هیئت علمی بین032/3 تا 399/3 بوده است که در این میان صفت خشم بیشترین میانگین را دارد. میزان پراکندگی از لحاظ شاخص دامنه تغییرات زیاد است و بین 1 تا 5 را در برگرفته است. از نظر شاخص انحراف معیار در گروه کارمندان متغیر حالت خشم دارای بیشترین پراکندگی است و در گروه هیات علمی متغیر حالت خشم دارای بیشترین پراکندگی است. نتایج نشان دادکه در ﻣﻮﻟﻔﻪ اﺣﺴﺎس ﺧﺸﻢ، ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮی ﺑﺪﻧﯽ و ﺧﺼﻮﻣﺖ، ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اعضا هیئت علمی؛ در اﺣﺴﺎس ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺑﯿﺎن ﮐﻼﻣﯽ ﺧﺸﻢ، اﺣﺴﺎس ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺑﯿﺎن ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺧﺸﻢ، ﺧﻠﻖ و ﺧﻮی ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ، واﮐﻨﺶ ﺧﺸﻤﻨﺎک و ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮی ﮐﻼﻣﯽ، کارمندان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اعضا هیئت علمی ﻧﻤﺮه ﺑﺎﻻﺗﺮی را ﮐﺴﺐ ﮐﺮدﻧﺪ. درکنترل ﺑﺮون رﯾﺰی ﺧﺸﻢ و درون رﯾﺰی ﺧﺸﻢ، کارمندان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اعضا هیئت علمی؛ ﻧﻤﺮه ﺑﺎﻻﺗﺮی را ﮐﺴﺐ ﻧﻤﻮدﻧﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻧﻤﺮه ﻧﮕﺮش ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻪ رﻓﺘﺎر پرخاشگرانه کارمندان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اعضا هیئت علمی و ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻧﻤﺮه ﻧﮕﺮش ﻣﻨﻔﯽ ﺑﻪ رﻓﺘﺎر پرخاشگرانه کارمندان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اعضا هیئت علمی ﺑﺎﻻﺗﺮ ﮔﺰارش ﺷﺪه ﺑﻮد نتایج یافته ها نشان از نامطلوب بودن وضعیت خشم کارکنان دانشگاه پزشکی انجام مداخلات مناسب در این زمینه انجام مداخلات آموزشی و ارتقایی در زمینه مهارت های کنترل خشم در این دانشجویان ضروری است. طراحی دوره آموزشی مهارت های کنترل خشم و تدوین کتابچه راهنما در این زمینه برای کارمندان و اعضای هیئت علمی، توسط مسئولان این دانشگاه پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش مهارت مقابله با استرس بر فرسودگی شغلی و پرخاشگری معلمان مقطع متوسطه در اهواز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت مقابله با استرس بر فرسودگی شغلی و پرخاشگری معلمان انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات مداخله ای نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان شاغل در دبیرستان های شهر اهواز در سال تحصیلی 1398- 1397 بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر از آنان انتخاب و به دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزش مهارت مقابله با استرس قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرسودگی شغلی (مسلش و جکسون، 1981) و پرخاشگری (باس و پری، 1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و با نرم افزار SPSS نسخه 24 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در تفاضل پیش آزمون و پس آزمون فرسودگی شغلی و پرخاشگری تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بنابراین آموزش مهارت مقابله با استرس، فرسودگی شغلی و پرخاشگری را در معلمان کاهش می دهد. از این رو، به مدیران و مسئولان آموزش وپرورش و مدارس پیشنهاد می شود که به طور مستمر برای معلمان مقاطع مختلف، کارگاه های آموزش مهارت مقابله با استرس برگزار کنند و در این کارگاه ها از این برنامه برای بهبود سلامت روان معلمان استفاده شود زیرا کاهش فرسودگی شغلی و پرخاشگری و در نتیجه افزایش سلامت روان معلمان می تواند روی کیفیت تدریس، نحوه برخورد با دانش آموزان و حتی روی افزایش یادگیری دانش آموزان تأثیر بگذارد.
مدل سازی عوامل مؤثر بر بروز پرخاشگری در میان هواداران باشگاه های فوتبال استقلال و پرسپولیس تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
283 - 304
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مدل سازی عوامل مؤثر بر بروز پرخاشگری در هواداران باشگاه های فوتبال استقلال و پرسپولیس تهران است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری هواداران باشگاه های فوتبال استقلال و پرسپولیس بودند. نمونه آماری با توجه به جدول مورگان 387 نفر در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها و طراحی مدل از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل زمینه ای بیشترین و عوامل مدیریتی و عملکردی کمترین اثر را بر بروز پرخاشگری داشته اند. بیشترین آمار رفتارهای خشونت آمیز در رده سنی 20-29 سال است. بنابراین "ﮐﻨﺘﺮل ﻫﯿﺠ ﺎن و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﺳﺘﺮس" باید در عناوین آموزشی وزارت آموزش و پرورش، دانشگاه ها، وزرات ورزش، فدراسیون و باشگاه ها قرار گیرد به طوری که آموزش اصول و قوانین رفتن به ورزشگاه را به نوجوانان و جوانان بیاموزیم.
بررسی رابطه بین سرسختی ذهنی و خشم رقابتی و پرخاشگری دو و میدانی کاران نخبه ایرانی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
401 - 408
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سرسختی ذهنی و خشم رقابتی و پرخاشگری دو و میدانی کاران نخبه ایرانی بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری را کل دو و میدانی کاران زن و مرد نخبه ایرانی که در سال 1399 عضویت تیم ملی را دارا بودند، تشکیل دادند. به همین منظور، نمونه آماری را 100 ورزشکار نخبه (18 تا 30 سال) با میانگین سنی 120/4±26/23 در رشته دو و میدانی با استفاده از نمونه گیری در دسترس تشکیل دادند (50 مرد، 50 زن). برای سنجش سرسختی ذهنی و مؤلفه های آن، پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی شیرد، گلبی و همکاران (SMTQ) و برای خشم رقابتی و پرخاشگری از پرسشنامه خشم رقابتی و پرخاشگری ماکسول و موریس (CAAS) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن انجام شد. نتایج: نتایج همبستگی نشان داد، بین نمره کلی خشم رقابتی و پرخاشگری با نمره کلی سرسختی ذهنی و خرده مقیاس های پایداری و کنترل آن و همچنین بین نمره کلی سرسختی ذهنی با خرده مقیاس پرخاشگری از متغیر خشم رقابتی و پرخاشگری رابطه منفی معنی داری وجود دارد (05/0p <) و رابطه بین نمره کلی خشم رقابتی و پرخاشگری با مؤلفه کنترل سرسختی ذهنی از تمامی روابط قوی تر است. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نتایج نشان می دهد که دو و میدانی کاران با سرسختی ذهنی بالاتر، پرخاشگری و خشم رقابتی پائین تری را تجربه می کنند.
مقایسه پرخاشگری و خشم رقابتی و سرسختی ذهنی زنان و مردان دو و میدانی کار نخبه ایرانی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
441 - 449
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه پرخاشگری و خشم رقابتی و سرسختی ذهنی زنان و مردان دو و میدانی کار نخبه ایرانی بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دو و میدانی کاران زن و مرد نخبه ایرانی و عضو تیم ملی در سال 1399 بود. به همین منظور، نمونه آماری را 100 دو و میدانی کار نخبه (18 تا 30 سال) با میانگین سنی 4.120±23.26 با استفاده از نمونه گیری در دسترس تشکیل دادند (50 زن). برای سنجش پرخاشگری و خشم رقابتی از پرسشنامه پرخاشگری و خشم رقابتی ماکسول و موریس (CAAS) و برای سرسختی ذهنی، پرسشنامه سرسختی ذهنی ورزشی شیرد، گلبی و همکاران (SMTQ) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون یومن ویتنی انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد، بین دو و میدانی کاران زن و مرد در نمره کلی سرسختی ذهنی و خرده مقیاس پایداری آن و نمره کلی خشم رقابتی و پرخاشگری و مؤلفه خشم آن تفاوت معناداری وجود دارد. در مقابل در مؤلفه های اطمینان و کنترل از متغیر سرسختی ذهنی و خرده مقیاس پرخاشگری از متغیر خشم رقابتی و پرخاشگری، بین ورزشکاران زن و مرد تفاوت معناداری مشاهده نشد (p
اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر دشواری تنظیم هیجان و پرخاشگری در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
59 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی و تداوم اثر طرح واره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان و پرخاشگری در دانش آموزان دختر نوجوان بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر از آن ها انتخاب و در گروه های آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان و پرخاشگری، در سه مرحله استفاده شد. گروه آزمایشی تحت طرح واره درمانی (8 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد طرح واره درمانی بر کاهش تمام مؤلّفه های دشواری تنظیم هیجان و پرخاشگری دانش آموزان دختر نوجوان اثربخش بود. اما گذشت زمان باعث شد به صورت معناداری این تأثیر در مرحله پیگیری کاهش داشته باشد. درواقع طرح واره درمانی با کار بر روی ابعاد چندوجهی فرد زمینه تغییر را فراهم کرده و اثر بخش است. از آن جایی که دوران نوجوانی فی نفسه با دشواری در تنظیم هیجان و ناهنجاری های رفتاری از جمله پرخاشگری همراه است، می توان طرح واره درمانی را به منظور کاهش دشواری تنظیم هیجان و پرخاشگری نوجوانان به کار برد.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان در رابطه بین نشخوار فکری و پرخاشگری بیماران دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان در رابطه بین نشخوار فکری و پرخاشگری در بیماران دوقطبی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام بیماران دارای اختلال دوقطبی مراجعه کننده و بستری به مراکز نگهداری و توان بخشی استان تهران در سال 1397 بود که از میان آن ها 200 نفر به روش نمونه برداری هدف مند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس پاسخ های نشخواری، پرسشنامه تنظیم هیجان و پرسشنامه پرخاشگری بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای تنظیم هیجان سرکوبی فکر (0/01>P، 2/71=Z، 0/075=β) و ارزیابی مجدد (0/05 > P، 2/47 =Z،0/074 =β)رابطه بین نشخوار فکری و پرخاشگری را در بیماران دوقطبی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر بررسی میزان نشخوار فکری و راهبردهای تنظیم هیجانی بیماران دوقطبی در فرایند درمان و ارائه درمان های مناسب جهت کاهش نشخواری فکری و راهبرد تنظیم هیجانی سرکوبی فکر در این بیماران پیشنهاد می شود.
نقش میانجی گری سبک های مقابله با کرونا و استرس ادراک شده در رابطه بین حمایت اجتماعی و پرخاشگری در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم تایستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
133 - 146
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگر سبک های مقابله با کرونا و استرس ادراک شده در رابطه بین حمایت اجتماعی و پرخاشگری در نوجوانان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران بود که در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399 مشغول تحصیل بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری داوطلبانه 352 نفر را شامل می شد و از پرسشنامه های سبک مقابله با کرونا، حمایت اجتماعی، مقیاس پرخاشگری نوجوانان و مقیاس استرس ادارک شده استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS و SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: اثر حمایت اجتماعی بر پرخاشگری با ضرایب بتای 26/- معنی دار است. اثر استرس اداراک شده بر پرخاشگری با ضریب بتای30/ معنی دار است. اثر سبک های مقابله ای بر پرخاشگری با ضریب بتا 22/ معنی دار است. اثر غیرمستقیم حمایت اجتماعی بر پرخاشگری به واسطه سبک های مقابله با کرونا و استرس ادراک شده با ضریب بتای -/17 معنی دار است. نتیجه گیری: حمایت اجتماعی، سبک های مقابله با کرونا و استرس ادراک شده بر پرخاشگری اثر مستقیم و معناداری دارند. سبک های مقابله با کرونا و استرس ادراک شده رابطه بین حمایت اجتماعی و پرخاشگری را میانجی گری می کند.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر آرام سازی حالت بر کاهش پرخاشگری نوجوانان پسر تحت پوشش سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
133 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر آرام سازی حالت بر کاهش پرخاشگری نوجوانان پسر تحت پوشش سازمان بهزیستی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش 38 نوجوان پسر 12 تا 18 ساله تحت پوشش مجتمع فرهنگی-تربیتی آشیانه رحمت الهی در منطقه 11 اصفهان در سال 1398 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 نفر از نوجوانان که نمره بالا در پرسشنامه پرخاشگری کسب کرده بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 12 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری باس و پری(1992) بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه درمان مبتنی بر آرام سازی حالت آپشه و دی مئو(2012) در 9 جلسه هفتگی 75 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر آرام سازی حالت در کاهش نمره کلی پرخاشگری(23/23F=، 0001/0P=) و خرده مقیاس های آن شامل پرخاشگری فیزیکی(98/5F=، 005/0P=)، پرخاشگری کلامی(75/3F=، 043/0P=)، خشم(45/8F=، 002/0P=) و خصومت(97/9F=، 0001/0P=) تاثیر داشته و این تاثیر تا مرحله ی پیگیری نیز پایدار مانده است. از آنجا که درمان مبتنی بر آرام سازی حالت مهارت هایی شامل تنفس ذهن آگاهانه، گسلش هیجانی، گسلش شناختی، پذیرش و متعادل کردن باور به سمت باورهای جایگزین کاربردی را به نوجوانان پرخاشگر آموزش می دهد، می تواند در کاهش پرخاشگری و ابعاد آن موثر باشد.