مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
سبک دلبستگی
یکی از متغیرهای روان شناختی که جایگاه ویژه ای در روان شناسی دینی به خود اختصاص داده، دلبستگی به خداوند است. دلبستگی یکی از عوامل اثرگذار بر تاب آوری افراد است. مقاومت موفقیت آمیز افراد در برابر موقعیت های چالش برانگیز، مانند آنچه همسران شهدا با آن مواجه هستند، مفهوم اصلی تاب آوری است. در نظام جمهوری اسلامی ایران با توجه به جایگاه شهادت و ایثار مسئله لزوم حفظ، توجه و احترام به خانواده های معظم شهدا و بررسی و پژوهش در مورد شرایط روان شناختی همسران شهدا از جایگاه ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضربه منظور بررسی رابطه بین سبک دلبستگی به خدا با تاب آوری در همسران شاهد استان چهارمحال و بختیاری انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع روش همبستگی است. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسش نامه سبک دلبستگی به خدا بک و مک دونالد (2004) بود. جامعه آماری پژوهش تمام همسران شهید استان چهارمحال و بختیاری بودند که ازدواج مجدد نکرده بودند. از بین آنها 75 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و پرسش نامه ها را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و روش همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد همبستگی مثبت و معناداری (612/0r =) بین تاب آوری با سبک دلبستگی به خدا وجود دارد (01/0 P ≤). ضرایب همبستگی ابعاد چهارگانه دلبستگی به خدا شامل: ارتباط با خدا، اعتماد، توکل و توجه به خدا با تاب آوری به ترتیب 26/0، 39/0، 48/0 و 51/0 است. مطابق یافته های تحقیق بین سبک دلبستگی به خدا با تاب آوری رابطه معنادار آماری وجود دارد. افرادی که دلبستگی ایمن نسبت به خدا دارند به دلیل پذیرش خداوند به عنوان تکیه گاه امن، احساس توانایی بیشتری در قبال مشکلات دارند، احساس حمایت بیشتری می کنند، نگرش معنادار و هدفمندی به زندگی دارند و ویژگی های روان شناختی مثبت در آنان بیشتر است.
رابطه سبک دلبستگی با مؤلفه های احساس ذهنی بهزیستی و خلاقیت هیجانی در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
157 - 180
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک دلبستگی با مؤلفه های احساس ذهنی بهزیستی و خلاقیت هیجانی در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 1394-1395 به تعداد 7529 نفر و نمونه پژوهش شامل 367 نفر از این دانشجویان بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسال کولیینز و رید، احساس ذهنی بهزیستی دینر و واتسون و خلاقیت هیجانی آوریل به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. داده ها پس از جمع آوری براساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با احساس ذهنی بهزیستی رابطه معنادار مثبت و بین سبک دلبستگی اضطرابی با احساس ذهنی بهزیستی رابطه معنادار منفی وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی ایمن با خلاقیت هیجانی و مؤلفه های آن رابطه معنادار مثبت و بین سبک دلبستگی اضطرابی با مؤلفه آمادگی هیجانی رابطه معنادار مثبت و بین سبک دلبستگی اجتنابی با مؤلفه بداعت رابطه معنادار منفی نشان داده شد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک دلبستگی دانشجویان مجموعا 11/0 از نمرات احساس ذهنی بهزیستی و 27/0 درصد از نمرات خلاقیت هیجانی را پیش بینی می کند. در مجموع نتایج حاکی از اهمیت نقش سبک دلبستگی در احساس ذهنی بهزیستی و خلاقیت هیجانی دانشجویان بود. واژه های کلیدی: سبک دلبستگی، احساس ذهنی بهزیستی، خلاقیت هیجانی، آمادگی هیجانی، بداعت
الگوی ساختاری پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و جهت گیری زندگی در زنان متاهل: با نقش واسطه ای هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
102 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی مدل ساختاری پیش بینی رضایت زناشویی براساس سبک های دلبستگی و جهت گیری زندگی با نقش واسطه ای هیجان خواهی در زنان متاهل بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری 1854 زن متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت شمال تهران در سال 1397 بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی محله های ازگل، اراج، نیاوران و باغ فردوس انتخاب و از این محله ها بر اساس نرم افزار سمپل پاور 350 زن انتخاب شدند. سپس پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1989)، دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1990)، جهت گیری زندگی شیرر و کارور (1985) و هیجان خواهی زاکرمن (1978) تکمیل و داده ها با استفاده از معادلات ساختاری اسمارت پلاس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیر مستقیم برازش مدل از سبک دلبستگی ایمن (62/0= β )، اضطرابی (65/0-= β )، اجتنابی (43/0-= β )، و جهت گیری زندگی خوشبینانه (46/0= β ) و بدبینانه (57/0-= β ) و هیجان خواهی (59/0= β ) بر رضایت زناشویی شدت اثر مطلوبی دارد. همچنین الگوی ساختاری می تواند رضایت زناشویی را بر اساس سبک دلبستگی ایمن (53/0= β )، اضطرابی (65/0-= β )، اجتنابی (43/0-= β )، و جهت گیری زندگی خوشبینانه (42/0= β ) و بدبینانه (45/0-= β ) با میانجی گری هیجان خواهی پیش بینی کرده و از برازش مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری: برآیند پژوهش نشان داده است که طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش بینی رضایت زناشویی براساس سبک های دلبستگی و جهت گیری زندگی با نقش واسطه ای هیجان خواهی با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است؛ لذا برای انسجام و خَلق رابطه زناشویی مطلوب، می توان با شناخت هیجان های هریک از زوج ها، نوع سبک دلبستگی و تقابل عناصر درون روانی آن ها، روابط زوج ها را بهبود بخشید.
تأثیر مبادله رهبر- پیرو بر طفره روی اجتماعی کارکنان: تبیین نقش تعدیل گری سبک دلبستگی و میانجی گری اعتماد به رهبری و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
159 - 193
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مبادله رهبر- پیرو بر طفره روی اجتماعی کارکنان با تاکید بر نقش میانجی اعتماد به رهبری و تعهد سازمانی و همچنین نقش تعدیل گری سبک دلبستگی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- همبستگی و به طور خاص مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش،کلیه کارکنان بانک کشاورزی استان قم (200 نفر) می باشد که به روش تصادفی طبقه ای 148 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از مقیاس مبادله رهبر- پیرو لیدن و ماسلین (1998)، مقیاس طفره روی اجتماعی جرج (1992)، مقیاس اعتماد به رهبری مک آلیستر (1995)، مقیاس تعهد سازمانی آلن و میر (1990) و مقیاس سبک دلبستگی برنان و همکاران (1998) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مبادله رهبر- پیرو از طریق اعتماد به رهبری و نیز تعهد سازمانی بر طفره روی اجتماعی کارکنان تاثیر منفی و معنی دار دارد. علاوه بر آن، نقش میانجی گری تعهد سازمانی و اعتماد به رهبری در رابطه میان مبادله ی رهبر- پیرو و طفره روی اجتماعی کارکنان، تأیید شد. نهایتاً نقش تعدیل گری سبک دلبستگی در رابطه مبادله ی رهبر- پیرو با اعتماد به رهبری و تعهد سازمانی، تأیید نشد، اما تاثیر مستقیم و منفی سبک دلبستگی بر اعتماد به رهبری و تعهد سازمانی، به دست آمد.
رابطه ابعاد مثلث تاریک شخصیت و سبک های دلبستگی با دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۲ (پیاپی ۵۷)
215-224
حوزه های تخصصی:
دلزدگی زناشویی یکی از عواملی است که به مرور زمان عشق میان زوجین را کم می کند و می تواند منجر به طلاق عاطفی یا رسمی شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین ابعاد مثلث تاریک شخصیت و سبک های دلبستگی با دلزدگی زناشویی بود. روش این پژوهش توصیفی و طرح آن از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان متأهل مقطع کارشناسی رشته روانشناسی مشغول به تحصیل در نیمسال تحصیلی دوم ۹۹-۱۳۹۸ قابل دسترس از طریق فضای مجازی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر بود. تعداد ۲۰۶ نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس مثلث تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، ۲۰۱۰)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسال (هازن و شیور، ۱۹۸۷) و مقیاس دلزدگی زناشویی (پاینز، ۱۹۹۶) استفاده شد. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که بین ابعاد مثلث تاریک شخصیت با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت معنادار، بین سبک دلبستگی ایمن با دلزدگی زناشویی رابطه منفی معنادار و بین سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد . نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که نمره کل مثلث تاریک شخصیت و دو بعد ماکیاولیسم و ضداجتماعی به صورت جداگانه و هر سه سبک دلبستگی می توانند دلزدگی زناشویی را پیش بینی کنند. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت رفتارهای اجتماعی نامناسب افراد دارای نمرات بالا در مثلث تاریک شخصیت سبب بروز بی مهری میان زوجین، کاهش صمیمیت و رضایتمندی و در نهایت دلزدگی زناشویی می شود. دلبستگی نیز به عنوان متغیری پایدار ، روابط زناشویی را تحت تأثیر قرار می دهد.
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، سبک های هویت و تمایزیافتگی خود با کیفیت زندگی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه سبک های هویت، سبک های دلبستگی، تمایزیافتگی خود با کیفیت زندگی دانشجویان است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری آن کلیه دانشجویان موسسه آموزش عالی حکمت رضوی سال تحصیلی 99-98 می باشند که 214 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. در این تحقیق از چهار پرسشنامه کیفیت زندگی ویر و شربون 1992، پرسشنامه کولینز و رید 1990، پرسشنامه هویت بنیون و آدامز (1986)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود فرم کوتاه دریک (2011) استفاده شده است. روایی صوری پرسشنامه ها مورد تایید قرار گرفته است. ضریب آلفای کرانباخ برای پرسشنامه کیفیت زندگی بالای70/0، برای کل مقیاس پرسشنامه تمایزیافتگی 78/0، برای پرسشنامه سبک هویت 79/0 تا 88/0، برای پرسشنامه سبک دلبستگی 95/0 برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تی و تحلیل واریانس برای معناداری ضرایب همبستگی دو متغیری و چند متغیری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون در فرضیه اول نشان داد بین سبک های هویت و کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون در فرضیه دوم و سوم نشان داد بین تمایزیافتگی و کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد.
تدوین مدل ساختاری شکست عشقی بر اساس ویژگی های شخصیتی، سبک دلبستگی، طرحواره های ناسازگار اولیه، الگوهای فرزندپروری و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
47 - 75
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین مدل ساختاری شکست عشقی بر اساس بر اساس ویژگی های شخصیتی، سبک دلبستگی، طرحواره های ناسازگار اولیه، الگوهای فرزندپروری و حمایت اجتماعی ادراک شده هست. روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری، شامل کلیه دختران و پسران دارای تجربه شکست عشقی بود که در نیمه نخست سال 1398 به مراکز مشاوره مناطق 1، 2، 3 و 5 شهر تهران مراجعه کرده بودندبه صورت داوطلبانه 200 نفر انتهاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شاور (AAI)، نشانگان ضربه عشقی(LTSI)، ویژگی های شخصیتی نئو (NEO- FFI-60)، طرحواره های یانگ (فرم کوتاه)، پرسشنامه ادراک والدین گرولنیک (POPS) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) بود. نتایج نشان داد که که مدل آزمون شده، مدل مطلوبی است و از برازش قابل قبولی برخوردار است. همچنین نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تاثیر کلی عوامل فردی یعنی سه عامل ویژگی های شخصیتی، سبک دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه و همچنین عامل اجتماعی یعنی متغیر حمایت اجتماعی ادراک شده بر شکست عشقی دختران و پسران شهر تهران معنادار بوده است. در ارتباط با فرضیه دوم یعنی عامل خانوادگی یا همان الگوهای فرزندپروری در مطالعه حاضر، نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که تاثیر کلی این متغیر بر شکست عشقی معنادار نبوده است. با این حال، تحلیل دقیق و بیشتر آن نشان داد که از بین خرده مقیاس الگوهای فرزندپروری، سه مؤلفه اشتغال پدر به فرزند، حمایت از خودمختاری پدر و گرمی پدر اثر معناداری بر شکست عشقی دختران و پسران داشته است.
نقش میانجیگری مکانیزم های دفاعی در رابطه بین سبک دلبستگی با ترس از موفقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
59 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش میانجی گری مکانیزم های دفاعی در رابطه بین دلبستگی با ترس از موفقیت دانشجویان دختر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی تحلیل مسیر بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر، دانشجویان دختر دانشگاه خاتم بودند که 310 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ترس از موفقیت زوکرمن و الیسون، مکانیزم های دفاعی اندرزو سبک دلبستگی هازان و شیور استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر انجام شد . یافته های این پژوهش نشان داد، دلبستگی هم به صورت مستقیم هم به واسطه گری مکانیزم دفاعی روان آزرده بر ترس از موفقیت تأثیر دارد. با توجه به یافته ها بر اهمیت نقش مکانیزم های دفاعی در رابطه بین ترس از موفقیت در دلبستگی تأکید می شود. پیشنهاد می شود در جلسات درمانی و مشاوره ای، مکانیزم های دفاعی افراد بررسی شود، تا بتوان مطابق با آن اقدامات ضروری انجام شود تا فرد به موفقیت هرچه بیشتر در کار و روابط اجتماعی نایل آید.
مقایسه ویژگی شخصیتی و سبک دلبستگی و رفتار پرخطردرنوجوانان عادی و دارای اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
178 - 157
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی های شخصیتی، سبک دلبستگی و رفتارهای پرخطر نوجوانان دارای اختلال سلوک و عادی بود. روش: مطالعه توصیفی از نوع پس رویدادی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام نوجوانان پسر دارای اختلال سلوک و عادی در کانون اصلاح و تربیت شهر قم در نیمه دوم سال 1399 بود، که از میان آن ها 70 نفر(35 نفر نوجوان اختلال سلوک و 35 نفر نوجوان عادی) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در مطالعه حاضر داده ها از طریق پرسشنامه ویژگی های شخصیتی فرم کوتاه 60 سوالی(NEO-FFI)، پرسشنامه سبک های دلبستگی 18ماده ای کولینز و رید (1990) و پرسشنامه رفتارهای پرخطر 11سؤالی شجاعی باغینی (1387) جمع آوری و با استفاده از واریانس آزمون تحلیل چند متغیره و آزمون تی دو نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و به وسیله نسخه 24 نرم افزار SPSS انجام گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که از منابع با استفاده از فن آماری تحلیل واریانس چند متغیرنشان می دهد که 5مولفه ویژگی شخصیتی در نوجوانان سلوک و عادی با یکدیگر متفاوت است؛ دست کم در مولفه دلبستگی ناایمن بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد. و همچنین نتایج تحلیل آزمون تی زوجی نشان داد که در شرایط پیش فرض برابری واریانس ها در نوجوانان دارای اختلال سلوک و عادی در متغیر رفتارهای پرخطر تفاوت معناداری با یکدیگر دارند . نتیجه گیری: بر این اساس نتایج پژوهش حاضر را می توان در افراد دارای اختلال سلوک و بزهکاران به کار برد و به کاهش بروز رفتارهای پر خطر در آنان کمک کرد.
ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های دلبستگی و عملکرد جنسی در زنان متأهل: نقش میانجیگری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های دلبستگی و عملکرد جنسی در زنان متأهل با نقش میانجیگری هوش هیجانی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی -همبستگی از نوع اکتشافی متوالی و هدایت شده است و جامعه آماری زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1398 بود. روش نمونه گیری بصورت تصادفی چند مرحله ای وحجم نمونه آماری 350 زن متاهل بر مبنای نرم افزارsample power و با توجه به احتمال 20 درصد افت آزمودنی ها 372 زن متاهل انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (2008)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1990)، عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000) و هوش هیجانی باراُن (1997) بود. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری smartpls تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد طلاق عاطفی براساس سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و سبک دلبستگی اضطرابی/دوسوگرا و عملکرد جنسی با میانجیگری هوش هیجانی در زنان متاهل از برازش مناسبی برخوردار است (01/0=P). همچنین بررسی معناداری مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم پژوهش نشان داد مسیر مستقیم سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و سبک دلبستگی اضطرابی/دوسوگرا و عملکرد جنسی با طلاق عاطفی زنان متأهل معنادار (01/0=P) و از طرفی نتایج مسیر غیر مستقیم نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و سبک دلبستگی اضطرابی/دوسوگرا و عملکرد جنسی با میانجی گری هوش هیجانی بر طلاق عاطفی زنان متأهل شدت اثر مطلوبی داشته است (01/0=P). نتیجه گیری: به منظور ایجاد انسجام و خلق رابطه زناشویی رضایتبخش براساس شناخت هیجانات هر یک از زوجین و اصلاح نوع سبک های دلبستگی زوج ها به تقابل عناصر درون روانی در جهت بهبود روابط زناشویی در طول ملاحظات درمانی پرداخت.
مدل یابی معادلات ساختاری روابط سبک های دلبستگی و خود_متمایزسازی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه با نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
138-110
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل معادلات ساختاری روابط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه با نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی (1554 نفر) در سال تحصیلی 98-1397 بود که تعداد گروه نمونه بر اساس فرمول کوکران حدود 308 نفر برآورد شد که برای حذف اثر پرسشنامه های بی اعتبار تعداد 350 نفر در نظر گرفته شد. در نهایت، تعداد 305 پرسشنامه مورد تحلیل نهایی قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه خود-متمایزسازی اسکورون و اسمیت (2003)، سیاهه دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، نیمرخ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (واکر، سیچریست و پندر، 1995) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود که جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری) با کمک نرم افزارهای آماری SPSS 23 و 26 AMOS استفاده شده است. .یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی (10/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (09/1= ، 01/0 > p ) با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها قادرند عملکرد تحصیلی را مستقیما پیش بینی نمایند.. همچنین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت می تواند بین سبک دلبستگی (03/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (64/0= ، 01/0 > p ) و عملکرد تحصیلی نقش میانجی داشته باشد. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی و نیز سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت با عملکرد تحصیلی، توجه ویژه به این متغیرها جهت بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان، ضروری می نماید. هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل معادلات ساختاری روابط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه با نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی (1554 نفر) در سال تحصیلی 98-1397 بود که تعداد گروه نمونه بر اساس فرمول کوکران حدود 308 نفر برآورد شد که برای حذف اثر پرسشنامه های بی اعتبار تعداد 350 نفر در نظر گرفته شد. در نهایت، تعداد 305 پرسشنامه مورد تحلیل نهایی قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه خود-متمایزسازی اسکورون و اسمیت (2003)، سیاهه دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، نیمرخ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (واکر، سیچریست و پندر، 1995) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود که جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری) با کمک نرم افزارهای آماری SPSS 23 و 26 AMOS استفاده شده است. .یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی (10/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (09/1= ، 01/0 > p ) با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها قادرند عملکرد تحصیلی را مستقیما پیش بینی نمایند.. همچنین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت می تواند بین سبک دلبستگی (03/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (64/0= ، 01/0 > p ) و عملکرد تحصیلی نقش میانجی داشته باشد. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی و نیز سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت با عملکرد تحصیلی، توجه ویژه به این متغیرها جهت بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان، ضروری می نماید.
پریشانی روان شناختی در طول دوره کرونا: نقش پیش بینی کننده ویژگی های دموگرافیک، سبک دلبستگی بزرگ سالان و سرشت عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
407 - 422
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ویژگی های دموگرافیک، سبک دلبستگی و سرشت عاطفی در پیش بینی پریشانی روان شناختی در دوره کرونا بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شهروندان شهر گنبد کاووس بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 370 نفر به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. پرسش نامه های مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت بودند از مقیاس پریشانی روان شناختی، مقیاس سبک دلبستگی بزر گ سالان، سرشت عاطفی و پرسش نامه ویژگی های دموگرافیک. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در گروه با پریشانی روان شناختی متوسط تا حاد در مقایسه با گروه بدون پریشانی سطح تحصیلات (12/1=OR)، متأهل بودن (87/0=OR)، خلق مضطرب (58/1=OR) به عنوان عوامل خطر پریشانی، متغیر وضعیت اقتصادی (03/1=OR)، جنسیت (58/0=OR)، اعتماد به نفس (98/0=OR) و سبک اجتنابی (92/0=OR) به عنوان عوامل محافظت کننده در دوره کرونا شناسایی شدند. به همین ترتیب، در گروه با پریشانی روان شناختی متوسط تا حاد در مقایسه با گروه پریشانی خفیف، افسرده خویی (32/1=OR) و خلق ادواری (17/1=OR) به عنوان عوامل خطر و جنسیت (15/1=OR)، وضعیت اقتصادی (23/0=OR) به عنوان عوامل محافظت کننده شناسایی شدند. لذا شایسته است این مهم مورد توجه روان شناسان و تصمیم گیرندگان این حوزه قرار گیرد.
تحلیل معادلات ساختاری ناگویی هیجانی براساس جو عاطفی خانواده و سبک های دلبستگی با میانجیگری تمایزیافتگی و تصویر بدنی افراد متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده اند که ناگویی هیجانی می تواند متاثر از تصویر بدنی و شرایط خانوادگی باشد. بنابراین؛ پژوهش حاضر با هدف تحلیل معادلات ساختاری ناگویی هیجانی بر اساس جو عاطفی خانواده و سبک های دلبستگی با میانجیگری تمایزیافتگی و تصویر بدنی انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری، متشکل از کلیه زنان و مردان متأهل ساکن منطقه 2 شهر تهران در سال 1399 بود. حجم نمونه با استفاده از روش پیشنهادی شوماخر و لوماکس (2004)، 400 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و آنلاین انجام شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های پژوهش شامل ناگویی خلقی تورنتو (1994)، جو عاطفی خانواده هیل برن (1964)، سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990)، تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1988) و تصویر بدنی مدیروس و گارسیا (2002)، بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که سبک دلبستگی اضطرابی به صورت مثبت و سبک وابستگی و نزدیک بودن، جو عاطفی خانواده، تمایز یافتگی خود و تصویر بدنی به صورت منفی و معنادار بر ناگویی هیجانی اثر دارند. همچنین تمایز یافتگی خود، اثر سبک دلبستگی اضطرابی بر ناگویی هیجانی را به صورت مثبت و اثر سبک دلبستگی نزدیک بودن بر ناگویی هیجانی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. تصویر بدنی اثر سبک دلبستگی اضطرابی بر ناگویی هیجانی را به صورت مثبت و اثر سبک دلبستگی نزدیک بودن بر ناگویی هیجانی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. تمایزیافتگی خود و تصویر بدنی اثر جو عاطفی خانواده بر ناگویی هیجانی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که بهبود جو عاطفی خانواده و سبک دلبستگی هم به طور مستقیم و هم از طریق افزایش تمایریافتگی خود و بهبود تصویر بدنی، در کاهش ناگویی هیجانی افراد متأهل موثر هستند.
الگوی ساختاری مهارت اجتماعی کودکان با ناتوانی های یادگیری بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ناتوانی های یادگیری عاملی مؤثر بر بسیاری از جنبه های زندگی فرد از جمله مهارت اجتماعی است، به گونه ای که عمده کودکانی که مهارت اجتماعی ضعیف دارند، افسرده و منزوی می شوند. بنابرین هدف پژوهش تدوین الگوی ساختاری مهارت اجتماعی کودکان با ناتوانی های یادگیری بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. تعداد 200 نفر از دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مراجعه کننده به مرکز درمان ناتوانی های یادگیری بوجیکای شهر تهران در سال 98-1397 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و فرم والدین پرسشنامه مهارت اجتماعی (گرشام و الیوت، 1990)، فرم والدین پرسشنامه سبک دلبستگی (هالپرن و کاپنبرگ، 2006)، و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (جینکینز و مورگان، 1999) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و آزمون اثرهای واسطه ای در مدل پیشنهادی با روش بوت استراپ انجام شد. یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. بر اساس نتایج، سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی و خودکارآمدی تحصیلی به ترتیب پیش بین منفی و مثبتی برای مهارت اجتماعی بودند (05/0>P). یافته ها همچنین نقش میانجی گر خودکارآمدی تحصیلی را در رابطه بین سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با مهارت اجتماعی مورد تأیید قرار دادند. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی موجب کاهش مهارت های اجتماعی در کودکان با ناتوانی های یادگیری شده و سبک های دلبستگی از طریق خودکارآمدی تحصیلی به طور غیرمستقیم به ارتقاء مهارت اجتماعی در این کودکان کمک می کند.
نقش انعطاف پذیری شناختی و سبک های دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
135 - 148
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اساسی پژوهش حاضر نقش انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان بود. روش: جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز رشت که در سال سال تحصیلی 99-1398مشغول تحصیل بودند، می باشد . با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 309 دانشجو انتخاب شدند . داده ها به وسیله شاخص های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند . شرکت کنندگان پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال ، 2010)، سبک دلبستگی (هازن و شیور، 1987) و شناخت اجتماعی دانشجویان (نجاتی، کمری و جعفری، 1397) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد بین شناخت اجتماعی دانشجویان با انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی ایمن همبستگی مثبت معنادار و با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا همبستگی منفی معنادار وجود دارد ( 05/0 .(p< همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که انعطاف پذیری شناختی 49/0 و سبک دلبستگی اجتماعی02/0 واریانس شناخت اجتماعی دانشجویان را به طور معناداری پیش بینی نمودند (05/0 .(p< نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان نقش تعیین کننده ای دارند.
مدل یابی تاب آوری تحصیلی بر اساس سبک های دلبستگی، جو روانی- اجتماعی مدرسه با میانجی گری سبک های هویت دانش آموزان متوسطه اول شهر مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش مدل یابی تاب آوری تحصیلی بر اساس سبک های دلبستگی، جو روانی- اجتماعی مدرسه با میانجی گری سبک های هویت بوده است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول در شهرستان مرودشت که تعداد آن ها در سال تحصیلی 1399- 1398 بالغ بر 2280 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 357 نفر از دانش آموزان انتخاب و از روش پرسش نامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز، سبک های دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، جو مدرسه دلاویر و سبک های هویت برزونسکی مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان و هم چنین، رگرسیون سلسله مراتبی به شیوه بارون - کنی نشان داد که سبک هویت اطلاعاتی در رابطه بین سبک های دلبستگی اضطرابی با جهت گیری آینده، هم چنین، سبک دلبستگی (اضطرابی و وابستگی) با مهارت ارتباطی، هم چنین، با امنیت و مثبت نگری نقش واسطه ای سهمی ایفا می کند. سبک هویت هنجاری نیز در رابطه بین سبک های دلبستگی (وابستگی و اضطراب) با مهارت ارتباطی، هم چنین، اضطراب وجهت گیری آینده، امنیت و مثبت نگری دارای نقش واسطه گری سهمی و واسطه گری کامل آن با امنیت وجهت گیری آینده تایید می شود .سبک هویت سردرگم نیز در رابطه بین سبک دلبستگی اضطرابی با مهارت ارتباطی، امنیت ومثبت نگری دارای نقش واسطه ای جزیی وباجهت گیری آینده نقش واسطه ای کامل ایفا می کند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مدل تاب آوری تحصیلی بر اساس سبک های دلبستگی، جو روانی- اجتماعی مدرسه با میانجی گری سبک های هویت دانش آموزان متوسطه اول شهر مرودشت از برازش مطلوبی برخوردار است.
پیش بینی سبک های هویت براساس مولفه های بهزیستی روانشناختی و سبک دلبستگی در بین دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهرستان شاهین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
17 - 25
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دوره نوجوانی یکی از بحرانی ترین دوران زندگی هر فرد به شمار می آید. سلامت نوجوانان پیش شرط سلامت و توسعه آینده جامعه است. هویت محوریت سلامت نوجوانی و تحت تاثیر مجموعه عواملی است که بر سلامت نیز موثرند در نتیجه تامین سلامت نوجوان در گرو تشکیل هویت مطلوب است. هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سبک های هویت براساس مولفه های بهزیستی روانشناختی و سبک دلبستگی در بین دانش آموزان پسر دوره اول متوسه شهرستان شاهین شهر بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش آن از نوع همبستگی میباشد. جامعه ی این پژوهش شامل کلیه دانش اموزان پسر دوره اول متوسه شهرستان شاهین شهر بود. نمونه ی پژوهش شامل 230 نفر از حجم نمونه بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سبکهای هویتی برزونسکی (۱۹۸۹) ، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. داده ها در دو سطح توصیفی(میانگین،انحراف استاندارد) و استنباطی(آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند وبوسیله ی نرم افزار SPSS23 تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج نشان داد هویت هنجاری،سردرگم، تعهد و اطلاعاتی بر اساس مولفه های بهزیستی روانشناختی و سبک دلبستگی در بین دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر اصفهان قابل پیش بینی است (01/.<p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش و اینکه انسان سالم، محور توسعه ی پایدار اس ت و خانوادهی سالم مولد و منبع نیروی انسانی مورد نی از جامعه ی سالم است، لذا نیاز است تا خدمات مشاوره و روان شناختی ب ا سرویس های متنوع تری در مدارس اختیار عموم مردم قرار گیرد.
مدل ساختاری پیش بینی همدلی زناشویی بر اساس توانمندی ایگو با میانجیگری سبک دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی همدلی زناشویی بر اساس توانمندی ایگو با در نظر گرفتن نقش میانجی سبک های دلبستگی در افراد متاهل بود. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افراد متاهل مراجعه کننده به خانه های سلامت شهر تهران در سال 1400 بودند. تعداد افراد نمونه ۳۵۰ نفر بودند که با روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس توانمندی من (بارون، 1953)، مقیاس همدلی زناشویی (جولیف و فارینگتون، ۲۰۰۶) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (هازن و شیور، ۱۹۸۷) بودند. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و AMOS انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل پس از حذف یک مسیر از برازش مناسب در جامعه برخوردار بود. همچنین نتایج نشان داد توانمندی ایگو بر همدلی زناشویی اثر غیرمستقیم معنی داری به واسطه سبک های دلبستگی دارند (p<0.05). بدین معنا که با افزایش توانمندی ایگو، سطح همدلی زناشویی به واسطه سبک های دلبستگی افزایش می یابد. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش ارائه راهبردهای مناسب برای بهبود مؤلفه های پیش بین توانمندی ایگو، به منظور بالا بردن سطح رضایت و ثبات و پایداری ازدواج و افزایش همدلی زناشویی مد نظر قرار گیرند.
پیش بینی رضایت جنسى زنان متاهل برمبنای تعهد زناشویی، صمیمیت زناشویی و سبک های دلبستگى در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
94 - 115
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پیش بینی رضایت جنسى زنان بر اساس تعهد زناشویی، صمیمیت زناشویی و سبک های دلبستگى در دوران کرونا بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که جامعه آماری آن را تمامی زنان متأهل شهرستان تفت در سال 1400 که از بین آن ها تعداد 138 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت اینترنتی پرسشنامه رضایت جنسی یاوری کرمانی و بحرینیان (1388)، پرسشنامه تعهد زناشویی توسط آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه صمیمیت زوجین وندن بروک و برتمن (1995) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال بشارت (1379) را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام در SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین تعهد زناشویی (تعهد به همسر، تعهد به ازدواج و احساس تعهد)، صمیمیت زوجین (شاخص صمیمیت، میزان توافق، میزان صادق بودن، علاقه و محبت داشتن و میزان پایبندی به تعهدات) و سبک دلبستگی ایمن با رضایت جنسی وجود داشت (05/0P<). علاوه بر این نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه منفی و معنی داری بین سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا / اضطرابی با رضایت جنسی وجود داشت (05/0P<). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که مؤلفه تعهد به ازدواج؛ مؤلفه علاقه و محبت و میزان توافق و سبک دلبستگی ایمن قادر به پیش بینی رضایت جنسی بودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان دریافت که تعهد زناشویی و صمیمیت زناشویی و سبک دلبستگى قادر به پیش بینی رضایت جنسی زوجین هستند.
پیش بینی رفتارهای پرخطر براساس ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی، تنظیم شناختی هیجان و سبک های دلبستگی با میانجی گری نشاط ذهنی در نوجوانان دختر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه نیازهای بنیادی روانشناختی، تنظیم شناختی هیجان، سبک های دلبستگی و نشاط ذهنی از جمله عواملی هستند که نقش محافظت کننده در بروز رفتارهای پرخطر دارند؛ لذا پیش بینی عوامل زمینه ساز و یا محافظت کننده رفتارهای پرخطر ضروری به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر براساس ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی، تنظیم شناختی هیجان و سبک های دلبستگی با میانجی گری نشاط ذهنی در نوجوانان دختر انجام شد. روش : جامعه آماری این پژوهش توصیفی- همبستگی دربرگیرنده کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بود که از این میان تعداد ۲۸۲ نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARTS)، نیازهای بنیادی روانشناختی (BPNS)، تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، دلبستگی بزرگسال (AAI) و نشاط ذهنی (MVQ) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ و Lisrel نسخه ۸ تحلیل شدند. یافته ها: بین رفتارهای پرخطر با ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی (r=-۰/۲۳۰, P=۰/۰۰۱) و نشاط ذهنی (r=-۰/۳۱۳, P=۰/۰۰۱) رابطه منفی و معنادار و با سبک های دلبستگی (r=۰/۲۴۷, P=۰/۰۰۱) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ درحالی که تنها ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی (P=۰/۰۰۴) با توجه به نقش میانجی نشاط ذهنی توانایی پیش بینی رفتارهای پرخطر را دارد. نتیجه گیری: ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی با توجه به نقش میانجی نشاط ذهنی توانایی پیش بینی رفتارهای پرخطر را دارد؛ این یافته ها می تواند در پیشگیری مؤثر از رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان دختر کمک کننده باشد.