مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
دانش آموزان دختر
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله بررسی اثرات مصرف شبکه های اجتماعی بر سلامت اجتماعی دختران پایه دهم شهر بیرجند بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و همبستگی است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم می باشد) ۱۸۳۱ نفر( حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 318 نفر با روش نمونه گیری طبقه بندی شده متناسب انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل: پرسشنامه شبکه اجتماعی رسولی آبادی (1394) و سلامت اجتماعی توسط کییز (1988) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهایSPSS ، Amos انجام شده است. یافته ها: مدل معادلات ساختاری از برازش قابل قبولی برخوردار بود و شبکه اجتماعی به طور منفی و معناداری با سطح اطمینان 99 درصد سلامت اجتماعی را پیش بینی نمود (P=0/000 , B= -0/56). هم چنین مقدار ضریب تعیین مدل پیش بینی سلامت اجتماعی 43 درصد بود، بدین معنی که با افزایش یک واحد به متغیرهای پیش بین یا برون زای(شبکه های اجتماعی) 43 درصد افزایش را در متغیر سلامت اجتماعی داریم. نتیجه : شبکه های اجتماعی بر سلامت اجتماعی دانش آموزان دختر تاثیر دارد.
نقش آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد بر یادگیری سطحی و عمیق یادگیری درس ریاضی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان میاندوآب
حوزه های تخصصی:
زمینه: نبود انگیزه یادگیری، حجم زیاد آموختنی هایی که باید درزمانی کوتاه آموخته شوند و به روز نبودن بخشی از محتوای آموزشی از جمله محدودیت های افراددر حال یادگیری هستند. یادگیری معکوس به عنوان یک راه حل مطرح می گردد. در این روش، آموزش و یادگیری فردی با کمک ابزار و تکنولوژیهای آموزشی جایگزین آموزش مستقیم یک گروه بزرگ در محیط یادگیری توسط مدرس می شود. در پژوهش حاضرفرایند یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد در سال 1400 در بین دانش آموزان دختر پایه ششم تبیین شد. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان میاندواب بودند. در این بررسی حجم نمونه با استفاده از جدول کوهن برای هر گروه 20 نفر محاسبه شد و نمونه آماری شامل 40 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزانی دختر پایه ششم ابتدایی که تمایل به شرکت در پژوهش را داشته و واجد ملاک های پژوهش بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابتدا در راستای آزمون فرضیات پژوهش در مرحله پیش آزمون پرسشنامه محقق ساخته در هر دو گروه به علت شیوع ویروس کرونا به صورت آنلاین اجرا شد. گروه آزمایشی به مدت 13 جلسه ی 45 دقیقه ای تحت آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد به صورت گروهی قرار گرفتند در حالیکه گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. پس از اتمام دوره ی مداخله پس آزمون در هر دو گروه اجرا و دو ماه بعد پیگیری اجرا شد. داده های به دست آمده به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد که در گروه آزمایش آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد به طور معناداری بر مؤلفه های یادگیری سطحی و عمیق درس ریاضی، اثر بخش بوده است. نتیجه گیری: پذیرش یادگیری معکوس به عنوان یک رویکرد مستقل توسط دانش آموزان، فراهم سازی و ارتق ای کیفی ت زیرساختها و امکانات آموزش مجازی و ارتقای توانمندیهای مدیریتی از طریق پذیرش اساتید شایسته و آشنا ب ه فراین د یادگیری معکوس برای آموزش می توانند راهکارهای مناسبی برای اجرایی کردن یادگیری معکوس باشند.
اثربخشی فراشناخت درمانی بر اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
131 - 144
زمینه: اضطراب امتحان به عنوان یک سازه شناختی- توجهی نقش موثری بر عملکرد دارد، زیرا افراد دارای اضطراب امتحان توجه خود را معطوف به فعالیت های نامربوط به تکلیف، اشغال فکری، انتقاد از خود و نگرانی های جسمانی کرده و در نتیجه توجه کمتری بر تکلیف دارند که این امر موجب کاهش عملکرد در آنان می گردد. هدف: هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی بر اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر خرم آباد بود. روش: پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه در سال تحصیلی 92- 1391 در شهر خرم آباد بود، که از میان آنان تعداد 40 نفر به روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون و نمونه برگ اطلاعات جمعیت شناختی بود. پس از اعمال مداخله، پس آزمون و بعد از 4 ماه آزمون پیگیری اجرا شد. یافته ها با استفاده از نرم افزار20 - SPSS و آزمون آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که ارائه مداخله مبنی بر فراشناخت درمانی باعث کاهش 64% علائم اضطراب امتحان در مرحله پس آزمون و 62% این علائم در مرحله پیگیری شد (01/0p< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبنی بر فراشناخت درمانی در کاهش علائم اضطراب امتحان مؤثر بوده است و لذا می توان از این مداخله در جهت کاهش علائم اضطراب امتحان در دانش آموزان استفاده کرد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان برروابط متقابل مادر- نوجوان، انزوای اجتماعی و پرخاش گری در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
توانایی تنظیم هیجان از زمره ی متغیرهایی است که برای نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخواردار است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان برروابط متقابل مادر- نوجوان، انزوای اجتماعی و پرخاش گری در نوجوانان دختر انجام شد. در یک طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و دوره ی پیگیری دوماهه، 40 نوجوان دختر به شیوه ی هدف مند مبتنی بر معیارهای ورود در پژوهش شرکت نمودند. نمونه انتخاب شده سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه (20 نفر) گمارش شدند. شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس رابطه والد- فرزندی (1994)، پرسش نامه ی انزوای اجتماعی (1978) و پرسش نامه ی پرخاشگری (1992) پاسخ دادند. گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان را طی 8 جلسه 60 دقیقه ا ی دریافت و گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان در کاهش پرخاش گری و در افزایش روابط متقابل مادر- نوجوان اثربخش است و این اثربخشی تا مرحله ی پیگیری پایدار بوده است. اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش انزوای اجتماعی تأیید نشد. به نظر می رسد از طریق آموزش تنظیم هیجان می توان زمینه ی تقویت رابطه ی مادر- نوجوان و کاهش پرخاش گری نوجوانان دختر را فراهم نمود. شماره ی مقاله: 1
مقایسه روابط نوجوانان همسال در دانش آموزان دختر وابسته و ناوابسته به تلفن همراه
هدف پژوهش حاضر مقایسه روابط نوجوانان همسال در دانش آموزان دختر وابسته و ناوابسته به تلفن همراه بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی –مقایسه ای بود.. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر منطقه 4 تهران ، که در سال تحصیل 1395-96 مشغول به تحصیل می باشد بود. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی بودند که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس که با استفاده از اجرای پرسش نامه وابستگی به تلفن همراه بیانچی و فیلیپس (2005) در دو طیف وابسته و ناوابسته به تلفن همراه انتخاب شدند(n1=30n2=30). ابزار پژوهش، مقیاس روابط نوجوانان همسال (APRI) (پاردا، 2000) بود. . نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که در هر دو بعد مربوط به روابط نوجوانان همسال شامل قلدری و قربانی شدن تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود
اثرگذاری یادگیری سطحی و عمیق یادگیری درس ریاضی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان میاندوآب با استفاده از نقش آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد
پژوهش حاضر از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان میاندواب بودند. در این بررسی حجم نمونه با استفاده از جدول کوهن برای هر گروه 20 نفر محاسبه شد و نمونه آماری شامل 40 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزانی دختر پایه ششم ابتدایی که تمایل به شرکت در پژوهش را داشته و واجد ملاک های پژوهش بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابتدا در راستای آزمون فرضیات پژوهش در مرحله پیش آزمون پرسشنامه محقق ساخته در هر دو گروه به علت شیوع ویروس کرونا به صورت آنلاین اجرا شد. گروه آزمایشی به مدت 13 جلسه ی 45 دقیقه ای تحت آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد به صورت گروهی قرار گرفتند در حالیکه گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. پس از اتمام دوره ی مداخله پس آزمون در هر دو گروه اجرا و دو ماه بعد پیگیری اجرا شد. داده های به دست آمده به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. نتایج در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد که در گروه آزمایش آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد به طور معناداری بر مؤلفه های یادگیری سطحی و عمیق درس ریاضی، اثر بخش بوده است بنابراین پذیرش یادگیری معکوس به عنوان یک رویکرد مستقل توسط دانش آموزان، فراهم سازی و ارتق ای کیفی ت زیرساختها و امکانات آموزش مجازی و ارتقای توانمندیهای مدیریتی از طریق پذیرش اساتید شایسته و آشنا ب ه فراین د یادگیری معکوس برای آموزش می توانند راهکارهای مناسبی برای اجرایی کردن یادگیری معکوس باشند.
تاثیر مداخله ی روانشناسی مثبت مبتنی بر مدرسه در زورگویی دانش آموزان دختر دهم هنرستانی
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مداخله ی روانشناسی مثبت مبتنی بر مدرسه در زورگویی دانش آموزان دختر دهم هنرستانی بود. روش پژوهش حاضر بصورت، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم هنرستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1402 بود. روش نمونه گیری در این تحقیق، به صورت در دسترس بود. در پژوهش حاضر، ابتدا پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001) پیش آزمون برای هر دو گروه تحت شرایط، یکسان اجرا شد. سپس مداخله مثبت مبتنی بر مدرسه به آزمودنی های گروه آزمایش طی 8 جلسه گروهی 90 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه به مدت یک ماه) آموزش داده شد؛ ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام آموزش، مجددا از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. براساس نتایج کواریانس تک متغیره (آنکوا)، مداخله ی روانشناسی مثبت مبتنی بر مدرسه در زورگویی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری داشت به بیان دیگر می توان برای کاستن از زورگویی دانش آموزان از مداخله ی روانشناسی مثبت در مدارس بهره برد.
تاثیر برنامه های فرهنگی دفاع مقدس بر هویت فرهنگی دانش آموزان (مورد مطالعه دبیرستان های شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی برنامه های دفاع مقدس بر هویت فرهنگی دانش آموزان دختر شهر شهرکرد انجام گردید. روش تحقیق میدانی از نوع همبستگی و برای نمونه گیری نیز از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده گردید. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه (دوره دوم) ناحیه یک و دو شهرستان شهرکرد که تعداد آنها 7152 نفر بوده و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 257 نفر تعیین گردید و جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماری شامل ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین برنامه های فرهنگی دفاع مقدس شامل: برگزاری یادواره شهدا، برگزاری اردوهای راهیان نور، تشیع پیکر شهدای گمنام و اکران فیلم های سینمایی و تلویزیونی مرتبط با دفاع مقدس با هویت دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد، اما بین انتشار وصایای شهدا و هویت فرهنگی دختران رابطه ای مشاهده نگردید. همچنین ویژگی های دموگرافیک شامل پایه تحصیلی در نتایج پژوهش تاثیری نداشتند.
بررسی تأثیر عزت نفس و مهارت های اجتماعی بر اضطراب اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه دو کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این تحقیق، بررسی تأثیر عزت نفس و مهارت های اجتماعی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه است. در همین راستا، تحقیق حاضر با روش کمی مبتنی بر تکنیک تحقیق پیمایشی (همبستگی) انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه 2 شهر تبریز تشکیل می دهند که تعداد آن ها برابر 2397 نفر است. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران با درجه دقت 5 درصد و سطح اطمینان 95 درصد برابر 338 نفر محاسبه شده است. روش نمونه گیری طبقه ای متناسب توأم با تصادفی ساده بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (28 گویه ای)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (10 گویه ای) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (39 گویه ای) استفاده شد.
یافته های تحقیق نشان داد به ازای هر 100 نفر تقریباً 3/20 نفرشان دچار اختلال اضطراب اجتماعی هستند. همچنین میزان عزت نفس دانش آموزان دختر در سطح پایین و مهارت های اجتماعی آن ها نیز در سطح متوسط به بالاتر ارزیابی شده است. نتایج بررسی فرضیه ها نیز نشان داد که میزان عزت نفس (000/0sig= با 47/0-r=) و مهارت های اجتماعی (000/0sig= با 21/0-r=) دانش آموزان دختر بر میزان اضطراب اجتماعی آن ها تأثیر منفی و کاهشی دارد. طبق نتایج مدل ساختاری می توان گفت که تأثیر عزت نفس در کاهش اضطراب اجتماعی به مراتب بیشتر از مهارت های اجتماعی بوده و این دو متغیر توانسته اند 26 درصد از تغییرات اضطراب اجتماعی را مورد تبیین قرار دهند. همچنین، نتایج حاکی از آن است که میزان اضطراب اجتماعی برحسب متغیرهای سن، رشته تحصیلی و تحصیلات پدر و مادر یکسان بوده و تفاوت مشاهده شده معنی دار تلقی نمی شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۵۲۲-۵۰۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: فرسودگی و تاب آوری تحصیلی از مؤلفه های مهم عملکرد تحصیلی دانش آموزان محسوب می شوند. یکی از روش هایی که به نظر می رسد در بهبود این مؤلفه های تحصیلی تأثیرگذار است، آموزش ذهن آگاهی است. مطالعات محدودی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در بین دانش آموزان دختر انجام شد. روش: پژوهش حاضر با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس دوره اول متوسطه منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بود. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود. بدین صورت که از بین تمامی مدارس این منطقه، 2 مدرسه به طور تصادفی انتخاب شد و سپس از بین دانش آموزان این 2 مدرسه، 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب و آزمون های فرسودگی تحصیلی مسلش (شافوئلی و همکاران، 2002) و تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) روی آن ها اجرا شد. سپس از بین شرکت کنندگانی که نمره بالاتری در فرسودگی تحصیلی و نمره پایین تری در تاب آوری تحصیلی کسب نمودند، تعداد 30 دانش آموز به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 15 دانش آموز به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. بسته آموزشی ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از انجام آن، آزمودنی های هر دو گروه مجدد مورد آزمون قرار گرفتند تا اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر گروه آزمایش سنجیده شود. جهت تحلیل داده ها، علاوه بر شاخصه های آمار توصیفی از تحلیل کواریانس نیز استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری بر کاهش فرسودگی تحصیلی و افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر مؤثر بود (0/05 >p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند ضمن کاهش فرسودگی تحصیلی، به افزایش میزان تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر نیز کمک کند. بنابراین توجه به آموزش ذهن آگاهی می توا ند نقش مهمی در بهبود جنبه های مثبت تحصیلی در دانش آموزان از جمله کاهش فرسودگی و افزایش تاب آوری تحصیلی داشته باشد.
مدل علّی عمل کردن به باورهای دینی با رفتارهای مدنی- تحصیلی: نقش میانجیگری اخلاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، مدل علّی عمل کردن به باورهای دینی و رفتارهای مدنی- تحصیلی با توجه به نقش میانجی گری اخلاق تحصیلی بررسی شده است. روش تحقیق، توصیفی ازنوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در شهر خرم آباد به تعداد 9981 نفر بوده است که ازمیان آن ها 240 نفر براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اخلاق تحصیلی حسینی نژاد، ثناگو، کلانتری، جویباری و سعیدی (1394)، رفتارهای مدنی- تحصیلی گل پرور (1389) و عمل کردن به باورهای دینی گلزاری (1380) استفاده کرده ایم. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد عمل کردن به باورهای دینی بر رفتارهای مدنی- تحصیلی، مستقیماً اثر می گذارد و به واسطه اخلاق تحصیلی بر رفتارهای مدنی- تحصیلی به صورت غیرمستقیم مؤثر است؛ به علاوه، اخلاق تحصیلی بر رفتارهای مدنی- تحصیلی اثر مستقیم دارد. برای دستیابی به مصادیق خاص اخلاق در محیط های آموزشی باید به باورهای دینی عمل کنیم. این عملکرد می تواند دستورهای اخلاقی را در موردی خاص با حدود مشخص و شرایط و لوازمش تبیین کند.
اثر بخشی آموزش مسئولیت پذیری به شیوه ی واقعیت درمانی بر بحران هویت دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان اسلام آباد غرب
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آﻣﻮزش ﻣﺴﺌﻮﻟیﺖ ﭘﺬیﺮی ﺑﻪ ﺷیﻮه واﻗﻌیﺖ درﻣﺎﻧی بر بحران هویت دانش آموزان دختر اسلام اباد غرب انجام شده است. روش تحقیق نیمه تجربی است و از طرح دو گروهی(گروه آزمایش و گروه کنترل) با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول دوره متوسطه شهرستان اسلام اباد غرب در سال تحصیلی 1400-1399بودند. نمونه گیری به شیوه ی تصادفی طبقه ای چند مرحله ای بود. حجم جامعه 135 نفر بود که در نهایتت 100 نفر به عنوان حجم نمونه بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. پرسشنامه بحران هویت بروی آنها اجرا گردید، آنگاه آزمون بحران هویت به دانش آموزان این دو دبیرستان داده شد. این دانش آموزان 30 نفر بودند که بصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار تحقیق، پرسشنامه هویت یابی بود، نتایج تحلیل وابسته نشان داد که میانگین بحران هویت افراد مربوط به گروه آزمایش پس از آموزش کاهش یافته است. همچنین بین وضعیت اقتصادی خانواده؛ تعداد فرزندان خانواده و عملکرد تحصیلی دانش آموزان با بحران هویت رابطه معنادار بدست آمد، اما بین تحصیلات والدین با بحران هویت رابطه معنا دار بدست نیامد.
تاثیر آموزش مسئولیت پذیری بر اساس رویکرد گلاسر بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر کاکی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش مسئولیت پذیری بر اساس رویکرد گلاسر بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر کاکی در سال تحصیلی 1400-1399 انجام شده است.روش کار: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 512 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر کاکی بود. حجم نمونه پژوهش 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند بود. برای گردآوری داده ها از پروتکل آموزش مسئولیت پذیری بر اساس رویکرد گلاسر و پرسشنامه خودکارآمدی شرر (2004) استفاده گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که آموزش مسئولیت پذیری بر اساس رویکرد گلاسر موجب بهبودخودکارآمدی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است که نشان از تاثیر مثبت آموزش مسئولیت پذیری بر اساس رویکرد گلاسر بر خودکارآمدی در آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه گواه دارد.نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت آموزش مسئولیت پذیری در بین دانش آموزان دختر می توان به بهبود خودکارآمدی آنان در مدارس کمک فراوانی نمود.
بررسی اثربخشی کاربست روش تدریس بارش مغزی بر تفکر انتقادی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان دشتستان)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کاربست روش تدریس بارش مغزی بر تفکر انتقادی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان دشتستان) انجام شده است. روش کار: روش پژوهش نیمه تجربی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را 1259 نفر از دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان دشتستان تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش 40 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت 6 جلسه (هر هفته یک جلسه 2 ساعته 10 تا 12) در معرض روش تدریس بارش مغزی کرمی و همکاران (1393) قرار گرفتند. نتایج: نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که کاربست روش تدریس بارش مغزی موجب بهبود تفکر انتقادی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است که نشان از تاثیر مثبت کاربست روش تدریس بارش مغزی بر تفکر انتقادی در آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه گواه دارد. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت روش تدریس بارش مغزی در بین دانش آموزان می توان به بهبود تفکر انتقادی آنان در مدارس کمک فراوانی نمود.
رابطه عملکرد خانواده با تحمل پریشانی در دانش آموزان دختر: نقش واسطه ای حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحمل پریشانی به عنوان ساختاری مهم در شروع و ابقا آسیب های روانی و همچنین پیشگیری و درمان ایفای نقش می کند. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط عملکرد خانواده با تحمل پریشانی با نقش واسطه ای حرمت خود در دانش آموزان دختر بود. روش: روش پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر روش از نوع همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 220 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد خانواده (اپستاین و همکاران، 1983)، پرسشنامه تحمل پریشانی (گاهر و سیمونز، 2005) و پرسشنامه حرمت خود (روزنبرگ، 1965) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان از برازش مطلوب مدل پژوهش داشت. بر اساس نتایج به دست آمده بین عملکرد خانواده و حرمت خود (02/9=t و 63/0=β) و بین حرمت خود و تحمل پریشانی (30/6=t و 58/0=β) ارتباط مستقیم وجود دارد، ولی بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی (96/1 =t و 15/0=β) ارتباط مستقیم یافت نشد. همچنین نتایج نشان داد که بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی ارتباط غیرمستقیم به واسطه حرمت خود (0/01P<) وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی دانش آموزان دختر به واسطه حرمت خود ارتباط وجود دارد. در تدوین مداخلات روان شناختی برای افزایش تحمل پریشانی دانش آموزان دختر، توجه ویژه به عوامل سببی، پیشنهاد می شود.
اثربخشی مداخله شناختی - حرکتی بر سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی دانش آموزان دختر: پیگیری دو ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (تیر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
۷۰۲-۶۸۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: ازآنجایی که گسترش فن آوری های نوین، پیشرفت سواد رسانه ای و عدم تحرک کافی افراد، منجر به کم سوادی حرکتی شده است، استفاده از رویکردهای نوین آموزشی می تواند سطح سواد بدنی کودکان را افزایش دهد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی - حرکتی بر سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی دانش آموزان دختر در یک طرح پیگیری دوماهه بود. روش: تحقیق حاضر نیمه تجربی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر 10 تا 12 سال شهر یزد بود که تعداد 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش، 20 نفر گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و انجام آزمون های سواد بدنی و تکمیل پرسشنامه لذت از فعالیت بدنی (مور و همکاران، 2001) به صورت پیش آزمون - پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل در این پژوهش شرکت کردند. گروه آزمایش به مدت 18 جلسه به صورت 3 جلسه در هفته در برنامه شناختی - حرکتی شرکت کردند و گروه کنترل فعالیت های معمول خود را انجام دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب با اندازه گیری تکراری و آزمون t مستقل در سطح معنی داری 0/05 p≤ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شرکت کنندگان گروه آزمایش در سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی در پس آزمون و پیگیری، عملکرد بهتری نسبت به پیش آزمون داشتند، اما در گروه کنترل تفاوت معنی داری بین مراحل آزمون مشاهده نگردید. همچنین در مقایسه گروه ها، نتایج نشان دهنده عملکرد بهتر شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در سواد بدنی و لذت از فعالیت بدنی بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان از مداخله شناختی - حرکتی جهت توسعه سواد بدنی و افزایش لذت از فعالیت بدنی دانش آموزان دختر استفاده نمود.
اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی متون و مطالعات روان شناختی نشان می دهد که تنظیم هیجان، عامل مهمی در تعیین سلامتی و داشتن عملکرد موفق در تعاملات اجتماعی است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود که در سال 1401 به کلینیک مشاوره خصوصی در منطقه 5 تهران مراجعه کردند و به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 20 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش مداخله گروهی رویکرد مبتنی بر توانمندی بر اساس پروتکل تهیه شده توسط دربانی و پارساکیا (1401) صورت گرفت. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک مقابله ای لازاروس (1988) و پرسشنامه تظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) بود؛ همچنین جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS-26 و روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر سه مرحله ای استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها بین نمرات راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنادار وجود داشت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری داده ها حاکی از آن است که رویکرد مبتنی بر توانمندی بر راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان اعضای گروه آزمایش تأثیر معنادار داشت و اثربخشی این مداخلات در مرحله پیگیری نیز طبق آزمون تعقیبی بنفرونی پایدار بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که برای بهبود راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه می توان از رویکرد مبتنی بر توانمندی استفاده کرد. از این رو پیشنهاد می گردد در مراکز کلینیک های روانشناسی و مشاوره کودک و نوجوان از این روش استفاده گردد.
ارتباط بین حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شده با مشارکت ورزشی در دانش آموزان دختر
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
23 - 30
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از انجام این پژوهش تعیین ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شده با مشارکت ورزشی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ممسنی بود
روش شناسی پژوهش : جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ممسنی می باشد. که طبق آماری که از کارگزینی این اداره ها گرفته شده است، برابر با 3491 نفر می باشند. که با استفاده از جدول مورگان و به روش نموه گیری تصادفی خوشه ای نمونه آماری351 نفرشد. ماهیت این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی می باشد و جمع آوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است و ابزار جمع آوری داده ها شامل، پرسشنامه های استاندارد سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، حمایت سازمانی ادراک شده ایزنبرگ و همکاران(1990) و مشارکت ورزشی پارسامهر و همکاران (1392) است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس نرم افزار آماری SPSS صورت گرفته است.
یافته ها : نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که بین حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شده با مشارکت ورزشی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ممسنی رابطه معناداری وجود دارد
(01/0P ≤).
بحث و نتیجه گیری: در نتیجه شایسته است که در این سازمان به به منظور بالارفتن مشارکت ورزشی توجه بیشتری به متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شود.
تجارب زیسته دانش آموزان مقطع متوسطه دختر از چالش کشف حجاب در مسیر مدرسه ( یک مطالعه پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از اجرای پژوهش حاضر، احصاء تجارب زیسته دانش آموزان دختر مقطع متوسطه از چالش کشف حجاب در مسیر مدرسه بود. روش : روش پژوهش؛ مبتنی بر رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی بود. برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و برای تحلیل داده های پژوهش، از تحلیل مضمون بهره گرفته شد. یافته ها:در این مطالعه، ده مضمون کلی در سه بعد محوری شامل برداشت ناصواب ارزش حجاب، دستاویز نمودن ارزش حجاب و القاء تفکر حجاب مانع آزادی جای گرفتند. همچنین ابعاد زمینه های فرهنگی، اجتماعی و شخصی و خانوادگی مبتنی بر تسهیل پدیده حجاب و ابعاد درک شدن به جای طرد شدن، عدم تبیین و روشن نگری مطلوب و مغفول بودن الگو های عملی و شعارزدگی مبتنی بر بازدارنده بودن پدیده حجاب شناسایی شد. نتیجه گیری : بر اساس یافته های این پژوهش می توان استنتاج نمود که مواجهه با چالش کشف حجاب دانش آموزان در مسیر مدرسه مستلزم تغییر نگاه دستگاه های اجرایی به مقوله حجاب است و باید از مواضع برخورد های سطحی و شتاب زده دوری نموده و مسیر تبیین و روشن نگری را جایگزین ساخت. هم چنین نیاز است که در زمینه نیاز های واقعی دانش آموزان و نسل جوان، توسط جامع عمومی و ذینفعان، فرهنگ سازی شده و از پتانسیل نهادهای اجتماعی، آموزشی و رسانه ای و حتی سیاسی بهره گیری شود. چنانچه رویه موجود در رابطه با پدیده حجاب دانش آموزان و نسل جوان تداوم یابد و به فرایند مواجه آن کم توجهی شود؛ موجب شکاف عمیق تری در آینده نزدیک خواهد شد.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل رفتار متقابل بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۱۹۹۰-۱۹۷۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از شایع ترین مشکلات در سطوح مختلف تحصیلی به ویژه در دوره نوجوانی، اهمال کاری تحصیلی است. اهمال کاری از مهم ترین علل عدم موفقیت دانش آموزان در یادگیری و دستیابی به پیشرفت تحصیلی است. مداخله های آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل رفتار متقابل دو نوع مداخله متفاوت هستند که به ترتیب بر عوامل درونی و بین فردی تأکید می کنند و در مورد مقایسه اثربخشی آن ها بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش های مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل رفتار متقابل بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم شهر کوه دشت در سال تحصیلی 1399- 1398 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 45 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش: نظریه انتخاب و تحلیل رفتار متقابل و یک گروه گواه) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس ارزیابی اهمال کاری تحصیلی- نسخه دانش آموز (سولومون و راثبلوم، 1984) استفاده شد. همچنین برنامه های آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب (نیکبخت و همکاران، 1392؛ گلاسر، 1999) و مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل (استوارت و جونز، 2009) در هشت جلسه به ترتیب بر روی گروه های آزمایش اول و دوم اجرا شد. همچنین داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با بهره گیری از نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو آموزش مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل رفتار متقابل (به ترتیب با اندازه اثر 0/870 و 0/721) بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر پایه نهم تأثیر معنی دار و پایداری داشتند. (0/001 ≥P). هم چنین نتایج مقایسه مداخله ها در آزمون تعقیبی بنفرونی نیز نشان داد که اثربخشی آموزش مبتنی بر نظریه انتخاب بر کاهش اهمال کاری تحصیلی بیشتر از تحلیل رفتار متقابل بود (0/001 ≥P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد، مداخلات آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل رفتار متقابل بر کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر مؤثر بودند، اما برنامه آموزش مبتنی بر نظریه انتخاب به دلیل افزایش دادن خودباوری تحصیلی و بهبود مهارت های فراشناختی دانش آموزان اثربخشی بیشتری دارد، به همین دلیل پیشنهاد می شود مشاوران مدارس بیشتر از این روش آموزشی برای کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان استفاده کنند.