مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سبک دلبستگی
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهـش حاضر به بررسی اثربخـشی روش آمـوزش جراتورزی و ایمنسازی در مقابل تنیدگی بر احساس غربت دانشجویان دختر، با توجه به ویژگی شخصیت و سبک دلبستگی آنان پرداخته است.
روش: 249 دانشجوی دختر سال اول مراکز تربیت معلم، با محدوده سنی 17 تا 35 سال، از طریق پرسشنامههای احساس غربت، سبک دلبستگی و ویژگیهای شخصیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. 90 دانشجو بر اساس اکتساب نمره بالاتر از میانگین (1 واحد انحراف معیار بالاتر) و 30 نفر بر اساس اکتساب نمره پایینتر از میانگین (1 واحد انحراف معیار پایینتر) در پرسشنامه ""احساس غربت"" انتخاب شدند. سپس گروه نمونه (کسانی که نمره احساس غربت آنان 1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود)، بهطور تصادفی به 3 گروه دستهبندی شده و در دو گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت شیوههای آموزشی قرار گرفتند. پس از آموزش، احساس غربت 3 گروه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج آزمون t نشان داد که شیوههای آموزشی بهکاررفته در تغییر احساس غربت دانشجویان موثر بوده است. احساس غربت با ویژگیهای نوروزگرایی بالا و برونگرایی پایین تعیین گردید. میان سبک دلبستگی و احساس غربت تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: برنامههای آموزش جراتورزی و ایمنسازی در کاهش احساس غربت و استرس ناشی از حادثه انتقال موثر است. "
بررسی رابطه سبک های دلبستگی و مکانیسم های دفاعی
حوزه های تخصصی:
سبک های دلبستگی که در چارچوب رابطه کودک – مادر شکل گرفته و استقرار می یابند، روشهای مواجهه فرد با موقعیتهای تنیدگی زا را با به کار بستن مکانیسم های دفاعی متاثر می سازند. در این تحقیق، رابطه سبکهای دلبستگی و انواع مکانیسم های دفاعی بررسی شد. دویست و چهارده دانشجوی دانشگاه تهران با تکمیل مقیاس دلبستگی بزرگسال و پرسشنامه سبکهای دفاعی در این پژوهش شرکت کردند. نتایج تحقیق نشان داد که بین سبک دلبستگی شخص و سبک دفاعی وی رابطه معنی دار وجود دارد: آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن بیش از آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) از مکانیسم های دفاعی رشد یافته استفاده کردند؛ آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ناایمن بیش از آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن از مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و نورتیک استفاده کردند و آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا بیش از آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی از مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و نورتیک استفاده کردند. نتایج و استلزامهای پژوهش حاضر، که برای نخستین بار رابطه سبکهای دلبستگی و دفاعی را بررسی کرده است، در این مقاله تبیین و تشریح خواهند شد.
بررسی پیامدهای هیجانی سبکهای دلبستگی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط سبک های دلبستگی با توانایی های هیجانی و پیش بینی این توانایی ها به وسیله سبکهای دلبستگی است. نمونه مورد مطالعه 108 نفر دانشجوی دختر (65 نفر) و پسر (43 نفر) دانشگاه تربیت معلم تهران بودند؛ که با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش را مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAS) و مقیاس رگه فراخلقی (TMMS) تشکیل می دادند. نتایج تحقیق نشان داد دلبستگی ایمن با تمایز و بازسازی یا مدیریت هیجانی رابطه مستقیم و سبکهای دلبستگی ناایمن - اجتنابی و دوسوگرا با هر دو مولفه تمایز و بازسازی هیجانی رابطه معکوس دارد. سبکهای دلبستگی توانایی های هیجانی را پیش بینی می کند.
بررسی ساخت خانواده و سبک دلبستگی در دختران فراری و اثر بخشی خانواده درمانی و درمانگری حمایتی در تغییر آنها
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که به صورت طرح شبه تجربی به روش پیش آزمون – پس آزمون با یک گروه انجام شده است، به دنبال بررسی ساخت خانواده و سبک دلبستگی دختران فراری و اثر بخشی خانواده درمانی و درمانگری حمایتی در تغییر آنهاست. بدین منظور ۵٠ نفر از دختران فراری در مجتمع قضایی ارشاد، مرکز مداخله در بحران بهز یستی، خانه ریحانه، کانون اصلاح و تربیت و مرکز مشاوره آموزش و پرورش منطقه یک تهران به همراه خانواده هایشان از نظر ساخت خانواده و سبک دلبستگی مورد آزمون قرار گرفتند و در مرحله دوم ١۵ نفر از آنان که بر اساس الگوی دلبستگی ناایمن و از نظر ساخت خانوادگی ناکارآمد محسوب می شدند، در مداخلات درمانی (خانواده درمانی سیستمی و روان درمانگری حمایتی) طی ده جلسه شرکت کردند. به منظور سنجش سبک دلبستگی از مقیاس بازنگری شده کولینز و رید RAAS (١۹۹٠) و ﭙرسشنامه هازن وشیورAAQ (فرم جدید فنی ونولر، ١۹۹٣) استفاده شده است. برای سنجش ساخت خانواده نیز از خانواده آزمای مک مستر (نسخه اِیرانی)FAD_I استفاده شده است. هر سه آزمون قبلاً در ایران هنجاریابی شده است و از اعتبار و روایی نسبتاً خوبی برخوردارند.. نتایج بر اساس آزمون های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد) و آزمونهای آماری Z برای مقایسه نسبت ها، t برای مقایسه میانگین های همبسته، آنواANOVA و همچنین آزمون های غیر ﭘارامتریک مک نمار، آزمون علامت وکااسکوﺌر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که:
- ساخت خانواده دختران فراری ناکارآمد است و عملکرد آنها در سازه های «نقش های خانوادگی»، «ابراز عواطف» و «حل مشکل» پائین تر از هنجار جامعه می باشد.
- توزیع درصد سبک دلبستگی دختران فراری با جامعه بهنجار تفاوت معنی دار دارد. درصد سبکهای دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا در آنها به ترتیب 28%، 10% و 68% می باشد.
- سبک دلبستگی دختران فراری با سبک دلبستگی مادرانشان همخوانی مثبت و معنی داری دارد (میزان ضریب همخوانی ۵۸/٠ است) در حالیکه این ارتباط با سبک دلبستگی پدران معنی دار نبود.
- کاربرد خانواده درمانی به همراه درمانگری حمایتی بطور معنی داری منجر به بهبود ساخت خانواده دختران فراری و عملکرد آنها در سازه های نقش های خانوادگی، ابراز عواطف و حل مشکل شده است.
مداخلات درمانی منجر به تغییر سبک دلبستگی ناایمن به سبک دلبستگی ایمن در دختران فراری گردیده است اما میزان تغییرات معنی دار نیست.
بررسی رابطه بین سبک دلبستگی و روابط جنسی فرازناشویی در بین زنان بازداشت شده در مرکز مبارزه با مفاسد اجتماعی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله روزافزون روابط جنسی فرازناشویی به عنوان یکی از عوامل آسیب زا در ساختار و ثبات خانواده، توجه بسیاری از متخصصان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. این پژوهش از میان عوامل متعدد روانی ـ اجتماعی مؤثر در این زمینه به بررسی سبک دلبستگی و روابط جنسی فرازناشویی در میان زنان پرداخته است. به منظور رسیدن به اهداف پژوهش ابتدا 55 نفر از زنان متاهلی که به علت داشتن روابط نامشروع در مرکز مبـارزه بـا مفاسد اجتماعی شهر تهران بازداشت شده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه کنترل نیز شامل 70 نفر از زنانی که روابط فرازناشویی نداشتند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.
هر دو گروه پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور را پر کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر محاسبه فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و نمودارهای مربوطه، از آزمون خی دو و ضریب فای و کرایمر استفاده شد.
نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین سبک دلبستگی ناایمن و روابط فرازناشویی رابطه وجود دارد (01/0P<) و زنانی که سبک دلبستگی ناایمن خصوصاً سبک ناایمن اجتنابی دارند رابطه فرازناشویی بیشتری دارند (05/0P<). علاوه بر این مشخص شد که بین میزان تحصیلات و روابط فرازناشویی رابطه وجود دارد. به این معنی که میزان روابط فرازناشویی در میان زنان با تحصیلات پایین بیشتر است (01/0P<).
رابطه بین طرحواره های ناسازگارانه اولیه و سبک دلبستگی در زنان دارای خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیانت زناشویی موضوعی است که زوج درمانگران به صورت منظم در کارهای بالینی شان با آن مواجه می شوند و می تواند تجربه ای گیج کننده و دردناک بر همه ی کسانی باشد که درگیر با آن هستند. این پژوهش بمنظور بررسی رابطه ی بین سبک دلبستگی و طرحواره های ناسازگارانه ی اولیه در زنان دارای خیانت زناشویی شهر تهران طراحی و اجرا گردید. آزمودنی ها شامل 82 نفر از زنانی بود که به علت خیانت زناشویی به مراکز کاهش طلاق بهزیستی استان تهران در بازه ی زمانی مهر 88 تا شهریور 89 ارجاع داده شده بودند. داده-های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگارانه ی اولیه ی یانگ، سبک دلبستگی هازن و شیور گردآوری شد. یافته ها حاکی از آن است که بین سبک دلبستگی اجتنابی و 4 طرحواره های حوزه (بریدگی- طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت مختل، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری) رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. بین سبک دلبستگی دوسوگرا و طرحواره های حوزه ی بریدگی طرد، خود گردانی و عملکرد مختل و حوزه ی گوش به زنگی بیش از حد و بازداری رابطه ای مثبت و معنادار یافت شد. یافته ها، رابطه ای منفی و معنادار را بین سبک دلبستگی ایمن و طرحواره های حوزه ی بریدگی طرد و خود گردانی و عملکرد مختل و حوزه ی گوش به زنگی بیش از حد و بازداری نشان دادند.
مقایسه هوش هیجانی و سبک دلبستگی در کودکان با لکنت و بدون لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه هوش هیجانی و سبک دلبستگی کودکان دارای لکنت و بدون لکنت در مدارس راهنمایی پسرانه شهر اردبیل بوده است. روش: برای دستیابی به این هدف از بین مدارس راهنمایی پسرانه شهر اردبیل در سال تحصیلی 87-86 تعداد 14 مدرسه(3700 دانش آموز) به صورت تصادفی انتخاب و پس از شناسایی دانش آموزان دارای لکنت(50n=)، تعداد30 دانش آموز دارای لکنت با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و از لحاظ سن، جنس و تحصیلات با30 نفر دانش آموز بدون لکنت همتاسازی شدند. سپس پرسشنامه های هوش هیجانی شوت و پرسشنامه پیوند با والدین پارکر و همکاران را تکمیل کردند؛ همچنین روش پژوهش حاضر، تحلیلی از نوع مقطعی- مقایسه ای بوده و در تحلیل داده ها از آزمون t استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر، نشان داد که شیوع لکنت در مدارس راهنمایی پسرانه شهر اردبیل برابر با 35/1 درصد می باشد و همچنین بین دانش آموزان دارای لکنت و بدون لکنت، درشش مولفه هوش هیجانی(ارزیابی هیجانات خود، ارزیابی هیجانات دیگران، ابراز هیجانی، تنظیم هیجانی، سودمندی هیجانات وحل مسئله وتنظیم هیجانی دیگران) و سبک دلبستگی، تفاوت وجود دارد.
نتیجه گیری: نتیجه کلی این پژوهش نشان می دهد که شیوع لکنت در جامعه مورد پژوهش حدود 35/0 درصد بالاتر از میانگین کل کشور است و در کنار دیگر علل لکنت، می توان متغیرهای هوش هیجانی و سبک دلبستگی را نیز به عوامل لکنت اضافه کرد.
اثربخشی امید درمانی برای افزایش میزان رضایت زناشویی و تغییر سبک دلبستگی نا ایمن در دانشجویان متاهل دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی امید درمانی بر افزایش رضایت زناشویی دانشجویان متاهل دارای سبک دلبستگی ناایمن انجام پذیرفت.
روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری شامل دانشجویان متاهل دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 88-87 به تعداد 480 نفر بود. برای شناسایی افراد دارای سبک دلبستگی ناایمن، آزمودنی ها پرسشنامه تجارب شخصی در روابط صمیمانه والر، فرالی و برنان (2000) را تکمیل کردند. پس از مرحله غربالگری 52 نفر از آزمودنی ها سبک دلبستگیشان ناایمن بود. از این میان 16 نفر تمایل به همکاری با پژوهشگر ان داشتند که این افراد در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. هر دو گروه به پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ سلیمانی نژاد (1373) و امید اسنایدر (1991) پاسخ دادند. در گروه آزمایشی، امیددرمانی در 6 جلسه یک ساعته به صورت گروهی اجرا شد اما در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. سپس پس آزمون اجرا شد
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش رویکرد امیددرمانی در گروه آزمایشی به طور معناداری موجب افزایش امید و رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل دارای سبک دلبستگی ناایمن در مقایسه با گروه گواه شده ، اما منجر به تغییر سبک دلبستگی افراد از نا ایمن به ایمن نشده است. نتیجه گیری: در حوزه درمان و در زمینه کار با افرادی که نارضایتی زناشویی دارند، امید درمانی با توجه به ماهیت آن بسیار کارا و نویدبخش به نظر می رسد.
اثربخشی آموزشی افزایش عاطفه مثبت بر میزان رضایت زناشویی و سبک دلبستگی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر اساس اهمیت جنبش روانشناختی مثبت نگر در قرن حاضر، به اثربخشی آموزشی افزایش عاطفه مثبت بر میزان رضایت زناشویی و سبک دلبستگی توجه کرده است و فرضیه آن مبتنی بر این است که آموزش عاطفه مثبت به رضایت زناشویی و تغییر در سبک دلبستگی منجر می شود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون دو گروهی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان متأهل کشور بودند و جامعه دردسترس پژوهش دانشجویان متأهل دانشگاه علامه طباطبایی بودند که سبک دلبستگی ناایمن داشتند، که بر اساس نمونه گیری در دسترس 24 نفر از دانشجویان مذکور، انتخاب و در دو گروه12 نفری آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های تجارب شخصی در روابط صمیمانه - فرم تجدید نظر شده(ECR-R)، رضایت زناشویی انریچ(فرم کوتاه)، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی (PANAS) و پروتکل درمانی افزایش عاطفه مثبت است. نتایج تحلیل آماریTمستقل نشان داد که آموزش افزایش عاطفه به افزایش رضایت زناشویی و تغییر در سبک دلبستگی در دانشجویان متأهل دارای سبک دلبستگی ناایمن منجر شد.
بررسی مقایسه ای ویژگی های شخصیت و سبک دلبستگی همسران بی وفا، خیانت دیده و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه ویژگی های شخصیت و سبک دلبستگی زنان خیانت دیده، مردان بی وفا در مقایسه با مردان و زنان (عادی) بدون چنین تجاربی بود. بدین منظور 397 نفر(247زن و150 مرد متأهل) برای مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده از پرسشنامه های شخصیت نئو فرم کوتاه (60 سؤالی) و سبک دلبستگی بزرگسالان استفاده شد. داده های به دست آمده از طریق روش تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تی مستقل بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که زنان خیانت دیده (دادگاه) در روان رنجوری و زنان خیانت دیده (مراکز مشاوره) در وجدان گرایی تفاوت معناداری نسبت به زنان عادی نشان داده اند، اضطراب و اجتناب دلبستگی زنان خیانت دیده دادگاه با زنان مراکز مشاوره تفاوت معناداری نشان داده است. مردان بی وفا و مردان عادی نیز تفاوت معناداری در روان رنجوری، وجدان گرایی، اضطراب و اجتناب دلبستگی نشان داده اند.
بررسی سبک دلبستگی و رضایت زناشویی افراد متأهل درگیر خیانت اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلاتی که در رابطه با اینترنت، در میان زوج ها و خانواده ها رواج یافته، روابط اینترنتی خارج از ازدواج یا خیانت اینترنتی است. پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل بین فردی مرتبط با این مسأله اجرا شد به این منظور پرسشنامه سبک دلبستگی هازان و شیور و نیز پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ بر روی یک وب سایت اینترنتی قرار گرفت که به همین منظور طراحی شده بود، و 141 کاربر ایرانی متأهل که در سایت ها و اتاق های گفتگوی فارسی زبان عضویت داشتند از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در این مطالعه شرکت کردند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آماری و نیز ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که خیانت اینترنتی با سبک دلبستگی ایمن، همبستگی منفی و با سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا همبستگی مثبت دارد (01/0>p). همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که بین رضایت زناشویی افراد با خیانت اینترنتی در آن ها ارتباط معناداری وجود نداشت و اکثریت افراد شرکت کننده، سطح رضایت زناشویی متوسطی داشتند. دو خرده مقیاس حل تعارض و اوقات فراغت، با خیانت اینترنتی همبستگی منفی داشتند (05/0> p). نتایج این مطالعه نشان داد که سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا می توانند به عنوان عوامل پیش بین مناسبی برای احتمال درگیر شدن افراد در روابط فرا زناشوئی اینترنتی در نظر گرفته شوند. همچنین می توان چنین استنباط کرد که رضایت زناشویی به عنوان یک مؤلّفه بین فردی، ارتباط چندانی با برقراری روابط فرازناشویی اینترنتی در میان افراد متأهل ندارد.
شیوع رفتار خود آسیبی عمدی و رابطه آن با احساس تنهایی و سبک دلبستگی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار خود آسیبی یکی از رفتارهای شایع به خصوص در دختران نوجوان است. پژوهش حاضر شیوع رفتارهای خود آسیبی و رابطه آن را با احساس تنهایی و سبک دلبستگی دانش آموزان دختر پایه دوم و سوم متوسطه شهر تهران بررسی کرده است. آزمودنی ها 350 دختردانش آموز بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل سبک دلبستگی (کولینز و رید ،1990)،پرسشنامه خود آسیبی عمدی (گراتز، 2001) و پرسشنامه احساس تنهایی (راسل، 1998) بودند. پژوهش حاضر از نوع زمینه یابی و همبستگی بوده ودر تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، ضریب همبستگی آنالیز رگرسیونی لجستیک و کای دو استفاده شد. نتایج نشان داد که9/17درصد دختران دانش آموز مورد بررسی در سال گذشته حداقل یک بار و 1/11درصد آن ها بیش از یک بار اقدام به رفتارهای خود آسیبی کرده اند. همچنین، سبک دلبستگی و احساس تنهایی با رفتارهای خودآسیبی در دختران دانش آموز همبستگی مثبت معناداری داشت. همچنین آنالیز رگرسیون لجستیک به شیوه گام به گام نشان داد که سبک دلبستگی ایمن و احساس تنهایی بیش ترین نقش را در پیش بینی رفتارهای خود آسیبی دانش آموزان دارد. نتایج این پژوهش در طرح ریزی برنامه های پیشگیری از رفتارهای عمدی خود آسیبی نوجوانان اهمیت ویژه ای داشته و در ارتقاء مداخلات درمانی به روان شناسان و مشاوران یاری می رساند.
رابطه سبک های دلبستگی و خودشکوفایی در شاغلین روان درمانگر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات موجود در زمینه خودشکوفایی نشان می دهد که خودشکوفایی یکی از شاخص های موثر مشاوره موثر است. شواهدی مبنی بر ارتباط امنیت دلبستگی با خودشکوفایی و بعضی ابعاد آن وجود دارد. این پژوهش به منظور تعیین نمودن رابطه سبک های دلبستگی با خودشکوفایی در شاغلین روان درمانگر انجام شده است. جامعه آماری شامل شاغلین روان درمانگر شهر تهران بوده است. از این جامعه 145 نفر به روش نمونه گیری غیر احتمالی چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از دو پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازان و شیور (1993)-AAQ و مقیاس شکوفایی استعداد-MAP استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، کروسکال-والیس، t گروه های مستقل و کای دو استفاده شد. یافته-های به دست آمده از پژوهش نشان داد که نمرات خودشکوفایی و زیرمقیاس گشودگی با سبک دلبستگی اجتنابی شاغلین روان درمانگر رابطه منفی معنا دار و نمره گشودگی به خود با سبک دلبستگی آزمودنی های اجتنابی روان درمانگر رابطه مثبت معنادار داشت. نتایج پژوهش مورد بحث قرار گرفته اند.
مقایسه هوش هیجانی، سبک دلبستگی و عزت نفس در افراد معتاد و غیر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فرآیندهای تحول مانند هوش هیجانی، سبک دلبستگی و عزت نفس نقش اساسی در سلامت روانشناختی افراد ایفا میکنند و یکی از عوامل زمینهساز اعتیاد میباشند. هدف پژوهش حاضر بررسی هوش هیجانی، سبک دلبستگی و عزت نفس در مردان معتاد و بهنجار بود.
روش: بر اساس ملاکهای ورود، شیوه نمونهگیری در دسترس و مصاحبه نیمه ساختار یافته بر مبنای DSM IV ، 50 نفر از مردان معتاد انتخاب و پس از همتاسازی با 50 نفر از مردان غیرمعتاد توسط مقیاس رگه فراخلقی (TMMS)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (AAS) و سیاهه عزت نفس کوپراسمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشانداد که در سبک دلبستگی ایمن میانگین نمرات گروه غیرمعتاد بیشتر از گروه معتاد است، درحالیکه در سبک ناایمن اجتنابی و سبک اضطرابی دوسوگرا مردان معتاد به طور معناداری بالاتر از مردان غیر معتاد هستند. در هر سه مولفه توجه، تمایز و بازسازی خلق از هوش هیجانی، افراد معتاد در مقایسه با گروه غیرمعتاد نمرات پایینتری کسب نمودند. همچنین در همه مؤلفههای عزت نفس نیز گروه غیرمعتاد نمرات بالاتری در مقایسه با افراد معتاد کسب نمودند.
نتیجهگیری: . همبستههای روانشناختی هوش هیجانی، سبک دلبستگی بزرگسالی و عزت نفس از عوامل مهم خطرساز بروز پدیده اعتیاد به مواد مخدر است و تلویحات کاربردی فراوانی در زمینه مداخلات پیشگیرانه و درمان رفتارهای سوء مصرف دارد.
رابطه خودپنداره مادر با سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت عوامل تأثیر گذار بر خودپنداره امری حیاتی تلقی می شود؛ زیرا خودپنداره اساس ارزیابی فرد از خود و جهان پیرامونش را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان خودپنداره مادر، سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند انجام گرفت. نمونه آماری پژوهش، 180 دانش آموز دختر بودند که در سال تحصیلی 89-88 در دبیرستان های شهر سمنان تحصیل می کردند و به روش نمونه گیری تصادفی گزینش شده بودند. خودپنداره مادر و فرزند توسط پرسشنامه خودپنداره تنسی سنجیده شد و مقیاس دلبستگی بزرگ سال برای ارزیابی سبک دلبستگی فرزندان به کار رفت. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبتی میان خودپنداره مادر و فرزند و همبستگی منفی میان سبک های دلبستگی ناایمن و خودپنداره فرزند وجود دارد. در حالی که رابطه معناداری میان خودپنداره مادر و سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند دیده شد. نتایج نشان داد که خودپنداره مادر و سبک های ناایمن دلبستگی فرزند برخلاف دلبستگی ایمن فرزند می توانند خودپنداره فرزند را پیش بینی کنند.
رابطه سبک دلبستگی و رشد اجتماعی در کودکان نارساخوان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: روانشناسان بر روابط کودکان با کسانی که مراقبت از آنها را به عهده دارند تاکید نموده و این کنش های متقابل را اساس عمده رشد عاطفی، شناختی و اجتماعی قلمداد کرده اند. در واقع سلامت تحولی فرد در هردوره، معلول عواملی است که یکی از ارزشمندترین این عوامل در دوره حساس زندگی ایمنی دلبستگی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان سبک دلبستگی و رشد اجتماعی در کودکان نارساخوان و عادی شهر سمنان انجام شده است. روش کار: نمونه مورد بررسی شامل 30 دانش آموز پسر نارساخوان و 30 دانش آموز پسر عادی پایه چهارم و پنجم ابتدایی بودند. کودکان نارساخوان از مراکز اختلالات یادگیری و کودکان عادی به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دبستان های شهرستان سمنان گزینش شدند. به منظور اندازه گیری سبک دلبستگی و رشد اجتماعی از مقیاس سبک دلبستگی رونقی و مقیاس رشد اجتماعی وایلند استفاده شد و جهت تعیین هوشبهر شرکت کنندگان جهت ورود به نمونه پژوهشی نیز از آزمون هوش ریون کودکان بهره برده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه مثبتی میان سبک دلبستگی ایمن و رشد اجتماعی در هر دو گروه وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی اضطرابی و رشد اجتماعی در هر دو گروه و دلبستگی اجتنابی و رشد اجتماعی در دانش آموزان عادی رابطه منفی دیده شد. تفاوت معناداری از لحاظ سبک دلبستگی ، رشد اجتماعی و رابطه این در دو گروه مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که سبک دلبستگی می تواند رشد اجتماعی را در هر دو گروه نارساخوان و عادی پیش بینی کند؛ به گونه ای که دلبستگی ایمن با رشد اجتماعی بیشتر همراه است.
رابطه بین سبک دلبستگی و نگرش به مواد: نقش تعدیل کننده ویژگی های شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی خصوصیات شخصیت بر رابطه بین سبک دلبستگی و نگرش به مواد می باشد. روش: به این منظور 190 نفر از دانشجویان جدید الورود نیمسال اول سال تحصیلی 93-1392 دانشگاه پیام نور مرکز تهران جنوب به روش تصادفی انتخاب شدند و مقیاس دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه شخصیت آیزنک و پرسش نامه نگرش نسبت به اعتیاد و مواد مخدر را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد فقط سبک دلبستگی اجتنابی می تواند پیش بینی کننده نگرش به مواد باشد و ویژگی شخصیت روان نژندی به طور معناداری تعدیل کننده این رابطه می باشد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می تواند کاربردهایی جهت تدوین درمان و برنامه های آموزشی برای پیشگیری از مصرف مواد در جمعیت آسیب پذیر داشته باشد.
بررسی طرحواره های ناسازگار نوجوانان بزهکار و عادی با سبک دلبستگی والدینشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک دلبستگی در نوجوانان بزهکار و عادی و مقایسه آن با سبک دلبستگی والدین آنها است. روش پژوهش از نوع پس رویدادی و علّی - مقایسه ای است. نمونه متشکل از 100 نوجوان بزهکار(75 پسر و 25 دختر) و 100نوجوان عادی(65 پسر و 35 دختر) و والدین آنهاست. روش نمونه گیری برای نوجوانان بزهکار از نوع در دسترس و برای گروه عادی از نوع خوشه ای تصادفی است. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ(SQ-SF) و پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید(RASS) است. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش تحلیل واریانس دو عاملی نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار و سبک دلبستگی والدین در نوجوانان بزهکار با نوجوانان عادی تفاوت معنادار وجود دارد(p<0/001). نتایج مطالعه حاضر همسویی با تحقیقات پیشین رابطه بین طرحواره های ناسازگار و سبک دلبستگی ناایمن در والدین را تایید می کند و نشان می دهد که والدین نوجوانان بزهکار طرحواره ناسازگار، سبک دلبستگی ناایمن بالاتری دارند. از این نتایج می توان برای توانمندسازی خانواده ها و جلوگیری از رفتارهای پرخطر در نوجوانان استفاده نمود
پیش بینی سطح رضایت زناشویی دانشجویان زن بر اساس سبک های دلبستگی: مقایسه توانمندی رگرسیون لجستیک و شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه توانمندی رگرسیون لجستیک و شبکه های عصبی مصنوعی در پیش بینی سطوح رضایت زناش ویی دانشجویان زن بر اساس س بک های دلبستگی آنها بود. داده های مربوط به پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان که توسط 300 دانشجوی زن متأهل تکمیل شده بود با استفاده از دو روش یاد شده تحلیل شدند و نسبت موفقیت هریک از مدل ها از طریق آزمون مک نمار مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد اگرچه مدل شبکه های عصبی مصنوعی موفق تر از مدل رگرسیون لجستیک بود، اما با کاهش تعداد عوامل پیش بینی کننده به سه عبارت، بین توانمندی مدل های یاد شده تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بر این اساس می توان گفت مدل شبکه های عصبی مصنوعی در شرایطی که تعداد عوامل پیش بینی کننده افزایش یافته و از چند سطح فراتر می رود، از مدل رگرسیون لجستیک موفق تر عمل می کند.