مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
دانش آموزان دختر
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
178 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی مدیریت زمان بر تعهد نسبت به مدرسه و خلاقیت دانش آموزان دختر متوسطه شهر اهواز بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه (دوم) شهر اهواز در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین 3 ناحیه شهر، ناحیه 2 تعیین و سپس به صورت تصادفی 50 دانش آموز انتخاب شدند. نمونه انتخاب شده به دو گروه آزمایش (25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل برنامه مداخله آموزشی مدیریت زمان ترسی (2008)، پرسشنامه آزمون خلاقیت (MPPT) تورنس و پرسشنامه تعهد به مدرسه عابدی (1388) بود. اعتبار پرسشنامه به وسیله روایی محتوایی و پایایی آن با روش آزمون آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمد. جلسات مداخله مدیریت زمان (طی 2 ماه و 7 جلسه) برای گروه آزمایش اجرا شد و در این مدت هیچ گونه آموزشی به گروه کنترل ارائه نشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کواریانس یک متغیری و چند متغیری با نرم افزار Spss24 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مداخله مدیریت زمان بر تعهد به مدرسه و خلاقیت دانش آموزان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت و این تفاوت تداوم داشت (01/0>p).بحث و نتیجه گیری: با توجه به اثرگذاری مدیریت زمان بر تعهد به مدرسه و خلاقیت دانش آموزان، برنامه ریزان نظام آموزشی باید در برنامه درسی دوره متوسطه، دروس مهارتی مانند برنامه ریزی و مدیریت زمان را لحاظ نمایند تا در کنار مباحث درسی، مهارت های زندگی نیز ارتقا یابند.
نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
181 - 192
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس استقلال عاطفی استنبرگ و سیلوربرگ (1986)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی توسط موریس (2001) و ارزش های تحصیلی پینتریچ و همکاران (2011) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی قادر به پیش بینی استقلال عاطفی هستند. همچنین 1/34 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و در مجموع 6/51 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که جهت ارتقای استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در مدارس باید به نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی توجه شود.
نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در رابطه هویت تحصیلی با احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۵۶-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در رابطه هویت تحصیلی با احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر انجام شد. این مطالعه توصیفی-همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آن ها 800 نفر با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه ی احساس تعلق به مدرسه (SBSQ، بری و همکاران، 2004)، مقیاس هویت تحصیلی (AIS، واز و ایزاکسون، 2008) و مقیاس اشتیاق تحصیلی (AES، فردریکز و همکاران، 2004) مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج نشان داد هویت تحصیلی موفق با احساس تعلق به مدرسه دارای رابطه مثبت معنادار و هویت تحصیلی سردرگم با احساس تعلق به مدرسه رابطه منفی معنادار (001/0=P) دارد. اثر مستقیم اشتیاق تحصیلی بر احساس تعلق به مدرسه و همچنین هویت تحصیلی موفق، سردرگم و دیررس بر اشتیاق تحصیلی معنادار بود (001/0=P). اثر غیرمستقیم هویت تحصیلی موفق (001/0P<)، سردرگم (01/0P<)، دنباله رو (05/0P<) و دیررس (001/0P<) بر احساس تعلق به مدرسه با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی معنادار بود. به عبارت دیگر، اشتیاق تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی با احساس تعلق به مدرسه نقش میانجی دارد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان وجودی بر تاب آوری دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۷۰-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان وجودی بر تاب آوری دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم بود که در سال تحصیلی 1403-1402در مدارس شهر کرج مشغول به تحصیل بودند؛ 45 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی در دوگروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش اول (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و دوم (درمان وجودی) طی 10جلسه (هرجلسه70دقیقه ) تحت مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC، 2003) و ویرایش چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (GADQ-IV، نیومن و همکاران، 2002) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر دو روش مداخله ی درمان پذیرش و تعهد و درمان وجودی به طور معنا داری باعث افزایش تاب آوری و کاهش اختلال اضطراب فراگیر شد (01/0P<) و این یافته تا مرحله پیگیری ماندگار بود. همچنین درمان وجودی در مقایسه با درمان پذیرش و تعهد بر افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب فراگیر اثربخش تر است (01/0>P). بنابراین، می توان برای افزایش تاب آوری و کاهش اختلال اضطراب فراگیر از درمان پذیرش و تعهد و درمان وجودی استفاده کرد، اما درمان وجودی دارای ارجحیت است.
بررسی رابطه حمایت، دینداری و کنترل خانواده با آسیب های خانوادگی فضای مجازی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۶۸
207 - 233
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از نهادهای اصلی و مهم در جامعه است که با گسترش فضای مجازی درگیر تغییرات و آسیب های جدی شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی آسیب های خانوادگی فضای مجازی در دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر اراک بوده است. برای بررسی موضوع از روش پیمایش استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر اراک بودند که 365 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در این بخش پرسشنامه بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین متغیر آسیب های خانوادگی فضای مجازی در حد 29/2 از 5 می باشد که در حد متوسط قرار دارد. متغیر آسیب های فضای مجازی با متغیرهای دینداری، حمایت اجتماعی و کنترل خانواده رابطه منفی و معنادار دارد. قوی ترین پیش بینی کننده های متغیر آسیب های خانوادگی فضای مجازی به ترتیب متغیرهای، دینداری (بتا=0.21-)، حمایت اجتماعی (بتا=0.20-) و کنترل خانواده (بتا=0.19-) می باشند.
نقش ارضا و ناکامی نیازهای بنیادین در پیش بینی خود تعیین گری و پریشانی روان شناختی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه منطقه 13 شهر تهران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی از این پژوهش تعیین نقش ارضا و ناکامی نیازهای بنیادین در پیش بینی خود تعیین گری و پریشانی روان شناختی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه منطقه 13 شهر تهران است. مواد و روش ها: این پژوهش بر اساس هدف، از پژوهش های کاربردی محسوب می شود و از حیث شیوه گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی پیمایشی از نوع تحلیل همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را 230 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه منطقه 13 شهر تهران، مشغول به تحصیل در سال 1402، که به طور تصادفی انتخاب شده اند، تشکیل می دهند.. برای جمع آوری داده ها، از روش میدانی به کمک پرسشنامه بر اساس مقیاس های ارضای نیازهای بنیادین گنیه (2003)، پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران (2002) و آزمون ارضای نیازهای اساسی خود تعیین گری گاردیا دسی و رایان (۲۰۰۰) استفاده شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش، آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون از نرم افزار SPSS23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد ارضا و ناکامی نیازهای بنیادین با سطح معناداری (0.364) پریشانی روان شناختی نوجوانان را پیش بینی می کند. همچنین، ارضا و ناکامی نیازهای بنیادین با سطح معناداری (0.276) خود تعیین گری نوجوانان را پیش بینی می کند. بنابراین، اطمینان از اینکه نوجوانان به درستی حمایت شده و نیازهای بنیادین آن ها رعایت شده است، می تواند به تقویت خود تعیین گری و رشد روانی سالم آن ها کمک کند. نتیجه گیری: ارضای نیازهای نوجوانان شرایط لازم را برای رشد و بالندگی و بهزیستی شخص فراهم می آورد و زیربنای گسترده و وسیعی از رفتارها را تبیین می کند. مقیاس ارضا و ناکامی نیازهای بنیادین روان شناختی یک ابزار معتبر برای استفاده در جامعه ایران است.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی خوردن هیجانی، تصویر بدنی خود و نشخواری فکری دانش آموزان دختر دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
57 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر روی خوردن هیجانی، تصویر بدنی خود و نشخواری فکری دانش آموزان دختر دارای اضافه وزن بود. این پژوهش نیمه تجربی و در قالب طرح پیش آزمون- پس آزمون دوگروهی با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه این پژوهش تمامی دانش آموزان نوجوان (13 تا 17 سال ) دارای اضافه وزنی است که توسط مربیان بهداشت مدارس به مراکز درمان چاقی شهر بروجرد معرفی شده اند؛ نمونه 30 نفری را به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه مقیاس نشخوار فکری توسط نولن-هوکسما، پرسشنامه چندبعدی رابطه بدن با خود برن و همکاران، پرسشنامه رفتار خوردن اشتراین بود. گروه آزمایش، 8 جلسه پروتکل درمانی درمان گروهی، پذیرش و تعهد را دریافت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی خوردن هیجانی، تصویر بدنی خود و نشخواری فکری دانش آموزان دختر دارای اضافه وزن تأثیر معنادار دارد. بنابراین می توان از درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان رویکرد درمانی نوین در بهبود مهارت خوردن هیجانی، تصویر بدنی خود و نشخواری فکری دانش آموزان دختر دارای اضافه وزن بهره برد.
بررسی اثربخشی آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار بر مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
207 - 226
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار بر مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر شاهرود انجام شد. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. نمونه آماری بصورت هدفمند شامل 24 دانش آموز دختر بود که به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه آموزشی به مدت 90 دقیقه با آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل مقیاس مسئولیت پذیری پرسشنامه روان شناختی کالیفرنیا (CPI) و آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار تأثیر معناداری بر افزایش مسئولیت پذیری (F=294.547، p<0.001) و بهبود تصمیم گیری اخلاقی (F=41.118، p<0.001) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل داشته است. آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار می تواند به طور معناداری به ارتقای مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان کمک کند. این یافته ها اهمیت توجه به هیجانات در آموزش اخلاق را برجسته می کند و نشان می دهد که هیجانات می توانند به عنوان یک ابزار قدرتمند در تقویت رفتارهای اخلاقی به کار گرفته شوند. برای بهره گیری کامل از این رویکرد، نیاز به آموزش معلمان و تدوین برنامه های آموزشی مناسب وجود دارد.
اثربخشی برنامه آموزش گروهی شایستگی اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش گروهی شایستگی اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 10 تا 12 ساله دختر شهر سنندج بود که جهت انجام خدمات مشاوره به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی ویژه کودکان دارای اختلالات رفتاری و یادگیری در سال 1402 مراجعه کرده بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 16 جلسه 45 دقیقه ای تحت برنامه آموزش شایستگی اجتماعی قرار گرفت. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه سازگاری اجتماعی (CSAS، 1993) و اضطراب (SCAS، 1998) بود. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون سازگاری اجتماعی و اضطراب در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت و همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود نداشت و نتایج در دوره پیگیری حفظ شد. براساس نتایج پژوهش می توان گفت برنامه آموزش شایستگی اجتماعی روش مداخله ای مناسبی بر بهبود سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی است.
رهیافتی پدیدارشناسانه از تجارب تعارضات خانوادگی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته دانش آموزان دختر از تعارضات میان آنان و والدین بود. روش پژوهش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان های قاین و نهبندان خراسان جنوبی بودند. در واقع داده های پژوهش، پس از مصاحبه با این 10 نفر، به اشباع نظری رسید. داده های استخراج شده از مصاحبه ها به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت اعتباربخشی به یافته ها از ملاک چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. تجارب دانش آموزان دختر در دو طبقه اصلی، شش طبقه فرعی و بیست کد طبقه بندی شد که طبقات اصلی آن شامل علل تعارضات و پیامدهای تعارض و طبقات فرعی شامل استقلال، شکاف بین نسلی، تعصبات فرهنگی و مذهبی و تبعیض های جنسیتی، پیامدهای عاطفی روانی، پیامدهای تحصیلی، از داده ها استخراج شد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که علل تعارضات والد-فرزندی ناشی ازدو مقوله ویژگی های نوجوانی از قبیل استقلال طلبی و رشد هویت فردی ارتباط زیاد با رسانه هاست که منجر به شکاف نسلی گشته و همچنین تعصبات فرهنگی و مذهبی علاوه بر موارد مذکور موجب تفاوت دیدگاه فرزندان با والدین و تعارض می گردد که تعارض و عاطفی-روانی پیامدهای تحصیلی را به دنبال دارد.
مدل علی تأثیر ادارک از جو مدرسه بر مشغولیت تحصیلی دانش آموزان دختر با نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف: مشغولیت تحصیلی از جمله متغیرهای بسیار تأثیرگذار بر عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است و فقدان مشغولیت تحصیلی می تواند پیامدهای جبران ناپذیری داشته باشد. این پژوهش باهدف بررسی نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت در رابطه بین ادارک از جو مدرسه با مشغولیت تحصیلی دانش آموزان دختر انجام شد.روش : روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران دانش آموز متوسطه دوم شهرستان شیراز بودند. گروه نمونه شامل 257 نفر از دانش آموزان دختر شهر شیراز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری عبارت بودند از پرسش نامه های مشغولیت تحصیلی و انگیزه پیشرفت و مقیاس ادارک از جو مدرسه. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند.سطح معنی داری برای تمام آزمون های آماری برابر 05/0 در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که ابعاد ادارک از جو مدرسه شامل حمایت معلم، حمایت همسالان، خودمختاری دانش آموزان و وضوح و ثبات قوانین اثر مستقیم بر انگیزه پیشرفت دارند. هم چنین، ابعاد ادارک از جو مدرسه بر مشغولیت تحصیلی نیز اثر مستقیم داشتند. هم چنین، ابعاد ادراک از جو مدرسه با واسطه انگیزه پیشرفت توانست مشغولیت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کنند.