مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دانش آموزان دختر
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش گرایش به اقامه نماز و هوش معنوی بر سلامت روانی دانش آموزان دبیرستانی منطقه 7 شهر تهران است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی مشغول به تحصیل در سال 94-93 در منطقه 7 تهران بوده که تعداد آن ها طبق آخرین آمار در سال مذکور 1148 نفر برآورد گردیده است. براساس روش نمونه گیری چندمرحله ای، 320 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای مورد استفاده در پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی، مقیاس خودگزارشی هوش معنوی کینگ (2008) و پرسشنامه گرایش به نماز پناهی (1382) استفاده گردید. روایی و پایایی پرسشنامه ها بر اساس ملاک های روان سنجی احراز و مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین گرایش به اقامه نماز و هوش معنوی با سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد و از طریق گرایشات دانش آموزان به اقامه نماز و همینطور از طریق هوش معنوی می توان سلامت روانی دانش آموزان را پیش بینی کرد. علاوه بر این یافته های حاصله نشان داد که علی رغم وجود رابطه بین گرایش به اقامه نماز و هوش معنوی نمی توان از طریق گرایش به اقامه نماز، هوش معنوی را پیش بینی نمود.
مقایسه میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی در شیوه های آموزشی وب کوئست، سیّار و معکوس درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاستی های روش های سنتی، پیشرفت های فنی و اقتضائات دنیای امروز، لزوم ایجاد رویکرد جدید به آموزش را ایجاب کرده است؛ بنابراین هدف از انجام این تحقیق، مقایسه میزان یادگیری و یادداری حاصل از آموزش به شیوه وب کوئست، یادگیری سیّار و معکوس در دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی مدارس سما شهرستان نجف آباد است. روش تحقیق، نیمه آزمایشی و پیش آزمون و پس آزمون با سه گروه 10 نفری بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی مدارس شهرستان نجف آباد در سال تحصیلی 95-96 و نمونه آن شامل 30 دانش آموزکلاس دوم است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های محقق ساخته (آزمون یادگیری و آزمون یادداری) و برای تجزیه و تحلیل آنها از روش تحلیل واریانس استفاده شد. تحلیل ها نشان می دهد بین نمرات یادگیری و یادداری در روش های وب کوئست و یادگیری سیّار و معکوس، تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). در بین این سه روش، یادگیری سیّار تأثیر بیشتری بر یادگیری و وب کوئست تأثیر بیشتری بر یادداری دانش آموزان دارد.
تدوین مدل حمایت اجتماعی و سبک های هویتی با نقش واسطه ای خودپنداره در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به دنبال تدوین مدل حمایت اجتماعی و سبک های هویتی با نقش واسطه ای خودپنداره در دانش آموزان شهر تهران در سال تحصیلی 1398 بوده است. این تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت جزء تحقیقات توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوره اول و دوم شهر تهران تشکیل دادند که تعداد 310 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های سبک هویت برزونسکی، حمایت اجتماعی فیلیپس و خودپنداره کرمی بود. تجزیه و تحلیل داده های از روش مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی با سبک های هویت در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه رابطه معناداری ندارد. خودپنداره در دانش آموزان دختر با سبک های هویت تعهد و اطلاعاتی به صورت مثبت و با سبک هویت سردرگم به صورت منفی رابطه دارد. در نهایت، مشخص شد که خودپنداره رابطه بین حمایت اجتماعی با سبک های هویت اطلاعاتی و تعهد را به صورت مثبت و رابطه بین حمایت اجتماعی و سبک هویت اجتنابی را به صورت منفی و معنادار میانجی گری می کند، درحالی که نقش آن در رابطه میان حمایت اجتماعی با سبک هویت هنجاری تایید نشد. از نتایج تحقیق حاضر می توان به منظور بالا بردن آگاهی خانواده ها و مشاوران آموزشی که در رابطه مستقیم با دانش آموزان قرار دارند، استفاده نمود.
رابطه هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهر تهران بوده است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهر تهران که تعداد آنها برابر با 245897 نفر بوده که 385 نفر از آنان به عنوان نمونه به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI) و پرسشنامه هوش معنوی آمرام (2007) انجام شده است. داده های به دست آمده به کمک آزمون تحلیل رگرسیون (به روش گام به گام) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهر تهران رابطه وجود دارد. بین ابعاد هوش معنوی (تفکر کلی و اعتقادی – توانایی مقابله با مشکلات -خودآگاهی و عشق و علاقه – سجایای اخلاقی ) با پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر تهران رابطه وجود دارد.
بررسی رابطه اهداف پیشرفت با هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اهداف پیشرفت با هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر تهران بود . روش شناسی: جامعه آماری مورد مطالعه کلیه داﻧﺶ آﻣﻮزان دﺧﺘﺮ دﺑﯿﺮﺳﺘﺎﻧﯽ پایه یازدهم شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تصادفی تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اهداف پیشرفت میدلتن ومیگلی (1997)، پرسشنامه هیجان آموزشی پکران (2017) و جهت سنجش پیشرفت تحصیلی از معدل دانش آموزان استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین اهداف پیشرفت و هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p)؛ نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد اهداف پیشرفت قادر به پیش بینی هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی این دانش آموزان بوده است (156/0 =R) و سهم آن در تبیین واریانس هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی برابر با 4/2 درصد بوده (024/0= ). همچنین نتایج حاصل از تحلیل فرضیه های فرعی پژوهش نیز نشان داد بین اهداف پیشرفت بین دانش آموزان سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی تفاوت معناداری وجود دارد هیجانات آموزشی نیز در بین دانش آموزان سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی تفاوت معناداری داشت.
مقایسه اهمال کاری تحصیلی، پرخاشگری و درگیری تحصیلی دانش آموزان بر اساس عضویت آنان در شبکه های مجازی در دوره اول متوسطه دخترانه شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
197 - 214
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اهمال کاری تحصیلی، پرخاشگری و درگیری تحصیلی دانش آموزان براساس عضویت آنان در شبکه های مجازی در دوره اول متوسطه دخترانه در شهر تبریز بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای و روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری دردسترس بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه آماری شامل 67 دانش آموز عضو در شبکه های مجازی و 34 دانش آموز غیرعضو شبکه های مجازی بودند که از بین دو مدرسه به صورت دردسترس انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری، اهمال کاری سولومون و راث بلوم و درگیری تحصیلی زرنگ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که در درگیری تحصیلی براساس عضویت در شبکه های مجازی در دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد، اما در متغیر اهمال کاری و پرخاشگری و مؤلفه های آن تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین عضویت در شبکه های مجازی می تواند درگیری تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد.
مقایسه آموزش برنامه مداخله ای روان درمانی پویشی کوتاه مدت، آموزش تن آگاهی و تلفیق این دو بر افزایش نمره هوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
351 - 367
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی برنامه مداخله ایISTDP ،آموزش تن آگاهی وتلفیق این دو برافزایش نمره هوش انجام شد . روش:طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون وپس آزمون با گروه کنترل بود که از مقیاس وکسلر برای سنجش هوش استفاده شداین مقیاس شش خرده مقیاس،استدلال ادراکی، حافظه ی فعال، سرعت پردازش،فهم کلامی،توانایی عمومی وچیرگی شناختی را شامل می شود ..جامعه آماری: جامعه پژوهش شامل ۲۰۷۶ نفر ازدانش آموزان دختر پایه نهم منطقه ۴ شهر تهران بود که در سال تحصیلی ۹۶-13۹۵مشغول به تحصیل بودند.نمونه آماری: در این پژوهش باز طریق فراخوان دعوت به شرکت در دوره های آموزشی، در مرحله ابتدایی ۶۰ نفر آزمودنی انتخاب که پس از مصاحبه تشخیصی اولیه ۴۵ نفر، به روش نمونه در دسترس مناسب جهت شرکت در دوره شناخته شدند در مرحله بعد افراد به صورت تصادفی در ۳ گروه آزمایش و۱ گروه کنترل جای گرفتند.به منظور تحلیل داده های جمعیت شناختی پژوهش حاضر در آمار توصیفی از شاخص هایتوصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، فراوانی تجمعی، میانگین وانحراف معیار) با نرم افزار SPSS و در آمار استنباطی به منظور بررسی رابطه متغیرهای پژوهشی از تحلیل واریانس بااندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل برروی نمرات پیش آزمون وپس آزمون بین دوگروه آزمایش وکنترل نشان داد که برنامه های آموزش یدن آگاهی،برنامه مداخله ای istdp وتلفیق این دو باعث افزایش نمره هوش درهر سه گروه آزمایش در نمرات پس آزمون وپیگیری شده است بنابرابن از این مداخلات می توان به عنوان بهبود دهنده مهارت های شناختی در دانش آموزان بهره برد
تأثیر آموزش هوش معنوی بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر قم در سال 99- 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف :هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر قم بوده است . روش : روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر قم در سال 99-1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 60 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه مسئولیت پذیری نوجوانان نعمتی (1387) مورد استفاده قرار گرفت که از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بود. گروه آزمایش طی 10 جلسه ی 90 دقیقه ای با استفاده از بسته ی آموزشی هوش معنوی بومی شده کینگ ( king, 2008 ) که با ادبیات تربیت اسلامی انطباق داده شد، مورد آموزش قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، تفاوت بین عملکرد دانش آموزان در مسئولیت پذیری و تمامی مؤلفه های آن بجز قانونمندی در دو گروه آزمایش و کنترل معنادار است. بنابراین می توان گفت آموزش هوش معنوی سبب افزایش مسئولیت پذیری در تمامی مؤلفه های آن بجز قانونمندی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر قم در سال تحصیلی 99- 1398 می شود. نتیجه گیری :مطابق با نتایج این بررسی با تمرکز بر آموزش و رشد هوش معنوی نوجوانان می توان مسئولیت پذیری آن ها را ارتقاء داد.
بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران با پایگاه هویت و دینداری دانش آموزان دختران دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف :هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران با پایگاه هویت و دینداری دانش آموزان دختر سال های متوسطه دوم در رشته علوم انسانی شهر بابل می باشد. روش : روش پزوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال های متوسطه دوم در رشته علوم انسانی شهر بابل بود، که در سال 99-98 در مدارس دولتی شهر بابل و در مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند که با استفاده از روش نمونه گیری ساده تعداد 120 دانش آموز و مادرانشان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه پایگاه هویت (Bennion& Adams,1986 ) و پرسشنامه سنجش دینداری فرد مسلمان آرین(1378) و پرسشنامه شیوه ی فرزندپروری بامریند( اسفندیاری، 1374) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص آماری توصیفی فراوانی و آمار استنباطی ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون و آزمون کولموگروف- اسمیرنف استفاده شد . یافته ها: نتایج این پژوهش رابطه معناداری بین شیوه های فرزندپروری مقتدرانه ، سهل گیرانه و مستبدانه با پایگاه هویت دانش آموزان دخترنشان داد. این درحالی است که بین شیوه های فرزندپروری با دینداری دختران رابطه معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری : بنا بر این یکی از راه های تقویت پایگاه هویت دانش آموزان کمک به والدین در اتخاذ رویکرد مقتدارانه درتربیت دختران خود می باشد .
رابطه حمایت تحصیلی با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با نقش واسطه ای کیفیت زندگی در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
206 - 226
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم، شهر قم بود. به این منظور براساس جدول مورگان، تعداد 357 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های حمایت تحصیلی ساندز و پلانکت (2005)، فرسودگی تحصیلی ماسلاخ و شوفلی (2001) و کیفیت زندگی در مدرسه اینلی و بورک (1992) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی همزمان و آزمون Z سوبل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از وجود ارتباط منفی معنادار بین حمایت تحصیلی و نیز کیفیت زندگی در مدرسه با مؤلفه های فرسودگی تحصیلی شامل بی علاقگی تحصیلی، خستگی هیجانی و ناکارآمدی بود. همچنین، بین حمایت تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. به علاوه، تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی نشان داد که حمایت تحصیلی می تواند فرسودگی تحصیلی را پیش بینی کرده و کیفیت زندگی در مدرسه دارای نقش واسطه ای در رابطه میان حمایت تحصیلی با فرسودگی تحصیلی است. نتایج تلویحاً نشان می دهدکه حمایت تحصیلی نقش بازدارنده مهمی در ابتلا به فرسودگی تحصیلی دارد و به منظور مقابله با فرسودگی تحصیلی باید برنامه ریزی و مداخله لازم برای ارتقاء حمایت تحصیلی کارآمد و مناسب و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان صورت گیرد.
اثربخشی بازی های توجه بر عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی های توجه بر عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم با نارساخوانی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نفر) تقسیم شدند. عملکرد خواندن هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون خواندن و نارساخوانی نما کرمی نوری و مرادی(1384) ارزیابی شد. گروه آزمایش برنامه مداخله بازی های توجه را به مدت 12 جلسه دریافت کردند در حالی که به گروه کنترل این مداخله ارایه نشد. آزمون تحلیل کواریانس یک متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله بازی های توجه منجر به بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. با توجه به یافته های این پژوهش، مداخله بازی های توجه بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی تأثیر دارد. بنابراین پیشنهاد می شود از بازی های توجه در جهت بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان با نارساخوانی استفاده شود.
تحلیل روان سنجی مقیاس قربانی شدن در فضای مجازی و ارتباط آن با عوامل روانی و اجتماعی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون کفایت روان سنجی مقیاس قربانی شدن در فضای مجازی در میان 326 نفر از دانش آموزان دختر شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی مجازی انتخاب شدند، انجام شد. در مطالعه همبستگی حاضر، دانش آموزان به مقیاس قربانی شدن در فضای مجازی (بوئلگا و همکاران، 2019)، مقیاس ارتباط والد-نوجوان (پورسل، 2007) و مقیاس قربانی شدن توسط همسالان (جوزف و استاکتون، 2018) پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی مقیاس قربانی شدن در فضای مجازی از روش های آماری تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی و به منظور بررسی همسانی درونی آن از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی سازه، ضریب همبستگی بین مقیاس قربانی شدن در فضای مجازی و مقیاس های ارتباط والد-نوجوان و قربانی شدن توسط همسالان گزارش شد. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از چرخش واریماکس نشان داد مقیاس قربانی شدن در فضای مجازی از دو عامل قربانی مستقیم و قربانی غیرمستقیم در فضای مجازی تشکیل شده است. شاخص های برازش تحلیل عاملی تأییدی بر پایه نرم افزار آموس، وجود این دو عامل را تأیید کرد. نتایج مربوط به همبستگی مثبت بین ابعاد مقیاس قربانی شدن در فضای مجازی با ابعاد مقیاس قربانی شدن توسط همسالان و همبستگی ضعیف با ابعاد مقیاس ارتباط والد-نوجوان به طور تجربی از روایی سازه مقیاس قربانی شدن در فضای مجازی حمایت کرد. مقادیر ضرایب همسانی درونی مقیاس (93/0=a) مطلوب گزارش شد. در مجموع، یافته های پژوهش نشان داد که مقیاس حاضر برای سنجش قربانی شدن در فضای مجازی در دانش آموزان دختر ابزاری روا و معتبر است.
رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی و خلاقیت در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه
هوش هیجانی یکی از موضوع های اساسی در حیطه روانشناسی است که بر جنبه های مختلف زندگی از قبیل خلاقیت و پیشرفت تحصیلی نقش به سزایی دارد. هدف این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی و خلاقیت در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمانشاه انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه کرمانشاه در سال تحصیلی 97-1396 بود. روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید. حجم نمونه براساس جدول مورگان 50 نفر از دانش آموزان مقطع دوره دوم متوسطه دبیرستان دخترانه شهر کرمانشاه انتخاب گردید. همه دانش آموزان نمونه پژوهش پرسشنامه های هوش هیجانی بار-آن (1997)، پرسشنامه تورنس (1974) و مقیاس انگیزه پیشرفت (T.M.A) هرمنس(1977) را تکمیل کردند.داده ها با استفاده از نرم افزار SPPSتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین هوش هیجانی و انگیزش پیشرفت وجود ندارد(05/0<P)، و رابطه معنی داری هوش هیجانی و زیرمقیاس های خلاقیت شامل عامل های سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری وجود ندارد(05/0<P) و همچنین هوش هیجانی توان پیش بینی انگیزش پیشرفت و هوش هیجانی توان پیش بینی خلاقیت را در دانش آموزان دوره متوسطه دوم را دارند. نتیجه پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی و خلاقیت رابطه ای وجود ندارد. بنابراین به منظور رسیدن به سطح بالایی از مهارت های تحصیلی، علاوه بر توانایی های شناختی کلی، دانش آموزان نیازمند به رشد مناسب در جنبه هایی مختلف مؤلفه های هیجانات و خلاقیت می باشند.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک بر تنظیم هیجان دختران دارای اضطراب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تعامل والدین با کودکان می تواند بر عوامل روانشناختی متعددی همچون تنظیم هیجان کودکان تأثیر داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک بر تنظیم هیجان دختران پایه پنجم ابتدایی دارای اضطراب انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری تمامی دختران مشغول به تحصیل پایه پنجم ابتدایی در سال تحصیلی 96-97 در شهر سیرجان بودند. تعداد 30 آزمودنی به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. از پرسشنامه های اختلالات اضطرابی بیرماهر (1999) و سیاهه تنظیم هیجان شیلدز و سیچتی (1997) استفاده شد. برنامه ی درمان که برگرفته از مطالعات مختلف در این زمینه بود در 14 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون t وابسته در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر معنادار یک دوره درمان مبتنی بر تعامل والد کودک بر تنظیم هیجان دانش آموزان دختر در مراحل پس آزمون و پیگیری بود ( 001/0 p< ). نتیجه گیری: در همین رابطه می توان بیان کرد نزدیک کردن والدین به کودکان از طریق بازی، فرآیند کار گروهی حاکم بر این برنامه و حمایت والدین بر آموزش به یکدیگر، تشویق درمانگر در ایجاد رابطه ای مستحکم میان والد و کودک، انعکاس احساسات و هیجانات آن ها و همچنین ارائه بازخورد بوسیله انجام تکالیف در منزل از جمله فواید اساسی این نوع درمان در بهبود تنظیم هیجان در کودکان بود.
اثربخشی تعدیل سوگیری شناختی وابسته به تهدید بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان پایه دوازدهم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : اضطراب امتحان یکی از شایع ترین اختلالات روانی است که نقش مخرب در سلامت روانی و آموزشی دانش آموزان دارد بنابراین این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی تعدیل سوگیری شناختی وابسته به تهدید بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان پایه دوازدهم انجام شد . روش ها: در این مطالعه ی آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر سال دوازدهم منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 بودند . 300 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و برای غربالگری آزمودنی های دارای اضطراب امتحان از پرسشنامه ساراسون و برای سوگیری شناختی از دات پروب استفاده شد. در نهایت 32 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش (16) و گروه کنترل (16) جایگزین شدند. در گروه آزمایش تعدیل سوگیری در 8 جلسه اجرا شد ،قبل و بعد از مداخله،اضطراب امتحان سنجیده شد . یافته ها : نتایج نشان داد میانگین نمرات اضطراب امتحان در گروه آزمایش از 93/23 به 75/17 کاهش معنادار نشان داد و در گروه کنترل از 87/23 به 06/24 رسید و تغییر معناداری نداشت . نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که اصلاح سوگیری شناختی وابسته به تهدید بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان پایه دوازدهم مؤثر بوده است (05/0 P< ). نتیجه گیری : به نظر می رسد استفاده از یک برنامه ی تعدیل سوگیری شناختی چندجلسه ای برای تسهیل رهاسازی توجه از تهدید می تواند در درمان اضطراب امتحان کاربردهای بالینی داشته باشد .
تاثیر حفظ موضوعی قرآن بر خودتنظیمی دانش آموزان دختر شهرستان فراهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، بررس ی تاثیر حفظ موضوعی قرآن کریم بر خودتنظیمی دانش آموزان بود. روش : روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم شهرستان فراهان بود که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل هستند. از بین مدارس متوسطه اول دخترانه یک مدرسه و از بین کلاس های پایه هفتم آن دو کلاس به صورت تصادفی انتخاب شدند. تعداد دانش آموزان هر دو کلاس مجموعاً 30 نفر بودند و این دو کلاس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بدین منظور طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل مورد استفاده قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد استفاده گردید. پس از تایید روایی صوری و محتوایی پرسشنامه، پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و ضریب اتا استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که حفظ موضوعی قرآن کریم 8/34 درصد از میزان خودتنظیمی دانش آموزان را ارتقاء می دهد. نتیجه گیری : در نتیجه می توان گفت به برکت حفظ آیات الهی و انس با قرآن کریم، می توان میزان خودتنظیمی دانش آموزان را بهبود بخشید.
اثربخشی آموزش نظریه سوپر بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهر خمین
منبع:
آموزش پژوهی دوره اول بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
68 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تبیین اثر بخشی نظریه سوپر بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه در شهرستان خمین بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری کلیه ی دانش آموزان دخترپایه اول متوسطه شهرستان خمین بوده اند. به شیوه خوشه ای تک مرحله ای از میان مدارس دولتی شهرستان خمین دو مدرسه دخترانه مقطع متوسطه به تصادف انتخاب و پرسشنامه انگیزش تحصیلی روی دانش آموزان اجراشد و از بین کسانی که نمره کمتری گرفتند تعداد 40 نفر انتخاب شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت شش هفته 5/1 ساعته تحت آموزش نظریه سوپر قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. پس آزمون اجرا و یک و نیم ماه بعد پیگیری انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در افزایش انگیزش تحصیلی و برخی از ابعاد آن: گرایش به پیشرفت، وابستگی اجتماعی، شهرت طلبی، پاداش های مادی، قدرت طلبی، عزت نفس و اتکاء به نفس در مرحله پس آزمون وجود دارد به عبارتی آموزش نظریه سوپر بر انگیزش تحصیلی تاثیر معنادار داشته است.
تاثیر آموزش دقت بر توانایی دیکته نویسی دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
16 - 29
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش دقت بر توانایی دیکته نویسی دانش آموزان بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی شهر خوی به تعداد 1786 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 دانش آموز که دارای نمرات پایین در درس دیکته بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از آزمون پیشرفت مهارت نوشتن راغب (1384) استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 15 جلسه برنامه آموزش دقت را دریافت کردند. تحلیل یافته ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که مداخله دقت آموزی به صورت معنی داری میانگین نمرات دیکته گروه آزمایش (65/122) را نسبت به گروه کنترل (24/95) در مرحله پس آزمون افزایش داد. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش دقت می تواند به عنوان یک روش مفید برای بهبود مهارت دیکته نویسی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
ارائه مدل ساختاری از تحلیل رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با انگیزه پیشرفت با تأکید بر نقش میانجی سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
151 - 173
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، ارائه مدل ساختاری از تحلیل رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با انگیزه پیشرفت با تأکید بر نقش میانجی سازگاری تحصیلی دانش آموزان مدارس دخترانه متوسطه اول قزوین بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان مدارس دخترانه دوره متوسطه قزوین به تعداد 2613 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 270 نفر به دست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های الگوهای ارتباطی ریچی و فیتزپاتریک (1990)، انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و سازگاری تحصیلی سینها و سینگ (1993) استفاده گردید که روایی آن ها توسط صاحب نظران دانشگاهی و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که الگوهای ارتباطی خانواده دارای رابطه مستقیم و غیرمستقیم با انگیزه پیشرفت دانش آموزان داشته و سازگاری تحصیلی دراین ارتباط نقش میانجی داشته است.
مقایسه تأثیر آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر برنامۀ درسی پنهان و آموزش ترکیبی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی مناطق محروم: مطالعه موردی شهرستان قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1055-1076
حوزه های تخصصی:
زمینه: احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان مدارس مناطق محروم، تحت تأثیر رابط اجتماعی و برنامه درسی پنهان مشکلی است که نه تنها باعث کاهش سطح بازده های شناختی دانش آموزان می شود، بلکه با پیام های دلسرد کننده معلمان تشدید شده و حتی ترک تحصیل را به دنبال دارد. تحقیقات نشان داده است که کادر مدرسه از طریق یادگیری اجتماعی - هیجانی باعث افزایش پیوند دانش آموزان با محیط مدرسه شوند. آموزش ترغیبی و آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر برنامه درسی پنهان، حوزه ای است که در سراسر جهان مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، با این همه در ایران در زمینه اثربخشی این دو شیوه آموزشی بر احساس تعلق به مدرسه در مناطق محروم شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی و ترکیب این دو شیوه آموزشی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر مناطق محروم انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان دختر دوره ابتدایی مناطق محروم شهرستان قلعه گنج (استان کرمان) در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از بین آنها، 3 مدرسه به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایش و یک مدرسه به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. جهت کنترل پیش زمینه های شناختی اولیه در دانش آموزان، از آزمون هوش ریون و پیش آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (برو، بتی و وات، 2004) جمع آوری شد. بسته های آموزش ترغیبی و روابط اجتماعی مدرسه و شیوه ترکیبی برای عوامل اجرایی مدرسه اجرا و اثرات آن بر دانش آموزان با استفاده از تحلیل کوواریانس تک و چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی و شیوه ترکیبی، اثرات مثبتی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دارند. این اثرات در سطح معناداری 0/05 p< متفاوت و از بیشتر به کمتر به ترتیب شامل آموزش ترغیبی، آموزش ترکیبی و آموزش روابط اجتماعی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد در صورتی که شرایط لازم برای ترغیب و رشد روابط اجتماعی دانش آموزان دختر مناطق محروم توسط کارکنان مدرسه به ویژه معلمان فراهم شود، احساس تعلق به مدرسه آنان بهبود خواهد خواهد یافت