مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
پرخاشگری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پرخاشگری یکی از موضوع های مهم در جوانان به ویژه ورزشکارن و دانشجویان است. هدف این مطالعه مقایسه سبک های پرخاشگری ورزشی دانشجویان ورزشکار و دانشجویان غیرورزشکار است. روش: این پژوهش یک مطالعه علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مشغول به تحصیل بودند. به این منظور نمونه ای ۱۷۰ نفری (۶۴ پسر و ۱۰۶ دختر) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه آنلاین سبک های پرخاشگری ورزشی (علوی زاده و همکاران، ۱۳۹۹) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t و تحلیل واریانس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمره سبک های گوناگون تفاوت معنادری بین دانشجویان پسر و دختر (۰/۰۵>p) و ورزشکاران و غیرورزشکاران (۰/۰۵>p) وجود دارد. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد بین پرخاشگری ورزشکاران و غیر ورزشکاران تفاوت معناداری وجود دارد.
نقش بدرفتاری های عاطفی دوران کودکی در پیش بینی پرخاشگری بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
57 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش بدرفتاری های عاطفی دوران کودکی در پیش بینی پرخاشگری بزرگسالی با واسطه گری صفات مرضی شخصیت بود. این پژوهش در چارچوب طرح همبستگی (توصیفی) است و جامعه آماری آن شامل تمام افراد بین 18 تا 50 سال بود. نمونه پژوهش حاضر 266 نفر بودند که به صورت در دسترس انتخاب گردید. آزمودنی ها، پرسشنامه های پرخاشگری باس- پری، پرسشنامه شخصیت براساس DSM-5 (PID-5) و تجارب دوره زندگی را به صورت داوطلبانه تکمیل کردند. نتایج نشان دهنده اثر مستقیم ترکیب متغیرهای بدرفتاریهای عاطفی بر ترکیب متغیرهای صفات مرضی 0/22، اثر مستقیم ترکیب متغیرهای بدرفتاریهای عاطفی بر پرخاشگری 0/24 و اثر مستقیم ترکیب متغیرهای صفات مرضی بر پرخاشگری 0/64 بود. براساس آزمون تی مسیرهای غیرمستقیم مدل معنادار میباشد و این حاکی از معنی داری نقش واسطه ای صفات مرضی در ارتباط بین بدرفتاری های عاطفی دوران کودکی و پرخاشگری بزرگسالی است. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مدل علی نقش میانجی صفات مرضی شخصیت در رابطه میان بدرفتاری های عاطفی دوران کودکی با پرخاشگری دوران بزرگسالی تأیید می شود.
نقش شدت درگیری با کرونا و استرس کرونا در پیش بینی نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای با میانجیگری پرخاشگری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
224 - 232
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش شدت درگیری و استرس کرونا در پیش بینی نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای با میانجیگری پرخاشگری والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان و نوجوانان استان هرمزگان در سال 1400 بودند که والدین آن ها به علت مشکلات نافرمانی فرزند درخواست خدمات مشاوره ای داشتند که 260 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفته شده، مقیاس استرس کرونا (CSS-18)، مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (ODDRS)، پرسشنامه پرخاشگری اهواز (AAQ) و یک سؤال محقق ساخته برای اندازه گیری شدت درگیری با بیماری کرونا بود. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد شدت درگیری با بیماری کرونا (0/20)، استرس کرونا (0/27) و پرخاشگری (0/25) می تواند نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای را پیش بینی کنند. شدت درگیری با بیماری کرونا (0/33) و استرس کرونا (0/32) می توانند پرخاشگری را پیش بینی کنند. شدت درگیری با بیماری کرونا (0/08) و استرس کرونا (0/08) می توانند با میانجیگری پرخاشگری، به صورت غیرمستقیم نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای را پیش بینی کنند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که شدت درگیری و استرس کرونا در والدین می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم و از طریق افزایش پرخاشگری در والدین باعث پیدایش نشانگان اختلال نافرمانی در فرزندان شود.
نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: همه گیری بیماری کرونا به عنوان یک عامل تهدید جهانی، استرس، اضطراب و پریشانی بالایی برای کارکنان مراقبت های بهداشتی ایجاد کرده است. اگرچه رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان شناختی تائید شده است، اما توجه اندکی به عواملی میانجی این رابطه شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مراقبت های بهداشتی شهر مشهد بود. در این مطالعه مقطعی 366 نفر در سال 1400 شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه مقابله معنوی، مقیاس اضطراب بیماری کرونا و مقیاس پریشانی روان شناختی استفاده شد. داده های پژوهش به کمک شاخص های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سطح پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا در کارکنان مراقبت های بهداشتی 52/10±01/17 و 91/8±26/13 بود. بین راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار، مقابله معنوی مثبت و منفی و اضطراب کرونا با پریشانی روان شناختی رابطه معنادار وجود داشت (01/0 >P). مدل مربوط به نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار و مقابله معنوی منفی با پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی برازش خوبی داشت (99/0 =CFI، 99/0 =NFI، 99/0 =IFI، 1 =GFI، 078/0 =RMSEA). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که تنظیم هیجان، مقابله معنوی و اضطراب کرونا نقش مهمی در پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی دارند. یافته های این پژوهش می تواند به تدوین مداخله های هیجان محور و معنویت گرا برای کاهش اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی ناشی از آن در کارکنان مراقبت های بهداشتی کمک کند. تازه های تحقیق احمد منصوری: Google Scholar, Pubmed
اثربخشی بازی درمانی بر پرخاشگری کودکان تک والدی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی بر پرخاشگری کودکان تک والدی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کودکان تک والدی در سال 1401 می باشد. نمونه پژوهش شامل 40 نفر (20 نفر آزمایش و 20 نفر گواه) از این نوجوانان بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 12 جلسه تحت بازی درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه پرخاشگری نلسون (2000) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS 23 در بخش استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بازی درمانی بر پرخاشگری کودکان تک والدی اثربخش است، بدین معنا که بازی درمانی منجر به کاهش پرخاشگری در آنان می گردد.
رابطه بلوغ عاطفی با پرخاشگری در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه بلوغ عاطفی با پرخاشگری در دانشجویان در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک پژوهش بنیادی است. طرح پژوهش از نوع همبستگی است که در آن رابطه بین متغیر بلوغ عاطفی و پرخاشگری با استفاده از ضریب همبستگی بررسی و تعیین می شود و حدود تغییرات یک یا چند متغیر با حدود تغییرات یک یا چند متغیر دیگر مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات آماری بر اساس داده های به دست آمده پس از جمع آوری پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار آماری spss در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نشان می دهد که بین بلوغ عاطفی با پرخاشگری رابطه منفی معنادار وجود دارد (01/0>p و 52/0 - =r). لذا با اطمینان 99/0 می توان گفت که هر چه دانشجویان بلوغ عاطفی بیشتری داشته باشد، میزان پرخاشگری آن ها کمتر است و همچنین یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین بلوغ عاطفی با پرخاشگری رابطه منفی وجود دارد به این معنی که هر چه سطح بلوغ عاطفی دانشجویان بالاتر باشد میزان پرخاشگری آن ها پائین است و بالعکس. نتیجه گیری: می توان بیان داشت که هیجان ها در زندگی انسان نقش اساسی دارند و اگر بیش از حد در یک فرد جمع شوند باعث بروز رفتار غیر منطقی مثل پرخاشگری خواهد شد. بنابر این پرخاشگری زمانی رخ می دهد که تعادل بین تکانه ها و کنترل درونی در هم شکند.
اثربخشی بازی درمانی به روش گشتالتی بر پرخاشگری و اضطراب امتحان دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی به روش گشتالتی بر پرخاشگری و اضطراب امتحان دانش آموزان ابتدایی با اختلال یادگیری ویژه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و دوره پیگیری یک ماه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر ابتدایی (دوره اول) دارای اختلال یادگیری ویژه خواندن و نوشتن بود که در سال تحصیلی 1402-1401 در شهر کاشان مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. بدین ترتیب تعداد 30 نفر از دانش آموزان دختر ابتدایی دارای اختلال انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هرکدام 15 نفر) گمارش شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل سیاهه پرخاشگری کودکان (CHIA) نلسون و فینچ (2000) و سیاهه اضطراب امتحان (TAI)ابوالقاسمی و همکاران (1375) بودند. گروه آزمایش در10 جلسه 45 دقیقه ای هفته ای دو بار و در سه گروه پنج نفره تحت درمان بسته آموزشی بازی درمانی به روش گشتالتی ویولت اوکلاندر (1997) قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین ها در مراحل پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری وجود دارد (001/0P<)، در حالیکه تفاوت معناداری بین میانگین ها در مرحله پس آزمون با پیگیری مشاهده نشد که حاکی از پایداری اثربخشی مداخله است. بنابراین استفاده از بازی درمانی به روش گشتالتی می تواند در کاهش پرخاشگری و اضطراب امتحان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه موثر باشد.
مقایسه سلامت اجتماعی و میزان افسردگی، اضطراب و پرخاشگری تجربه شده در نوجوانان دارای کیفیت زندگی بالا و پایین: شواهدی از نوجوانان افغانستانی مقیم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۸۶۴-۸۴۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: سلامت روان نوجوانان با بسیاری از جنبه های عملکرد روزانه آن ها ارتباط دارد و مطابق با پژوهش ها، کیفیت زندگی ضعیف زمینه ساز مشکلات سلامت روان در نوجوانان شناخته شده است. نوجوانان افغانستانی مقیم ایران به عنوان گروه جمعیتی محروم، با چالش های فراوانی در زمینه های مختلف همچون تحصیل، شغل، هویت، تبعید و تبعیض روبرو هستند که بر کیفیت زندگی آن ها تأثیر منفی داشته است. باتوجه به اینکه سلامت جامعه ایرانی از حضور نوجوانان افغانستانی متأثر است نیاز به پژوهش های تحلیلی در این زمینه احساس می گردد؛ با این حال، تحقیقات کافی در این زمینه صورت نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سلامت اجتماعی و میزان افسردگی، اضطراب و پرخاشگری تجربه شده در نوجوانان افغانستانی دارای کیفیت زندگی بالا و پایین مقیم شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی، به روش علی-مقایسه ای است که به مقایسه نوجوانان افغانی دارای کیفیت زندگی بالا و پایین، پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر و پسر افغانی مقیم شهر تهران بود که در نیم سال دوم سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه گیری بصورت هدفمند و با سرند کردن انجام گرفت. بدین نحو که، ابتدا با توجه به نمره برش 78 در پرسشنامه ی کیفیت زندگی، 30 نوجوان دختر دارای کیفیت زندگی بالا، 30 نوجوان دختر دارای کیفیت زندگی پایین، 30 نوجوان پسر دارای کیفیت زندگی بالا، و 30 نوجوان پسر دارای کیفیت زندگی پایین، برای هر گروه انتخاب شدند. سپس، سایر ابزارهای پژوهش که شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1963)، پرسشنامه اضطراب بک (1993)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، و پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز (2004) بود نیز اجرا و نمره گذاری شدند. داده ها با تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، آزمون تعقیبی جیمز-هوئل، و آزمون تعقیبی توکی، تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: به طورکلی به استثناء افسردگی که در میان گروه ها معنادار نبود، دختران و پسران نوجوان افغانستانی با کیفیت زندگی پایین از نظر اضطراب و پرخاشگری به طور معناداری (در سطح 05/0 >) نسبت به دختران و پسران نوجوان افغانستانی با کیفیت زندگی بالا متفاوت بود. اما، دختران و پسران دارای کیفیت زندگی پایین با دختران و پسران دارای کیفیت زندگی بالا، به لحاظ سلامت اجتماعی با هم تفاوتی نداشتند. نتیجه گیری: تشخیص و مداخله ی به موقع در مورد مشکلات سلامت روانی و اجتماعی نوجوانان افغانی مقیم ایران، می تواند از بروز مشکلات شدیدتر سلامت روان و مشکلات اجتماعی در آینده بکاهد و تأثیر مثبتی بر آینده ی شغلی و در کل زندگی این قشر دارد. بنابراین لازم است برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی نوجوانان افغانی، مداخلات پیشگیرانه و درمانی و آموزشی طراحی و اجرا گردد.
تأثیر آموزش رفتاری والدین در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و قانون شکنانه کودکان کارکنان نیروهای مسلح
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش رفتاری
والدین به مادران، بر کاهش پرخاشگری رفتارهای قانون شکنانه و افزایش عملکرد رفتاری در کودکان 7 تا 10 سال کارکنان نیروهای مسلح بود.
روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس
آزمون با گروه کنترل بود. از این رو از بین 120 نفر از مادرانی
که پرسش نامه فهرست رفتاری کودک را تکمیل کرده بودند،
تعداد 30 نفر که فرزندانشان دارای بالاترین نمره بودند به
عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شده و بعد از همتا سازی
آنان بر اساس سن، سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی در دو
گروه آزمایش و کنترل جای گماری شدند. ابزارهای پژوهش
شامل پرسشنامه عملکرد رفتاری و فهرست رفتاری کودکان بود.
آموزش رفتاری والدین در قالب 9 جلسه نود دقیقه ای در گروه
آزمایشی اجرا شد. در پایان دو گروه، پرسشنامه های مذکور را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: تحلیل نتایج بیانگر تأثیر اثربخشی آموزشی بر افزایش
عملکرد رفتاری و همچنین نشانگر تأثیر اثربخشی آموزشی در
کاهش، پرخاشگری و رفتارهای قانون شکنانه کودکان مادران
گروه آزمایشی، نسبت به گروه کنترل بود.
بحث: آموزش رفتاری والدین در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه،
قانون شکنانه و افزایش عملکرد رفتاری کودکان در معرض ابتلا
به مشکالت رفتاری دارای اهمیتی اساسی است. پژوهش ها نیز بر لزوم انجام و وجود چنین آموزش هایی برای والدین تاکید دارند. این پژوهش با چنین توجهی به اهمیت مشکلات دوران کودکی نشان داد که آموزش رفتاری مادران می تواند از مشکلات رفتاری کودکان دبستانی پیشگیری به عمل آورده و از وقوع بیش از حد این قبیل مشکالت بکاهد.
ارتباط احساس تنهایی و پرخاشگری با خستگی روانی کارکنان یک واحد نظامی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خستگی روانی یکی از موضوعاتی است که در جامعه متمدن امروزی به شدت شایع است و دارای پیامدها و آسیب شناختی روانی متعددی است. بررسی ها نشان می دهد که احساس تنهایی و پرخاشگری از جمله عوامل پیش بین خستگی روانی افراد نظامی به شمار می رود.
روش: کارکنان (پایور و وظیفه) یکی از پادگانهای نظامی جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند. 150 نفر از کارکنان شامل (45 پایور و 105وظیفه) به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های احساس تنهایی راسل، لتیشیا و کارولینا(1980)، پرخاشگری زاهدی فر، نجاریان و شکرکن (1379) و خستگی روانی سواری(1391) استفاده شد. از آنجایی که هدف این مطالعه بررسی ارتباط احساس تنهایی و میزان پرخاشگری با خستگی روانی است لذا طرح تحقیق حاضر توصیفی -
همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 19استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که بین احساس تنهایی و پرخاشگری با خستگی روانی کارکنان نظامی (پایور و وظیفه) همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد احساس تنهایی و پرخاشگری از عوامل پیش بین خستگی روانی کارکنان نظامی (پایور و وظیفه) است.
بحث: تحقیق حاضر نشان داد که با کاهش احساس تنهایی و پرخاشگری می توان میزان خستگی روانی را کاهش داد. با استناد به یافته های تحقیق به پژوهشگران توصیه میشود که طرق کاهش احساس تنهایی و پرخاشگری (از طریق آموزش عملی) را مورد مطالعه قرار دهند.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی (مطالعه موردی: مدارس راهنمایی دخترانه یک شهرک نظامی در تهران)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکرد شناختی- رفتاری بر پرخاشگری دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه یک شهرک نظامی است.
روش: روش تحقیق، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه یک شهرک نظامی تشکیل می دهند. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. افراد نمونه که ۴۵ نفر بودند با روش جایگزینی تصادفی در سه گروه ۱۵ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده برای اندازه گیری میزان پرخاشگری، آزمون سیاهه بروز خشم حالت و صفت (STAXI-2) است. اطلاعات به دست آمده از آزمون پرخاشگری گروه ها در پس آزمون و پیش آزمون با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس و لوین مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و سپس گروه ها با یکدیگر مقایسه شدند.
نتایج: در رفتار کلی خشم، برون ریزی خشم، درون ریزی خشم، صفت خشم، خلق وخوی خشم، حالت خشم، احساس خشمگینانه و خشم کلامی در سطح اطمینان 99% به میزان 17% تا 64% کاهش پس از آموزش مدیریت خشم در گروه های آزمایش مشاهده شد. همچنین در کنترل درون ریزی، افزایش نمره گروه ها در سطح اطمینان 95% به میزان 15% مشاهده شد.
بحث: به طورکلی نتایج این تحقیق سودمندی درمان و مؤثر بودن مداخلات در زمینه پرخاشگری را نشان می دهد. همچنین این تحقیق نشان داد که پرخاشگری پدیده ای قابل کنترل است و می توان با آموزش شیوه های کنترل و مدیریت خشم، آن را کنترل یا تعدیل نمود.
بررسی میزان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر شادابی، سلامت روان و پرخاشگری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شاهد تهران
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
27 - 41
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری، سلامت روان و شادابی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شاهد آموزش و پرورش در شهر تهران انجام شد. روش: تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل با پیش آزمون و پس آزمون بود. از 3600 نفر اعضای جامعه تحقیق طبق جدول مورگان 350 نفر نمونه اولیه با شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب و از آنها آزمون پرخاشگری گرفته شد. از این تعداد 50 نفر نمره پرخاشگری بالاتری داشتند که 30 نفر اعضای نمونه نهایی از بین آنها به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بسته آموزشی مدیریت خشم براساس رویکرد شناختی رفتاری در 12 جلسه 60 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. پرسشنامه های استاندارد پرخاشگری باس و پری (1992)، سلامت روانی گلدبرگ (1972) و شادابی آکسفورد (2002)، قبل و بعد از جلسات آموزشی بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. برای توصیف داده ها از آماره های توصیفی و برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد آموزش گروهی مدیریت خشم، پرخاشگری دانش آموزان را کاهش، سلامت روان و شادابی آنها را افزایش داده است. بحث: باتوجه به یافته های این تحقیق برنامه ریزی برای آموزش مدیریت خشم به دانش آموزان، راهکار مناسبی برای کاهش این آسیب ها خواهد بود.
مقایسه اثربخشی دو روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی بک بر پرخاشگری و بی مسئولیتی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: جوانان اعم از دانشجو در هر جامعه ای سرمایه های فکری و معنوی آن جامعه محسوب می شوند و آینده سازان آن جامعه هستند، بنابراین این افراد هستند که باید در آینده مسئولیت های آن جامعه را بپذیرند. بررسی مسائل خاص جوانان، آموزش موفق و تامین سلامت جسمی و روانی آنان از مهمترین اهداف برنامه ریزان آموزشی دولت است؛ لذا هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی دو روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی بک بر پرخاشگری و بی مسئولیتی دانشجویان بود. روش بررسی: پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات بهداشت روانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر در نیمسال دوم سال تحصیلی 98-1397 بود.. حجم نمونه به تعداد ۴۵ نفر دانشجو بود که به روش نمونه گیری هدفمند ازجامعه آماری انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه گمارده شدند. هر دوگروه آزمایشی به مدت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای در معرض آموزش قرارگرفتند. . جهت جمع آوری داده از پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا ۲- فرم و جهت تجزیه و تحلیل از روش اندازه گیری مکرر ترکیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان نسبت به گروه درمان موجب بهبود معنادار پرخاشگری و بی مسئولیتی شده اند. همچنین نتایج نشان داد «درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد» بیشتر از «شناخت درمانی بک» بر متغیر «پرخاشگری» مؤثر می باشد اما این تفاوت معنادار نیست؛ درحالی که میزان تأثیر «شناخت درمانی بک» بیشتر از «درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد» بر متغیر «بی مسئولیتی» مؤثر می باشد، که این تفاوت معنادار نیست. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها نتیجه گرفته می شود که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند بر بهبود پرخاشگری دانشجویان و شناخت درمانی بک بر بهبود بی مسئولیتی آن ها مؤثر واقع شود.
بررسی میزان اثر بخشی جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه بر هوش هیجانی و پرخاشگری دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه هوش هیجانی یکی از موضوعات مهم در دوره آموزش دانش آموزان جهت افزایش مهارت های مختلف در طول دوره زندگی است. همچنین پرخاشگری از مسائل قابل توجه صاحب نظران است که توجه به این دو موضوع در دوره برنامه درسی دانش آموزان می تواند اثرات مطلوبی برجای داشته باشد. بر همین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر جهت گیری های (مؤلفه های) تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه بر هوش هیجانی و کاهش پرخاشگری در دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه موردنظر کلیه دانش آموزان پسر دوره ی اول متوسطه مدارس ناحیه ی یک تبریز در سال تحصیلی 97-96 که با روش نمونه گیری خوشه ای 30 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و کنترل (15) جایگزین شدند و پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری (1992) و هوش هیجانی برادبری و گریوز (2005) از هر دو گروه اخذ گردید. بعد گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت مداخله ی متغیر مستقل «مؤلفه های تربیتی و اخلاقی» قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان مداخله از هر دو گروه پس آزمون پرخاشگری به عمل آمد تا تأثیر متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته «هوش هیجانی و پرخاشگری» مشخص گردد. داده ها با استفاده از انحراف استاندارد، میانگین و تحلیل کوواریانس مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد، آموزش مؤلفه های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان تأثیر دارد و به صورت معنی داری میزان پرخاشگری کاهش می یابد (4/72=F، 05/0>P). همچنین، قابلیت کاربرد استفاده از مفاهیم نهج البلاغه در مدارس و سایر مراکز تعلیم و تربیت در جهت کاهش پرخاشگری دانش آموزان متوسطه دارای تأثیر معناداری بود (45/38=F، 05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت بهره گیری از جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه بر هوش هیجانی و پرخاشگری دانش آموزان تأثیرگذار است و لذا برنامه ریزان درسی و مدارس می توانند ازاین جهت گیری ها در آموزش های خود استفاده کنند.
عوامل خانوادگی مؤثر در ایجاد پرخاشگری کودکان
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
43 - 54
حوزه های تخصصی:
چکیده
پرخاشگری یکی از رفتارهای مذموم است که آسیب های فراوانی بر کیفیت تعاملات افراد داشته، ارتباط بسیار مؤثری بر سطح سلامت جسمانی و روانی افراد و جامعه دارد. پرخاشگری در بیشتر موارد ریشه در عادات و شخصیت افراد دارد و خانواده که مهمترین کانون تربیت است مؤثرترین و عمیق ترین تأثیر را در شکل گیری شخصیت اخلاقی افراد دارد. خانواده بیش از هر کانون یا عامل دیگری در مورد شکل گیری و تثبیت و یا حتی حذف این رفتار مورد توجه دست اندرکاران امر تربیت بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در متون روان شناختی و دینی، به ارائه و تبیین عوامل خانوادگی مؤثر در ایجاد پرخاشگری کودکان می پردازد و درصدد است که دریابد آیا عوامل خانوادگی در ایجاد پرخاشگری و رفع آن نقش دارند یا نه. نتایج پژوهش نشان می دهد که تربیت، مهمترین وظایف والدین است و بین رفتار والدین و رفتار فرزندان رابطه علت و معلولی وجود دارد.
راهکارهای درمان پرخاشگری نوجوان
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
77 - 92
حوزه های تخصصی:
چکیده
یکی از مشکلات و اختلالات دوره نوجوانی، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری است. پرخاشگری نوجوانان یکی از چالش هایی است که بسیاری از والدین با آن مواجه می شوند. برخی تغییرات جسمانی و روانی زمینه ساز بروز خشم و رفتار پرخاشگرانه در نوجوان هستند، اما در بسیاری از موارد پرخاشگری نوجوان به سبک های فرزندپروری والدین و شیوه برخورد آنها با نوجوان برمی گردد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای درمان پرخاشگری نوجوانان بااستفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده است. براساس یافته های پژوهش، روان شناسان برای درمان پرخاشگری نوجوانان راهکارهای مختلفی ذکر کرده اند مانند مراجعه به مشاور و پرهیز از مقایسه کردن فرزند. در منابع دینی نیز می توان به شیوه های شناختی، رفتاری، هیجانی و یا معنوی اشاره کرد.
تحلیل بزهکاری نوجوانان کانون اصلاح و تربیت تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۵
450-423
حوزه های تخصصی:
مقدمه: میزان قدرت و استحکام شخصیتی فرد، مانند عزت نفس بالا، سطح تحمل ناکامی بالا، نگرش مثبت به مراجع قدرت و میزان پرخاشگری فرد، از عوامل بازدارنده بزهکاری است. این پژوهش با عنوان «تحلیل بزهکاری نوجوانان کانون اصلاح و تربیت تهران» و با هدف بررسی متغیرهای فوق در گروه عادی و بزهکار انجام شد . روش: تعداد۱۰۰پسر و۳۰ دختر بزهکار مقیم در کانون اصلاح و تربیت تهران و۱۰۰ پسر دانش آموز و۳۰ دختر دانش آموز شاغل به تحصیل در خارج از کانون اصلاح و تربیت تهران به عنوان گروه عادی مورد پژوهش قرار گرفتند . طرح پژوهش به صورت علّی مقایسه ای از نوع پس رویدادی بوده و مدل نظری پژوهش براساس نظریه مهار است. آزمودنی ها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش عبارت است از آزمون عزت نفس کوپر اسمت، پرسش نامه نگرش به پلیس، پرسش نامه نگرش به قانون، پرسش نامه پرخاشگری و آزمون تحمل ناکامی. با استفاده از برنامه آماری SPSS داده های پژوهش تحلیل شد . یافته ها: عزت نفس گروه عادی بیش تر از گروه بزهکار است. نگرش به پلیس و قانون در گروه عادی مثبت تر از گروه بزهکار است . پرخاشگری گروه بزهکار بیش تر از گروه عادی است. تحمل ناکامی گروه عادی بیش تر از گروه بزهکار است. دختران عادی با عزت نفس بالاتر، در برابر پلیس و قانون نگرش مثبت تری دارند. پسران عادی در مقایسه با سایر گروه ها به قانون نگرش مثبت تر و بیش ترین میزان تحمل ناکامی را دارند. بین شاخص عزت نفس و نگرش به پلیس در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار رابطه معنی دار وجود دارد. ارتباط معناداری بین عزت نفس و نگرش به قانون در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار وجود دارد. ارتباط منفی معناداری بین عزت نفس و پرخاشگری در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار وجود دارد. ارتباط معناداری بین شاخص تحمل ناکامی و پرخاشگری در بین دختران گروه عادی و پسران بزهکار وجود دارد. شاخص عزت نفس و نگرش به قانون، به طور معنی داری بزهکاری را پیش بینی می کنند . نتایج: مسئولان آموزش و پرورش، والدین، رسانه های گروهی، متخصصان اصلاح و تربیت برای پیشگیری و درمان و بازپروری بزهکاری باید عزت نفس را ایجاد کنند و آن را افزایش دهند. همچنین نگرش مثبت را درباره مراجع قدرت و قانون در کودکان و نوجوانان ایجاد کنند .
الگوی ساختاری رفتارهای رانندگی بر اساس پرخاشگری با میانجیگری تنظیم هیجانات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۱۲۰-۸۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت رانندگی و آسیبهای ناشی از آن می توان به ارتباط ویژگیهای انسانی با رفتارهای رانندگی اشاره کرد؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش تدوین الگوی ساختاری رفتارهای رانندگی بر اساس پرخاشگری با میانجیگری تنظیم هیجانات بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روشهای کمی گردآوری داده ها، توصیفی - همبستگی بود. حجم نمونه این پژوهش شامل 917 نفر از رانندگان استانهای تهران، آذربایجان غربی و کردستان بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های رفتارهای رانندگی منچستر (1990)، پرخاشگری 30 عاملی (1379) و تنظیم هیجان گراس و جان (1998) بود و از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که مدلهای اندازه گیری متغیرهای موردمطالعه و مدل نهایی پژوهش از برازش مناسبی برخوردارند. همچنین پرخاشگری بر رفتار رانندگی در رانندگان اثر مستقیم داشت و متغیر تنظیم هیجان توانست نقش میانجی بین پرخاشگری و رفتار رانندگی را ایفا کند. بحث: برای تبیین رابطه پرخاشگری و رفتارهای رانندگی می توان از سازه تنظیم هیجانات کمک گرفت. به گونه ای که به منظور بهبود وضعیت رانندگی و کاهش میزان تصادفات، ارزیابی موازین و قواعد دریافت گواهی نامه رانندگی منطبق بر مباحث رفتارهای پرخاشگری و هیجانی موردبازنگری قرار بگیرد و رانندگان پرخاشگر، برای برنامه های مشاوره و آموزشی معرفی شوند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخاشگری، تنظیم هیجان و امید به زندگی دختران آسیب دیده اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
187 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخاشگری، تنظیم هیجان و امید به زندگی دختران آسیب دیده اجتماعی بود. طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دختران آسیب دیده اجتماعی در مرکز بازپروری بهزیستی گرگان بودند که از میان آنها 30 دختر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج، (2001)، پرخاشگری باس و پری (1992) و امید به زندگی میلر (1988) در مراحل قبل و بعد از درمان استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد هیز (2007) قرار گرفتند اما گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش پرخاشگری، بهبود تنظیم هیجان و امید به زندگی دختران آسیب دیده اجتماعی تاثیر معنی دار دارد (05/0>P). بنابراین یافته های این پژوهش، تلویحات عملی در موقعیت های بالینی را دارد که مورد بحث واقع شده است.
تأثیر هنر درمانی گروهی بر پرخاشگری و سازش یافتگی اجتماعی کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه شهر تهران در سال 1399(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هنردرمانی گروهی بر پرخاشگری و سازش یافتگی اجتماعی کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل 90 کودک 12- 8 سال مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه مراجعه کننده به یکی از مراکز اختلالات رفتاری شهر تهران در شش ماهه اول سال 1399 بودند. از بین آنها 30 نفر (21 پسر و 9 دختر) به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به نسبت یکسان، گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه هنردرمانی (هنرهای بصری) را در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته دو جلسه) به صورت گروهی دریافت کردند، گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پرخاشگری (شهیم، 1385) و سازش یافتگی اجتماعی (سینها و سینگ، 1993)، استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس-آزمون افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای پرخاشگری و سازش یافتگی اجتماعی تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). در مجموع، با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که هنردرمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و افزایش سازش یافتگی اجتماعی کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، مؤثر بود.