مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
پرخاشگری
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است و باید مهارت های مقابله ای و سازگاری اجتماعی را بداند و از رفتارهایی که برای او و دیگران مشکل آفرینی می کند، بپرهیزد؛ نمونه آن، رفتارهای پرخاشگری است. پرخاشگری نوعی هیجان و واکنش روانی است که طی آن فرد به طور ناخودآگاه فشارهای ناشی از محرومیت ها و ناکامی های خود را به صورت واکنش های حمله، تجاوز، رفتارهای کینه توزانه و پرخاشگرانه نشان می دهد. پرخاشگری به عنوان مشکل بهداشت عمومی مطرح است و شناخت عوامل مؤثر بر آن نقش مهمی در پیشگیری و حل آن دارد. بر اساس مشاهدات انجام شده از گفتار و رفتار دانش آموزان مقطع ابتدایی در مدرسه و محیط های دیگر مانند میدان ها و معابر تا حد زیادی رفتارهای پرخاشگرانه تا حد شدید آن که خشم و عصبانیت است، از آن ها دیده شده است. این گونه رفتارها نه تنها در دانش آموزان مقطع ابتدایی بلکه در دانش آموزان مقاطع تحصیلی بالاتر نیز مشاهده می شود؛ درگیر شدن دانش آموز با معلم، نزاع های دانش آموزان با یکدیگر از نمونه های این گونه رفتارها است. دبستان مناسب ترین جایگاه برای شناسایی و برطرف کردن مسئله پرخاشگری است؛ چون آن ها در سنی هستند که این مشکل و مسئله هنوز در آن ها نهادینه نشده و دانش آموزان انعطاف پذیری بیشتری دارند و ایجاد تغییر در آن ها آسان تر از ایجاد تغییر در سنین بزرگ سالی است. ما در این اقدام پژوهی بر آنیم تا با برسی و شناسایی عوامل مؤثر بر پیدایش و تشدید پرخاشگری، راهکارهای علمی و عملی برای این مسئله ارائه کنیم و امید آن داریم مشکل پرخاشگر را در دانش دانش آموزی که این مشکل در او شناسایی شده، برطرف سازیم.
رابطه استرس ادراک شده و طرد والدین با پرخاشگری فرزندان در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیرات کرونا آموزش های مدرسه در بستر خانه صورت گرفته است. تعطیلی مدارس و قرنطینه خانگی دانش آموزان به دلیل همه گیری، روی سلامت جسمی و روانی کودکان نیز تأثیرگذار است؛ بنابراین می توان انتظار داشت که بر روی استرس و طرد ِ والدین تأثیرگذار باشد. لذا پژوهشی باهدف رابطه استرس ادراک شده و طرد والدین با پرخاشگری فرزندان در همه گیری کرونا انجام شد. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آن شامل والدین دارای فرزند در سن 12 تا 17 ساله شهر بروجرد در سال تحصیلی 1400-1399 بود. حجم نمونه 386 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه های مورداستفاده شامل مقیاس پرخاشگری کریمی (2012)، مقیاس استرس ادراک شده کوهن (1983) و مقیاس طرد والدین روهنر (2005) بود. داده ها با استفاده آزمون همبستگی Spearman و نرم افزار SPSS-21 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش رابطه معنادار مثبتی به میزان (481/0r=) میان استرس منفی والدین با پرخاشگری فرزندان را نشان داد. همچنین بین استرس مثبت والدین با پرخاشگری فرزندان رابطه منفی و معنادار (286/0-r=) وجود داشت. درنهایت بین طرد والدین با پرخاشگری فرزندان رابطه مثبت و معنی دار (606/0r=) وجود دارد؛ بنابراین استرس و طرد والدین در بروز رفتارهای پرخاشگرایانه فرزندان در دوره کرونا مؤثر است.
اثربخشی آموزش شایستگی اجتماعی بر مهارت های ارتباطی و تنظیم هیجان دانش آموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر آموزش شایستگی اجتماعی بر مهارت های ارتباطی و تنظیم هیجان در بین دانش آموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی شهر اشنویه بود. پژوهش حاضر طرحی نیمه آزمایشی از نوع آزمایش و کنترل بود. نمونه آزمایشی شامل تعداد 40 نفر از دانش اموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی در سال 1399 بودند. با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند، گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه ی 60 دقیقه ای تحت آموزش شایستگی اجتماعی به صورت گروهی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مهارت های ارتباطی و تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در دو مرحله آزمایش و کنترل، سطح معناداری p<0/05 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که گروه آموزش شایستگی اجتماعی به طور معناداری بر مؤلفه های تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی اثر بخش بود. بر اساس نتایج این مطالعه، به نظر می رسد با آموزش شایستگی اجتماعی می توان میزان تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی را در بین دانش آموزان دوره ابتدایی را بهبود بخشید.
اثربخشی آموزش شایستگی اجتماعی بر کنترل خشم و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
52 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر آموزش شایستگی اجتماعی بر کنترل خشم و مهارت های ارتباطی در بین دانش آموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی شهر اشنویه بود. پژوهش حاضر طرحی نیمه آزمایشی از نوع آزمایش و کنترل بود. نمونه آزمایشی شامل تعداد 40 نفر از دانش اموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی در سال 1399 بودند. با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند، گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه ی 60 دقیقه ای تحت آموزش شایستگی اجتماعی به صورت گروهی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس کنترل خشم و مهارت های ارتباطی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که گروه آموزش شایستگی اجتماعی به طور معناداری بر مؤلفه های کنترل خشم و مهارت های ارتباطی اثر بخش بود. بر اساس نتایج این مطالعه، به نظر می رسد با آموزش شایستگی اجتماعی می توان میزان خشم و مهارت های ارتباط را در بین دانش آموزان دوره ابتدایی را بهبود پیدا کنند.
رابطه پرخاشگری و اختلال وسواس در دانشجویان؛ با تاکید بر نظریه فراخود فروید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
23 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی پرخاشگری درافراد وسواسی نسبت به سایرین به همراه تبیینی ازنظریه فراخود فروید انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی، با استفاده از نمونه گیری دردسترس به اندازه 120نفر متشکل از 60 زن و60 مرد و ابزار آن شامل دو پرسشنامه وسواس فکری-عملی مادزلی (1977) و پرخاشگری باس و پری (1992) است. یافته ها: بین متغیرهای پرخاشگری و اختلال وسواس همبستگی به اندازه 3/0 بدست آمد.با توجه به سطح معناداری 001/0 که از سطح معنی داری آزمون (05/0 فرض شده) بسیار کوچکتر می باشد، فرضیه صفر دراین سطح معنی داری قویاً رد می شود. بنابراین، می توان با ضریب اطمینان 95% نتیجه گرفت که بین دو متغیر تمایلات وسواسی و پرخاشگری رابطه معناداری با مقدار 3/0+ وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نقش پرخاشگری در شکل گیری فراخود و تبیین آن درمراحل رشد روانی جنسی روانکاوی کلاسیک، بررسی اختلال وسواس، زمان و منشا پیدایش و رابطه آن با پرخاشگری، میتوان گفت افراد وسواسی که از دیدگاه روانکاوی درمرحله مقعدی از رشد روانی جنسی تثبیت و درکودکی فراخود بزرگتری را تجربه نموده اند، پرخاشگری بیشتری نسبت به سایرین بروز می دهند. ضمنا" تفاوت معنی داری از نظر جنسیت در ابراز پرخاشگری بین افراد وسواسی مشاهده نشد.
تبیین پرخاشگری براساس راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان در دختران نوجوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضرتعیین برازش الگوی مفهومی پژوهش در پیش بینی پرخاشگری براساس راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان بود . روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم تهران به تعداد 37389 نفر در سال 1394 بود. از میان آن ها به شیوه تصادفی خوشه ای از شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز، پنج دبیرستان و از هر دبیرستان دو کلاس و در نهایت 500 نفر انتخاب شدند و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، پرخاشگری ابوالمعالی (1391) را تکمیل کردند. پس ازحذف داده های پرت 3 آزمودنی، داده های 497 نفر با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل شد . یافته ها: یافته ها رابطه مثبت بین راهبرهای منفی تنظیم شناختی هیجان و پرخاشگری (01/0>P 419/0=β) و رابطه منفی راهبرهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و پرخاشگری (01/0>P، 207/0-=β) را نشان داد. نتیجه گیری: از آن جاکه افراد با راهبردهای منفی تنظیم هیجان از پرخاشگری بیش تری استفاده می کنند؛ بنابراین برای این که افراد به ویژه نوجوانان بتوانند راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان را اتخاذکنند، پیشنهاد می شود بالینگرها و مربیان بر آموزش راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان تمرکز کنند.
بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر پرخاشگری، اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلال نقص توجه-بیش فعالی در دانش آموزان پسر دوره دبستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
25 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف : از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر مشکلات رفتاری(پرخاشگری، اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلال نقص توجه-بیش فعالی) در دانش آموزان پسر مقطع دبستان شهر زرین شهر بود . روش : این پژوهش از نوع آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، از میان دانش آموزان پسر دبستان های شهر زرین شهر در سال تحصیلی 97-1396 تعداد 30 نفر که ملاکهای ورود به پژوهش را دارا بودند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های SNAP- IV و پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر فرم والد(1964) بود که توسط والدین کودکان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید. سپس کودکان گروه آزمایش در 10 جلسه یکساعته بازی درمانی (4 جلسه انفرادی و 6 جلسه گروهی) شرکت داده شدند. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد مداخله بازی درمانی با رویکرد شناختی - رفتاری توانسته منجر به بهبود معنادار عملکرد گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون گردد. متغیر مستقل در متغیرهای وابسته ی پرخاشگری، نافرمانی مقابله ای و نقص توجه-بیش فعالی به ترتیب 74، 68 و 92 درصد واریانس تغییرات را تبیین می نماید. توان آماری در هر سه متغیر گویای کفایت حجم نمونه در استفاده از تحلیل ها را دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، روش بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری، سبب کاهش نشانه های پرخاشگری، نافرمانی مقابله ای و نقص توجه-بیش فعالی در کودکان مبتلا به این اختلالات می شود و می توان از این روش در موقعیت های بالینی و درمانی برای درمان یا کاهش نشانه های این اختلال سود جست.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری و قصه درمانی بر پرخاشگری جسمانی، رابطه ای و کلامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی بازی درمانی شناختی –رفتاری و قصه درمانی بر پرخاشگری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر که در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. از روش نمونه گیری در دسترس برای انتخاب نمونه استفاده شد. لذا، نمونه آماری شامل 45 دانش آموز پسر ابتدایی بود که (15نفرهرگروه) با جایگزینی تصادفی درگروه های آزمایش وکنترل انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، مقیاس پرخاشگری کودکان دبستانی شهیم (1387) مورد استفاده قرارگرفت. یکی از گروه های آزمایش برنامه آموزشی بازی درمانی (8 جلسه 45دقیقه ای بازی درمانی شناختی-رفتاری)، گروه بعدی برنامه آموزشی قصه درمانی (8 جلسه 45دقیقه ای قصه درمانی) و گروه کنترل برنامه آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین بازی درمانی شناختی-رفتاری و قصه درمانی با گروه کنترل در پرخاشگری تفاوت معناداری وجود دارد(001/0). همچنین قصه درمانی نسبت به بازی درمانی شناختی-رفتاری در کاهش پرخاشگری با ضریب تاثیر 69% موثرتر بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که قصه درمانی و بازی درمانی شناختی- رفتاری می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت کاهش و بهبود مشکلات روانشناختی دانش آموزان کم توان ذهنی به کار گرفته شوند.
مقایسه نقش بازی های مجازی خشن و غیرخشن با بازی های حرکتی ورزشی رایج بر زمان واکنش، هماهنگی، چابکی و ویژگی های روانشناختی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش بازیهای مجازی خشن و غیرخشن در مقایسه با بازیهای حرکتی رایج بر زمان واکنش، هماهنگی، چابکی و ویژگی های روانشناختی نوجوانان بود. روش مطالعه از نوع پس رویدادی علی مقایسه ای است که سه گروه از شرکت کنندگان نوجوان با دامنه سنی12تا 17ساله در این مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند ازمدارس دولتی انتخاب شدند. براساس سابقه بازی در سه گروه بازی های رایانه ای خشن، بازی های رایانه ای غیرخشن و بازی های حرکتی ورزشی قرار گرفتند. اضطراب توسط پرسشنامه اضطراب کتل، پرخاشگری توسط پرسشنامه باس و پری و برای بررسی مهارتهای حرکتی از آزمون نلسون برای زمان واکنش اندام فوقانی و از آزمون ضربه زدن اندام فوقانی برای چابکی اندام فوقانی استفاده گردید. از روش آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها تفاوت معنی داری بین مهارت هماهنگی و پرخاشگری کاربران بازیهای مجازی و بازیهای حرکتی ورزشی نشان داد و متغیر پرخاشگری به نفع نوجوانان مشارکت کننده بازیهای حرکتی ورزشی نسبت به دو گروه بازی های مجازی (022/0=p) کمتر بود و نوجوانان بازیهای حرکتی ورزشی در متغیر هماهنگی نمرات بهتری (023/0=p) بدست آوردند. نتایج پژوهش حاضر تاییدی بر تاثیر نوع ویژگیهای بازی بر ویژگیهای جسمانی و روانی نوجوانان می باشد.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر افزایش توجه و کنترل پرخاشگری در هنرجویان موسیقی 7 تا 12(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
77 - 86
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر افزایش توجه و کنترل پرخاشگری در هنرجویان موسیقی 7 تا 12 سال آموزشگاه های موسیقی صورت گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان هنرجوی موسیقی در آموزشگاه موسیقی خانه هنر شهر تهران در زمستان 1399 و بهار 1400 بود. از این جامعه تعداد 30 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری کودکان واحدی و همکاران (1387) و آزمون توجه مانلی و همکاران (2001) بود. گروه آزمایش هشت جلسه مداخله ذهن آگاهی طبق پروتکل ارائه شده توسط بایر (2006) را دریافت کردند ولی گروه کنترل هیج مداخله روان شناختی دریافت نکردند. علاوه بر شاخص های توصیفی از تحلیل کوواریانس چندمتغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر بهبود توجه (توجه پایدار، توجه انتخابی و کنترل توجه) و کاهش پرخاشگری (کلامی - تهاجمی، فیزیکی – تهاجمی، رابطه ای و خشم تکانشی) کودکان هنرجوی موسقی اثربخشی معناداری دارد (05/0>P). نتیجه پژوهش بیانگر این بود که استفاده از ذهن آگاهی به عنوان یک درمان روان شناختی جهت بهبود توجه و کاهش پرخاشگری در کودکان هنرجوی موسقی مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
میزان تاثیرگذاری والدین (افسردگی، پرخاشگری و تحصیلات) در وابستگی نوجوانان پسر به مواد مخدر در استان سمنان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال سوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۹
29 - 53
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان افسردگی، هیجان خواهی، پرخاشگری، سبک های دلبستگی و تحصیلات والدین به عنوان پیش بین های وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان پسر شهر سمنان است. افراد مورد مطالعه ی تحقیق شامل 112 نوجوان معتاد و 112 نوجوان غیرمعتاد بودند. در این پژوهش، برای انتخاب نمونه ی معتاد از نمونه ی در دسترس و برای انتخاب نمونه ی غیرمعتاد از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق عبارت بودند از: پرسش نامه ی افسردگی بک، مقیاس هیجان خواهی زاکرمن، پرسش نامه ی پرخاشگری سمنان و پرسش نامه ی دلبستگی به والدین و همسال. برای تحلیل داده ها، علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد. نتایج به دست آمده همه ی فرضیه های این پژوهش را تأیید کرد و نشان داد که وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان را می توان بر اساس متغیرهای افسردگی، هیجان خواهی، پرخاشگری، سبک های دلبستگی و تحصیلات والدین پیش بینی نمود. نتایج به دست آمده و مدل ارائه شده توسط این پژوهش به تفضیل مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی آموزش گروهی والدگری مثبت به مادران و تأثیر آن بر پرخاشگری و مهارت های اجتماعی کودکان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی والدگری مثبت به مادران و تأثیر آن بر پرخاشگری و مهارت های اجتماعی کودکان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران کودکان پیش دبستانی مدارس منطقه یک شهر گرگان در سال 1397 بودند. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بود، بدین ترتیب که از بین مدارس مقطع پیش دبستان، منطقه یک شهر گرگان، به تصادف 2 مدرسه انتخاب شد و در مرحله بعدی از هر مدرسه 2 کلاس به صورت تصادفی انتخاب شدند و از جامعه آماری، 60 مادر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 4 هفته، هفته ای 2 جلسه مورد آموزش قرار گرفتند و در گروه گواه مداخله ای انجام نشد. در پایان پس آزمون اجرا و ۳ ماه بعد پیگیری انجام شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان دهنده آن است که برنامه آموزشی والدگری مثبت بر هر چهار مؤلفه پرخاشگری و مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی اثربخش بوده است (05/0>P). نتایج نشان داد که آموزش والدگری مثبت از کارایی لازم برای کاهش پرخاشگری و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی برخوردار است.
تأثیر یک دوره برنامه تمرینی اسب درمانی بر برخی شاخص های روانشناختی و عملکرد حسی - حرکتی در کودکان پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
155 - 180
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره برنامه تمرینی اسب درمانی بر برخی شاخص های روانشناختی و عملکرد حسی_ حرکتی در کودکان پرخاشگر بود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از حیث شیوه علی و مقایسه ای بود. 20 کودک پرخاشگر 4 تا 6 ساله ( به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند)، شرکت کنندگان به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده و به تصادف در هر گروه 10 نفر گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمون عصب‐ روانشناختی کانرز، پرسشنامه پرخاشگری در کودکان پیش دبستانی، مقیاس اضطراب کودک اسسپنس برای والدین بود. پروتکل به مدت شانزده هفته و هر هفته دو جلسه دو ساعتی انجام پذیرفت. پس از مداخله دو گروه با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مقایسه شد. یافته های پژوهش نشان داد یک دوره برنامه تمرینی اسب درمانی بر شاخص های روانشناختی و عملکرد حسی- حرکتی کودکان پرخاشگر تاثیر دارد (01/0 P <) . استفاده از پروتکل اسب درمانی بر بهبود روند درمان پرخاشگری و عوامل روانی همراه با آن از قبیل اختلال توجه و اضطراب مؤثر است (05/0 P >). بر مبنای این یافته، سطح توجه نیز پس از دوره درمان بهبود را نشان می دهد. به نظر می رسد اسب درمانی می تواند باعث بهبود توجه و کاهش پرخاشگری در کودکان شود، توصیه می شود روان درمانگران از این تمرینات در کنار سایر مداخات درمانی کودکان، جهت بهبود توجه و کاهش پرخاشگری استفاده نمایند.
بررسی عوامل مؤثر بر کنترل رفتارهای پرخاشگرانه ورزشکاران نسبت به داوران در فوتبال حرفه ای ایران با تاکید بر رفتارهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
63 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کنترل رفتارهای پرخاشگرانه ورزشکاران نسبت به داوران در فوتبال حرفه ای ایران با تاکید بر رفتارهای اخلاقی بود. پژوهش حاضر از نوع، پژوهش های توصیفی-همبستگی می باشد که به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بازیکنان لیگ برتر حرفه ای ایران بودند. تعداد 165 نفر به عنوان نمونه پژوهش مشخص گردیدند که از بین آن ها تعداد 131 پرسشنامه جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه بود. پژوهش حاضر نشان داد که 5 عامل انضباطی، داوری، باشگاهی، فردی و محیطی نقش معناداری بر کنترل رفتارهای پرخاشگرانه ورزشکاران نسبت به داوران در فوتبال حرفه ای ایران دارند که در این بین عوامل داوری مهم ترین نقش را دارا می باشد. از این رو بهبود وضعیت عملکردی داوران و ایجاد بستر جهت بهبود عملکرد آنان نقش مهمی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه ورزشکاران دارد. بنابراین می بایستی از تکنولوژی جدید جهت ارتقا عملکرد داوران در فوتبال حرفه ای ایران استفاده نمود.
اثربخشی بازی درمانی شناختی-رفتاری بر پرخاشگری و اضطراب کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
192 - 210
هدف: مقاله حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی شناختی-رفتاری بر پرخاشگری و اضطراب دانشآموزان کمتوان ذهنی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری، کلیه دانشآموزان پسر دوره دوم ابتدایی کمتوان ذهنی مدارس استثنائی شهر تبریز در سالتحصیلی400-1399 بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس30 نفر دانشآموز کمتوان ذهنی به عنوان نمونه جهت اجرای پژوهش انتخاب شدند و به صورت دو گروه آزمایش(15 نفر) وکنترل(15 نفر) گمارده شدند. جهت سنجش پرخاشگری از پرسشنامه شهیم(1385) و جهت سنجش اضطراب از پرسشنامه مارچ و همکاران(1997) استفاده شد. روایی ابزارها توسط متخصصان تایید شد پایایی ابزارها با آلفای کرونباخ سنجش و مورد تایید واقع شدند(7/0<α). قبل از اجرای مداخله از هر دو گروه پیشآزمون پرخاشگری و اضطراب به عمل آمد. گروه آزمایش آموزش بازی درمانی شناختی-رفتاری را از طریق پکیج آموزشی در 12 جلسه دریافت کرد و گروه کنترل هیچگونه مداخله آموزشی دریافت نکرد. پس از اجرای مداخله در مرحله پسآزمون، هر دو گروه مجددا ابزارهای مرحله پیشآزمون را پاسخ دادند و دو ماه بعد مجددا در بین هر دو گروه ابزارها اجرا شد. یافتهها: دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس بین-درون آزمودنیهای آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد: آموزش بازیدرمانی شناختی-رفتاری درکاهش پرخاشگری و اضطراب اثربخش بوده و این اثربخشی بعد از دوماه همچنان پایدار بوده است(05/0> p ). نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی و پایداری بازیدرمانی شناختی-رفتاری در پژوهش حاضر؛ پیشنهاد میشود در مدارس استثنایی به صورت دورهای از روشهای آموزشیِ بازی درمانیشناختی-رفتاری در جهت کاهش پرخاشگری و اضطراب دانشآموزان کمتوان ذهنی بهره گرفته شود.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان برروابط متقابل مادر- نوجوان، انزوای اجتماعی و پرخاش گری در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
توانایی تنظیم هیجان از زمره ی متغیرهایی است که برای نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخواردار است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان برروابط متقابل مادر- نوجوان، انزوای اجتماعی و پرخاش گری در نوجوانان دختر انجام شد. در یک طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و دوره ی پیگیری دوماهه، 40 نوجوان دختر به شیوه ی هدف مند مبتنی بر معیارهای ورود در پژوهش شرکت نمودند. نمونه انتخاب شده سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه (20 نفر) گمارش شدند. شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس رابطه والد- فرزندی (1994)، پرسش نامه ی انزوای اجتماعی (1978) و پرسش نامه ی پرخاشگری (1992) پاسخ دادند. گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان را طی 8 جلسه 60 دقیقه ا ی دریافت و گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان در کاهش پرخاش گری و در افزایش روابط متقابل مادر- نوجوان اثربخش است و این اثربخشی تا مرحله ی پیگیری پایدار بوده است. اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش انزوای اجتماعی تأیید نشد. به نظر می رسد از طریق آموزش تنظیم هیجان می توان زمینه ی تقویت رابطه ی مادر- نوجوان و کاهش پرخاش گری نوجوانان دختر را فراهم نمود. شماره ی مقاله: 1
تأثیر راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در پیوندهای علّی بین طرحواره های ناکارآمد اولیه، نشخوار خشم و پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (بهمن) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹
۲۲۸۴-۲۲۶۹
زمینه: سال های اخیر شاهد افزایش تحقیقات در مورد عوامل اجتماعی - هیجانی بوده ایم که می توانند تفاوت های فردی را در گرایش های پرخاشگرانه در میان نوجوانان توضیح دهند. به طور خاص، نشخوار خشم و طرحواره های ناکارامد اولیه به عنوان عوامل مهمی ظاهر شده اند که می توانند اهداف مهم پیشگیری را نیز تشکیل دهند. با این حال، مطالعات اخیر این احتمال را افزایش داده اند که روابط بین این متغیرها توسط سایر عوامل هیجانی شناختی نیز که با پرخاشگری مرتبط اند میانجی گری می شوند. هدف: مطالعه حاضر به دنبال تبیین روابط بین نشخوار خشم، طرحواره های ناکارامد اولیه و پرخاشگری با میانجی گری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بود. روش: این مطالعه، یک تحقیق همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان متوسطه دوم در سال تحصیلی 1398-1399 شهر یاسوج بودند که تعداد 340 نفر با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری (AQ)، راهبردهای شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ)، نشخوار خشم (ARS) و طرحواره های ناکارآمد اولیه (YSOSF) انجام گرفته است. برای روایی پرسشنامه ها از آلفای کرونباخ استفاده شد و ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری داده ها انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که ارتباط مورد انتظار بین نشخوار خشم، طرحواره های ناکارآمد اولیه و پرخاشگری وجود دارد. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل اثرات غیرمستقیم نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در روابط بین نشخوار خشم و طرحواره های ناکارآمد اولیه با پرخاشگری نقش میانجی دارند. نتیجه گیری: به طورکلی، با توجه به نقش طرحواره های ناکارامد اولیه، نشخوار خشم و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، در ظهور و حفظ پرخاشگری نوجوانان، جهت کاهش پرخاشگری می توان این متغیرها را هدف قرار داد. شماره ی مقاله: ۹
تأثیر شاهنامه خوانی بر پرخاشگری، مهارت اجتماعی و هویت ملّی نوجوانان
زمینه و هدف: ایران کشوری با آثار فرهنگی و هنری ارزشمندی بوده که شاهنامه فردوسی یکی از این موارد است. متأسفانه به رغم وجود چنین گنجینه ارزشمندی و بهره برداری هایی که می توان از آن به خصوص در امر آموزش انجام داد، استفاده های محدودی از آن به عمل آمده است. بر این اساس، این مطالعه در پی بررسی تأثیر برگزاری دوره های شاهنامه خوانی بر پرخاشگری، مهارت اجتماعی و هویت ملی دانش آموزان بوده است . روش پژوهش: این مطالعه بر اساس هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش در حوزه مطالعات نیمه آزمایشی قرار دارد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانش آموزان پایه چهارم مدارس دخترانه شهر خرم آباد تشکیل داده اند. نمونه گیری در این مطالعه با استفاده از روش در دسترس انجام گرفت. بر این اساس، پس از انجام مذاکرات اولیه و اخذ مجوز از والدین دانش آموزان، در نهایت تعداد 30 نفر از جامعه آماری معرفی شده به عنوان نمونه پژوهش تعیین گردیدند. سنجش پرخاشگری با استفاده از پرسش نامه آرنولد اچ باس و پری (1992)، سنجش مهارت اجتماعی با بهره گیری از پرسش نامه گرشام و الیوت (1990) و همچنین، سنجش هویت ملّی با تکیه بر پرسش نامه باتمانی (1384) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در این مطالعه با توجه به نرمال نبودن داده های حاصله با استفاده از آزمون ویلکاکسون انجام شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که میانگین پرخاشگری دانش آموزان پس از برگزاری دوره شاهنامه خوانی به صورت معنی داری (با سطح معنی داری 0/00) به میزان 827 /0 کاهش یافته است. تحلیل توصیفی داده ها نشان می دهد که میانگین مهارت اجتماعی و هویت ملّی به ترتیب به میزان 0/648و 0/758 در سطح معنی داری 0/002 و 0/001 افزایش یافته است . نتیجه گیری: نتایج این مطالعه آماره Z بالاتر از 96/1 را برای هر یک از متغیرها نشان می دهد که تفاوت معنادار میانگین ها را قبل و بعد از دوره شاهنامه خوانی نشان می دهد. بر این اساس می توان بیان داشت که دوره های شاهنامه خوانی می تواند اثرات مثبتی در جنبه های روانشناختی کودکان بر جای گذارد
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر پرخاشگری ارتباطی پنهان و بخشودگی در بین زنان متقاضی طلاق
زمینه و هدف: بسیاری از همسران به ویژه زنان متقاضی طلاق در جریانات زندگی بنا به دلایلی ممکن است دچار پرخاشگری پنهان شده و توانایی سازگاری با موقعیت های چالشی را نداشته باشند. هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر پرخاشگری ارتباطی پنهان و بخشودگی در بین زنان متقاضی طلاق در شهر بابل بود . روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون سه گروهی بود. از بین زنان متقاضی طلاق نمونه ای به حجم 45 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایشی (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی) و یک گروه کنترل به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. (15 نفر در هر گروه). پس از ارزیابی 45 نفر از زنان متقاضی طلاق که میزان خشونت ارتباطی پنهان آنها بالاتر از نقطه برش بود و شرایط لازم را داشتند، شناسایی و سپس در سه گروه 15 نفری، دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل اختصاص یافتند. سپس 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2004) و 8 جلسه 90 دقیقه ای واقعیت درمانی (گلاسر، 2005) در گروه های آزمایشی به صورت حضوری و با رعایت پروتکل های بهداشتی انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه پرخاشگری ارتباطی پنهان و پرسش نامه بخشودگی جمع آوری شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر پرخاشگری ارتباطی پنهان ( 44/19 F= ) و بخشودگی ( 87/15 F= ) در بین زنان متقاضی طلاق اثربخش است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخاشگری ارتباطی پنهان، و بخشودگی تأثیر بیشتری نسبت به واقعیت درمانی دارد (01/0> p ). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که تاثیر واقعیت درمانی تا دوره پیگیری ادامه داشت . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی بر پرخاشگری ارتباطی پنهان و بخشودگی در بین زنان متقاضی طلاق موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
اثربخشی نمایش درمانی بر پرخاشگری و سازگاری در دانش آموزان دختر نوجوان
زمینه و هدف: دوران نوجوانی به دلیل اهمیت تحولی، موضوع بسیاری از پژوهش ها در علوم رفتاری می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نمایش درمانی بر پرخاشگری و سازگاری در دانش آموزان دختر نوجوان انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دختران متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل می دادند. تعداد 40 نفر از جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و هدفمند انتخاب شده و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. در هر دو گروه، پرخاشگری و سازگاری دانش آموزان از طریق پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992و پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ (1993) مورد ارزیابی قرار گرفتند، گروه نخست، در 10 جلسه نمایش درمانی بر اساس روش پیشنهادی لوتون (2009) دریافت کردند؛ اما گروه دوم مداخله ای نداشتند. سپس مجدداً در پس آزمون و دوماه بعد در مرحله پیگیری پرخاشگری و سازگاری هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغییره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد نمایش درمانی بر پرخاشگری (19/944= F ، 001/0 > P ) و سازگاری (56/91= F ، 001/0 > P ) در دانش آموزان دختر نوجوان موثر بود. همچنین نمایش درمانی در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری بر پرخاشگری و سازگاری دانش آموزان اثر بخش بود و این تاثیر تا محله پیگیری ادامه داشت. نتیجه گیری: با توجه به اینکه دوران نوجوانی فی نفسه با ناسازگاری و ناهنجاری های رفتاری از جمله پرخاشگری همراه است، می توان از روش نمایش درمانی به منظور جلوگیری از پرخاشگری و ایجاد سازگاری بهره گرفت.